آزادي تحقق شرايط
از پيش خطبههاي در يزدي مصباح آيتالله سخنان حاشيه در
تهران جمعه نماز
احزاب تشكيل و سياسي توسعه ايجاد آزادي عيني تحقق
قانون كه همانطور يعني.است اساسي قانون چهارچوب در سياسي
شناخته رسميت به را سياسي احزاب اسلاميايران ، جمهوري اساسي
به سياسي واحزاب شود احيا شده ، فراموش محور اين بايد است ،
بوجودبيايند واقعي و حقيقي صورت
شبستري محمدمجتهد استاد مقاله چاپ درپي:جستارگشايي.
در تاريخ 15/5/77 در كه دينداري و عنواندموكراسي زير
بيشماري نويسندگان و انديشمندان رسيد ، چاپ به صفحه همين
زمينههاي و رابطه اين در مطالبي و نوشتهها فرستادن با
با و بزرگواران اين از سپاس بانهادند منت ما بر مشابه
فضاي در دست اين از بحثهايي به ژرفابخشي و گسترش به اميد
به را ارجمند خوانندگان توجه جامعهامان ، سياسي و اجتماعي
.ميكنيم جلب نوشتهها اين از يكي
معارف گروه
مباحث سلسله در يزدي مصباح آيتالله حضرت فرزانه استاد
خطبههاي از قبل درسخنرانيهاي خود آموزنده و مفيد بسيار
روز خصوص به و كردند ايراد را تهرانمطالبي جمعه نماز
مطرح مطالبيرا آن مفاهيم و آزادي باب اندر جمعه22/3/77
اين صاحب كه است دارايشبهاتي آموزندگي عين در كه كردند
كه ايشان محضر شاگرد ولي دانشگاه ، يكاستاد عنوان به قلم
در اجازهميدهد خود به هستند دانشگاه و حوزه استادعاليقدر
منظورتان بگوييد واضح اينكه مورد در ايشان صريح سوال پاسخ
.كند مطرح را مطالبي چهميخواهيد؟ و چيست آزادي از
در اول اشكالاست لازم مقدمهاي ذكر سوال اين به پاسخ در
كه ميباشد جمعه نماز درتريبون دست اين از مسائلي طرح مورد
جداي ديگر عبارت به محتوايي ، نه شكلياست اشكال اين
نماز بودنتريبون طرفه يك است وارد كه ايرادي ازمحتوا ،
ميكند ، طرح را خودمسالهاي محترم سخنران يعني.است جمعه
را احتمالي مخالفين خود ميكند ، وتحليل تجزيه را موضوع خود
عنواندادرس ، به خود سرانجام ميكندو محاكمه گاهي و ارزيابي
نماز سخنرانيهاي در اين بنابر.ميكند صادر محكوميت حكم
گيرد قرار تحليل و تجزيه مورد مباحثيميتواند و مطالب جمعه
خواهد كه شرحي به كه آزادي مساله نه نيست ، كهبحثانگيز
بلكه دسته و گروه يك نفر ، نه دو يا نفر يك نه آن مدعي آمد ،
صورت به كه هستند ايران مسلمان مردم ميليوننفر چند و بيست
رايانتخابات برگههاي در واسطه هيچ بدون انفرادي كتبيو
كه دلايلي با و سيدمحمدخاتمي نوشتندآقاي جمهوري رياست
مقدس واژه انتخاب يعني خاتمي سيدمحمد انتخاب آمد خواهد
نيست ، آزادي جنسي آزادي كه آزادي مقدس معناي همان آزادي
كه فقيه ولايت اصل پايبنديبه عدم براي آزادي نيست ، ولنگاري
نيست ، ميباشد ايران اسلامي مقدسجمهوري نظام اصلي ستون
اساسيكه قانون همان.نيست اساسي قانون از برايعدول آزادي
تدوين بهشتي شهيد ايران اسلامي انقلاب آزادگي سردار خون با
مردم ميشد اگر داد ، نميتوان بهشهيد راي آري.شد امضاء و
و آگاه مردم.ميدادند بهشتي شهيد به راي ميليون سي
و كلام در كامل ، شعور و آگاهي با اسلامي ، ايران فرهيخته
آزادي نداي همان كه ديگريديدند بهشتي خاتمي ، سيدمحمد چهره
زيبا چهاست خاتمي كلام در ميشد شهيدبيان آن حلقوم از كه
بود ملت بهشتييك (ره)خميني امام حضرت گفت وپيامبرگونه
مردم كه شد آن از مانع ايشان كهشهادت افسوس ملت ، اين براي
بهشتي جمهوريشهيد رياست به راي آراء اتفاق به مسلمانايران
ممكن.يابد عيني تحقق يكفرد براي بودن ، ملت كلمه تا بدهند
بيست.شماست تفسير اين.نيست چنين كه حضرتعاليبفرمائيد است
انتخاب جمهور ورئيس آمدند ايران مسلمان مردم ميليون چند و
براي.ندارد آزادي انتخاب به هيچربطي انتخاب اين و كردند
شعارها به اگر كه ميرسانم عرض به مطلب اين به پاسخ
كنيم ، جمهوريتوجه رياست نامزدهاي انتخاباتي وبرنامههاي
نامزدهاي برنامههاي و شعارها بين آزادي جز تمايزي وجه هيچ
ازانتخابات سال يك فقط چون.نداشت وجود رياستجمهوري محترم
اصلي محورهاي.نكردهاست فراموش را آن كسي است گذشته
:از بودند عبارت برنامهها
فقيه ولايت مسلم اصل به پايبندي -1
استكبار با مخالفت و كلمه وسيع معني به استقلال تامين -2
.جنايتكار امريكاي آنها راس در و جهاني
اصول تمام درپيادهسازي كوشش و اساسي قانون به پايبندي -3
.آن
فرهنگي و اجتماعي و اقتصادي توسعه برنامههاي و طرحها -4
اسلامي جمهوري مقدس نظام بيشتر چه هر اعتلاي جهت در كشور
.ايران
رياست محترم نامزد هرچهار كه ميپذيريد حضرتعالي آيا
اتحاد فوق ، برشمرده موضوع چهار در خلاصه صورت به جمهوري
به را احدي موضوعات اين در و داشتند؟ برنامه و طرح و شعار
و طرحها و شعارها در ولي نبود؟ رجحاني و تفاوت ديگر احدي
شده چاپ كتابچهاي در كه خاتمي محمد سيد آقاي برنامههاي
تامين و سياسي توسعه مساله فوق ، موارد بر علاوه بود ،
موجب كه ايشان امتياز وجه و بود شده مطرح سياسي آزاديهاي
ممكن بود؟ تمايز وجه همين شد ، ميليون چند و بيست آراي جلب
توسعه به منحصر برنامهها و ديدگاهها اختلاف بفرماييد است
محمد سيد آقاي كه بفرماييد طرفي از و نبود آزادي و سياسي
سرخود كه داده سطور اين نگارنده شما به وكالتي چه خاتمي
سياسي آزادي بحث به محدود را ايشان برنامههاي و افكار
حضرت مرقد در خود سخنراني در ايشان خود كه همانطور.كنيد
زنده من و رهبري معظم مقام كه فرمودند (ره)خميني امام
عنوان به را خود نظريات ما قول از ندارد حق كسي و هستيم
اختلاف بروز سبب و تحريف موجب زيرا كند بيان ما نظريات
اختلافي هيچ نظام عاليه مقامات بين كه حالي در ميشود ، واهي
ولي شماست با حق و است درستي منطق اين.ندارد وجود
بيست بين از جامعه ، اين افراد از نفر يك عنوان به اينجانب
وكيل را ايشان دادهام ، راي ايشان به كه نفري ميليون چند و
بنابر.كنم بيان را خود انتخاب دليل دارم حق و ميدانم خود
شنيدن با كه است نگارنده حق از ناشي سطور اين نگارش اين
خود انتقاد ميخواهد و شده شبهه و اشكال دچار شما فرمايشات
.ميشويم بحث اصل وارد حالا مقدمه اين با.كند بيان را
جناب آن فلسفي و عميق مستمعاستدلال كه همانطور حقير اين
عين در بودم جمعه 22/3/77 نماز خطبه از قبل سخنراني در
در خاتمي محمد سيد آقاي جناب خود وكيل سخنراني مستمع حال
پيداست ناگفته.بودم نيز تاريخ 2/3/77 در تهران دانشگاه
جمهور محترم رياست آنچه بين آزادي مفهوم تبيين در كه
آسمان تا اززمين تفاوت فرموديد شما وآنچه فرمودند
قرار مقابلدين در را آزادي كه ايشانفرمودند.است
تفتيشافكار دوره در آزادي تجربهتاريخ ، به زيرا ندهيد
درمقابل وقتي كليسا حكومت دورانسياه در و اروپا در
از ومسيحيت ديد صدمه دين گرفتسرانجام قرار مسيحيت دين
در وقتيآزادي حتي فرمودند ايشان.خارجشد سياسي گردونه
تجربه عدالتبود ، ديد صدمه آنچه قرارگرفت عدالت مقابل
در روشني مثال شوروي فروپاشي ايرانو شمالي همسايه
روشن و صريح بيان در سرانجام.بود عدالت و آزادي تقابل
غير در مخالفت ، آزادي آزادييعني فرمودند ايشان آزادي ،
براي نيز دنيا رژيمهايديكتاتوري تمام در صورت اين
متخصص كه افرادي انتقاد اگر.دارد وجود آزادي موافقين ،
دانشگاهيان چرا كه انتقادكردند و هستند مبحث خلط در
سوت و زدند كف دانشگاهتهران صحن در محرم ماه جواندر
مثل يادآور اينانتقاد زيرا -بگذاريم كنار كشيدندرا
به درخواست نميخواهدبه فرماندهي استكهوقتي معروفي
ميگويد او به بدهد گوش است مرخصي متقاضي سربازكه يك حق
و كفزن جماعت كه كنيم فرض اگر حتي و -است؟ باز دكمهات چرا
بودند ، اسلامي مسائل بعضي به پايبند غير جواناني سوتكش ،
همان ساله چند فعاليتهاي حاصل رفتار اين با جواناني وجود
در را تبليغاتي و قدرتهاياجرايي تمام كه است منتقدان
نيز او اقدام اين كه رياستجمهور نه داشتند ، اختيار
كه دارد (ره)خميني حضرتامام مسيحايي نفس به شباهت
.آورد ايثار و شهادت صحنههاي به را بازار و جوانانكوچه
حقير اين برداشت جمهور ، محترم فرمايشاترياست تبيين در
انقلاب سهگانه محورهاي از دوم محور كه آزادي كه است اين
عيني تحقق بايد اسلامي جمهوري آزادي ، بوداستقلال ، اسلامي
.يابد
سياسي احزاب تشكيل و توسعهسياسي ايجاد آزادي عيني تحقق
قانون كه همانطور يعني.است اساسي قانون درچهارچوب
رسميت به را احزابسياسي ايران ، اسلامي اساسيجمهوري
و شود احيا فراموششده ، محور اين بايد شناختهاست ،
مسلم.بوجودبيايند واقعي و حقيقي صورت سياسيبه احزاب
و است استقلالمطلق داراي ايران در نظامحاكم كه است
يافته نيزتحقق اسلامي جمهوري يعني محورسوم كه است مسلم
كه اسلاميايران جمهوري اساسي وجودقانون با زيرا است ،
فقيه وجودولايت با و است اسلامي مقدسجمهوري نظام عصاره
تضمينكنندهپيادهسازي و محمدي اسلامناب مسلمات از كه
جمهوري اسلاماست ، مكرم رسول يعنيمدينهالنبي مدني جامعه
شده گفتگوپيادهسازي بيهيچ سوم ، عنوانمحور به اسلامي
يا و است ازناآگاهي ناشي يا دو ، اين در هرترديدي.است
هنوز كه است آزاديمسالهاي يعني دوم محور ولي.نيت سو
.است نيافته تحقق آن ابعاد
اسلامي انقلاب اول درسالهاي كه گفت بايد منصفانه البته
و گروهها حضورفعال دليل به آزادي اصل شرايطتحقق
كلمه معنيدقيق به آزادي اگر زيرا مهيانبود گروهكها ،
اسلامي انقلاب اول سالهاي در است آزاديهايسياسي همان كه
محور دو كه شود سبب آزادي كه بود آن بيم مييافت ، تحقق
و برود بين از اسلامي جمهوري محور و استقلال محور يعني ديگر
و برود هدر به شهدا خون كه ميشد سبب آزادي صورت آن در
عدم.شود داده باد به (ره)امام حضرت پيامبرگونه زحمات
.بود موجه اسلامي انقلاب اول سالهاي در آزادي محور به توجه
آزادي همان اسلامي جمهوري بدون و استقلال بدون آزادي زيرا
با نيز آن از بعد.نيست ارزشي هيچ داراي كه است غربي
آمد بوجود شرايطي اسلامي ، جمهوري نوپاي نظام به جنگ تحميل
نظامهاي در حتي.بود بيمعني گفتن آزادي از سخن ديگر كه
تعطيل سياسي احزاب جنگ ، هنگام نيز غربي دمكراسيهاي و غربي
محور به نبايد نيز مقدس دفاع دوران در اين بنابر ميشوند ،
از بعد حالا اما.بود همين هم حق و ميشد پرداخته آزادي
گذشته ايران اسلامي جمهوري مقدس نظام تاسيس از كه سال بيست
هيچ و شدهاند پايدار و مستقر اسلامي انقلاب نهادهاي و است
مقدس نظام اين به خدشهاي و صدمه كوچكترين نميتواند قدرتي
آزادي يعني اسلامي انقلاب دوم محور پيادهسازي سازد ، وارد
.است الزامي
سال بيست مدت به آزادي كهتعطيل گفت بايد تاسف كمال با
به برود بين از آزادي اساسامفهوم كه است گرديده سبب
انگليسي معادل و انگليسياستقلال معادل مثلا كه نحوي
انگليسي معادل ولي هستند ، محترمي واژههاي جمهورياسلامي
و درآمده ناسزا و فحش صورت به (ليبرال) آزاديخواه و آزادي
گويي.برود بين از بايد كه غيرو و انقلاب ضد يعني ليبرال
از.است نبوده اسلامي انقلاب محورهاي از يكي كلمهآزادي
نظام محترم مسئولان كه است شده سبب سال بيست گذشت ديگر طرف
ايشان در كردن حكومت و بودن راس در اسلامي ، جمهوري مقدس
انقلاب و اسلام كه است شده تصور چنان و است شده نهادينه
به انتقادي كوچكترين اين بنابر هستند ، ايشان خود اسلامي
پيش آنجا تا و ميآيد حساب به مقدسات به اهانت ايشان
آزادي بگوييم اگر چه؟ براي آزادي:ميگويند كه ميروند
شماست شخص با مخالفت مخالفت ، از منظور و مخالفت براي
با يعنيمخالفت ما با مخالفت وااسلاما ، كه ميزنند فرياد
مسلماتاسلام جزء هم خودشان گوييآقايان اسلام ، مسلمات
نظاممقدس با و مقدس كشور دراين كه است بديهي.هستند
.راندارد اسلام مسلمات با حقمخالفت كسي اسلامي ، جمهوري
را ولايتفقيه عظماي مقام با حقمخالفت كسي كه است بديهي
قانون با مخالفت حق كهكسي بديهياست.ندارد
كهالبته افراديامسئولان با مخالفت ولي راندارد اساسي
و است ، كفرنيست تقدير شايان ايشان بيستساله زحمات
سخن وقتي.نميآيد حساب به اسلام بامسلمات بهمنزلهمخالفت
ولنگاري براي آزادي كه است ميانميآيد ، بديهي به آزادي از
شود اجازهداده كه نيست اين منظور و نيست باري و بيبند و
آزاد باري و بيبند و لعب و لهو و بيرونبيايند بيحجاب زنها
.شود
حد اين تا خودرا مخاطبين آقايان چرا نيست مشخص براستي
ضد موارد يا آزادي واژهمقدس رد در كه ميدانند نادان
را ايشان خود با مخالفت يا و علمميكنند آنرا اخلاقي
كمهوشهم شنونده هر حاليكه در ميدانند ، اسلام مخالفتبا
سياسي استقرارتوسعه و آزادي تامين از منظور كه ميداند
جمهوري آزادي ، بهاستقلال ، پايبند قانوني احزاب شكلگيري
عنوان به فقيه ولايت و اساسي قانون به وفاداري و است اسلامي
را ناداني كدام.است آن لاينفك جزء نظام اصلي ستونهاي
مسلمات با مخالفت اجازه آزادي ، از منظورش كه يافت ميتوان
محدوديتهاي مشكل اصلي ، مشكل بنابراين باشد؟ فوق برشمرده
آزادي مفهوم براي اسلامي جمهوري مقدس نظام در شده تعريف
حكومت و رياست به كرده عادت مقامات از تعدادي مشكل نيست ،
كوچكترين شنيدن به حاضر خود خدمات اعتبار به و است
شايداگر كه كنند قبول نميتوانند هرگز و انتقادينيستند
خودشان مشابه صاحبصلاحيت افراد به را سنگر و بروند كنار
ازآن ، مهمتر هم و ميشود حفظ به ايشان احترام هم بدهند
بيمه تاريخ هميشه براي ايران اسلامي جمهوري مقدس نظام
پايدار و استمستقر نظامي نميماند ، ذات به قائم و ميشود
نوبتبيايند به چندي هراز كه دارند را افتخار افراداين كه
خود چنان آنكه نه بروند ، و بكنند خدمتي خود توان حد در و
حساب نظامبه از جداناپذير عنصري كه بچسبانند آن به را
.آيند
اسلامي وجمهوري اسلامي انقلاب نظريهپردازان از يكي شما
اگر نيست ، عادي فرد يك نظر شما ، نظريات هستيد ، ايران
بگويم كه ميدهم جرات خود به ببخشيد را حقير اين جسارت
بين كه برخوردهايي ساير و لاله پارك درگيريهاي مسئول
ميرود و ميآيد بوجود سخنرانيها در مختلف جناحهاي جوانان
و جنابعالي شخص شود ، تبديل جدي مناقشه و آشوب نوعي به كه
نظام اول رده مسئولان ساير و جمهوري محترم رياست آقاي
و مناقشات اين سررشته زيرا.هستند ايران اسلامي جمهوري
و هستند نظريهپرداز كه برميگردد افرادي به درگيريها
چند هر معظم سران اين وقتي و است جمعيتيحجت براي سخنشان
هماختلافي با كه كنند اعلام رسمي مجالس در و درظاهر
نماز در ولي است ، وبرداشت سليقه اختلاف موضوع و نداريم
كه آزادي مهم مقوله در سخنرانيها در مصاحبههاو در جمعه ،
اسلامياست انقلاب گانه سه اركان از يكي شد گفته كه همانطور
ميشود؟ چه آن باشند ، نتيجه داشته متضادي نظريات و برداشتها
و بيايد سطور اين نگارنده كه است اين آن نتيجه سالمترين
و پنجاه و هستم دانشگاه استاد كه اينجانب كندآقايان اعلام
شدهام اشكال و دچارشبهه شما فرمايشات از دارم سن سال دو
را من تجربه و هستند من كهدانشجوي جواناني به رسد چه
كارهاييميزنند به دست و ميشوند احساسات ايشانتابع.ندارند
.زدند كه
در شما سخنراني در آزادي مفهوم از اينجانب برداشت و تفسير
:زيراست شرح به جمعه نماز
با سرانجام قبل ، درمباحث فلسفي مفصل مقدمات با جنابعالي
غير و مشروع غير نفيآزاديهاي و منفيآزادي موارد حذف
درمباحث فقط كه رسيديد آزادي از مشخصي تعريف قانونيبه
آزادي نوع اين داردولي وجود آن والاي نوع علميه ، حوزههاي
آزادي آن.نيست جامعه در كاربردي و نمودي هيچگونه داراي
و اسلامي انقلاب پيروزي اول روز از بود شما فرمايشات در كه
وقتي و دارد و داشته وجود حاضر حال در و جنگ زمان در
ميخواهيد؟ چه و چيست آزادي از منظورتان بگوئيد پرسيديد
آن در شما ، نظر مورد قانوني و مشروع آزادي بگويد كسي اگر
بنابراين.است حاصل تحصيل كه اين:فرمود خواهيد شما صورت
پس شده مطرح درخواست مورد و نياز مورد آزادي شما اساس در
نظريه اختلاف و نداريد قبول را خاتمي آقاي انتخاب از
كه دارد ناگواري پيآمدهاي و ميشود شروع همينجا از پردازان
:ميشود اشاره آنها از بخشي به ذيلا
نيست شما نظرشخصي فقط كه آزادي از برداشت و نگرش اين
نظريه تابع قدرت ودارندگان كشور مسئولان از انبوهي بلكه
فرمايشات با آزادي مفهوم از برداشت اين وقتي.هستند شما
تهران دردانشگاه و 3/5/77 تاريخ 2/3/77 در جمهور آقايرئيس
در و ميگردد آغاز فكري وشكاف فاحش تفاوت شود ، مقايسه
نمايندگان از عدهاي اسلامي ، شوراي درمجلس مثلا نتيجه ،
قانون وطبق هستند مردم منتخب هم ايشان البته كه محترممردم
استيضاح به تصميم استيضاحكنند ، را وزرا دارند حق اساسي
بركسي.ميكنند حذف را فردي كشورميگيرند محترم وزير
حساب و طرحجامع آن از بخشي استيضاح اين هدف كه پوشيدهنيست
وزير زيرا است ، جمهور شدهرئيس تعريف آزادي ذبح براي شده
سياسي توسعه سازي پياده سازوكار و كنندهابزار فراهم كشور
وزير اين حذف.است سياسي احزاب تشكيل مقدمات كننده وتسهيل
فرو را است گرفته كهوزيدن سياسي آزاديهاي نسيم از بخشي
از بعد.كرد نخواهند بسنده اين البتهبه.نشاند خواهد
است ، اسلامي ارشاد محترم وزير نوبت محترمكشور ، وزير
انتشار كهاجازه است كسي وظيفه حكم به نيز ايشان زيرا
دولتي مطبوعات فقط ومطبوعات ميدهد را مطبوعات و روزنامه
مسائل در كه هستند آنهايي ارزشمند نيستند ، روزنامههاي
افراد تعدادي داراي فرهنگي و اجتماعي اقتصادي ، سياسي ،
و باشند تحريريه هيات عنوان به قلم صاحب و صاحبنظر
ناگفته و باشد برخوردار انسجام نوعي از آنها مكتوبات
سياسي احزاب زبانگوياي معمولا روزنامهها ، اين كه پيداست
امور محترم نوبتوزير اسلامي ارشاد وزير از بعد.هستند
نداي بلندگوي وظيفه بهحكم نيز ايشان كه است خارجه
.است بينالمللي محافل در رياستجمهوري آزاديخواهانه
محترمكشور ، وزراي حذف و استيضاح كه ميشود بنابراينمشاهده
رئيس شده آزاديتعريف تعطيل خارجه ، امور و اسلامي ارشاد
.است جمهور
صدوقي رضا:نوشته
دارد ادامه
معارف كتابخانه
|
تحريف از قرآن مصونيت
اسلامي تبليغات دفتر /شهرابي محمد:ترجمه /معرفت محمدهادي
650/صفحه 256/وزيري قطع /اول 1376 چاپ /قم علميه حوزه
تومان
همواره ، دستاويزي كه ظالمانه است سخني قرآن ، در تحريف
.است بوده دينخاتم كوبيدن براي تشيع و اسلام دشمنان نزد
رد به عالمانه ، دقيقو پژوهش و بررسي با كتاب ، اين
روي از پرده و قرآنپرداخته تحريف به قائلان دلايل مهمترين
.است قرآنبرداشته حقيقتتحريفناپذيري
دين سياسي اقتدار و دولت ديني مشروعيت
/اسلامي درايران دولت و دين مناسبات شناختي جامعه بررسي
چاپ /تبيان فرهنگيانتشاراتي موسسه /زند شجاعي عليرضا
/صفحه 220/رقعي قطع /اول 1376
علاوه جمعي ، پديدههاي و اجتماعي نهادهاي اصولا
دراجتماع ، بيواسطهشان تاثيرات و انحصاري كاركردهاي بر
و قراردارند نيز يكديگر با تعامل و ستد و داد در
مبادله متقابل ، طور به نيازهايشان با را خود توليدهاي
و دين بشري ، اجتماعهاي اولين شكلگيري بدو از.مينمايند
با تعامل و تبادل كار در جمعي ، پديده دو عنوان به دولت
وجدان مانند دين توليدهاي ارتباط اين در و بودهاند يكديگر
مشروعيت دروني ، كنترل الگوسازي ، اجتماعي ، انسجام جمعي ،
خصوصا غيرديني نهادهاي در را طلبي و نياز هماره...و
به را خود نياز متقابلا و ميساخته برآورده سياسي نهاد
طريق از آرمانها تحقق و تبشيري فعاليتهاي حمايت ، اقتدار ،
.است ميكرده تامين سياسي نهاد
بيستم قرن رويدادهاي مهيجترين پرده پشت
چاپاول /وزيري روشن دكتر ترجمه /ولوشانسكي بوگوسلاو
تومان 1100/صفحه 16310/رقعي قطع /1376
قابل بخش كه برآنند جهان برجسته مورخان از بسياري امروزه
سطحياست ، و گمراهكننده بشري مكتوب تاريخ از توجهي
از نسلي درهر بايد كه نامسلم است رشتهاي تاريخ بنابراين
بخشي...پرده پشت.شود نوشته و گيرد قرار تحقيق مورد نو
.است تعجبانگيز بسيار و نگاهيمتفاوت از جهان حوادث از
ابتدا لهستاني ، روزنامهنگار و حقوقدان ولوشانسكي ، بوگوسلاو
چندكتاب ، در سپس و تلويزيوني برنامههاي در را مطالب اين
از گزيدهاي كتاب ، حاوي ايناست آورده حاضر ، كتاب جمله از
فهرست در و است قرنبيستم دوم نيمه رويدادهاي مهمترين
.است گرفته قرار سال 1995 كتابهاي پرفروشترين
وجودي فلسفه
چاپ /انتشارتهرمس /كاشاني حنايي محمدسعيد /كواري مك جان
1350تومان/صفحه 312/رقعي قطع /اول 1377
است ، تعبيرشده وجودي فلسفه به آن از كتاب اين در آنچه
ناماگزيستانسياليسم به ما كشور در قرن نيم طي كم دست
اخير دهههاي فكري جريانهاي از بسياري در و بوده توجه مورد
.است بوده موثر نيز
با اينفلسفه ، چون و چند كه گفت جرات به ميبايد معهذا
در هنوز گفتهميشود ، آن پيرامون در كه سخناني تمامي وجود
براي است كوششي كتابحاضر ترجمه.دارد قرار ابهام پرده
در مترجم.ابهام پردههاي برافكندن و آن جوهره و حقيقت درك
تحول نيز و وجود درباره آموزندهاي و دقيق بحث پيشگفتارش
بهترين كه داده انجام (وجود) exist..واژه تاريخي -فلسفي
آموزندهاي و دشوار كتاب چنين مباحث به ورود براي مدخل
.است
يوسف حضرت قصه
چهارم 1376/160 ج /اسلامي تبليغات دفتر /مستقيمي مهدي
تومان 350/رقعي قطع /صفحه
و خوشابرار فرجام كه است ، آينده زندگي آئينه گذشته ،
بسياري آيات كريمدر قرآن.مينماياند را بداشرار عاقبت
قرار عبرت شايد آيندگانميگذارد ، روي پيش را اينآئينه
بلكه نيست ، مجنون و ليلي قصه ،(ع)حضرتيوسف قصه.گيرند
شعله بازمينمايدو را محبت اسرار كه است احسنالقصص
وسرير چاه فاصلهقعر و ميدارد زنده دلها در را اميد
...ميسازد كوتاه را عزت
پديدهشناسي
/ني نشر/رشيديان عبدالكريم:ترجمه /ليوتار فرانسوا ژان
تومان 500/صفحه 134/رقعي قطع /اول چاپ
يعني معاصر فلسفي جنبشهاي پرنفوذترين از يكي كتاب ، اين
عميق و توضيحاتيفشرده از پس.ميكند بررسي را پديدهشناسي
بنيانگذار آثار پديدهشناسيدر بنيادي مفاهيم و اهداف از
برجستهترين اززبان نيز و هوسرل ادموند مكتب اين
دادن نشان و سارتر ، مرلوپونتي ، هايدگر ، نظير نمايندگانش
تقابلهاي تنگناي از فلسفه كردن برايخارج مكتب اين تلاش
پديدهشناسي رابطه بررسي به ذهن ، -عين ويژهتقابل به سنتي ،
تاريخ اجتماعي ، علوم روانشناسي ، ) علوممختلف با
سيرانديشه در آن جايگاه تعيين در كوشش با و ميپردازد(...و
.ميدهد رانشان كاستيهايش و دستاوردها غرب ، فلسفي
|
|