|
|
كرباسچي غلامحسين
:همشهري با گو و گفت در من نه اند مردم" ملي قهرمان" !ديگر كس هيچ نه و نزديك آن به حتي نه و رسيدم ملي قهرمان مرز به نه من* خدمتگزار صدها كنار در بودم خدمتگزاركوچك يك بنده.شدم ديگر دليل به راه اين كردهايم ، انتخاب را معتدل راه يك ما * "راست" در زياد راست جناح وقتي روز يك است معتدل اينكه جناح وقتي روز يك و ميگيرد فاصله آن از كند ، افراط ميگيرد فاصله آن از كند ، زيادهروي خود نظرات در مقابل شركت به مند علاقه كه ءكساني ازهمه اي اطلاعيه طي* به را خودشان كرديم انددرخواست بوده شوراها درانتخابات راانتخاب ازبررسي ، كانديداهايمان پس كنندكه معرفي ما كرد خواهيم ومعرفي :اشاره همين در ديروز را كرباسچي غلامحسين با گو و گفت نخست بخش را گو و گفت اين پاياني بخش امروز خوانديد ، صفحه :ميخوانيد * * * در با شما كه باورند براين سياسي كارشناسان از برخي * اتخاذ "نوساني موضع" يك سياسي ، معادلات همين گرفتن نظر جناح طرف به گاهي و چپ جناح طرف به گاهي يعني.كردهايد بين تعارض از ميكنيد تلاش شما آياشدهايد متمايل راست ترجيح شايد ببريد؟ سود خودتان نفع به راست و چپ جناح دو وقت هيچ ندهيد اجازه نوساني ، موضع اين حفظ با ميدهيد به آيابگيرند كامل قدرت راست و چپ گروه دو از يك هيچ دو اين ميان تعارض حفظ در را خود بقاي كه نيست دليل اين به را دو اين از يك هر كامل گرفتن قدرت و ميبينيد گروه خانم كه بود دليل همين به شايد.خود كامل نابودي معناي خبرگان انتخابات در اگر بود گفته جايي در هاشمي فائزه .بود ما سياسي مرگ معناي به نميگرفتيم ، موضعي چنين كه معتقديم ما.باشد درست تعبير يك به شايد شما حرف اين* كشور بر راست در چه و چپ در چه افراطي گروه يك نبايد باشد حاكم حزبي تك سيستم نيست قرار ما كشور در.شود مسلط چپ ، متفاوت ديدگاههاي با مختلف جناحهاي كشور اين در. براي مدني جامعه يك در.دارد وجود..و ميانه راست ، مختلف سليقههاي متقابل احترام با است لازم كشور اداره را ما منطق و ما حرف مردم كه ميزاني به و كنيم تحمل را شما.باشيم داشته مشاركت سياسي قدرت در بايد ميپذيرند موضعگيريهاي در را سياسي ملاحظات كارگزاران ميگوييد كه نيستيم معتقد ما.است درست بله ، .ميگيرند نظر در خود بيست اين در.باشد افراطي و تند گروه يك دست بايد كشور در چه مملكت در عدهاي يك شده ، مشخص انقلاب از پس سال وجود نيستند حاضر وجه هيچ به راست جناح در چه و چپ جناح مخالف من نظر به تفكر نوع اين.كنند تحمل را ديگران را كشور گونهاي به بايد ما نظرم به.است كشور مصالح مردم ، همه كه باشند قدرتمند كشور در كساني و كنيم اداره اداره در جمعي مشاركت يك در بتوانند گروهها و جناحها .است درست شما حرف معنا اين به بله ، .باشند سهيم كشور كه كردهايد اتخاذ نوساني موضع يك كه ميپذيريد يعني * راست؟ سوي به گاهي و است چپ سوي به نوسان اين گاهي .كردهايم انتخاب معتدل راه يك ما !نه نوساني ، موضع * راست جناح وقتي روز يك است معتدل اينكه دليل به راه اين روز يك و ميگيرد فاصله آن از كند ، افراط "راست" در زياد آن از كند ، زيادهروي خود نظرات در مقابل جناح وقتي به اعتدال خط كه نيست آن معناي به اين.ميگيرد فاصله ميكنم فكر من بلكه.است شده نزديك طرف آن يا طرف اين "نزديك" يا "دور" اعتدال خط به نسبت كه گروههاست رفتار .ميشود راي راست يا چپ شعارهاي مبناي بر خاتمي آقاي به مردم فرهيخته ، انسان يك عنوان به ايشان به بلكه ندادند ، مخالفانش حتي مردم همه نظرات به كه معتدل و فرهنگي .اعتدال خط به يعني دادند ، راي ميگذارد ، احترام بهتر كرديد ، نقل هاشمي خانم از كه جملهاي درباره اما و ايشان صحبت من نظر به البته.بدهند توضيح ايشان خود است كساني همه درباره بلكه نبوده ، كارگزاران با ارتباط در ..نه يا كنند شركت خبرگان انتخابات در ميخواستند كه بوده . بوده هم اراك شهر در ميكنم فكر بود ، كارگزاران درباره * ... بخواهد گروهي هر يا و كس هر انتخاباتي هر در حال هر به * كنار سياست صحنه از كه است اين معناي به نكند ، شركت سياسي فعاليت چهارچوب در است قرار كه چرا.است كشيده سياست.كنيم قهر نبايد هم سياسي فعاليت در و كنيم مبارزه شما.مخالفانتان ميان در حتي انتخاب و سنجش يعني آدم اين بگوييد و كنيد بررسي مخالفانتان در ميتوانيد اين كسي اگر.است يكي آن از بهتر برود مجلس به اگر سياسي مرگ استقبال به يعني كند ، ترك شرايطي در را فعاليت .رفته خود انتخابات در موضعگيريهايتان كه ميپذيريد نوعي به پس * شايد.بوده مصلحتهايتان و سياسي بقاي حفظ براي خبرگان چپ گروههاي با كامل بطور ميدهيد ترجيح دليل همين به ...نكنيد ائتلاف جناح جز به مستقلي گروه مگر.ميكنيد صحبت اينجوري چرا* .باشد داشته وجود كشور اين در نميتواند راست يا چپ انتخابات در گروهتان و شما مواضع كرباسچي ، آقاي ببينيد * فاصله خرداد دوم جبهه نيروهاي ساير مواضع خبرگانبا ...بود نزديك راست جناح حالبا عين در داشت ، دوم جبهه ملاك نيستند ، گروهها خرداد دوم جبهه ملاك* .دادند راي خاتمي آقاي به مردم.است خاتمي آقاي فقط خرداد آقاي به معتقديم هم هنوز و خرداديم دوم جبهه در هنوز ما تابع مستقل گروه يك عنوان به اماكنيم كمك بايد خاتمي ميكنيم رسمي اعلام و هستيم اعتدال و استدلال منطق ، عقل ، .نميدانيم كشور مصلحت را "روي راست" و "چپروي" ما كه منطق "هيالجاد الوسطي الطريق و مضله واليسار اليمين" .است كشور اداره در مردم همه مشاركت و اعتدال عقل ، ما ، شكل پنجم مجلس انتخابات در كارگزاران كه ابتدا همان از از "چپ" نام به گروهي نميشود كه بود اين ما شعار گرفت ، كه بود اين راست جناح با ما دعواي.باشد كنار كشور اداره حرف اين آنها وقتي بكنيد ، خود فهرست وارد را نفر پنج شما هم امروز.شد شروع ما اصلي درگيري نكردند ، قبول را در مختلف جناحهاي از بتوانيم بيشتر چقدر هر ميگوييم از صرفنظر.است كشور نفع به كنيم وارد خبرگان مجلس دوم جبهه در داريم ، عملكردها برخي به نسبت كه انتقادهايي را كشور نيروهاي همه زياد سرعت با بايدهستيم خرداد يك هم سياسي دعواهاي.كنيم بسيج كشور آبادي و عمران براي و چپ اينقدر سياسي دعواهاي در نبايد ما.دارد ظرفيتي و شوند خسته سياسي توسعه بحث اصل از مردم كه بكنيم راست .بكنيد ما نان براي فكري يك حرفها اين جاي به بگويند توسعه قدري به را سياسي توسعه بحث اگر معتقدند كارگزاران مصلحت به بخورد ، لطمه مردم اقتصادي زندگي به كه بدهيم سياسي توسعه معناي اگر ميگويند چوننيست مردم و كشور از كشور براي سازندگي اهميت.نخواستيم ما چيزهاست ، اين و توليد و اشتغال به منجر كه چرا.است بيشتر ديگر چيز هر اگر.ميشود مردم گرفتاريهاي شدن كم و زندگي شدن بهتر توسعه در حتي نكنيم بسيج سازندگي براي را نيروها همه .شويم موفق نميتوانيم هم سياسي خرداد ، دوم نيروهاي ساير با شما هماهنگي عدم آيا * آيا.شود خرداد دوم جبهه در شكاف بروز باعث نميتواند نيست؟ كننده نگران شما براي موضوع اين را گروهها استقلال خرداد دوم مثل حادثهاي نيست قرار* بايد گروهها همه كه است اين شما حرف معناي.ببرد بين از شبيه.شود تشكيل "خرداد دوم" نام به گروه يك و شود منحل .افتاد اتفاق هم مجلس دورهاي ميان انتخابات در مسائل اين دليل به خرداد دوم جبهه گروههاي از بعضي هم موقع آن شركت انتخابات در بود ، شده رد نامزدهايشان صلاحيت اينكه .كرد تكليف تعيين ما براي جوري اين نميشود.نكردند خاتمي آقاي كه وجودي با چرا" كنيدكه شماازآنهابايدسئوال و نكرديد شركت شما كنيد ، شركت خبرگان انتخابات در گفت اين با نكردند فكر موضوع اين به آنها چرا ".نداديد ليست .ميماند تنها خرداد دوم جبهه سردار كارشان .كنيم شركت خبرگان انتخابات در بايد بود گفته خاتمي آقاي يا و نداشتند شركت انتخابات اين در كه كساني آن بنابراين آسيب خرداد دوم جبهه به داشتند ، ضعيف بسيار حضوري كه بوده منطقي و معتدل گرايانه ، عقل ما مواضع.رساندند .داريم كافي استدلال آن براي در كه دارد وجود شما شخص به انتقاد اين معتقدند اي عده* با افراط اين آيا.كرديد افراط خيلي خبرگان انتخابات دارد؟ همخواني ميگوييد كه اعتدالي شش يا پنج مجموع در من.چيست افراط معناي نميدانم * متعددي درخواستهاي و اصرار دليل به هم آن.كردم سخنراني وقتي حال هر به.داشت وجود مختلف شهرستانهاي از كه بود كند ، موضع اعلام حساس موضوع يك در ميخواهد سياسي گروه يك .بگيرد بهره امكاناتش و نيروها همه از بايد طبيعي بطور بنده كردند ، اعلامنظر كارگزاران از نيز ديگري شخصيتهاي بنده از هرحال به.كردم را كار اين خودم سهم به هم داشت وجود توقع اين سازندگي كارگزاران دبيركل بهعنوان .نبود كار در افراطي هيچ.بزنم را حرف بيشترين كه و آبان اول انتخابات در مواضعتان ميان ارتباطي آيا * نميخواستيد موضعگيريها اين با داشت ، وجود شما دادگاه بگيريد؟ تخفيف مجازات در اين نميكنم فكر و نبودم مسالهاي چنين دنبال كه من* من "اولا.باشد داشته تاثيري مجازاتها اينجور در مسائل مجازات كه نكردهام گناهي چون ندارم ، مجازات به اعتقادي در خطاي از نه البته ميدانم ، خطا از مبرا را خودمبشوم جرم دادگاه در كه خطايي از مبرا بلكه پروردگار ، نزد .شود محسوب آقاي كه دارد وجود سياسي محافل برخي در اعتقاد اين * كرده حل بهنوعي را شما مشكلات انتخابات ، از قبل هاشمي .شمابودند مواضع چرخش باعث نوعي به هم ايشان و..بود گروه دو توسط و دليل دو به كه است دروغهايي آن از اين* انتخابات در شركت با كه گروهي طرف از يكي.شد مطرح حضوردر استدلال كمرنگكردن هدف با و بودند مخالف خبرگان من شخص با كه هم عده يك.كردند را كار اين انتخابات به دادگاه فردا اگر تا ميكنند مطرح را اينها مخالفند مجرم من بگويند كند ، صادر تبرئه حكم كه رسيد نتيجه اين ...شده ملاطفت من با دلايلي به امابودم اخيرتانكاهش مواضع از شماپس محبوبيت كه رسد نظرمي به* ...كرده پيدا مردم ميان در زيادي با بيشتر شما.نكردهايد نظرسنجي شما.ندارم قبول من* ...درارتباطيد سياسي تحليلگران و مطبوعاتيها كه ميكنم فكر.نيست ميگوييد كه هم اينجور نه ، * .است داده انجام هم نظرسنجي دراينباره مطبوعاتي يكموءسسه ...آمده پايين زيادي حد تا شما محبوبيت اينكه واقعيت .باشم نبايد محبوبيت پي در كه انشاءالله من البته* خدا نزد در مغضوبيت و محبوبيت به چشمش بايد هميشه آدم شدن او خوار كه -خوار كند را كس "او" آنكه مبادا".باشد يا چپ تبليغات هرحال به ميكنم فكر من"!دشوار است كاري ممكن مينويسند مطبوعات برخي كه مطالبي همين يا راست ، .باشد داشته تاثيراتي افراد از بعضي در مدت كوتاه در است .ميفهمند خوب مردم را نهايي عملكرد اما باج و معاملهگري به متهم را شما مردم از گروههايي * شنيدهايد؟ كردهاند ، دادن چنين "اصلا مردم توده معناي به مردم كه ندارم قبول من * مردم با هم من بالاخره.باشند كرده مطرح را چيزهايي نسبت روزها همين تا مردم كه احساساتي ابراز.درارتباطم آدمهاي البته.است نكرده قبل با تفاوتي دارند ، من به را بحثهايي چنين است ممكن مطبوعات تحليلگران و سياسي نظرسنجي هيچگونه ميدانم كه آنجا تا.باشند كرده مطرح احساسات دفعه يك اينكه البته.است نشده انجام دراينباره زمان به نسبت طول و عرض آن با دادگاه يك بعداز مردم برود ، دل از".است طبيعي تاحدي كند ، فروكش دادگاه برگزاري گوشهاي يك در سكوت يك در من."برفت ديده از هرآنكه .است شده مطرح ديگري مسائل مردم براي حالا.نشستهام بهنظر اما رفتيد ، پيش شدن ملي قهرمان مرزهاي تا شما * زيادي فاصله مرزها اين از كه نكشيد طول چندان ميرسد ...كرديد پيدا نزديك آن به حتي نه و رسيدم ملي قهرمان مرز به نه من * صدها كنار در بودم كوچك و نالايق خدمتگزار يك بنده.شدم داشتند من به محبتي شرايطي در مردم اگر.ديگر خدمتگزار چه مردم محبت.من قهرماني از نه بود ، خودشان قهرماني از هيچوقت من اما.است مغتنم بنده براي زياد چه و كم به ايران بزرگ ملت نميكنم هم فكر و نبودهام ملي قهرمان بندهقهرمانملياش مثل ضعيفي آدم كه باشد رسيده جايي ! ديگر كس هيچ نه و من ، نه اند مردم " ملي قهرمان".باشد كرد صادر بيانيهاي دراينباره نيز دانشجويي گروه يك * پتانسيل داد نشان كرباسچي" بودند نوشته آن از بخشي در كه باج اهل و ندارد ملي قهرمان به شدن تبديل براي را لازم از حرفها اين كرباسچي آقاي"...است معاملهگري و دادن است؟ شده ناشي كجا خيلي دادهاند ، تحليلي چنين كه دانشجويان اين از من* دانشجويان روشنبيني به هميشه "واقعا من.ميكنم تشكر بيانيه اينميگذارم احترام جامعه پيشتاز قشر بهعنوان را مليشدن قهرمان پتانسيل "قطعا من.است درست "حتما دانشجويان از.بردند پي خود اشتباه به كه شد خوب.نداشتم اين به "حتما جامعه روشنگري ادامه در ميكنم خواهش عزيز خدمتگزار هر كه كنند روشن مردم براي و بپردازند مساله ملي قهرمان.نشود ملي بهقهرمان تبديل بنده همچون كوچكي داشته قرار اوج در زندگياش پايان تا اول از كه است كسي تبديل را آنها ميتواند افراد زندگي پايان بهويژه.باشد حياتشان زمان در كه هستند كساني كمتر.كند ملي قهرمان به كشور در كه بگذاريم آنها بر را ملي قهرمان نام بتوانيم ما كشور تاريخ در.نبودند نفر سه -دو از بيشتر ما طي را زندگيشان كامل دوره افراد اينكه بعداز "معمولا كه است صفتي قهرمان.بودهاند قهرمان كه فهميديم كردند ، زندگي در كنيم قضاوت افراد زندگي پايان در را اوجش بايد ممكن روز يك كه دارد وجود فرازونشيبهايي هرحال به افراد به معتقدم من.نه ديگر روز و شود تلقي قهرمان است ملي قهرمان نبايد است زنده وقتي تا را كس هيچ هيچوجه قهرمان كلمه مطلق معناي به بايد ملي قهرمانكنيم تلقي بهعنوان را كسي حركت يك با و كنيم افراط نبايد.باشد است ممكن و جايزالخطاست انسان.كنيم مطرح ملي قهرمان سادگي اين به را قهرمانانش ملتي اگر.بكند اشتباهي فردا هر از است ممكن كه خطا يك با كند انتخاب اينجوري و به اين و خواهندشد ملكوك قهرمانهايش سربزند ، انساني سنجش با را ملي قهرمان بايد "حتما.نيست ملت يك مصلحت امكان آن از پس كه كنيم انتخاب فرد يك زندگي طول تمام قهرمان.باشد نداشته وجود قهرماني اوج آن از سقوط و خطا من مثل معمولي افراد درشان كه است بزرگي بسيار واژه ملي .نيست سردبير و مديرمسئول ميكنم فكر -توس روزنامه مسئولان * حمايت بيشترين گفتند و كردهاند گلايه شما از -روزنامه وقتي اما داديم ، انجام ما كرباسچي دادگاه جريان در را حمايت آنها از چرا.نكردند كاري آنها شد ، تعطيل توس نكرديد؟ از پس شمسالواعظين و جلاييپور آقايان با من البته * در را گلايهاي چنين من.كردهام صحبت دوبار -يكي آزادي .نديدهام آنها وجود همراه به و بودهاند توس مسئول مدير حصار جوادي آقاي * گلايهها اين دانشگاه در ميزگردي در شمسالواعظين آقاي ...كردهاند را و شمس.نميشناسم را حصار جوادي آقاي من البته * مجموع در من نظر به كه هستند خوبي جوانهاي جلاييپور است ممكن حالا.است نبوده مردودي حركت مطبوعاتيشان حركت .باشند داشته هم خطاهايي معامله مطبوعاتي كارهاي كه بگويم بايد هم را اين اما داشته انتظار و بدهيم وام فلاني به امروز كه نيست بازار از توقعي چنين.بازگرداند ما به قدر همان فردا باشيم اگر دارد را خودش خاص مشي خط روزنامه هر.نابجاست اساس جامعه روزنامه با كه برخوردي جريان در همشهري روزنامه هم مطبوعاتي و صنفي خطاي يك باشد آمده كوتاه شده توس و هيچ به من اماميكرد عمل بهتر بايد و است داده انجام .باشد آمده كوتاه زمينه اين در همشهري كه نيستم معتقد وجه دادگاههاي جريان در حتي و دارد را خودش روش همشهري ...بود ديگر روزنامههاي از معتدلتر شهرداري زندان در كه زماني در ببينيد شما نبود ، معتدلتر البته * به همشهري از حجمي چه دادگاهتان زمان در همچنين و بوديد ...شده داده اختصاص موضوعها اين "مثلا روزنامهها بعضي از مقاطع از برخي در همشهري* به شهرداري مساله چون بالاخره.بود معتدلتر هم سلام آن به بيشتر كه بود طبيعي بوده ، همشهري با مرتبط نوعي .بدهد نشان توجه هر بيايد پيش مطبوعات جامعه در مشكلي هر حال هر به به بايد آمده پيش وضعيت و خود مشي خط با متناسب نشريهاي يك آنچه همسنگ باشيم داشته انتظار اينكه اما.بپردازد آن دهيم انجام آنها براي داده ، انجام شهرداري براي روزنامه كه چه هر مجموع در اما.است مطبوعات شان آوردن پايين اين انجام ما بود ، شده پايمال كه حقي از دفاع براي بوده لازم .داديم از كه روزنامهها بعضي از مواقع برخي در ميكنم فكر از سخني حالا و آمدند كوتاه اما ميرفت بيشتري آنهاتوقع .كرديم عمل بهتر نميآيد ، ميان به آنها كارگزاران؟ از خبر چه * .كارگزاران از خبر چه كه چه يعني * از خبر چه تشكيلاتيشان ، وضعيت آخرين از خبر چه يعني * هاشمي آقاي ميشود گفته...مواضعشان و تحليلها آخرين و دارد برعهده را حزب اين رهبري واقع در رفسنجاني آقاي است همينطور.هستند ايشان تابع "كاملا كارگزاران كرباسچي؟ خاص گروه يك رهبر كه است اين از بالاتر هاشمي آقاي شان * نظرات امانيستند كارگزاران رهبر ايشان.خير.باشند .بود خواهد و هست و بوده ما استفاده مورد هميشه ايشان كه چقدر هر و هستند انقلاب مبرز شخصيتهاي از ايشان فكرايشان و منطق كه ميشود مشخص بيشتر ميگذرد ، بيشتر كارگزاران.ميخورد جامعه مشكلات حل و نظام درد به چقدر نظرات جمله از مختلف شخصيتهاي نظر از مختلف مسائل در تحليل و بيان نظر ، البته.ميكنند استفاده هاشمي آقاي را كارگزاران ايشاناست بوده گروه اين مشوق هميشه ايشان فرمايشات.است كشور سازندگي دنبال به كه ميدانند گروهي اما.است موءثر و مفيد سازنده ، ما براي هميشه ايشان كارگزاران نظريه و حرف و قاطع برهان كه نيست اينگونه جريان در ما مثال عنوان به.باشد هاشمي آقاي حرف همان خيلي كه كرديم صحبت شخصيتها از خيلي با خبرگان انتخابات آقاي اما ،"بدهيد ليست "حتما" گفتند ما به عزيزان آن از گفتند ما به فقط.نگفتند ما به را چيزي چنين هرگز هاشمي را همان و چيست كشور مصلحت ببينيد و كنيد فكر بازهم كه به انتخابات در را ما مواضع كه شايعاتي اين.بدهيد انجام همه مشوق ايشان البته.ندارد صحت ميكنند ، منتسب ايشان در شخص يك تابع ما.بودند انتخابات در شركت براي گروهها .نيستيم حزب نام به مفهومي "اساسا چه؟ يعني سياست در جوانمردي * دارد؟ وجود سياست در جوانمردي و ميپرسيد بنده از را سوءال اين شما.نكنيد سخت سوءال * معمول روال آن با شما وقت آن و ميزنم حرفي يك هم من جنجال يك براي سوژهاي آن از ميرويد خبرنگاريتان سياست از منظورتان بگوييد شما اول.ميسازيد مطبوعاتي .دارد معنايي چه سياست در شرافت بگويم من بعد تا چيست مشترك اذهان بين كه است معنايي همان سياست از منظورم * چه؟ يعني سياست در جوانمردي حالا.است تعيين خود براي را اهدافي بايد سياستمدار طبيعي بطور * سياست هم سياست آن باشد ، جوانمردانه اهداف اين اگر.كند جايي يك در ظاهر در اينكه ولو.بود خواهد جوانمردانهاي .نشود تلقي جوانمردانه شود ، بررسي مجرد بطور اگر در ميگردد باز شخصيتي فردي ، خصلتهاي به بيشتر جوانمردي حفظ براي.است مطرح جامعه منافع بيشتر سياست در كه حالي جامعه فداي افراد كه باشد لازم گاهي شايد جامعه منافع به متهم را سياستمدار نميتوان شرايطي چنين دربشوند باشد جوانمردانه سياستمدار اهداف اگر.كرد ناجوانمردي .است تفسير قابل جوانمردي قالب در فعاليتهايش همه .ميشود برگزار كشور در شهر شوراهاي زوديانتخابات به * ممكن آيا و چيست انتخابات اين به نسبت كارگزاران موضع از افرادي شورا اين براي كانديداهايتان فهرست در است باشند؟ داشته وجود هم راست جناح را نيروها از گستردهاي حجم بايد ليست ارائه براي* اطلاعيهاي طي كه بوده اين ما اوليه اقدام.كنيم شناسايي انتخابات اين در شركت به علاقهمند كه كساني همه از .كنند معرفي ما به را خودشان كرديم درخواست بودهاند ، بررسي از پس كه شدهاند معرفي ما به توجهي قابل تعداد برمبناي و محليشان و شهري موقعيتهاي صلاحيتها ، خواهيم معرفي و انتخاب را كانديداهايمان خودمان معيارهاي .كرد .نيستيم راست يا چپ جناح تابع هم مورد اين در هم و چپ جناح از افرادي هم معيارهايمان براساس است ممكن ما ليست در مستقل افراد هم و راست جناح از معقولي افراد براي شهر شوراي كانديداهاي سياسي مواضع فقط.بگيرند قرار بتوانند و بفهمند را مردم مسائل بايد بلكه نيست ، مهم ما .كنند رااداره شهر مردم البته.نيست سياسي بحث يك فقط شوراها انتخابات بزنند محك را سياسي جناحهاي انتخابات ، اين در ميتوانند .دارند صداقت حرفهايشان در كساني چه بالاخره بفهمند و خبر؟ چه دادگاهتان از * راي نتيجه زودي به گفتهاند و هستند بررسي حال در * .ميكنند اعلام را نظر تجديد دادگاه چيست؟ شما پيشبيني * .نميدانم * بدهند؟ برائت حكم ميكنيد فكر * برائت انتظار الان همين تا دادگاه جلسه نخستين از من* .دارم بيفتيد؟ زندان به كه ميدهيد هم را احتمال اين * .ميدهم احتمال حالا نميدادم احتمال "قبلا اگر.بله * .افتادهام زندان به يكبار چون .داديد پاسخ پرسشهايم به زياد حوصله با كه متشكرم * بنييعقوب ژيلا * |
|