جنبش شهيدان ياد جمهوري رئيس
تفسير
داشت گرامي را دانشجويي
غربزدگي ، آزادي قانون از خاتمي
سنتزدگي و
مجمع بيانيه
:شد منتشر ديروز
به حمله درباره مبارز روحانيون
فروهر قتل و جهانگردانخارجي
تفويض و تمركززدايي:كشور وزير
استانداريهااز به اختيار
است دولت سياستهاي
پاسخ و پرسش حاشيه در
جمهوري رئيس با دانشجويان
جنبش شهيدان ياد جمهوري رئيس
تفسير
داشت گرامي را دانشجويي
غربزدگي ، آزادي قانون از خاتمي
سنتزدگي و
بر است غلط ليبراليزم مباني اساس بر دين توجيه اگر *
است غلط نيز فاشيزم مباني
و جنسي ولنگاري را آزادي كجفهمي ، با گروهي*
بداخلاقي اگر غرب كه حالي در ميكنند تفسير لااباليگري
دارد هم مشروطيت دارد ،
سعي بايد اما ;كنيم اشتباه تصميمگيري در است ممكن*
تا كنيم استفاده جامعه مختلف انديشههاي و افراد از كنيم
كنيم اشتباه كمتر
;باشد سياسي نميخواهند و ميترسند دانشگاه از گروهي*
ضد آنها و ميآيد بيرون پرسش و فكر دانشگاهها از زيرا
دهند پاسخ پرسشها به نميتوانند و تفكرند
نائيني علامه مانند بزرگي مرجع كه است اين ما افتخار*
مشروطيت ، است سازگار مشروطيت با اسلام ميگويد كه داريم
مردم برابر در قدرت بودن محدود و مسئول يعني
آخر تا همسرش و فروهر ناگوار قتل عاملان شناسايي براي *
رفت خواهم جلو
دارد چارچوب و است حد داراي حكومت مدني جامعه در *
به جبهه و انقلاب نام با كه گروههايي به خطاب خاتمي*
رفته جبهه و انقلابي مگر !دوستان:ميكنند حمله مردم
رفتهاند جبهه به شما جز به نفر هزاران هستيد ، شما تنها
نشناسيمممكن را آن اگر كه ماست دنياي مهم واقعيت غرب *
آن ديگر "ايسم" به غرب "ايسم" يك از فرار براي است
به كنيم ، رد را آن ليبراليسم شناخت بدون اگر...بيفتيم
.ايم داده تن قاعدهبازي به ما* ميافتيم فاشيسم دامن
نظارت رد لايحه و نيست درست استصوابي نظارت ما نظر به
ايم داده نيز را استصوابي
گذشته روز جمهوري رئيس خاتمي محمد سيد آقاي:سياسي گروه
كشور دانشگاههاي دانشجوي هزاران پرشور استقبال ميان در
آنان پرسشهاي به و يافت حضور شريف صنعتي دانشگاه در
.داد پاسخ
دانشجويان پرسشهاي طرح از پيش همشهري ، خبرنگار گزارش به
روز آذر شانزدهم مناسبت به كه سخناني در خاتمي آقاي
تحولخواهي نوجويي ، مظهر دانشگاه:گفت كرد ايراد دانشجو
.ماست دانشگاههاي خصوصيات از پرسشگري و است آزاديخواهي و
كشور دانشگاههاي دانشجويان مبارزات به گاه آن جمهور رئيس
برابر در دانشگاهها:گفت و كرد اشاره تاكنون گذشته از
در كه حالي در داشتهاند درخشاني مقاومت گذشته رژيم
.بود اين از غير دانشگاه برنامهريزان نظر گذشته
در تحول نوعي آغازگر عنوان به اميركبير به اشاره با وي
واقعي معناي به توسعه بناي سنگ كه كسي و جامعه و انديشه
سال صد از بعد چرا بپرسيم دارد جا:گفت نهاد بنا را كلمه
است؟ نيافته توسعه ما جامعه هنوز
ما جامعه نيافتگي توسعه علت:گفت مطلب اين توضيح در وي
اميركبير يعني بود ، او دشمنان و اميركبير تقابل در
كه بودند كساني مقابل در و بود ايران پيشرفت خواستار
جستجو ايران عقبماندگي در را خود اعتبار و قدرت
.ميكردند
"دانشجو روز" آذر شانزدهم تبريك ضمن ادامه در خاتمي آقاي
مصدق دكتر ملي حكومت عليه كودتا از پس آذر شانزدهم:گفت
جمهور رئيس معاون كه زمانيگرفت شكل كودتا رژيم ايجاد و
به دهنكجي و كودتا رژيم از حمايت اعلام براي آمريكا
دانشگاه آمد ، ايران به بود شده كودتا آنها عليه كه مردمي
اسلام از دفاع براي را بزرگوار شهيد سه و كرد اعتراض ما
.داد قرباني ملت حاكميت حق و آزادي و
پيروزي در دانشگاهيان فعال حضور ذكر با جمهور رئيس
وحدت روز ديگر روز چند:گفت تحميلي جنگ و اسلامي انقلاب
وحدت يعني دانشگاه و حوزه وحدت است ، دانشگاه و حوزه
پوسته كه حوزهاي و باشد آشنا مردم درد با كه دانشگاهي
را اسلام و بدرد مكان و زمان روي به را خود ذهنيتهاي
كنار در ميتواند حوزه اين نداند ، وتحميلي گذشته مال
.بگشايد را بسياري افقهاي دانشگاه
و حرمت با و باشيم انصاف و تفاهم اهل اگر:افزود وي
ساختن براي نيروها همه از و كنيم تحمل را يكديگر كرامت
كه اصيل آرمانهاي مطابق بايد كنيم استفاده بهتر ايراني
.كنيم عمل داشتهاند مردم
و آزادي استقلال ، محوري شعارهاي تشريح با خاتمي آقاي
حاكمان ، نه مردم آزادي يعني آزادي:گفت اسلامي جمهوري
يعني اسلامي جمهوري و جامعه كلي استقلال يعني استقلال
.مردم راي بودن كننده تعيين
سه مقابل در حاضر حال در ما داشت ، اظهار جمهوري رئيس
وابسته و حاكم كه كساني يعني انقلاب شكستخوردگان جريان
و بوده مخالف انقلاب مترقي ديد با كه واپسگراياني بودند ،
.هستيم روبرو تجديدنظرطلبان و هستند
خود كه كند افتخار بايد امروز ايراني ، كه كرد تصريح وي
.است يافته رهايي وابستگي از و ميگيرد تصميم كشورش براي
كه چند هر ميگيريم تصميم خودمان ما:گفت خاتمي آقاي
و افراد از كنيم سعي بايد ولي بگيريم غلط تصميم است ممكن
اشتباه كمتر تا كنيم استفاده جامعه در مختلف انديشههاي
.نيايد بوجود انحراف جامعه و قدرت در و كنيم
و هستيم فكري آشفتگي دچار ما كه كرد تاكيد خاتمي آقاي
.يابيم نجات آشفتگي اين از پرسشگري و تفكر با بايد
غرب از انتقاد و غربزدگي بحث به ادامه در خاتمي آقاي
تفريط و افراط دچار مسئله اين در ما:گفت و كرد اشاره
ليبراليزم با ضديت است ، بد غربزدگي كه همانطور شدهايم ،
.ميشود تبديل فاشيزم نوعي به نيز
كه است عاطفي منش و فلسفي بينش يك داراي غرب:افزود وي
كاپيتاليزم ، مكاتب غرب از.يافت تجلي رنسانس در
واقعيت غرب درآمد ، ...و نازيسم سوسياليزم ، ليبراليزم ،
از فرار براي است ممكن نشناسيم را آن اگر ماست دنياي مهم
بگوئيم است ممكن.بيفتيم آن ديگر ايسم به غرب ايسم يك
بدون اگراست بد چرا بدانيم بايد اما است بد ليبراليزم
و ميافتيم فاشيزم دامن به كنيم رد را ليبراليزم شناخت ،
.ميكنيم تعيين و توجيه فاشيزم فلسفه مباني بر را دين حتي
مباني براساس دين توجيه اگر كه كرد تاكيد خاتمي آقاي
.است غلط نيز فاشيزم مباني بر است غلط ليبراليزم
دستاوردهاي تمامي از بايد اينكه به اشاره با جمهور رئيس
غربزدگان كنار در گذشته در:گفت كنيم استفاده دنيا مثبت
آزادي جمله از چيزي هر با نيز افراطي سنتزده عدهاي
ولنگاري نوعي را آزادي كجفهمي با و ميكردند مخالفت
همين دارند هم امروز.مينمودند تفسير ولااباليگري جنسي
مشروطيت دارد ، بداخلاقي اگر غرب كه حالي در ميگويند را
.دارد نيز
مثل بزرگي مرجع كه است آن به ما افتخار:گفت خاتمي آقاي
.است سازگار مشروطيت با اسلام ميگويد نائيني علامه
.مردم برابر در قدرت بودن محدود و مسئول يعني مشروطيت
در كردند مطرح را جمهوريت انقلاب از پس نيز خميني امام
نداشته تحققي اسلام در مشروطيت نه و جمهوريت نه كه حالي
مانند سنتزدگان و غربزدگان مقابل در بايد.است
.كردند مطرح را خويشتن به بازگشت كه بود اصلاحطلباني
يا و نداشتن فكر از ناشي را انسان نابودي خاتمي آقاي
از تمدن كدام:گفت و دانست بودن تقليد به مجبور
تمدن مگر است؟ نكرده استفاده ديگر تمدنهاي دستاوردهاي
اسلامي تمدن مثبت دستاوردهاي از حرص و ولع با غرب
و گذشته تمدنهاي نميتوانيم ما است؟ نكرده استفاده
تمدنها از اقتباس مرحله به بايد كنيم نفي را امروز
.برسيم
و شد دانشگاهها شدن سياسي خواستار ادامه در خاتمي آقاي
خفه بايد دانشگاه ميگويند انقلاب نام به كه كساني:گفت
. انقلابند ضد شود
مجتهدين دخالت مورد در خميني امام سخنان به اشاره با وي
تنها بودند مدعي كه كساني به امام حمله:گفت سياست در
به امام حمله همانند كنند ، دخالت سياست در بايد مجتهدين
.بود شاه
سياسي دانشگاهها نميخواهند كه كساني:گفت خاتمي آقاي
به دانشگاهها از باشند حاكم خود سرنوشت بر مردم و باشد
و فكر دانشگاهها از زيرا ميترسند ، خطرناك نقطه عنوان
به نميتوانند و تفكرند ضد آنها و ميآيد در پرسش
ميدانند اسلام عين را خود چون و دهند پاسخ پرسشها
. ميكنند خفه را پرسشگر
مثل نهادهايي روي دادن نشان حساسيت علت خاتمي آقاي
و احزاب وجود عدم از ناشي را مطبوعات و دانشگاهها
باشند داشته وجود احزاب اگر:گفت و دانست مدني نهادهاي
بازتابدهنده و نميشوند تلقي سياسي دانشگاهها و مطبوعات
حاضر حال در اما.شد خواهند محسوب خود جامعه نظرات
به را گروهها و احزاب فشارهاي بار دانشگاهها و مطبوعات
.ميكشند دوش
شود ايجاد جامعه در تحولي بناست اگر:گفت خاتمي آقاي
كه جوامعي معمولا و كنند ايجاد بايد مردم راخود تحول اين
و بيايند قهرماناني تا منتظرميمانند ندارند باور را خود
.كنند حل را آنان مشكلات
قهرمان بايد همه باشد پيشرو كهميخواهد جامعهاي در
.كنند حل را مشكلات و باشند
كس هر ميآئيم كار روي وقتي كه نبوده اين هرگز ما بناي
.برود بين از نظرش مادارد ، با مخالف نظر
و افكار مدني جامعه در كه بود اين ما شعار
نهايي داور و شود مطرح بايد مسايل و است انديشههاآزاد
قبيل از انتخابات ، دوران رادر شعارهايي من.باشند مردم
عدالت تشنجزدايي ، قانونگرايي ، سياسي ، توسعه مدني ، جامعه
هستند كساني.كردم مطرح جوان نسل باوركردن و اجتماعي
تضمين هم را آنها حق بايد ماندارند قبول را كهاينها
هستند قانوني مراكز در اگر و بزنند را خود حرف تا كنيم
.كنند اعمال را خود نظر
مجلس اكثريت و باشيم سياسي توسعه به قائل اگر:افزود وي
استيضاح و سئوال ميتوانند باشند نداشته راقبول شعار اين
شعارهاي به ما.نمايند رابيان خود نظر و كنند مطرح را
مخالفان ، مخالفت و دارد وجود هم مخالفت و پايبنديم خود
كنار را همه كه نبوده بنابراين.ميكنند ابراز را خود
مسئول و باشد قانون چارچوب در بايد همهچيز اما بزنيم
.است رئيسجمهوري اساسي قانون اجراي
رياستجمهوري انتخابات دوران به ادامه در خاتمي آقاي
شعار انتخاباتي مبارزات در وقتي:گفت و كرد اشاره
ضد اين ميگفتند عدهاي ميكردم مطرح قانونگراييرا
در قانونگرايي امروز اما است ، ليبرال و اسلام و انقلاب
همهاينها است ، بزرگي كار اين و است افتاده جا ما جامعه
.برود جلو بهتدريج بايد
:گفت جامعه در نقد اهميت به اشاره با خاتمي آقاي
انحراف دچار تا گيرد قرار نقد مورد نيزبايد رئيسجمهوري
.نشود
بيرونبرود قانون چارچوب از كسي اگر:كرد تصريح وي
قانون طريق از نيز كشاندن قانون به و ميكنم برخورد
.بود خواهد
گروههاي شكلگيري نحوه به خود پاسخ ادامه در خاتمي آقاي
فشار گروههاي تشكيل راههاي از يكي:گفت و كرد اشاره فشار
را آنرقيب از بخشي يا و حكومت كه است اينگونه
با باشد نداشته عمومي افكار به اعتنايي اگر و برنميتابد
يكي ميكند اعمال را خود نظر ديكتاتوري پليسيو حكومت
عدهاي كه است فشاراين گروههاي شكلگيري راههاي از ديگر
به نيستند حاضر و نميپسندند را حكومت اين كه هستند
را حكومت اينكه براي ميكنند تلاش و دهند تن دموكراسي
خراب حكومت به نسبت را مردم دهند ، ذهنيت قرار فشار تحت
تشكيل راههاي از ديگر خاتمييكي آقاي.كنند
در نتواند حكومتي اگر كه دانست اين را گروههايفشار
او مقصود به وافي ياقانون و كند مخالفت قانون با ظاهر
فشاربراي گروههاي حكومت از بخشهايي در است ممكن نباشد
و امنيني دستگاههاي و شوند درست مخالفين تهديد و ارعاب
را گروهها اين دستگاهها اين باشند ، پشتآنها نيز رسمي
نكنند عمل خلافقانون خودشان اينكه براي ميفرستند جلو
.كنند پياده هم را خود نظر ولي
به دانشجويان پرسشهاي به خود پاسخ ادامه در رئيسجمهوري
و مدارا" كه كرد توصيه سياسي جريانهاي و گروهها تمامي
تاكيد نكته اين بر و قراردهند خود عمل شيوه را "گفتوگو
.داشت خواهد بهدنبال را خشونت خشونت ، كه ورزيد
خود كار پيشه را خشونت كه گروههايي به خاتمي آقاي
ماند ، نخواهد باقي شما خشونت حد در خشونت:گفت ساختهاند
پاسخ خشونت با نيز گيردديگران قرار خشونت مبنا اگر
.داد خواهند
پرسيد وي از كه دانشجويي سئوال به پاسخ در رئيسجمهوري
اين:داشت اظهار كي تا تحملخشونت گفتوگو ، و مدارا
كه يادبگيريم و يابد تداوم قانون تاحاكميت بايد مدارا
نباشد ، حاكم قانون كه درجامعهاي.كنيم تحمل را همديگر
چارچوب در بايد مخالف.شد خواهد خشونتجايگزين و ترور
نيز اساسي قانون با مخالفت اين اگر حتي بزند ، حرف قانون
.كند طي را خود قانوني روند بايد باشد
با برخورد عدم علت درباره دانشجويي پرسش به پاسخ در وي
حمله اجتماعات به اسلام و انقلاب نام كهبه گروههايي
انقلاب ، براي ميكنند كهتصور هستند گروهي:گفت ميكنند ،
به نيزنسبت بيشتري حساسيت و گذاشتهاند بيشتري مايه
احساسات است ممكن حتي گروهها اين.ميدهند نشان مسايل
را اين ما اگر و است فهم قابل اين كنند ، بيان تند را خود
.شد خواهيم اشتباه اجتماعيدچار مفاهمه در نفهميم
انقلابي مگر !دوستان:داشت اظهار گروهها اين به خطاب وي
ميدهيد اجازه خود به چرا هستيد ، شما تنها جبههرفته ، و
ديگران به را آن بدانيدو انقلاب عين را خود سليقه كه
كنيد؟ تحميل
جبهه كه هستند شما جز به نفر هزاران:افزود خاتمي
اگر.دارند حق هم آنها خوندادهاند ، شما مثل و رفتهاند
پايبند قانوناساسي به بايد هستيد آزاديخواه و مسلمان
.باشيد
ساختن براي تلاش يعني انقلابيبودن ، :گفت رئيسجمهوري
و است حق داراي كند احساس آن در هرانساني كه جامعهاي
ما كه ايندرستنيست.قانون شدن پياده يعني انقلاب
از كه كسانينيست سازگار آزادي با اسلام بگوييم
هستند سياسي اغراض داراي ميكنند استفاده گروههايفشار
رقيب شعارهاي وقتي كه نداريم ظرفيترا آن هنوز زيراما
كردن خارج رابراي خود تلاش تمام گرفت ، قرار ش موردپذير
و جبهه از گاهي راستا اين در و نگيريم كار به صحنه از او
.گذاريم مي مايه اسلام حتي و روها جبهه
دولت اساسي ، قانون اجراي براي كه كرد تاكيد رئيسجمهوري
.شوخيندارد كسي با
زيبايي واژههاي انقلاب و دين آزادي ، :داد ادامه وي
جبهه زيبا واژههاي اين پشت افراد بسيارياز اما هستند
.ميگيرند
استصوابي نظارت درباره دانشجويي پرسش به پاسخ در خاتمي
نظارت ما نظر به دادهايم ، تن بازي بهقاعده ما:گفت
نيز را استصوابي نظارت رد لايحه و درستنيست استصوابي
حرمتها و حريمها بايد:افزود رئيسجمهوري.دادهايم
جريانات و افراد احساسات نامآزادي ، با نبايد و شود حفظ
.كرد تحريك را جامعه سياسي
آزاديهاي حفظ ضرورت به اظهاراتش از ديگري بخش در وي
اجازه من:گفت و كرد اشاره چارچوبقانون در مطبوعات
نخواهم چارچوبقانون از خارج در را مطبوعات با برخورد
او با شد متهم و كرد تخلف اگر مجلهاي و روزنامه هر.داد
منصفه هيات حضور با و مطبوعات علني دادگاه در تنهابايد
مخالف روزنامهها مطالب برخي با استمن ممكن.شود برخورد
.كنم استفاده برايبرخورد ابزاري هر از نميشود اما باشم
:گفت دانشگاهها در دانشجويي بسيج درباره رئيسجمهوري
تماميت انقلاب ، از دفاع براي ما آمادگيملت يعني بسيج
پاسخ آماده دشمنانبگوييم به اينكه و استقلال و ارضي
تصور كه است غلط اين اما هستيم تجاوزگري هر به قاطع
.است نظامي نهاد يك تنها شودبسيج
بسيج در فعال بهطور كه كرد توصيه دانشجويان به وي
كه است اشتباه اين كه كرد تاكيد كننداما شركت دانشجويي
كنند ، نظامي بسيجدانشجويي ، با را دانشگاه بخواهند افرادي
.است دانشجويي دانشگاه در بسيج هويت
ايجاد كه كرد اشاره سخنانش از ديگري بخش در رئيسجمهوري
و نظام نفع به يكديگر برابر در گروهها قراردادن و تشنج
.نيست اسلامي انقلاب
دوم در شعارهايش و خود اصول روي كه داد اطمينان خاتمي
.خواهدايستاد خرداد 76
از:گفت شده انجام اقدامهاي و فروهر قتل درباره خاتمي
ما بردهاند سود انقلاب تنهادشمنان فروهر ناگوار قتل
تا وهمسرش فروهر قتل عاملان شناسايي و يابي ريشه براي
.نداريم رودربايستي فردي هيچ با و رفت خواهيم جلو آخر
را اسلامي ايران ميخواهند كه هستند خارج دستهاييدر
از داخل در نيز كساني است ممكن حتي و دهند نشان ناامن
ما ، فضايجامعه...باشند شده جنايت اين مرتكب حماقت روي
انگي هر كه ميدهد اجازه خود به مخالف نيست ، سالمي فضاي
نداشته راقبول نفر يك ما وقتي بزند ، خود مقابل طرف به را
ضد غربگرا ، فاسد ، ضدانقلاب ، سلطنتطلب ، او از باشيم
كه ، گفت هم نفهمي يك اگر حال.ميسازيم مرتد و ملي امنيت
هنگامانتقاد.ميكشند خوب كشت ، بايد را انقلاب ضد اين
موجب كه ميكنيم ترسيم سياهي چهره چنان او از حريف از
.كرد مبارزه بايد فضا بااين همگانميشود ، تنفر
:گفت شوراها انتخابات بر نظارت نحوه درباره خاتمي آقاي
برخورد جناحي نبايد دارند نظارت كسانيكه ونه دولت نه
.نميرود بين از افراد حق شود پياده درست قانون اگر.كنند
فكري چه شما كرد ، سئوال رئيسجمهوري از ديگري دانشجوي
براي برنامهاي چه و كردهايد معنويتجوانان و دين براي
اين:گفت جواب در رئيسجمهوري كردهايد؟ تدوين مهم اين
مساجد علميه ، حوزههاي نويسندگان ، اخلاق ، علماي را كار
.ميدهند انجام...و پرورش و وآموزش
براي را دين بتوانيم ما اگر:داشت اظهار حال عين در وي
و كردهايم جوانان به را خدمت مهمترين جذابكنيم جوان ،
بزرگ خيانتي دهيم ، جلوه قابلتحمل غير را دين چهره اگر
.است جوان نسل به
چارچوب در مردم حق از دفاع من كار:كرد تصريح خاتمي آقاي
از ديگري دختر دانشجوي ادامه در.است قانوناساسي
مردمي پايگاه بر تكيه چرا آقايخاتمي:پرسيد رئيسجمهوري
نميكنيد؟
مدني جامعه:گفت پاسخ در فرهنگي انقلاب عالي شوراي رئيس
آمده بوجود غرب در كه است پديدهاي جمهوري مشروطيتو مثل
كه حالي در افتاده جا وجمهوريت مشروطيت ما جامعه در.است
اسلامي مقابلجمهوري در و دانسته ضداسلام را آن عدهاي
قرائتهاي مدني جامعه.ميكنند مطرح را اسلامي حكومت
غيرممكن جوامع همه براي الگو يك دادن واصولا دارد مختلفي
سازگار مردم حقوق با معيارها كدام ببينيم بايد ما.است
...كنيم پياده آنرا و است
حق خود سرنوشت در و حقاند صاحب مردم مدني جامعه در
راي و انتخاب حق مردم به اساسي قانون...دارند دخالت
.هستند مردم راي به منوط نظام اركان همه دادهاست ،
ميدهند راي شان رئيسجمهوري به كه مردمند اين:افزود وي
.كند تعيين را رهبري تا گزينند برمي خبرگانرا و
.گردد مردمبرمي راي به چيز همه بنابراين
حد داراي حكومت مدني جامعه در:گفت ادامه در خاتمي آقاي
خبرگان است نظام ركن كه رهبري حتي و چارچوبدارد است ،
از منبعث كه خبرگاني برابر در او و هستند او اعمال ناظر
.است مسئول هستند ، مردم راي
بر مبني دانشجويان از يكي پرسش به پاسخ در رئيسجمهوري
مطبوعات براي انتشار پروانه مدني جامعه در آيا اينكه
پروانه اگر:داشت اظهار!كنيم باطل را آن كه دارد وجود
.مردمباشد اساسي حقوق با مخالف نبايد است لازم انتشار
به نيم و ساعت دو حدود كه جلسه اين ادامه در خاتمي آقاي
اجازه عدم علت مورد در ديگري پرسش به پاسخ انجاميددر طول
كسانيكه:گفت شريعتي دكتر و نصر حسين دكتر كتاب به چاپ
بگيرند ، افرادرا انديشه جلوي ميتوانند ميكنند فكر
پاسخ تا شد ، پيدا كسي ذهن در پرسش اگر.ميكنند اشتباه
در پرسشها كه معناست اين به آزادي و نميشود نگيردآرام
اگر.كند تصور مطلق را خود نبايد هيچكس و شود مطرح جامعه
به و ميشود انديشهتبديل ضد به شد زيرزميني انديشه ،
در...ميكند بروز جامعه در اجتماعي انفجارهاي صورت
اصول چه هر باشدو آزاد انديشه كه است اين بر اصل اسلام ،
و بيشتر جامعه در آزادي تامين باشد ، جامعتر و كليتر
.ميشود محدودتر جامعه در آزادي كنيم ، تنگ را اصول هرچه
وي از كه دانشجويان از يكي پرسش به پاسخ در رئيسجمهوري
من:گفت شويد روزنامهنگار يك حاضريد آياشما پرسيد
.كنم تحقيق و تحصيل و دانشجوباشم داشتهام دوست همواره
و است شريفي بسيار كار روزنامهنگاري:افزود خاتمي آقاي
از برخي و داشتم فعاليت نوشتن در نيز ازانقلاب قبل من
قم در كه انقلاب از مبارزاتقبل دوران در اعلاميهها
افتخار اين:گفت وي.بود اينجانب قلم به مييافت ، انتشار
و باشم روزنامهنگارها با مدتي كه داشتهام نيز را
به خبرنگاران از رئيسجمهوري.است مشكلي كار اينكار ،
آنها ، سمجبودن:گفت و كرد ياد پيشتاز هميشه افراد عنوان
را جامعه بتوانيم اميدوارم و ميشود مردم شدن روشن باعث
.ببريم بهجلو
مجمع بيانيه
:شد منتشر ديروز
به حمله درباره مبارز روحانيون
فروهر قتل و جهانگردانخارجي
بيانيهاي انتشار با مبارز روحانيون مجمع:سياسي گروه
و فروهر داريوش قتل و خارجي جهانگردان به اخير حمله
.كرد محكوم را (اسكندري پروانه)همسرش
آمده شد منتشر ديروز كه روحانيون مجمع بيانيه از بخشي در
:است
آرامش و امنيت كه ميكند ايجاب كشور فعلي شرائط "مسلما
پارهاي وقوع متاسفانه ولكن باشد حاكم جامعه بر كامل
عاجل اقدام و جدي توجه لزوم اخير ، هفتههاي در تلخ حوادث
و اطلاعات وزارت و كشور وزارت بخصوص كشور امنيتي مسئولين
.مينمايد ايجاب را قضائيه قوه بالاخص
محترمه همسر و فروهر داريوش آقاي مرحوم نفرتانگيز قتل
مبارزاتي سوابق داراي و ايراني شهروند دو بهعنوان ايشان
آن كنار از بتوان كه نيست چيزي ستمشاهي ، خفقان دوران در
جز شوم حادثه اين عوامل ترديدي هيچ بدون.گذشت سادگي به
ديگر انگيزه كشور در آمده پديد موجود فضاي به ضربهزدن
گروهي توسط خارجي گردشگران به حمله همچنين نداشتهاند ،
غيرقابل اقدام بودهاند نفر شش حداكثر موثق اخبار طبق كه
وارد دولت موفق سياستهاي به لطمه كه است ديگري توجيه
.است گرديده ايران باتمدن و بزرگ ملت وهن موجب و نموده
گردشگرانتوضيحاتي سفر اصل خصوص در بود لازم اگرچه
صدور متوليان و خارجي سياست دستاندركاران توسط روشنتر
.شود ارائه ايران شريف ملت به رواديد
تفويض و تمركززدايي:كشور وزير
استانداريهااز به اختيار
است دولت سياستهاي
از استفاده با كشور داخلي سياست اصول:سياسي گروه
.است تدوين حال در سياسي مختلف گروههاي ديدگاههاي
اهواز از اسلامي جمهوري خبرگزاري گزارش به
وزير لاري عبدالواحدموسوي سيد حجتالاسلاموالمسلمين
اين بيان با خوزستان استاندار معارفه جلسه در ديروز كشور
تاييد ، و بندي جمع و تدوين از پس اصول اين:افزود مطلب ،
از را تمركززدايي كشور وزير.اجرادرميآيد مورد به
تفويض و اينسياست:گفت و كرد اعلام خاتمي دولت سياستهاي
بر دولت كه است برنامههايي جمله از استانها به اختيار
.دارد آنتاكيد
لحاظ به دولت:افزود لاري موسوي حجتالاسلاموالمسلمين
كند كار استانها ريزبرنامه نميتواندروي كلان برنامههاي
اقليممنطقه ، و شرايط به باتوجه مناطق مديران لذا
.كرد خواهند برنامهريزي
هر مديران كه دانست مكاني را اداري شوراهاي كشور وزير
به اصولي ، راهكارهاي ارائه و تصميمها ميتوانندبا استان
.بهخوبيپيشرود برنامه تا كنند كمك دولت
:گفت و كرد اشاره خوزستان استان شرايط و موقعيت به وي
زيرا است متفاوت استانها ديگر با ديدگاهمن از استان اين
آب اين فرزندان از بسياري گلگونكفن شهداي مدفن يكسو از
و چشم آن اقتصادي منابع بهلحاظ ديگر سوي از و است خاك و
.است كشور اين چراغ
خرم احمد مهندس از تقدير ضمن كشور وزير جلسه ، اين در
دهمين بهعنوان را مقتدايي پيشين ، عبدالحسين استاندار
.كرد معرفي اسلامي پيروزيانقلاب از بعد خوزستان استاندار
پاسخ و پرسش حاشيه در
جمهوري رئيس با دانشجويان
روز مراسم برگزاري سالن در جمهوري رئيس حضور از پيش *
خاتمي و ايران ، اي سرود خواندن با دانشجويان دانشجو ،
.كردند آغاز را مراسم ميكنيم ، حمايتت خاتمي
!خاتمي خاتمي ، :از بودند عبارت مراسم ابتداي شعارهاي
!اقتدار اقتدار ،
خاتمي است ، سنگر دانشگاه ;ما جمعه امام ما ، جمهور رئيس
.داريم دوستت خاتمي ;است ياور را
طرح در دانشجويان برخي بود كم جلسه وقت اينكه وجود با *
امر اين پرداختند مديحهسرايي و شعرخواني به خود پرسش
جلسه در حاضران.ميكرد فراهم را حضار اعتراض موجبات
.بودند جمهور رئيس پاسخ و پرسشها سريعتر طرح خواستار
از بيش كه شد باعث مديحهسراييها و شعرخوانيها همين
.كنند مطرح را خود سئوالهاي نتوانند نفر پانزده
مراسم گذشته روز كه شريف صنعتي دانشگاه ورزشي سالن *
آن در جمهوري رئيس با دانشجويان پاسخ و پرسش پرشور
در خاتمي آقاي انتخاباتي برنامه نخستين محل شد ، برگزار
.بود جمهوري رياست انتخابات جريان
با خاتمي مداراي مورد در دانشجويان پرسشهاي عمده *
ميآورند ، بوجود دولت براي كه مشكلاتي طرح عدم و مخالفان
براي مجلس مصوبات فشار ، گروههاي خشونتآميز برخوردهاي
نظارت مطبوعات ، بر فشار وزيران ، استيضاح دولت ، با مقابله
خاتمي آقاي انتخاباتي برنامههاي اجراي عدم و استصوابي
.بود
دغدغههاي از يكي كه ميداد نشان دانشجويان پرسشهاي
كه زماني.دانشگاههاست در فشار گروههاي حركات آنان سياسي
گروههاي خشونت برابر در خواست دانشجويان از خاتمي آقاي
".نميشه":زدند فرياد دانشجويان از عدهاي باشند ، صبور فشار
دانشجو ، دختران از يكي سوي از پرسش نخستين طرح هنگام به *
ساكت دانشجويان ولي شوند ساكت حاضران تا ماند منتظر وي
اينها نزنيد حرف تا گفت دانشجو اين به خاتمي آقاي نشدند ،
.بگيريد ياد آخوندها ما از ميكنند ، شلوغ
|