هيچ
:فيلمسازان از پرسش
است؟ افتاده "مميزي" به گذرتان
سال در "بخارا" شماره آخرين
1377
هيچ
:فيلمسازان از پرسش
است؟ افتاده "مميزي" به گذرتان
ويژه به ايران ، سينماي غالب مباحثات جمله از مميزي ، بحث
.است بوده گذشته سال چند در
وجود به ايران سينماي دستاندركاران و سينماگران گرچه
معتقدند اما دارند ، اذعان نيز انقلاب از پيش در سانسور
درچارچوب و شدهتر تعريف ايران سينماي قبلي دوره سانسور
و تهيهكننده كه طوري به.است داشته قرار معيني و مشخص
منزله به همين و است ميشناخته را ممنوعه منطقه فيلمساز
زوايا از نظر ، مورد موضوعات به پرداختن براي راهكار نوعي
.است بوده ديگر راههاي و
مديران تغيير با ساله ، چند اين در است اين واقعيت
و نظام ، ديگر بالاي رده مسئولين البته و كشور سينمايي
و ضابطه نام به مفهومي عمل در فردي ، سلايق حاكميت "اساسا
.است نداشته وجود ايران سينماي در قانونمندي
تمام شدن پاشيده هم از منزله به تازه ، مديريت يك انتصاب
.است سابق مديريت سياستهاي و دستورالعملها
ساخت براي دستور مورد فعلي ، مديريت دردوره كه فيلمسازي
همان خاطر به بعدي ، مديريت در گرفته ، قرار خاص فيلمي
!ميگيرد قرار موءاخذه مورد دستوري ، فيلم
مديريتي هر و زمان هر در كه و مدون سياستهاي نبود
نامناسب انتشار نيز و باشد داشته اجرايي ضمانت و قابليت
موارد البته و سينمايي معاونت سياستهاي دفترچه زماني
را ايران سينماي دروني ساختار و بدنه "عملا ديگري بسيار
چون سينما اكنون كه است ساخته ركود و بحران دچار چنان
به تنها شفايش كه ميرسد نظر به احتضاري در بيمار
.ميماند معجزهاي
سينما در مميزي":ميگويد باره اين در درخشنده پوران
سليقهاي اغلب و است نبوده قانونمندي ضوابط طبق تاكنون
ايران به تازه كه آنجايي از همچنين.است شده برخورد
تازه ، مديريتهاي آمدن كار روي با نميدانم برگشتهام ،
.ميشود برخورد چگونه مميزي با "عملا
و منسجم قوانين وجود صورت در كه است طبيعي حال هر به ولي
اصول به ميشود حاكم مديريت سلايق با همسو تغيير غيرقابل
سينماگران ، ميرسد نظر به مجموع در.رسيد قانونمندي
مميزي ، جهت به سينمايي ، معاونت فعلي مديريت دردوره
".دارند بيشتري خيال آسودگي
قضاوت ايران سينماي دستاندركاران و فيلمسازان بعضي اما
سروكار به منوط را فعلي مديريت شرايط در مميزي درباره
بياني در و ميدانند ، سياستها اين با مستقيم داشتن
اين به گذرش دوستان ، اين پوست تا ميرسد نظر به طنزآميز
.نميگيرد صورت هم داوري نيفتد ، دباغخانه
:ميگويد را همين خود جمله اولين در هم داودي ابوالحسن
"!است نيفتاده گذرمان حال به تا"
:ميكند بيان گونه اين مميزي به نسبت را نظرش ادامه در وي
تصويب" شكل به هم آن فيلمنامه ، درباره مميزي حال هر به"
"كيفي درجهبندي" با تنها يعنيندارد وجود "فيلمنامه
شخص عهده به فيلم يك ساخت و كيفيت مسئوليت از بخشي
شدهاست گذاشته كارگردان و تهيهكننده
ارزشي يعني.است گذشته از بيش ارزشي مفهوم به البته اين
مدنظر گذشته جانبه يك مقررات و قوانين آنچه از بيش
ديگري مهم عنصر و عنصر دو اين براي حق شدن قائل.داشتند
.فيلمنامهنويس چون
فراهم يعني اول ، گام همين در مميزي شدن برداشته و نبود
شروع مرحله اولين در مناسب روحي و رواني شرايط يك آوردن
.است كار
لازمه آنچه به هنوز ما سينماي كه است اين واقعيت اما
ساله ، پانزده ده ، اين در و است نيافته دست است جامعه
است شده نيز خودسانسوري دچار نوعي به سانسور ، بر علاوه
خود توجهي كم دليل به مختلف ، مراحل از گذار در يعني
اوليه ، مراحل در هنوز ميرسد نظر به سينما ، دستاندركاران
موضوعي اينبازماندهايم عبور ، براي كوششي بيهيچ
كيفيت درباره "مثلا نظردهنده شوراي كه است طبيعي
نكند عمل خود شخصي ديدگاههاي و سلايق از خارج فيلمنامه ،
.بپردازند عقيده و راي ابراز به خود ، نگاه نوع مطابق و
مواد تفهيم در نوعي به آن اعمال و شخصي نظرات يعني
نظر به البته كه ميشود سهيم نيز خاص موضوع آن قانوني
.گريزناپذير است امري ميرسد
و مطلوب شرايطي آمدن فراهم با كه است اين بر من گمان
كارگردان و تهيهكننده به كار كل مسئوليت كردن واگذار
به ميتوان آدمها ، اين به حرفهاي اعتبار بخشيدن ضمن
".سپرد قيچي به امكان حد تا را مميزي مقوله نوعي
در را ضربهاش كه است بوده چماقي چون هميشه سانسور ،
چه و سينما و فيلم چه كتاب ، بر چه ممكن شكل هولناكترين
در و زمانها تمامش در سانسور.است كوفته...و مطبوعات
كشور يك مغزهاي فرار براي دليل اصليترين دولتها تمام
كه است بوده توانا چنان اغلب ، سانسور خفقان.است بوده
ساير به پرقدرت بازواني چون نيز را نامشروع توانايي اين
.است داده انتقال ديگر دولتي نهادهاي
در زني پروژه در ميتوان را سانسور اين ردپاي تازهترين
كه كند بازي پزشكي زن بود قرار را اصلي نقش كه جست باد
از قبل روز چند درست فيلم اين ;است اعتياد به مبتلاي
پزشك به كشور بهزيستي سازمان اعتراض دليل به خوردن كليد
جعفر" نوشته دايره فيلمنامه يا.شد متوقف !فيلم معتاد
بزهكاردرزندان زنان به پرداختن دليل به كه "پناهي
مانده باقي پنهان مميزي محاق در "عملا
.است
سكوت زايندهرود ، شبهاي عاشقي ، نوبت آفتابي ، مرد بانو ،
سليقهاي و نشده تعريف مميزي قربانيان ديگر فيلم دهها و
.هستند ايران سينماي
كدام هيچ كه است فيلمهايي ساخت البته مميزي اين نتيجه
.نيست ايران امروز اجتماع آدمهاي و زمان مكان ، جنس
.نيست ايران جامعه واقعي بازتاب هيچكدام كه فيلمهايي
و قضيه ظاهر از":ميگويد باره اين در دري ضياءالدين
چنين النمايش ممنوع فيلمهاي براي نمايش ، پروانه صدور
مميزي و سانسور مقوله به نسبت حساسيتها كه برميآيد
مميزي با هنوز فيلمها آيا اينكه اما.است شده كاسته
به كه است موضوعي خير ، يا ميشوند روبهرو پنهان و آشكار
.بازميگردد سينما دستاندركاران شخصي برخوردهاي و تجربه
يا هست هنوز كه بدانيم تا شد روبهرو آن با بايد يعني
يا بود به قاطع نظري اظهار در نميشود.ندارد وجود ديگر
.داد حكم آن نبودن
فيلمهايمان كه است اين ايران سينماي در مساله اصليترين
ما سينماي.است روزمره زندگي واقعي انعكاس براي روح فاقد
.است گرفته فاصله اجتماعمان ملموس واقعيتهاي از شدت به
به را واقعيتها اين درفيلمهايمان ما است ممكن بله ،
شكل زشتترين و بدترين در واقعيت همين اما نكشيم ، تصوير
قابل غير البته كه وجوديوجوددارد ما جامعه در ممكن
بازتاب سينما كه زماني تا ميرسد نظر بهاست انكار
اين.ندهد روي آن در تحولي و اتفاق هيچ نباشد ، ما اجتماع
گاه و سانسور اين.نيست تنها من شخصي نظرات و مصايب
.سينماست اين آدمهاي تمام گريبانگير كه است خودسانسوري
خاص شخصي سفارش با گاه كه غريبي و عجيب محدوديتهاي وجود
به پرداختن از ديگران و ميشوند برداشته خاص فردي براي
Xبراي كه مقولاتي به پرداختن يا ميمانند ، محروم آن
براي مناسبي راهكار مسلم قدر ممنوع ، Y براي و است آزاد
.نيست سينما در مميزي حذف
كند مشخص كه است قرمزي قلم راه ، بهترين ميرسد نظر به
ديگران و بسازند فيلم ميتوانند كارگردان 20"مثلا
.ديگر شغل يك ديگر ، كار يك سراغ بروند و نميتوانند
دادن مكان سينما.نيست اشاره و ايما و تعارف مكان سينما
مميزي اگراست بالسويه عنوان به آدمهايي براي امكانات
شده تدوين قوانين وجود تنهاباشد قانونمند بايد هست هم
ايران سينماي تجاري وجه به حداقل ميتواند كه است رسمي و
".ببخشد بهبود و رونق
ميتوانند اندازه چه تا قوانين كه است اين پرسش
وضع كه است تضميني چهباشند مميزي و سانسور حذفكننده
راهكارهايي چه.نگيرد قرار مميزي خدمت در شكلي به قوانين
حذف آياداد ارايه ميتوان مميزي رشد از جلوگيري براي
شكلي به مميزي يك تولد مفهوم به خاص مورد يك در مميزي
و "فيلمنامه تصويب" حذف ، آيا.نيست گونه همزاد و ديگر
و بارز وجه منزله به "كيفي درجهبندي قانون" قراردادن
.نيست همزاد مميزي يك تولد مصداق و شاخص
راه ميشود موجب مميزي" است ، معتقد داوودنژاد عليرضا
بزرگي مانع چنين حاصل و شود بسته سينما به زندگي ورود
ندهد ، رخ دوسويه اتفاق اين تا.سينماست رفتن دست از البته
سينما وارد نيز مردم و نشود مردم زندگي وارد سينما يعني
.نميشود تبديل مردم زندگي انعكاس به سينما نشوند ،
مثبتي چشمانداز مميزي حجم از كاستن و سياستها تغيير
.سينماست جدي گرفتن پا لازمه البته كه است
درجهبندي اعطاي مورد در بخصوص هنوز ، كه ميرسد بنظر اما
.ميشود اعمال كه است شخصي سلايق فيلمنامهها ، به كيفي
گرفتن جان براي منطقي راه تنها كه است شرايطي در اين
كه است اين ايدهآل چشماندازي به رسيدن و ايران سينماي
هر بهبگيرند قرار مميزي مورد ساختهشدن ، از پس فيلمها ،
كه است آن از بهتر فيلم چند يا يك نشدن داده نمايش حال
آن منفي تاثيرات و سوءمميزي عواقب دچار سينما آثار تمام
كه آنان با همراه كه است بزرگي سادهانديشي"شوند
نباشد؟ ايران در كه نيست سانسور دنيا كجاي در:ميپرسند
سينما دستاندركاران اعتراض هيچوقت كه چرا.شويم همصدا
حفظ چون مميزي لازمالاجراي و قانوني وجوه به سانسور به
بيرويه رشد به اعتراض بلكه.است نبوده اخلاقي مقولات
ساختار لحاظ به چه را سينما برون و درون كه است سانسوري
.است كرده دمادم ريزشي و خلاء دچار موضوعي جهت به چه و
فيلمهاي ميان از است شده موجب كه جبرانناپذير لطمهاي
محدودي و معدود تعداد تنها سال ، يك طول در توليدشده
.باشند داشته را جهان سينماي در عرضه قابليت
معتقدم من":ميگويد سانسور و مميزي درباره افخمي بهروز
وجود دنيا كشورهاي تمام در صورتي يك به بالاخره ، مميزي
كامل آزادي آن در فيلمساز كه نيست كشوري هيچ يعني.دارد
هم قانوني كنترل و سانسور نوع هيچ اگر حتي.باشد داشته
و دارد تماشاگر به بستگي البته اين.باشد نداشته وجود
از بعضي نميشوند ، حاضر كشوري هيچ در تماشاگران اينكه
فيلمها آن تماشاي به فرزندانشان يا ببينند را فيلمها
.ميشود فيلمسازان آزادي محدوديت موجب همين.بنشينند
فيلمسازان مطلق آزادگذاشتن و سانسور كامل حذف بنابراين
ايران در كه صورت آن به مميزي اما.نيست متصور و ممكن
امنيت و حقوق حافظ آنكه از بيشتر شده ، اعمال تاكنون
رفتن ميان از و تنبلي موجب باشد ، جامعه اخلاقي
.است بوده فيلمسازان اعتمادبهنفس
نوشتن مرحله از مراحل ، اولين از فيلم توليد كنترل يعني
تبليغاتي مواد شكل تعيين يعني مرحله آخرين تا فيلمنامه
و فيلمسازان كه است شده باعث پوستر و عكس مانند
و كارمندان كارشناسان ، به و بشوند تنبل توليدكنندگان
.بكنند حد از بيش اتكا دولت مسئولين
از بعد سالهاي تمام در "تقريبا مميزي سياستهاي بنابراين
تواناييهاي سوزاندن و انساني نيروي تضعيف موجب انقلاب
.است بوده ايران سينماي بالقوه
و مميزيدولتي انواع همه كه است رسيده آن زمان اكنون
ميشود ، اعمال فيلمنامه درجهبندي عنوان تحت كه آنها حتي
به نمايش پروانه صدور براي فقط دولت و شود حذف كلي به
خود به را مراحل همه مسئوليت و بپردازد فيلم بازبيني
.واگذارد توليدكنندگان
كنوني جامعه بازتاب چگونگي در مميزي اين آيا اينكه اما
نميكنم فكر نه ، يا است داشته تاثير ما سينماي در ايران ،
وارد مميزي كه را خسارتي مقدار "دقيقا مورد اين در بشود
.كرد تعيين است ، كرده
غير در كه چرا.گيرد صورت دقيقي تحقيق بايد باره اين در
براساس و دلخواه و تلويحي گونهاي به كس هر اينصورت
"داد خواهد جلوه را مشكل اين حدود خود ، ذهني تمايلات
نيز سكه روي يك از نيمي حتي آمد ، كوتاه مجال اين در آنچه
.نيست
فرهنگي رويداد بدترين مكان هر و زمان هر در البته مميزي
دادن دست از يعني مميزي.ميشود محسوب مملكت هر در
روبه سانسور لحظه لحظه در خلاقشان ذهنيت كه آدمهايي
.ميرود مرگ و احتضار
سال در "بخارا" شماره آخرين
1377
بازار روانه هفته اين صفحه ، در 498 بخارا شماره چهارمين
ورجاوند پرويز دكتر را آن سرمقاله كه شماره اين در.شد
"نوروز جشن برپايي از طالبان گروه ممانعت" به نگاشته
"تمدنها گفتگوي" عنوان تحت تازهاي بخش.است شده پرداخته
داماد ، محقق سيدمصطفي دكتر كه شده اضافه شماره اين به
"تمدنها گفتگوي و جهاني اخلاق" عنوان تحت مقالهاي
مجمع نخستين و يونسكو" نام به مطلبي نراقي دكتر و نگاشته
اين مطالب برخي.كردهاند تحرير "فرهنگها گفتگوي جهاني
و تريستان ايراني الگوي اسطوره:از عبارتند بخارا شماره
ترجمههاي در نارسايي و ايهام -ستاري جلال دكتر /ايزوت
در آن نقش و ترجمه -حقشناس عليمحمد دكتر /...فارسي
در ايران داستاني ادبيات -پرهام باقر دكتر /زبان گسترش
كلمنت /نقاشي در مدرنيسم -ميرعابديني حسن /سال 1375
نشريات جايگاه -فولادوند عزتالله دكتر ترجمه /گرينبرگ
همچنين...و ناقد خسرو /مدني جامعه شكلگيري در فرهنگي
دكتر آغداشلو ، آيدين از نقدهايي و اشعار مطالب ،
برومند ، اديب اشكوري ، سادات كاظم خراساني ، شرفالدين
ضمائم.است مندرج..و (مختاري)وند آزرم پري معيني ، محسن
و "مددي محمدعلي استاد يادنامه" شماره ، اين در بخارا
.است جعفري عبدالرحيم با گفتگو
|