ملموس واقعيت از جلوهاي
در عكس نمايشگاه يكمين و چهل
"ايران عكاسان خانه"
باره در نويي موج مستند يك
ساخته " اسكله" فيلم
ماكرز
كريس

ملموس واقعيت از جلوهاي
"خيس سنگفرش روي شب" نمايش به نگاهي
مرزبان هادي كارگرداني به
و ثبت و زندگي به نگريستن نمايش هنر دستاورد بزرگترين
سر از و دقيق موشكافانه ، نگاهي با كه است چيزي آن تصوير
بينندهاش با را دريافتها اين تا است آن بر و يافته درد
پنهاني و دروني گويي و گفت به او با و بگذارد ميان در
.يابد دست
راههايي جمله از (رئاليسم) واقعيگرا مكتب بين اين در
واقعيتهاي بيان راه در ويژهاي و گسترده كاربرد كه است
واقعيتهاي به نگرش صدد در شيوه ايندارد اجتماعي
دارد ، جريان كه گونه آن زندگي نمايش و نزديك از اجتماعي
به و طبيعي پديدههاي درون روابط كشف آن اصلي هدف و است
تكاملي سير براي عاملي را آن كه است اجتماعي خصوص
.ميداند بشري خصوصيات
به و رادي اكبر نوشته "خيس سنگفرش روي شب" نمايش
بزرگ تالار در اسفند 77 از كه مرزبان هادي كارگرداني
و زندگي از گوشهاي به آن داستان رفت ، صحنه بر شهر تئاتر
دانشگاه استاد و نويسنده مجلسي ، غلامحسين دكتر مشكلات
يك نداشتن از ناشي مالي مشكلات خاطر به كه دارد اشاره
كه "رخساره" خود خواهر به نميتواند پردرآمد و ثابت شغل
در.كند كمك است ، بدهكار "گلشن" صاحبخانهشان به مبلغي
كار به دعوت نامه با مجلسي قديمي دوست "مژدهي" زمان همين
اين با "آرمين" جوانش دوست و او اما ميآيد دانشگاه
دكتر با خانواده داستان ادامه در.هستند مخالف مساله
جهت بار دومين براي گلشن كه زماني و ميشود آشنا فلكشاهي
ميكند ، ازدواج پيشنهاد رخساره به و ميآيد طلبش گرفتن
از را پول اين تا برميآيد صدد در و نميپذيرد او اما
كه وجودي با -خانوادگيشان دوست و همسايه -فلكشاهي دكتر
...و بگيرد دارد ، تنفر او از
سعي دارد ، تعلق واقعيگرا مكتب به كه نيز نمايش اين
ضمن را داستان در موجود شخصيتهاي و انسانها تا ميكند
خصوصيترين بر ميكند ترسيم اجتماعي موجوداتي اينكه
دوره در را آنها موقعيت تا ميگذارد صحه آنها ويژگيهاي
واقعيگرا سبك در عبارت ديگر به.كند بررسي خاص تاريخي
شخصيت نوعي به كه اجتماعي بافت در روانشناختي نظر از بشر
.ميگيرد قرار توجه مورد شده ، تنيده آن در فرد
منحصر خصوصيات كدام هر آنكه با نيز نمايش اين كاراكترهاي
به توجه با ويژگيها اين اما ميكنند ابراز را خود به
حاكم افراد اين بر كه خاصي فرهنگ و دانشگاهي جامعهاي
آن ميگذارد مستقيم تاثير آنها گفتار و رفتار بر و است
انقلاب و كشور شرايط به توجه با سال 63 حدود در هم
ميشد ، اساتيد و دانشگاهيان به مستقيم طور به كه فرهنگي
بر هم اثر ديالوگهاي.ميگيرند قرار تفحص و بررسي مورد
عيني نمودي شخصيتپردازي ضمن و ميگيرد شكل منوال همين
و سليقهها علايق ، نظرش ، مورد جامعه افراد از
.ميدهد نشان تماشاگر به خواستهايشان
اينكه سنجش و ارزيابي به همه از بيش "خيس سنگفرش روي شب"
دارد سعي اينكه جالب و ميپردازد "ثروت يا است بهتر علم"
"عملا كه افرادي و انديشه صاحبان ميان در را مساله اين
تقابل و كند طرح "ميدانند بهتر دولتش از را مرد ادب"
آن عيني نمود كه بكشد تصوير به را سرمايه و انديشه بين
و فلكشاهي دكتر گفتار و رفتار طرز در ميتوانيم ما را
ديگر سوي از آرمين و مجلسي دكتر و طرف يك از مژدهي
.ببينيم
كه تعهدي برخلاف و اروپا در تحصيل سالها وجود با فلكشاهي
و ميانديشد درآمدهايش به تنها ميرود ، انتظار او از
از يكي و كرده تدريس دانشگاه در سالها آنكه با نيز مژدهي
حفظ به چيز هر از بيش ولي ميآيد حساب به انديشه صاحبان
به آرمين و مجلسي دو اين برخلاف و ميانديشد خود موقعيت
و نيستند خود آرمانهاي از عقبنشيني به حاضر قيمت هيچ
حفظ بلند طبعي با را خود اخلاقي شرافت همواره دارند سعي
.كنند
و اجتماعي نابرابريهاي به دارد نيز اشارههايي نمايش اين
بر انسانها وجودي ارزش سنجش با جامعه نادرست معيارهاي
و درآمدها ميزان حال هر به اينكه و ماديات و ظواهر اساس
فهم حتي و شخصيت شناخت براي عنصري عنوان به مالي تمكن
شخصيت در نوعي به خصوصيت اين كه ميرود كار به انسانها
.ميكند حلول گلشن
و ادب با همواره و است فهميدهاي كاسب آنكه با گلشن
اما است كرده رفتار مجلسي دكتر خانواده به نسبت احترام
فشار اهرم عنوان به خود مادي توانايي از مشكلات هنگام به
.ميكند استفاده خواستهاش قبولاندن در
كه مشاجرهاي در مساله اين بر بيشتر تاكيد براي نويسنده
درآمدش به همواره كه فلكشاهي دكتر بين ميدهد رخ
پايبند اعتقادهايش و آموختهها به كه آرمين و انديشيده
نادرست دستاويز و محك اين بودن ريشهدار به است ، بوده
.ميگذارد صحه تحصيلكردهها ، ميان در حتي
با و ميگيرد شكل شخصيت اين 5 اساس بر نمايش داستان
طرح رشد به حامد و رخساره ناهيد ، نوشين ، حضور اينكه
و ندارد آن بر تعيينكننده تاثير اما ميكند كمك داستان
و نميزند اثر به كلي لطمه شخصيتها اين جابجايي يا حذف
نبايد نظر از البته.ميانجامد اثر شدن طولاني به تنها
دادن نشان و گرفتن شكل در اشخاص اين حضور كه داشت دور
موءثر است واقعيگرا مكتب عمده اهداف از يكي كه "تقدير"
.ميآيد نظر به
و اجتماعي موقعيت قبال در را آدمي تقدير واقعيگرا سبك
برخوردهاي در را آن ريشههاي و ميكند بررسي او زيستي
است پنهاني اتفاقات در تحقيق هدفش و ميجويد فرد پيرامون
شايد و ميافتد اتفاق زندگي روزمره لايههاي زير در كه
دكتر و ناهيد يا نوشين و حامد بين بطئي پديدههاي همين
به را نمايش اين كه است فلكشاهي دكتر و رخساره يا مجلسي
.ميكند تبديل اجتماعي تراژدي يك تصوير
مانند -اتفاق بدون و آرام بسيار "خيس سنگفرش روي شب"
شروع خودش زندگي از مجلسي دكتر روايت با -روزمره زندگي
از قسمتي تا ميكند رجوع وي به نيز ادامه در و ميشود
توسط قصه نقل.كند "تعريف" ،"تصوير" جاي به را سرگذشتش
به كمكي و نيست سازگار اثر كلي شكل با وجه هيچ به مجلسي
.نميكند نمايش تحرك و كنش ايجاد
ديالوگهاي از سرشار و است برخوردار كند ريتمي از اثر اين
درونيشان ارتباط و آنها فهم براي تماشاگر كه است مفهومي
بيان با ريتم اينكه با و است فراوان توجه و دقت نيازمند
و گفت اين بر نمايش فراوان تاكيد اما دارد هماهنگي نمايش
ذهن مدتي از پس نمايشنامه ، به كارگردان پايبندي و گوها
بين لازم هماهنگي عدم طرفي از.ميكند خسته را تماشاگر
به -مشايخي خصوص به -بازيگران زايد حركتهاي و ديالوگها
ميدهد ترجيح لحظاتي در بيننده كه است آزاردهنده قدري
شنيدن به فقط نمايش ، به انديشيدن يا و كردن نگاه بدون
استفاده اينكند بسنده ميشود ، بدل و رد كه كلماتي
يك به گاه نمايش كه ميرود پيش آنجا تا كلام از گسترده
در فقط است جاري قصه در كه آنچه و ميشود تبديل ميزگرد
.مييابد جريان بازيگران كلام
مشايخي ، ;نظير حرفهاي بازيگران حضور كه داشت توجه بايد
با و نميشود راهگشا چندان هم آئيش و رامز كاوياني راد ،
به راه اين در را خود توان همه پردازان نقش تمامي اينكه
به مشكل بدون و حرفهاي بسيار چيز همه و ميبندند كار
اثر اصلي هدف به بايد كه آنگونه متاسفانه اما ميرسد نظر
زندگي هاي دشواري با هست كه طور آن زندگي نمايش كه
تنها و نمييابد دست اجتماعي گرفتاريهاي و خانوادگي
.درميآيد تصوير به ملموس واقعيت از جلوهاي
ذهن خستگي رفع براي كارگردان كه تمهيدهايي از يكي
صورت به آن تصوير كه صحنهها از بعضي بيان و تماشاگر
حركات از استفاده ميبرد ، كار به نيست ، امكانپذير عيني
شكل با صحنهها اين اينكه با.است گونه فانتزي و نرم
تاكيد طرفي از و است تناقض در اثر واقعيگرايانه بياني
خيال در رقصناهيد صحنه مانند -مساله اين بر حد از بيش
موءثر استفادهاي اما ميكشاند ، بيراهه به را كار -مجلسي
تعمق كمي با و است پاياني "تقدير" شكلگيري روند در
كاري ابزار به ميتواند آن اوليه شكل و مقدار در بيشتر
.دربيايد اثر خدمت در
طراحي به داستان زمان و مكان بيروني تجسم براي نمايش
با شده سعي طراحي اين.روميآورد صحنه پرابهت و حجيم
ارائه اثر بيان در كاربردي نكات و ظرايف تمامي به توجه
از متاسفانه بخشيده اثر به كه بيروني جلوه همه با و شود
.ميشود محسوب آن ضعف حال هر به كه است برخوردار زوايدي
شكل آكواريوم ، استفاده بدون و بيدليل وجود نمونه براي
محل و ميماند بيمصرف "عملا كه آشپزخانه مطلوب چندان نه
فقط مبلمان ، قرارگيري محل مهمتر همه از و پيانو قرارگيري
منظور به طراح انگار كه ميرسند نظر به بيمصرف عناصري
.است كرده تعبيه را آنها صحنه پرشدن
ميكند تصوير را خانه يك طراحي ، شكلكلي آنكه ديگر نكته
صحنه اشياء رنگ غيركاربردي و منطقي چندان نه استفاده اما
با ميرسد نظر به بلكه نميكند كمك قصه فضاي به تنها نه
بزرگ كتابخانه يك به را آن ميتوان دكور در تغييرات كمي
ماهيت نظر از اينكه بدون كرد تبديل مسافرخانه حتي يا و
.بگذارد نمايش فضاي بر منفي تاثيري
به.است بررسي قابل نظر اين از نيز شخصيتها لباسهاي رنگ
شخصيت از نمودي كاراكتر يك تنپوش رنگ و فرم كه معنا اين
تغيير و مختلف صحنههاي به بنا كه است او دروني حالات و
كه ميكند تغيير ميگذارد ، تاثير او روح بر كه تحولاتي و
را بازي اشخاص ذهنيات بيروني و آشكار تظاهرات اين ما
.هستيم شاهد كمتر
مكاني -زماني شرايط خاطر به "خيس سنگفرش روي شب" موسيقي
به البته كه بگيرد خود به مختلفي شكلهاي ميتواند اثر
آن نواختن در نوشين اينكه طرح و صحنه در پيانو وجود خاطر
و ساز نوع جهت از -حدودي تا را موسيقي نوع دارد تبحر
بجاي انتخاب اما ميسازد ، محدود -اثر با بودنش همجنس
صورت به و كند اثر جذابيت به زيادي كمك ميتوانست قطعات
تماشاگر ذهن به مفاهيم از بسياري ي القا در قوي ابزاري
صورت هوشمندانه وجه هيچ به انتخاب اين ولي.دربيايند
محروم مناسبي بياني راه داشتن از را اثر و نميگيرد
خاطر به اثر با سازها بودن سنخ هم اينكه مهمتر.ميكند
را بيننده ذهن و نميشود رعايت ساكسيفون كردن وارد
.ميسازد مخدوش "كاملا
آوردن صحنه روي به براي مرزبان تلاش آنكه با كلي ، طور به
و كلمات عمق به تماشاگر دادن توجه و اجتماعي تراژدي يك
"خيس سنگفرش روي شب" اينكه براي اما است تقدير قابل حوادث
نيازمند شود ، تبديل خود كارگردان تجربه شايسته نمايش به
و عوامل همه هماهنگي به بيشتر توجه و مجدد بازنگري
.است داستان كليت با اثر مختلف صحنههاي
در عكس نمايشگاه يكمين و چهل
"ايران عكاسان خانه"
عكس نمايشگاههاي دوره يكمين و چهل :هنر و ادب گروه
.ميشود برپا عكاسان درخانه
از بيش قبل دورههاي همانند نمايشگاهها از دوره اين در
عموم ديد معرض در خارجي و ايراني عكاسان از عكس يكصد
موضوع با فام مشكين حسن از اثر گرفت600 خواهد قرار
و ادبي هنرمندان چهرههاي عكسهاي شامل "فصول تمام براي"
گروهي آثار از اثر تالار 1 ، 30 در ايران معاصر فرهنگي
الف ، 17 تالار2 در عاشورائيان عنوان با ايراني ، عكاسان
اثر و 10 ب تالار 2 در فرانسوي عكاس براساي از اثر
"خانه" تجربههاي تالار در جوان هنرمند خوشخلق محمدتقي
.آمد درخواهد نمايش به
فروردين در 24 "خانه" نمايشگاههاي دوره يكمين و چهل
خواهد قرار عموم ديد معرض در خرداد تا 6 و ميشود افتتاح
.داشت
عكاسان از يكي فام مشكين حسن با وگو گفت جلسه همچنين
محل در ارديبهشت چهارشنبه 29 ساعت 30/17 در كننده شركت
.شد خواهد برگزار "خانه"
واقع سميه خيابان غربي انتهاي در "ايران عكاسان خانه"
جمعهها 15 و تا 19 ساعت 9 از نمايشگاه از بازديد و است
.است آزاد علاقهمندان عموم براي تا 19
باره در نويي موج مستند يك
ساخته " اسكله" فيلم
كريسماكرز
ژان :تدوين ماركز ، كريس :فيلمبردار و نويسنده كارگردان ،
نگروني ، ژان :گوينده دونكان ، ترور :موسيقي راول ،
آندره لودو ، ژاك هانيش ، داوس كاتلن ، هلن :بازيگران
ون فيلبرت بكر ، ايتن جفروي ، پيير برانشو ، ژاك هاينريش ،
جرمانو كلين ، بيل كلين ، ژانين بورژوك ، ليجيا ليفشيتز ،
فرانسه ، محصول 1963 .دومان آناتول:تهيهكننده فاچتي ،
دقيقه ميليمتري ، 28 سفيد ، 35 و سياه
تخيل ، و علم از آميزهاي كه -شاعرانه و عجيب فيلم اين
از مجموعهاي -است فتومونتاژ و روانشناختي افسانههاي
از غير به.ميكند خلق زمان دروني فضاهاي از غريب تصاوير
داده نشان را جوان زني مردد لبخند كه -ثانيهاي سه فصلي
و خارقالعاده لحظهاي كودكانه ، رويايي از قطعهاي مثل و
"كاملا وضعيتهايي را فيلم سيدقيقه -ميكند خلق را عميق
بيربط ، تصاوير توالي اين حال اين با.ميدهد تشكيل ثابت
زمان در حركات و خاطرات نمايش براي بينقص و كامل مديومي
.ميدهند تشكيل را فيلم اصلي درونمايه كه است
(1).است اورلي فرودگاه باند همان فيلم ، عنوان 19jetee
نقطه و نيست هيچكس آن از سيماني و مطول مسطح زمين اين
باند روي غولآسا جتهاي.است ديگر دنياهاي به عزيمت
حركتشان كه ميمانند فلزي اجسامي به و مينشينند مسطح
نور.دارد نياز زمان از عبور براي رمزي علامت به تنها
.ميمانند مانكنهايي به باند مامورين و است منكسر
;آمده والدينش ديدن به فرودگاه در كه است پسري قهرمان ،
كه ميبينيم شكستهاي خفيف نور صورت به را مردي ناگاه به
همه كه حالي در اما است ، افتاده اتفاق حادثهاي.ميافتد
خيره جواني زن چهره به پسرك ميدوند ، مرده مرد طرف به
حالتي -هست چهره آن در چيزياست نرده كنار در كه ميشود
اعلام اما آشكار پيوند بخصوص و رهايي و حسرت تشويش ، از
تصويري كه -دارد مرده مرد با جوان زن كه نشدهاي
.ميكند پسرخلق ذهن در را قدرتمند فوقالعاده
فاجعهاي طي پاريس و شد شروع جهاني سوم جنگ بعد ، سالها
در بازماندگان از چند تنيميشود محو "تقريبا عيار تمام
ادامه خود بقاي به شلو ، ساختمان زير مدور راهروهاي
تو هزار در كه باشند آزمايشگاهي موشهايي گويي.ميدهند
.ميدهند ادامه خود حيات به شده معوج زمان از گونهاي
دارند ، چشم به كه عجيبي لنزهاي خاطر به كه -فاتحان
روي آزمايشهايي مجموعه انجام به شروع -مشخصند
اينك قهرمان همين يكيشان كه ميكنند بازماندگان
شده ، ويران دنيايي مقابل در.است سيسالهمان
زمان به را مردي بتوانند اميدوارند آزمايشكنندگان
فرودگاه باند قوي خاطره كه ميفرستند را جوان و بفرستند
.ميرسد جا آن به شانس كمي بادارد ذهن در هنوز را اورلي
خارقالعاده قدرت اما شدهاند ، جنون دچار داوطلبان ساير
فصل ، اين تصاوير.ميبردش جنگ از پيش پاريس به او ، خاطره
راهروي در تختي روي سوژهميسازند را فيلم فصل زيباترين
خورشيدي طلوع منتظر ميرسد نظر به و كشيده دراز زيرزمين
.دارد خود چشمهاي بر جراحي عجيب نقاب يك او.است دروني
در سفري از متقاعدكننده نمايش تنها اين نگارنده عقيده به
.است تخيلي علمي فيلمهاي تاريخ تمام در زمان
بيگانه جمعيت ميان در ميرسد ، پاريس به آنكه از پس
عاجز افراد ساير با ارتباط برقراري از و ميشوند سرگردان
فرودگاه در كودكي در كه ميرسد جواني زن به اينكه تا است
.بود ديده اورلي
به را جوان زن زمان ، در استقرار براي گونهاي تلاش در
ميان در را متوالي روزهايي و ميبرد شناسي سنگواره موزه
اورلي فرودگاه به.ميكنند سپري جانوران و گياهان فسيل
نزد كه ميگيرد تصميم او آنجا در و ميروند
تصوير دو لحظه اين در.برنگردد شلو ساكن آزمايشكنندگان
راهروهاي در دورتر ، آيندهاي ماموران.ميشود ظاهر عجيب
مجبور را او تا آمدهاند و ميپردازند گشتزني به زمان
دست از را جوان زن اينكه قيمت به او.بكنند برگشتن به
كه بدني.ميكند پرت ستوني بالاي از را خودش ندهد ،
.بود ديده مبهمي شكل به كودكي در كه همانيست ميافتد
شده پرداخته توجهي قابل تخيل و ذكاوت با مشخص ، موضوع اين
درونمايه تقويت خدمت در مدام پرسپكتيوها و نمادها.است
سنتي اصول از هم بار يك حتي فيلمساز.هستند اصلي
وضع با عوض در.نميكند استفاده تخيلي -علمي فيلمهاي
تخيل -علم كه است سربلند و موفق جايي در خود خاص قواعد
.مينمايد ناموفق و آورده كم شك بدون
1966"ورلدز نيوو" نشريه از
شركاء آنتونيا ترجمه
نمايش به خارجي فيلمهاي از بسياري مثل فيلم ، اين نام -1
قبل سالها از و شده تبديل عجيب نامي به ايران ، در درآمده
است شده شناخته "اسكله" عنوان با

:افرند گالري
ساعت 16 از.فروردين تا 26 هاتفي هوشنگ نقاشي نمايشگاه
سهروردي ، و اميراتابك بين مطهري ، خيابان:نشاني.تا 20
.تلفن834944.ساختمان 404 پلاك 10 ، اورامان ، خيابان
:سبز نگارخانه
تا 28 "نفرت" عنوان با منصوري اكبر نقاشي نمايشگاه
ولي خيابان:نشاني.تا 20 و 16 تا 13 ساعت 9 از.فروردين
.تلفن8711311.شماره 1068 ساعي ، پارك مقابل عصر ،
:صدر نگارخانه
اكبري مانيا و مرواريد عسل خداياري ، پولت نقاشي نمايشگاه
.تا 19 و 16 تا 12 ساعت 9 از.فروردين تا 26
.بانك جنب ارشاد ، حسينيه روبروي شريعتي ، خيابان:نشاني
.تلفن2221916
:گلستان گالري
فروردين از 29 (اسپهبد) ابراهيمي ميترا نقاشي نمايشگاه
:نشاني.تا 19 و 16 تا 12 ساعت 10 ازارديبهشت پنجم تا
.تلفن2541589.پلاك 42 كماسايي ، خيابان دروس ، خيابان
:يك منطقه نگارخانه
منطقه شهرداري فعاليتهاي معرفي" عنوان با عكس نمايشگاه
.تا 18 ساعت 10 از.ارديبهشت پنجم تا فروردين از 26 "17
شماره.نياوران پارك جنوبي ضلع پاسداران ، خيابان:نشاني
.تلفن2284692.842
:هادي شيخ نگارخانه
دوستداران جمعيت همت به رحيمي نازنين نقاشي نمايشگاه
خيابان:نشاني.تا 19 ساعت 9 از.فروردين تا 31 بهزيستي
.سخنور كوچه نبش هادي ، شيخ جمهوري ،
|
|