:كرد فرهنگياعلام ميراث سازمان
هزار 500
و ميليون پارسال 12
تاريخي بناهاي و ها موزه از تن
كردند ديدن ايران
و تحقيق روحيه تقويت منظور به
دانشآموزان ميان در تفكر
برترآموزشي روشهاي مسابقه
ميشود برگزار
نهايي آزمون برگزاري شيوهنامه
تحصيلي راهنمايي دوره در جامع
شد اعلام
...ميشود منجمد هويت وقتي
بوستانم گل من گل ، مپندار
شد تدوين دختران تربيتي منشور
همت به بار نخستين براي
و آموزش پرورشي معاونت
نوجواني بهداشت ملي طرح پرورش
سراسر دخترانه مدارس در
ميشود اجرا كشور

:كرد فرهنگياعلام ميراث سازمان
هزار و500 ميليون پارسال 12
تاريخي بناهاي و ها موزه از تن
ديدنكردند ايران
يادگارهاي و بناها آثار ، موزهها ، :فرهنگي علمي گروه
نوروزي تعطيلات و گذشته سال طول در اسلامي ايران تاريخي
.شدند رو روبه مردم كمنظير استقبال با جاري سال
گذشته سال در فرهنگي ، ميراث سازمان عمومي روابط گزارش به
مختلف نقاط تاريخي بناهاي و موزهها نفراز 436 ، 445 ، 12
.كردند بازديد ايران
حدود سال 1376 به نسبت اماكن اين بازديدكنندگان تعداد
.است داشته افزايش درصد يعني 33 نفر 050 ، 104 ، 3
و موزهها از خارجي جهانگرد نفر گذشته 825 ، 305 سال در
.كردند بازديد ايران تاريخي آثار
ميراث به علاقهمند ايراني مدت 611 ، 139 ، 12 همين در
.رفتند تاريخي بناهاي و موزهها از بازديد به فرهنگي
اول نيمه در نيز نفر ميليون چهار حدود گزارش اين به بنا
ديدن تاريخي آثار و موزهها از جاري سال ماه فروردين
.كردند
آمار بيشترين حافظيه تاريخي ، بناهاي ميان در
كه گونهاي به است ، داده اختصاص خود به را بازديدكنندگان
به نسبت ايران نامي شاعر آرامگاه از بازديدكنندگان تعداد
.است داشته افزايش درصد سال 1377 ، 150 نوروزي تعطيلات
شوش ، قلعه چون ديگري تاريخي مكانهاي بازديدكنندگان تعداد
سال نوروزي تعطيلات در طوس و جمشيد تخت اصفهان ، ستون چهل
.است داشته افزايش صددرصد پيش ، سال با مقايسه در جاري
روزانه بازديدكنندگان ركورد همچنين مدت اين در شوش قلعه
روز 000 ، 20 يك در كه گونهاي به داد ، اختصاص خود به را
.كردند ديدن تاريخي اثر اين از نفر
با و فرانسوي هيات يك توسط پيش قرن يك حدود شوش قلعه
.شد ساخته باستان شوش از باقيمانده آجرهاي
و است معروف "باستان جهان شهر مادر" به كه باستان شوش در
آثار ميباشد ، جهان در تجمعات مركز قديميترين از يكي
.است شده كشف پيش سال به 7000 مربوط تمدن
آثار است ، مشهور نيز "پانزدهم شهر" به كه شوش در
شده شناسايي فاضلاب دفع سيستم حتي و درس كلاس سوادآموزي ،
.است
و تحقيق روحيه تقويت منظور به
دانشآموزان ميان در تفكر
برترآموزشي روشهاي مسابقه
ميشود برگزار آموزشي
فني -علمي آفرينشهاي كانون :فرهنگي علمي گروه
دانشآموزانخلاق استعداد رشد بهمنظور دانشآموزان
مسابقه جوانان دربين منطقي وتفكر تحقيق روحيه وايجاد
واحد بهگزارش.ميكند برگزار را برتر آموزشي روشهاي
ارائه زمينههاي در مسابقهها اين خبر مركزي
وطراحي افزارنويسي نرم ادبي ، آفرينش برتر ، روشهايآموزشي
.ميشود برگزار خودروها هايروشنايي سيستم
مورد آنها كار كه آثاري پديدآورندگان گزارش بنابراين
علاوه ميگيرد ، قرار آفرينشها علميكانون هياتهاي تاييد
اطلاعاتي ، مانندحمايتهاي ازامكاناتي جايزه دريافت بر
پژوهشي ، واتمامطرحهاي تكميل براي ومالي آزمايشگاهي علمي ،
علمي ، مراكز وساير جوان پژوهشگران بين ارتباط برقراري
ارائه ها ، ونشريه جشنوارهها به برگزيده طرحهاي معرفي
طرح ، ساخت ، مراحل گزارش يا و مقاله يافتههايپژوهشي ،
آموزش دورههاي در شركت براي دانشآموزانمنتخب از دعوت
.ميشوند بهرهمند وفني تخصصي -علمي
نهايي آزمون برگزاري شيوهنامه
راهنماييتحصيلي دوره در جامع
شد اعلام
يكصدوچهل در صادره راي اجراي در :فرهنگي علمي گروه
به و پرورش و آزموش عالي شوراي كميسيون جلسه وهشتمين
از دسته آن تحصيل ادامه شرايط كردن فراهم منظور
دوره در نتوانستهاند مختلف علل به كه داوطلباني
امتحان برگزاري نحوه عمل دستور كنند ، تحصيل راهنمايي
.شد اعلام تحصيلي راهنمايي دوره جامع نهايي
عمل ، دستور اين براساس خبر ، مركزي واحد گزارش به
كارنامه يا و ابتدايي دوره پايان گواهينامه كه داوطلباني
تمام سال سن 18 حداقل از و دارند را ابتدايي پنجم قبولي
دوره جامع نهايي امتحان در ميتوانند برخوردارند ،
ارائه به ثبتنام ، براي و كنند شركت تحصيلي راهنمايي
.نيست نيازي راهنمايي دوم و اول پايه قبولي مدارك
برنامه يا جامع نهائي امتحانات برنامه گزارش ، بنابراين
صورت به آزاد داوطلبان راهنمايي سوم پايه نهايي امتحانات
نهايي امتحان داوطلبان و ميشود برگزار مشترك و هماهنگ
سوم پايه آزاد داوطلبان براي كه حوزههايي همان در جامع ،
.ميكنند شركت است ، شده گرفته نظر در راهنمايي
بودن الاجرا لازم بر همچنين اجرايي ، دستورعمل اين در
دوره آزاد نام ثبت دستورعمل و امتحانات آييننامه مفاد
.است شده تاكيد داوطلبان گونه اين مورد در راهنمايي
دوره جامع نهايي امتحان در شركت داوطلبان از ثبتنام
است ، شده آغاز گذشته سال بهمنماه از كه تحصيلي ، راهنمايي
.داشت خواهد ادامه سالجاري ماه فروردين پايان تا
و آموزش ادارههاي به مراجعه با ميتوانند داوطلبان
اطلاعات كسب و ثبتنام براي خود ، سكونت محل مناطق پرورش
.كنند اقدام بيشتر
...ميشود منجمد هويت وقتي
;فرهنگ پيرامون خانيكي هادي با گفتوگو
ميشود ، محسوب ممتنع و سهل مقولات از فرهنگ اشاره ،
و وضوح اما.است بسيار اغلب آن ، از آدميان دانستههاي
وجود كمتر آن شناخت و تعاريف در روشن نظام و طبقهبندي
فرهنگي ، امور دستاندركاران و انديشمندان براي.دارد
است ، ساز مشكل "اكثرا مقوله اين در عمل و نظر بين فاصله
شعارها مبناي بر برنامهريزي فرصت يا امكان كمتر كه چرا
مسائل و فرهنگ زمينه دراست داشته وجود "مطلوبها" و
معاون ، خانيكي هادي با توسعه سوم برنامه در آن به مربوط
گرفته انجام وگويي گفت عالي آموزش و فرهنگ وزارت فرهنگي
.آيد مي پي در كه است
چيست؟ آن دامنه و فرهنگ از شما تلقي كنيد روشن ابتدا در *
نزاعهاي و كشمكشها وارد اينكه بدون فرهنگ مورد در -
ترجيح بشوم مقوله اين تعريف مورد در نظرها اختلاف و علمي
"اساسا چون شوم وارد فرهنگ به نگرش مقوله از ميدهم
ساماندهي يا برنامهريزي هر يا فرهنگي ، سياستگذاري
دارد وجود فرهنگ عرصه به كه نگرشهايي چگونگي از فرهنگي
سياستهاي كه معتقدم ضرورت همين بر تكيه با.است متاثر
بنا نويني نگرشهاي و ها دغدغه براساس بايد را فرهنگي
اين ميرسد نظر به زمينه اين در كه اصلي مهمترين.كرد
در كه دلمشغوليهايي و دغدغهها بر علاوه فرهنگ كه است
و مفهوم يك صورت به را آن و داشت وجود آن به نسبت گذشته
ميكرد ، تعريف آشكار غير "عمدتا كاركردهاي با ذهني موضوع
اين آن مهمترين.است شده آميخته هم ، ديگري ضرورتهاي با
تاكيد فرهنگ چيستي بر فرهنگ بحث در شايد گذشته در كه است
هم آن چگونگي بر فرهنگ چيستي بر افزون اكنون اما ميشد ،
پيشداوري ، به متكي كه اول بخش بر علاوه ميشود ، تاكيد
و محصولات الان ما هنجارهاست ، و ارزشها و نگرشها
مورد بايد فرهنگ مقوله ذيل هم را فرهنگي فرآوردههاي
در ما ميكنم فكر كه است تعريف اين با.دهيم قرار توجه
و چيستي بر علاوه فرهنگ به نگرش در كه هستيم مجبور ابتدا
و دگرگوني سير يعني چگونگي به فرهنگ ، جنس مورد در بحث
بخش يا پنهان فرهنگ بر افزون و كنيم توجه هم آن نتايج
از مجموعهاي يعني فرهنگ آشكار بخش به آن ، علني غير
ساخت روابط توزيع براي كه ارزشهايي و هنجارها و باورها
و ملموس نتايج و آثار و ميشود گرفته كار به اجتماعي
دو اين كنار در بايد همچنين و دارد هم مشاهده قابل
از كه مجموعهاي يا تزئيني مقوله يك فرهنگ كه بپذيريم
اين بايد خلاصه.نيست است رسيده عامه بخش به نخبگان بخش
آشكار و پنهان بخش به توجه چگونگي ، به توجه يعني عنصر سه
مورد هم كنار در را عامه فرهنگ و نخبگان فرهنگ به توجه و
.باشيم داشته نظر
و اول برنامه در فرهنگ بخش برنامههاي از شما جمعبندي *
اين در موجود نواقص يا مثبت نكات چيست؟ كشور توسعه دوم
است؟ كدام شما نظر از برنامه دو
از بعد را فرهنگ نقش به عمومي توجه سير "اولا من -
.ميبينم رشد روبه سير يك (فرهنگ مباني در) انقلاب پيروزي
انقلاب يك كلان نگاه در ما انقلاب گفت بتوان شايد
.بود "كلام انقلاب" يك خاتمي آقاي تعبير به يا و فرهنگي
دگرگوني يك به معطوف انقلاب كه ميدهد نشان اينها همه
هم را خودش مقتضيات و ابزار دگرگوني اين كه بوده فرهنگي
در ميرويم پيش بيشتر ما چه هر و است داشته دنبال به
من نظر از كه ميگيريم قرار بيشتر هم مديريتي توجه كانون
دولتي حال هر به كه است همين آن كنوني فرازهاي از يكي
رئوس مهمترين از يكي عمل در كه است شده مسئوليت عهدهدار
چهره يك "اساسا كه چرا است ، فرهنگ به توجه برنامههايش
نقش اين خود برآمد ، مردم انتخاب دل از متفكر ، و فرهنگي
در.ميدهد نشان ما جامعه در را فرهنگ به توجه نمادين
كه است اين مهم كه داريم خوبي تلاقي نقاط الان ما نتيجه
به تبديل بتوانيم و بزنيم گره هم به را اينها چگونه
خوبي به كار ذهني مسئله و عناصر يعني بكنيم ، برنامهاش
برنامهريزي نظر از ابهاماتي حال عين در ولي است ، فراهم
برنامه در و داشته وجود ما كشور در رسمي سياستگذاري و
مشاهده قابل و متجلي مسايل اين صورتي به هم دوم و اول
.است
اشاره آن به هم شما كه اول مسئله همان به آن از بخشي
و داريم فرهنگ از تلقي چه ما اينكه يعني برميگردد كرديد
.ميكنيم نگاه فرهنگ به منظري چه از "اساسا
مي نگاه تزئيني و لوكس مقوله يك عنوان به را فرهنگ آيا
كننده تسهيل اصطلاح به و ساز زمينه يك عنوان به يا كنيم
نظر به حال هر به.ميكنيم ارزيابي كشور در توسعه روند
ديده وضوح به فرهنگي سياستهاي و فرهنگ در ابهام من
در ما تصميم بايد كه است اين نشاندهنده اين و ميشود
هم ما حساسيتهاي و دغدغهها و شود روشن فرهنگ مورد
هم فرهنگ به ابزارگرايانه ديد آن و شود تبيين آن براساس
امثال و تبليغ ابزار فراغت ، اوقات با را مقوله اين كه
صورت هر در.ميگيرد قرار نقد مورد ميگردد مترادف اينها
برنامه در فرهنگي مسايلبخش و مشكلات از من كلي جمعبندي
مشكلات يك ما:اينهاست خلاصه صورت به توسعه ودوم اول
از انتظار حدود يا تعريف خود مثل داشتيم نظري و مبنايي
حقيقت در يا فرهنگ عرصه در دولت نقش نبودن روشن فرهنگ ،
وجود نقش ، اين بودن واقعي و دولت محدوده نبودن مشخص
و فرهنگ عرصه در دولت نقش از متعارض "بعضا تلقيهاي
مباني ضعف يا فقدان و فرهنگي برنامههاي در ناپايداري
دليل به فرهنگ حال هر بهفرهنگي برنامهريزي در پژوهش
به و شدت به كه است مقولههايي از فراگيري و ابهام همين
در دارد ، را مختلف نظرهاي اظهار و مداخله قابليت سرعت
به ميبايد فرهنگي برنامهريزي هر عليالقاعده كه حالي
در متاسفانه كه باشد مبتني ارزيابي و پژوهش يك
.ميشود ديده كمتر امر اين ما برنامههاي
كرديد اشاره برنامه يك اهداف برآوردن مختلف عوامل به *
ميان اين در.بود نظري و پايهاي مسائل به ناظر بيشتر كه
و مناسب وابزار امكانات متخصص ، و ماهر انساني نيروي نقش
است؟ چگونه بودجه بالاخره
هم موازات به دوم و اول برنامه در عوامل و عناصر اين آيا
داشتهاند؟ وجود يا كرده عمل همگون صورت به و
بيشتر قبلي پرسش در من بله كرديد ، اشاره خوبي نكته به -
اول برنامه روي را خود سايه كه مبنايي و نظري مشكلات به
چگونگي بحث در آن از غير كردم ، اشاره بود انداخته دوم و
و تشكيلات ضعف با هم ما هست نيز من خود نظر مورد كه
بخش نهادي و حقوقي امور در ضعف با هم و فرهنگي سازماندهي
اقتصاد و اعتبارات مسئله البته بودهايم ، مواجه فرهنگ
عامل چهار اين اگر يعني است ، داشته وجود هميشه هم فرهنگ
امور سازماندهي ، و ساختارها انساني ، نيروي و مديريت
را فرهنگ بخش اقتصاد و اعتبارات و فرهنگي ، حقوق يا حقوقي
انتظاري آن بين كه بگوييم ميتوانيم "مجموعا كنيم ، اضافه
و است ، انقلاب از برآمده كه نگرشهايي اساس بر كه
يك "حتما است آمده بوجود جامعه و مردم در كه نيازهايي
به ديگر عبارت به.دارد وجود و داشته وجود ناهماهنگي نوع
نسبت به و ما دگرگوني حال در جامعه و انقلاب اين نسبت
رهبري كه تاكيدهايي نيز و داشته وجود كه فرهنگي و پيشينه
داشته آن از بعد و انقلاب شكلگيري روند در انقلاب اين
بخش در سازماني تاخر يا پسافتادگي نوع يك ما "حتما
.داريم و داشتهايم فرهنگ
منتها است بسيار فرهنگ اهميت كه ميگويند همه حال هر به
مجموعهاي شناسانه زيبايي و تزئيني صورت به را آن گروهي
حفظ نحوي هر به بايد كه ميدانند آيينهايي و ارزشها از
نگاه دوم گروه و دارند آن حفاظت بر تاكيد و شود
مسائل قالب در و دارند فرهنگ به نسبت ابزارانگارانه
و فرهنگ ميان نسبت ميخواهند و ميبينند را آن توسعه ،
يك عنوان به فرهنگ به نگاه اين در.كنند روشن را توسعه
بر بيشتر تاكيدش و ميشود نگريسته توسعه براي حل راه
اما دارد جمعگرايانه خصلت اگرچه است ، فرهنگي تغييرات
راهبرد درميانديشد فرهنگي آسيبهاي به همبيشتر باز
تاكيد فرهنگي متكثر حقوق بر بيشتر سوم مشي خط يا سوم
توجه مورد اجتماعي نظام در را فرهنگ مستقل وجود ميشود ،
اگرچه.است متكي خيلي فرهنگها خرده بر و ميدهد قرار
سعي ولي نميگيرد نظر در گفت بتوان شايد را واحدي ارزش
به و كند تنظيم را خردهفرهنگها ميان روابط كه ميكند
هم اينها از كدام هرميشود دچار هم فراگرايي نوعي
اند داده قرار توجه مورد را فرهنگ از وجوهي كه ميبينيد
اين از يكي تنهايي به نميشود ما جامعه در خود به خود كه
.داشت نظر در برنامهريزيها مبناي عنوان به را راهبردها
مختلف مراحل در را نگاهها نوع اين تداخل ما من ، نظر به
برنامهريزيهاي و سياستگذاريها در داريم ، نحوي به
آن به كمتوجهي نهايتش كه ميبينيم را آن هم فرهنگيمان
بخشهاي ساير پيشبرد در موءثرش نقش و فرهنگ اصلي جوهره
به ما نگاه كه اين بر ميكنم تاكيد من چون است جامعه
به بتواند سويي از كه باشد جويانه مشاركت نگاه يك فرهنگ
از و شود منجر فرهنگي آفرينندگي در همگاني مشاركت نوعي
امكانات و مواهب از استفاده در را انحصارها ديگر طرف
تكيه عناصر تقويت و حفظ روي هم يعني.كند مرتفع فرهنگي
آنها ميان روابط تنظيم روي هم و آنها اشاعه روي هم كنيم ،
ديگر بخشهاي كنار در فرهنگ به كه است اين مستلزم اين و
.كنيم توجه اجتماعي نظام
مهم عنصر سه ميان ارتباط و جايگاه كه اينجاست سوءال *
چيست؟ كشور توسعهاي برنامههاي در اقتصاد و سياست فرهنگ ،
كردم ، ارائه فرهنگ از كه تلقي به توجه با من ببينيد -
ميبينم ، غرائز و طبيعت برابر در بيشتر را فرهنگ مقوله
سامانبخش كه باورهايي و رفتارها و اعتقادات آن يعني
سياسي ، و اقتصادي اجتماعي ، ساختارهاي ميشود ، ساختارها
الگوي دو يا بخش دو كه گفت ميشود تلقي اين اساس بر خوب
يكي گرفت نظر در ميتوان فرهنگي مطالعات در را متفاوت
بر تقدم آنجا در كه غربي جوامع الگوي و توسعه فرآيند
و همدلانه نگاه يك ما آنكه ديگر و است اقتصادي توسعه
در نتيجه در.باشيم داشته فرهنگها تفسير و فهم بر مبتني
دين ، ،(اجتماعي هم و همفردي) هويت با فرهنگ نگاه اين
اين.ميكند پيدا اساسي ربط اينها امثال و تاريخ زبان ،
شده پيشتعيين از نگاه يك خود به خود فرهنگ ، به نگاه
.نيست
ميداند و است فرهنگي فكر ، توليد به توجه نگاه اين در
همه هويت چون.ميشود منجمد هويت نباشد ، فكر توليد اگر
فرهنگهاي راه نتيجه در نيست ، تعيينشده پيش از عناصرش
عناصر فهم بر مبتني اين كه است اين و ميشود باز ديگر
در فرهنگ ، فراملي عناصر بر مبتني همه و است فرهنگ ملي
آن كلي ، پاسخ يك در كه شد خواهد اين كار نهايت اينجا
من.ميدهد قرار نقد مورد "كاملا را غربي نوسازي فرايند
سياسي يا سياسي بر اقتصادي توسعه تاخر يا تقدم به معتقد
است مطرح امروزه كه بحثي بلكه نيستيم برعكس يا فرهنگي بر
حاصل.است اقتصادي و سياسي فرهنگي ، متوازن و همگون توسعه
كنار در فرهنگي مديريت مسئله به كه است اين نگاه نوع اين
اسم به پديدهاي يعني ميكند ، نگاه اقتصادي مديريت
يك هم و ميگيرد اقتصادي مقوله يك هم را جامعه مديريت
.فرهنگي و سياسي مقوله
اين در.است مطرح "جهاني واحد فرهنگ" از بحث امروزه *
از بايد توسعه سوم برنامه تبيين و تدوين در آيا صورت
در ما نگاه "اساسا كرد؟ نگاه فرهنگ مسئله به منظري چنين
باشد؟ بايد چگونه پديدهها اين به سوم برنامه
و شدن ملي و شدن بومي مقابل در فرهنگ شدن جهاني البته -
فراگير عوامل به بخواهيم اگر دارد ، قرار آن شدن منطقهاي
چه اساس بر كه بپردازيم آن شدن جهاني يا فرهنگ شدن
و زمان عنصر و فنآوري من نظر به ميگيرد شكل چيزهايي
آنها به توجه كه دارند ميان اين در پراهميتي نقش مكان
مثل غني فرهنگهاي و ملي بومي ، فرهنگهاي از بسياري براي
و ايراني و اسلامي فرهنگ غناي به توجه با ما جامعه
وارد كه دارد آن جاي و است ضروري آن در موجود انقلابي
عبارت به يعني شود معاصر جهان در انتقال و رقابت عرصه
گرفته قرار استفاده مورد كه عناصر اين از بسياري ديگر
آن روي بايد هم ما كه است عناصري فرهنگ ، شدن جهاني براي
سوم برنامه بايد "حتما دليل همين به.بكنيم توجه
مسائل كل به فرهنگي رويكرد يك با كه باشد برنامهاي
.ميكند نگاه نظام و جامعه
خواهد چه سوم برنامه برنامهريزي در دانشگاهها جايگاه *
برنامه اين از متاثر هم كه مكاني عنوان به دانشگاه بود؟
.تاثيرگذار هم است ،
به نه ميكنم فكر كه مبنايي يا نكتهاي يك من ببينيد -
ضرورت يك هم و فضيلت يك عنوان به هم بلكه شعله يك عنوان
بسيار هم كه -گيرد قرار توجه مورد انقلاب سوم دهه در
توسعه يك به رويكرد -هستيم مجبور بسيار هم و است مطلوب
اجزاي به حال.است مدار فرهنگ توسعه دانشمدار ، اصطلاح به
اعتقادات از برخاسته آن فضيلتهاي ولي نميپردازم خيلي آن
انسان به دين توجه مبناي بالاخره كه ماست ديني باورهاي و
تاريخ و او عقلاني و اعتقادي ظرفيتهاي و استعدادها و است
توجه كه ميزاني به كه است كرده اثبات را اين هم ما تمدن
توانستهايم هم ميزان همان به كردهايم مبنا اين به
دوران به اگر.باشيم داشته جهان در دامنهاي پيش نقشهاي
به كه ميبينيم كنيم نگاه اسلامي تمدن و فرهنگ شكوفايي
با اولويت كه است جايي در يعني.است بوده رويكرد همين
مزيت رفته رفته هم امروزه انسانهاست ، خرد و دانش تفكر ،
از استفاده ميزان سمت به بينالمللي عرصههاي در رقابت
منابع از برخورداري ميزان تا ميرود انساني استعدادهاي
آموزش مقوله به بايد ما علت همين به.طبيعي و اقتصادي
.كنيم جدي توجه توسعهاي نياز يك عنوان به پژوهش و عالي
مراكز يا دانشگاهها كه نيست آن معناي به اين البته
نابسامانيهايي و نارساييها و ضعفها دچار ما پژوهشي
عوارض از جامعه بخشهاي بقيه مثل هم آنها بلكه نيستند ،
وقتي كه است اين اصل ولي بردهاند رنج توسعهنيافتگي
مردم مختلف همگانياقشار مشاركت توسعه ، برنامه يك مبناي
و محقق و عنصرمتفكر نقش "طبيعتا باشد ، جامعه يك
به بود ، خواهد ازپيش بيش مجموعه اين در كشور صاحبنظران
به ملي -بومي الگوهايي كشف و استخراج براي ديگر عبارت
بيشتري بهاي كشور محققان و متخصصان دانشگاهيان ، مشاركت
.دهيم
ميرمنتهايي مجيد:از گفتگو
بوستانم گل من گل ، مپندار
درسي كتاب يك برحاشيه يادداشتي
به و درست معناي و مقام در را كلمه و است ، لغوي دهخدا
و بازي و نميكند گذراني وقتميبرد كار به خود جاي
. نيست او پيشه و شيوه هوسكاري
در تحول و تغيير و آموزشي جديد نظام طرح شدن پياده با
كتاب بازار -اندك هرچند -درسي كتابهاي محتواي
روز امروزه و شده داغتر آن پابهپاي نيز راهنمانويسي
كه نظر اين از خاص شكل.است كرده پيدا نيز خاصي شكل
از را كتابفروشان ويترينهاي راهنما ، درشت و ريز كتابهاي
.است انداخته سابق رونق
قديمي متن و شعر برگرداندن در مجموعهها اين گردآورندگان
اصل از تركيبات ، و لغات كردن معني و امروز ، نثر به
تدوين در و كردهاند پيروي "يارمن خودشد ظن از هركسي"
گوناگون تفسيرهاي و مرجع كتابهاي به حداقل مجموعهها اين
مراجعه ادب و علم بزرگان متنوع يادداشتهاي و شعر
به نياز مجموعهها ، اين از هريك بگويم بايدنكردهاند
به و انشايي املايي ، نادرستيهاي يادآوري و بررسي ، و نقد
مقوله ، اين در وقت صرف كه دارد نگارشي و دستوري خصوص
.ندارد صرفهاي
،(شود نوشته سرهم بايد به اينجا) بخصوص مورد يك در اما
كلمهاي خواندن درست آن و هستم كوتاهي توضيح از ناگزير
.بزرگ دهخداي معروف مسمط از مصراعي در است
از دوبار جديد ، نظام متون 5 نهايي امتحان ترم سه طول در
هم مورد دو هر در و شده داده امتحاني سوءال مصراع اين
معني آن دنبال به كه نادرست ، حركهگذاري با كلمه همان
.است شده گنجانده سوءال ورقه در دارد ، نيز را نادرستتري
دوست ، صوراسرافيل ، جهانگيرخان سوك در دهخدا ، معروف مسمط
شده سروده معروف شناس لغت و بزرگ شاعر همقلم و همرزم
:ميخوانيم مسمط آخر بند در.است
آباد زمانه زنو گشت چون
طلايي دورهي كودك اي
خودشاد بندگان وزطاعت
خدايي زسرخدا ، بگرفت
شداد اسم نه ارم ، نهرسم
ژاژخايي زبان بست گل
جلاد تيغ نوك به كه كس زان
ستايي حق جرم به ماخوذ
يادآر خورده وصال تسنيم
باغ از سخن مسمط ، پنجم مصراع در.است مشخص شعر معني
زبان بست گل" آن دنبال به و است شداد بهشت و ارم
بهشت و ارم باغ از نشاني و نامي يعني.است آمده "ژاژخايي
در يعني.بربست بيهودهگويي از زبان گل و نماند شداد
.نيست ديگر گل در لطافتي و باغ ، در صفايي شداد بهشت
ادبيات سوءال طراحان طرف از كه امتحاني ، سوءال دو هر در
گل كلمهي در "گ" حرف زير است ، شده داده و 11 مناطق 16
به "ژاژخايي زبان بست گل":يعني كه است شده گذاشته كسره
را سرايان ياوه و گويان بيهوده زبان خاك يا گل:معني
.بست
كردني قطع زبان.نيست بستني گل با زبان كه است گفتني
.مدعاست اين بر شاهد تاريخ صفحات جابهجا ، كه است
حايل هيچ معشوق و عاشق ميان:مانند.است بريدني زبان
نيست
(سعدي) ببرم زبان ساعتش همين غيرشمع به
فروشي همي زبان به زخمي:مانند.است آمدني بند زبان
(نظامي)
ميشود تعبير هم بيزباني به كه است ، شدني خاموش زبان
:مانند
ديدهام بيزباني از من كه فيضي قدر آن
(واعظ)مرا گويا كند خاموشي شكر آخر ترسم
بند زبان كني همي امروز و:مانند.داريم بندآمدن زبان
(نظامي)
و قيد صد به كردن بند زبان:مانند.داريم كردن بند زبان
(ناصرخسرو) بند
كشي زبان ابر در:مانندداريم كشي زبان و كشيدن ، زبان
(نظامي) دشنام به
زاغ چون گرفته زبان مرغان:مانند.داريم گرفته زبان
(نظامي)
گفتش:مانند.داريم گرفته ولالمان ولالي لال ، زبان
(نظامي) لالي زسرزبان
بستگان زبان آلود جگر كاي:مانند.داريم بسته زبان
(نظامي)
مصلحت:مانند.داريم زيركام زبان و كشيدن كام در زبان
(نظامي) زيركام زبان توست
كه...زبان و ريختن زبان و آوردن در موي زبان همچنين و
.بگذريم
زبان:بنويسند يا بگويند كه نداريم سراغ جايي در اما
جاي به اگر اما.بستند يا گرفتند خاك يا گل با را فلاني
با دهان كه ميگفتيم ميرفت ، كار به شعر در دهان زبان ،
مثالهاي جز به.است بستني خاك با يا است گرفتني گل
:است آمده فرعون و موسي حضرت داستان در تاريخ ، در فراوان
آورد ، ايمان (شدن غرق) خطرناك لحظه آن در تنها فرعون"
و (انبيا قصص) "نپذيرفت را جبار طاغي آن مكر خدا ، ولي
خاموش":گفت و زد فرعون بردهان گل مشتي جبرائيل گويند
"باش
زبان ، جاي به دهخدا شود خوانده گل كه بود قرار اگر پس
كه "ژاژخايي دهان بست گل":ميگفت و ميبرد كار به دهان
دهخدا ميدانيم و.است كرده استفاده دهخدا زبان ، كلمه از
ميبرده كار به نوشتهاش يا شعر در شده حساب را كلمات
.است
دهخدا درباره سياقي دبير سيدمحمد دكتر بزرگ ، استاد
در را كلمه و است ، لغوي دهخدا كه ميدانيم":ميگويد
وقت.ميبرد كار به خود جاي به و درست معناي و مقام
"نيست او پيشه و شيوه هوسكاري و بازي و نميكند گذراني
توجه با.است نگرفته كار به بيربط را زبان دهخدا پس
با گل كلمه سطر 13 و صفحه 9 دهخدا ديوان در براينكه
دكتر وسيله به هم آن است ، شده گذاري حركه گ ضمهي
تنظيم در "استاد خود گفته به" تمام سال ده كه دبيرسياقي
دهخدا ، وصيت بنابه و است ، داشته همكاري دهخدا با لغتنامه
دريغ كوششي هيچ از لغتنامه بقيه طبع و تنظيم در او
.نورزيدهاست
تولد سال صدمين مناسبت به را دهخدا ديوان سياقي دبير
مقدمهاي با و كرده حركهگذاري و حاشيهنويسي دهخدا
ديوان ، زيباي امتيازهاي از.است كرده منتشر و چاپ پربار
دهخدا كه است كلماتي همه "تقريبا روي درست ، گذاري حركه
.است برده كار به شعر در
همه از بهتر يا ديگران از بهتر دبيرسياقي ميدانيم نيك
توجه با.ميشناسد را دهخدا بيان و زبان ديگر كسان
پيش را خود شعرهاي اغلب دهخدا استاد ، گفته بنابه براينكه
.است ميخوانده او براي چاپ از
در بست كلمه با را گل كلمه سياقي دبير اينكه آخر نكته
زبان بست گل":اينكه يعني.است داده فاصله ديوان چاپ
:كه ميآمد لازم بود ، خواندن گل احتمال اگر كه "ژاژخايي
نكرده كاري چنين كه كند چاپ (مركب فعل يعني) بست گل"
.است
زبان بستن بر تعبيري بخواهيم اگر كه است گفتني پايان در
ديگر معاني سراغ است بهتر كنيم ، استنباط شعر اين از
.برويم
كوچك جوش معني به كه داريم را "مژه گل" فارسي ادب در
.است دردناك بسيار و ميشود عارض چشم پلك كنار در كه چركي
(معين)
دختر بهخصوص آورد ، در زخم كسي زبان وقتي تركي ، ادب در
قيزيمين":ميگويد مهرباني و دلسوزي سر از پدر بچه ،
.است آورده در گل دخترم زبان:معني به "چخيب گول ديلينه
معني به كه ميشود گفته نيز "چخيب پاي" ديگر موارد در
را ديگري غذاي سهم يكي وقتي و است درآورده زيادي گوشت
مانع جمله ، اين گفتن با و ميشود گفته بخورد ، بخواهد
.ميشوند ديگري حقوق به طرف تجاوز
دهخدا بزرگ روح كه شرطي به دبيرسياقي ، استاد چشم از دور
و بدهيم شعر به جديدي معني ميتوانيم نشود ، خبر نيز
:بگوييم
بيهوده ژاژخايان ، زبان يعني "ژاژخايي زبان بست گل"
.درآورد زخم سرايان ياوه و گويان
هيچ و.بوستانم گل من گل ، مپندار:اينكه آخر كلام اما
"نشست گل بر و افتاد شاخه از گل":كه كرد نخواهم باور
مهيار عباس
شد تدوين دختران تربيتي منشور
تربيتي كانون مهمترين پرورش و آموزش :فرهنگي علمي گروه
دختران تربيتي منشور منظور همين به و است دختران براي
معاون عبادي رحيم.شد خواهد منتشر بهزودي و تدوين
خبرگزاري با گفتوگويي در پرورش و آموزش وزارت پرورشي
به جانبه همه نگاه مطلب ، اين اعلام ضمن اسلامي جمهوري
و دانست سالم جامعه تحقق لازمه را دختران تربيت و تعليم
با مساوي جانبه همه و صحيح تربيت از دختران محروميت:گفت
.است جامعه سقوط
ارزشهاي انتقال در تربيتي امور نقش به اشاره با وي
:افزود مدارس درون به انقلاب
مسايل غلبه دليل به مدارس محيط در دختران كه آنجا از
به تحقيرآميز و تحكمي روشهاي از استفاده بعضا آموزشيو
محيطي ايجاد بنابراين رنجميبرند ، تربيتي مسايل در ويژه
.ضرورياست آنها براي فعال و خودانگيخته پرنشاط ،
مدارس در پرنشاط محيط ايجاد با:كرد نشان خاطر عبادي
راكهممكن خانوادگي و اجتماعي ازمشكلات بسياري ميتوان
وظيفه اين و كرد داشتهباشدبرطرف وجود دختران براي است
.است امورتربيتي مربيان عهده بر بيشتر
به تربيتي امور چقدر تاكنون كه سوءال اين به پاسخ در وي
موفقيت ميزان:گفت !است بوده موفق دختران ، بخش در ويژه
و آموزش نظام كه چرا است پرورشنسبي و آموزش وزارت در ما
درمواردي كه شده تشكيل مختلفي موءلفههاي از پرورش
.ميكند مقاومت نوآوريها و تغييرات دربرابر
پرورشياي فضاهاي:گفت پرورش و آموزش وزارت پرورشي معاون
ساخته جنسيت براساس دارد اختيار در پرورش و آموزش كه را
مطرح پرورشي فضاهاي جداسازي نيز انقلاب از قبل و نشده
به پرورشي فضاهاي اولويت كه است اين ما تلاش اما نبود
.يابد اختصاص دختران
"نيستيم راضي "اصلا موجود وضع از نيز ما":كرد تاكيد وي
جدي تهديدي پرورش و آموزش در دختران ورزشي محروميتهاي و
.ميباشد آيندههستند ، مادران كه آنها براي
ميزان شده ، انجام تحقيقات و آمار اساس بر:گفت عبادي
است ساله دختران 9 با برابر ساله بدنيدختران 17 مقاومت
و گذاشته تاثير خانواده درتشكيل طبيعي طور به امر اين كه
براي جدي بروزبيماريهاي به منجر آينده در ديگر سوي از
.شد خواهد آنها
همت به بار نخستين براي
و آموزش پرورشي معاونت
نوجواني بهداشت ملي طرح
پرورش
سراسر دخترانه مدارس در
ميشود كشوراجرا
دوران به مربوط مشكلات حل منظور به :فرهنگي علمي گروه
نخستين براي نوجواني بهداشت ملي طرح دانشآموزان ، بلوغ
مدارس در پرورش و آموزش وزارت پرورشي معاونت همت به بار
.ميشود اجرا كشور سراسر دختران راهنمايي و ابتدايي
و "الف" مرحله سه داراي مزبور طرح ما خبرنگار گزارش به
كه است دانشآموز پسران ويژه "ج" و دختران ويژه "ب"
راهنمايي مدارس سطح در آزمايشي بهطور آن نخست مرحله
ملي طرح قالب در آن دوم مرحله و تهران شهر و 16 مناطق 6
پنجم و چهارم پايههاي براي تحصيلي 7978 سال در كشوري و
تحصيلي راهنمايي دوره پايههاي تمام و ابتدايي دوره
پسران براي نيز آن (ج) سوم مرحله و ميشود اجرا دختران
در دبيرستان اول و راهنمايي سوم پايههاي در دانشآموز
.شد خواهد گذاشته اجرا مرحله به تحصيلي 8079 سال
تحت دانشآموزان نوجواني ، بهداشت ملي طرح اجراي با
خواهند قرار بلوغ دوران مسايل درخصوص ويژهاي آموزشهاي
.گرفت
|