سرخپوستان باستاني روش
مي‌شود خاك فرسايش مانع هندوراس
براي آفريقايي كشور پيمان 5
جنگلها حفظ
پرندگاني براي مرگ ، در فرود
مي‌روند بنگلادش به كه
سرخپوستان باستاني روش
مي‌شود خاك فرسايش مانع هندوراس
 
"ميچ" توفان كه زماني از :همشهري خارجي رسانه‌هاي واحد
به را تن هزاران و درنورديد را مركزي امريكاي (Mitch)
ماه كرد 4 تخريب را جاده‌ها و پلها روستاها ، و داد كشتن
ببينند تا كرده‌اند صرف را مدت اين كارشناسان.مي‌گذرد
آينده در ويراني و فاجعه نوع اين از مي‌توان چگونه
.كرد جلوگيري
آمد وارد آن به ضربه‌ها شديدترين كه بود كشوري هندوراس
سيلهاي خاطر به آن كشاورزي محصولات تمام "تقريبا زيرا
.شد نابود زمين رانش و عظيم
خاطر به امر اين و نديده آسيب كشور از منطقه يك اما
بوده آن سرخپوستان كشاورزي باستاني روش يك از استفاده
آينده براي مهمي درس روش اين "احتمالا اين‌رو ، از.است
.داشت خواهد
در كه است متوالي دهه‌هاي سي ، .بي.بي تلويزيون گزارش به
هر دارند ، تندي شيبهاي كه مركزي امريكاي كوههاي سراسر
درختان برخي آن در مي‌كنندكه پا به آتشهايي كشاورزان سال
.كنند افشاني بذر و بزنند شخم بتوانند تا مي‌سوزانند را
"ميچ" توفان.است بوده زمين چشمگير فرسايش كار ، اين نتيجه
بيشتر درآورد بار به زمين رانش مورد ميليون حدود 5/1
بدون منطقه يك اما ، .شد نابود كشاورزي محصولات موارد ،
حاضر ، حال در "لمپيدا" غربي منطقه در.ماند باقي آسيب
خوشه‌اي ذرت و ذرت برداشت ميزان بالاترين كشاورزان
توفان كه است حالي در اين.مي‌كنند تجربه را (Sorghum)
ال" جوي پديده آن از پيش و گذشت ، آن بالاي از درست "ميچ"
منطقه اين است گفتني.بود شده شديدي خشكسالي سبب "نينو
ذخيره حالا بود ، هندوراس مناطق فقيرترين از يكي زماني كه
سرخپوستان كه است روشي در آن راز.دارد هم غلات اضافي
قرنها.مي‌كردند بهره‌برداري آن از دور زماني در "لنكا"
بومي مردمان اين هندوراس ، به اسپانيايي‌ها رسيدن از پيش
مهندس يك "الاير كارلوس".مي‌كاشتند درختان ميان را ذرت
كشاورزي و غذايي مواد اداره با كه هندوراس ، اهل كشاورزي
متوجه پيش سال بار 6 نخستين براي مي‌كند ، كار ملل سازمان
.شد موضوع اين
بوميان كه روشي اين اگر مي‌كنم فكر من":مي‌گويد وي
اين تمام نمي‌شد رعايت مي‌بستند بكار هندوراس سرخپوست
آن از.مي‌گرديد نابود آنها محصولات و شده شسته تپه‌ها
ترويج را روش اين ديگر كشاورزي مهندس يك و او هنگام
كشاورزان.مي‌نامند "وايل كتزوم" را روش اين.داده‌اند
كه درختاني لابلاي از كه خورشيدي نور درمي‌يابند اكنون
براي مي‌رسد ذرتها به مي‌زنند را آنها شاخه‌هاي سال هر
.نمي‌كنند قطع ديگر را درختان بنابراين.است كافي آنها
و مي‌پوسد خاك در قديمي ذرتهاي بقاياي و درختان برگهاي
.نيست زدن شخم و درختان سوزاندن به نيازي ديگر
نباريده باران اينجا است ماه از 3 بيش":مي‌گويد كارلوس
مانده باقي خاك در زيادي رطوبت مي‌بينيد كه طور همان است
.است
خشكسالي كه هنگامياست روش اين بزرگ مزاياي از يكي اين
كه وقتي اما.مي‌دارد نگه خود در را رطوبت خاك مي‌شود ،
،"ميچ" توفان زمان مانند مي‌بارد ، حد از زياده باران
".مي‌كند عمل بزرگ اسفنج يك مانند خاك آنگاه
روش اين با كه هست "پرهيليو" نام به كشاورزي اينجا در
.مي‌برد خوبي سود خود محصولات از وي.مي‌كارد را خود زمين
نيز را خانواده‌اش غذاي و هيزم دام ، خوراك وي ، ضمن در
زيرا شده بهتر زندگي":مي‌گويد "پرهيليو".مي‌كند تامين
فقرزده منطقه اين تمام پيشتر.است شده بيشتر ما محصول
با اما.بودند گرسنه مردم برداشت ، از پيش ماههاي در.بود
را درختان وقتي.كرده‌ايم احياء را زمين ما جديد روش
بعد ، اما.است كارساز و خوب اول سال براي فقط مي‌سوزانيد
اين تمام در ".مي‌ريزد رودخانه به و شده شسته خاك تمام
ظاهر دوباره لخت شيبدار زمينهاي روي درختان منطقه
.برمي‌گردند حيات‌وحش و حشرات گلها ، .مي‌شوند
روش اين موفقيتاست فراوان غذايي مواد همه ، از مهم‌تر
نيكلاس" نام به ديگر كشاورز يك.مي‌گردد دهان به دهان
مي‌گويد اما مي‌دهد شرح كامل طور به را روش اين "ماهيا
از را آن فكر فقطاست نديده باره اين در فني آموزش هرگز
.است دريافته خودش را بقيه و شنيده همسايه يك
اينجا دراست هندوراس مناطق منزوي‌ترين از يكي اينجا
در خود جنگ آخرين در "لنكا" قبيله سرخپوستان كه بود
اين كه است اين‌رو از.كردند مقاومت اسپانيايي‌ها برابر
.است مانده زنده هنوز كشاورزي روش
ديگر جاهاي در را آن مي‌خواهند ديگران و جهاني بانك حالا
توانست خواهد "احتمالا سرخپوستان ميراث.دهند رواج
.بخشد نجات موقع به خرابي‌ها و سيلابها از را هندوراس
براي آفريقايي كشور پيمان 5
جنگلها حفظ
منطقه برابر دو مساحتي سال هر :خارجي رسانه‌هاي واحد
آفريقا در كنگو ناحيه استوايي جنگلهاي از انگليس ، "ويلز"
.مي‌شود نابود
هم دست به دست منطقه اين كشور نخستين‌بار ، 5 براي حالا ،
را جهان استوايي بزرگ جنگل دومين كنند سعي تا داده‌اند
.بخشند نجات نابودي از
آفريقا غرب در كنگو منطقه سي ، .بي.بي تلويزيون گزارش به
اين امااست جهان استوايي جنگلهاي چهارم يك شامل
مساحت برابر دو كه سال در هكتار ميليون آهنگ 4 با جنگلها
.مي‌رود دست از است "ويلز"
و كشاورزي ، آن ، چوب خاطر به را جنگلها اين درختان
.مي‌كنند قطع معادن استخراج
هكتار ميليون گرفته‌اند 6 تصميم منطقه اين كشور اكنون 5
.كنند حفظ نابودي خطر از را جنگلها اين از
رهبران با تا كرد پرواز منطقه اين به "ادينبورو دوك"
جمهوري و گابن ، استوايي ، گينه برازاويل ، كنگو كامرون ،
"اونداي يا اعلاميه" رهبران اين.كند ديدار مركزي آفريقاي
.كردند امضاء را
را مهمي سابقه اما است كوچك "نسبتا شده حفاظت منطقه
.مي‌كند پايه‌گذاري
يك از قطره‌اي اين نظر يك از":مي‌گويد كارشناس يك
تقويت‌كننده فرايندي به‌عنوان را آن ما اما.درياست
بايد بدهد ، روي بزرگ فاجعه‌اي اين‌كه از پيش.مي‌دانيم
".است افتاده اتفاق تغييراتي دهيم نشان
جنگل از آنان مي‌شود سبب كه است محلي مردم فقر
حيات‌وحش آنها زيرا.نمايند بي‌رويه و غلط بهره‌برداري
مزرعه‌داري و كشاورزي براي را جنگل و كرده شكار را آن
ندارند خوردن و سدجوع براي چيزي كه مردميميكنند تخريب
.نمي‌دهند زيست محيط حفظ به اهميتي
كه برسيم جايي به ما اگر":مي‌گويد محلي كارشناس يك
بتواند هركسي يعني.باشيم داشته را خود معيشت حداقل
ما سپس.باشد داشته خانه‌اي بتواند هركسي و كند ، سدجوع
".كنيم فكر زيست محيط حفظ به مي‌توانيم
از محافظت مي‌تواند نيز كنگو منطقه در سياسي عدم‌ثبات
مشكل است كشور اين 5 ميان مرز در كه را شده ذكر نواحي
تبليغ آن درباره كه "اونداي يا اعلاميه" امضاي اماسازد
قول به كه كند وادار را كشورها اين شايد است ، شده زياد
.بمانند وفادار خود
پرندگاني براي مرگ ، در فرود
مي‌روند بنگلادش به كه
پرنده هزار صدها سال هر :همشهري خارجي رسانه‌هاي واحد
زمستان تا مي‌كنند طي زمين دور را طولاني مسافتهاي مهاجر
گونه حدود 10 آنها ، ميان در.بگذرانند بنگلادش در را
حيات كارشناسان اما.دارند وجود نابودي ، خطر در يا كمياب
طعمه پرندگان اين از نيمي "تقريبا:مي‌گويند وحش
.مي‌شوند قانوني غير شكارچيان
مهاجر آبي پرندگان اين سي ، .بي.بي تلويزيون گزارش به
مناطق سرد زمستان از تا مي‌كنند پرواز كيلومتر هزاران
منطقه اين به كمياب اردكهاي نوعي.يابند نجات شمالي
اينجا در اما است ، نابودي خطر در آنها نسل كه مي‌آيند
مرغهاي گونه حدود 10 ميان در پرندگان اين.مي‌شوند شكار
زمستان ماههاي كه هستند ، انقراض حال در (Waterfowl) آبي
كشور دست دور منطقه اين در.مي‌گذرانند بنگلادش در را
از.دارد وجود محدود خيلي انساني جوامع و كم جاده‌هاي
ماهيهاي.نمي‌زند برهم چيزي را پرندگان آرامش اين‌رو
پرندگان براي كه هستند شفاف و پاكيزه آبهاي در زيادي
شمار اينها ، همه باميكنند تامين را فراواني غذاي منبع
محلي كارشناس يك.مي‌يابد كاهش سال هر مهاجر پرندگان
ما كشور در مهاجر پرندگان براي "واقعا":مي‌گويد
آن طي كه داديم انجام بررسي يك ما.دارد وجود مساله‌اي
شكار زمستان فصل هر در آبي مرغهاي درصد دريافتيم50
اينجا به ديگر كشورهاي از پرنده هزار اگر 60.مي‌شوند
نابود شكارچيان دست به آنها از قطعه هزار بيايند ، 30
".مي‌شوند
باقي آنها از قطعه تنها 500 كه است ماهيخوار مرغ نوعي
براي هيماليا از زمستان در آنها چهارم سه.است مانده
آنها از يكي.مي‌آيند اينجا به ولد و زاد و استراحت
.دارد عهده به را آشيانه در شده گذاشته تخمهاي نگهباني
"سياه گردن لك‌لك" يك.گرفت ماهي يك الان همين او جفت
زيرا شد جدا خود فوج از پيش سال كه هست اينجا در كمياب
آن از و بستند را او زخم محلي مردمان.بود شده زخمي
نتواند كه چيده‌اند را آن پرهاي حالا.كردند نگهداري
اين اخير ، سال در 5:مي‌گويند بوميان زيرا كند ، پرواز
كه است سياه گردن لك‌لك‌هاي خيل آن بازمانده تنها
.ديده‌اند
اينجا.است افزايش حال در مهاجر پرندگان جان تهديد اما
بازارخوبي و است فقير كشور اين مناطق فقيرترين از يكي
به تنها هم اوقات گاهي.دارد وجود مهاجر آبي مرغهاي براي
و ني چوبهاي از شكارچيان.مي‌شوند شكار غذا عنوان
شده ساخته محكم و نامريي "تقريبا تورهاي از كه دامهايي
گرفتار نشدني ديده تورهاي در پرندگان.مي‌كنند استفاده
اينجا در مهاجر پرنده نوع هر انداختن دام بهميشوند
دور منطقه اين در قانون اين اجراي اما است ، قانوني غير
دامها اين در اغلب كمياب اردكهاي.است مشكل بسيار دست
.مي‌افتند
در مي‌افتند دام به اين‌طور كه پرندگان از بسياري
مراجعه او به كه فروشي پرندهميشوند عرضه خيابانها
دهد نشان ما به را خود پرنده‌هاي بود خوشحال ابتدا كرديم
اما.است خطر در نسلش كه را قرمز كاكل مرغ نوعي ويژه به
گذاشت فرار به پا مي‌شود فيلمبرداري او از ديد كه هنگامي
:مي‌گويد محلي كارشناس همان.كرد رها را پرندگان قفس و
را فراواني آبي مرغهاي شكار كه برداشته‌ايم فيلمهايي ما"
.مي‌دهد نشان دامها انواع و تله تور ، با
.است هزار چند تنها گونه‌ها اين از برخي جهاني جمعيت
نسلشان اندازند ، دام به را آنها فصل هر اگر بنابراين
".مي‌شود تهديد
تهديدي بنگلادش در پرندگان شكار:مي‌گويند پرنده‌شناسان
طي آنها از بسياري زيرا.است جهان مهاجر مرغان براي
زيست محيط طرفداران.مي‌كنند عبور بنگلادش از مهاجرتشان
براي تهديدي مي‌تواند هم ماهيها حد از بيش صيد مي‌گويند
.باشد پرندگان اين
.مي‌كنند كار بازرگانان براي "باتا كوي" ناحيه ماهيگيران
اما مي‌كنند سعي پرندگان نجات براي بنگلادشي مقامهاي
از بيش گونه‌ها برخي نشود اقدام زود اگركنند عجله بايد
زيبايي بشر بعد نسلهاي و ماند ، نخواهند زنده ديگر سال 15
.ديد نخواهند را آبي مرغهاي اين مهاجرت
|
