|
|
ملي -ديني هنري ;تعزيه
همايوني صادق با وگو گفت در - ايران در تغزيه (بخش واپسين) درباره همايوني صادق با گفتگو بخش نخستين در:جستارگشايي اين ديني و تاريخي خاستگاههاي شكلگيري ، روند تعزيه ، و اجتماعي اوضاع با همگام آن تحول آنگاه و موسيقايي درام درباره گفتگو اين پاياني بخش در.پرداختهشد ايران سياسي شما توجه.است شده بحث ديني -ملي هنر اين ديگر سويههاي .مينماييم جلب مطلب اين به را گرامي خوانندگان معارف گروه شما علياكبر يا قاسم تعزيه مانند تعزيههايي در در كه سنتهايي از توجه قابل و دقيق بسيار نشانههاي است رايج و باب ايران كشور در عروسي و عقد مراسم مراسم يا حجلهبندان يا حنابندان "مثلا ميبينيد غيره و طلبيدن بودي حلال يا قرآن زير از عبور و خداحافظي با آنچنان زمين ايران مردم جز كشوري هيچ ديگر طرف ، از به مرگ تا تولد زمان از كه نيستند وابسته و پيوسته شعر از ;باشد درآميخته ذهنشان محلي اشعار گوناگون انواع ازدواج و عقد و شادخواري و شادماني ترانههاي و لالايي و روزگار حديث و درددل و رنج و كار ترانههاي تا گرفته نقاط از بسياري در مرگ از پس كه سوگسراييهايي بالاخره سخن آن از كه موسيقي همچنين و ميگيرد انجام زنان بوسيله نمادين گاه و تخيلي گاه و واقعي ابزار از استفاده و رفت خميرمايههاي و طرف يك از مذهبي مواد غناي برتر همه از و به ابتدا ايران در تعزيه گذشته آن از.ديگر سوي از هنري و شده شروع عزاداريها از بلكه است نيامده وجود به ساكن در و رسيده سينهزني و دستهگرداني به بعد روضهخواني گوناگون ابزار از استفاده با شبيهگرداني و دستهگرداني و صلح پيام گاه و هستند خونريزي و ستم و جنگ سمبل كه آلودي سينهخون كبوترهاي نظير دربردارند را مهر و آشتي در كه آمده ، بوجود تعزيه بعد ميشوند داده پرواز كه درآميخته بهم نثر و شعر ساده گفتگوهاي اوليه تعزيههاي كوشش و حكام حمايت با بعد و پيموده كمال راه باز كه بوده روزگار مردان صاحب و ذوقان صاحب و صاحبدلان تلاشهاي و بر شورانگيز حماسهاي چون كه بدانجا تا پيموده تكامل راه كوچكترين در.است كرده جلوهگري ديار اين ملي هنر تارك تاثيرات و نمود و ياد ميتوانيد ايران روستاي و بخش مصاريع از بسياري ميتوانيد هنوز.ببينيد هنوز را تعزيه همه از است درآمده ضربالمثل صورت به كه را تعزيه اشعار .بشنويد جا همه و كس با ديگري منطقه در نميتواند نمودي چنين كه است مسلم همه از و هنري و ذوقي و مذهبي و اقليمي ويژگيهاي چنين گريخته جسته ولي باشد داشته وجود فرهنگي قوي پيشينه برتر ديده كشورها از بعضي در آن از جلوههايي و آن از آثاري مذهب شيعه مسلمان مردم بين هندوستان در.ميشود نام آن از آنها كه تعزيهاي ولي دارد وجود تعزيهگرداني شانهها بر كه.سيدالشهداست حضرت قبر بازآفريني ميبرند ، ساخته قبرگونه آن و ميشود حمل محرم ماه سينهزنيهاي در در تعزيهها.ميگويند تعزيه را حمل قابل شده پرداخته و نحوه و تزئينات و اندازه و شكل نظر از هند مختلف نقاط چون مختلفي شهرهاي تعزيههاي كه طوري به متفاوتند ساخت تعزيههاي.داد تشخيص ميتوان را حيدرآباد يا لكنهو در ثابت بهصورت كه گونه ضريح دارند وجود نيز ديگري ضريحهايي كه است اين جالب.ميشوند نگهداري امامزادهها نگهداري ثابت بهصورت كه آنهايي سواي دارند نام تعزيه كه پس ميگيرند ، قرار توجه مورد ساله هر مراسم در و ميشوند .ميشوند سپرده خاك به اربعين روز يعني مراسم پايان از زمان در و ايران طرف از "قطعا مراسم اين و تعزيه اين وجود قبيلهاي هنوز چنانكه است كرده رسوخ آنجا به صفويه سخن درباري فارسي زبان با كه قزلباش نام با دارد بعضي در كه ميكردند نقل هنري مرتضي دكتر آقاي.ميگويند مسلمانان وسيله كه كردهاند مشاهده آفريقايي كشورهاي از به البته فارسي زبان به هم آن ميشود تعزيهخواني شيعه فقط كه گونهاي به بلكه ايراني تعزيههاي كمال و صورت .بردارند در حركت و نمايش با درآميخته نحوي به را عزاداري در كه ميشود ساخته مقبرههايي نيز پاكستان در خاك به مراسم پايان در و ميكنند حمل خود با عزاداريها ايراني خاص جلوه دو هند در كه اين جالب.ميشوند سپرده متجلي بيش و كم عاشورا عزاداري يكي و نوروزي مراسم يكي .است است؟ كرده جلب را نظرتان چيزي چه تعزيه زبان درباره * چه داراي و شد پرداخته چگونه تعزيه قالب در شعر زبان است؟ ويژگيهايي پاسخها و پرسش همه. است شعري "كاملا زبان تعزيه زبان - اين كه كرد اضافه بايد را اين ولي ميگيرد ، صورت شعر با قدرت و قوام و ورزيدگيها و اصالتها از گاه شعري زبان نظر از را آنها بخواهيم اگر و نيستند برخوردار كافي هنري نقائص است ممكن دهيم قرار مطالعه و بررسي مورد شعري و عامهپسند ساده ، است زباني چه ببينيم آن در فراواني و منظور و هدف القاء فكر به بيشتر كه است زباني و روان نيستند يكدست تعزيهها اشعار.است شنونده به خويش غايت يكي است لحاظ دو از مرادم نيستند يكدست ميگويم اينكه تعزيههاي متن ديگر و آخر به تا اول از تعزيه يك متن گاه كه است اين ، علتش مقايسه و بررسي مقام در گوناگون سود نيز ديگران اشعار از تعزيه پرداخت در تعزيهپردازان را فردوسي يا حافظ يا سعدي اشعار گاه شما جستهاند ، بشنويد تعزيهخوانان زبان از تعزيه يك متن در ميتوانيد شعرايي كه بنام تعزيهسرايان از تن چند جز اينكه ديگر و قريحه و ذوق از آنان از بسياري بودهاند توانا يك پرداخت براي گاه نبودهاند ، برخوردار فوقالعاده ميجستهاند سود مشهور شعراي از بسياري اشعار از تعزيه و تعزيهسازان كه كرد كتمان نبايد را اين البته راسخ و پاك اعتقادات و مذهبي كامل غناي از تعزيهپردازان هنگام به اتفاقشان به قريب اكثر.بودهاند بهرهور ديني چشمهاي و وضو با تعزيه اشعار تلفيق يا پرداختن يا سرودن .ميرساندند پايان به و كرده آغاز را كار گريان تنها و است نزديك بسيار محاوره زبان با تعزيه شعري زبان صورت از را آن كه است تعزيه خواننده صداي و نوا و آهنگ و جذابيت آن به و درميآورد نمايشي صورت به محاورهاي قوي چنان گاه زبان اين.ميبخشد خاص توانايي و حال و نميدانند را فارسي كه كساني و بيگانگان حتي كه ميشود .ميدهد قرار تاثير تحت "شديدا ندارند آشنايي آن رموز به تحت و ببيند را تعزيهخواني كه است نبوده سياحي هيچ ورق كه را سفرنامهاي هر نگيرد قرار گونهاي به آن تاثير آن از آساني به باشد ديده را تعزيه نويسنده اگر بزنيد خود گرفتن قرار تاثير تحت حيرتانگيزي نحو به و نگذشته .است كرده مطرح را و خير؟ يا است بوده غربي تئاتر تاثير تحت تعزيه آيا * يا ميخورد چشم به آن در تاثيرات اين از جلوههايي آيا بازگشت از پس كه دارند عقيده بسياري ، چون نه شد صادر تعزيه برگزاري فرنگامر سفر از ناصرالدينشاه مذهبي نمايشهاي از سفرا از بعضي كريمخان زمان در يا و شد ايجاد تعزيه آن تاثير تحت در و بردند نام اروپايي ميدانيد ايراني و آئيني و مذهبي هنري را تعزيه شما آيا داريد؟ آن از ديگري تصور يا اگر.است خالص و صرف ايران در مذهبي ملي ، هنري تعزيه - اعصار و قرون طي در آن تكامل و تحول زمان و دوره به و است رفته پيش تعزيه قدم به قدم كه ميبينيم بنگريم ، بود شده ايجاد آن در نادرشاه زمان در كه وقفهاي از بعد آرامش و آسايش دوره وي دوره كه زند كريمخان حمايت با علاقه و عشق نمودها و هنرها همه به كريمخان و بوده موجب به و كرده باز خود براي پايي جاي ميداشته ابراز به تعزيهها در شيراز مردم است ، دسترس در كه نوشتههايي او ياد و ميگريستند و ميكردند مويه زند لطفعليخان ياد آشامي خون و جبار ستمگر كه حالي در.ميداشتند گرامي را البته.داشت دست در را قدرت آغامحمدخان چون بود تعزيهخواني برپايي براي بزرگي مشوق ناصرالدينشاه و تعزيهگردانان خلاقيت و ابتكار و ذوق اين ولي اعتلاء و اوج آن به كه بود تعزيهپردازان و تعزيهخوانان از ناصرالدينشاه زمان دولت تكيه تعزيههاي در.بخشيد بهترين اشياء ، قيمتترين گران پارچهها ، زيباترين و طلا شمشيرهاي گاه و جنگ ابزار باارزشترين لباسها ، به ارتباطي شكوفايي اين ولي است ، ميشده جسته سود نقره كه بوده سال سالهاي سويي از زيرا ندارد ، غرب نمايشهاي و نام ديگر فرانسه كبير انقلاب و صنعتي انقلاب از بعد زمان آن تا ديگر سوي از نبوده مذهبي نمايشهاي از نشاني بوده نشده ترجمه غرب نمايشنامهنويسان از نمايشنامهاي نمايشنامههاي يا تمثيلات كه ترجمه نخستين چه است .رسيد طبع به قمري سال 1291 در است آخوندزاده ميرزافتحعلي سني كه روزگار آن عثماني كشورهاي در ما ديگر طرف از ايراني پرشكوه عزاداريهاي از جلوهاي حتي بودهاند مذهب شد اشاره چنانكه نيز پاكستان و هند در نميبينيم وصف اين با عراق ، در نيز و است نداشته وجود تعزيهخواني زند ، كريمخان دانست؟ غرب تاثير تحت را آن ميتوان چگونه كه داشته حساسيت آنان سفراي و خارجيان به نسبت آنقدر حرف و مينشيند پادشاهي چنين چگونه است تصور حد از خارج ميدهد؟ را آن انجام دستور "فورا و ميدهد گوش را اينان ايران بر اگر و نيرنگبازند بسيار آنها ميگويد جايي در را كسي بزرگان از و برمياندازند را اسلام شوند مسلط را هند آنها كه بوده اين هم استدلالش و نميگذارند زنده .مردانگي و زور نه فرزانگي و گرفتهاند زيركي با در كه است بوده ايراني صددرصد ملي و آئيني هنري تعزيه و غني بسيار مايههاي ميتوانيد شما آن اجراي و متن زواياي را قومي فرهنگ ويژه به و فرهنگي و اساطيري و هنري .بازيابيد و احترامآميز سخت نگاهي تعزيه به جهان بزرگ كارگردانان .پيتربروك نظير كارگرداني.دارند بهرهوري و اعتنا خور در از كداميك و تاست چند تعزيهها تعداد * است؟ آنهاشناساييپذير تعزيه" كتاب در و شناختهام من كه تعزيههايي تعداد - سه دو طي و است چاپ زير "فعلا آن دوم چاپ كه "ايران در .تاست دويست حدود در شد خواهد منتشر آينده ماه حروف ترتيب به و فهرستوار آنها يك يك مذكور كتاب در كه است منبعي تنها شايد كتاب اين و شدهاند معرفي الفبا البته و است داده قرار توجه مورد حد بدين تا را بخش اين گاه و است كامل تعزيههاي شامل تعزيه دويست اين .دارد وجود نيز گوشههايي البته.برديد نام ايران در تعزيه كتاب جديد چاپ از * زمينه در فارسي معتبر منابع از كتاب اين كه ميدانم بازتاب نيز ديگر كشورهاي از بسياري در و است تعزيه شناخت آن در تغييراتي چه جديد چاپ در شما.است داشته گستردهاي و كاستهايد؟ يا افزوده آن به نكاتي چه و دادهايد است؟ بوده چه دوم چاپ انگيزه طي در است بوده آن به بخشيدن تكامل من انگيزه است مسلم - پي در "دائما ميگذرد نخست چاپ انتشار از كه سالي ده رفته هم روي و كاستيها و نقائص رفع آن ، به بخشيدن كمال آورده فراچنگ فراواني يادداشتهاي.بودهام آن بيشتر غناي عناوين و دادم قرار استفاده مورد چاپ اين در كه بودم با را مفصل فصلهاي موارد از بسياري.افزودم آن بر جديدي خلاصه طور به ميتوانم.كردهام تفكيك هم از موضوع چند تحول سير" است ، شده افزوده آن به عناوين اين كه بگويم تكيه" ،"تعزيهخواني و فقها" ،"اروپا در مذهبي نمايشهاي زوال و رواج" ،"همجوار كشورهاي در تعزيه" ،"تعزيه دولتو و مرثيهسرايان" ،"تعزيه انواع شدن پديدار و تعزيه نوحه" ،"مراثي در تنوع رسوخ" ،"آن تطور و مرثيهسرايي و ساخت ريشه" ،"فارسي شعر و مرثيهسرايي در نو پديدهاي به "فعلا كه ديگر عناوين و "تعزيه مميزه وجه و پرداخت .ندارم خاطر زيرنويس به "زريران اياتكار" نظير متن مطالب از بسياري اسامي و تعزيهها اسامي و تعزيهها تعداد بر شده ، برده .است شده افزوده بسياري مطالب ابزار وسيله و ميشود شامل را صفحه هزار يك حدود در چاپ اين كه همانطوري.است رفته چاپ زير به شيراز نويد انتشارات و يافته انجام گيريها غلط است پايان روبه چاپ كار گفتم مورد انتشار از پس دارم اميد كه است شده تهيه فهرستها .گيرد قرار نقد و بحث پژوهشگر و نويسنده راهنماي بهترين ميتوانند هميشه نقدها دانش سر از و باشد آگاه منتقد كه شرطي به البته باشند .كند اظهارنظر فضيلت زمينه در خارجيان كوششهاي به نسبت جنابعالي ارزيابي * چيست؟ جهانيان به آن ترجمه و معرفي و شناساييتعزيه و ارزش به ما آنكه از پيش كه بپذيريم را واقعيت اين - و آنها متون نگهداري و حفظ در و ببريم پي تعزيهها اهميت آنها پاكي و اصالت جوهر از سرشار اجراي پربار نحوه و نمودها از بسياري مثل كنيم معرفي را آنها يا و بكوشيم خارجيان ما ، اقتصادي حتي و هنري و فرهنگي والاي ارزشهاي .ايستادند تامل به آن ارزشهاي برابر در و شناختند را آن فلسفهها و دينها" كتاب در گوبينو كنت آنها همه از پيش سخن ايراني تعزيههاي از بار اولين براي "مركزي آسياي در با و است داده اختصاص آن به مشبع بسيار فصلي و است گفته آنها از و ديده كه را تعزيههايي خاص جذابيت و زيبايي با را آن و است داده شرح كرده استفاده و برده لذت است كرده مقايسه قديم يونان مصيبتنامههاي و تراژديها از را آن گاه و نگاشته آنها درباره بسيار حقايقي و است آورده حساب به والاتر و برتر يوناني قديم تراژديهاي تعريف را آنها اجزاي و عوامل و تعزيهها از گوشههايي و برد ، نام ويلمس از بايد او از بعد.است كرده تحليل گاه و و آدم نظير تاريخي و اسطورهاي داستاني ، تعزيههاي از كه .است برده نام اسماعيل و هاجر و قابيل و هابيل و حوا كه است نوشته "صراحتا و ستوده را تعزيه نيز براون ادوارد چشم به اروپائي تاترهاي از اثري هيچ تعزيهها در سه و سي خوچكو الكساندر شمسي سال 1217 در.نميخورد گرد "شهادت جنگ" به موسوم دفتري در كه را ايراني تعزيه وي.كرد خريداري كمال حسينعليخان از بوده ، شده آوري پس و بوده شاه فتحعلي به متعلق ها تغزيه اين كه بود مدعي خوچكو وسيله تعزيهها اين. رسيدهاست بدستش او مرگ از چاپ به شده ، ترجمه دوژنره روبرهانزي و ديرللو شارل و و شده چاپ اقبال زهرا اهتمام به شهادت جنگ كتاب.رسيده ملي كتابخانه به ژانويه 1878 جنگ اصل كه شده داده توضيح كتاب موءلف برزين خوچكو ، از بعد.بوده شده داده پاريس دوره تعزيههاي از جالب گزارشي شمالي ايران در مسافرت را تعزيه مجلس نيز 37 پلي سرلويساست داده محمدشاه بالاتر آنها از تراژدي هيچ كه است مدعي و كرده ترجمه .ندارد وجود نمايشهاي به درخور توجهي نيز آرنولد ماتيو مانند ديگراني نام به سابق شوروي دانشمند دو.كردهاند ايران مذهبي تعزيههاي مورد در ثمربخشي كارهاي نيز كريمسكي و برتلس ايرانشناسان از كه چلكوفسكي پروفسور از.كردهاند ايراني شرقشناسي بخش رئيس نيويورك دانشگاه در و آمريكاست بنام كرد ياد بايد نيز ميباشد دانشگاه هنرآن كرسي استاد و منتشر تعزيه زمينه در را باارزشي بسيار مقالات و كتب كه مطالعات فارغالتحصيل و است لهستانيالاصل ولي است كرده و تاترشناسي و تاتر ويميباشد لندن آفريقاي و شرقي .ميكند تدريس نيويورك دانشگاه در نيز را اسلامي ادبيات بازي تعزيهها در فرنگي نقش خود و زيسته ايران در سالها تعزيه نسبتبه قابلتوجه و جالب بسيار ديدي او.است كرده شناخته هنوز تعزيه كه است معتقد و دارد آن ويژگيهاي و به تاتر بنبست از رهايي براي بايد غرب جهان و نشده درام تعزيه" كتاب.شود متوسل تعزيه مايههاي و شيوهها خارجي و ايراني نفر از 18 مقاله شامل 18 "ايران مذهبي چاپ به نيويورك دانشگاه بهوسيله كه است تعزيه درباره به را آن حاتمي آقاي كه است ايشان تاليفات از رسيده مونتسه پيه پروفسور از بايد ديگر.است برگردانده فارسي كه برد نام ايران در ايتاليا سفارت فرهنگي رايزن و كتابشناسي و كرده مورد اين در ثمربخشي كوششهاي محققين و نويسندگان از تعزيه مورد در جالبي مقالهشناسي تحرير رشته به مقالاتي نيز خود و نگاشته ايتاليايي در تاتر" نام با كتابي تونسي عزيزه محمد.درآوردهاند سفير چرولي انريكو.شد چاپ سال 1971 در كه نوشته "اسلام گرد را تعزيه هانيبال 1055 علي كمك با ايران در ايتاليا دانشمند دو كه داشته تقديم واتيكان كتابخانه به و آورده بومباچي آلسيو و روسي اتور نامهاي به ايتاليايي ديگر در كه هستند نيز بسياري البته.كردهاند فهرست را آنها مورد را تعزيه بيش و كم جهان دانشگاههاي كنار و گوشه باارزشي و سودمند مقالات و دادهاند قرار تحقيق .نوشتهاند نظير تاليفاتي داراي نيز مردم فرهنگ زمينه در شما چون * و "محلي ترانه چهارصد و يكهزار" و "سروستان مردم فرهنگ" فرهنگ ارتباط مورد در نظرتان هستيد ، "ايراني افسانههاي" يك از را دو هر آيا چيست؟ تعزيهخواني و تعزيه با عامه هستيد؟ قائل آنها بين تفاوتهايي يا ميدانيد مقوله جاي است مردم فرهنگ در تعزيه اساس و ريشه اينكه از - يك تعزيه كه است اين مساله ولي نيست ترديدي و شك هيچگونه اينگونه قضاوتي آن به نسبت بتوان كه نيست مجرد پديده تعزيه ايجاد و تركيب در متعددي عوامل زيرا.كرد شتابزده و دارند صرف مردمي مايه خمير آنها از بسياري كه موءثرند ريشههاي داراي و گرفته مايه مذهبي ريشههاي از بسياري موسيقي بالاخص و است عقيدتي و اسطورهاي و تاريخي عميق .است بهرهور ايراني درخشان و متعالي بسيار موسيقي از آن و اساس و دارد خاص فرهنگي ما موسيقي خود ميدانيد شناخته نه تاكنون اينكه از بگذريم.استوار شالودههائي به بزرگي اثر نه و شده شناسانده جهانيان به نه و شده سويي از هست هرچه ولي داشته عرضه جهاني موسيقي هنر جامعه ساسانيان دربار در اسلام از قبل ايران موسيقي به راه اعم ايراني هر دل و جان با سويي از نكيسا و باربد و دارد ديگر سويي از و دارد پيوند عشايري و روستايي و شهري از بوده مانده تعزيه در كه آهنگهايي به جز ما موسيقي بزرگان تعزيه نميتوان كه است اين.ندارند دسترسي ديگري چيز به آن با ولي دانست ايران مردمي فرهنگ نمودهاي از نمودي را پديدههاي ساير دركنار بلكه نيست بيگانه نهتنها هم در و جامعهاي هر در كه پديدههاييدارد قرار اجتماعي ولي.دارد وجود دياري هر مردم ويژه و جهان از گوشه هر ترازوئي و ديگر ديدي با بايد را اشعارش و آن هنري عناصر مشكل كمي كار كه اينجاست در و كرد ارزيابي و سنجيد ديگر .ميشود چه و بوده تعزيه نضج و گسترش و رشد موجب عواملي چه * با شما نظر به و است داشته درپي را آن اضمحلال عواملي يا داد قرار موردتوجه را آن بايد آيا كرد؟ بايد چه تعزيه از بهتر استفاده براي و چگونه؟ است آري جواب اگر و نه؟ جست؟ سود آن از بايد نحو چه به معاصر دنياي در آن در بسياري عوامل در بايد را آن تكامل و گسترش علل * دوره در ايرانيان روحي و اجتماعي وضعيت و ايران تاريخ ريشه.كرد جستجو آن قدمبهقدم بعد و آغازين حركتهاي از بهرهوري و آن بودن آئيني نمايش و تعزيه داشتن مذهبي و شعر و موسيقي نظير جامعه فرهنگي ارزشهاي و امكانات كه محيطي و آن دانستن داستانپردازي نيز و سرگرمي جنبه پناهبردن و است بوده بيداد و ستم و جور و ظلم از آكنده و برف از سرشار كوههاي در پناهگاهي چونان كه آن به مردم سادهبودن و راحت و آسان نيز و است انجماد و طوفان با مردم نزديك ارتباط و محيطي هر در آن برپايداشتن بوده آن گسترش موءثر عوامل از مذهب تاريخ و تعزيهخوانان و توسعه و ايجاد و تقويت در حكومت نقش البته كه است چنانكه خود همين هرچند.گرفت ناديده نميتوان را گسترش همه از البته و است پاشيده را آن اضمحلال بذر گفت خواهم اين كه بهتر چه و دارد سرگرمي به نياز بشر اينكه برتر جنبه كه حد بدان تا باشد هنري و مذهبي پديدهاي سرگرمي متعادلي حد از وقتي حكومت تقويت و دخالت ولي بيابد ، تقدس دوران در چنانكه داشت نخواهد مطلوب اثراتي "طبيعتا بگذرد مانند كسي طرف از آن به فوقالعاده توجه قاجاريه كه نحوي به شد آن در انحرافاتي ايجاد سبب شاه ناصرالدين هنري ذاتي مايههاي و صميمي حركات و ساده زبان از تعزيه زر زير در كه آويختند آن به زيور و زر آنقدر گرفت فاصله پا از غيرضروري گاه و غيرطبيعي آرايههاي و زيورها و خود بر بلكه ظاهر در نهتنها زيورها و زر اين كه درآمد تعزيه موضوعات و مضامين حتي.گذاشت اثر نيز تعزيه متن گرداندند ، روي آن از بسياري گرفت ، درپيش انحراف راه شد ، ديني مقدسين به اهانتهايي موجب شاد "ظاهرا تعزيههاي بدتر آن از و گرداندند روي آن از متدين مردم عامه به ارباب طبع باب را تعزيه كه ميكوشيدند تعزيهگردانان خوش را درباريان و شاه كه دهند صورت كاري.درآورند اجرا كار "مثلا.گيرند قرار بيشتر مكرمت و مرحمت مورد و آيد شاه ناصرالدين كشتهشدن درباره كه رساندند جايي به را و كارها اين با و كردند اجرا و پرداختند تعزيه نيز و موردتوجه سخت و آييني و ملي هنري كه تعزيه سبكسريها دور به خود در نهفته پيام و ذاتي اصالت از بود ريشهدار حكومت زمان در.تعزيه جز بود چيز همه كه شد چيزي و افتاد آن اجراي سياسي مسائلي براساس و شد مضمحل كلي به رضاشاه شمردند خلافي و كيفري امور از و دانستند مجازات درخور را به شهرها از و شد جمع نامساعد شرايط اثر در تعزيه بساط و گروههاي.برد پناه روستاها به بخشها از و بخشها اجرا را آن تا ميشدند شهر از دور نقاط عازم تعزيهخوان ميان از كمكم ويژگيها و هوا و حال آن حال هر به و كنند را تعزيهخواناني بايد آن به توجه و گسترش براي حال.رفت و داد قرار حمايت مورد دارند وجود شهري هر در هنوز كه تعزيهخواني و تعزيه و كرد تعزيه اجراي به تشويق را آنها به آن از نگهداري از بعد و نمود پاسداري گلشني چون را عمل گياهان و گلها مورد در كه همانگونه پرداخت آن اصلاح ميشود سنگينتر تاتر هنرمندان كار كه اينجاست و ميشود كه كشورند هنري و تاتري بزرگان و اساتيد و آنها اين و .كنند ارزيابي نو از را آن و زنند بالا همت آستين بايد در و بدهند قرار مدنظر را آن ويژگيهاي و پديدهها يك يك تعزيه هنري غناي زيرا جويند سود آنها در هنري پرداختهاي تا هنوز است چلكوفسكي پروفسور نظر كه همانطور و نيست كم درازي راه ملي و آييني نمايش اين رمزهاي و راز همه شناخت جا هر كه ميشود مشاهده وضوح به هم هنوز.است پيش در را آنجا جمعيت موج راهميافتد به تعزيهخواني خود اين كه ميكشد خود سوي به را وعام خاص و فراميگيرد هم را اين.گذشت آن از سادگي به نبايد و نيست كوچكي امر داشته قدسي و ديني جنبه كه نمايشهايي كنم اضافه بايد در يا ميدان ميان در يا تاتر صحنه روي از اعم باشند ، دراز رمزي اين و ميگيرند قرار موردتوجه مجلل سالنهاي از حيث اين از تعزيه و است نهفته آنها ذات در كه است .است بهرهور بينهايت غناي
|