منطقه شهردار خميني ، احمدي
تلاش
انگاشتن ناديده :تهران 20
بيانصافي تهران ، شهري مديريت
است
ساعات:مترو شركت عامل مدير
كرج -تهران برقي قطار كار
مييابد افزايش تدريج به
:بازنشستگي سازمان رئيس
اجتماعي تامين زمينه در ايران
است عقب تا40سال 30
مديران همراه تلفن هزار 18
شد قطع دولتي
است "اجتماع" يك هم خيابان
منطقه شهردار خميني ، احمدي
انگاشتنتلاش ناديده :تهران 20
بيانصافي تهران ، شهري مديريت
است
رهبري مقام كه درسالي:گفت منطقه 20 شهردار:شهري گروه
تخريب از بايد نهادهاند ، نام (ره)امامخميني سال آنرا
.كرد پرهيز خشونت ترويج و دلسوز مديران
عبدالرضا مهندس منطقه 20 ، شهرداري عمومي روابط گزارش به
مسجد در محرم ماه فرارسيدن بهمناسبت كه خميني احمدي
شود تلاش بايد:افزود ميگفت ، سخن شهرري (ع)امامحسين
مردم ، آحاد درميان حسيني حماسه و عاشورا فرهنگ ويژگيهاي
را معصومين ائمه رفتار و اعمال همواره و شود نهادينه
.دهيم قرار خود زندگي سرلوحه
دولت و قانون آزادي ، مردمسالاري ، مخالفان منطق وي ،
براي مردم مقدسات به تمسكجستن و دستيازيدن را خدمتگزار
به نبايد:كرد تصريح و دانسته غيرواقعي دستهبندي ، ايجاد
جامعه شاكله عناصر مقدسترين از كه اسلام و دين نام
حركتها ، اين با.بپردازيم يكديگر حذف به است اسلامي
وجوانان ميدهيم قرار دين محتواي مقابل در را دين ظاهر
مساله دچار مذهبي امور در خود تصميمگيريهاي در را
.كرد خواهيم
دشمن سوي از خطر اعلان با انقلاب رهبر:گفت خميني احمدي
بيشتر هرچه گسترش و توسعه به فرهنگي ، شبيخون قالب در
شهرداري مجموعه كه نمودند تاكيد فرهنگي امكانات و فضاها
فضاهاي توسعه و ساماندهي به خود فعاليت ابتداي از تهران
و است پرداخته سازندگي و تلاش دوران سال هشت در فرهنگي
اين گرفتن ناديده با گروهها برخي كه است انصاف دوراز اين
.بپردازند موفق مديران تخريب به فرهنگي عظيم اقدامات
و بسيجيان روحيه نبايد كه همانطور:كرد تاكيد وي
و دهيم آزار اسلامي فرهنگ از شدن دور با را ايثارگران
است ، اسلامي كيان از دفاع براي حضور به نياز كه زماني
از بايد هم همينطور كنند ، آماده دفاع براي را خود ملت
امالقراي آبرومندي براي را خود همت كه كشور سازندگان
لايق مديران به اگر تا كنيم حمايت داشتهاند مصروف اسلام
پذيرش از دادند خدمتگزاري براي مسئوليتي تصدي پيشنهاد
.نزنند سرباز مسئوليت
وعده تحقق بهعنوان شهر شوراهاي از منطقه 20 ، شهردار
در مردم شفاف مشاركت و حضور تجلي حقيقت در و رئيسجمهور
كار شروع با نمود اميدواري اظهار و كرد ياد خود سرنوشت
مديريت روند در برخودارند ، مردمي قوي حمايت از كه شوراها
.شود برداشته موءثرتري گامهاي سازندگي و شهري
ساعات:مترو شركت عامل مدير
كرج -تهران برقي قطار كار
مييابد افزايش تدريج
به
برقي قطارهاي نكردن كار مترو ، شركت مديرعامل:شهري گروه
مسالهاي حاضر ، درحال را ظرفيت حداكثر با كرج -تهران
ساعات پوشش با تدريج به:افزود حال عين ودر خواند طبيعي
اتوبوسراني مسيرهاي گسترش همچنين و وبعدازظهر صبح پيك
از بيشتري مسافرين كرج ، و تهران در ايستگاهها به منتهي
.كرد خواهند استفاده سامانه اين
:گفت ما خبرنگار با مصاحبه در ديروز هاشمي ، محسن مهندس
مسيرهاي راهاندازي براي بينالمللي استانداردهاي براساس
نخست ، گزينه كه دارد وجود گزينه دو ريلي ، جديد حملونقل
حداقل مدت به مسافر بدون قطارها حركت و سيستم راهاندازي
دوم ، گزينه و ظرفيت حداكثر با رسمي مسافرگيري سپس و ماه 6
افزايش با ولي مسافر با قطارها حركت و سيستم راهاندازي
ماه مدت 6 طي نهايي ظرفيت به رسيدن و كار ساعت تدريجي
.است
سريعتر چه هر راهاندازي انگيزه با مترو شركت:گفت وي
و كرد انتخاب را دوم گزينه شركت ، پروژههاي از يكي
اسفند در روزانه كار ساعت با 3 دقيق ، برنامه يك براساس
ساعت به 8 ماه 78 فروردين در و راآغاز خود كار ماه 77
به 10 ، 13 ، بعد ماههاي در ترتيب به كه رساند روز در كار
خود كاري ساعت حداكثر به ماه درشهريور و ساعت و 16 14
.رسيد خواهد (شب تا 11 صبح از 5) روز در ساعت يعني 18
ساعت افزايش تناسب بعدبه ماههاي در:گفت هاشمي مهندس
به منتهي اتوبوسراني مسيرهاي شمار قطارها ، كاركرد
اين تذكر.يافت خواهد نيزافزايش كرج و تهران ايستگاههاي
در مسافر انبوه نقل و حمل اصلي شريان كه است ضروري نكته
وظيفه موارد اغلب در اتوبوسراني و است شهر اصلي مسيرهاي
و مترو ايستگاههاي از دور مناطق از مسافرين جمعآوري
.هستند عهدهدار را مترو ايستگاههاي به مسافرين رساندن
سازمانهاي با شده انجام هماهنگيهاي با وي گفته به
از جاري ماه ارديبهشت ابتداي از كرج ، و تهران اتوبوسراني
در شمشيري و انقلاب عصر ، ولي صادقيه ، آزادي ، ميدان مبدا
به مسافرين كرج ، درشهر مختلف مسير هفت از و تهران
ميشوند منتقل بالعكس و كرج و تهران در مترو ايستگاههاي
هزينه برقي ، قطار به آسان دسترسي ضمن ترتيب اين به كه
.يافت خواهد كاهش نيز آمدشان و رفت
مسئولين گفته به:مينويسد خبر اين ادامه در ما خبرنگار
برقي قطار شده ، زمانبندي برنامه يك براساس تهران ، متروي
با جاري سال زمستان در بالعكس و كرج -تهران سريعالسير
صبح ازساعت 5 روزه كارهمه ساعت و 18 دقيقه فاصله 20 سر
در و كرد خواهد جابهجا را مسافرين دقيقه ساعت 20/15 تا
فاصله 45 باسر قطارها اين حركت جاري سال ماه شهريور
شب تا 23 صبح ساعت 5 از روزه همه كار ، ساعت و 18 دقيقه
افزون است درصدد تهران متروي شركت است گفتنيبود خواهد
و كرج -تهران سريعالسير برقي قطار كار ساعت افزايش بر
ميدان -آزادي ميدان درحدفاصل تهران متروي خط بالعكس ،
.كند راهاندازي زودي به را خميني امام
:بازنشستگي سازمان رئيس
اجتماعي تامين زمينه در ايران
است عقب تا40سال
30
تامين درمقوله ايران:گفت كشور بازنشستگي سازمان رئيس
.است عقب ديگر كشورهاي از تا40سال اجتماعي 30
استان مسئولان و مديران درجمع ديروز ثابت عبدالحسين سيد
يك دنيا در خود عمر60ساله در اجتماعي تامين:افزود بوشهر
هم و پرداختهاند آن كشورهابه اكثر كه بوده فراگير بحث
توجهشده ، اجتماعي تامين به بيشتر كه كشورهايي در اكنون
.هستند برخوردار بهتري رفاه و زندگي از مردم
پوشش زير ايران جمعيت درصد تا40 فقط 35 اينك هم:گفت وي
كشورهاي در ميزان اين كه دارند اجتماعيقرار تامين
.است درصد پيشرفته 80
بازنشستگي سازمان تشكيل كهاز سال درطول 23:گفت ثابت
بههمين:افزود وي. است شده آن فاحشيبه ظلم ميگذرد ،
به قادر كه است طوري سازمان اين وضعيت اينك دليل
.نيست بازنشستگان به مناسب سرويسدهي
مطالباتاين پرداخت عدم كشور بازنشستگي سازمان رئيس
دراين عمده مشكلات از را دستگاههايدولتي توسط سازمان
سازمان مطالباتاين اصل اكنون هم:افزود و كرد زمينهذكر
.است ريال ميليارد و 500 هزار سه دولت ، از
مديران همراه تلفن هزار 18
شد قطع دولتي
هزار 18 گفت تلفن و تلگراف و پست وزير:شهري گروه
ازديروز كشور اجرايي دستگاههاي مديران همراه تلفن شماره
.شد قطع
:افزود شهركرد در خبرنگاران جمع در عارف رضا محمد
و مديران همراه تلفنهاي ، اسلامي شوراي مجلس طبقمصوبه
: گفت وي.شد خواهد واگذار بهمردم دولتي دستگاههاي
اين مشمول كه هستند آن مدعي دولتي شركتهاي از برخي
وي.ميباشد بررسي دست در مساله اين و قانوننيستند
اصلي جادههاي از كيلومتر و 500 هزار پنج امسال: افزود
عارف گفته به.گرفت خواهد قرار همراه تلفن تحتپوشش كشور
زير امسال كشور روستاي و 300 هزار چهار همچنين ،
.ميگيرد قرار تلفني پوششارتباط
است "اجتماع" يك هم خيابان
پياده عابران و رانندگان رواني مسائل بررسي
از ميخواهند همه خيابان در كه است پيچيدهاي الگوي اين *
!سازند آن شبيه را خود حال عين در و شده غافل جمع
در دقيقه كدام 15 هر ميليوني جمعيت 8/6 چنانچه 4/1 *
مجموع در باشند داشته شده تلف وقت روزانهشان سفرهاي
.ميرود هدر به روز در سال يا 48 ساعت 425000
درآمد درصد حدود 2 سالانه جهاني بهداشت سازمان آمار طبق *
به مربوط هزينههاي صرف توسعه حال در كشورهاي ملي سرانه
.ميشود ترافيك و تصادفات از ناشي مالي خسارات
براي روستا به نسبت بيشتري امكانات شهري زندگي اگرچه
و بيرويه رشد دليل به اما است آورده فراهم شهرنشينان
بيشمار آلودگيهاي شهري ، جامعه با اتومبيل نامتناسب
طولاني توقفهاي و سنگين ترافيك از ناشي زيستمحيطي
تهديد جدي طور به و محاصره را شهرنشين انسان شهر ، معابر
.ميكند
معضل و مشكل كه برسد ذهن به طور اين امر بدو در است ممكن
بدانيم ، چندميليوني و بزرگ شهرهاي خاص فقط را ترافيك
و مختل ترافيك با اما جمعيت كم و كوچك شهرهاي وجود ليكن
به مشكلي كه شهرهايي كلان مشاهده طور همين و نابسامان
فراواني به را تقصير تمام ميشود سبب ندارند نام اين
.نبنديم جمعيت
باعث عابر يا راننده عنوان به كه شهرها كلان انبوه جمعيت
تابع و متاثر خود ميشود مرور و عبور فزاينده افزايش
و مستقيم تاثيرات اين كه هست محيطي اوضاع و شرايط يكسري
به بياعتنايي و اجتماعي ناهنجاريهاي صورت به غيرمستقيم
.ميگردد ظاهر مرور و عبور جريان در يكديگر حقوق
اتومبيل معلومي تعداد تردد براي كه خياباني "مسلما
مرور و عبور امكان راحتي به است شده ساخته و طرحريزي
طور همين داد ، نخواهد را خودرو تعداد آن از بيش
را امروز عابرين تعداد گنجايش پيش سال ده پيادهروهاي
.هم پاركينگها و پلها اتوبوسها ، تاكسيها ، .نميدهند
و راهنمايي ماموران وجود و مانع و جامع قوانين شدن متحول
برقراري براي حاضر عصر منش و اخلاق با متناسب رانندگي
.كرد فراموش نبايد نيز را تنش بدون و سالم ترافيك
و مهمتر ماشين ، و وسايل از استفاده فرهنگ ميگويند اينكه
همين به اشاره هست تكنولوژي و امكانات خود از اوليتر
.دارد منظور
گونه هيچ بدون امروز ، شيك و اتوماتيك تمام ماشينهاي
آزادانه كامل ، و وسيع "نسبتا بزرگراههاي در ملاحظهاي
ممنوع ورود نميكنند ، رعايت را تقدم حق ميدهند ، ويراژ
گل پاشيدن با و ميكنند پارك خواستند كه كجا هر ميروند ،
خيابان كنار مردم آزار و اذيت موجب باران و برف لاي و
تعداد در واحد شركت اتوبوسهاي اينكه عليرغم يا و ميشوند
حال اين با داشتهاند چشمگيري پيشرفت مدل ، نمونه و
متوليان رفتار در هنوز قبلي نارساييهاي و بينظميها
پياده عابر يا و ميخورد چشم به مسافر و راننده و امور
را عابر پل از استفاده زحمت باشد ، داشته مفري چنانچه كه
...يا و نميدهد خود به
تصادفات از ناشي مرگومير ميزان است شده سبب اوضاع همين
كشورهاي از بيشتر برابر ده نيافته توسعه كشورهاي در
ده هر در تصادف بين 7040 چيزي يعني.باشد يافته توسعه
و مرگ ميزان اينكه مقايسهاي طور به و نقليه وسيله هزار
برابر چهار و لندن و استكهلم برابر ده تهران تصادفات مير
.است بوده استانبول و پاريس از بيشتر
درآمد درصد حدود 2 سالانه جهاني بهداشت سازمان آمار طبق
به مربوط هزينههاي صرف توسعه حال در كشورهاي ملي سرانه
.ميشود ترافيك و تصادفات از ناشي مالي خسارات
انجام سال 1359 قيمتهاي شاخص اساس بر كه ديگري برآورد
خيابانهاي در وقت اتلاف هزينههاي ميدهد نشان گرفته
احتساب 30 با و زمان آن روزانه سفر ميليون طي 5 تهران
براي انتظار راهبندان ، مختلف اشكال در وقت اتلاف دقيقه
ريال غيره 000/000/500 و تاكسي و اتوبوس به شدن سوار
ساعت هر ريالي معادل حداقل ريال ازاء 200 به) است بوده
.(كار
در تهراني خانوارهاي نقل و حمل هزينههاي جدول به نگاهي
درجه در كه يابنده رشد روند چگونگي اول برنامه سال پنج
.ميسازد مشخص را ميباشد ترافيك نابساماني از ناشي اول
روزانه سفرهاي كه جديد ارقام و آمار به توجه با حال
نشان ميليوني جمعيت 8/6 براي ميليون را 1/10 تهران
لحاظ به را سال 59 وقت اتلاف دقيقه چنانچه 30 و ميدهد
حمل امكانات گسترش و بزرگراهها و خيابانها تعريض و احداث
ساعت هر ريالي معادل و دهيم تقليل دقيقه به 15 نقلي و
در ريال حداقل 1000 قيمتها تورمي افزايش دليل رابه كار
اتلاف اضافي هزينه تومان ميليون روزانه 252 بگيريم نظر
روحي -جسمي ضايعات اثرات اينكه ضمن شدهايم متحمل را وقت
مراتب به خساراتي ترافيك سيستم غيرمنطقي حركت از ناشي
.داشت خواهد دنبال به جبرانناپذير و سنگينتر
كدام 15 هر ميليوني جمعيت 8/6 چنانچه 4/1 ديگر طرف از
در باشند داشته شده تلف وقت روزانهشان سفرهاي در دقيقه
.ميرود هدر به روز در سال يا 48 ساعت مجموع 425000
ميتوان كارها چه نيرو و زمان و پول ميزان اين با براستي
.داد انجام
موضوع بررسي رويكردهاي
(متقابل كنش و كنش) اجتماعي متقابل روابط -الف
متقابل روابط از شبكهاي چيز هر از قبل اجتماعي نظام يك
هم به را زيادي عوامل و گروههاست ميان و افراد ميان
را عنصر سه اجتماعي متقابل روابط.ميدهد پيوند
.دربرميگيرد
از عابر مانند معيني عامل:عاملها ميان انتظارات اول
ميشود گرفته نظر در راننده اينجا در كه ديگر عامل
از عبور هنگام مانند مشترك موقعيت يك در كه دارد انتظار
همان در كند ، رفتار مقرر نحو به پياده عابر خط محدوده
راننده موقعيت ، همين با رابطه در كه ميداند عابر حال
دارد انتظار راننده مثال عنوان به دارد ، انتظاراتي نيز
چراغ به توجه با "لزوما خطكشي محدوده از عبور براي عابر
.كند تنظيم را خود آمد و رفت راهنما
عاملها رفتار براي كه هنجارهايي و ارزشها از دوم
متقابل انتظارات واقع در دارد ، وجود (عابرين و رانندگان)
به توجه با.ميباشد ارزشها و هنجارها همين وجود بر متكي
يكديگر كننده كنترل هنجارهاي از عابر و راننده كه شناختي
مشترك موقعيتهاي در را همديگر رفتار ميتوانند دارند ،
.نمايند پيشبيني
در راننده و عابر كه تنبيهي و پاداش يا اجرايي ضمانت سوم
مطابق.شد خواهد نصيبشان متقابل انتظار برآوردن عدم صورت
تاكيد افراد بين متقابل كنش بر كه اجتماعي يادگيري نظريه
اساس بر محيط با آمدن كنار براي فرد آن طي و دارد
به ويا است شخصي مستقيم تجربه يا كه رفتاري الگوهاي
خود رفتار فرد است شده تجربه ديگران رفتار مشاهده واسطه
تعيينكننده حدودي تا رفتار اين مينمايد ، تنظيم را
رفتار تكرار بر خود نوبه به كه ميباشد تنبيهي و پاداش
سرانجام فرد تشخيص ، قوه به توجه با.ميگذارد اثر
انتخاب دادن انجام براي را موفقيتآميز رفتاري الگوهاي
.ميكند
مرور و عبور قوانين از بارها كه رانندهاي يا عابر شخص
قرار قانون عتاب مورد هيچگونه و ورزيده تخلف مربوطه
هدايتي و غيركنترلي اوضاع در كه آن ويژه به است نگرفته
در علت به كند پيروي مربوطه ضوابط از بخواهد فرد چنانچه
او نوبت زوديها اين به كه است پرمعلوم بودن اقليت
با همرنگي قاعده نفوذ بر علاوه اين بنابر.شد نخواهد
وجود نيز اعمال در دروني توجيه نوعي فرد ، رفتار بر جماعت
پرتردد معابر و خيابانها در بينظمي وضعيت به كه دارد
رانندگان و عابرين دروني توجيهات جمله از.ميزند دامن
:است اينها "معمولا
من مقصد به يا و ندارد وجود كافي اندازه به يا عابر پل
ندارد وجود يا نيز پياده عابر خط.است سخت و دور بسيار
نبش و چهارراه سر از جلوتر.ميكند دور مرا مسير يا
رانندگان.ندارد وجود شدن سوار براي خالي ماشين ميدان
تكميل مسافر چهارراه سر از جلوتر كمي معتقدند نيز
رانندگان و مسافرين گروه دو هر پس شد نخواهد نصيبشان
رانندگان اغلب دريابند را يكديگر مبدا آغاز نقطه بر بايد
چون نمايند پياده را مسافر شده كه كجا هر ميكنند سعي
ندهند ، دست از را دارند رو پيش كه ديگري مسافر ميخواهند
چراغ امكان آخرين تااز دارند سعي البته رانندگان
اولين از شد اگر حتي نمايند استفاده عبور براي نارنجي
در زيرا نميمانند غافل رفتن براي نيز قرمز چراغ لحظات
همين "متقابلا ديگر ، ضلع رانندگان كه دارند خود تجربه
.مينمايند عبور اعمال گونه
وواكنش كنش در و خورد بر در افراد از كدام هر كلي طور به
ارزيابي ميدهد انجام ديگري آن كه را كاري ديگري با
اساس بر را خود وضعيت و رفتار ميكند سعي سپس و ميكند
ديگران كنشهاي اين بنابر.دهد تغيير يا جهت ارزيابي همين
تاثير آنان كنشهاي دادن شكل در موءثر عامل عنوان به
را خود وضعيت فرد است ممكن ديگران كنش براثر و ميگذارد
دو يا دسته دو اينجا در.كند نظر تجديد آن در و كرده رها
غيرنمادي متقابل كنش از عبارتند كه ميگردد مشخص كنش سطح
رخ زماني غيرنمادي متقابل كنش نمادي ، متقابل كنش و
"تفسير بدون" ديگر فرد كنش به "مستقيما فرد كه ميدهد
حالي در دستهاند اين از همه سريع بازتابهاي دهد ، پاسخ
به است كنش تفسير و تعبير مستلزم نمادي متقابل كنش كه
تقاطعهاي در عابر غيرمجاز عبور وقتي مثال عنوان
ميكند سعي "خودبهخود" راننده كه ميشود سبب پرترافيك
يك نمايد ، عبور آن از سبز چراغ فرصت ندادن دست از براي
كه زماني اما.است شده انجام راننده توسط غيرنمادي كنش
موقعيت تفسير تعبيرو اساس بر" عابر هم و راننده هم
اتفاق نمادي متقابل كنش نمايند رفتار به اقدام "يكديگر
وضعيت تشخيص و درك صدد در عامل دو هر زيرا ميافتد
.ميباشند يكديگر
ناكامي برابر در واكنش
انتظار مورد پاداش فرد رفتار كه هنگامي ديگر نظر نقطه از
نداشته را انتظارش كه تغييري با يا و نميكند دريافت را
رفتار دادن انجام به بيشتر شده عصباني ميشود روبهرو
برايش رفتاري چنان نتايج و ميشود متمايل پرخاشگرانه
.ميگردد ارزشمندتر
دريافت داشته انتظار كه را آنچه شخص وقتي ديگر عبارت به
شد ناكامي دچار فرد كه وقتي حال ميماند ناكام نميكند ،
خشم نوع از هيجاني برانگيختگي از درجهاي ميرود احتمال
مانند پرخاشگرانه رفتار آن بر مترتب و شود ظاهر وي در
با دهد نشان خود از تهديد يا و زدن صدمه شكستن ، حمله ،
را ناكامي اصلي منشا نتواند علتي هر به فرد اگر حال اين
آن جايگزين را ديگر هدف هر "تقريبا دهد قرار حمله مورد
عمل موفقيتآميز نتايج خشم حال در "ضمنا مينمايد
.است انسان ناخوشايند بسيار پرخاشگرانه
از روال طبق است خواسته قبلي تقاطع در كه رانندهاي وقتي
عدهاي غيرمجاز ومرور عبور واسطه به ليكن بگذرد سبز چراغ
راه چهار از سبز چراغ زمان در است نتوانسته عابرين از
است شده متوقف آنجا بعدي سبز چراغ زمان تا و نمايد عبور
در لذا است شده ايجاد ناكامي حالت وي در نوعي به
مرور و عبور به توجه بدون مذكور راننده بعدي چهارراههاي
و هيجاني برانگيختگي ميكند سعي راهنما چراغ و عابرين
.نمايد جبران پرخاشگرانه رانندگي نحوه با را ناكامي
بين متقابل كنش يعني وضعيت عموميت به توجه با موضوع اين
هر يافته شيوع و غالب رفتار "تقريبا رانندگان و عابرين
.ميباشد پرتردد خيابانهاي در گروه دو
خواهد تكرار را آن باشد شخص نفع به پرخاش اگر حال هر به
يا و نباشد موفقيت قرين فرد اعمال چنانچه كه نحوي به كرد
مرتكب كمتر عابر يا راننده خواه فرد شود تنبيه به منجر
.ميگردد پرخاشگرانه اعمال
تقليد يا مشاهده طريق از ميتواند پرخاشگري كلي طور به
آن وقوع احتمال شود تقويت بيشتر چه هر و شود آموخته
به دارد بستگي هيجاني برانگيختگي پاسخهاي.ميشود بيشتر
موقعيتهاي با آمدن كنار براي را پاسخهايي چه فرد اينكه
ميدهد نشان خود از پاسخي فرد يعني است گرفته ياد تنشزا
.است بوده موفق ناكامي بردن بين از براي گذشته در كه
اجتماعي يادگيري -ب
رفتار و اعمال اجتماعي يادگيري نظريه طبق اين بر علاوه
:به دارد بستگي معين موقعيت يك در راننده و عابر
موقعيت آن ويژه خصوصيات.1
موقعيت آن از عامل ارزيابي.2
شرايط در رفتار همان خاطر به گذشته در عامل كه تقويتي3
.است كرده دريافت موقعيت آن مشابه
و رشد زمينههاي در بالاخص فردي تفاوتهاي عبارتي به
ديگر به نسبت بيشتري تاثير اجتماعي شده آموخته تجارب
دارند بررفتار پرخاشگري انگيزشهاي مانند فردي صفات
تعامل در كه فردي تفاوتهاي يا شخصي متغيرهاي مهمترين
:از عبارتند هستند موءثر محيط با شخص
:توانشها.1
جسماني و اجتماعي مهارتهاي -هوش تواناييهاي شامل
:شناختي راهبردهاي.2
و طبقهبندي و اطلاعات انتخاب كيفي و كم لحاظ به افراد
مختلفي تفاسير و تعابير معين واقعه از آنها اسمگذاري
دارند
:انتظارات.3
دارد مختلف رفتارهاي پيآمدهاي مورد در شخص كه انتظاراتي
اين در.ميكند راهنمايي رفتارش انتخاب مورد در را وي
دارد خود تواناييهاي از فرد كه هم انتظاراتي حتي رابطه
خاطر به است ممكن راننده ميگذارد ، تاثير رفتارش بر
مالي زيان و ضرر ارزيابي وهمچنين جريمه ميزان پيشبيني
.نكند عبور ممنوع ورود خيابان از
:شخص نظر از كار ارزش.4
دارد ، متفاوتي ارزشهاي افرادگوناگون براي معين عمل يك
عبور ممنوع خيابان همان از ديگري راننده است ممكن "مثلا
از عمل اين او براي زيرا بپردازد را خلافش تاوان و كند
.است داشته بيشتري ارزش جريمه ميزان
:مردم اهداف به دستيابي چگونگي.5
به دادن سامان براي كه قواعدي و معيارها لحاظ از مردم
به برنامهريزي توانايي نيز و ميگيرند بكار خود رفتار
.متفاوتند هدف به رسيدن منظور
جماعت رفتار و باختگي فرديت -ج
قرار گروه جمعيت انبوه در وقتي افراد كه است اين واقعيت
تنهاي فرد آن خوي و خلق و رفتار لحاظ از ديگر ميگيرند
سطح و باختگي فرديت حالت يك در بلكه بود نخواهند قبلي
و هيجاني رفتارهاي جريان داخل خودآگاهي ، يافته كاهش
گمنامي دليل وبه گرفته قرار گسيخته هم از جماعت ناگهاني
.شدهاند همرنگ جماعت با
تقاطعي در وقتي عابرين يا رانندگان انبوه مثال عنوان به
است شده بينظم عاملين طرف دو هر براي ومرور عبور كه
درشناخته چون "تابعا و "طبعا عابر و راننده افراد
اين از شده نحوي هر به ميگيرند تصميم يك هر شد نخواهند
افراد همه چون و برسند مقصد به وزودتر كنند عبور وضعيت
افراد از اجتماعي ميگيرند ، تصميم همينطور موقعيت آن
شكل را شده غيرعقلاني جماعتي ناخودآگاه شده نافردي
.ميدهند
نوعي ميتوان را ورانندگان عابرين رفتار ديگر عبارت به
انبوه در افراد رفتار زيرا كرد قلمداد خلق انبوه پديده
:جمعيت
به اين و بوده فردي مسئوليت احساس فاقد و هيجاني ،"اولا
نميشوند شناخته بين اين در افراد كه است آن خاطر
داشته قانون خلاف عمل مجازات از ترسي هم نبايد بنابراين
.باشند
بالا بسيار جمعيت انبوه افراد بين در تقليد سرعت ،"ثانيا
.ميكند سرايت افراد بين "سريعا هيجاني وواكنشهاي است
در است سرايت معلول كه تلقينپذيري پديدهاي ،"ثالثا
.مييابد رواج جمعيت انبوه
فردي مسئوليت جمعيت انبوه در آنجاييكه از ترتيب بدين و
و قوانين وكمبود نبود لحاظ به همچنين و نداشته وجود
ومحو كمرنگ نيز اجتماعي مسئوليت ومانع ، جامع امكانات
و عجيب اينكه با رفتاري چنين اين الگوي "نهايتا گشته ،
چه ، ميگيرد ، قرار عمومي پذيرش مورد مينمايد نامعقول
و عابرين از فراواني عده ميان در رفتار اين كه وقتي
جا موقعيت هنجار عنوان به كرد پيدا شيوع رانندگان
.داشت نخواهد وجود عاملين براي نگراني جاي و ميافتد
اجتماعي نفوذ به پاسخ انواع -د
اجتماعي نفوذ از ساده و اوليه تعريف كه جماعت با همرنگي
يعني سطح و گونه سه در ميرود شمار به افراد رفتار بر
لذا ميكند پيدا تجلي كردن دروني و همانندسازي -متابعت
عابرين رفتار اصلاح فرآيند ديدگاه ، اين طريق از ميتوان
.نمود بررسي را ورانندگان
متابعت صورت به افراد رفتار بر اجتماعي نفوذ نخست مرحله
پاداش كسب علت به "صرفا فرد آن طي كه ميگردد پديدار
.ميكند پيروي قواعد و مقررات و ضوابط از نشدن تنبيه يعني
و پاداش وعده كه دارد دوام هنگامي تا رفتار اين "معمولا
.باشد موجود تنبيه تهديد
از سطح اين تابع رفتارشان كه ورانندگان عابرين است بديهي
و راهنمايي مامور كه زماني تا ميباشد اجتماعي نفوذ
تخلفات از جلوگيري براي راهها چهار و معابر در رانندگي
از باشد داشته حضور عاملين گروه دو هر مرور و عبور
و جريمه تهديد شدن برداشته محض وبه ميكنند پيروي قوانين
عابرين سوي از ضوابط به بياعتنايي قانوني ، موانع
.ميگردد متظاهر ورانندگان
به فرد كه است وضعيتي دارد نام همانندسازي كه بعدي رويه
تمايل موضوعي يا شخص به علاقهمندي و بودن رضايتبخش خاطر
.دهد شكل آن "همانند" را خود رفتار دارد
از ناشي فرد رفتار متابعت ، مانند درهمانندسازي البته
وي براي كه است منظور اين به بلكه نيست دروني رضايت
با است مايل كه موضوعي يا شخص با رضايتبخش رابطه
.تنبيه از اجتناب و پاداش كسب نه ايجادكند شود آنهاهمانند
در كه است اين در متابعت با همانندسازي تفاوت
است كرده اختيار كه ارزشهايي و عقايد به فرد همانندسازي
و استوار خيلي اعتقاد اين چند هر ميكند پيدا اعتقاد
.نيست پابرجا
محسوب فرد رفتار پايدارترين و عميقترين جزء كه آخر لايه
سعي فرد آن طي كه دارد نام سازي دروني فرآيند ميشود
و صحيح دارد اعتقاد كه اصولي با مطابق را رفتارش ميكند
پاداشي اعتقاد آن قبول بنابراين دهد انجام هست درست
.دارد دروني
نوع سه اين از يكي به است ممكن معين عمل يك دانست بايد
هنگامي مثال بهعنوان.گيرد انجام اجتماعي نفوذ به پاسخ
از معيني بخش رانندگي و راهنمايي مامور ميدانند مردم كه
ومراقبت احتياط با رانندگان دارد نظر زير را خيابان
برايشان جريمهاي اگر نيز عابرين ميكنند رانندگي بيشتري
.كرد نخواهند تخلف معابر از مرور و عبور باشددر متصور
.است متابعت نمايشگر ورانندگان عابرين رفتار از نحوه اين
پرداخت از تا ميكنند اطاعت قانون از مردم جا دراين
.هست پاداش دريافت نوعي اين كه كنند دوري جريمه
ندارد حضور خيابان در راهنمايي مامور بدانند مردم اگر
ميگذارند پا زير را مرور و عبور قانون آنها از بسياري
از برخي اما "ميرسند مقصد به زودتر ميكنند فكر زيرا"
ادامه قانون اطاعت به مامور ، حضور عدم عليرغم آنها
و نصيحت را آنان قبولي مورد شخص همواره ميدهندچه
به عده واين كنند پيروي قانون از كه است نموده راهنمايي
بالاخره.نمودهاند مراعات را ضوابط او با همانندي خاطر
قوانين كه شدهاند متقاعد اينكه خاطر به راننده يا عابر
و تصادفات از ودرجلوگيري هستند درست و خوب مرور و عبور
و دارد را اصلي تاثير همگان براي مرور و عبور تسهيل
انجام سواره و پياده معابر در معقول و خردمندانه رفتاري
.ميدهند
توجيه براي اغلب افراد كه ميرسيم قضيه اين به "نتيجتا
ضمن و ميجويند تمسك يكديگر وكردار رفتار به خود عمل
جمع سرمشقهاي و الگوها از ميشوند غافل جمع در اينكه
با همرنگي بروني فشار از بيآنكه ميكنند نيز پيروي
.باشند داشته آگاهي جماعت
كه)نگرشها بين گانهاي سه هماهنگي و ارتباط همه اين با
رفتارها و شناختها ،(برميگردد تمايلات و احساسات به
خود اجتماعي روابط در كه كساني ديگر عبارت به.دارد وجود
ميباشند برخوردار فداكاري و دوستانه انسان نگرشهاي از
حمايت قوانين اجراي از كه هستند همانهايي "غالبا
ايجاد كسي براي مزاحمت و هستند قانع خود حق به ميكنند ،
.نميكنند
و حمل امكانات متناسب ايجاد بر علاوه بهجاست بنابراين
با جانبي امكانات سواره و پياده معابر احداث از اعم نقلي
و عبور مانع و جامع مقررات تدوين همچنين و شهري جامعه
اين عمومي ، ونقل حمل مصرف الگوي واشاعه تقويت و مرور
همه براي قانون كه شود عيان و ثابت مردم براي موضوع
اخلاقي اصول خود افراد از يك هر وقت آن.بود خواهد يكسان
.ميسازد دروني رفتارشان و روحيه در را قانوني ضوابط و
ملك بيژن
همشهري به تلفن
|
مرواريد پاساژ اطراف سنگين ترافيك
اصلي عامل كه شد خواهيم متوجه دقيق كارشناسي يك با
ميدان به نرسيده -خيام خيابان در ترافيك بار سنگيني
كاميونتها ، و است مرواريد پاساژ حضور (اعدام)محمديه
اين در بار تخليه يا بارگيري براي كاميونها و وانتها
به مرور و عبور راهبندان ايجاد با و ميكنند پارك منطقه
يك پاساژ اين دراطراف اگر ميرسد نظر به.ميشود فلج كلي
راهبندان شدت از بود اميدوار ميتوان شود احداث پاركينگ
.شود كاسته موءثري "كاملا بنحو محدوده اين در
احمدي محمود
صفوي نواب شهيد بيمارستان نامطلوب وضعيت
از بعد -تهران غرب در صفوي نواب شهيد رواني بيمارستان
جانب از نواقص اين رفع ضرورت كه دارد نقائصي -كرج عوارضي
در موجود نواقص جمله ازاست اجتناب غيرقابل امر مسئولان
نيست ، خوب بيماران تغذيه وضع كه است اين بيمارستان اين
وضع بدتر همه از و نميشود رعايت آن در بهداشتي مسائل
.ميكند متاثر را مراجعهكنندهاي هر بيماران ، اسفبار
سازمان هر يا درمان و بهداشت وزارت مسئولان اميدوارم
مشكلات به بيمارستان اين اداره با رابطه در ديگري مسئول
.گمارند همت آن رفع براي و كنند توجه آن
گ.س. -ه
ميكنند مصرف كه آبي و قاليشوييها
خانهتكاني به اقدام ديرينه سنت بنابه امسال عيد از پيش
قاليشوييهاي از يكي به شستشو براي قالي تخته دو و كردم
بود نشده تحويل قاليها مقرر موعد در چون.بردم مجاز
جويا را علت تا كردم مراجعه قاليشويي كارگاه به "شخصا
متعدد لولههاي از كردم مشاهده قاليشويي به ورود در.شوم
دهها دقيقه چند هر و دارد جريان فرشها روي شدت با آب
براي تبليغ همه آن به توجه با كه ميشود جاري آب مترمكعب
باقي سئوالاتي جاي هستيبخش مايع اين از بهينه استفاده
آب از آيا شهري بافت داخل در هم آن شستشوها اين كه است
باز صورت هر در كه است چاه آب يا است لولهكشي و بهداشتي
براي پاسخي آب سازمان اميدوارم و است برانگيز سئوال هم
.باشد داشته آياها اين
ر.ف
شهرري ميدان به ورود راه تنها
و راهنمايي طرف از شهرري ميدان به ورودي راههاي تمام
كوچه 4 از غير است ، شده مسدود منطقه شهرداري و رانندگي
.دارد قرار شهرري كلانتري كنار خانمحمديكه شهيد متري
با.است پسرانه و دخترانه دبستان دو عرض كم كوچه اين در
متاسفانه باريك كوچه اين آموزشگاه ، دو اين وجود به توجه
بهشتزهرا ، راهآهن ، از كه شده نقليه وسائط كليه معبر
.شوند شهرري ميدان وارد دارند قصد نقاط ساير و باقرآباد
و متري كوچه 4 باريك گذرگاه به توجه با ميكنيم پيشنهاد
دو دانشآموزان حضور بخصوص ناگوار حوادث بروز احتمال
ممنوع ورود تابلوي را كوچه اين ورودي زودتر هرچه دبستان
تابلوي چند نيز كوچه داخل در و كنند نصب شرق به غرب از
.بگذارند ممنوع "مطلقا توقف
اصفهاني حسن
كرج توحيد ميدان در عابر پل
اصفهانيها محله به ورودي ابتداي -كرج توحيد ميدان در
حال عين در.است داير دبستاني پيش آموزشگاه و مدرسه چند
نقليه ، وسائط مرور و عبور و منطقه اين در زياد جمعيت وجود
خيابان عرض از را دانشآموزان بخصوص پياده عابران حركت
دارد تقاضا كرج شهرداري از.است كرده ناممكن و غيرممكن
در تسهيل موجبات محل اين در پياده عابر پل يك نصب با
.آورند فراهم را پياده عابران مرور و عبور
مشيدي نادر
ويژه تلفن بعد متقاضي تلفن اول
شيراز آزادگان (ديجيتال) تلفن مركز انتظار سال از 5 پس
به آغاز شماره هزار ده ظرفيت با پيش ماه چهار از "حدودا
واگذار را سال 7572 متقاضيان تلفن هنوز اما كرد كار
تلفن واگذاري مركز همين كه است حالي در اين و ننمودهاند
ريال ميليون دو مبلغ به (ويژه) تلفن نام به را جديدي
.مينمايد واگذار متقاضيان به هفته چند مدت در و ثبتنام
سالهاي دريافتي ريال مبلغ 1000000 آيا كه است اين سوءال
ميليون دو با برابر امروز تورم با متقاضيان از و 72 75
نظر در سالها آن در را طلا و ارز نرخ نيست؟ كنوني ريال
.ميشود روشن نتيجه كنيد مقايسه امروز با و بگيريد
همه كه ماهوارهاي ارتباطات قرن به شدن نزديك با آيا
براي نوبت سال چهار تا سه مدت ميكند نزديك بهم را جهان
دنياي ضروري وسيله يك تلفن نيست؟ كافي تلفن خط يك دريافت
را قبل سالهاي متقاضيان تلفن اول بود خوب چه است ، امروز
عمل به ثبتنام (ويژه)تلفن از آن از پس و نموده واگذار
.ميآورديد
نكومند -نيازمند احمد
|
اقليم هفت
|
متحده عربي امارات در زيست محيط آلودگي براي اعدام حكم
تهيه دست در برنامهاي:گفت متحده عربي امارات دولت
خسارات عمدي طور به كسانيكه پس اين از آن براساس كه دارد
وارد كشور اين دريايي زيست محيط به جبرانناپذيري
.شد خواهند مرگ به محكوم ميكنند
راديو انگليسي بخش از نقل به خبر مركزي واحد گزارش به
عربي امارات دولت زيست محيط مسئول مقام يك بيبيسي
از پيشگيري منظور به كه بينالمللي كنفرانسي در متحده
شده تشكيل دوبي در فارس خليج منطقه بيشتر چه هر آلودگي
محيط فارس خليج جنوب در زيستمحيطي فاجعه داشت اظهار است
دولت امر همين و است داده قرار تاثير تحت را منطقه زيست
را مرگ مجازات اعمال احتمال تا داشته آن بر را امارات
خبرنگار بگيرد نظر در عمدي و شديد آلودگيهاي براي
اكثر بودجه كه حالي در ميدهد گزارش دوبي از بيبيسي
ميشود تامين نفت صدور محل از فارس خليج منطقه كشورهاي
در زيست محيط شديد بسيار آلودگي بروز به منجر امر اين
آلودگي اين كه ميرود آن بيم اكنون و است شده منطقه اين
. كند تهديد را منطقه زيست محيط
شد ممنوع ايلام در پرندگان و وحشي حيوانات شكار
منظور به:گفت ايلام استان زيست حفاظتمحيط مديركل
مختلف مناطق در وحش حيات گونههاي نسل انقراض از جلوگيري
شده ممنوع آبزيان صيد و پرندگان پستانداران ، شكار استان
و خرداد پايان تا آبزيان صيد:افزود ميرزايي حسين.است
جاري سال شهريورماه پايان تا پرندگان و پستانداران شكار
كه تابستان و بهار فصل در ساله همه وي گفته به.است ممنوع
سوي از است پرندگان و وحشي حيوانات زايش و تخمگذاري فصل
ممنوع صيد و شكار مناطق دراين ماه پنج مدت به اداره اين
مامورين با همكاري ضمن خواست مردم از وي ، .ميشود اعلام
گروههاي به تخلف هرگونه مشاهده صورت در زيست محيط حفاظت
دارند ، حضور وحش زيستگاههاي و مختلف مناطق در كه سيار
.كنند گزارش
شدند كردستان زيستگاههاي وارد مرغها ميش
مرغ ميش قطعه چند:گفت كردستان زيست محيط حفاظت مديركل
استان اين زيستگاههاي وارد گرمسيري مناطق از جاري هفته
.شدند
گذشته سالهاي طي كه هستند نادري پرندگان از مرغها ميش
درمنطقه آنها نسل ، كنترل و طرحهايحفاظتي بااجراي
.است يافته نجات نابودي ازمعرض
اوباتو ، زيستگاههاي وارد مرغ ميش قطعه حدود 10 اكنون هم
.شدهاند مريوان زريوار درياچه و ديواندره
هوااين هنگام زود شدن گرم و اقليمي شرايط بهدليل
زيستگاههاي وارد زودترازموعد يكماه پرندگانامسال
.شدند كردستان
در زمستان اوايل تا بهار ازاوايل پرندگان اين
.ميبرند بسر زيستگاههاياستان
منقار داراي وحشي بوقلمون خانوادههاي از مرغها ميش
دشتهاي در و ميباشند سفيد خالهاي سياهبا رنگ و كوتاه
.ميكنند زندگي هموار
|
چشمانداز
|
ابزارهاي پاكبه هدف اين كه نخواهيم
بياورد روي ناپاك
روابط در را رفتار خشنترين قدرت سياست ، قلمرو در"
آنكه مگر شد نخواهد اصلاح سياست و.ميكند ايجاد انساني
در.كنند "ناخوشايند" وظيفه اين وقف را خود شريف افراد
كه است نياز قديساني به ديگر زمان هر از بيش اتم ، عصر
".شوند سياست گود وارد و اندازند مخاطره به را خود معنويت
گاندي مهاتما
هند فقيد رهبر
هنگام وزارت ، از پيش دور ، ساليان از را خاتمي محمد سيد
فروتني ، به جمهوري ، رياست التهاب پر ايام و فترت دوره آن ،
اخلاقي رويه اين كه آنجا ازميشناسيم مدارا و نرمخويي
است ، نپذيرفته خدشه نيز لحظات دشوارترين در حتي شخصيتي و
در او انتخابي "تيپ" نه خاتمي گشادهرويي مييابيم در
و ذات از بخشي "اصولا بلكه اجتماعي و سياسي روابط عرصه
سو دو از كه دامچالهاي وجود با كه است زيبا.اوست منش
كوس و كند مدارا ترك تا گشادهاند جمهوري رئيس روي پيش
عزم گويي كه نامهربان رقيباني سو يك- بزند مبارز من هل
رفيقاني سو يك و نگذارند ، باقي آشتي جاي هيچ دارند آن
او با ميشوند بيشباهت بس اخلاقي نظر از گاه كه بيشكيب
نداده كف از اختيار عنان و رفته را خويش راه همچنان-
.است
لحن به كه دوستاني به دارد آن جاي رو اين از هم
با ديدار در خاتمي گلايهمندانه اندكي و پرسشگرانه
اين از و داده خشونتآميز تعبيرات كشور ، استانداران
طريقت خشونت ، شود خاطرنشان ميكنند ، استقبال تعبيرات
بر بخواهند او همراهان از گروههايي اگر و نيست خاتمي
بكشانند ، مناقشه و جدال وادي به را او و تنيده خود طينت
اين خود نه كه بود نخواهد آن هرگز كار سرانجام البته
مصلحت كه آنچه "اصولا نه و خاتمي نه ميخواهند ، دوستان
پاك ، هدف يك براي كه نبريم خاطر از.ميكند اقتضا مردم
در هرگز و باشد منزه و "پاك" ميبايست "لزوما "وسيله"
پاك هدف يك تاريخ از لحظهاي هيچ و زمين كجاي هيچ
و يابد تحقق ناپاك شيوههاي و ابزارها با نتوانسته
.بماند پايدار
اكنون كه سختتر اين از كشاكشهايي در حتي خاتمي بگذاريم
خشونت با جز شر" كه بدانيم و باشد "خود" همچنان هست ،
بايد بگيرد ، قوت شر نميخواهيم اگر پس نميماند ، پايدار
."بپرهيزيم خشونت هرگونه از
كرمي ناصر
|
|