متحول نظام در فرهنگ و سياست
جهاني
(2) بحران از عبور
متحول نظام در فرهنگ و سياست
جهاني
آهي با نه شد ، ختم بلند فريادي با ميلادي هشتاد دهه
عنوان به لنينيسم -ماركسيسم فروپاشي سال كوتاه19890
.بود سياسي جاذبه قطب و ايدئولوژيك نظام حكومتي ، شيوه
نظر از (فروپاشي خود "اساسا و) فروپاشي اين بودن ناگهاني
شگفتانگيز واقعه اين.مينمود شگفتانگيز مردم اكثر
چون ساخت فراهم را شادماني اسباب مردم از بسياري براي
ديگر ، بعضي براي.ميداد استبداد بر آزادي پيروزي از خبر
باختن رنگ و توهم از نشان و بود نوميدكننده واقعه اين
.داشت انقلابي خوشبيني (رفتن ميان از نه اگر)
تبيين براي وقايع اين از پس كوتاهي مدت در كه تحليلهايي
يا) مداري -رويداد بيانسجامي ، آفت گرفتار شد ارائه آنها
ميان برودل فرنان كه تمايزي از بخواهيم اگر ،"واقعهاي"
به و بود (كنيم استفاده شد قايل تاريخي زمان نوع سه
به هم باز يا چرخهاي ، و ساختاري ماهيت كافي اندازه
را بزرگ وقايع اگر حتي.نداشت "اقتراني" برودل تعبير
درك كنيم ، تحليل و تجزيه آنها متن از گرفتن فاصله بدون
واقعهاي راستي به نيز واقعه 1989 و نيست ميسر آنها صحيح
وقايع تحليل و تجزيه يعني] راه اين در تلاشبود بزرگ
و وقايع تعبير سوء باعث [آنها از گرفتن فاصله بدون
.ميشود آنها از غلط درسهاي آموختن موجب آن از مهمتر
حال در ما:دارم هراس آن دادن رخ از من كه است چيزي اين
هستيم ، وقايع 1989 پيآمدهاي استنباط دوره از گذار
;دارند شده تحريف "كاملا و عجولانه ماهيتي كه استنباطهايي
.باشد كوتاه دوره اين كه بود اميدوار بايد تنها
آن در كه جايي يعني سابق ، كمونيست جهان در اينك ، هم
ميشود ، برنامهريزي جادوي جانشين دارد بازار جادوي
كه است حالي در اين و است شده باب غلطي نتيجهگيريهاي
از سودمندتر ابزاري اقتصادي ، رفاه براي مجموع ، در بازار ،
مشكلات چون نيست ، دولتها اين براي اقتصادي برنامهريزي
داخلي اقتصادي مكانيسمهاي از دولتها اين عمده اقتصادي
ساختاري جايگاه از بلكه ،(نميشود و) است نشده ناشي آنها
.ميگيرد نشات سرمايهداري جهاني اقتصاد در آنها
و ميآيد عمل به غلطي نتيجهگيري نيز غرب جهان در
.ميشود تفسير ويلسوني ليبراليسم پيروزي لنينيسم ، فروپاشي
لنينيسم مرگ از خبر تنها سال 1989 واقع ، در كه حالي در
بزرگ تعارض قطب دو هر رفتن ميان از گوياي بلكه نميدهد ،
جوامع انديشه مرگ يعني است ، بيستم قرن ايدئولوژيكي
آن دهنده نويد ولنينيسم ويلسوني ليبراليسم كه آرماني
از بيش بودهايم آن شاهد شرقي اروپاي در ما آنچهبودند
سالهاي وقايع بر كه باشد داشته روحيهاي از نشان كه آن
گوياي بود ، حكمفرما يا 1789 1776
.است وقايع 1968 لرزههاي پس
و نميگيرد صورت درستي نتيجهگيريهاي نيز سوم جهان در
در كشورها اين نهايي تضعيف را لنينيسم فروپاشي بسياري ،
كه صورتي در ميكنند ، تلقي شمال اقتصادي سلطه با مبارزه
مبارزه راه در گذشته سال پنج و چهل در شوروي لفاظيهاي
فعلي موضع ضعف و است داشته اندكي فايده سوم جهان كشورهاي
جهاني اقتصاد كاركرد ادامه از ناشي اول ، درجه در آنها ،
استراتژيهاي ناكارآيي از ناشي دوم درجه در سرمايهداري ،
و) ناتواني از ناشي سوم درجه در و شان"ملي توسعه"
ساختن متهم.آنهاست از پشتيباني از شوروي اتحاد (بيميلي
-رويداد از نشان همانقدر "طلبي نظر تجديد" به گورباچف
را لخوالسا كه ميكند جلوه نامربوط و دارد بودن مدار
.كردن قلمداد تامپين مشابه
بلكه نبود ، غيرمنتظره و ناگهاني واقعهاي كمونيسم پايان
واقع ، در آن ، اصلي عنصر كه است بزرگتر فرايندي از بخشي
بسياري.است جهاني نظام بر امريكا تسلط عصر منتظر پايان
تلقي امريكايي صلح دوران سرآغاز را سال 1989 مفسران ، از
سال كه طوري به ;است آن عكس "كاملا من نظر اما كردهاند ،
سرد جنگ.ميگردد تلقي امريكايي صلح دوران پايان 1989
سر به نيز امريكايي صلح دوران اين بنابر يافته ، پايان
.است رسيده
بنيادي بردار سه است لازم سال 1989 وقايع درك براي
در تسلطها چرخهاي الگوي آنها اولين.شوند تحليل و تجزيه
پوششهاي شدن برملا دوم ، .است جهاني نوين نظام
سالهاي 1789 بين سرمايهداري جهاني اقتصاد ايدئولوژيك
يا تكامل ، مفهوم عميق قطعيت فقدان سوم ، و است تا 1968
.است ديگر نظامي به تاريخي نظامي از وقوعگذار چگونگي
همه.ميطلبد مفصلي بحثهاي بردارها از هريك توصيف
تصويري ترسيم دهم انجام مقاله اين در ميتوانم آنچه
.است گسترده و وسيع
ظهور سرمايهداري جهاني اقتصاد بنيادي ساختارهاي از يكي
سومين داستان.است جهاني نظام در تسلطها چرخهاي سقوط و
شروع از 1873 ميتوان را متحده ، ايالات تسلط يعني تسلط ،
اين از.نوزدهم قرن "ركودبزرگ" اصطلاح به آغاز يعني كرد ،
پايان به بريتانيا تسلط عصر كه گفت ميتوان بعد ، به زمان
و بود قدرتمند "كاملا هنوز كبير بريتانياي البته ، .رسيد
نظام كشور ثروتمندترين و قدرتمندترين هنوز حقيقت ، در
برتري و نبود مسلط قدرتي ديگر اما.ميرفت شمار به جهاني
با بريتانيا زمان ، آن از.بود ميانرفته از آن اقتصادي
براي رقيب دو كه شد مواجه متحده ايالات و آلمان رقابت
اقتصادي رقابت حتي.ميرفتند شمار به كشور آن جانشيني
شده مسئلهساز دوباره كبير بريتانياي براي نيز فرانسه
.بود
.بود فوري و عميق بسيار امر اين ژئوپليتيكي پيآمدهاي
اصطلاح اين كه بهطوري يافته ، گسترش اروپايي يا) اروپا
از (برگيرد در هم را امريكا متحده ايالات و روسيه
به حكمفرمابود ، بريتانياي سياسي اراده آن در كه موقعيتي
موازنه احياي:داشت را ويژگيها اين كه كرد موقعيتيگذار
در ناپايدار تغييرات و بزرگ قدرتهاي بين حاد رقابت قوا ،
جهان در را خود اينرقابت قرن ، نيم حدوداتحادها
پيراموني نيمه و پيراموني مناطق يعني ،"فرااروپايي"
مستعمرات ايجاد براي تلاش:ساخت جلوهگر جهاني ، اقتصاد
اضمحلال ;آرام اقيانوس و شرقي جنوب آسياي آفريقا ، در
مكزيك ، در نظامي مداخلات و چين و عثماني امپراتوريهاي
سارايوو ، در حادثهاي سرانجام و كاراييب و مركزي امريكاي
كرده اروپا قاره وارد را خود كه پيرامون از بخشي يعني
مثابه به كه شد اول جهاني جنگ شدن شعلهور باعث بود ،
.بود بينالدولي رقابت اوج نقطه
سال 1917.ميشود محسوب مهم سالي سال 1917 همه ، اين با
رسيدن قدرت به يعني -بود روسيه در اكتبر انقلاب سال
متحده ايالات ورود سال سال 1917.شورش طريق از بلشويكها
مسئله كه است آن گواه خود اين كه بود نيز جنگ به امريكا
بالكان افتاده دور منطقه مردم سرنوشت وجه هيچ به اساسي
كنترل سر بر آلمان و امريكا رقابت بيشتر بلكه نبود ،
.بود مطرح بعدي دوره در جهاني نظام
درست امابود بازنده اول جهاني جنگ در آلمان البته ،
بريتانياي از خود شكست به اعتراف از كه فرانسه ، مانند
بر و بود زده باز سر در 1763 جهاني نظام عرصه در كبير
تا 1815 از 1792 كه) ميورزيد اصرار نبرد از ديگري دور
عرصه در شكست به اعتراف از نيز آلمان ،(كرد پيدا جريان
نبرد از ديگري دور بر و زد باز سر در 1918 جهاني نظام
.(داشت جريان تا 1945 از 1939 كه) ورزيد اصرار
قرن طول در را آلمان با امريكا مبارزه دور آخرين اگر
قرن در فرانسه با بريتانيا مبارزه دور آخرين با بيستم
ژئوكالچري تفاوت و ژئوپليتيكي تشابه كنيم مقايسه هجدهم
بر تسلط كسب براي نبرد سه هر.ميكنيم مشاهده را جالبي
رخ زميني و دريايي قدرتهاي بين جهاني نوين نظام تاريخ
شدند ، پيروز دريايي قدرتهاي سه ، هر در كه اين جالب و داد
نيازمند قارهاي قدرتي زميني نيروهاي كمك به آنها اما
شكست با خود مبارزه دور آخرين در كبير بريتانياي.بودند
آخرين در نيز امريكا و بود نيازمند روسيه كمك به فرانسه
نياز روسيه كمك به باز آلمان شكست براي خود مبارزه دور
.داشت
.مينماياند رخ ژئوكالچري اختلاف كه جاست اين در اما
اين به امر همين و كرد تجربه را انقلاب در 1789 فرانسه
ژئوپليتيكي كمك بريتانيا با مبارزهاش دور آخرين در كشور
مرزهاي از فرانسوي نيروهاي كه هنگامي.كرد توجهي خور در
تحت فرانسه كه زماني چه) ميكردند عبور اروپايي كشورهاي
و ديركتوار حكومت تحت كه زماني چه و بود كنوانسيون حكومت
نخست سالهاي در حداقل ،(داشت قرار امپراتوري آن از پس
.شدند پديدار شمول جهان آرماني پيروزمند پيشگامان صورت به
.ميآمدند شمار به كهن رژيم عليه انقلاب تجسم آنها
شمول جهان انقلاب مبارزهاش ، دور آخرين از قبل آلمان ،
آلمان در انقلابي چنين وقوعبود نكرده تجربه را مشابهي
.بودند اميدوار آن به نيز روس بلشويكهاي حتي و بود محتمل
از پيش اسپارتاكيستها شايد.نداد روي انقلاب اين اما
تا 1933 ميبايست آنان شايد.بودند زده اقدام به دست وقت
از اسپارتاكيستها تا 1933 صورت ، هر در.ميكردند صبر
صاحب خودرا آلمان كه انقلابي تنها و بودند شده خارج صحنه
نيروهاي كه هنگاميداشت جهاني ضد روحيه ميدانست آن
ميكردند عبور اروپايي كشورهاي مرزهاي از بعدها آلماني
قهرمانان حكم در نخست روزهاي در حتي (اتريش استثناي به)
عاملان برعكس ، و نگرفتند قرار استقبال مورد انقلابي
اين يعني -ژئوكالچري تفاوت اين.شدند شناخته سيهروزي
جهان آرماني تجسم كه بود روسيه اين از 1917 پس كه واقعيت
ژئوپليتيكي وضعيت پيدايش به منجر ميرفت شمار به شمول
.شد متزلزلي و عجيب
.ميآمد شمار به عطف نقطه نيز ديگر لحاظ يك از سال 1917
وارد بيستم قرن بزرگ دونظريهپرداز كه بود سال اين در
ويلسون.لنين نيكلاي و وودروويلسون -شدند جهاني صحنه
براي جهان ساختن امنتر" پيشنهاد يا امريكانيسم مبلغ
بهقدرت پيشنهاد يا كمونيسم مبلغ لنين.بود "دموكراسي
.بود جهاني طبقهاي عنوان به جا همه در كارگر طبقه رساندن
عنوان به برنامه دو اين تا 1989 ، درست زمان آن در
حال ، اين با.شدند ارائه متضاد و بديل ايدئولوژيهاي
يك هر بودكه چيزي آن از بيش ايدئولوژي دو اين مشترك نقاط
عصر ميراث در آنها.بودند آن پذيرش خواستار اردوگاه از
عقلاني شيوهاي به ميتواند بشر كه عقيده اين و روشنگري
در آنها.بودند شريك كند بنا نيكو جامعهاي آگاهانه و
جامعه نهادن بنا براي دولت كه بودند شريك نيز عقيده اين
جمعي ، و آگاهانه عقلاني ، تصميمگيري براي محلي عنوان به
آينده به نسبت دنيوي بينشي دو هر آنها.است اصلي ابزاري
به را "ملتها سرنوشت حق تعيين" آرمان دو هر.داشتند
.باشند "برابر" همگي ميبايست كه ملتهايي آوردند ، ارمغان
.ميدادند را آرماني جامعهاي نويد دو هر آنها سرانجام ،
به تاريخ كه داشتند اشتراك نيز نظر اين در آنها
جهت در سرعت به و است حركت حال در گريزناپذير گونهاي
ميكند ، سير آنها شمول جهان آرمانهاي به نيل
در را همه نهايت ، در آنها ، گفته به كه ، آرمانهايي
.گرفت برخواهد
والرشتاين ايمانوئل :نوشته
ايزدي پيروز :ترجمه
دارد ادامه
(2) بحران از عبور
رفسنجاني هاشمي الله آيت:قلم به
خلاصه ميشود ، عرضه ستون اين در امروز از كه آنچه
تحت رفسنجاني هاشمي آقاي جناب قلم به كه است روزشماري
دفتر توسط و است درآمده نگارش به "بحران از عبور" عنوان
.شد خواهد منتشر انقلاب معارف نشر
توسط رفسنجاني هاشمي آقاي جناب اجتماعي سياسي حيات تاريخ
"نهايتا هاشمي ، محسن آقاي نظر زير انقلاب معارف نشر دفتر
و مطالب بر مشتمل اول دوره.ميشود تنظيم دوره طي 3
.است شده منتشر (13131357) حدفاصل حوادث
اول بخش كه است روزشماري كتابهاي سلسله مجموعه سوم دوره
"قريبا (بعد به سال 1360) "بحران از عبور" عنوان تحت آن
حدفاصل تحولات و حوادث تدوين دوم دوره.ميشود منتشر
هاشمي آيتالله محور حول كه ميباشد (13571360) سالهاي
.شد خواهد عرضه و تدوين مستقل كتابي قالب در رفسنجاني
* * *
الرحيم الرحمن بسمالله
فروردين شنبه 1
در اردبيلي موسوي و خامنهاي آقايان سال ، تحويل هنگام
همين هم ، گذشته سال "اتفاقابودند من مهمان منزل ،
آقاي.بودند [من مهمان]بهشتي آقاي اضافه به آقايان
صحبت امام ، با ديروزشان صبح ملاقات از [اردبيلي]موسوي
حادثه عاملان محاكمه و رسيدگي برنامه درباره و كردند
بحثهاي در كلي طور به.زدند حرف دانشگاه اسفند چهارده
را نوروزي پيامهاي هم با.شد مطرح مفيدي مطالب عمومي ،
.من و بهشتي رجايي ، بنيصدر ، امام ، پيامهاي ;شنيديم
و حفظ از همگي چون و بود محتوي كم "تقريبا و خشك پيامها
.نبود روان خيلي هم الفاظش بود ، [شده ايراد]يادداشت بدون
...داشت ديگري جاذبه امام پيام
درباره و آمدند پاسداران سپاه گزينش افراد از گروهي صبح ،
احتمال نيست ، جالب خيلي ;گفتند مطالبي سپاه گزينش كيفيت
...است زياد ناباب افراد نفوذ
خوشحالم خيلي آمد ، ذهاب سرپل جبهه از (زاده اخوي) علي
علي.ميداد جبهه در داوطلبان خوب روحيه از خبر و كرد
.برود جبهه به دوباره است مايل و است داوطلبان از خودش
...!شدهاند گذشت با و خوب بچهها چقدر
فروردين يكشنبه 2
رزمندگان ، با نوروز ايام گذراندن و جبهه از بازديد براي
قرار با است ، راكد كه جبههها كردن فعال راههاي بررسي و
ياسر ، فاطمه ، عفت ، اتفاق به صبح نيم و هفت ساعت قبلي ،
عازم فالكن ، جت كوچك هواپيماي با پاسدار چند و مهدي
بندر شرع قاضي زابلي آقاي فرودگاه ، در.شديم خوزستان
عازم هم بنيصدر آقاي.ميرفت آنجا به كه ديديم را عباس
...شديم اهواز وارد صبح نيم و نه ساعت.بود فسا
لشكر 77 فرمانده با جنگ عمليات ستاد مركز در ماهشهر در
فروزان ، سرهنگ جاي به تازگي به كه -جوادي سرهنگ خراسان ،
نهادهاي نمايندگان و -ميكند اداره را اروند جبهه
كهتري ، سرهنگكرديم بررسي را آوارگان و جنگ وضع انقلابي ،
از روشنتر اطلاع سفر ، هدف مهمترين.دادند خوبي توضيحات
نگراني هم و ميدهد اميد هم گزارشها ، .است جبهه وضع
...ميكند ايجاد
پياده چوئبده محل در آبادان ، نخلستانهاي و بهمنشير كنار
كنار از كرديم ، حركت آبادان طرف به اتومبيل با.شديم
ثروت.گذشتيم (آبادان فارم تانك) شده سوخته فراوان مخازن
.است شده نابود مخازن نصف از بيش و رفته دست از هنگفتي
آبادان سپاه مركز وارد.گشتيم شهر در ماشين با مقداري
با سپس.كردند احساسات ابراز خيلي پاسدارهاشديم
و پالايشگاه داخل و پرداختيم شهر در گشت به همراهان
هم جمي آقاي آبادان جمعه امام.گشتيم را شهر خيابانهاي
...ديديم را عمليات ستاد.شدند ملحق ما به
ما و ميرسيد گوش به دشمن گلولههاي انفجار صداي مرتب
زندگيشان محل اتاقكهاي در.ميكشيديم دراز زمين روي
بروم ، پل نزديك ميخواستم.گرفتند عكس و نشستيم
...نگذاشتند
سربازي شام و رفتيم جنگ اداره مركز به شب يازده ساعت
را من ورود خبر گويا كه دشمن.خوابيديم جا همان و خورديم
ضدهوايي و داشت شب آن در شديدي هوايي تحرك بود ، شنيده
.بود فعال ما ساختمان
فروردين دوشنبه 3
آبادان هتل در اسلام فدائيان ديدن به نيم و هشت ساعت
بخشي كه بودند فدائيان [نيروهاي] از مجروحان اكثر ;رفتم
كه آنچه مجموع در.ميكردند اداره را ذوالفقار جبهه از
شنيده سرنوشتساز جبهه اين مدافعان ايثار و رشادت از
خرمشهر و آبادان ميدان و صف ملموس حقايق از كمتر بودم
.است
اين به بارها انقلاب پيروزي از پس و انقلاب از قبل من
خرابي اين با آبادي و رونق آن مقايسه و بودم آمده جزيره
مقاومت و مردانگي گرچه.كرد خاطرم آزرده شدت به غربت و
درخشان آيندهاي نويد و است آفرين اميد انقلاب نيروهاي
.ميدهد
با آنجا از و برگشتيم ماهشهر به هليكوپتر با سپس
ولي هموار و وسيع دشتهاي به ظهر.آمديم اهواز به اتومبيل
.شد حسرت مايه آن ، هرز و فراوان آب.رسيديم خوزستان باير
نزديك حميديه پادگان به استراحت و ناهار نماز ، از بعد
و كرديم بازديد را قزوين لشكر 16 قرارگاه.رفتيم سوسنگرد
شعارهاي آنها.كردم صحبت سربازان براي پادگان مسجد در
از فرماندهان ميكنم ، فكر.دادند امام خط نفع به داغي
در سد از.داشتند وحشت بنيصدر آقاي بعدي عكسالعملهاي
...آورديم عمل به بازديد كرخه روي بر احداث حال
فروردين سهشنبه 4
بنياد وضع درباره و آمد مستضعفان بنياد مسئول كريمي آقاي
شصت حدود بنياد ، گويااست بار تاسف كه گفت مطالبي
...است بدهكار بانكها به تومان ميليارد
مقداري انفجار و مركزي كميته در اتاق چند گرفتن آتش خبر
است ، روز مساله شده ، ايجاد باره اين در كه شايعاتي و فشنگ
دشمن كه كرده شايع ضدانقلاب ولي نيست ، مهم گرچه
اين رسمي خبر.است شده منفجر قديم مجلس و كرده بمبگذاري
...است كرده ايجاد آتشسوزي برق سيم اتصال كه است
زيادهطلبي از صحبت ;كردم صحبت تلفني خامنهاي ، آقاي با
از پس دفاع ، عالي شوراي اختيارات مورد در بنيصدر آقاي
براي فلاحي آقاي فشار [همچنين] و اساسي قانون به برگشت
.بود شورا دبيرخانه اسناد گرفتن تحويل
فروردين چهارشنبه 5
اجازه سعدآباد ، كاخ ديدن براي كه كردند تلاش بچهها
در كاخها.رفتيم بچهها اصرار با بالاخره.كنند تحصيل
و بود تعطيل كارشان امروز ولي بودند ، موزه به تبديل حال
شوراي پيش سال دوكرديم صرف باغ فضاي در وقت مقداري فقط
آن داخل قيمتي اجناس با را كاخها كه كرده تصويب انقلاب
...كنند موزه به تبديل
نتيجه در و است كم ارتباط است ، خراب منزل تلفن امروز
به كه آمد پيش فرصتي عصر طرف.دارم مطالعه براي فرصتي
"حكومت و سياست" خصوص در نهجالبلاغه از شده تهيه فيشهاي
من از كه مقالهاي نهجالبلاغه ، هزاره براي و كنم مراجعه
.بنويسم "سياست و نهجالبلاغه" خواستهاند
هماهنگي دفتر به راجع مطالبي و آمد غيوران آقاي شب اوائل
...داشت قيمتها كنترل و نظامي صنايع و
فروردين پنجشنبه 6
راه" [مجله] مصاحبه جواب كه كردم كمك عفت به وقت اول
و صدا عامل مدير لاريجاني [علي] آقاي بهبدهد را "زينب
.كردم تشكر برنامهها از بعضي پخش از و دادم تذكراتي سيما
.شود تشكر تهيهكنندگان از شد قرار
دو شماره امداد بيمارستان به جنگ مجروحان عيادت براي
و صدا از فيلمبردار و پارس خبرگزاري از خبرنگار.رفتيم
...بود آمده هم سيما
با ملاقات قرار شنبه روز براي و شد تلفن امام منزل از
ملاقات خبر از دارم ، دوست خيلي را امام.گذاردهاند امام
من از خيليها بيمارستان و جبهه در.شدم خوشحال
انشاءالله ببوسم ، آنها طرف از را امام صورت خواستهاند ،
طبقه از آسانسور با كه موقعي.است خوبي بهانه ميبوسم ،
.بوديم حبس مدتي و شد خراب آسانسور ميآمديم ، پايين بالا ،
شده ناراحت خيلي بود ، هم صدقياني دكتر بيمارستان ، رئيس
درست و آمد كردند ، پيدا را آسانسور مسئول بيرون ، از.بود
...كرد
فروردين جمعه 7
.نداشتم هم زيادي ملاقات و نرفتم بيرون خانه از امروز
وزارت بازرسي از يكيآمدند بستگان از نفر چند ابتدا
...نمودم تحقيقاتي وزارتخانه وضع از.بود كشاورزي
سپاه اطلاعات از سيفاللهي [رضا] و رضايي [محسن] آقايان
در و دادند كودتاچيان و ضدانقلاب وضع از گزارشي و آمدند
آقاي.داشتند اصرار اسلامي اسناد مركز گرفتن تحويل خصوص
سازمان ابتدا ميگويند.است آن تحويل مخالف خامنهاي ،
تحويل مركز اين سپس و شود ايجاد بايد درستي اطلاعاتي
صحبتهايي نيز اطلاعات سازمان جديد طرح درباره.گردد
.داشتند
نوشتن صرف را وقت بيشتر و نداشتم مهمي ملاقات بعدازظهر ،
صفحه هشتنمودم "نهجالبلاغه در سياست" درباره مقالهاي
خامنهاي آقاي با تلفني.است تمام نيمه "فعلا و نوشتم
.بيايند امام زيارت به من با فردا شد قرار.كردم صحبت
|