ارشاد وزارت داخلي مطبوعات جديد كل مدير
شد منصوب
گرفت انتشار مجوز جديد نشريه 17
!دور سالهاي شده نفرين ميراث
خانواده در تفاهم براي اساسي گام سه
بهعنوان :ارشاد وزارت مطبوعاتي معاون
نيستيم مچگيري دنبال به
مطبوعات بر نظارت
مطبوعات جشنواره ارزيابي آزاد تريبون
ارشاد وزارت داخلي مطبوعات جديد كل مدير
شد منصوب
اسلامي ، ارشاد و فرهنگ وزير مطبوعاتي معاون:اجتماعي گروه
جديد كل مدير سمت به را "جعفري مهرنوش" آقاي حكمي طي
.كرد منصوب وزارتخانه اين داخلي مطبوعات
ارشاد و فرهنگ وزارت داخلي مطبوعات كل اداره اين ، از پيش
.ميشد اداره سحرخيز عيسي بامديريت اسلامي
معاونت در سال ده حدود داخلي مطبوعات جديد كل مدير
فعاليت مشغول اسلامي ارشاد و وزارتفرهنگ مطبوعاتي
كل مدير معاونفرهنگي وي ، مسئوليت آخرين و بودهاست
.بود داخلي مطبوعات
اسلامي جمهوري خبرگزاري در تا 1363 سال 1359 از وي ،
وزارت به آن از پس و بود اطلاعرساني انجامكارهاي مشغول
اين در كار با همزمان شدو منتقل اسلامي ارشاد و فرهنگ
اينرسانه به سلام روزنامه تاسيس ابتداي از وزارتخانه ،
گروه دبيري روزنامه ، اين در وي مسئوليت آخرين و پيوست
.است سياسيبوده
معاونت به بورقاني همراه به خرداد دوم از پس سحرخيز عيسي
كل مدير سمت در و آمد ارشاد وزارت تبليغاتي مطبوعات
وي.گذاشت برجاي خود از درخشاني كارنامه داخلي مطبوعات
كه) زن روزنامه چاپ براي اجازه صدور پي در پيش روز چند
(است شده توقيف قانوني مجوز بدون و انقلاب دادگاه توسط
در ارشاد وزارت قانوني رويه از و رفت انقلاب دادگاه به
علت مصاحبهاي در سحرخيز.كرد دفاع زن روزنامه با برخورد
روزنامه توقيف با خود مخالفت دليل به نه را خود استعفاي
.است بوده مطرح قبل از كه دانست مسائلي دليل به بلكه زن
گرفت انتشار مجوز جديد نشريه 17
نظر دوشنبه روز مطبوعات بر نظارت هيات:اجتماعي گروه
كشور در جديد نشريه انتشار 17 به نسبت را خود مساعد
.كرد اعلام
با اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت داخلي مطبوعات مديركل
اين از پيش مورد تعداد 11 اين از:گفت موضوع اين بيان
مجوز ديروز جلسه در و ميشدند منتشر تكشماره بصورت
.كردند دريافت دائمي
فصلنامه ، شامل 4 صادره مجوزهاي ساخت خاطرنشان سحرخيز عيسي
.است هفتهنامه دو يك و نامه هفته ماهنامه ، 5 7
مركز صاحبامتيازي به "حقوق و فقه" فصلنامه:افزود وي
محمد آيتالله مديرمسئولي و (ره)فقهيامامخميني تحقيقات
"زيبا هنرهاي دانشكده" به متعلق "زيبا هنرهاي" و يزدي
مركز" همچنين و داشت خواهند انتشار امكان تهران دانشگاه
نيز "ايران متالوژي انجمن" و "ايران جوش ومهندسي پژوهش
مهندسي" و "جوش مهندسي" فصلنامههاي كه كردند پيدا اجازه
در وي گفته به.كنند منتشر سراسري بهصورت را "متالوژي
آينه" ماهنامههاي انتشار با نظارت هيات اعضاي نشست اين
موءسسه "فكه" ،"مكتوب ميراث نشريه دفتر" به متعلق "ميراث
صاحبامتيازي به "كفش صنعت" و "فكه جنات" هنري فرهنگي
و كردند موافقت ايران ، كفش صنعت متخصصين و مديران جامعه
،"بسپار" ماهنامههاي انتشار به نسبت را خود مساعد نظر
به ترتيب به "طبيعت" و "اقتصاد و بانك" ،"سرخط نقطه"
ابومحمد" ،"كثيريها محمود سيد" آقايان صاحبامتيازي
بيان "اينانلو محمدعلي" و "كردنوري مجتبي" ،"مرتضوي
.داشتند
گستره با "ليان" هفتهنامههاي كرد اعلام همچنين سحرخيز
و بوشهر استان در جنوب پيام كشور ، جنوبي استانهاي توزيع
شروع رسمي بهطور را خود فعاليت ميتوانند نيز "بم نداي"
فرهاد" و "موثقي محمدرضا" آقايان كرد ، اضافه وي.كنند
هفتهنامههاي ترتيب به كه كردند پيدا اجازه نيز "جعفري
توزيع و منتشر سراسري بهصورت را "هفتم پيك" و "بانو"
نامه هفته دو را نظارت هيات نشست مصوبه آخرين وي.كنند
اعلام "پيربوداقي يوسف" آقاي صاحبامتيازي به "ما فرداي"
شرقي و غربي آذربايجان استانهاي آن توزيع گستره كه كرد
.بود خواهد
!دور سالهاي شده نفرين ميراث
نافذ طبيعت ، با موافق سليم ، عقل بر مبتني واقعي ، قانوني"
فرامين به بايد كه دارد وجود جاويدان و ثابت جا ، همه در
لذا.است الهي نهاد از منبعث قانون اين.نهاد گردن آن
اطاعت آن از هركس...داد را آن لغو پيشنهاد نميتوان
ناديده را انساني فطرت و گريخته خويش به خويشتن از نكند
(1)".است گرفته
.بود فطري حقوق انديشه بيان رومي خطيب گفتههاي
.داشتند اعتقاد بدان ارسطو و افلاطون كه انديشهاي
:نوشت طبيعي حقوق كتاب در بورلاماكي چنانكه آن
انساني فطرت با "الزاما كه است قانوني طبيعي قانون"
فلسفه رعايت بدون نميتوانند جوامع و افراد و است سازگار
قرار شرافتمندانهاي و شايسته شرايط در را خود آن وجودي
ميتوان است بشري طبع موافق قانون ، اين كه آنجا از.دهند
را آن نام سبب بدينداد تميز انساني عقل پرتو در را آن
(2)".نهادهاند طبيعي حقوق
براي مقدمهاي بعد سالهاي در متفكران اين انديشههاي
اعلاميه اسناد ، اين مهمترين شد حقوق اعلاميههاي ظهور
.است اوت 1789 مصوب 26 شهروند و بشر حقوق
:از عبارتند اعلاميهها اين از مندرج فردي حقوق مهمترين
فردي اعمال آزاديهاي -1
انديشه آزاديهاي -2
تجمع آزاديهاي -3
اجتماعي و اقتصادي آزاديهاي -4
كشورها داخلي و انساني حقوق مجموعه در بعدها حقوق اين
(3).شد گنجانده
فراميخواند آزادي به را همه اسلام
و آمدهايد وجود به آدم از همه":ميفرمايد رسولالله
سياهپوست و نيست فضيلتي عجم بر را عرب.است خاك از آدم
تقوي فضيلت جز.سياهپوست بر سفيدپوست و سفيدپوست بر را
.نيست امتيازي
:بود داده ندا برابري بر تاكيد با كريم قرآن كه چرا
"شعوبا جعلناكم و وانثي ذكر من اناخلقناكم ايهاالناس يا"
".عنداللهاتقيكم اناكرمكم لتعارفوا وقبايل
و ميبيند يكسان يگانه خداي برابر در را همه اسلام
حضرت دليل همين به.نميگذارد بشر آحاد بين تفاوتي
الحق":داد فرمان نخعي اشتر مالك به (ع)اميرالموءمين
:"له جري علياحداالي ولايجري عليه لاحدالاجري لايجري
هم او زيان به آنكه مگر نميشود اجرا كسي نفع به قانون"
سود به اينكه مگر نميشود مجري فردي ضرر به و شود اجرا
".شود اجرا هم او
قوانين در فردي آزاديهاي و حقوق
بر مشروطيت ، اساسي قانون متمم پنجم بيست تا هشت اصول
كه چهارگانه آزاديهاي.است پرداخته ملت آزاديهاي و حقوق
ايران اسلامي جمهوري اساسي قانون در كرديم ذكر "قبلا
مهمترين فردي آزاديهاي قسمت در كه.است شده گنجانده
بودن علني مدد به امنيت البتهميباشد امنيت مسئله
بازپرسي ، جمله از مراحل كليه در وكيل داشتن حق محاكمات ،
با اقرار اخذ منع منصفه ، هيات وجود رسيدگي ، و دادرسي
وسايل در تفتيش و تجسس منع اجبار ، و اكراه شكنجه ،
موضوعات تكتك اينكه با.ميشود حاصل...و مردم ارتباطي
ممنوعيت اصل اينجابه در اما دارد ، فراوان تامل جاي فوق
.كنيم مي اشاره اكراه اقراربه واخذ شكنجه
!دور سالهاي شده نفرين ميراث
جزا حقوق تحولي دورههاي در (ع)مسيح مذهب ظهور از قبل
.بود بيگناهي يا و گناهكاري تشخيص ازراههاي يكي شكنجه
و ميگرفت صورت خاصي طرق به مجرمين شكنجه وسطي قرون در
تا كه ابداعاتي.شد حاصل شكنجه در تازهاي ابتكارات
در چه شكنجهها باستان ايران در !داشت ادامه بعد قرنها
قوانين مطابق.ميشد انجام مجازاتها در چه و دادرسي آئين
و كرده استنكاف حق احقاق از كه قاضي براي ساسانيان دوره
در سختي مجازاتهاي بود ، نكرده رسيدگي عادلانه صورت به يا
را حق تشخيص مردد ، قضات دليل همين به.بودند گرفته نظر
يا متهم كه ترتيب اين به.ميكردند محول مزدا اهورا به
روي به گداخته فلز و ميانداختند جوش آب در را گناهكار
و داشت مقاومت نيروي اگر و ميريختند وي شكم يا و سينه
والا ميرسيد ثبوت به او بيگناهي مييافت نجات "تصادفا
مجازاتها شدت تعديل براي "بعدا.ميرسيد خود مجازات به
(4).گشت معمول گداخته فلز با آزمايش جاي به داغ شير
مينمايد محكوم را شكنجه اساسي قانون
آزاديهاي و حقوق گرفتن نظر در با اساسي قانون اصل 38
يا و اقرار گرفتن براي شكنجه هرگونه":ميدارد بيان فردي
يا اقرار شهادت ، به شخص اجبار.است ممنوع اطلاعي كسب
فاقد سوگندي و اقرار و شهادت چنين و نيست مجاز سوگند
.است اعتبار و ارزش
".ميشود مجازات قانون طبق اصل اين از متخلف
قرار شكنجه اين در هم را اكراه و اجبار اساسي قانون
و شكنجه به توسل با كه سوگندي شهادت ، اقرار ، و ميدهد
به لازممينمايد محكوم باشد ، شده گرفته اجبار و اكراه
دعوي اثبات دلايل از سوگند و شهادت اقرار ، كه است توضيح
به.ميباشند جزا حقوق در جرم اثبات ادله و مدني حقوق در
شهادت يا و اقرار زنا جرم اثبات ادله از مثال عنوان
.ميپردازيم موارد اين توضيح به قسمت اين در.ميباشد
از عبارت را اقرار مدني ، قانون ماده 1259:اقرار -الف
.خود ضرر بر غير براي ميداند حقي به اخبار
طرف او خواه) كسي طرف از تهديدآميز است عملي:اكراه -ب
تحقق منظور به ديگري به نسبت (نباشد يا باشد ، عقدي
(5).كننده اكراه نظر مورد (فعل ترك فعل) حقوقي عمل بخشيدن
موثر شونده اكراه اخلاق و موقعيت جنس ، سن ، اكراه در
.ميباشد
است قوانين از يكي محسوس امور وقوع از اخبار:شهادت -ج
(6)...غير بهنفع و خود بهضرر تجلي اخبار مورد غير در
آن توصيف منظور به سخن مقدمه در مذهبي مقدسات ذكر:سوگند
(7).راستي و صدق به سخن
.ميباشد اكراه همان:اجبار --ه
مگر نيست مسموع اقرار از بعد انكار قوانين مطابق البته
ماده)...و است بوده فاسد او اقرار كند ، ادعا حق اينكه
(...مدني قانون 1277
ميشوند؟ رعايت اصول
يا و حقوقي رسيدگيهاي در محكومان برخياز متاسفانه
بازپرسي مراحل در اكراه و اجبار شكنجه ، ادعاي با جزايي
اينكه با و.ميشوند خود سوگند يا شهادت اقرار ، منكر
اصرار خود ادعاي بر است ، مشكل بسيار امري چنين اثبات
قرون وحشيانه اعمال شكنجه از مراد كه گفت بايد.ميورزند
تهديد را شخص حيثيت كه خطري است ممكن نيست ، وسطايي
.نمايد سوگند يا و شهادت اقرار ، به مجبور را او مينمايد ،
چه گيرد قرار اعمال اين تعريف در است ممكن امري هر حال
رواني فشارهاي تاريك سلولهاي انفرادي ، زندانهاي به رسد
...و تازيانه
مرانلو زهرا
:پانويسها
Bulamagui cicron جمهوريت باب كتاب -1
صفحه 15 دهم ، فصل اول ، قسمت طبيعي ، حقوق اصول -2
قاضي ، ابوالفضل دكتر سياسي ، نهادهاي و اساسي حقوق -3
صفحه 654
صفحه 42 دانش ، تاجزمان زندانها ، علم و زندانيان حقوق -4
لنگرودي جعفري جعفر محمد دكتر حقوق ترمينولوژي -5
منبع همان -6
منبع همان -7
خانواده در تفاهم براي اساسي گام سه
و هماهنگ قلب دو اين اگر و است قلب دو پيوند ازدواج"
.است خوب و ايدهال وصلت اين سركنند محبت و عشق با سازگار
باشند نداشته سازگاري يكديگر با قلب دو اين اگر اما "
.ميشود آغاز مشكلات
از خانواده افراد اطلاع عدم از خانوادگي مشكلات اكثر"
به دو هر شوهري و زن اگر.ميگيرد سرچشمه روحي نيروهاي
و بنگرند احترام ديده با زناشويي مشترك زندگي والاي هدف
پيوند آينه كدورت غبار هرگز بدانند را خويش زندگي قدر
".كرد نخواهد تار و تيره را مقدسشان
را قديمي ضربالمثلهاي اين بارها و بارها شايد ما همه
و است درمان از بهتر پيشگيري:ميگويند كه باشيم شنيده
موارد بعضي در.كرد بايد وقوع از قبل را واقعه علاج يا
باشد افتاده پا پيش حتي يا و خندهدار جملات اين شايد
متوجه شود نگاه مسئله اين به جديتر و عميقتر وقتي اما
پيوندها شدن محكم باعث جملات اين گرفتن جدي كه ميشويم
.ميباشد
تلقي معمولي و عادي حدي تا شوهر و زن بين نظر اختلاف
بحران و خلل ايجاد باعث نبايد نظر اختلاف اين اما ميشود
عقيده اختلاف ميگوييم اينكه.شود آنها زناشويي زندگي در
كدام هر شوهر و زن كه چرا نيست ، اشتباه است طبيعي امري
خاصي نوع با كدام هر و ميباشند جداگانه خانواده يك از
اين پس.كردهاند رشد اقتصادي و فرهنگي سطح و تربيت از
دريچه از را زندگي آنها از كدام هر كه است طبيعي امر ،
.ببينند خود چشم
اين به بايد ميگيرند ازدواج به تصميم كه مردي و زن
.ميشود (ما) به تبديل (منها) كه باشند داشته توجه مسئله
به بايد نفر دو هر كه است (ما) همين اساسي و مهم نكته
هرگونه از فارغ و آزادانه بايد آنها.نمايند توجه آن
پايان در و كنند مطرح را خود خواستههاي هراس ، و دلهره
برسند ، بينش دو هر از تلفيقي يعني منطقي نتيجه يك به
بدهند اهميت همديگر خواستههاي و حرفها به مرد و زن يعني
اهميتي چندان نظر اختلاف اينجا تا.بگذارند احترام و
يك به ميتوانند مفيد و سازنده بحثي با كه چرا ندارد
.برسند مطلوب نتيجه
يا آگاهانه طرف ، دو متاسفانه مواقع بعضي در اما
اختلاف و نميكنند استفاده توانايي اين از ناآگاهانه
بعضي در و دعوا باعث و ميشود عميق و زياد كمكم نظرها
شدن گسسته يعني طلاق موارد بيشتر بگويم بهتر يا مواقع
.دارد دنبال به را پيوندها مقدسترين
طلاق منجربه كه اختلافاتي رفع براي فرصت بهترين پس"
".است آن از قبل دوران ميشود ،
خوبي ، صداقت ، شرافت ، از است عبارت عشق مشترك وجوه"
مورد در را اصول اين بايستي طرفين از يك هر مهرباني ،
از هرگز را صميميت و صداقت اصل بخصوص كند مراعات ديگري
".نسازد دور خاطر
جرات به شايد باشند داشته صداقت زندگي در شوهر و زن اگر
باشند داشته خاصي مشكل هم با نبايد آنها كه گفت ميتوان
مشكلات اين بيايد پيش آنها بين هم مشكلي "احيانا اگر و
.ميشود حل صادقانه بيان با و صداقت وسيله به
شوهر و زن مشكلات حل براي كه راهحلهايي از ديگر يكي"
را خويش آرزوي و خواست يعني است كردن دعا ميشود پيشنهاد
از يك هر.است كردن حك باطن ضمير صفحه در و كردن بيان
سعادت و خوشي و خير آرزوي ديگري براي دل در بايد زوجين
و بخواهد خداوند از را همسرش سلامتي و موفقيت و بنمايد
و شود يكي آنها جان و دل كه كنند رفتار يكديگر با چنان
".نباشد چيزي خانوادگيشان كانون در عشق و مهر جز
و باشند داشته تفاهم يكديگر با شوهر و زن اينكه براي پس
بايد را نكته چند كنند زندگي همديگر با محبت و مهر با
:باشند داشته مدنظر
مشترك تفاهم براي اساسي گام سه
اول گام
ديگر روز به موكول را خود ناراحتي و خشم و گلهها ابراز"
زيرا نسازيد تلنبار هم روي را آنها اصطلاح به و نكنيد
".ميآيند وجود به كوچك سوءتفاهمهاي از بزرگ دعواهاي
دوم گام
كه كنيد رفتار طوري همسرتان با ناراحتي و خشم از بعد"
.نداريد دل به او از كينهاي هيچگونه شود متوجه
".گذريد در جزئي موضوعات از و نكنيد بهانهگيري
سوم گام
خاصي ارزش او براي و بشماريد محترم را خود زندگي شريك"
با بهانهگيري ، و خردهگيري و عيبجويي جاي به شويد قايل
يك براي كه محبتي از و كنيد صحبت او با خوش زبان و مهر
مضايقه داريد ابراز به نياز سعادتآميز و شاد زندگي
".نكنيد
و داشته دوست را همديگر بگيريم تصميم لحظه همين از پس
براي مهم نكاتي زير نكتههاي.باشيم قايل احترام هم براي
.است دوستي و تفاهم به رسيدن
آن از قبل اوقات طلاق از اجتناب براي لحظه بهترين -"1
.است
خاصي اهميت از زندگي شريك و همسر با ذهني توافق ايجاد -2
شريف ، انساني همسرتان ميخواهيد اگر.است برخوردار
.كنيد پيروي اصول اين از بايستي خود باشد وفادار و مهربان
نميشود ، محسوب خوشبختي سرچشمه خود خودي به ازدواج -3
خويش ، سعادت تكميل در ميتوانند كه شوهرند و زن اين بلكه
.دهند ياري را يكديگر
رفتار محبت و عشق با زندگي لحظههاي تمام در كنيد سعي -4
وجود به احترام و متقابل تفاهم شما باطن ضمير در تا كنيد
".آيد
بهعنوان :ارشاد وزارت مطبوعاتي معاون
نيستيم مچگيري دنبال مطبوعاتبه بر نظارت
وزارت نظارت درباره كه اشتباهي تلقي:اجتماعي گروه
به خط ارشاد كه است اين دارد وجود مطبوعات بخش بر ارشاد
نظارت در ما اما.كند بررسي را مطالب صفحهبهصفحه و خط
اين به بايد نشريات مديران و نيستيم مچگيري دنبال به
كار بر آگاه ناظر يك مانند جامعه كه برسند آگاهي از سطح
تبليغاتي و مطبوعاتي معاون شهيدي شبان.ميكند نظارت آنان
مديران و خبرنگاران از شماري با كه نشستي در ارشاد وزارت
:افزود مطلب اين اعلام با ميگفت سخن مطبوعات زن مسئول
از جامعه افراد اگر و است دشوار بسيار مطبوعات كار
بيشتري دقت با باشند ، خبر با مطبوعاتي كار دشواريهاي
با برخورد:گفت شهيدي.ميكنند نظر اظهار مطبوعات درباره
فضاي موظفيم و گيرد صورت آرامش با بايد مطبوعاتي تخلفات
.نكنيم متشنج را كشور سياسي
مطبوعات جشنواره ارزيابي آزاد تريبون
جشنواره ششمين ارزيابي و نقد آزاد تريبون:اجتماعي گروه
روزنامهنگاران صنفي انجمن سوي از خرداد ، پنجم مطبوعات
ايران روزنامهنگاران صنفي انجمن دبيرخانه.ميشود برگزار
مطبوعات جشنواره بهتر هرچه برگزاري بهمنظور:كرد اعلام
روزنامهنگاران ، كليه شركت با آزادي تريبون در است نظر در
داوري نحوه علاقهمندان ساير و داوري كميتههاي اعضاي
انجمن.گيرد قرار بررسي و نقد مورد مطبوعات جشنواره ششمين
تا كرد دعوت مطبوعات اهالي كليه از روزنامهنگاران صنفي
خود پيشنهادات و نقطهنظرات ارائه و جلسه اين در شركت با
.كنند كمك آينده سال داوري كيفيتر و بهتر برگزاري به
از مطبوعات جشنواره ششمين داوري ارزيابي آزاد تريبون
تير هفتم ميدان در واقع مطبوعات تعاوني در تا 4 ساعت 2
.ميگردد برگزار شهرود كوچه
|