(ع)ابراهيم پيروان همسخني
اسلامي تمدن معماران ايرانيان
(ع)ابراهيم پيروان همسخني
و اشميت هلموت حضور با سمينار افتتاحيه جلسه
رئيسه هيئت اعضاي ساير
-يهوديت و مسيحيت اسلام ، " بينالمللي همايش از گزارشي
(اول قسمت) "سياسي جهان در دينداري
و يونان حكمت كه است زمين ايران فيروزهاي آسمان زير در
تابناك مهر و ابراهيمي حنيف ايمان و زمين مشرق عرفان
و شگفت آميزهاي و سربرآرد هم كنار در ميتواند طبيعت
"زندگي و ايمان" و "عقل و عشق" ازدواج از بينظير
آورد فراهم
:جستارگشايي
سفرهاي و سمينارها مسافران كه است براين رسم "معمولا
انعكاس به فراوان توصيفات و تاب و آب با نزديك ، و دور
.ميپردازند خود دريافتهاي نهايت در و شنيدهها و ديدهها
قصد و كاستهايم حاشيهاي توصيفات از گزارش ، اين در
.داريم را مطروحه انديشههاي و كنفرانسها محتواي ارائه
يهوديت ، " نام به همايشي در انديشهها و محتوا اين
ليماسول شهر در "سياست دنياي در دينداري اسلام ، و مسيحيت
قابلتوجهي تعداد و شده ارائه (مه 1999 2و3و4) قبرس
.شد مطرح جواب و سئوال و سخنراني
.بود اديان گفتگوي جهاني مركز - همايش اين مبدع
از بخشي خود ، خاص موقعيت دليل به دور گذشتههاي از :قبرس
علت همين به و است بوده تاريخ بزرگ امپراتوريهاي
جزيره اين در باستاني فرهنگهاي و تمدن آثار از گوشههايي
قاره سه اتصال زنجيره عنوان به جزيره اينك.ميشود ديده
بسياري ژئوپوليتيك اهميت از آفريقا ، آسيا و اروپا
اشغال را جزيره ترك ، نيروهاي سال 1974 در.است برخوردار
مسئله اينشد جدا آن از قبرس خاك سوم يك حدود كه كردند
مسئله -Cyprus Problem" بهعنوان امروز سياست زبان در
مصر ، كشورهاي با قبرس همسايگي.ميشود شناخته "قبرس
اهميت صهيونيستي ، رژيم نيز و سوريه لبنان ، تركيه ، يونان ،
مديترانه شرق در كوچك جزيره اين به را بالايي استراتژيكي
.است بخشيده
سياسي تلاشCyprus Problemحل براي حاليكه در قبرس دولت
و ثبات براي حال عين در ولي ميدارد ، ابراز بيوقفهاي
منطقهاي منازعات و مجدد درگيري هرگونه از داخلي ، آرامش
سياسي ، سنجيده سياستهاي همين دليل به "دقيقاميكند دوري
توريستي و ثبات با جزيره يك عنوان به حاضر حال در قبرس
ميكنند بازديد آن از سال در توريست ميليون از 2 بيش كه
از بيش كه بدانيم است جالب اين بر علاوه.است شده تبديل
به Offshore Companien عنوان تحت خارجي شركت هزار 35
بوروكراتيك ساختار اصلاح و واقعبينانه مقررات واسطه
براي مجدد صادرات بندر يك به را كوچك كشور اين قوانين ،
.است كرده بدل اروپا و مديترانه درياي و منطقه كشورهاي
آستانه در امروزه اما است ، شرقي كشور يك "اصلا قبرس ،
"كاملا آن يونانينشين بخش اروپا ، اتحاديه به پيوستن
اين سياسي ، نظر از.است گرفته خود به اروپايي چهرهاي
براي مهمي مركز به سال 1982 در لبنان اشغال از پس كشور
.شد بدل جهان جاسوسي مهم مراكز "ايضا و خبري مراكز
خارجي ، خبرگزاريهاي حضور منطقهاي ، مهم اجلاسهاي برگزاري
اين از گوشهاي...و قبرس در تجاري و مالي مهم شعبههاي
اتحاديه به قبرس پيوستن با "مسلما.بازمينمايد را اهميت
.شد خواهد افزوده بيشتر جزيره اين اهميت بر اروپا ،
روابط قبرس ، در ايران سفير گفته به:ايران با روابط
اين و داشته وجود جزيره اين و ايران ميان ديرينهاي
قبرس روزگار آن درميگردد باز هخامنشيان عصر به موضوع
آثار و ميزيسته ايران پادشاهان حكومت تحت سال 150
از قبرسيها.ميباشد واقعه اين موءيد بازمانده باستاني
ثروت و شكوه و تسامح زيرا ميكنند ، ياد نيكي به دوره اين
پس ، آن ازاست كرده جلوه نيز سرزمين اين در هخامنشيان
و بودهاند قبرس به آمد و رفت حال در همواره ايرانيان
همه براي كشور دو فرهنگ لذا.دارد تداوم هنوز موضوع اين
.شود دانسته نبايد هم مطلوب البته ولي نيست غريبه
در سياسي روابط سال 1367 ، از انقلاب ، از پس سالهاي در
تغيير كاردار به مدتي از پس كه شد افتتاح كنسولگري سطح
سفير سطح به گذشته سال ماه آذر اواخر در سرانجام و يافت
كشور اين در ايران سفير نخستين رضي آقا.يافت ارتقا
نيز قبرس.بود نيز ما سئوالات پاسخگوي كه ميشود محسوب
تاريخ آن از و كرده تاسيس سفارت تهران در سال 1372 از
در.است يافته بهتري وضع كشور دو اقتصادي و سياسي روابط
شد فراهم ايران سفارت سوي از فرصتي خوشبختانه زمينه ، اين
جمهور رئيس يعني قبرس ، مطلع سياستمداران از يكي با تا
وي.كنم گفتگو تفصيل به واسيليو جرج كشور ، اين پيشين
از پس ماه شش تا اسلامي انقلاب از پيش سال شش به قريب
اشتغال اقتصادي فعاليتهاي به ايران در انقلاب پيروزي
سياستمداري عنوان به نيز اشغال رفع از پس.است داشته
از يكي هنوز و شده برگزيده قبرس جمهور رئيس سپس و فعال
براي رايزنيهايش كه است اقتصادي و سياسي فعاليتهاي اركان
.است برخوردار خاصي اهميت از كشورش بازرگانان و دولتمردان
از يكي و نمايندگان از تن چند با واسيليو بر علاوه
گفتگويي و ديدار فرصت نيز قبرس خارجه وزارت معاونين
از كلي جمعبندي يك ميتوانم "اجمالا.داد دست مختصر
:كنم ارائه ايران اسلامي جمهوري درباره آنان نظرگاه
استقبال ايران تحولات از همواره قبرس سياستمداران
از يكي عنوان به ايران اسلامي جمهوري از و كردهاند
.ميبرند نام خاورميانه و منطقه كشورهاي دمكراتيكترين
اهميت از برايشان خاتمي آقاي انتخاب از پس موضوع اين
نشان بيشتري علاقه روابط تعميق به و شده برخوردار بيشتري
و سياسي هياتي با همراه كشور اين مجلس رئيس.ميدهند
وزير "ظاهرا و شد خواهد ايران رهسپار زودي به اقتصادي
دستور در را ايران به سفر نيز مقامات ساير و قبرس كشور
كشور اين به نيز ايراني مقامات.دادهاند قرار خود كار
فرهنگي هفته عنوان به نيز هفته يك و ميكنند سفر "مرتبا
.است شده برگزار متنوعي برنامههاي با ايران ،
است يوناني "اصلا كه قبرسيها زبان در:عالي آموزش و فرهنگ
واژه بدانيم است جالب و دارد وجود نيز فارسي واژههاي
كار به روان و سليس معني به زبان اين در "اصلا "فارسي"
ميكنيد ، صحبت (پرشيا) فارسي شما ميگويند وقتي.ميرود
نظير آشنا واژههاي برخي.ميزنيد حرف روان و سليس يعني
شنيده قبرسيها محاوره در گهگاه هم..انشاءا و..ماشاءا
.است جالب كه ميشود
قبرس دانشگاهي مراكز برخي از بازديدي "قبلا نگارنده
اين كه يافتم وقوف نكته اين به ديدار اين در.داشتهام
كسب با است بهتر و برخوردارند مناسبي استاندارد از مراكز
برخي عالي ، آموزش و فرهنگ وزارت سوي از تكميلي اطلاعات
اين كشور از خارج در تحصيل به علاقمند ايراني دانشجويان
مهم كالج و دانشگاه قبرس 5 در.كنند امتحان نيز را مراكز
تحصيل مراكز اين در هم ايرانيان برخي و دارد وجود
كه شود دانسته بدنيست قضيه ، اهميت درك براي.ميكنند
دارد دانشجو 2800"مجموعا كالج ، اينتر دانشگاه مثال بطور
هم تعدادي و هستند ايراني آنها از نفر حدود 70 كه
افتتاح جهت موءثري مذاكره اكنون.شدهاند فارغالتحصيل
افتتاح همچنين و شده آغاز كالج اين در فارسي زبان كرسي
مقامات پيگيري تحت تهران در دانشگاه اين از دفتري
.ميباشد مذكور دانشگاه
اديان" بينالمللي سمينار:(ع)ابراهيم حضرت نام به همايشي
"سياسي جهان در دينداري و جهاني
(Judaism, Christianity Islam: Divinity
دينپژوهان ، انديشمندان ، حضور با ، in a Political World)
از قليلي و دانشگاهها اساتيد روحانيون ، متكلمان ،
سال مه ماه دوم از ابراهيمي ، بزرگ دين سه سياستمردان
كوچك ، شهر اين.گرديد برگزار ليماسول شهر در ميلادي جاري
است مديترانه حاشيه توريستي شهرهاي پررونقترين از يكي
و ساحلي امكانات و رستورانها و مجلل هتلهاي وجود با كه
به مختلف ، كشورهاي توريستهاي از مملو همواره تفريحي ،
.است اروپاييان ويژه
زبانهاي و گويشها با و مختلف كشورهاي از ميهماناني
سالهاي.داشتند حضور همايش اين در عالي سطحي در متنوع ،
"هانتينگتون ساموئل" حتي گذشته سال و بوده چنين نيز قبل
و شده حاضر همايش در نيز "تمدنها برخورد" نظريه واضع
تئوري به نسبت جدي انتقادهاي از گستردهاي مجموعه
و نقدها همين پرتو در شايد وي.بود شده پذيرا را جنجاليش
برخورد نظريه ابراز بدو از كه ديگر استوار نقد صدها
حال عين در و متفاوت "كاملا گونهاي به شد ، مطرح تمدنها
كلام ملخصنمود توجيه و تبيين را آن "مجددا ظريف ، بسيار
جنگ نظير او ، نظريه كه بود شده مدعي هانتينگتون آنكه
پيشگيرانه تئوري يك يعني.است سوم جهاني جنگ و هستهاي
توضيح و شرح و طرح اگر كه ميباشد ممكنالحصول امري از
قرار بازبيني و نقد مورد درستي به آن ريشههاي و نشود
ميبايد لذا و داشت خواهد را شدن فراگير ظرفيت نگيرد
.باشد داشته وجود متفكران در آن كردن مطرح و درك شجاعت
از گريز نوعي شايد ،"تمدنها برخورد" از رندانه توجيه اين
ويژه به جهان ، سراسر انديشمندان پرشمار و مصلحانه نقدهاي
اما باشد ، بوده چيني و هندي اسلامي ، كشورهاي متفكران
پاسخ نيز اساسي مسئله اين به ميبايد سرانجام هانتينگتون
سرد ، جنگ رفع و شوروي جماهير اتحاد فروپاشي از پس كه دهد
تراستهاي براي افروزانهاي جنگ تئوري بنيانهاي چگونه
پيش و گرديده فراهم غرب افراطي سياسيون و تسليحاتي
افكار و رسانهها براي موءثري تبليغاتي و ذهني زمينههاي
از هراس درگير سالها كه اروپا مردم و آمريكاييان عمومي
تعريف اين ، بر علاوه.است كرده فراهم بودهاند كمونيسم
در را جهاني چندپارگي و گسست نوعي تمدن ، از هانتينگتون
.ميكرد القاء آن منفي شكل
گونه اين بستر كلي طور به:هانتينگتون با دوباره چالشي
.است گرديده استوار صليبي شبه ديدگاههاي بر القائات ،
تعصب و شده تحريف آثار و اسلام از عميق شناخت فقدان زيرا
و اروپا مسيحيان ميان در ديرزمان از اسلام ، عليه آلود
خالي نيز دانشگاهي و درسي كتب حتي و داشته رواج امريكا
صليبي جنگهاي با كه روند اين.است نبوده توهماتي چنين از
را قشري و يكجانبه ديني ادبيات نوعي تدريج به گرفت ، شكل
عمل علمي معرفت و شناخت گونه هر ضد بر كه آورد پديد
عياشيها نظير اسلامي ، شرق درباره افسانهپردازي.ميكرد
نبوي ، تاريخ و قرآن مفاهيم تحريف بغداد ، خلفاي قضاوتهاي و
تركهاي خلافت عليه حيرتانگيز كينهتوزي سرانجام و
اروپا ، شرق و صغير آسياي در آنان حكومت ادوار و عثماني
بعدها.ميداد تشكيل را ضداسلامي منازعه اين اصلي اركان
مقتدر و برجسته حكمران زيب ، اورنگ از انگليسيان شكست
شبهقاره اين در رسوخ لزوم و هندوستان در گوركاني
تاريخ تحريف و افسانهپردازي در تازهاي باب نيز ثروتمند
از را افسانهها اين همه گويي.گشود را اسلامي شرق متاخر
طب ، فلسفي ، تفكر يونانيان ، اوايل علوم كه بودند برده ياد
و موسيقي حتي و شيمي ترجمه ، فن عقلي ، كلام نجوم ، رياضيات ،
گسترشي و شده احيا اسلامي شرق همين رهگذر از بلاغي علوم
منزل تدبير و اخلاق بابهاي حتي.بود يافته حيرتانگيز
شد بدل انديشه موضوع به زمين مغرب در رهگذر همين از نيز
و استحمام حتي مسيحي ، مورخان اقرار به صليبيون ، چنانكه
و آزمودند تاريخي و فرهنگي تعامل همين در را پاكيزگي
.است غمانگيز تغافل اين از وجه يك فقط اين و.آموختند
شرق بر ترك مسلمانان خلافت و عثمانيان درباره ديگر مثال
آلبانيايي ، بزرگ اديب كاداره ، اسماعيل قول به.اروپاست
حيرتانگيز ، مديريتي و درايت با قرن شش مدت به عثمانيان
جهاني جنگ از پس كه آرامشي.كردند حفظ را بالكان آرامش
با بيستم ، قرن پايان در و بازنگشت بالكان به هيچگاه اول
پاكسازي و مسلمانان عام قتل به حيرتانگيز هم باز توحشي
حتي كه توحشي.شد منجر مسيحي صربهاي سوي از نژادي
ميلوسوويچ با نبرد به و آشفت بر نيز را صربها همآئينان
تئوريك زمينههاي پيش آياداشت وا پرستش نژاد ارتش و
شبح جاي به اسلام جهان جايگزيني و تمدنها ، برخورد نظريه
نداشته بيرحمانه كشتارهاي اين در تاثيري كمونيسم ، ترسناك
مقام در را خود صرب ، نژادپرستان و ميلوسوويچ آيا است؟
نوصليبي نزاع نوعي به تظاهر و تمدنها برخورد پيشگامان
نميدادند؟ نشان
جنگ" نظريه تاثرانگيز و منفي رويه همان تراژديها ، اين
قابليت و مقاومت دليل به فقط اسلام شايد و.ست"تمدنها
"برخورد" اين جبهه نخستين غرب ، با همجواري نيز و ذاتي
نيز دور شرق و شرقي جنوب آسياي وگرنه ، شد ، نمايانده
واقعي و ذهني كشمكشهاي براي تازهاي محمل ميتوانست
مدون اصول و گوهر بنگريم ، نيك اگر.باشد نزاعطلبان
جهاني صهيونيسم مرامنامه در ميتوان را هانتينگتون نظريه
جابهجايي اندكي و جزئيات ذكر با هرتسل ، تئودور عقايد و
مساعي با امروزه حال ، هر به !يافت باز موقعيتها در
نظريه دوست ، انسان و مصلح روشنفكران و علما و دانشوران
و ندارد را اوليه جايگاه و مرتبه آن ،"تمدنها برخورد"
و اطلاعات از سرشار و پيوسته هم به جهاني اهالي "اساسا
جمعيت ، انفجار زيست ، محيط همچون عظيمي مسائل با درگير
به ديگر...و ناشناخته و مهلك بيماريهاي منابع ، كمبود
بيش بهايي نميتواند روشنفكرانه جنجالهاي و ماجراجوييها
درخواهيم كنيم چنين اگر.انديشيد بايد راست.بدهد اين از
به نيازمند جهان در انسانها بزرگ دغدغه آنچه كه يافت
خانواده به معنويت و ايمان بازگرداندن همانا معناست ،
انسانها قلوب در پيامبران كه آتشي زيرا ;است بشر بزرگ
عشق و اخلاق ستارگان تا ميخواهد تازه هيزمي كردند ، روشن
"اميد" رفته ياد از خورشيد همه از بالاتر و راستكرداري و
.بدرخشد زندگي منظومه در دوباره
به -يهوديت و مسيحيت اسلام ، -جهاني و بزرگ دين سه"
را پيروان بيشترين ،(ع)ابراهيم حضرت معنوي زادگان عنوان
بيشترين داراي مسيحيت حاضر حال در.دارند جهان سراسر در
اما است ، پرشمار موءمناني داراي آن از پس اسلام و پيروان
كه ميگويد ما به بيستويكم قرن درباره قطعي پيشبيني
دين يك پيروان بزرگترين عنوان به اسلام آيين به موءمنين
عليرغم اماشد خواهند مسيح آيين پيروان جايگزين جهاني ،
به آينده ، جهان در ميبايد جهاني بزرگ اديان مسائل ، اين
مشتركات بر تكيه با و بينديشند خشونت از فارغ همزيستي
و صلحآميز و موءمنانه زندگاني راهگشاي ديني و معنوي
.باشند سلامت از سرشار
توسط زودي به كه سمينارها اين از يكي:سال 2001 در ايران
سال در ايران" همايش ميشود ، برگزار جهاني گفتگوي مركز
نيازمند بيستويكم ، قرن آغاز در ايران.است "2001
است استراتژيك و كلي انگارهاي اتخاذ و دقيق برنامهريزي
شركت با منظور همين به نيز سمينار اين ميرسد نظر به و
برگزار كشورها ديگر انديشمندان و ايراني صاحبنظران
.ميگردد
دوم نسل بايد" كه ميكرد تاكيد نكته براين مطلعان از يكي
و كشور داخلي واقعيتهاي با را كشور از خارج ايرانيان
ايراني فرهنگ با آنان ارتباط و كرد آشنا آن نيازمنديهاي
گامهايي هم راه ، اين در "داد گسترش و نمود حفظ را
از پيش.شود برداشته ميبايد قدمهايي هم و شده برداشته
گرفته انجام "غرب و سياسي اسلام" عنوان با مناظراتي اين
باري و عبدي عباس" تاريخي ديدار نيز راستا همين در و
كه دارد وجود نيز ديگري مسائل اما.بود يافته تحقق "روزن
مسائل بررسي".است برخوردار وسيعي و تاريخساز اهميت از
بشر حقوق به مربوط مسائل" ،"ايران اقتصادي محاصره حقوقي
به دستيابي" ،"مختلف فرهنگهاي در آن تفسير كيفيت و
بررسي" ،"منطقهاي و جهاني و انساني مشترك ديدگاههاي
،"ايران از مركزي آسياي نفت لولههاي خط عبور ضرورت
...و "تمدنها گفتگوي مبدع عنوان به ايران جايگاه"
هستند استراتژيكي سرفصلهاي مسائلي ، چنين:تمدنها گفتگوي
آنكه طرفه.گيرند قرار جدي انديشههايي محمول ميبايد كه
نقش نميتواند ايران ،"تمدنها گفتگوي" موضوع در حداقل
يك و هزار دو سال و راه در هزار دو سال.باشد داشته ناظر
رئيس زبان از را سخن اين كه جهاني.نيست دور چندان نيز
را آن واضع ابتكارهاي تا است منتظر شنيده ايران جمهور
چه آينده در و كردهايم چه تاكنون.كند ملاحظه نيز
عرضه براي عملي برنامههاي و راهكارها چه و دستاوردي
بزرگترين عنوان به ميبايد ايران بيترديد ، داشت؟ خواهيم
وسع نيازمند مهم ، اين.شود معرفي فرهنگها گفتگوي مركز
معنوي امكانات بايد.است واقعبينانه و اصيل نگرش و نظر
پاسخ نكته اين به بايد "مثلا.شود فراهم لازم اجتماعي و
سطح در تمدنها گفتگوي پرچمدار ميتوان آيا كه شود داده
را كشور داخل در گفتگو و فرهنگي كثرت اما بود ، جهان
سخن و نقد كه ديدگاههايي با آيا نيافت؟ پررونق و شكوفا
و ندارند باور انديشه آزادي به و برنميتابند را مخالف
طبق بر را بشريت و نيازمودهاند را فرهنگي تساهل
بر را انسانها حقوق و ميكنند ارزيابي خود كوچك معيارهاي
به محدود را ايمان و ميگيرند نظر در خود به تقريب اساس
حق "مطلقا و مطلق حق را خود و ميدانند ويژه ظواهري
تمدنها جهاني گفتگوي عرصه به ميتوان..و ميپندارند
شد؟ وارد
و فيلسوف گفته به است لازم شايد:پيوستگيها سرزمين
او.بينديشيم كربن هانري فرانسوي ، بزرگ اسلامشناس
خود اعتقاد بر عميق استدلالهايي و بود معتقد "عميقا
زيور معنوي نگين ايراني ، فرهنگ اينكه بر مبني ميافزود
.است جهان
جدا هم از آن روح و جسم و دوپاره ، جهان كه است ديرگاهي
و رنج" و انسان ، جسمانيت نماد كه "غرب غربت".است افتاده
است ، بوده جهان روح و معنا انگاره كه "شرق بيگانگي خود از
باز ايران فرهنگ معدن در آن گوهر و ميشود محو ايران در
آسمان زير در.است پيوستگي رمز ايران.ميشود يافته
مشرق عرفان و يونان حكمت كه است زمين ايران فيروزهاي
ميتواند طبيعت تابناك مهر و ابراهيمي حنيف ايمان و زمين
ازدواج از بينظير و شگفت آميزهاي و سربرآرد هم كنار در
ميتوان پس.آورد فراهم "زندگي و ايمان" و "عقل و عشق"
از امنتر مامني "تمدنها گفتگوي" كه داشت باور درستي به
جاودانه فرهنگ از برتر بستري و ايران اسلامي تمدن
تصادف يك "تمدنها گفتگوي" نظريه.يافت نخواهد ايرانشهر
همواره كه ميدهد گواهي تاريخ و نبوده سياسي تئوري يك يا
فرهنگها همسخني و همزيستي كه بوده تمدنها معبر اين دل در
نيز ، اشغالگر و مهاجم اقوام حتي.است ميشده امكانپذير
و مغروق و پرشماره رازهاي مجذوب و درميآمده سخن به زود
سوي از امروزه كه متاعيبودهاند فرهنگ اين وامدار
فرهنگ و معنويت همين كرد ، عرضه جهان به ميتوان ايران
.پرمعناست
مختلف سويهاي در پنهان خلايي و شده كاسته جهان از چيزي
جاده كنيم ، نظر نيك و بگشاييم چشم اگردارد وجود عالم
منشور و شد خواهد گشوده دوباره فرهنگ بازار در ابريشم
عرضه انسانها ، همه خور در كالايي ايران ، آزاد بازارهاي
حد چه تا ما:برجاست همچنان سترگ ، سوءال اماكرد خواهد
بودهايم ، شگرف امانت اين اداي و ژرف رسالت اين آماده
...فردا تا بود؟ خواهيم و هستيم
رضوي مسعود سيد :از گزارش
اسلامي تمدن معماران ايرانيان
(بخش واپسين)اعراب و ايرانيان فرهنگي تبادلات
آذرنوش آذرتاش استاد با گو و گفت در
وارد ايراني فرهنگي پديدههاي و جنبهها كلي طور به
پديدههايي و مقولات چه به را اعراب فرهنگي حوزه در شده
دانست؟ مرتبط ميتوان بيشتر
گوناگون فرهنگي پديدههاي بخواهيم اگر:آذرنوش دكتر *
پنجم سده آغاز و چهارم سده تا عرب جهان در را ايراني
براي.داريم روي پيش عظيم بس كاري نماييم ، بررسي
"مثلا.شود ديده كتاب انبوهي بايد آثار اين بازيافتن
است ، نگرفته صورت زيادي كار هنوز علمي جنبههاي براي
ابن كه است منطقي شد ، ترجمه عربي به كه منطقي نخستين
دانشگاه پزشكي سنت كه ديد بايد.كرد ترجمه پهلوي از مقفع
جهان به چگونه سرياني ، به چه و پهلوي به چه جنديشاپور
جغرافيا:مانند ديگر علوم از بسياري يافت؟ انتقال اسلام
سنتهاي از جابهجا ، آيا شده ، پنداشته يوناني صددرصد كه
آنچه ايرانيها كه است اين حقيقت است؟ نشده گرفته ايراني
در آنگاه و ريختند اسلام چارچوب در داشتند ، خود كه را
خلوص.پرداختند كار به پارسا و پاكدين مسلماناني مقام
به كه است باشكوه آنقدر اسلامي فرهنگ ايجاد در افراد اين
اين از ايرانيان سهم روزي اگر آلماني ، بروكلمان گفته
پر هرگز كه آمد خواهد پديد حفرهاي شود ، برداشته فرهنگ
ديني عقايد از اندك ديگراندك ايرانيان بله ، نيست كردني
جامه به قرن چهار سه اين طي در و بودند بريده كهن
را اسلامي تمدن يعني ;بودند درآمده "مسلمان" ايرانياني
پديدههاي همه در تمدن پذيرش اين.بودند پذيرفته سراسر
.شد جلوهگر هنري و فرهنگي اجتماعي ،
پذيرش و اسلام آيين به گرويدن از غير به ايرانيان *
به عربها از ديگر زمينههاي چه در بدان ، وابسته مفاهيم
پرداختند؟ فرهنگي وامگيري
خود كه ايرانيان آوردن اسلام از پس:آذرنوش دكتر -
جنبه ميشود ، تلقي ايران فرهنگ و تاريخ در رخداد مهمترين
مورد ميتواند است ، واقعه همين پيامد واقع در كه ديگري
هاي وامگيري يا زبانشناختي جنبه آن و گيرد قرار توجه
اول قرنهاي همان از ايرانيان.عربهاست از ايرانيان زباني
واژههاي از شماري نوشتند ، پهلوي زبان به آثاري كه هجري
دري زبان كه هجري سوم سده در سپس.گرفتند وام به را عربي
هنگامي.نبوديم بينياز عربي واژههاي از باز يافت ، رواج
ترجمه بلعمي ، تاريخ اعظم ، سواد چون بزرگي كتابهاي كه
شده خوانده طبري تفسير ترجمه غلط به آنكه) رسمي تفسير
عربي زبان از همه شدند ، ترجمه فارسي به عربي از (است
حدي در و نبود اغراقآميز بهرهگيري اين اما گرفتند بهره
آنچنان.ميرفت كار به آنها در عربي كلمات معقول بسيار
.نميديد آسيب فارسي زبان ساختار وجه ، هيچ به كه
چهار از بيش پارسي ، اوليه كتابهاي اين من برآورد بنابه
در كه همانگونه نميگرفتند ، بهره عربي واژههاي از درصد
و داستان زمينه در شاهنامه كتاب دو.ميبينيم شاهنامه
مفاهيم زمينه در طبري ، تفسير ترجمه ديگر و بزم و رزم
چندانكه بودند ، پربار براستي واژگاني داراي خرد و ديني
نداشتند كاستي هيچ معنوي -ديني و مادي فرهنگ بازگويي در
كلمات از اندك اندك ايرانيان كه طلبيد چنان تحول اما
.نهادند عربي واژههاي به رو و كشيدند دست خود اصيل
برعكس و ميشود كم ايراني فرهنگ تاثير ميزان پس اين از *
ايرانيان ديگر اينجا ميشود ، افزوده عربي فرهنگ تاثير بر
. مينويسند عربي به گذشته دورههاي برخلاف
رجوع ترجمه تاريخ درباره من پژوهشهاي به:آذرنوش دكتر -
تشكيل عربي از ترجمههايي را فارسي نثر اعظم بخش.كنيد
آن معكوس كه همانگونه ميشد ، موجب امر اينميدهد
خود زباني ساختارهاي از بسياري داد ، رخ ابنمقفع درباره
را منوچهري ديوانكنيم گرتهبرداري عربي زبان سوي از را
جز چيزي او ، قصايد از بسياري در.كنيم ذكر مثال عنوان به
از برخي در حتي نميشود ، يافت عربي تركيبات و مفاهيم
عرض كه است اين گفتار اين از من مرادقصايدش زيباترين
برحسب و ميگشايند هم روي به آغوش آزادانه تمدنها كنم ،
تاثير تحت گوناگون درجات به دارند ، كه ملي ژرف مايههاي
استواري مايههاي از ما فارسي اگر.ميگيرند قرار يكديگر
مواج و خروشان فرهنگ از دريايي آن در و نبود ، برخوردار
قياس بوديم ، شده زبان عرب نيز ما كه بسا اي نبود ، نهفته
بنابراين....و مراكش تونس ، الجزيره ، لبنان ، مصر ، با كنيد
در نهادين واقعي ارزشهاي ميكند ، دفاع فرهنگ از كه آنچه
فرهنگ آن به جامعه كه است اعتباري و است فرهنگ آن
فرهنگ كه را ناكردني لمس و سيال موجود اين.ميبخشد
گرفت ، را جلوش نميتوان هم سكندر سد با ميناميم ،
پادزهري بايد...نميتوان سپر و شمشير زور با همچنانكه
.شود ريخته وجودش به درون از
درون در مليگرايي و ايرانگرايي گرايشهاي شما نظر به *
شدت بر سو اين به قاجار زمان از ويژه به كه ايراني جامعه
دور به و راستين شناخت بر تاثيري چه ميگردد افزوده آن
دارد؟ اسلامي -ايراني تمدن و فرهنگ از خشكانديشي از
كه دوستي ايران موج "اولا كه معتقدم من:آذرنوش دكتر -
.بود رهاييبخش اندازهاي تا آمد ، پديد قاجار زمان در
زبان و ايراني سنتهاي به گرايش كه بود آن آمد ، پديد آنچه
اسلامي انقلاب با.يافت استمرار بعد به دوره آن از فارسي
و برازنده بسيار گونه به برخي تصور برخلاف موج اين
پرهيز خودباختگي از هم ما يعني يافت ، تشديد عاقلانه
از هم و ميآوريم روي اسلامي -ايراني فرهنگ به و ميكنيم
عمومي موج من مراد.هستيم دور به ميهنپرستي تعصب خطر
اگر حال.ندارم توجه اختصاصي موارد به كه است طبيعي.است
اصيل هويت بودن ، اسلامي -ايراني احساس اين بتوانيم ما
در خاصه سطوح همه در را خودمان بودن ريشهدار و داشتن
بهترين نماييم ، القاء جامعه به و كنيم احساس جوانان سطح
.كردهايم تزريق خودمان فرهنگ درون و جامعه در را پادزهر
داد اجازه دوست فرهنگ و خودشناس روشنبين ، جامعه به بايد
اگر زيرا كنند مقابله وارداتي فرهنگهاي با مردانه كه
كه است محال برنخيزد ، مبارزه به خود جامعه درون از انسان
هجومها اين گزند از را خود خارجي ابزارهاي كمك به بتواند
و كمكها راهگشاييها ، كه است بديهي.بدارد امان در
مردم براي بايد همه فرهنگي ، و اجتماعي و مادي ياريهاي
دفاع به بازتري فضاي در بتوانند تا شود ديده تدارك جامعه
با هميشه كه است اين ما عمده اشكال.بپردازد خود از
و باز چشم با بتوانيم اگر.مينگريم مسائل به پيشداوري
خويش هويت و فرهنگ شناسايي به خردگرايانه شيوههاي
بيرون سرفراز فرهنگها كشاكش از بيترديد بپردازيم
.ميآييم
ارشاد محمدرضا :از گو و گفت
معارف كتابخانه
|
(آن معنوي لطايف و خوشنويسي آيين در) تحفهالمحبين
محمدتقي استاد اشراف به /شيرازي سراج حسن يعقوببن
دفتر /افشار ايرج و حسيني رعنا كرامت بهكوشش /دانشپژوه
وزيري ، قطع /اول 1376 چاپ /نقطه نشر و مكتوب ميراث نشر
.تومان 1900/صفحه 370/روكش با زركوب
شاگردان از و نهم قرن نويسان نستعليق از اثر اين موءلف
تاليف.بود شيرازي خطاط (رابع) روزبهان صدرالدين
از نسخهاي كتابت نيز و (خط معنوي آداب در) تحفهالمحبين
به تاليف اين دراوست آثار جمله از (يزدي) ظفرنامه
خواجه و شاه مبارك مستعصمي ، ياقوت جمالالدين تاليفات
بهعنوان كتاب نام.است نظر ديگر منابع و صيرفي عبدالله
نثري داراي و شده گرفته كبير روزبهان شيخ كتاب از تبرك
و آيات به استناد با عرفاني عقايد مبتنيبر و ادبي
مباحثي بهطرح آن در و ميباشد بزرگان اقوال و احاديث
آداب كتابت ، اسباب قلم ، احوال خط ، واضح خط ، فضيلت چون
تركيب اصول خطوط ، انواع نامهاي خط ، قواعد و اصول كاتب ،
.است شده پرداخته رسمالخط و مركبات
(اسماعيلي داعي و متفكر) سجستاني يعقوب ابو
و نشر /بدرهاي فريدون دكتر ترجمه /واكر.اي.پل دكتر
194/زركوب وزيري قطع /اول 1377 چاپ /فرزانروز پژوهش
.تومان 1200/صفحه
و سجستاني ابويعقوب متخصصان جمله از كتاب ، اين موءلف
و نوشتهها.اوست افكار و آثار و اقوال و احوال شناخت
است رسيده ما بهدست تاريخ از دورهاي از سجستاني آثار
در "تقريبا اسلامي فكر و انديشه تكامل و تحول ازلحاظ كه
از بسياري.است داشته چشمگير اهميتي آن وجوه تمام
مشاجرات با اسلامي ، تصوف و فقه كلام ، و فلسفه روندهاي
دهم/چهارم قرن يعني دوره ، اين در فرقهاي رقابتآميز
نظريهپرداز اين روزگار و زندگي بنابراين ، .يافت تبلور
.دارد تعلق مهم دگرديسيهاي و عمده تغييرات دوره به برجسته
زمره در و شيعيان براي عظيم موفقيتهاي عصر دوره ، اين
سجستاني ، از پيش نسل يك.بود نيز اسماعيليان آنها
ناشناخته "عمدتا كه دادند تشكيل را سري جنبشي اسماعيليان
يك صاحب اسماعيليه او ، حيات پايان در.بود بياهميت و
.بود فكري هم و سياسي جهت از هم پهناور ، امپراتوري
|
|