ايمان سرنوشت و اديان آينده
برين حكمت
شدن جهاني فرايند در اديان

ايمان سرنوشت و اديان آينده
برجسته دينشناس اسمارت ، نينيان پروفسور با گفتوگويي
انگليسي
سليماني مرضيه :از گفتوگو
تطبيقي اديان افتخاري استاد اسمارت ، ينيان :جستارگشايي
سال 1927 در او.كاليفرنياست باراي سانتابار دانشگاه در
همانجا در و يافته پرورش همانجا.شد متولد اسكاتلند در
دروس ساير و فلسفه.است شده وارد گلاسكو آكادمي به نيز
عالي سطح در را فلسفه سپس و آموخت آكسفورد در را كلاسيك
(561955) درييل سپس و (551925) ولز دانشگاهي كالج در
پالي زبانهاي رشته در آنجا در او اين بر علاوه.گرفت پي
.شد فارغالتحصيل سنسكريت و
بيرمنگهام دانشگاه در -الهيات -دين فلسفه درخصوص اسمارت
سمت به در 1967 آن از پسكرد ارائه موفقي سخنرانيهاي
شد برگزيده لنكستر دانشگاه در اديان مطالعات موءسسه استاد
و است انگليس در اديان مطالعات مهم دپارتمان اولين كه
اين فارغالتحصيلان از نفر كه 90 آنجاست تا اهميتش درجه
تدريس و تعليم مشغول جهاني كالجهاي و دانشگاهها در مركز
دانشگاه در اديان مطالعات دائمي استاد اسمارت.هستند
به ضمن در و بود سال 1967 در كاليفرنيا سانتابارباراي
به سال 1988 از.ميكرد تدريس نيز لنكستر در سال مدت 13
در و شده انتخاب UCSB در تطبيقي اديان افتخاري استاد سمت
رئيس عنوان به وي.گرديد بازنشسته نيز آنجا از سال 1998
.است شده برگزيده سال 2000 در اديان امريكايي آكادمي
زمينههاي در فراواني مقالات و كتابها اسمارت ، نينيان
اديان ، تاريخ زمينههاي در آثار اين كه نگاشته متنوعي
گفتگوي ،(متدولوژي) روششناسي دين ، فلسفه هند ، فلسفه
مسيحي انديشههاي و سياستها تربيت ، و آموزش اديان ،
زبانهاي به كه معروفترش ازآثار برخي.است شده نگاشته
نيويورك) ديني تجربه -از1 عبارتند شده ترجمه متعدد
جهان اديان -3(بوستن 1978) طولاني جستجوي -2(1996
ويرايش -5(لندن 1958) ايمان و عقل -4(كمبريج 1996)
-6(لندن 1975) لك جاياتي.ن.ك نوشته "بودا پيام" كتاب
سوامي همراه به "هند جديد عصر پيامبر" كتاب نگارش
دوم كنفرانس در اسمارت نينيان با (لندن 1992) پورناندا
قبرس ليماسول شهر در ابراهيمي اديان درخصوص جاري سال مه
نگاشت ما براي او خود را فوق زندگينامه.داشتيم ديداري
.گفت پاسخ سپس و داد گوش پرسيديم آنچه به صميميت با و
.ميكنيم جلب گفتگو اين به را گرامي خوانندگان توجه
معارف گروه
از يكي عنوان به ايران در شما اسمارت ، پروفسور *
اشتهار جديد كلام و دين فلسفه در برجسته انديشمندان
تطبيقي اديان و الهيات رشتههاي دانشجويان.يافتهايد
معرفي بيشتر را خودتان است ممكن آيا.ميشناسند را شما
.بفرماييد
و آمدم امريكا به انگليس از.هستم اسكاتلندي من:اسمارت
امريكا در اديان آكادمي انگليسي رئيس اولين ميكنم فكر
يك من ميدانم ، آموزش را خودم شغل كلي بطور اما.هستم
ولز آكسفورد ، كاليفرنيا ، سانتاباربارا ، در.هستم آموزگار
تطبيقي اديان رشته در حاضر حال در و كردهام تحصيل وييل
هم انگليس لنكستر و بيرمنگهام در هم مدتي و ميكنم كار
.كردهام تدريس
.بگوييد كتابهايتان و نوشتهها از *
علاقهمندان و دانشجويان ميان در من كتاب پنج:اسمارت
جستجوي و (1996) ديني تجربهاست شده شناخته اديان به
.هستند آثارم آخرين (1997) طولاني
سال در اديان كميسيون مسئوليت شما كه است درست آيا *
داريد؟ برعهده را 2000
كميسيون يك سال 2000 در اديان كميسيون.بله:اسمارت
.گذاشتهاند من برعهده را آن رياست كه است امريكايي
چگونه را آن شما و دارد وظيفهاي چه كميسيون اين *
ميكنيد؟ ارزيابي
اديان پيروان عميق و متقابل شناخت سر بر مسئله:اسمارت
همين به و هستند متفاوت ديني تجربههاياست يكديگر از
به اديان نزديكي نشانگر شايد كميسيون اين تشكيل دليل
و صحيح آموزش "اساسا ما هدف زيرا.باشد نيز يكديگر
.است ديني آموزههاي و تجربهها درست درك منظور به بنيادي
چه آموزش اين شما نظر از.داريد تكيه آموزش بر شما *
سخنراني در مسئله اين دارد؟ برعهده رسالتهايي و ابعاد
چشم به "كاملا هم ابراهيمي اديان سمينار در شما اخير
.ميخورد
به او.ميكنم استناد اشميت صدراعظم سخن به من:اسمارت
خاص اصولي با رابطه در بيانيهاي پيشنويس پانزدهم ماده
و رهبران ما كه گفت اديان زمينه در و كرد اشاره
پيروان ميان در تنش و نفرت ايجاد باعث نبايد آموزگاران
خاصي اهميت از زمينه اين در ما آموزشهايشويم اديان
.است برخوردار
و تمدنها ساير اديان با كه هستيد غربي دينشناس يك شما *
چگونه را غرب ديني آموزش تمايز.داريد آشنايي هم ملتها
ميدهيد؟ توضيح
آموزش و كلي بطور آموزش كه هستيم اين شاهد ما:اسمارت
در دهه 1960 اوايل در من.است تكثرگراتر غرب در ديني
نود كه رسيدم نتيجه اين به زمان آن در.بودم بيرمنگهام
نگاشته ميلادي نخست قرن نيم در ديني ، تعليماتي متون درصد
در.بودند مرتبط گذشته با مردم توده واقع ، در.بود شده
آن از پس.نميشد درك جهاني بزرگ جنگهاي حتي روزگار ، آن
ابراهيمي ، بزرگ دين سه عالمان و پيروان حداقل كه بود لازم
درك درستي به را يكديگر يهوديت و مسيحيت اسلام ، يعني
.گرفت شكل بستري چنين در من خود فعاليتهاي.كنند
را اديان اين ميان متقابل درك كه داشت وجود مشكلاتي چه *
گرفت؟ شكل شما فعاليت به نياز و ميكرد دشوار
هر دانشوران ميكوشيدند ، زمينه اين در بايد همه:اسمارت
.بودند هماهنگ هم با كلي جهت يك در بالاخره آنها.دين سه
را مسئله اين كه است مهم ما همه براي كه بدهم توضيح بايد
نتيجه كه است خاصي مشكلات داراي ديني هر كه كنيم درك
منتج فرهنگ و شريعت و زبان حتي و تاريخي شرايط و تحولات
را بيماريهايي اديان ، تفسيرگران و پيروان حتي.است آن از
اين مهمترين.شوند شناخته دقت به بايد كه ميكنند ايجاد
نشناختن و درك عدم جهت در كه است فاصلهاي بيماريها ،
.نيست ميسر سادگي به هم آن علاج.ميشود ايجاد يكديگر
ميزنيد؟ زمينه اين در مثالي آيا *
و سياسي بحرانهاي كه شمالي ايرلند در "مثلا:اسمارت
مشكل ما زمان تا دارد ، هنوز و داشته را زيادي اجتماعي
شناخت بدون و گفتگو بدون اما خاموش و ناپايدار همزيستي
آنها.است بخشيده تداوم را پروتستانها و كاتوليكها
از يك هر اسلام ، و بوديسم درباره هستند؟ ساكت هم درباره
ميآموزند ، نكتههايي خود جوانان و دانشآموزان به آنها
مسكوت را يكديگر.دارند خصمانه موضع هم مقابل در اما
حق ما.ميكنند طرد و نفي را هم آموزههاي و گذاردهاند
زيرا.باشيم بدبين دينياي رهبران چنين به نسبت كه داريم
.نميكنند درك را يكديگر ولي هستند هم همسايگي در آنها
برميگردد؟ چيز چه به درك عدم مشكل بالاخره *
ما.است معرفت نداشتن اصلي مشكل اشميت ، قول به:اسمارت
و ديني گرايشات با مختلف ، كشورهاي در مردم كه ميبينيم
دارند ، اعتقاد آن به كه مذهبي و دين درباره متفاوت ، مذهبي
.خاموشند ديگر زمينههاي در اما.ميدانند را چيز همه
به يكديگر به نسبت تا نميكنند فراهم امكاني "اصلا
.برسند معرفتي
دين به نسبت را چيز همه مختلف اديان مردم "حقيقتا آيا *
و آيين خلاف جوامع ، اين از خيلي در اما ميدانند؟ خود
.ميكنند عمل خود ديني آموزههاي
اين دلايل.ماست جهان واقعيتهاي مسائل ، اين خوب ، :اسمارت
دين تعاليم اسرائيليها اينكه "مثلا.است متفاوت هم مسائل
مردم نادرست آموزش در ريشه اين.نميبرند كار به را خود
.دارد دولتها سياسي و اقتصادي منافع و
به دين ، هر در كلام و تئولوژيك مطالعات تعميق آيا *
ميكند؟ كمك گفتيد شما كه اهدافي
يك بهعنوان را اديان تطبيقي مطالعه بايد ما:اسمارت
حل را فوق مشكل كلام و تئولوژي.كنيم دنبال ضرورت
در معرفت ارتقاي به ما كه است لازم درحقيقت.نميكند
اديان فقط اديان ، از منظورم و بپردازيم اديان ساير ميان
اديان و بوديسم به بايد.نيست اسلام و مسيحيت و يهود
جنوبي آفريقاي در.بپردازيم هم اديان ديگر و آفريقايي
و تبليغ خاصي روش و بهطريقه كه دارد وجود كليسا 300
و متفاوت نيروي به كليساها اينميكنند دنبال را آموزش
قسمت هستند ، قادر چنانكه شدهاند ، بدل موءثري حال درعين
اين در.كنند كنترل را پيچيده سرزمين آن جمعيت از مهمي
براي امكاناتي و منابع چه دارد؟ وجود شناختي چه زمينه
تا دارد وجود متفاوت و متعدد حوزههاي اين در مطالعه
آيد؟ بهوجود متقابل معرفت
آموزه اين با ميدانند ، حق را خود دين ، هر پيروان *
و مييابد كاهش كلي بهطور غير ، شناخت به ميل بنيادي ، ،
اين قضيه اين معناي درواقع.برود بين از است ممكن حتي
آنها شناخت در ضرورتي لذا و ناحقاند ديگران كه است
.نميشود احساس
ما اديان كه بدانيم و بياموزيم بايد ما اما.بله:اسمارت
مورد قضيه آن گذشته ، در اگر.هستند تكثرگرا خود بهخودي
برابر در امروزه اما بود ، موءثر و داشت كاربرد شما نظر
مهاجرت و شدن جهاني روند.است گرفته قرار ديگري مسائل
"مثلا.نهاد خواهد زمينهها اين در عميقي بسيار تاثير
خود جمعيت گسترش و طولاني مهاجرتهاي به اقدام مسلمانان
اين جريان در آنها.ميكنند غيرمسلمان يا غربي جوامع در
و ميپذيرند تاثير متفاوت و تازه عقايد از مهاجرتها
.است شدن جهاني تاثير اينميگذارند اثر آن بر "متقابلا
ياد از نبايد نيز را اطلاعات فوران و ارتباطات اينكه ضمن
.برد
شناخت افزايش و تقريب بايد شما گفتههاي براساس "ظاهرا *
فرايند چتر در و مدرن عصر همين در كه درحالي ببينيم ، را
آن.ميبينيم هم را سنت بر تاكيد و پايبندي شدن ، جهاني
...چشمگير "نسبتا شكل به هم
داده توضيحي بنيادگرايي ، درباره فالت ، ادوين:اسمارت
جالبي لغت نميكند ، مفهوم اداي من نظر به واژه اين.است
درحال.است سنتي و متقشر موردنظر مفهوم درواقع.نيست
بهچشم مشكلي چنين ابراهيمي دين سه پيروان ميان در حاضر
دينها ساير در آن فقدان معناي به البته اين و ميخورد
بايد چگونه كه است اين من نظر به درستتر سوءال.نيست
نظير مشكلاتي صحيح ، آموزش باداد گسترش را عميق شناخت
.برد نخواهد بهجايي راه بنيادگرايي
بيشتري توضيح است ، كلي خيلي ميگوييد شما كه اين *
ميدهيد؟
سمينار در كه استاداني و -شما و ما.ببينيد:اسمارت
مردمان مجموع در -بودند آمده جمع ابراهيمي اديان
اين معني به اينجا در ما حضور معتقدم من.هستيم بافرهنگي
در كه مسيحيت و مدرن يهوديت و اسلامي مدرنيته كه است
و ايدهها.كرده پيدا تحقق است مدرنيسم با نزديك ارتباط
.هستند انطباق حتي و تطبيق حال در آنها اصول و عقايد
مرحله اين به بينالادياني معرفت و شناخت دليل به اينها
سنتهاي در ليبرالها نگراني اما.رسيدهاند گفتوگو از
را خود آنهاميكند ايجاد را مشكلاتي "مجموعا مختلف ،
ميكنند منطبق -مدرنيسم -گفتم كه پديدهاي با حد از بيش
واكنشي پديده شاهد شما ديني ، ليبرال سنتهاي در لذا و
.هستيد وسيعي
زماني چه از.است معاصر امر يك واكنش و انطباق اين *
شده؟ شروع
بهصورت گذشته سال سي و بيست در فرايند ، اين:اسمارت
در.هستند مواجه آن با اديان همه و هندوها.داده رخ جدي
ضد بر كه شد ايجاد هند در BGP حزب گذشته ، سالهاي
كشور آن در هم مسيحيان به حتي.ميكند عمل هند مسلمانان
كه ميدهد نشان حال عين در اينهااست شده جدي حملات
.نيست ما انديشههاي و آرزوها مثل ديگر اديان وحدت
اما ميشود ، مطرح اديان وحدت درباره بسياري مطالب امروزه
من.است يافته گسترش "عملا و شده ايجاد "عملا تفرقه
.هستم نگران بسيار دليل بههمين
مهاجرتها ، و شدن جهاني درباره شما اشاره به توجه با اما *
ميرسيديم؟ ديگري نتيجه به ميبايد ما
ابعاد همه بتوان كه است آن از پيچيدهتر مسئله:اسمارت
مهاجرت و جمعيت جابجايي مسئله "مثلا.كرد مطرح را آن
از اغلب مهاجرتها اين.هستيم آن شاهد ما كه جهاني گسترده
چنين.ميگيرد صورت كشورها ساير به ديني كشورهاي
يهوديها ، مهاجرت مثل بوده ، هم گذشته در البته پديدهاي
.نيست مقايسه قابل امروز با "اصلا آن تنوع و ابعاد اما
مسلمانان و هندوها مهاجرت و كانادا به پنجاب از امروزه
و انگليس و بوسني آفريقا ، در مهاجرت جهان ، سراسر به
ميتوان پس.است تحولآفرين و دگرگونساز بسيار امريكا
فضاي با خود انطباق به اديان كه بود منتظر بهتدريج
.بگيرند خود به جهاني چهرهاي و كنند اقدام فراملي
دگرگوني آن اثر در كه هست هم زندگي كيفيت دگرگوني نوعي *
ميآيد؟ پديد انديشه و فرهنگ و ديني معتقدات در
را تخصص و پول جريان مهاجرين.است درست "كاملا:اسمارت
را دانايي و دارايي اين مدتي ، از پس آنها.ميكنند معكوس
.بازميگردانند خود سرزمينهاي و كشورها به
است؟ مثبت حد چه تا جريان اين *
.ميكند بسيار كمك جهاني همبستگي به جريان اين:اسمارت
براي را اسلام كه داشتم دانشجويي بيرمنگهام در من زماني
به كه بودند كساني آنها.ميكرد تدريس آفريقايي مسلمانان
.بودند شده داشته دورنگه اسلام از آپارتايد دليل
من.ميشود فراملي دين يك ايجاد باعث مهاجرت بنابراين ،
و فراملي شركتهاي ايجاد باعث فراملي اديان كه معتقدم
متضاد مشكلات و ميشوند فراملي اتحاديههاي و انديشهها
بايد موءلفهها همين به توجه با نيز را بينالمللي نظم با
.كرد برطرف
و تسامح فراملي ، دينهاي اصلي مبناي كه ميرسد بهنظر *
ديني تجربه اينترتيب به نميكنيد ، فكر آيا. است تساهل
ببيند؟ آسيب ميدهد شكل را دينداري اساس كه مقدس امر و
قدسي اعتبار به نسبت شما نگرانيهاي و شما منظور:اسمارت
نكتهاي بايد احتياط قيد با اينجا در من.ميفهمم را دين
فقط البته.كنم بيان دارم شك شخصي نظر از كه كنم عرض را
وجود جائينيزم آيين هند ، در.حرفهاي نه و شخصي نظر از
ميان در.ميكنند زندگي كوهها در دشواري به آنها.دارد
اين در.(شايدها) سيانواتها نام به دارد وجود گروهي آنها
شما.دارد وجود جالبي نكته سيانواتها ، آيين يعني آيين ،
شايد.كنيد استفاده "شايد" كلمه از بايد امري هر بيان در
..باشد غلط شايد و درست شايد بشه ، آنجور شايد بشه ، اينجور
و شواهد همه شما كه است زماني در اين.فيزيك مثل درست.
بايد "ضرورتا اما داريد ، را يقين براي ضروري گواههاي
."شايد" بگوييد
بياموزيم بايد ما.ميگيريم ياد چيز چه آموزه ، اين از
كجا تا عيني ، آموزه يك و حقيقت يك بهعنوان كه بدانيم و
ما با حدي تا است ممكن يقين ، و حق.باشيم ذيحق ميتوانيم
در كه ميرسند جايي به دينها."كاملا نه اما باشد ،
را خود آينده شكل يكديگر از يادگيري و تبادل و ارتباط
حكم ما به جهاني و عيني شرايط را اين.بازمييابند
دست در را حقيقت كل كه است باور اين بر هركس.ميكند
.ميكند اشتباه ديگران از بيش دارد ،
معتقدات از كه برود سمت اين به بايد روزي بالاخره بشر
ديگران دهد اجازه و باشد داشته مثبت برداشتهاي متفاوت ،
همان است معتقد آن به او كه مذهبي و دين به نسبت نيز
.باشند داشته را شناخت و نظرگاه
معنويت و تعاليم بايد هم ، با متقابل ارتباط در اديان پس
اگر.كنند هديه و ارائه يكديگر به را خود مثبت معرفت و
پايان در.خواهدشد افزوده بشريت دشواريهاي بر نكنند چنين
اين اما باشيم ، داشته يقين است ممكن ما بيستم ، قرن
تاريخ آموزه مهمترين كه شود آن از مانع نبايد اطمينان
.ببريم ياد از را اعتقادات و انديشه
برين حكمت
(بخش واپسين) صدرا ملا جهاني كنگره برگزاري انگيزه به
و ;صدرا متعاليه حكمت اصلي مايه و پايه ;اربعه اسفار
و است نفس و الهي ;عرض و جوهر ;وجود:قسمت چهار بر مشتمل
فرا را الهي و طبيعي حكمت در صدرالمتالهين انديشه كليات
متصل يكپارچه ، زنجير بسان كتاب منسجم ساختار.است گرفته
و عاقل اتحاد ;جوهري حركت ;وجود اصالت حلقههاي واحدي ، و
مثال عالم افلاطوني ، مثال ;خيال تجرد عالم ، حدوث معقول ،
مورد همواره اربعه اسفار.است پيوسته هم رابه معاد و
و گرفته قرار صدرايي فلسفي حوزه متفكران سلسله توجه
.است شده شرح متعاليه حكمت مكتب يافتگان پرورش توسط بارها
محمد بن اسمعيل ملامحمد نوري ، ملاعلي ;زنوزي عبدالله ملا
ميرزا جلوه ، ميرزاي سبزواري ، ملاهادي حاج اصفهاني ، سميع
;قمي محمود ميرزا ;تبريزي مدرس علي آقا ;قمشهاي محمدرضا
شارحان برجستهترين جمله از..و تبريزي ، مشكات محمد سيد
ميان از اينكه به مضاف.ميروند بشمار اربعه اسفار
(متعاليه حكمت) اسفار بر آملي جوادي آيتالله شرح معاصران
(27).است عزيز كتاب اين گرانسنگ بس و كمنظير شروح از
اعتراف به -بود تواند اسفار چكيده كه ;الربوبيه الشواهد
مشهد هر مشهد ، از 5 شواهد.اوست كتاب مهمترين صدرا ، خود
و شده تشكيل اشاره و اشراق چند از شاهد هر و شاهد چند از
معاد معاد ، و معرفت ;آفرينش و واجب وجود ، عامه معاني
بزرگوار حكيم.است شامل را نبوت و دوزخ و بهشت جسماني ،
بيشتري توضيح و تفصيل محتاج بحث فهم و درك كه هرجا ما ،
مباحثي همهاست داده ارجاع اسفار به را خواننده بوده ،
بار نخستين براي يا ;آمده "شواهد" در اتم ايجاز به كه
و مقالات جمله از.است رسيده كمال به يا و ;شده مطرح
:از عبارتند كتاب كليدي مقولات
;صورت با آن رابطه و وجود مراحل تمام در ماده بقاي جوهريه
با آن ارتباط و نفس گوناگون مراحل ;صورت به ماده تبديل
;بدن فناي از بعد آن بقاي و بدن حدوث با آن حدوث و بدن
و جهنم و بهشت حقيقت و جسماني معاد و آخرت عالم حقيقت
نهايت ارواح ، و اجساد حشر ;آخرت جهان در انسان احوال
"...و شر و خير ;محبت ;دنيا
جامع و حاوي جامعيت ، و ايجاز لحاظ به چه اگر "شواهد"
اثر برجستهترين و متعاليه ، حكمت مباني و اصول جميع
بحث و شرح و تامل مورد اسفار همچون هيچگاه اما صدراست ،
.-ه سال 1246 به بار يك الهي كتاب ايناست نگرديده واقع
احمد ميرزا سوي از و شرح نوري جمشيد عليبن توسط ق
مرحوم معاصر متفكر دو و.است شده ترجمه فارسي به اردكاني
تفسير و ترجمه آشتياني ، سيدجلالالدين علامه و مصلح جواد
مشتمل "العرشيه الحكمه" كتاب.دادهاند بدست آن از نويني
به "الكونين طرح" رساله و.است الوجود واجب معرفت بر
اصلي مقالات از كه -رستاخيز و معاد زمينه در مباحثي
"المشاعر" كتاب در.يافته اختصاص -است "شواهد" و "اسفار"
سخن الوجود واجب صفات يگانگي و خلقت الهي ، حكمت كليات از
تاييد شيوه به -احسايي احمد شيح توسط "مشاعر".است رفته
لنگرودي ، محمدصادق بن محمدجعفر و شده ، نقد و شرح -انكار و
;نوري ملاعلي نوري ، جواد محمد بن زينالعابدين
آن بر شرحهايي اردكاني احمد ميرزا و اصفهاني ، ملااسماعيل
.نوشتهاند
اثر چهار درونمايه و محتوي به اشاره از كه آنگونه;بله
پيداست ، (مشاعر -عرشيه -شواهد -اسفار -) ملاصدرا شاخص
مساله تبيين و تشريح به كتابها اين اعظم و مبسوط بخش
حقيقت وجود ، وحدت ;وجود اصالت:آن مختلف مراتب و وجود
طرز به صدرا.است يافته اختصاص...و الوجود واجب وجود ،
و قلمفرسايي به وجود درباره بيسابقهاي و حيرانگيز
.است پرداخته نظر اظهار
تحقيق به كه است چنان متعاليه ، حكمت در وجود مبحث گستره
و فلسفي ;(طبيعي الهي ، ) حكمي و اساسي و اصولي مسائل تمام
مقولهاي كمتر و ;گرفته خود شعاع تحت را مكتب اين عرفاني
و.نشود ختم بدان يا و آغاز ، وجود حوزه از بنحوي ، كه است
عنوان به (آن وحدت و اصالت و) وجود موقعيت درك و فهم لذا
الحمدلله و.ميشود تلقي متعاليه حكمت شناخت كليد شاه
."باطنا و "ظاهرا و "آخرا و "اولا
قراگوزلو محمد دكتر
:پينوشتها
ترجمه سبزواري ، حكمت بنياد ايزوتسو ، توشيهيكو ، -27
تهران ، دانشگاه تهران ، اول ، چاپ مجتبوي ، سيدجلالالدين
ص 10 -1358
شدن جهاني فرايند در اديان
يهوديت و مسيحيت اسلام ، بينالمللي همايش از گزارشي
(4)سياسي جهان در دينداري
در ابراهيمي اديان" سمينار سخنرانيهاي موضوع عمدهترين
اديان سازنده تعامل و بشر آينده وضع به ، نگرش"سياسي جهان
بيشتري جاذبه آنچه.بود انسانها زندگي كيفيت بهبود براي
زيرا بود ، ميلادي سوم هزاره در شدن جهاني فرايند داشت
و اطلاعات انفجار مهاجرتها ، ارتباطات ، و رسانهها گسترش
آينده ، انسان از روش ، و تكنولوژي و دانش شدن فراگير
گذشته ، همچون اعصار نوابغ.ساخت خواهد متفاوت موجودي
مسئله اين و بود خواهند دانشپژوهان از فراگير طبقهاي
رابطه.شود درك خود خاص پيچيدگيهاي و ظرافتها با ميبايد
از پس نسلهاي و ما فراروي كه جهاني در اديان و شدن جهاني
گوناگون شرايع آموزههاي و اديان بود؟ خواهد چگونه ماست
شد؟ خواهند درك چگونه برشمرديم كه ويژگيهايي با دنيايي در
سوء رفع در اساسي نقشي نميتواند ما امروز آموزشهاي آيا
سايه اديان ساحت بر كه تاريخي كژانديشيهايي و تعبيرها
نمايد؟ ايفا افكنده ،
دهكده در سياست و حقوق" كتابهاي نويسنده فالك ، ريچارد
در ديگران از بيش "دارد؟ مفهومي چه شدن جهاني" و "جهاني
مهم مسائل خود جامع سخنراني در لذا و انديشيده باره اين
:است چنين او نظرات چكيده.ساخت مطرح را بنياديني و
را متنوعي مسائل شدن ، جهاني فرايند در جهاني دينهاي"
تاكيدات كه وحياني بزرگ دين سه اما.كرد خواهند ايجاد
از گونهاي دارند ، ابراهيمي الهيات برجستگي بر مشتركي
مطرح هم به نزديك كيفيتهاي با را انساني ماوراي مسائل
انساني و ابدي پيام زمينه ، اين در اصلي نكتهميكنند
از.است اختلافات و نژادها وراي و زمان وراي آنها
زندگي و دين گسترده ارتباط زمينه ، اين در مسائل جالبترين
غرب ، در ركود قرن چند از پس كه هستيم شاهد ما.است سياسي
عصر سپس و كليسا توسط شريعت بر مبتني جهاني ايجاد از پس
علمي تفكر رشد بالاخره و -سكولاريسم -سياست و دين جدايي
حدودي تا حتي و اسلام جهان در غربي الگوي شدن ، صنعتي و
متفاوت رويكردي و ميشود نفي (ع)موسي پيروان ميان در
كنيم ، دقت اگر شايدميگيرد قرار آزمون مورد دين به نسبت
اين بيستم ، قرن در مدرنيته تشديد عليرغم كه شويم متوجه
به حساسيت با ميتوان لذا و شده منجر پسامدرنيته به روند
از متفاوت ، تمايلات از مجموعهاي كه پرداخت مسئله اين
واقعيتي سياسي ، زندگي در معنويت تجديد جمله
.بود خواهد اجتنابناپذير
همبستگي و مدني جامعه احياي در حساس و حياتي نقشي اديان
جنبههاي آموزش با و درستي به اگر.داشت خواهند فراملي
آنها بنگريم ، جهاني اديان به اصالتها بر مبتني و مشترك
بالاخره و سوءفهمها مشكلات ، بسياري با تعارض در
برعكس تاثير ، اين.نمود خواهند عمل اجتماعي بيماريهاي
طبقات متنوع و خلاق تفكر از بالا ، از و دولتي تحولات
شئون همه دليل ، همين به و كرد خواهد عمل جامعه پايين
و دموكراسي داد ، خواهد قرار اصلاحي تاثير تحت را جامعه
آموزشها اين پرتو در اجتماعي ، و سياسي زندگي شئون ساير
اصلي جوهر.شود رها احتمالي ضعفهاي نقطه از ميتواند
است استوار عدالت و انسان به عشق صلح ، بر اديان آموزشهاي
مردم هويت.ندارند نياز اين از بيش چيز هيچ به انسانها و
لذا و دارد بزرگ اديان در ريشه آنها تاريخي ريشههاي و
اصلاح را شدن جهاني روند قادرند برجسته و جهاني دينهاي
دين ، كه شود درك مهم نكته اين بايد.بخشند ارتقا و كنند
نامحدود شدن جهاني جريان در ضدانساني فجايع عليه امكاني
پاياي آموزه هر حياتي بخش ديني ، سنن و دين.است اقتصادي
اصيل و انساني نگرشي آنكه شرط به است آينده در سياسي
و دين ارتباط ميبايد نگرش اين.باشيم داشته بدان نسبت
محيط اقتصادي ، نارواييهاي و فجايع جمعيتي ، مشكلات سياست ،
يك و باشد برداشته در را...و فرهنگ و آموزش فقر زيست ،
از آفريننده و سازنده نيروي يك ايجاد براي اخلاقي ديدگاه
اينگونه پايدار تعادلآورد فراهم را بالا به پايين
.شد خواهد ايجاد
در دانشگاه استاد صيقل ، امين سخنراني در موضوع ، اين
آسيا با ارتباط در كتاب دو صيقل.شد منعكس نيز استراليا
و صلح باره در آيندهنگر نگاهي با و نگاشته خاورميانه و
نيز جالبي كتاب او.است كرده بحث قاره اين در ثبات
ساخته منتشر و تاليف ايران معاصر تاريخ تحولات درباره
."شاه سقوط و ظهور" عنوان با است
شدن جهاني روند و ديني سنن احياي رابطه ايضاح به صيقل
فرهنگي و تمدني هويت از بخشي هرحال به دين ;پرداخت
ملي مسئله -دو اين بين تعاملي رابطه.است مختلف كشورهاي
وجود به را زيادي تنشهاي و چالشها نيز -ديني هويت و
اقتصادي نظر از كشورها بعضي اينكه ويژه به.آورد خواهد
شدن جهاني فرايند در را تكنولوژي و بازار سودهاي مايلند
جوامع زيرا ميشود آغاز نقطه همين از مشكل.آورند دست به
حفظ نيز را خود هويت ميخواهند مختلف هويتهاي با مختلف
برجستگي و اهميت كه است فرايند اين در دين نقش.كنند
زمينه ، اين در مشخص و درك قابل مثال.ميكند پيدا خاصي
تعاملات در مايلند كه كشورهايي.است اسلامي كشورهاي
از و كنند وارد را تكنولوژي باشند ، داشته مهمي نقش جهاني
در نمايند ، استفاده معاصر جهان امتيازات برخي و دموكراسي
هم را غرب فرهنگ بنيادهاي از بسياري و ارزشها حال عين
اين آينده ، پيوسته و مرتبط جهان در آيا.نميپذيرند
"لزوما مسلمانان آيا ميشود؟ محسوب دين براي خطري مسائل
آورند؟ روي بومي ارزشهاي نفي و سكولاريسم به بايد
ايران ، در عيني نمونههاي به پرسشها ، اين طرح با صيقل
به مثالها اين در او.جست تمثل عربستان و پاكستان مصر ،
در مناسب فورمولي يافتن براي مسلمان متفكران عظيم تلاش
اشاره ديني و بومي هويت حفظ و شدن جهاني ميان سالم تعامل
سالم و معقول روندي اگر شدن ، جهاني كه گرفت نتيجه و كرد
.يابد تحقق انساني وجههاي با بايد "لزوما باشد ، داشته
خود ارزشهاي از فرايند اين در كه دارند حق ملتها همه
با خود انطباق به آن ، ماندگار وجوه گزينش با و كنند دفاع
.بپردازند آن مشكلات حل و معاصر جهان
از.داد رخ جدي پاسخي و پرسش صيقل ، امين سخنراني از پس
ما":گفت مشهور و بزرگ دينشناس اسمارت ، نينيان جمله
سودي يكجانبه بحث.كنيم درك را ديگران و خود دين بايد
جهاني.است خاص موضع يك در رفتن فرو آن نتيجه و ندارد
ميرسيم ، اديان به ما كه هنگامي اما است واقعيت يك شدن ،
.بگيريم ناديده را آن نميتوانيم كه برميخوريم چيزي به
مفهوم اين وجود آيا اما.است جهاني اديان مركزي اصل وحي ،
ميان مفاهمه و ارتباطات تسهيل باعث ميتواند آن تقدس و
ديگري از متفاوت هريك ، ما اديان كه ميدانيم بشود؟ اديان
و بينديشيم بايد ترتيب اين به.پرداختهاند حقيقت ذكر به
"اصلا آيا كه باشيم داشته بيشتري توجه مسئله اين به
"باشيم؟ داشته الاديان بين گفتگوي ميتوانيم
مطرح نيز را نكته اين طولاني پاسخي و پرسش از پس اسمارت ،
از نويني انواع با اديان ، ميان ديالوگ عرصه در ما كه كرد
مثل آلمان ، و شوروي در ماركسيسم.هستيم روبرو ديني زبان
ماركسيسم اما بود لامذهب فردي ماركس ، .ميكرد عمل دين يك
مكتب ، اين دروني تعارضات.كرد پيدا دين به شباهتهايي
و معنويت شاهد ما آن درون در كه انجاميد آنجا به سرانجام
كه است دليل همين به شايد و بوديم توامان خشونت
!ميزنند مشابهي حرفهاي گاهي كاتوليكها و ماركسيستها
سخن مسلمان استاد ايوب ، محمود پروفسور اسمارت ، مقابل در
مصري مشهور دانشمند طهحسين ، ياد كننده تداعي او.گفت
با بسيار حال عين در و نابينا حسين طه همچون زيرا بود ،
تسلط متعددي زبانهاي به ايوب استاد.بود ضمير روشن و هوش
حتي و آموخته ماه شش در نيز را فارسي كه ميگفتند و داشت
"اولا:بود چيز سه در طهحسين با او فرق.ميكند تكلم
مدافع و متشرع و معتقد مردي وي مصري ، متفكر برخلاف اينكه
اينكه دوماست مسلمانان حرمت و اسلامي عقايد شورانگيز
غلبه تاريخي شم و ادبي ذوق بر كلامياش و فلسفي علائق
چهره بر هم طهحسين معروف و تيره عينك اينكه سوم و دارد
نگاهي با كه است دليل همين به شايد.نميشود ديده او
مينگرد؟ جهان به روشنتر
اين او.خواند غربي تئوري يك را شدن جهاني ايوب ، محمود
سكولار غرب مدرنيستهاي تفكر و ذهن از ناشي را پديده
اسطوره يك شدن ، جهاني":گفت شورانگيز لحني با و ميدانست
جهان زيرا !كننده خسته جهاني در اسطورهاي.معناست فاقد
به آن اعتبار و ارزش و است متكثر و متنوع جهان يك واقعي
به كه شدن جهاني.دارد بستگي خلاق تكثر و تنوع همين
بشر به كمكي چه انجاميد خواهد همگانگي و همرنگي فرايند
هويت كه ميدهند رضايت "اساسا انسانها آيا كرد؟ خواهد
چنين فداي را خود ديني هويت بالاخره و ملي هويت فردي ،
از مسئله ، اين ايوب ، نظر به آنكه خلاصه "كنند؟ اسطورهاي
.است غيرواقعي و ذهني مسئله يك بنياد ،
ما":گفت چنين فالك ريچارد سوءالات ، اين به پاسخ در
.كنيم زندگي همرنگ و كننده كسل جهان يك در نميخواهيم
را خود اختلافات هم اديان ساير اگر كه است اين برسر بحث
به ميتواند اختلافها اين كه كنند درك و بگيرند نظر در
بينجامد ، مشترك سرنوشتهاي و مشتركات درك طريق از تعامل يك
مبتني حال عين در و تكثرگرا جامعهاي تحقق به بزرگي كمك
".نمود خواهند مسالمتآميز همزيستي بر
دارد ادامه
رضوي سيدمسعود :از گزارش
|