تصحيح و توضيح
اطلاعيهاي صدور با بانوان اسلامي مجمع
:كرد اعلام
صلاح به مطبوعات قانون اصلاح طرح
نيست مجلس و كشور
مطبوعات آزادي نظريههاي
براي محدوديت ايجاد
:مجلس نماينده يك
نيست هيچكس صلاح به مطبوعات
امارات در زنداني ايرانيان خانواده
كردند تجمع كشور
اين سفارت مقابل

تصحيح و توضيح
انديشه تاثير تحت مطبوعات قانون اصلاح طرح" خبر در
كه "است شده نوشته انديشه و بيان آزادي به حملهكنندگان
قانون اصلاح طرح" رسيد چاپ به روزنامه يك صفحه در ديروز
"كار قانون اصلاح طرح" بهاشتباه كه است صحيح "مطبوعات
.ميخواهيم پوزش خوانندگان از تصحيح ضمن.شد درج
اطلاعيهاي صدور با بانوان اسلامي مجمع
:كرد اعلام
صلاح به مطبوعات قانون اصلاح طرح
نيست مجلس و كشور
اطلاعيهاي صدور با "بانوان اسلامي مجمع":اجتماعي گروه
مصلحت و كشور صلاح به مطبوعات قانون اصلاح طرح كرد اعلام
.نيست مجلس
پيشنويس:است آمده اطلاعيه اين در ما خبرنگار گزارش به
شدن القلم ممنوع امكان از نحوي به آن در كه پيشنهادي طرح
موارد نيز و است آمده ميان به سخن مطبوعات نويسندگان
مسئول مديران كردن وادار جمله از آن در ديگر شده گنجانده
شرايط نمودن سخت و خود خبري منبع نام افشاي به مطبوعات
آزاديهاي و مطبوعات تحديد راستاي در نشريه ، يك انتشار
دست و روزنامهنگاران شغلي امنيت سلب نيز و آن مشروح
.است مطبوعات حرفه اندركاران
شرايطي چنين در:است آمده اطلاعيه اين از ديگري بخش در
و آن صنفي اندركاران دست زعم به مطبوعات فعلي قانون كه
كارايي از مطبوعات بر كنترل و نظارت دولتي متوليان نيز
مطبوعات قانون اصلاح موضوع نمودن مطرح است برخوردار لازم
و گسترده بطور آنكه بدون هم آن خاص گروهي طرف از
و نظران صاحب و مطبوعات دستاندركاران از بيطرفانه
نظرخواهي پيشنويس اين تدوين براي ارتباطات علوم اساتيد
ايران فهيم و صبور مردم و جامعه كشور ، صلاح به باشد شده
.بود نخواهد اسلامي
به مطبوعات قانون تغيير بسا چه:ميافزايد اطلاعيه اين
اسلامي شوراي مجلس وهن نيز و اساسي قانون وهن موجب نوعي
تصويب به را مطبوعات فعلي قانون كه است نهادي خود كه
.بشود است رسانده
مطبوعات آزادي نظريههاي
پنج به مطبوعات آزادي كميسيون قبل ، دهه سه حدود :اشاره
خود مطبوعات از مدرن جوامع انتظار و نياز عنوان به ضرورت
شرحي بايد مطبوعات (از1 عبارتند ضرورتها اين.كرد ياد
(كنند ، 2 ارائه روزمره حوادث از روشن و جامع واقعي ،
انتقادات انعكاس و آراء مبادله براي ابزاري بايد مطبوعات
در موجود گروههاي نماي تمام آينه بايد مطبوعات (باشند ، 3
تصريحكننده و منعكسكننده بايد مطبوعات (باشند ، 4 جامعه
به بايد مطبوعات (باشند ، 5 جامعه ارزشهاي و اهداف
چند هرباشند مجهز روز دانش به و داشته دسترسي اطلاعات
از دهه سه گذشت با اما افزود ، ميتوان ضرورتها اين بر
ما عصر الزامات از ضرورتها اين هنوز مطلب ، اين انتشار
بين "منطقا كه نزديكي ارتباط به توجه با.ميشوند محسوب
مطبوعات دارد ، وجود مطبوعات آزادي و ضروري كاركردهاي
عمل جامه ضرورتها اين به ميتوانند صورتي در تنها
آشنايي براي.باشند برخوردار لازم آزادي از كه بپوشانند
فضاي "تحقيق از كه زير مقاله مطبوعات آزادي ضرورتهاي با
مركز براي افروغ عماد آقاي توسط كه "مطبوعات آزادي مطلوب
است شده استخراج شده انجام رسانهها تحقيقات و مطالعات
:ميگذرد نظرتان از
جان تذكار مطبوعات آزادي نظريههاي با آشنايي از قبل
و رسانهها زمينه در موجود نظريههاي خصوص در تامپسون
عمق فهم براي باشد زمينهاي پيش ميتواند جمعي ، ارتباطات
روبه اهميت رغم به است معتقد وي نظريهها ، اين گستره و
و آثار و ماهيت مدرن ، دنياي در جمعي ارتباطات رشد
سياسي و اجتماعي نظريههاي از ناچيزي توجه آن دلالتهاي
ميتواند بيتوجهي اين حدي تا.است كرده جلب خود به را
نظريهپردازان اينكه برگردد ، موجود علمي كار تقسيم به
درباره تحقيق و مطالعه دادهاند ، ترجيح اجتماعي و سياسي
كنند موكول آن متخصصان به را جمعي ارتباطات
را بيشتري توجه مطبوعات رسانهها ، بين از حال هر به اما
وسايل بين در":است معتقد نگرين ، است كرده جلب خود به
براي نظريه چندين از كه است مطبوعات تنها جمعي ارتباط
ساير.است برخوردار اهدافش و كنشها توجيه و تبيين
از همواره خود الزامات با متناسب گونهاي به رسانهها
بررسي ذيل در كه همانگونه".جستهاند سود نظريهها اين
اين گرفت ، قرار تاكيد مورد دولت نقش آزادي ، مفهوم
با مطبوعات ارتباط نحوه به ناظر نوعي به نيز نظريهها
.است دولت
جزيي اختلافي مطبوعات ، آزادي به مربوط نظريههاي مورد در
دسته دو به را نظريهها اين عدهاي.دارد وجود
فردسيبرت ، .ميكنند تقسيم آزاديگرايي و اقتدارگرايي
دسته چهار به را نظريهها اين ويلبرشرام ، و تئودوپيترسون
آزاديگرايي ، نظريه اقتدارگرايي ، نظريه:ميكنند تقسيم
دو البته.روسي كمونيستي نظريه و اجتماعي مسئوليت نظريه
تعديل و بسط را اجتماعي مسئوليت و روسي كمونيستي نظريه
ميدهد ترجيح نيز دومينيك.ميدانند اول نظريه دو يافته
اقتدارگرايي ، :كند تقسيم دسته سه به را نظريهها اين
-سيبرت مفهومي چهار الگوي.اجتماعي مسئوليت و آزاديگرايي
فراواني نقاديهاي و بحثها عزيمت نقطه شرام و پيترسون
اين نقد با مطبوعات آزادي برجسته متفكران.است شده واقع
ميتوان مثال براي.كردهاند ارائه بديلي الگوهاي الگو ،
اقتدارگرايي ، ) لاونشتين رالف مفهومي پنج الگوي به
اجتماعي آزاديگرايي آزاديگرايي ، اجتماعي ، اقتدارگرايي
هچن ويليام مفهومي پنج الگوي ،(اجتماعي سنتراليسم و
،(اجتماعي مسئوليت و گرايي آزادي ) غربي اقتدارگرايي ، )
هربرت مفهومي سه الگوي ،(توسعهاي و انقلابي كمونيستي ،
در و (دوم جهان) ماركسيستي ،(اول جهان) بازار) آلتشول
پيكارد رابرت تلفيقي الگوي و (سوم جهان) توسعه حال
و اجتماعي مسئوليت آزاديگرايي ، ) غربي اقتدارگرايي ، )
(توسعهاي و انقلابي كمونيستي ، ،(دموكراتيك سوسياليستي
چهار محدوديتهاي نتيجه در است معتقد نگرين.كرد اشاره
نظريه:است شده اضافه نيز ديگر نظريه دو مذكور ، نظريه
نظريه.سالار مردم مشاركتي رسانه نظريه و توسعهاي رسانه
وضع سوم ، جهان كشورهاي وضعيت با متناسب توسعهاي رسانه
است نظريهاي سالار ، مردم مشاركتي رسانه نظريه و است شده
به رسانهها رهايي جهت در آزاديگرايي نظريه ادامه در
دولتي ديوانسالاري معدود ، افرادي كنترل از مطبوعات ويژه
در كه تحولاتي و تغيير دليل به وي.متمركز سياستهاي و
اين اصلاح براي جا هنوز كه است معتقد است ، داده رخ جهان
بهرحال ، . است باز جديد ، نظريههاي ارائه و نظريهها
نيز زيادي همپوشي از كه فوق نظريههاي تفضيلي بررسي
به اينجا در.كرد موكول ديگري وقت به بايد برخوردارند ،
كماكان كه شرام -پيترسون -سيبرت مفهومي چهار الگوي بررسي
نظريه همچنين و است افكنده سايه مطبوعات نظريههاي بر
كه توسعهاي رسانه نظريه و سالار مردم مشاركتي رسانه
اكتفا است ، شده وضع توسعه ، حال در كشورهاي با متناسب
اين كه است اهميت حائز نيز نكته اين ذكر.ميكنيم
خالص و محض صورت به و دارند آرماني نمونه حكم نظريهها ،
همانند را نظريهها اين.نميشوند يافت واقعي دنياي در
مورد آنها فايده برپايه بايد تنها ديگر آرماني نمونه هر
.آنها تجربي واقعيت نه داد ، قرار ارزيابي
جوامع مطبوعات در كه تفاوتي كه داشت توجه بايد حال هر به
عواملي معلول ميتواند زيادي حد تا ميشود ، مشاهده مختلف
خاص تجربههاي مردم ، متفاوت خواستههاي و نيازها قبيل از
ويژه به سياسي ، و اجتماعي ساختار مهمتر همه از و آنها
عمل آن درون مطبوعات كه باشد اجتماعياي كنترل نظام
كه را اجتماعي كنترل نظامهاي شپارد ، دبليو ، جي.ميكنند
به ميشوند تنظيم نهادها و افراد بين روابط آن وسيله به
كنترل ، كه هستند نظامهايي دسته يك:ميكند تقسيم دسته دو
فشارهاي اجرايي ضمانتهاي طريق از و خودكار طور به
مردم عمومي احساس به كه كنترلي ميشود ، اعمال اجتماعي
نظامهايي دوم دسته و برميگردد فرد بر اجتماع حق به نسبت
ابزارهاي و نهادي سازمانهاي توسط كنترل كار كه هستند
و پيترسون سيبرت ، .ميگيرد صورت خاص جريمههاي و قانوني
با ارتباطش و اجتماعي نظام مطالعه براي معتقدند ، شرام ،
درخصوص جامعه عمده پيشفرضهاي و عقايد به بايد مطبوعات
دولت با انسان ارتباط دولت ، و جامعه ماهيت انسان ، ماهيت
تحليل در ديگر سخن به.كرد توجه حقيقت و معرفت ماهيت و
.است فلسفي تفاوتي مطبوعاتي ، مختلف نظامهاي تفاوت نهايي ،
تحليل ، اصوليترين و مبناييترين ميآيد نظر به چند هر
متفاوت نظامهاي پس در موجود فلسفي مباني به دستيابي
اجتماعي -سياسي عوامل نقش از نبايد اما باشد ، مطبوعاتي
ويژه به بود ، غافل نيز مطبوعاتي نظامهاي تفاوت تبيين در
-سياسي ساختار بر منسجمي فلسفي مباني كه جوامعي در
فرهيختگان ، بين وفاق عدم جمله ، از مختلف دلايل به اجتماعي
.نيست حاكم اجتماعي ، مختلف اقشار و گروهها و روشنفكران
نظريههاي بررسي به ميپردازيم كوتاه ، توضيح اين با
اقتدارگرايي ، نظريه يعني مطبوعات ، آزادي درخصوص معروف
رسانه روسي ، توتاليتر اجتماعي ، مسئوليت آزاديگرايي ،
.سالار مردم مشاركتي رسانه و توسعهاي
اقتدارگرايي نظريه -1
لحاظ به و تداوم بيشترين تاريخي لحاظ به نظريه اين
به نظريه ، ايناست داشته را گسترش بيشترين جغرافيايي
براي كافي حد به تكنولوژي و جامعه كه زماني خودكار ، طور
سوي از يافت ، توسعه ارتباطاتي ، همگاني رسانههاي ايجاد
نظامهاي براي لازم بنيان و شد پذيرفته مختلف كشورهاي
پس حتي ساخت ، فراهم را مدرن جوامع از بسياري در مطبوعاتي
اصول به كه دولتهايي از بسياري نظريه ، اين افول از
نظريه اين تاثير تحت هنوز بودند پايبند آزاديخواهي
دوران اواخر اقتدارگرايانه فضاي در نظريه اين.بودند
اين برپايه.كرد ظهور چاپ ، صنعت پيدايش از بعد و رنسانس
حقيقت بود ، خود عصر جامعه فكري فضاي با متناسب كه نظريه
تلاش حاصل باشد ، تودهها تلاش محصول آنكه از بيش
را تودهها هدايت بار كه است خردمند و معدود انسانهايي
نخبگان همان نيز خردمند انسانهاي.ميكشند دوش بر
بالا ، فكري و هوشي بهره از برخورداري دليل به كه حاكماند
آنها به بخشي آگاهي و هدايت وظيفه و هستند تودهها قيم
يك روي دو قدرت و حقيقت ديگر ، سخن به.دارند برعهده را
باشند ، نزديكتر قدرت كانون به افراد هرچه و سكهاند
حقيقت پيوند واقع ، در.ميشود بيشتر نيز حقيقت به دسترسي
نخبگان.بالا از مطبوعات هدايت براي بود توجيهي قدرت ، و
مورد در مردم حمايت جلب جهت در يا مطبوعات از حاكم
را آن يا ميكردند ، استفاده خود برنامههاي و سياستها
قرار لزوم مورد مسائل از مردم ساختن آگاه براي وسيلهاي
تنها و بود دولت دست در "عمدتا مطبوعات مالكيت.ميدادند
خصوصي مالكيت خاص ، اجازههاي طريق از و معدود مواردي در
مثابه به انتقادي ، و اعتراض هرگونهبود مجاز مطبوعات
داده تشخيص زيانآور دولت ثبات و امنيت براي تهديدي
برپايه مطالب ، انتشار.ميشد مقابله آن با و ميشد
قدرت منبع بين ، اين درناشر و قدرت منبع بين بود توافقي
صدور قالب در نشر اجازه از مختلفي انحصاري حقوق از
و انتشار از قبل مطالب سانسور انتشار ، پروانه يا امتياز
تغيير تا گرفته خاص مطبوعاتي به ويژه امتيازات اعطاي
از يكي شد ، اشاره كه گونه همانبود برخوردار سياستها
تمايزي انحصاري كنترلهاي اين پس در اساسي پيشفرضهاي
.بود شده ايجاد عام تودههاي و خاص نخبگان بين كه بود
نخبگان توسط بايد و هستند لازم تشخيص و هوش فاقد تودهها
.شوند هدايت تصميمگيري مهارتهاي از برخوردار و هوشمند
نظام شوند ، واگذار خود حال به تودهها كه صورتي در
.ميشود مرج و هرج دچار جامعه و ميگسلد هم از اجتماعي
توسط آنكه از بيش اجتماعي كنترل نظريه ، اين برطبق
اجتماعي فشارهاي اجرايي ضمانتهاي و طبيعي مكانيزمهاي
آن قانوني ابزارهاي و دولت توسط خاص طور به شود ، اعمال
سده دو در "عمدتا نظريه اين چند هر.ميشود اعمال
در ميتوان هنوز اما بود ، پذيرش مورد هفدهم و شانزدهم
سيبرت ، زعم به.بود نظريه اين مانور شاهد جوامع بعضي
هفدهم و شانزدهم سدههاي به محصور اقتدارگرايي نظريه
.است كنوني جوامع از بسياري عمده مكتب نظريه اين نيست ،
،(سابق) شوروي مثل ، كشورهايي توسط هماكنون نظريه اين
لاتين امريكاي و آسيايي كشورهاي از بسياري و اسپانيا
كل در وي. ميشود اعمال (ناآگاهانه يا آگاهانه)
زير موارد از عبارت را نظريه اين اصلي پيشفرضهاي
:ميپردازيم آن توضيح به بيشتري شرح با ما كه ميداند
به ميتوانند جامعه از عضوي مثابه به تنها انسانها -1
عرصه فرد ، مثابه به.يابند دست خود كامل استعدادهاي
فرض پيش اين پايه بر.ميشود محدود بسيار انسانها فعاليت
از تنها و دارد فرد به نسبت بيشتري اهميت جمع يا گروه
.آيد نايل خود اهداف به ميتواند انسان كه است گروه طريق
فرد بر گروهي سازمان تجلي بالاترين مثابه به نيز دولت
بالقوههاي و صفات توسعه در انسان آن ، بدون و است فايق
.ميشود ياور و بييار يافته ، توسعه انساني عنوان به خود
در ميتوان را جمعگرايي شد ، اشاره "قبلا كه همانگونه
ميتوان احتمالي به.كرد مشاهده چپ و راست ايدئولوژيهاي
در "متعاقبا و افلاطون جمهوري كتاب در را آن ظهور اولين
گراهام ، زعم به.كرد ملاحظه...و هگل هابس ، ماكياول ، آراء
اجتماعي نظريه با زيادي شباهت افلاطون اجتماعي نظريه
.دارد محافظهكاري تعابير از بعضي و بيستم سده در فاشيسم
از بسياري در "عمدتا توان مي را نظريه اين پاي جاي
.كرد مشاهده نيز سوسياليستي غيرماركسيستي تعابير
جمهوري اساسي قانون و اسلامي سياسي فلسفه ديد بايد حال
محدوده و جايگاه و ميكند؟ دفاع نظريهاي چه از اسلامي
مطلق طور به آيا چيست؟ كلمه عام معناي به دولت اختيارات
جمعگرايي منطق تابع يا و ميكند تبعيت فردگرايي منطق از
از و فردگرا جهات بعضي از و امور بعضي در اينكه يا و است
سئوالهايي و سئوالها اين به پاسخ است؟ جمعگرا جهات بعضي
جامعه خصوص در مطبوعات مطلوب نظريه روشنگر قبيل ، اين از
حداقل ، نميتوان سئوالها اين به پاسخ بدون.است ايران
را مطبوعات در آزادي مطلوب فضاي حقوقي و فلسفي ابعاد
.كرد روشن
.ميآيد دست به ذهني تلاش طريق از تنها معرفت و حقيقت -2
از بهرهگيري در متفاوتي توانايي از انسانها اما
از خردمند انسانهاي چون.برخوردارند ذهني فرايندهاي
تحليل و تركيب به قادر و بوده بهرهمند بيشتري توانايي
رهبري كه شود فراهم گونهاي به شرايط بايد هستند ، مسائل
و شناخت چون.باشد آنها برعهده مشاوره حداقل يا و جامعه
دست به انساني تلاش طريق از و نبوده خدادادي معرفت ،
عمومي خير جهت در دولت وسيله به تلاش اين بايد ميآيد ،
توام و كامل ميآيد ، دست به گونه اين كه شناختي.شود صرف
.جامعه اعضاي تمامي براي ميشود الگويي و است قداست با
اصلاح و بوده فضيلت با امري نيز الگو اين تداوم و ثبات
به اقتدارگرا نظريه واقع ، دراست نامطلوب آن دگرگوني يا
است طريق اين از تنها چون.است جامعه در فكري وحدت دنبال
شايستهاي گامهاي عمومي خير جهت در ميتواند دولت كه
و نظارت طريق از "عمدتا عمل در كه فكرياي وحدت بردارد ،
.ميآيد دست به مستمر كنترل
دولت مالكيت انحصاري حق و نظريه اين حاكميت سده دو از پس
نظريه ، اين ذاتي بيكفايتي دليل به بتدريج مطبوعات ، بر
تقاضا و سواد افزايش خصوصي ، شركتهاي و مالكيتها گسترش
در سياسي و مذهبي بدعتهاي گسترش بيشتر ، دانستن براي
فرو دولت انحصاري تملك دموكراسي ، و پروتستانتيسم اشكال
كثرت با نيز سانسور يعني دولتي كنترل ديگر شكل.ريخت
جرگه به روزنامه ورود بويژه و ناشران اعتراض مطبوعات ،
نيز كنترل از سومي نوع البته.شد مشكل و رنگ كم مطبوعات
به محاكمه از قبل ناشران اعدام آن و است داشته وجود
.است بوده فتنهانگيزي و خيانت اتهام
مطبوعات آزادي راه در محدوديت چهار به كل در معتمدنژاد
:ميشود و شده اعمال كمابيش كه ميكند اشاره دولت توسط
از قبل سانسور و مميزي وجود امتياز ، يا پروانه صدور
در خشونت اعمال و مطبوعات خودسرانه توقيف انتشار ،
يك در مطبوعات مسائل به رسيدگي عدم و قضايي رسيدگيهاي
.صالحه دادگاه
دارد ادامه
براي محدوديت ايجاد
:مجلس نماينده يك
نيست هيچكس صلاح به مطبوعات
كليايي سنقرو شهرستان مردم نماينده:اجتماعي گروه
آنچناني محدوديتهاي ايجاد:گفت اسلامي شوراي درمجلس
صلاح به بگيرد ، را انتقادات جلوي كه مطبوعات در
.نيست مطبوعات و نظام مسئولان جامعه ،
جمهوري خبرگزاري با گفتوگو در حشمتيان علي قدرت
و كامل آزادي با بايستي مطبوعات جايگاه:افزود اسلامي
مقام از اطاعت وحدتو ارزشها ، حفظ و نظام چارچوب در
.شود مشخص رهبري معظم
هم است جاري مطبوعات در هماكنون كه قانوني:گفت وي
.است جزيي نواقص همداراي و محاسن داراي
اكنون كه طرحي راستا اين در:افزود ادامه در وي
ارائه مطبوعات درخصوص نمايندگانمجلس از برخي توسط
.ميافزايد جامعه مشكلات به شده ،
و كنيم محدود ازحد بيش را مطبوعات اگر:گفت حشمتيان
دردي باشند ، جامعه حاكمان و درانحصاردولت اصطلاح به
.نميشود دوا جامعه از
جناحي دورازمسايل به بايد مطبوعات:كرد خاطرنشان وي
مطرح كه جنجالهايي و جار و راست چپو افكار نفوذ و
.نمايند منعكس را واقعيتها ميشود ،
بايد رهبري معظم مقام جز به من عقيده به:گفت وي
و واقعي سالمسازي بهلحاظ بگذارند مسئولين
.شود انتقاد آنان از واقعيتگرايي
امارات در زنداني ايرانيان خانواده
كردند تجمع كشور
اين سفارت مقابل
ايراني زندانيان خانوادههاي از شماري:اجتماعي گروه
ميبرند سر به متحدهعربي امارات زندانهاي در كه
تجمع تهران در كشور اين سفارت مقابل در ديروز صبح
.كردند
،"بازداشتها مدت شدن طولاني" به اعتراض در عده اين
تناسب عدم" و "بازداشتگاهها بودنشرايط غيربهداشتي"
.كردند اماراتاجتماع سفارت مقابل در "ومجازات جرم
و "حمل" اتهام به آنان خانواده گفته به زندانيان اين
داشتن بهمراه و مصرف" حتي و مخدر بهمواد "اعتياد"
محكوم حبس به درامارات "موادمخدر حاوي مسكن داروهاي
باهيچ" مضمون با پلاكاردهايي تجمعكنندگان.شدهاند
توجيه قابل ما ماههابلاتكليفيعزيزان منطقي و عقل
.داشتند دردست "نيست
وبازداشتشدگان زندانيان:گفتند زندانيان خانواده
الي 40 گروههاي 30 صورت وبه "غيرانساني" درشرايط كه
زنداني كوچك دراتاقهاي زندانيان ديگر همراه نفره
خانوادههاي با غيرمستقيم ملاقات به مجاز تنها هستند
.خودهستند
|