تصويري و تجسمي جنبههاي به نو نگرشي
خوشنويسي
هنرهاي موزه در كتاب نمايشگاه برپايي
تهران معاصر
خوشنويسي در بصري دانش فراگيري
تصويري و تجسمي جنبههاي به نو نگرشي
خوشنويسي
هنرمند خوشنويسان ويژگيهاي درباره
مورد در مختصر اشارهاي ميآيد نوشتار اين در آنچه
روند بر آنان تاثير و "هنرمند خوشنويسان" ويژگيهاي
.است معاصر دوره و گذشته ادوار در خوشنويسي هنر تكاملي
از اندك گروه آن به هنرمند ، خوشنويسان" گفتار ، اين در
تجسمي و بصري جنبههاي به كه ميشود اطلاق خوشنويسان
فرم اصالت) داده بها آن خوانايي و متن از بيش خوشنويسي
مهمترين را "هنري آفرينش" و "خلاقيت" و (خوشنويسي در
و تفكر" آثار خلق در گروه اين.ميشمارند خود آثار ويژگي
در وسيلهاي را خوشنويسي در مهارت و اصلي عامل را "تخيل
تقليد و تكرار از و ميدانند اصل اين هنرمندانه بيان جهت
.ميگردانند رو
در خود "مهارت" از فقط كه خوشنويسان از ديگر گروه
دردرجه را آثارشان متن بودن خوانا و جسته سود خوشنويسي
در است عاري "خلاقيت" از آثارشان و داده قرار اهميت اول
گروه اينميآيند شمار به "كاتب خوشنويسان" زمره
اشعار و متون آرايش جهت "زينتي" مثابه به را "خوشنويسي"
در مستتر غني نقاشي و خوشنويسي استقلال بر و برده بكار
.ميگيرند ناديده را آن يا و نيستند واقف آن
بخش گذشته دوران در كاتب خوشنويسان كه است ذكر به لازم
را مكتوب آثار تكثير و نسخهبرداري و "كتابت" امر عمده
و توسعه در گرانسنگي خدمات طريق اين از و داشته عهده بر
به بعدي نسلهاي به آن انتقال و علمي و فرهنگي پيشرفت
و قواعد آموزش با آنها اين بر علاوهرسانيدهاند انجام
آن انتقال و حفظ در خوشنويسي انواع كلاسيك اصول
.كوشيدهاند
آثار تكثير و كتابت و نسخهبرداري امر كه نماند ناگفته
نميگرفته صورت "كاتب خوشنويسان" توسط "منحصرا مكتوب
از مهمي بخش ضرورت بر بنا نيز "هنرمند خوشنويسان" بلكه
امر همين كه ميكردند صرف راستا اين در را خود هنري عمر
مكتوب آثار حوزه در ارزشمندي هنري شاهكارهاي خلق موجب
شاهنامه مانند ادبي آثار از بعضي و "كريم قرآن" بهويژه
دوره در ايران به "چاپ صنعت" ورود با)است گرديده غيره و
به اندك مواردي در مگر تكثير ، و نسخهبرداري امر قاجاريه
(.شد سپرده چاپ ماشين
در را هنري رشته يك بالندگي و پايندگي موجبات آنچه اما
عمق و غنا بدان و آورده فراهم مختلف دورههاي طول
هنرمندان توسط كه است ابداعاتي و "نوآوريها" ميبخشد
تاثير و نقش.ميآيد پديد زمانه به آگاه و هوشمند ، خلاق ،
نه هنر تاريخ از آنان كدام هر حذف كه است چنان گروه اين
موجب را عظيم خلايي ميزيستهاند كه عصري در تنها
هنري رشته در نيز را بعدي دورههاي تحولات بلكه ميگردد
.ميسازد غيرممكن گاه و مختل مربوطه
بر تكيه با خوشنويسي تاريخ طول در "هنرمند خوشنويسان"
شناخت و كشف جهت در تلاش با و خود خلاقيت و تخيل انديشه ،
زيبايي ويژگيهاي و خوشنويسي انواع در مستتر نقاشي
"فرم" جهات از را تحولاتي و ابداعات خويش عصر شناختي
و "هنري بيان" ،"تركيببندي" (كلمات و حروف شكل)
آفرينش" به آنان.آوردهاند بوجود "كاربردي زمينههاي"
اين بلكه نكرده بسنده كتاب و كاغذي صفحات روي بر "هنري
به خاص و بسته محافل و كاغذي سطوح تنگ فضاي از را هنر
در خوشنويسي هنرمندانه بكارگيري با و برده جامعه درون
آن كاربردي جنبههاي اشياء ديگر و روزمره وسايل معماري ،
.كاستهاند هنر اين انزواي از داده قرار توجه مورد را
ايجاد و خوشنويسي تجسمي و بصري ويژگيهاي شناخت و كشف
آثار برخي در "كاربردي موارد" و "هنري بيان" در هماهنگي
هر كه است رسيده كمال از درجهاي چنان به گذشتگان
و تحسين به را صاحبنظري هر و ميسازد مسحور را بينندهاي
.ميخواند فرا تكريم
ثلث كتيبههاي در بافته هم در مورب و افقي -عمودي خطوط
معماري با و شده گرفته بكار هنرمندانه چنان بناها برخي
را سقفها و ديوارها ستونها ، گويي كه است درآميخته آن
پايداري و واستحكام داده پيوند هم به كه است خطوط اين
.است وابسته آن بر بنا
در خوشنويسي كاربردي جنبههاي از نمونهاي شد گفته آنچه
كاربردي جنبههاي قاجار دوره از متاسفانه.است گذشته
جامعه ، از هنر اين و شد سپرده فراموشي بوته به خوشنويسي
از كلام يك در و روزمره واشياء خانهها عمومي ، اماكن
هم آن.نشست كاغذ صفحات روي بر و بربست رخت مردم زندگي
چنانكه اشعار و متون "آرايش و تزئين" براي وتنها تنها
تا خوشنويسي در "بصري بيان استقلال" و "تجسمي ويژگي"
.شد گرفته ناديده زيادي حدود
و دگرگونيها با همزمان و اخير دهههاي در اينكه تا
تاثير با) ايران در... و شعر نقاشي ، حوزه در كه تحولاتي
دچار نيز "خوشنويسي هنر" پيوست وقوع به (جهاني تحولات از
عميقتر و نو نگرشي با "هنرمند خوشنويسان" و گرديد تحول
و دريافت با و خوشنويسي تصويري و جنبههايتجسمي به
ارزشمند و نو آثاري خلق جهت در حاضر قرن ويژگيهاي شناخت
در "ميرحسين" و "غلامرضا ميرزا" كه را راهي و كوشيدند
و ركود دهه چند از بعد بودند آن آغازگر قاجار دوره اواسط
.كردند دنبال سكون
هنر" در تاثيرگذار بسيار اما معدود گروه اين از
پيل اميرخاني ، افجهاي -احصائي ميتوان ، "معاصر خوشنويسي
.برد نام را... و مافي عارف ، رودي ، زنده رسولي ، آرام ،
شد آغاز مدون و مشخص تئوري بدون مبارك حركت اين چند هر
افزوده آن رهروان بر ميگذرد كه روز هر حال اين با
با خلاق و جوان هنرمند خوشنويسان هماكنون و ميشود
(است هنري حركتهاي لازمه كه) متفاوت روشهاي و نگرشها
در روشنتري افقهاي به دستيابي جهت در و پيوسته بدان
.تلاشند
كدام هر نقش و سياق و سبك و آثار وتحليل تجزيه و بررسي
جداگانه فرصتي و گفتار معاصر هنرمند خوشنويسان از
ضروري بدان اشاره گفتار اين در آنچه اما ميطلبد
از معاصر هنرمند خوشنويسان از كدام هر اينكه مينمايد
سود هنري آثار خلق جهت در خود شخص و متفاوت روشهاي
پيل مرحوم:گفت ميتوان كلي تقسيمبندي يك در.ميبرند
خوشنويسي فرمهاي كردن انتزاعيتر با رودي زنده و آرام
آثاري و كوشيده وجهاني فهم همه بياني به دستيابي درجهت
افجهاي ، احصائي ، .نهادهاند يادگار به خود از ماندگار
به وفاداري با موارد اغلب در مافي مرحوم و عارف رسولي ،
ايجاد و رنگ از بهرهگيري با اما خوشنويسي كلاسيك فرم
نائل خور در آثاري خلق به آگاهانه و آزاد كمپوزيسيونهاي
از بهرهگيري با "اخيرا "رسولي" ميان اين از )آمدهاند
پديد وجسورانه متفاوت آثاري رنگ ، و آزادقلم حركتهاي
كه معاصر هنرمند خوشنويس ديگر اميرخاني اما (.است آورده
نستعليق خوشنويسي در فرم تكامل و اصلاح جهت در سوئي از
آگاهانه تفحص و تعمق مدد به راه اين در و كوشيده بسيار
به يافته دست زيباتري فرمهاي به نستعليق روحاني هندسه در
اغلب تبعيت و استقبال يافتههامورد اين كه طوري
در ديگر سوي از.گرفتهاست قرار وي از بعد خوشنويسان
سطرهاي بهويژه) "سطرنويسي" كمپوزيسيون و تركيببندي
هنرمندانه تناسب و هماهنگي ايجاد با (.. و كتابت بلند
به آمده نائل تجسمي فضاهايي خلق به سطر اجزاي مابين
بدان را خوشنويسان از هيچكدام او از پيش كه گونهاي
، سطرنويسي در كه است خوشنويسي تنها اواست نبوده دسترسي
و كمپوزيسيون خدمت در "كاملا را حروف و كلمات
و كتابت در.است داده قرار تركيببنديهنرمندانه
جلب كلمات معاني و متن كه آن از پيش هنرمند اين سطرنويسي
(كلمات و حروف اشكال)فرمها هماهنگي و زيبايي كند توجه
را انسان موارد بسياري ودر ميخواند خود سوي به را نگاه
.ميسازد بينياز آن محتواي به توجه و متن خواندن از
"كاتب خوشنويسان" از را او كه است ويژگيهايي چنين
.است داده قرار "هنرمند خوشنويسان" زمره ودر ساخته متمايز
و آثار مشروح تحليل و تجزيه به آينده در است اميد
هنرمند خوشنويسان ديگر و شده ياد هنرمندان شيوههاي
و هنرمند خوشنويسان شناخت كه باور اين با.بپردازيم
را "خوشنويسي هنر" تكاملي روند ميتواند آثارشان بررسي
و بيافزايد آن غناي بر و بخشيده بيشتري شتاب و سرعت
بررسي و نقد كنفرانسهاي و سمينارها برگزاري راستا دراين
.كند ايفا را مهمي نقش ميتواند "معاصر خوشنويسي هنر"
وقوع به تحولات كه است ضروري نكته اين ذكر پايان در
گامي اما است اندك چند هر "معاصر خوشنويسي" در پيوسته
گردد تنومند درختي جوان نهال اين تا و مبارك و خجسته است
ميبايد پشتكار و خلاقيت و انديشه و تلاش و وتفحص تحقيق
.شبان و روزان
رشوند اسماعيل
خوشنويسي مدرس
هنرهاي موزه در كتاب نمايشگاه برپايي
تهران معاصر
زمينههاي در تخصصي كتابهاي نمايشگاه :هنر و ادب گروه
تهران معاصر هنرهاي موزه در تير پنجم از تجسمي هنرهاي
.است شده برگزار
در ارزشمند و جديد كتاب عنوان حاوي 300 كه نمايشگاه اين
گرافيك ، صنعتي ، طراحي نقاشي ، معماري ، هنر ، تاريخ خصوص
سالن محل در تير دهم تا و است دستي صنايع و عكاسي
پارك جنب -شمالي كارگر خيابان در واقع موزه كتابخانه
.بود خواهد داير لاله
چهارهزار به نزديك موزه تخصصي كتابخانه در است گفتني
فارسي كتاب عنوان هزار سه از بيش و غيرفارسي كتاب عنوان
و دانشجويان كه گردآمده تجسمي هنرهاي مختلف زمينههاي در
در عضويت با ميتوانند هنر گوناگون رشتههاي پژوهشگران
را خود پژوهشي و آموزشي نيازهاي از بزرگي بخش مركز اين
.سازند برطرف
خوشنويسي در بصري دانش فراگيري
از 30 گلريز فرشيد نستعليق خوشنويسي آثار از نمايشگاهي
.شد برپا سبز نگارخانه در تير ششم تا خرداد
اميرخاني استاد نستعليقرانزد كه خوشنويس اين
ديد معرض در را خود اخير سالهاي تلاش حاصل است فراگرفته
به را آهك و آهن و دود از خسته چشمهاي تا داد قرار عموم
براي را مرگي روزه غبار فراخوانده ، خويش قلم رقص ضيافت
تلاش كه است كافي همين.بزدايد دلها و ديدهها از لحظاتي
.بفشاريم را جوهريش دستهاي و بستائيم را او
تقسيم دسته به 4 ميتوان را او درآمده نمايش به آثار اما
:كرد
و شده اجرا متقارن و سنتي قالبي در كه شده تذهيب آثار -1
.ميآيد بشمار وي موفق آثار از
كتيبه يا مشقي ششدانگ قلم با مصرعي تك تركيببنديهاي -2
شده تكرار چندان خوشنويسان اغلب توسط اخير سالهاي در كه)
(.است درآمده كليشه بصورت و
.شدهاند اجرا موفقتر مشق قلم در كه چليپا -3
جهت از چه) را او آثار بخش ناموفقترين كه مشقها ، سياه -4
به.است داده تشكيل (تركيببندي جهت از چه و اجرا
روي به رنگي مركب و مشق قلم با كه مشقهايي سياه استثناي
جليل" آثار از اقتباس البته كه شده اجرا قديمي اسناد
.است "رسولي
فرشيد و ميشود مشاهده خوشنويسان اغلب آثار در آنچه اما
سرگرداني و بلاتكليفي نوعي نبوده مستثني آن از نيز گلريز
خلاقانه و نو كارهاي ارائه و سنتي قالبهاي و آثار مابين
اما ميزند فراوان لطمه اثر كل به مسئله اين هرچند.است
به را خوشنويسان مدت طولاني در كه است خجستهاي نشانه
قطعه يك وقتي.ساخت خواهد رهنمون خلاقيت و ابداع
سينه به شده جدا كتابآرايي و كتابت و كتاب از خوشنويسي
جنبه تاثير تحت آن نوشتاري و كلامي جنبه مينشيند ديوار
هنرهاي زمره در اثري هيئت به و گرفته قرار تجسمي و بصري
چنين آفريننده بايد دليل همين به.مينمايد رخ تجسمي
در و داده اهميت پيش از بيش تركيببندي و فرم به اثري
كشيدهها ، دواير ، ) بعدي عناصر درست بكارگيري با رابطه
.بكوشد (..و ريتم روشن سايه رنگ ، ) و (درخوشنويسي مفردات
چيزي به خوشنويسي در هنري آثار خلق براي كه روست اين از
مرحلهاي چنين در. است نياز نوشتن در مهارت از فراتر
.است اجتنابناپذير خوشنويسان براي "بصري دانش" فراگيري
|