مطبوعاتصورتگرفت تغييرقانون پيطرح در
احزاب و روزنامهنگاران مردم ، مخالفت
مطبوعات قانون تغيير با
مطبوعات منصفه هيات از عضو هفت انتخاب
شد موكول آينده هفته به
مطبوعاتي جرائم
چه ديگران تمجيد و تعريف برابر در
ميكنيد؟
بيمارستان بزرگترين تاخير سالها از پس
ميشود افتتاح تهران در خاورميانه تخصصي
صورتگرفت مطبوعات تغييرقانون درپيطرح
احزاب و مردم ، روزنامهنگاران مخالفت
مطبوعات قانون تغيير با
"مطبوعات قانون اصلاح" نام به طرحي ارائه:اجتماعي گروه
در براي مجلس رئيسه هيات شگفتآور و كمسابقه اقدام و
نگراني و مخالفت از موجي طرح اين بررسي دادن قرار اولويت
و مجلس نمايندگان انجمنها ، روزنامهنگاران ، بين در را
و فرهنگيان قاطبه و حقوقدانان ارتباطات ، استادان شوراها ،
اين از ديگري بخش امروز.برانگيخت كشور فرهيختگان
حزب و روزنامهنگاران صنفي انجمن سوي از كه مخالفتها
شده ابراز اسلامي ايران همبستگي
از مطبوعات ، محدودكردن:معتقدند مردم نظرسنجي يك براساس
هدفهاي از آزادي محدودسازي و سياسي باز فضاي بينبردن
است مطبوعات قانون تغيير طرح عمده
پژوهش ملي موءسسه نظرسنجي نتايج براساس
معتقدند مردم اسلامي ارشاد و وزارتفرهنگ عمومي افكار
سياسي ، باز فضاي بينبردن از مطبوعات ، محدودكردن
و نويسندهها محدودكردن آزاديها ، محدودسازي
مطبوعات قانون اصلاح طرح عمده اهداف از روزنامهنگاران
.است
شده انجام تهران روزنامهخوانهاي بين در كه نظرسنجي اين
ايجاد مخالف پاسخگويان درصد كه 6/51 ميدهد نشان است
نيز درصد و 3/15 هستند مطبوعات فعلي قانون در تغييرات
اين در تغييرات ايجاد موافق آن ابهامات رفع حد در فقط
.هستند قانون
و تازه نكات چه طرح اين در":شد پرسيده پاسخگويان از
"نيست؟ مطبوعات فعلي قانون در كه است شده مطرح جديدي
محدودشدن":از عبارتند ترتيب به پرسش اين به پاسخها
"آزادي رفتن بين از" ،(درصد 7/25) "مطبوعات
هيات اعضاي تركيب تغيير" ،(درصد 7/10)
5) "خاص قوانين چارچوب در آزادي" ،(درصد /6) "نظارت
،(درصد /2) "آنها موءاخذه و خبرنگاران مصونيت لغو" ،(درصد
،(درصد /3) "آنها موءاخذه و نويسندگان مصونيت لغو"
.(درصد 2/36) "نميدانم"
قانون اصلاح طرح با "موافقين" پاسخگويان درصد 5/33
ديگر درصد بردهاند40/5 نام "راست جناح" را مطبوعات
موافقين عنوان به را "مطبوعات آزادي مخالفان" پاسخگويان
.ميدانند طرح اين
منظوري چه براي شما عقيده به":شد پرسيده پاسخگويان از
مهمترين " دهند؟ تغيير را مطبوعات قانون ميخواهند
،(درصد 2/20) "مطبوعات محدودكردن":از عبارتند پاسخها
بردن بين از و محدوديت" ،(درصد /8) "آزادي محدوديت"
و نويسندهها محدودكردن" ،(درصد /7) "بازسياسي فضاي
با پاسخگويان از درصد درصد70/61 /4) "روزنامهنگاران
آزادي مطبوعات اصلاحقانون طرح كه هستند موافق نظر اين
.ميكند محدود را مطبوعات ساير و روزنامهها
مجلس رئيس به روزنامهنگاران صنفي انجمن سرگشاده نامه
اسلامي شوراي
نامه در روزنامهنگاران صنفي انجمن
تغيير طرح اسلامي شوراي مجلس رئيس به خطاب سرگشادهاي
و قانوني آزاديهاي حقوقي ، نظم تحديد را مطبوعات قانون
شدت به طرحي چنين تصويب پيامدهاي از و دانست غيركارشناسي
.كرد نگراني اظهار
اصلاح" طرح اينكه به توجه با: است آمده نامه اين در
قرار اسلامي شوراي مجلس كار دستور در "مطبوعات قانون
:ميدانيم ضروري را ذيل نكات ذكر است ، گرفته
تشكلهاي با مشورتي هيچگونه طرح اين تهيه در -1
نظم زدن هم بر آن محتواي و نشده قلم اصحاب و مطبوعاتي
قانون در مصرح مطبوعاتي آزاديهاي تحديد و موجود حقوقي
اين ارائهكنندگان اصلاحي انگيزه امر همين.است اساسي
آنرا سياسيبودن شائبه و ساخته مخدوش "كاملا را طرح
دولت فرهنگي و سياسي توسعه برنامه با تقابل در "خصوصا
.است كرده پررنگ
طرح اين درباره مجلس تصميمگيري و بررسي تهيه ، نحوه -2
كار و سر ملت آحاد اجتماعي آزاديهاي و اساسي حقوق با كه
داراي افراد برخي تلاش و شتابزدگي نوعي از حاكي دارد ،
مطبوعاتي تجربه گونه هر فاقد و شده شناخته سياسي گرايشات
اسلامي شوراي مجلس در مطبوعات قانون اصلاح "طبعا است ،
تمايلات با افرادي توسط آنهم شتابزدگي با توام نميتواند
.باشد خاص سياسي
هدف اين باشد ، داشته اصلاح به نياز مطبوعات قانون اگر -3
تعقيب جهاني و داخلي متحول شرايط نظرگرفتن در با بايد
و فعال حضور براي مطبوعات روي به جديدي عرصههاي تا شود
بازوي مجلس همچون مطبوعات.شود گشوده جامعه در موءثر
ناكارآمد و تضعيف و حكومتند نهادهاي بر مردم نظارتي
غيرقابل و زيانبار پيامدهاي ميتواند نهادي چنين ساختن
رو يا بايد مطبوعات و مجلس.باشد داشته درپي را جبراني
پيش به مطلوب نحو به حكومت امر تا باشند يكديگر مددكار
.رود
طرح اين تصويب براي ضرورتي گونه هيچ كنوني شرايط در -4
دولت و مطبوعات جامعه اينكه به توجه با و ندارد وجود
طبيعي كردهاند ، بيان طرح اين تصويب با را خود مخالفت
را مجلس سوي از طرحي چنين تصويب عمومي افكار كه است
بعنوان جنابعالي از.كنند تلقي دولت سياستهاي با مخالف
نفوذ از استفاده با داريم انتظار اسلامي شوراي مجلس رئيس
در طرح اين تهيهكنندگان جمله از و نمايندگان بين در خود
.فرماييد اقدام آن تصويب عدم جهت
شوراي مجلس همراهي مذكور طرح تصويب عدم باشيد مطمئن
برنامه از حمايت در مدني نهادهاي ديگر با را اسلامي
نام و رساند خواهد اثبات به دولت فرهنگي -سياسي توسعه
.گذارد خواهد جاي بر پنجم دوره مجلس از نيكي
جنابعالي به خطاب قبلي نامه در كه همچنان انجمن ، اين
طرحي تهيه براي مجلس با همكاري گونه هر آمادگي آورد ،
و خارجي و اخلي د متحول شرايط اساسي ، قانون با منطبق
شغلي امنيت و حرفهاي استقلال تامينكننده
و نظارتي وظيفه انجام در مطبوعات و روزنامهنگاران
.دارد را اطلاعرساني
:كرد اعلام بيانيهاي صدور با اسلامي ايران همبستگي حزب
با پنجم مجلس كارنامه ندهند اجازه آزادانديش نمايندگان
شود آلوده تحديدآزادي
صدور با اسلامي ايران همبستگي حزب
اصلاح طرح با تا خواست مجلس نمايندگان از بيانيهاي
مجلس كارنامه ندهند اجازه و كنند مخالفت مطبوعات قانون
آلوده مطبوعات و بيان آزادي تحديدكننده اقدامات با پنجم
.گردد
از عدهاي ديگر بار اكنون:است آمده بيانيه اين در
با مردم منتخب رئيسجمهور فرهنگي برنامههاي مخالفين
و سياسي توسعه فرايند مطبوعات ، قانون اصلاح طرح ارائه
در.فراخواندهاند جدي تقابل به را جامعه فرهنگي اعتلاي
متداولترين مستقل مطبوعات يافته توسعه نظامهاي تمامي
صائب ، اطلاعات به آسان دسترسي و ملت ، سياسي بيان ابزار
شده شناخته رسميت به آنان براي كه است حقوقي طبيعيترين
چهارم ركن مطبوعات انديشه صاحبان گفته به كه چرا است
.است سالاري مردم
كه واقفند خوبي به همگان:آمده بيانيه از ديگري بخش در
و امكانات تمامي است مدتي بيان و انديشه آزادي مخالفان
بتوانند تا اند نموده بسيج را خود معنوي و مادي ظرفيتهاي
آن و كاسته دولت فرهنگي توسعه برنامه روبهرشد روند از
سياستهاي مخربانه نقد از راستا اين در و نمايند متوقف را
فرهنگي سياستهاي مجري وزير استيضاح تا گرفته دولت فرهنگي
كشور مطبوعات و قلم اصحاب ارعاب و تهديد مواقعي در حتي و
.نكردهاند فروگذاري
ضمن اسلامي ايران همبستگي حزب:ميافزايد بيانيه اين
حاصلي كه مطبوعات قانون اصلاح طرح با خود مخالفت اعلام
و جامعه اطلاعرساني و بيان آزادي در مطبوعات تحديد جز
نظارتي بعد كاهش نيز و كشور فرهنگي سياسي ، توسعه توقف
از داشت نخواهد اسلامي شوراي مجلس در مردم نمايندگان
انتظار اسلامي شوراي مجلس آزادانديش نمايندگان تمامي
ندهند اجازه و كنند مخالفت مذكور طرح با قاطعانه كه دارد
تحديدكننده اقدامات با اسلامي شوراي پنجم مجلس كارنامه
آزادي از گذشته همچون و گردد آلوده مطبوعات و بيان آزادي
عنوان به مطبوعات توسط آزاد اطلاعرساني و انديشه و بيان
.نمايند حمايت جامعه عمومي تريبونهاي از يكي
مطبوعات منصفه هيات از عضو هفت انتخاب
شد آيندهموكول هفته به
هيات جديد اعضاي از تن هفت انتخاب جلسه:اجتماعي گروه
اسلامي ، ارشاد و فرهنگ وزير حضور با ديروز مطبوعات منصفه
در تهران استان دادگستري كل رئيس و تهران شهر شوراي رئيس
مقدماتي ، بحثهاي از پس و شد تشكيل مهاجراني دكتر دفتر
جلسه.شد موكول آينده جلسه به منصفه هيات اعضاي انتخاب
عبدالله و رازيني علي مهاجراني ، عطاءالله آقايان آتي
برگزار آينده هفته منصفه هيات اعضاي برايانتخاب نوري
.شد خواهد
مطبوعاتي جرائم
حقوق بررسي سمينار در جهرمي افتخار گودرز دكتر سخنراني
مطبوعات
اينكه و مطبوعاتي جرم تعريف بودن روشن عليرغم :اشاره
چندي است نديده آن تعريف براي لزومي نيز اساسي قانون حتي
علامت ، مطبوعات آزادي تحديد طرفداران سوي از است
.است گرفته قرار مطبوعاتي جرم تعريف برابر در سوءالهايي
جناحي سوي از كه مطبوعات قانون اصلاح طرح در سوءالها اين
اين از مواردي و يافته بازتاب شده ارائه مجلس به خاص
افتخار گودرز دكتر است ، داده اختصاص خود به را اصلاحيه
مديران نماينده نگهبان ، شوراي حقوقدانان سابق عضو جهرمي
برجسته حقوقدانان از و مطبوعات بر نظارت هيات در مسئول
از كه "مطبوعات حقوق بررسي" سمينار در سخناني طي كشور
و فرهنگ وزارت رسانهها تحقيقات و مطالعات مركز سوي
كه است داده پاسخ سوءالات اين به شد برگزار اسلامي ارشاد
.ميگذرد نظرتان از
جرائم با رابطه در ميكنم مطرح اينجا در من كه بحثي
مورد را جرائم اين كليه بخواهيم ما اگر.است مطبوعاتي
چند من اين بنابر گرفت خواهد طولاني وقتي دهيم قرار بحث
تعريف به راجع اول مطلب.ميدهم قرار بحث مورد را مطلب
به ابتدا مطبوعاتي جرم تعريف مورد است ، در مطبوعاتي جرم
اساسي قانون اصل 168 موجب به.ميكنيم رجوع اساسي قانون
هيات حضور با و علني مطبوعاتي و سياسي جرايم به رسيدگي
ميكند اضافه سپس اصل 168.است دادگستري محاكم در منصفه
جرم تعريف و منصفه هيات اختيارات شرايط ، انتخاب ، نحوه كه
اين از ذكري هيچ اينجا در.ميكند مشخص قانون را سياسي
ميكند؟ معين قانون هم را مطبوعاتي جرم تعريف آيا كه نشده
جرم تعريف در اختلافي كه است اين علتش چيست؟ علت
سيستمهاي و حقوقدانان سياسي جرم مورد در نيست ، مطبوعاتي
چه به و چيست سياسي جرم كه دارند نظر اختلاف حقوقي مختلف
كرده ذكر اساسي قانون جهت اين از ميشود ، گفته جرائمي
راجع اما ميكند معين قانون را سياسي جرم تعريف كه است
مطبوعاتي جرم تعريف.است ساكت قانون مطبوعاتي جرم به
ميشود متبادر فردي هر ذهن به ابتدا در كه است چيزي همان
مجرمانهاي عمل بشود ، انجام مطبوعات وسيله به كه جرمي.
.است مطبوعاتي جرم اين بشود ، انجام مطبوعات وسيله به كه
به كه را جرايم اين از بعضي بخواهيم ما اگر اين بنابر
از عادي قانون وسيله به است شده انجام مطبوعات وسيله
خواهد اساسي قانون مخالف كنيم ، خارج مطبوعاتي جرائم زمره
كه ميشود ديده شده ارائه كه طرحهايي از بعضي در بود ،
منصفه هيات وجود بدون مطبوعاتي جرائم از بعضي به رسيدگي
و نيست اساسي قانون با موافق طرحي چنين ميشود ، انجام
.است اصل 168 با مخالف
.است مجازات و جرم بودن قانوني اصل به مربوط بحث دوم مطلب
در جز نشريات كه است شده گفته مطبوعات قانون ماده 6 در
در كه عمومي حقوق و اسلام احكام و مباني به اخلال موارد
ماده اين ذيل در مورد هستند90 آزاد ميشود مشخص فصل اين
مطبوعات قانون بصري موارد در موارد اين از بعضي شده مشخص
ممنوعيت ذكر وجود با موارد از بعضي اما شده شناخته جرم
در آنها براي هم مجازاتي و نشدهاند شناخته جرم جايي در
آن نميتواند هم قاضي بنابراين.است نشده گرفته نظر
اساسي قانون هم مهم امر اين علت كند ، مجازات را اعمال
در.است پذيرفته را مجازات و جرم بودن قانوني اصل كه است
طريق از تنها بايد آن اجراي و مجازات به حكم اصل 36
هم مجرمانه عمل يعني باشد قانون موجب به و صالح دادگاه
تعيين مجازاتش هم و باشد شده مشخص قانون وسيله به بايد
در يعني.است منطبق هم اسلامي اصول با اصل اين.باشد شده
بر هم است ، اصل يك بلابيان اقاب قبح هم اسلام مقدس شرع
""الرسولا مبعث حتي معضدين ماكنا" قرآني شريفه آيات اساس
"يعلمون مالا صحت في الناس" روايات و آيات وسيله به هم
مجازات كه است نشده اعلام و نشده بيان مطلبي كه وقتي
چون البته.نميشود گرفته نظر در برايش مجازات و ندارد
وجود هم ديگر كشورهاي حقوق در است عقلي اصل يك مطلب اين
ميكنيم ملاحظه را اروپايي حقوق كتابهاي وقتي ما دارد ،
اين اول سطر در مجازات ، و جرم بودن قانوني اصل باب در
بدون جرمي هيچ":ميبينيم را حقوقي اصل اين يا ضربالمثل
.است بوده مطرح اصل اين هم روم حقوق در ".نيست مجازات
ممنوع عملي كه جاهايي در مطبوعات قانون در اين بنابر
است نشده گرفته نظر در آن براي مجازاتي ولي شده اعلام
.نيست مجازات قابل
مواد از بعضي در اينكه است توضيح به لازم كه بعدي نكته
كرده اعلام ممنوع را عملي كه ميبينيم ما مطبوعات قانون
مثل ميشود ، تعزير شرع حاكم نظر طبق كه است گفته ولي
واقع برخلاف خود نشريه در كس هر:ميگويد "مثلا ماده 32
بدون يا كند معرفي را مسئول مدير يا انتشار پروانه صاحب
حاكم نظر طبق نمايد مبادرت نشريه انتشار به پروانه داشتن
از بعد طور همين هم ماده 33 يا شد خواهد رفتار وي با شرع
طبق مرتكب ، كه ميگويد ميكند بيان را مجرمانه عمل اينكه
.ميشود محكوم شرع حاكم نظر
را مطلب اين سابقه چون خيليها و چيست موارد اين تكليف
در.ميشوند متعجب مواد اين نگارش نحوه از نميدانند
آنها مجازات كه جرائمي. داريم جرم نوع سه ما شرعي قوانين
مجازات مثل است شده معين آنها مجازات شرع در يعني است حد
ديه يا قصاص آنها مجازات كه است جرائمي دوم نوع سرقت ،
افراد جسمي تماميت به يعني اشخاص به مربوط جرايم مثل است
نوع.قصاص يا است ديه يا مجازات شود وارد لطمهاي اگر
كه است نشده مشخص شرع در آنها مجازات كه است جرائمي سوم
چيست؟ تعزير است ، تعزير جرائم اين مجازات ميگويند
تعيين را مجازاتش حاكم (الحاكم يراق بما تعزير) ميگويند
حاكم يا قاضي وسيله به مجازات تعيين بحث البته ميكند ،
قضات وسطي قرون در.بوده مطرح قديمالايام از دنيا در
در چون و ميكردند انتخاب "راسا را مجازاتها اروپايي
كه مجازاتهايي و عجيب و شديد بسيار مجازاتهاي دوره اين
انقلاباتي بعداز ميشد اعمال قضات وسيله به بود وحشتناك
فرانسه كبير انقلاب خصوص به افتاد اتفاق اروپا در كه
تعريف را جرمي كه زماني و كردند محدود را قضات آمدند
نظر در را معيني حد يك او مجازات براي ميكردند
تا ماه به 6 و است حبس مجازات ميگفتند "مثلا.ميگرفتند
شدند محدود قضات ترتيب بدين و ميشود محكوم حبس سال دو
استثنايي موارد در مگر نكنند را اين از بيشتر مجازات كه
اين از ميتوانند قضات طور همين جرم ، تكرار مورد در
مجازات و بيايند پايينتر مواردي در هم مجازات حداقل
است ممكن سال سه تا سال دو گفته آنكه كنند تعيين كمتري
اخير سال سي در البتهبدهند تخفيف باشد مخففه كيفيت اگر
آمد بوجود جزا حقوق در مكتبي و شد پيدا اروپا در نهضتي
"آنسه مارك" بنيانگذارش كه "اجتماعي دفاع" مكتب نام به
اين به مجازاتها تعيين و جرايم اين كه شد مدعي او بود
اينكه براي نيست صحيح ميشود تعيين قانون در كه ترتيبي
ميبايد است مجرم اصلاح ما هدف وقتي است مجرم اصلاح هدف
متهم فرد اين با متناسب كه بگيريم نظر در را مجازاتي
براي بنابراين.بشود اصلاح مجرم مجازات وسيله به تا باشد
از رواني نظر از داد تشكيل بايد شخصيتي پرونده يك كس هر
اين شخصيت با متناسب و كرد بررسي اقتصادي و فرهنگي نظر
اروپايي كشورهاي از بعضي گرفت نظر در مجازاترا فرد
هم اسلامي فقه تعزيرات بحث در حالا.پذيرفتند را هماين
كه بحثي.ميكند حاكمتعيين را مجازات كه است شده گفته
شوراي در آنزمان در من و بود مطرح نگهبان شوراي در
حكومت حاكم ؟آيا كيست حاكم اين كه بود اين بودم نگهبان
"مثلا است كار اين عهدهدار كه حكومت از بخشي يعني است
كه بود اين نگهبان شوراي نظر.است قاضي حاكم اين يا مجلس
را مجازات ميزان بايد كه است قاضي و است قاضي حاكم اين
در و مادهاي ميكرد تصويب مجلس كه وقتي لذا.كند تعيين
سال يك تا ماه شش "مثلا فعل اين مجازات ميكرد ذكر آن
به است شرع خلاف اين ميكرد ايراد نگهبان شوراي است حبس
تعزير كه داريم مقدس شرع در چون اما است ، حاكم خود عهده
وجود قاضي براي شرعي حد آن اين بنابر است حد از پايينتر
طبق كه باشد كمتر بايد ضربه هشتاد از ديگر يعني دارد
نظر "بعدا اما است جريمه به تبديل قابل حقوقي موازين
از منظور كه شدند معتقد فقها و كرد تغيير نگهبان شوراي
را حداكثري و حداقل ميتواند هم مجلس و است حكومت حاكم
بعدي قوانين در جهت اين از بگيرد نظر در مجازات براي
كه گرفته نظر در مجازات جرايم براي كه ميبينيم ما ديگر
مواردي در حالا.دارد حداكثر و حداقل است حبس كه آنهايي
كه نيست اين منظور است ترتيب بدين مطبوعات قانون در كه
كمتر شلاق مجازات آن كند تعيين مجازاتي هر ميتواند حاكم
نه.است نقدي جزاي به تبديل قابل كه است ضربه هشتاد از
.ديگري مجازات هر
جرائم اينكه و است صالح دادگاه به راجع ديگر مطلب
اساسي قانون در است؟ دادگاه كدام صالح دادگاه مطبوعاتي
علني صورت به سياسي و مطبوعاتي جرائم به كه است شده بيان
رسيدگي منصفه هيات حضور با و دادگستري دادگاههاي در
. است دادگستري دادگاههاي صالح دادگاه اين بنابر.ميشود
اينها هستند قضائيه قوه نظر زير كه عمومي دادگاههاي
كه بحثي.هستند جرايم اين به رسيدگي براي صالح دادگاه
دادگاههاي و انقلاب دادگاه آيا كه است اين است شده مطرح
به ميتوانند هم روحانيت ويژه دادگاه مثل ديگر اختصاصي
مسلم آنچه بنابراين.نه يا كنند رسيدگي مطبوعاتي جرائم
به راجع. هستند صالح دادگستري عمومي دادگاههاي است
ارتش ، دادرسي انقلاب ، دادگاه نظير اختصاصي دادگاههاي
صالح اينها ببينيم كنيم بحث بايد روحانيت ويژه دادگاه
كه آنهايي انقلاب دادگاه با رابطه در.خير يا هستند
كه ميگويند است رسيدگي به صالح انقلاب دادگاه معتقدند
چون.است دادگستري از جزئي حاضر حال در انقلاب دادگاه
محاكم جزو هم آنها اين بنابر است دادگستري از جزئي
مطبوعاتي جرايم به ميتواند و ميشوند محسوب دادگستري
ما وقتي "اصولا كه ميگويند مخالفين كنند رسيدگي
دادگاههاي همين ذهن به متبادر دادگستري دادگاه ميگوييم
نوشته اساسي قانون كه زماني در زيرا است ، دادگستري عمومي
تصحيح و نويسندگان اما داشته وجود انقلاب دادگاه است شده
در جرايم اين كه نخواستهاند اساسي قانون كنندگان
دادگاه "بعدا كه هم "فرضاشود رسيدگي انقلاب دادگاههاي
به ندارند صلاحيت هم باز قضاييه قوه جزو آمده انقلاب
دادگستري دادگاههاي از عرف و مردم اينكه لحاظ
كه طوري همين حال هر به ميفهمند را عمومي دادگاههاي
خودشان نظر اثبات براي را دلايلي طرفين كرديد ملاحظه
اينكه براي است اين بهتر من نظر به و ميكنند بيان
شود اجرا "دقيقا اساسي قانون اينكه براي و نباشد شبههاي
لذا و كنند رسيدگي جرايم اين به عمومي دادگاههاي همان
بهتر را پرونده شوند مطبوعاتي جرم مرتكب هم روحانيون اگر
اصل اين رعايت كه بفرستند عمومي دادگاههاي به كه است
.نباشد مورد اين در شبههاي و باشد شده اساسي قانون
چه ديگران تمجيد و تعريف برابر در
ميكنيد؟
ميدهيد؟ نشان عكسالعملي چه كند تعريف شما از كسي اگر
سرتان ميكنيد ، خوردن تاب و پيچ به شروع ميشويد ، سرخ -1
.كنيد عوض را موضوع ميكنيد سعي و مياندازيد پايين را
به و ميگيريد نشنيده شد ، گفته كه را آنچه كل بطور -2
مقابل طرف كه ميكنيد وانمود و ميدهيد ادامه خود صحبت
.است نزده حرفي هيچ شما
را مقابلتان طرف ادعاي و ميكنيد انكار را حقيقت -3
.ميخوانيد كذبمحض
داريد دوست و داديد انجام عظيمي كار كه ميكنيد احساس -4
.شود تعريف شما از بيشتر
و بوده معجزه حد در داديد انجام كه كاري ميكنيد فكر -5
ابد تا هستيد متوقع و دهد انجام آنرا نميتوانسته كسي
.باشند شما سپاسگزار
تعريف عقده دچار باشد ، فوق حالت از 5 يكي شما واكنش اگر
.هستيد
در مهمي مسئله سپاس و تحسين و تعارف پذيرش آموختن
واقع در ميكند ، تعريف شما از كسي وقتي.است دوستيها
تحسين را شما كه ميكند بيان و كرده منعكس را خود عقيده
هرچه شما واكنشدارم دوست را شما كار اين يا و ميكنم
داريد خودتان به نسبت كه است احساسي بيانگر واقع در باشد
.ميدهد نشان را ديگران به ما نگرش نحوه همزمان و
واكنش ديگران تعاريف به نسبت بايد چطور بگوئيد بنابراين
او تعاريف و مقابل طرف از تا بكنيم بايد چه دهيم؟ نشان
كه نيست نيازي.است ساده بسيار باشيم؟ كرده قدرداني
واقعيت شده گفته آنچه كه بگوئيد و كنيد خجالت احساس
و بگيريد بخود را فاتح سردار يك قيافه و حالت يا و ندارد
.باشيد داشته مقابل طرف از مداوم تكريم و تعظيم انتظار
ميكنم تشكر" گفتن با كه است اين راه سادهترين و بهترين
را آنچه "دادم انجام را خود انساني وظيفه واقع در من
نشان فروتني نهايت در كار اين با.بپذيريد شده گفته
فرد هر انساني وظايف از يكي انجام شما كار كه ميدهيد
همنوع به كمك انساني عمل مروج واقع در و است انساندوست
.ميشويد
پيروزبخت معصومه
بيمارستان بزرگترين تاخير سالها از پس
ميشود افتتاح تهران خاورميانهدر تخصصي
خاورميانه بيمارستان مجهزترين و بزرگترين:اجتماعي گروه
.ميشود افتتاح تهران در جاري سال دوم ماهه شش در
تامين سازمان عامل مدير مقام قائم نوربخش تقي دكتر
اعلام با خبرنگاران جمع در ديروز درمان امور در اجتماعي
سال بيمارستان 23 اين ساختماني عمليات:افزود مطلب اين
اجتماعي تامين سازمان به پيش سال چند از و شده شروع پيش
.شد واگذار
تمام داراي و دارد تخت يكهزار بيمارستان اين:افزود وي
.ميباشد تخصصي فوق بخشهاي
سازمان بيمه دفترچههاي از سوءاستفاده به اشاره با وي
استانهاي در جاري تيرماه ابتداي از:گفت اجتماعي تامين
و شده صادر جديد درماني دفترچههاي سمنان و تهران
بار شده ، گنجانده جديد دفترچههاي در كه قسمتي مهمترين
انتقال و بيمهشدگان مشخصات دقيق ثبت براي كه است كدي
خواهد استفاده قابل پزشكي اسناد مراكز به آنان اطلاعات
.ميگيرد را احتمالي سوءاستفادههاي جلوي و بود
ديگر امسال پايان تا:كرد اميدواري اظهار نوربخش دكتر
و شده مجهز مكانيزه سيستم به نيز كشور استانهاي
نيز شهرها ديگر در ساكن بيمهشدگان براي جديد دفترچههاي
.شود صادر
و مراكز به اجتماعي تامين سازمان پرداختهاي مورد در وي
ابتداي در سازمان اين بودجه:گفت خود قرارداد طرف موءسسات
ترميم ريالي ، ميليارد صد كمك از استفاده با خردادماه ،
توان ديگر ، ريال ميليارد صد با آينده ماه دو طي و شده
بخصوص قرارداد ، طرف موءسسات مطالبات بموقع پرداخت
.يافت خواهد افزايش داروخانهها
تامين گذشته سال وصوليهاي مازاد محل از شده ياد مبالغ
.است شده
|