تازه نگرشهاي و احاديث شناخت
(سوم بخش) الحيات ارزش و حديث علم اعتبار
شماره دو در حديث علم تاريخي سير و كليات :گشايي جستار
نظر به جاري هفته سهشنبه و شنبه روزهاي در معارف گذشته
مسائل و تقسيمات" مبحث درآخرين.رسيد خوانندگان گرامي
اين در تقسيم نخستين كه شد گفته و گرديد مطرح "حديث علم
ضمن است ، "ضعيف" و "حسن" ،"صحيح" به خبر تقسيم زمينه ،
داخل بخشبندي اين در نيز را "موثق" شيعه علماي آنكه
و شد داده توضيح حسن و صحيح اصطلاح دو درباره.كردهاند
خوانندگان بهنظر بحث دنباله موارد ديگر توضيح با اينك
.ميرسد گرامي
معارف گروه
رضوي مسعود سيد
تنصيص ناقلين افراد كليه به نسبت كه است خبري :موثق -3
سند سلسله رجال از بعضي گرچه.باشد شده توفيق به
.باشند غيرامامي
آن در نامبرده اقسام از يكي شروط كه است خبري:ضعيف -4
(28)".نباشد جمع
منقسم "واحد" و "متواتر" قسم دو بر خبر ديگر ، سوي از
.ميشود
كه مردم از زيادي تعداد اينكه از است عبارت:متواتر خبر
بدهند خبري باشد ، ممتنع گفتن دروغ بر آنها تباني "عادتا
معيني تعداد.شود شنونده يقين و قطع موجب كه طوري به
:كه است اين است لازم آنچه و نشده ذكر تواتر حصول براي
كه كرد باور نتوان "عادتا كه باشند زياد قدر آن -"اولا
.گفتهاند دروغ آنها همه
.شود حاصل يقين آنان گفته از - "ثانيا
از نه آيد دست به خبر آن از يقين و قطع اينكه -"ثالثا
:كه ميكنند قيد اصوليين جهت بدين و هم با خبر و قرائن
".است متواتر ميشود ، يقين و قطع موجب بنفسه كه خبري"
(صفحه 420 اول ، ج الاصول ، قوانين)
كمك با كه است نمونههايي از احتراز "بنفسه" از منظور
.باشند شده يقين و قطع مفيد قرائن ،
موجب بنفسه كه خبري هر گذشت ، آنچه به توجه با واحد ، خبر
چند هر ميشود ، ناميده واحد خبر نباشد متواتر و نشود قطع
(29)".باشد يكي از بيش نبوده واحد آن راويان سلسله
واحد ، و متواتر به خبر تقسيم يعني فوق ، موارد بر افزون
خبر" آن و شدهاند قائل نيز ديگري قسم به اصوليين ، برخي
يقين و قطع مفيد كه است آن مستفيض خبر".است "مستفيض
اما (30)".باشد بيشتر تا سه از آن روات سلسله ولي نباشد
اخير قسم اين البته اصوليين ، اكثر كه است توضيح به لازم
.كردهاند تعبير و تلقي واحد خبر نوع از را
علماي يك ، هر شرايط و اقسام و واحد و متواتر خبر درباره
"اجمالا اينجا در.داشتهاند مفيدي و جامع بحثهاي اصولي
به منحصر تواتر ، بحث كه داشت اشارت نكته بدين ميتوان
نيز ديگري متعدد و پيچيده جنبههاي و نيست خبر متن تواتر
و دارد زياد (راويان) وسائط كه رواياتي در" "مثلا دارد ،
.باشد تواتر نيز وسائط در كه است لازم هست ، وسط در طبقاتي
از تواتر نباشد ، تواتر طبقات از يكي در اگر اين بنابر..
و ;است مقدمات از اخس تابع نتيجه زيرا ميرود ، ميان
و ضعيف هم نتيجه باشد ، فاسد و ضعيف مقدمات از يكي چنانچه
(31)".ميشود فاسد
:است گرديده تقسيم قسم سه به خود متواتر خبر نيز و
تغيير هيچگونه بدون آن الفاظ كه است خبري -لفظي متواتر"
يقين و قطع مفيد كه حدي به متعدد اسناد به اختلافي و
...برسد معصوم به باشد ،
متواتر طور به مختلف الفاظ با كه است خبري -معنوي متواتر
.باشند معنا يك مفيد آنها همه ولي شده نقل
مجموع از التزامي دلالت به كه است خبري -اجمالي متواتر
(32)".ميشود نتيجهگيري مختلف حكايات و اخبار
گفتگوهاي و بحث نيز واحد خبر حجيت در ترتيب ، همين به
واحد خبر:"اولا:آنكه كلام اجمال"است شده مطرح بسيار
خبر به نيست واجب "عقلا:"ثانيا.نميشود علم حصول موجب
به كردن عمل كه نميداند محال عقل:"ثالثاكرد عمل واحد
به عمل "شرعا:"رابعا.باشد واجب شرع طرف از واحد خبر
(33)".است واحدواجب خبر
هر بدون واحد خبر مخصوص كلي طور به بحث ، اين البته و
قرائني گاهي است ممكن گرنه و" است ، قرينهاي و شاهد گونه
درستي به علم حتي يا و ظن موجب كه باشد واحد خبر همراه
واحد خبر" "اصطلاحا را اخبار گونه اين باشد آن مضمون
(34)".ميخوانند "قرينه به محفوف
حديث تقسيم عنوان تحت "قبلا كه نيز بحثي داشت ، توجه بايد
واحد خبر به معطوف شد ، مطرح ضعيف و موثق و حسن و صحيح به
خبر گرنه و است گرديده بيان راوي شرايط برحسب و است
.ندارد بحث و شبهه جاي متواتر ،
خبر اعتبار و حجيت ادله بر را خود بحثهاي عمده اصوليين ،
آن براي چندي عقلي و نقلي دلايل و كردهاند متمركز واحد
خداي كه "نباء" به معروف آيه ازجمله.گرفتهاند نظر در
آيه 6 ، ) "فتبينوا بنبا فاسق جائكم ان":ميفرمايد تعالي
آن راستي درباره دهد ، خبري فاسقي گاه هر" -(حجرات سوره
كه توبه سوره از آيه 122 است همچنين و (35)".كنيد تحقيق
(36).است معروف "نفر" آيه به
"اجماع" به واحد ، خبر حجيت ادله در آخر بحث بالاخره و
:كرده بيان چنين طوسي شيخ را دليل اين".ميگردد باز
او را اجماع اين.است متفقالكلمه واحد خبر حجيت بر شيعه
كردهاند ، نقل كتابهايشان در كه اخباري به عمل ملاحظه از
واحد ، خبر حجيت بر دليل ميگويد او.است آورده دست به
علماي كه ديدهام من كه مينويسد و است اماميه اجماع
در كه اخباري بستن كار به بر دارند نظر اتفاق اماميه
را روش اين كدامشان هيچ و آوردهاند خود اخبار كتابهاي
خبر حجيت بحث الاصول ، عده طوسي ، شيخ)..نكردهاند رد
شيخ گفتار اين نقل از پس "الاصول قوانين" صاحب (واحد
به عمل ميگويند گرفته ، را بالا دست اصوليين ديگر و طوسي
و عقلا كه است طريقهاي و عادي و عرفي روش يك واحد خبر
اول جلد)...ميبندند كار به خود زندگي در خردمندان
(37)(ص 439 عبدالرحيم ، چاپ قوانين ،
پس كه حديث جاعلان و مجعول خبر بحث مباحث ، اين كنار در
حديث جعل به مختلف انگيزههاي با پيامبر رحلت از
نوع اين گسترش به توجه با و گرديده مطرح نيز پرداختند ،
گرديده ، مصطلح اصول علم در "موضوعه اخبار" به كه خبرها
عمدهترين حال هر به.ميشود محسوب مهم مباحث جمله از
صورت واحد خبر راويان شرايط و واحد خبر درباره بحثها
شرط چند داراي بايد واحد خبر كنندگان روايت لذا و گرفته ،
.گيرد قرار پذيرش مورد ايشان روايت تا باشند نيز اوليه
توثيق ، ايمان ، اسلام ، عقل ، بلوغ ، :از عبارتند شرايط اين
(مطلب نگهداري قوه و حافظه بودن دارا) ضبط و عدالت
افرادبزرگ قدما ميان در هستند" گسترده ، مباحث اين عليرغم
جمله آن از و نميدانند ، حجت را واحد خبر كه سرشناسي و
زهره ، بن ابوالمكارم براج ، ابن قاضي مرتضي ، سيد ميتوان
واحدي خبر:ميگويند آنان.برد نام را طبرسي و ادريس ابن
به مقرون كه است خبري است ، حجت نتيجه در و عذر ، قاطع كه
از شاهدي يا اجماع ، قبيل از قرائني باشد ، علم مفيد قرائن
(38)".عقل
كه واحدي اخبار به عمل بحثوجوب در علما دليل ، همين به
اغلب كه -اربعه كتب ساير و كافي اصول نظير كتابهايي در
مختلفي ديدگاههاي شده ، مطرح -هستند واحد خبر بر مشتمل
:كردهاند ابراز
اصوليين از گروهي آنها تبع به و اخباريان از بعضي"
اخبار فقط و هستند معتبر كتابها آن روايات همه:گفتهاند
محقق چون ديگر گروهي.گذاشتهاند كنار را مشهور مخالف
و است كتب آن روايات از بعضي است معتبر آنچه:گويند حلي
اعتبار ملاك ديگر گروهي.است اصحاب عمل اعتبار ، ملاك
گروهي.ميدانند آنها راوي وثاقت حتي يا عدالت ، را آنها
معصوم از روايت صدور به ظن فقط ، را آنها حجيت ملاك ديگر
معتبر راوي در را شرطي هيچ و ميدانند عليهالسلام
(39).دارد وجود زمينه اين در ديگري تفصيلات و نميشناسند ،
خبر حجيت دليل مهمترين ميتوان موارد ، اين همه بر افزون
يعني.دانست عقلاء وبناي سيره و مسلمين سيره را واحد
بوده اطمينان موجب كه است خبرهايي به عمل بر مسلمين سيره
كه ثقاتي خبرهاي يعني ;است امكانپذير آنها صحت به يقين و
كه معتقدند علما و است ميسر آنها از شرعي احكام استنباط
و بوده چنين مختلف جوامع و مذهبها همه در عقلا همه سيره
براي و كرده عمل ثقه خبر به خود وجاري عادي امور در آنها
.ميشدهاند قائل اعتبار آن
حديث علم در اصطلاح چند
و تقسيمات درباره مقاله اين از قسمت اين در بحث آخرين
.است اساسي اصطلاح چند درباب توضيحي علمالحديث ، مسائل
اصطلاح ، در آن از منظور و است ياران معني به:صحابه -1
آن حيات هنگام رادر پيامبر و شده مسلمان كه هستند كساني
.كردهاند ديدار حضرت
كساني اصطلاح در و است منسوب و تابع معني به:تابعين -2
اما نكرده ، ديدار را پيامبر شخص كه گويند را ازمسلمانان
.نمودهاند درك را حضرت آن اصحاب
درك را جاهليت و اسلام كسانيكه به":مخضرم -3
نشدهاند ، نائل اكرم رسول صحبت شرف به ولي نمودهاند
.معدودند تابعين شمار در مخضرمين بنابراين.است شده اطلاق
(40)"
گوينده به آنها رساندن و راويان سلسله نقل:اسناد -4
.نخستين
.باشد شده استوار برآن حديث معني كه الفاظي :متن -5
و سند با را آن كه حديث قائل (فاعلي صيغه به):مسند -6
.كند نقل روات سلسله
و شناخته را اسانيد و سندها كه علمالحديث حامل:محدث -7
.باشد دانسته را احاديث نقص و قوت
اكرم رسول سنن بر و دارد محدث از بالاتري درجه:حافظ -8
.بداند را اختلاف و اتفاق موارد و مطلع
در و ديده را خاصي استادان و مشايخ كه گروهي:طبقه -9
.باشند شريك ايشان از تلمذ و ملاقات
به روايتها آن در كه حديثي كتب:(مسانيد جمع) مسند -10
.باشد شده جمعآوري صحابه ترتيب
شيوخ يا صحابه ترتيب به كه حديثي كتابهاي :معجم -11
.باشد شده مرتب تهجي حروف ترتيب بر و شده گردآورده
و بوده حديثي ديگر كتابهاي متمم كه كتابهايي :مستدرك -12
.باشند شده مرتب كتب همان ترتيب بر
كتاب روايتهاي نويسنده ، كه گويند را كتبي :مستخرج -13
سندي با و كند نقل كتاب صاحب اسناد غير به را ديگري حديث
به آورده دست به خود مشايخ يا تحقيقات طريق از خود كه
.پردازد نقل
نقل به شيخ يك از فقط كه است كتابهايي مجموعه:جزء -14
حديث گردآوري به موضوع يك در يا و باشد پرداخته حديث
.باشد پرداخته
"ظاهرا:فرموده آن معني در بهبهاني فاضل":نوادر -15
قلت ، و كمي واسطه به كه متفرقي احاديث آن در كه است كتابي
(41).باشد شده جمعآوري نميگيرد ، قرار بابي عنوان تحت
حديث كتب تدوين در تازه تلاشهاي
كوتاه شمهاي آمد ، فراهم بحث اين براي كه مقدمات اينهمه
گزينش با همراه ;مبسوط و مطول مباحثي از بود موجز و
مباحث ، بااينگونه آشنايان نو كه نحوي به مباحث ، امهات
حديث علم در رايج مصطلحات و شيوهها و طرق از كلي تصوري
همچون موضوعي eدرباره بحث هنگام بايد.آورند دست به را
و صعب مسير چه كه داشت توجه "حديثي ، كاملا كتب و حديث
چنين كه آمده فراهم مفصلي مقدمات چه و شده پيموده دشواري
افزوده شيعه نقلي معارف مجموعه به ارجمندي حديثي جوامع
و اعتماد فقدان پراكندگي ، كه شرايطي در آنهم.است گرديده
و اعتماد تا گرديده سبب علمالحديث ، مبادي با ناآشنايي
محدود معاصر شيعي پژوهشهاي در نقليات از علمي استفاده
عين در و گستردگي و پراكندگي دليل به كه محدوديتي.گردد
و مذاهب از بيشتر بسيار شيعه ، روايي منابع ناپالودگي حال
.است محسوس ديگر فرق
از يكي حتي و شيعه ، معارف از بسياري سرچشمه كه نقليات
و صدرالمتالهين چنانكه -ميباشند عقلي علوم سرچشمههاي
عقلي مباحث بسياري در وارد بدان استناد با ديگران
"تقريبا حديثي اصلي منابع تصفيه و استخراج بدون -شدهاند
به آنچه لذا.است استفاده غيرقابل و اعتماد غيرقابل
و صحاح دادن ترتيب يا و بندي موضوع گزينش ، تجربه عنوان
.است لازم بسيار و مشكور سعياي گرديده ، مطرح گزيدهها
بدون آمد ، خواهد پي از كه توضيحاتي با زمينه همين در
كوشش نمونه بهترين زمان اين تا شريفالحيات كتاب ترديد ،
و عوام جهت موثق و مطمئن منبعي به دستيابي براي تلاش و
گزيدهها بحث از اينجا در ما.ميشود محسوب خواص
به فقط و گذريم درمي معاصر دوره در حديثي وگزينههاي
مبناي بر شود دانسته كه مينماييم اشاره ديگر نمونه دو
نيز ديگري مفيد تلاشهاي معاصر ، حياتي بسيار ضرورتهاي
و تلخيص نمونه عاليترين اول ، نمونه بخصوص و گرفته صورت
.ميشود محسوب شيعه حديثي منابع استحصال
و دقيق بس گزيدهاي كتاب ، اين -سفينتالبحار:اول نمونه
.است مجلسي علامه اثر "بحارالانوار" عظيم مجموعه از معتبر
تا شده سبب قمي ، عباس شيخ حاج مرحوم علمي بصيرت و دقت
از.شود بدل شيعه حديث معاصر گزيده معتبرترين به اثر اين
شيعه احاديث اغلب جامع "تقريبا بحارالانوار كه آنجا
مطولترين از معتبر گزيدهاي توانسته ، قمي محدث ميباشد ،
رجوع.آورد فراهم خود ، سياق و سبك به شيعه ، حديثهاي جامع
علاقهمندان ساير و بزرگ علماي اعتماد و سفينتالبحار به
از يكي عنوان رابه كتاب اين ائمه ، و پيامبر حديثهاي به
دقت.است نموده بدل حاضر عصر در شيعه روايي مراجع بهترين
با آن تطبيق و روات و اسانيد سلسله متن ، در قمي محدث
مدقق ، عالم آن ويژه تبحر به باتوجه آيات ، و احاديث ساير
جلد در 8 اثر اين.است اثربوده اين توفيق علل جمله از
سال در اسوه انتشارات سوي از آن چاپ بهترين و شده تدوين
اين نيزدر ديگري كسان بعدها.است گرديده طبع ق -ه 1414
وثاقت و توفيق البته هيچيك كه نهادند گام راه
شيخ آقا مرحوم جمله از.نياورد دست به را "سفينتالبحار"
.است نموده تاليف را "سفينتالبحار مستدرك" كه نمازي علي
الفبايي ، بهصورت قمي ، مرحوممحدث سفينتالبحار ، در (42)
دارد ضرورت.است نموده تدوين و دستهبندي را روايات
خوانندگان به مهم اثر اين همراه نيز مناسبي فارسي ترجمه
.شود عرضه
دارالحديث سوي از كه اثر اين-الحكمه ميزان:دوم نمونه
و متعدد مجلدات در "قبلا شده ، منتشر (اول 1416 چاپ)
صورت به اخير جلدي طبع 4 در اما.بود شده نشر پراكنده
ري محمدي محمد كتاب اين موءلف.است يافته انتشار كامل
شيعه ، روايي آثار اغلب از احاديث گزينش و بررسي با شهري ،
آنها متعددي موضوعات مبناي بر آنها ، تطبيق و بررسي از پس
به كلي از تدريج به موضوعات اين.است كرده تدوين را
براي لذا و يافته تخصيص دقيقتر و ريزتر موضوعات
.ميباشد استفاده قابل مختلف درموضوعات پژوهندگان ،
شده قيد آن جلد روي كه نحوي به مجموعه اين كلي موضوعات
اقتصادي ، سياسي ، اجتماعي ، عقايدي ، اخلاقي ، :از است عبارت
...ادبي
احاديث ارائه و طبقهبندي در بديع اثري الحيات ،
داراي شكلي به يك هر البته شد ، ذكر كه نمونهها اين
اما است ، گرفته شكل نيازهايي به پاسخ در و بوده توفيق
بر كه است يگانه و ممتاز اثري "الحيات" گفت بايد "انصافا
نظريات و نيازها تجربهها ، دقتها ، از عظيمي مجموعه
دلايل ، همين به و يافته استواري متجددانه و ابداعي
رجوع طرف و نياز مورد حديثي دائرتالمعارف ميتواند
.گردد واقع -نوپديد نسلهاي بهويژه -معاصران
حكيمي ، علي و حكيمي محمد حكيمي ، محمدرضا اثر الحيات ،
استاد مرحوم "ظاهرا.است رسيده چاپ به جلد ده در تاكنون
كه فارسيبرگردانيدهاند به را ازآن مجلد شش آرام ، احمد
متن چاپاست شده منتشر اسلامي فرهنگ نشر دفتر همت به
كه است اثر اين انتشار شيوه بهترين ترجمه ، با همراه اصلي
ودر شده عرضه بازار به سال 1377 در انتشار نوبت آخرين در
به توجه با ميرسد ، نظر به است ، گرفته قرار دسترس
موثق ترجمههاي زبانآموزي ، ويژه به و آموزش محدوديتهاي
اين در.باشد اجتنابناپذير امري ديني ، متون از مطمئن و
كاري الحيات ، اول مجلد در آرام احمد استاد خاص ، مورد
نيز پس ازآن و است رسانده انجام به ماندگار بسيار و بزرگ
ترجمه براي مطمئن سياقي موءلف ، اهتمام و دقت به توجه با
گرفته نظر در شيعه معاصر روايات و آيات مجموعه بهترين
.است شده
فرهنگ شده شناخته چهرههاي از يكي حكيمي ، رضا محمد استاد
نقلي معارف ويژه به شيعه ، معارف به وي علاقه.است معاصر
هيچكس بر اجمعين عليهم سلامالله معصومين آموزههاي و
و متدين چهرهاي جواني عنفوان از ايشان.نيست پوشيده
آثار در عمده گرايش چند و داشته علمي محافل در پژوهنده
فلسفه ، و عقلي علوم به تمايل عدم اول.است داده نشان خود
مجموعي ، و گونه دائرتالمعارف آثار نگارش به علاقه دوم
به ارادت و عشق چهارم روايت ، و حديث به خاطر تعلق سوم
و ،..متاخر و متقدم از اعم شيعه بزرگ متفكران و علما
با كه پارسي يافته پالايش و خوب نثر به گرايش پنجم
.مينمايد تجلي خاصي ذائقه و استواري
استاد متعدد آثار كه است توضيح به لازم موارد اين در
داوري يك به دست تا ميدهد اجازه ما به حكيمي محمدرضا
و نقد مورد را وي آثار مشخصي زمينههاي در و بزنيم كلي
و را ، وي متاخر آثار بهويژهدهيم قرار تحليل
و گرايشها آخرين حاصل كه "تفكيك مكتب" كتاب عليالخصوص
درباره كلياتي مختصر ، اين در پس.ميباشد وي پژوهشهاي
تا ميكنيم عرضه جزئيات در ورود بدون آثار ، مجموعه اين
آنها تكتك بررسي و نقد امكان در مناسبتري فرصتهاي شايد
(43).آيد فراهم
:پانوشتها
.ص 147 همان ، بهبهاني ، موسوي اسلامي ، معارف كليات -28
دكتر فقه ، اصول يا اسلامي حقوق استنباط مباني -29
صفحات 161 نهم 1375 ، چاپ تهران ، دانشگاه محمدي ، ابوالحسن
.و 162
.ص 162 ماخذ ، همان صفحه 436 ، اول ، ج الاصول ، قوانين -30
آموزش سازمان بجنوردي ، موسوي سيدمحمد اصولي ، مقالات -31
.ص 22 دوم 1367 ، چاپ اسلامي ، انقلاب انتشارات و
مثالهاي -ص 162 همان ، اسلامي ، حقوق استنباط مباني -32
.است مندرج همانجا در نيز گانه سه موارد
.ص 163 ماخذ ، همان -33
.ص 164 همان ، -34
نتيجه اصولي اصل يك عنوان به آن ضد مفهوم ، اين از -35
.لازمنيست تحقيق دهد ، خبر عادلي اگر:ميشود گرفته
متفرق و پراكنده معني به فاء سكون و نون فتح به نفر -36
عدهاي قبيله هر از چرا:است چنين نفر آيه مضوناست شده
بازگشت در تا نميروند سو هر به دين ، علم تحصيل براي
.كنند راهنمايي را خود كسان
براي دين علماي گفتههاي كه ميآيد لازم آيه ، اين طبق بر
.داشت خواهد حجيت واحد خبر لذا و باشد حجت آنها كسان
.و 165 صفحات 164 همان ، اسلامي ، حقوق استنباط مباني -37
دانشگاه فيض ، عليرضا دكتر اصول ، و فقه مبادي -38و39
.ص 33 اول ، 1369 ، چاپ تهران ،
.ص 155 همان ، اسلامي ، معارف كليات -40
.ص 160 همان ، -41
عباس شيخ حاج نامي محدث يازدهم ، جلد اسلام ، مفاخر -42
انقلاب اسناد مركز انتشارات دواني ، علي نوشته ،..قمي
و احوال شرح.ص 498 اول ، جلد اول 1377 ، چاپ اسلامي ،
فوق ، مفصل مجلد دو در "عجالتا قمي ، محدث تاليفات
احوال و افكار و آثار درباب تحقيق تازهترين و كاملترين
به و تدوين با...انشاءا.است قمي عباس شيخ حاج مرحوم
بزرگ جمله از -شيعه معتبر دائرتالمعارفهاي رسيدن سرانجام
و واحوال آثار باب در مقدماتي جستجوي -تشيع و اسلامي
.شود ميسر بيشتري سهولت با تشيع و اسلام به مربوط موضوعات
از حكيمي ، محمدرضا متعدد آثار مجموعه چاپهاي آخرين -43
-خاصي شكل و مشخصه علامت با تفكيك ، مكتب و الحيات جمله
از -كتابها همه جلد بالاي چپ سمت در قرمز دايره يك چاپ
.است رسيده بهچاپ اسلامي فرهنگ نشر دفتر سوي
|