تنهايي معناي و قدرت افسانه
حوزه كشورهاي فيلم جشنواره دومين
شد برگزار مديترانه
سوريه در آسمان بچههاي
تنهايي معناي و قدرت افسانه
"ماريوپوزو" گذشت در انگيزه به پدرخوانده درباره
كه بود خبري اين.گذشت در "پدرخوانده" خالق ،"ماريوپوزو"
در سال 1920 در كه پوزوشد درج مطبوعات در گذشته هفته
به و زندگي سال از 78 پس بود ، شده متولد مانهاتان محله
آفريننده بزرگترين عنوان به بسيار ، موفقيتهاي آوردن دست
معروفش كتاب هنوز و شد شناخته گانگستري داستانهاي
پدر" بر علاوهميكند جذب و جلب را بسياري خوانندگان
سال در وي بود ، ماريوپوزو زندگي و آثار نگين كه "خوانده
"خوانده پدر آخرين" نيز سال 1996 در و "سيسيلي" كتاب 1984
تلويزيوني مجموعه يك سال 1997 در كتاب اين از.نوشت را
اما.كردند استقبال آن از بسياري بينندگان كه شد پرداخته
تداوم آن با و شد آغاز خوانده پدر با او واقعي موفقيت
را كتاب اين از نسخه ميليون چند و بيست.بود يافته
را معروفي فيلم و خواندند مختلف زبانهاي به تن ميليونها
ميليون صدها آفريد ، قصه اين از "فوردكاپولا فرانسيس" كه
ده حدود و قسمت سه در سرانجام كه فيلم اين.ديدند تن
داستان شدن جهانگير در مهم نقشي خود شد ، تدوين ساعت
دو ، شماره نيز و يك شماره پدرخوانده.داشت پدرخوانده
وعلاوه بودند متفاوت نوبت دو در "اسكار جوايز" برندگان
هنرپيشه براندو ، مارلون فيلم ، بهترين اسكار جايزه بر
دون نقش در حيرتانگيزش بازي با نيز سينما اساطيري
را مرد اول نقش هنرپيشه بهترين اسكار جايزه كورليونه ،
جهان به را بازيگري هنر از جاودان نمونهاي و كرد دريافت
نگاشته عمر اواخر در كه ماريوپوزو ، اثر آخرين.نمود عرضه
-مافيا -وي علاقه مورد موضوع حوش و حول در نيز بود
برخود را مافيا معروف سكوت قانون عنوان و بود شده نگاشته
انتشار تا نماند زنده آنقدر پوزو "اومرته" يعني داشت ،
.باشد شاهد را اثرش آخرين
است ، شده گفته بسيار سخن پدرخوانده فيلم و كتاب درباره
گانگستري آثار درخشانترين زمره در داستان اصل بيترديد ،
ستاره دريافت 5 با نيز پدرخوانده فيلم و دارد قرار جهان
از يكي عنوان به بارها سينما ، استادان و منتقدان سوي از
تفكيك امروزه.است شده برگزيده سينما تاريخ برتر فيلم ده
زيرا است مشكل بسيار اثر اين سطور از سينمايي تصويرهاي
گسترش و داده قرار الشعاع تحت را كتاب فيلم ، درخشش
را داستان گرفت ، انجام پوزو و كاپولا توسط كه فيلمنامه
هر.است داده سوق هيجانانگيزتر و دورتر بس مرزهايي به
تصوير ناخودآگاه ميآيد ، زبان به خوانده پدر نام گاه
دن لباس در براندو مارلون همچون مخوف و خموش مردي
پاچينو ال با تدريج به و ميشود ظاهر خاطرها در كورليونه
فرا دلچسب قدرتي و تنهايي و وحشت از تازهاي حدود به
صدها ميان در جاي اينگونه ، خوانده ، پدر اسطوره.ميرود
.است كرده باز انسان ميليون
معطوف داستان اين با آشنايان و خوانندگان از بسياري پرسش
ساده داستان چگونه راستي به.است "خوانده پدر" جوهر به
كه جنايتكارانهاي نظم و وحشت امپراتوري و اقتدار گسترش
پليسي ، داستانهاي اغلب از است ، آن بنيانگذار ويتوكورليونه
شك كسي كمتر موضوع اين در است ، فراتر گانگستري و جاسوسي
روايتي و دارد سادهاي ساختار داستان ، اين كه دارد
بيروني نيز و خانوادهاي درون روابط از بيتكلف
و اعتبار و عظمت رمز پس.است تخيلي چندان نه قهرماناني
كرد؟ جستجو بايد كجا را "خوانده پدر" محبوبيت
خلاصه عنصر و اصل چند در ميبايد را رمز اين من گمان به
آرايههاي فاقد و ساده روايت پدرخوانده اينكه اول:كرد
داستاننگاريهاي در معمول جذابيتهاي و قهرمانپردازانه
قوت نقطه يك آن سيسيلي و دهاتي ماهيت حتي و است مشابه
.ميشود محسوب او شخصيت پرداخت براي مزيتي و واقعي
داستانهاي پرهيجان وچهرههاي بذلهگويان با كه شخصيتي
گسترش تنهايياش.است دهاتي.دارد عمده تفاوت چند جنايي
و مرگ جوار در زيستن براي را مشخص و عيني اصولي و يافته
انسانهاي ظرفيت حدود و حد همه از بالاتر و كرده كشف وحشت
.است دريافته خوبي به را پيرامونش
مفهوم در كورليونه ميگوئله سپس و ويتو تنهايي اينكه دوم
استتار است داستان مفاهيم بنياديترين از كه "خانواده"
به خانواده.است شده تدارك آن براي جذاب حصر دو و شده
.مردان و ياران معناي به خانواده و خويشاوندان معناي
طالب و ميگريد داستان ابتداي در "بوناسهرا" اينكه
نشان را مفهوم اين حدود "كاملا است ، كورليونه دون دوستي
اينجا درشهروند برابر در خانواده عضو مفهوم.ميدهد
عضو ولي است مصونيت فاقد و حمايت آرزومند شهروند ،
.است برخوردار حمايت و مصونيت درجات بالاترين از خانواده
به لذا و ميشوند حمايت فرزندانش نيز مرگ از پس حتي
.برسد ميتواند جنايت و گذشتگي خود از مدارج بالاترين
و كرده خلق را متفاوتي قدرت كه مردي برابر در را ، بوناسه
دگرگون يارانش و خود مصالح مبناي بر را موضوعه قوانين
در را شهروندانش تنهايي و متفاوت نظم و امريكا ساخته ،
:ميكند رسوا جهاني دوم جنگ از پس سالهاي نخستين
.بخشيد سعادت من به امريكا.دارم ايمان امريكا به من" -
مقاومت او..كردم بزرگ آمريكاييها شيوه به را دخترم من
كتك را او دوحيوان آن اما.كرد حفظ را خودش شرف.كرد
وچانهاش گونه را ، او بيني شكستند ، را دندانهايش زدند ،
حتي او رساندم بيمارستان به را خودم وقتي كه شكستند را
بودند شده مجبور دكترها كند ، گريه نميتوانست درد از
او.دارند نگه جا سر فلزي وسايل با را ودهانش چانه
"...كردم؟ گريه چرا.كردم گريه من اما كند ، گريه نتوانست
در قانون و است زمان آن در امريكايي شهروند سرنوشت اين
:ميكند عمل چنين شهرونداني ، چنين برابر
ايستاده دادگاه توي احمق يك مثل من...كرد آزادشان قاضي"
"...ميكردم نگاه و بودم
:ميگيرد نتيجه سپس
خدمت برويم بايد عدالت به رسيدن براي گفتم همسرم به من"
"...كورليونه دون
پدر ناب جوهر همان بيپيرايهاي و صريح افشاگري چنين
ژانر اين داستانهاي همه از آن تمايز وجه و است خوانده
را كورليونه دون سرد و آلود تمسخر صداي.سينمايي ادبي
به خواندهاند را ياداستان ديده را فيلم كه كساني همه
:ميآورند خاطر
بودي ، كرده پيدا امريكا در را خودت بهشت تو ميكنم ، درك"
و...بودي كرده درخواست دوست مقام در و احترام با تو اگر
حال در الان همين حيوان دو آن نميكردي بياحترامي من به
بود تو دشمن كس هر بودي ، من دوست اگر.بودند كشيدن عذاب
"...ميشد هم من دشمن
".باشم شما دوست بدهيد اجازه":ميگويد را بوناسه
:ميگويد و ميگيرد را كورليونه دون دست را ، بوناسه
و ژرف مفهوم آن ميبوسد ، را دون دست گاه آن "پدرخوانده"
از استوار و قانونمند روايت آن و "دوستي" از شگفتانگيز
در خود خاص قوانين بر سوار و مافيايي معناي در "خانواده"
در مادون ، جهان قدرت و شده بيان وضوح به صحنه همين
اين.ميشود گسترده مخاطب روياروي آن ابعاد بالاترين
.است "خوانده پدر" اعتبار و برجستگي رمز سومين مبدا مساله
آشنايي ضمن كه تخيل و واقعيت شگفتانگيز آميختن هم به
همگان براي پليسي و قضايي سيستمهاي و نظامها ماهيت با
برابر در دولتي و عمومي قوانين كه اينجاست در.آشناست
استعاره.ميشود ذوب -Under Workd- مادون جهان ارزشهاي
عظمتي صميمي ، مفهومي بودن دارا عين در كه "خانواده"
مجذوب بياختيار كه است واقعي چنان تخيلي يافته ، وحشتناك
بدون انسانها آيا.برميانگيزد را انديشهها و ميكند
هستند ، تنها آنها همچون كه كساني صميميت و حمايت
و احترام آن ، از بالاتر و را خود راستين حقوق ميتوانند
پدر" كه كساني اغلب كنند ، تضمين را خود واقعي اعتبار
.ميدهند منفي جوابي پرسش اين به خواندهاند را " خوانده
پاسخ و پرسش همين از "خوانده پدر" جذابيت چهارم رمز
قدرتهايشان و محدوديتها با انسانها همه.ميشود استنتاج
نه.نوسانند در زيبايي و زشتي يا بد و خوب ميان كشمكش در
مردان نه و هستند بد و پليد يكسره مادون جهان انسانهاي
استيلا دو هر اين بر آنچه.خوبند و نيك همواره قانون
، كه است واقعي آنقدر ناگزيري ، و ضرورت است "ضرورت" دارد
كورليونهها.ميشود درك موجوديتش به انسان توجه بر مقدم
پاسخ با را "ضرورت" مساله كه هستند كساني آنها ، وفاميل
و پيچيدهتر پاسخهاي به نياز و كردهاند مهار سادهاي
معمولي انسانهايي.ساختهاند منتفي را حقيرانه توجيهاتي
.هستند وحمايت قدرت ثروت ، دنبال به دارند بسيار ضعفهاي كه
مجدد صورتبندي در بود كرده كشف ماريوپوزو كه واقعيتي
بود نتوانسته زمان اين تا كس هيچ زيرا بود ، مثلث همين
و ثروت از بنياديتر و مهمتر اصلي ،"حمايت" كه بفهمد
طالب گانگسترهاي كه جنايي داستانهاي همه لذا.است قدرت
عدم دليل به كشيدهاند ، تصوير به را ثروت مفتون و قدرت
.ميشوند جلوهگر واقعي غير سخت -حمايت -اول اولويت درك
اول اولويت ،Family مفهوم مجدد تفسير با "خوانده پدر"
حمايتي پيوندهاي به را -مادون جهان در حتي -انسانها همه
رهايي براي و ميگريزند تنهايي از انسانها.بازميگرداند
پدر" سايه و ميبرند پناه "خانواده" به كابوس اين از
آنهاست ، قيم "خوانده پدر" ميگسترند ، برسر را "خوانده
دهنده تعليم قانونگذارآنها ، .آنهاست حامي آنهاست ، دوست
و ثروت اهداكننده آنها ، فرزندان حيات تداوم ضامن آنها ،
شرف و آبرو و اعتبار آورنده پديد بالاخره و آنها به قدرت
كه چهل دهه اواخر امريكاي در.است فاميل مردان براي
اندكي و مرخصي براي شبانهروز دولت ، برجسته كارمندان
مادون جهان مردان ميكندند ، جان حقوق اضافه
شگفتانگيزشان پيوستگي و ،(اومرته) سكوت باوظيفهشناسي ،
زندگي و مرگ ميكنند ، زندگي مطمئن و ثروتمند و سربلند
.ندارد -معامله شايد يا - معادله اين در اهميتي چندان
به معتقد و قدرتمند گانگسترهاي بازي قاعده پيوستگي ، اين
استثناء يك در داستان زيبايي همه اما است ، متفاوت قوانين
، خوانده پدر حامي ، .است قاعده اين -استثناي يك فقط -
. تنهاست اعضاء همه برخلاف فاميل ، بزرگ اراده و قانونگذار
به بيپناه مردماني عظيم نياز درك با و بوده آغازگر او
اعتلاي اين در و يافته اعتلا ديگر مرتبهاي به حمايت ،
و عظيم هرم اين نوك در.است مانده وتنها تنها مقتدرانه ،
بر.تنهاست "پدرخوانده" پيچيده ، روابط و وحشت از سرشار
.رواست طولاني درنگي و حسرت حيرتافزا و غريب تنهايي اين
سرنوشت مسئول كه مرداني" بزرگ ، مردان هنگام كدامين در
است مساله همين در بزرگ پرسش نبودهاند؟ تنها ،"ديگرانند
را اعتلايي چنين كسي هيچگاه ميداشت ، صريح پاسخي واگر
.درنمييافت ماريوپوزو بزرگ داستان در
رضوي مسعود سيد
حوزه كشورهاي فيلم جشنواره دومين
شد برگزار مديترانه
باشركت مديترانه درياي حوزه كشورهاي فيلم جشنواره دومين
برگزار تونس حمامه شهر در منطقه ، اين كشور از 9 فيلم 30
.شد
جشنواره اين در تونس از فرانسه خبرگزاري گزارش به
اسپانيا ، تونس ، سوريه ، مراكش ، مصر ، الجزاير ، كشورهاي
.دارند شركت يونان و ايتاليا فرانسه ،
فيلمهاي ، جشنواره اين به شده ارائه فيلمهاي ميان در
و "عسكري عمار" ساخته "بيروت -الجزيره"و "لوتوس گل"
از شاهين يوسف ساخته "الاخر"و الجزاير از "علوش مرزاق"
تئو ساخته"روز يك جاودانگي" فيلمهاي همچنين و مصر
ساخته "ميشود شروع امروز" يونان ، از آنجلوپولوس
با همراه بعدازظهر خواب" و فرانسه از برترانتاورنيه
جشنواره در تونس از بنمحمود محمود ساخته "انار شربت
.داشتند شركت نيز كن اخير
كارگردان "كوبريك استنلي" از جشنواره اين ويژه بخش در
همچنين و فرانسوي كارگردان "رومر اريك"انگليسي ، فقيد
قدرداني و تجليل كارگردانالجزايري "حمينه لخدار محمود"
.شد
سوريه در آسمان بچههاي
با و دمشق در ايران اسلامي جمهوري فرهنگي رايزني همت به
ساخته "آسمان بچههاي" فيلم سوريه زنان بخشجمعيت همكاري
.شد گذاشته نمايش به دمشق عربي فرهنگي درمركز مجيدي مجيد
منتقدان ، زنان ، جمعيت اعضاي از زيادي بسيار تعداد
فيلم نمايش از سوريه تئاتر عالي واستادانمدرسه هنرجويان
.كردند استقبال آسمان بچههاي
سينمايي بخش مسئول فحام نجاح خانم فيلم ، نمايش از پس
سخناني در سينمايي منتقدان از تنيچند و زنان جمعيت
كه است جهان معدودفيلمهاي از مذكور فيلم كه كردند تاكيد
.است كشيده تصوير به را بشري زندگي واقعيتهاي
|