ناهنجار فرزندان بيپناه مادران
داريد؟ هراس كارها انجام از آيا
:ارشاداسلامي و فرهنگ وزارت معاونمطبوعاتي
فعاليت انتظار در دوست فرهنگ مردم
سلاماند روزنامه
سلام روزنامه از حمايت در
سهشنبه كشور روزنامهنگاران
ميكشند كار از دست
محكوميت راي تجديدنظر دادگاه
شكست را"ايرانفردا "

ناهنجار فرزندان بيپناه مادران
خانواده همگسيختگي از و طلاق پيامدهاي
در شدن ساكن دنبال به را گروهي زندگي بشر كه هنگامي از
نمود ، خانوادگي زندگي به تبديل كشاورزي براي يكجا
خانواده.شد مطرح اجتماع اوليه هسته بهعنوان خانواده
در و داشت نمود گسترده خانوادههاي بصورت ابتدا در اوليه
يا جد شامل كه ميكردند ، زندگي هم كنار در نسل چند آن
كرده ازدواج فرزندان و پدر و مادر بزرگ ، مادر و بزرگ پدر
منافع داشتن دليل به خانواده اين.ميشد ناكرده ازدواج و
زندگي هم كنار در انشعاب و انفكاك بدون همواره مشترك
در كه بودند كشاورزي زمينهاي داراي آنها.ميكردهاند
تقسيم اين و ميشد تقسيم ميبايستي خانواده ، انشعاب صورت
شكل به خانواده طرفي از نبود ، آنها كشاورزي نفع به شدن
بود وزنهاي اجتماعي ، قدرت و اقتصادي قدرت نظر از گسترده
وارد آسيب آن به يا شكست هم در را آن نميشد راحتي به كه
سرپرستي با و هم كنار در سنتي شيوههاي با فرزندان.نمود
"احيانا و دامي كشاورزي ، توليد كار به خانواده رئيس
منافع اشتراك دليل به و بودند مشغول دستي كوچك صنايع
ناهنجاريها مشكلات ، دچار كمتر و بوده يكديگر حامي همواره
هم اختلافي مواردي در اگر "احيانا.ميشدند تعارضات و
خاصي حق كه بزرگترها دخالت و سفيدي ريش با ميآمد پيش
ميشد ، فصل و حل بودند ، پدرسالار اصطلاح به و بوده دارا
در ريشسفيد از و بزرگتر از اطاعت و پيروي هنجار كه چرا
.بود حاكم خانواده
تكنيك و صنعت پيشرفت و اجتماعي مناسبات شدن پيچيدهتر با
حالت به گسترده حالت از خانواده اجتماعي كار تقسيم و
نهاد يك صورت به خانواده و داد تغييرشكل هستهاي خانواده
معدودتري تعداد كه) فرزندان و مادر و پدر شامل اجتماعي
اين.درآمد (بودند گسترده خانوادههاي به نسبت
اصلي كانون از شدن جدا دليل به هستهاي خانوادههاي
فرد با جديد "كاملا محيط يك در گرفتن قرار و خانوادگي
از كه ميگيرند قرار شرايطي در (مرد يا زن) جديد "كاملا
هنجارها با و بريده قبلي خانوادگي خويهاي و خلق هنجارها ،
با است ممكن گاه كه ميشوند مواجه جديدي خويهاي و خلق و
فاصله بسيار خود ، پدري خانوادگي خويهاي و خلق و هنجارها
نوع اين در شده وارد فرد.باشد متعارض حتي يا و داشته
در و داده تطبيق جديد شرايط با را خود ميبايستي خانواده
.نمايد عمل (بودن شوهر يا زن) خود همسري وظايف به حال عين
وهله در تطابق بودن مشكل و طرفين از يك هر بيتجربگي
پيدا ادامه اگر كه آورد بوجود اصطكاكاتي است ، ممكن اول
در تشتت و تشنج كشمكش ، اختلاف ، درگيري ، منجربه كند ،
از زوجين جدايي دليل به طرفي از.ميشود خانوادگي زندگي
و اطاعت هنجار فروريختن همچنين و اصلي خانواده كانون
كشمكش اين جديد ، جامعه در سفيدان ريش و بزرگتر از پيروي
ريشه بتدريج و نشده حل بهينه و موقع به اختلاف و
را خانواده درخت كل "نهايتا تا شده گسترده بسي اختلافات
و ميشود مطرح طلاق پديده كه اينجاست.ميكند جاي از
خودنمايي زوجين پاي پيش در خوشايند ، چندان نه راهحل
دليل به زوجين كه است عملي معني به طلاق.طلاق مينمايد ،
نموده فسخ را ازدواج پيمان مشترك زندگي ادامه امكان عدم
.ميشوند جدا هم از بهاصطلاح و
و زن درخواست به -باشد1 داشته حالت سه ميتواند طلاق
حتي يا زن موافقت با و مرد درخواست به -شوهر 2 موافقت
.دو هر شوهر و زن درخواست به -زن 3 موافقت بدون
نكوهيده امري طلاق مختلف مذاهب در و پيشين روزگاران از
حتي و است شده تلقي مقدس امري ازدواج ، كه چرا شده شمرده
مثل).دارد وجود شرعي و مذهبي منع آن براي مذاهب بعضي در
وقوع ، از بعد طلاق كه چرا (مسيحيت در كاتوليك مذهب
.ميشود آنها فرزندان و زوجين دامنگير كه دارد پيامدهايي
مشكلات رواني ، مشكلات عاطفي ، درگيريهاي اقتصادي ، مشكلات
.ميباشند طلاق پيامدهاي و مسائل جمله از...و اجتماعي
از بعد شرايط در فرزندان و زن آسيبپذيري ميرسد نظر به
"معمولا اقتصادي نظر از زن كه چرا باشد ، مرد از بيش طلاق
زندگي كفاف وي درآمد باشد ، شاغل اگر حتي و است وابسته
نميدهد ، را ازدواج از حاصل فرزندان با "احيانا يا مجردي
و عاطفي درگيريهاي او براي ازدواج در شكست طرفي از
اكثر درميگذارد جا به بسياري رواني و روحي مشكلات
را او و ميشود نگريسته منفي ديد به مطلقه زن به جوامع
حقوق شايسته و خور در و احترام قابل فرد يك عنوان به
اجتماعات ، از بسياري در او حق و نميكنند تلقي اجتماعي
زن اجتماعي جايگاهميشود ضايع...و موءسسات نهادها ،
تلقي مجرم نوعي به شايد را او و است پايين مطلقه
.مينمايند
زندگي والد يك با كه هستند فرزنداني طلاق ، فرزندان
در اغلب بوده ، عاطفي خلا دچار نوعي به و مينمايند
.ضربهپذيرترند اجتماع در و برده سر به اقتصادي تنگناي
آسيبهاي به مبتلا و ميشوند واقع خشونت مورد "احتمالا
آسيبهايي ميانه اين در نيز مردان.ميباشند چندي رواني
فشارهاي اقتصادي ، آسيبهاي جمله از.ميشوند متحمل را
نزد فرزندان صورتيكه در) فرزندان از دوري رواني و روحي
...و تنهايي ،(باشند مادر
يا فرزند ميان اين در عناصر مهمترين ميرسد نظر به اما
آنان حقوق قانوني نظر از ميبايستي كه هستند فرزندان
يك هر طلاق ، از بعد را ممكنه شرايط بهترين و شده تامين
غربي جوامع در.نمايند فراهم آنان براي والدين از
در مگر شده ، داده مادر به فرزندان نگهداري حق "معمولا
فرزندان از حضانت حق بالعكس ، شرقي جوامع در و خاص شرايط
حق اين مرد خود كه شرايطي در مگر ميباشد ، مرد بهعهده
خود كه باشند رسيده سني به فرزندان يا و نمايد تفويض را
در.نمايند زندگي ميخواهند كداميك نزد كه نمايند مشخص
و است مرد بهعهده جامعه دو هر در فرزندان مخارج صورت هر
فرزندان موضوع.ميباشد فرزندان هزينه تامين به مكلف پدر
از آسيبپذيرتر آنان كه چرا است حساس بسيار جدايي از بعد
است ممكن و بوده (مادر و پدر) طلاق ديگر عنصر دو
دليل به) جسمي نظر از جبرانناپذيري لطمات درمواردي
.شود وارد آنها به روحي نظر از و (والدين از يك هر خشونت
شيوه بهترين تا گرفته انجام زمينه اين در بسياري تحقيقات
.نمايند اعمال فرزندان اين مورد در را عملكرد و برخورد
اين از يكي.دهند كاهش را طلاق اجتنابناپذير آسيبهاي تا
كه انگليسي كودك حدود 100 روي بر كه است تحقيقي بررسيها ،
اين.است شده انجام بودند ، كرده متاركه آنها مادر و پدر
در كدام هر با و شده تقسيم متفاوت سني گروههاي به تعداد
نظر همچنين و شده جداييمصاحبه از بعد و قبل شرايط زمينه
سپس.شده سئوال جدايي از بعد وضعيت بهترين زمينه در آنها
استخراج نتايجي آن از و شده طبقهبندي آنان پاسخهاي
:ميآيد زير در خلاصه بطور كه گرديد
به و گرفته قرار جدايي موضوع كامل جريان در كه كودكاني
راحتتر جديدرا شرايط شدهاند ، توجيه زمينه اين در نوعي
.پذيرفتهاند
اقتصادي نظر از آنها زندگي جدايي از بعد كه فرزنداني -
حتي يا و بوده قبلي وضعيت در مادي شرايط و نداشته افت
آن كماكان داشته ، اختصاصي اتاق يك اگر "مثلا شده ، بهتر
بسر بهتري شرايط در روحي نظر از نمودهاند ، حفظ را
.ميبردهاند
دوچرخه با "مثلا را مادر و پدر خانه فاصله كه فرزنداني -
طرف دو خانه كه است اين منظور) كنند طي ميتوانستند
را احساس اين فرزند و (نداشته فاصله هم از چندان متاركه
را ديگري آن ميتواند نمايد ، اراده كه موقع هر كه داشته
كمتري مشكلات دچار روحي نظر از ببيند ، (را مادر و پدر)
.داشتهاند رواني آرامش و بوده
ديگري توسط والدين از يكي سركوب معرض در كه فرزنداني -
طرفين احترام حفظ در سعي جدايي از بعد والدين و نبوده
جمع و داشته حضوري ملاقات يكديگر با حتي و نموده
مطلوبتري شرايط در دادهاند ، تشكيل گهگاه را صميمانهاي
بسر نداشتهاند ، را موقعيتي چنين كه فرزنداني به نسبت
.ميبردهاند
كنار والدين از يك هر مجدد ازدواج با فرزندان "معمولا -
در مادر مجدد ازدواج اما دادهاند ، تطبيق را خود و آمده
ميكردهاند ، زندگي مادر نزد فرزندان يا فرزند كه صورتي
يا فرزند كه صورتي در پدر ، مجدد ازدواج از پذيرفتهتر
به اين و است بوده ميكردهاند ، زندگي پدر نزد فرزندان
خصوصي مسائل در شدن وارد و فرزندان به مادر نزديكي دليل
كودك "مسلما.ميباشد مادر جانشين يا مادر توسط فرزندان
حال هر در كه مادر جانشين با تا است راحتتر مادر با
شده آنها زندگي وارد جديدتر مادر ، به نسبت و است غريبه
در مردان كلي بطور اينكه دليل به پدر جانشين اما.است
را اين و نميشوند وارد طبيعي بطور فرزندان زندگي جزئيات
با چندان ميدانند ، فرزندان مادر يا خود همسر وظيفه
اصطكاك دچار كمتر بالطبع و نداشته نزديك تماس زن فرزندان
و رسميتر دورتر ، تماسهاي با فرزندان و ميشوند
.نميكنند پيدا مشكلي او غيرخصوصيتر
اخضري فروغ
نشر -تهران -طاهري فرزانه ترجمه -فرزند ديد از طلاق *
1366.مركز
داريد؟ هراس كارها انجام از آيا
ديگر افراد بعضي و كارها بعضي انجام در افراد از تعدادي
.ميشوند هراس و دلهره دچار تصميمات از پارهاي اخذ براي
از و شده تزلزل دچار تصميمات اتخاذ در دليل همين به
دستيابي براي تلاش از يا و ميورزند اجتناب مقصود اجراي
.بازميمانند خود اهداف به
كارهاي انجام در اشتباه ارتكاب از ترس دليل به بار چند
انجام حين در يا كردهايد؟ خودداري كار به اقدام از مهم ،
نامطلوبي احساس اوليه قدمهاي برداشتن و عمليات
به آنها ، مشابه و حالات اين ميرسد نظر به داشتهايد؟
.است افتاده اتفاق هركسي براي دفعات
ترس و دلهره موضوع به اول است بهتر بحث ، اين شكافتن براي
دلهرهها ، از بسياري:گفت ميتوان اطمينان با.بپردازيم
اگر.دارد ريشه ترس در كارها ، انجام از اجتناب و ترديدها
كارهاي انجام به قادر شود ، چيره خود ترس و هراس بر فردي
از كه يافت ميتوان را زيادي افراد.بود خواهد زيادي
دليل به داشته ، برايشان زيادي اولويت كه كارهايي انجام
.ورزيدهاند اجتناب آن انجام از حاصله ، نتايج از ترس
ظرف را كاري كه بخواهد زيردستش كارمند از مديري كنيد فرض
اولويت از كار اين كه كند تاكيد و دهد انجام مشخصي مدت
بار چند مديراست برخوردار ديگر كارهاي به نسبت بيشتري
دريافت درستي پاسخ ولي ميشود جويا كار نتيجه مورد در
فكر نظر مورد كارمند كه ميشود مشخص نهايت در.نميكند
است ممكن دهد انجام بسرعت را كار اين اگر كه است كرده
در تسريع از دليل همين به.باشد نداشته زيادي كار بعدها
فردي چنين حال هر به است ، نموده خودداري كار انجام
.نمايد عمل غيرمسئولانه صورت به زيادي مدت نميتواند
درباره خود سرپرست با مذكور كارمند كه آنست كار چاره
.نمايد روشن "كاملا را موضوع و نموده بحث شغلياش وضعيت
برسيد ، مطلوبتر نتيجه به اينكه براي موارد اينگونه در
گسترش و جولان اجازه خود نامطلوب احساسات به است لازم
از ترس دليل به كار ، انجام براي ميكنيد فكر اگر.ندهيد
خود از تصميم اتخاذ زمان در ميكنيد ، خودداري آن انجام
احتمالات از فهرستي يا "ميهراسم؟ چيزي چه از":بپرسيد
انجام عدم براي بيشتري احتمال كه مواردي آن و كنيد تهيه
عدم اين بعد.كنيد مشخص را دارد اقدام از خودداري يا
بررسي مورد را اقدام از دلهره يا كار انجام به تمايل
.دهيد قرار
دلهره و تشويش دچار ديگران با ارتباط برقراري در اگر
با مناسبي ارتباط نميتوانيد دليل همين به و ميشويد
در فكر اين قبل از كه آنست علتش باشيد داشته افراد ساير
نپذيرد را شما مقابل طرف است ممكن كه گرفته جاي ذهنتان
براي موارد اينگونه در.باشد نداشته مناسبي رفتار يا
ميگردد پيشنهاد باشيد ، داشته موفقيتآميز حركت اينكه
يابيد دست هدف آن به كنيد تلاش و برگزينيد را مشخصي هدف
خود به بايستي برسيد ، معين هدف اين به اينكه براي و
ندارد وجود دلواپسي و تشويق براي دليلي كه نماييد تلقين
ترس آوردن در كنترل تحت
آن ميتوانيد ولي شويد غالب خود ترس بر نميتوانيد اگر
براي ميتواند كنترل اين حداقل درآوريد ، كنترل تحت را
.كند پيدا استمرار و يافته تحقق كوتاه مدت
عادي ، فردي حتي يا شخصيتي يا مقام با حضوري ملاقات از اگر
آن وابستگان يا منشي با ميتوانيد حداقل داريد ، واهمه
شخصيت و رفتار به راجع اطلاعاتي و كنيد صحبت فرد يا مقام
كمك شما به مطلب اينآوريد بدست شرايط يا موضوع و وي
دلهره يا دلواپسي شدت از "احتمالا و كرد خواهد فراواني
و نياز مورد اطلاعات آوردن بدست از پس.كاست خواهد شما
اقدام ميتوانيد بعدي مرحله در خود ، دلهره نسبي كنترل
.شويد نزديك موردنظر هدف به و دهيد انجام را اصلي
افراد براي آن از گرفتن نتيجه و فوقالذكر اقدامات انجام
كم و جوان افراد ولي بود خواهد راحتتر مسن و باتجربه
و دارند واهمه مشكلات از و ميشوند هراسان زودتر تجربه
و تلقين تاثير به نسبت شناختي تجربه ، عدم دليل به هم
نيز جوانها است ممكن.ندارند ذهني تقويت از حاصله نتايح
و دلهره كردن دور براي تلقين روش از دوبار يا يك براي
بگيرند تصميم اگر ولي نرسند مطلوب نتيجه به خود از هراس
با "حتما شوند ، چيره موارد همه در خود دلهره و ترس بر كه
.بود خواهد قرين موفقيت
مهرياري حجتالله
:ارشاداسلامي و وزارتفرهنگ معاونمطبوعاتي
فعاليت انتظار در دوست
فرهنگ مردم
سلاماند روزنامه
با مسئولان عملكرد از كه هستند مطبوعاتي آزاد ، مطبوعات *
ميكنند انتقاد احترام حفظ و عدالت
اسلامي شوراي مجلس انتخابات دوره ششمين در مطبوعات*
باشند داشته فعال حضوري
و فرهنگ وزارت تبليغاتي و مطبوعاتي معاون:اجتماعي گروه
بزودي سلام روزنامه انتظارداريم:گفت اسلامي ارشاد
.كند آغاز را خود مجدد فعاليت
و داخلي خبرنگاران با گو و گفت در ديروز شهيدي شبان
باز در اطلاعات وزير يونسي حجتالاسلام اقدام خارجياز
را آن و كرد قدرداني روزنامهسلام از شكايت پسگيري
حريم حفظ و قانونگرايي فضاي رواج ضرورت از نمونهاي
.دانست مسئوليتها
مردم يونسي آقاي احترام قابل اقدام اين متعاقب:گفت وي
روزنامه كه دارند انتظار ما مطبوعاتي وجامعه دوست فرهنگ
حضرت معتمد انقلابي ازشخصيتهاي يكي آن راس در كه سلام
مشورتي بازوي مصلحتكه تشخيص شوراي محترم عضو و (ره)امام
زودتر چه هر دارد ، قرار است رهبري معظم مقام
.كند آغاز را فعاليتهايخود
از توقيف رفع براي ارشاد وزارت اقدامهاي درباره وي
اميدواريم و هستيم حالتلاش در ما:گفت روزنامهسلام
.برسد نتيجه به تلاشهايمان
ارشاد و فرهنگ وزارت موضع كه پرسش اين به پاسخ در وي
امور در روحانيت ويژه دادگاه دربارهدخالت اسلامي
دادگاه در مطبوعاتيبايد جرائم:گفت چيست؟ مطبوعات
دادگاه و شود رسيدگي منصفه هيات حضور با و مطبوعات
.نميرود شمار به دادگستري محاكم جزو ويژهروحانيت
:گفت مطبوعات منصفه هيات درباره پرسشي به پاسخ در شهيدي
دادگاه منصفه هيات كنوني عضو نفر هفت تعداد ديدگاهما از
را دادگاه اين تشكيل براي لازم نصاب حد و شرايط مطبوعات
است ممكن استكه اين دادگاه قاضي استدلال منتها دارند
نكند شركت دادگاه جلسات در نفر هفت اين از يكي استثنائا
هفت از بيش به منصفه هيات اعضاي تعداد كه وخواستهاند
.يابد افزايش نفر
قضائيه قوه حقوقي دايره از كه استفساري براساس:افزود وي
وزير از متشكل كه منصفه هيات انتخابكننده شوراي است شده
دادگستري رئيس و شهر شوراي رئيس اسلامي ، ارشاد و فرهنگ
اعضاي ماه مهر قبلاز تا نميتوانند است تهران استان
.كنند انتخاب را منصفه هيات
حاكيستمعاون نيز زاهدان در همشهري خبرنگار گزارش
و سيستان به سفر در اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت مطبوعاتي
دوره ششمين در مطبوعات گسترده فعاليت خواستار بلوچستان
.شد اسلامي شوراي مجلس انتخابات
و سيستان خبرنگاران با گفتگو در همچنين شهيدي دكتر
تيراژ با نشريه هماكنون 930 كه اين بيان با بلوچستان
اظهار ميشود توزيع و منتشر كشور در نسخه ميليون 5/2
فعاليت مشغول استانها در نشريات اين از سوم يك:داشت
گرفتن نوبت در ديگر نشريه حاضر 1200 حال در و ميباشند
.هستند انتشار مجوز
تلاش بايد:افزود (ره)خميني امام سال به اشاره با شهيدي
زنده را راحل امام خاطرات تشنج بدون و آرام فضايي در كرد
به ونويسندگان خبرنگاران دسترسي براي را زمينه و كرد
.آورد فراهم واقعيتها
مسئولان عملكرد كه هستند مطبوعاتي آزاد مطبوعات:گفت وي
.دهند قرار انتقاد مورد احترام حفظ با و عدالت با را
سلام روزنامه از حمايت در
سهشنبه كشور روزنامهنگاران
ميكشند كار از دست
و ديده مخاطره در را خود شغلي امنيت نگاران روزنامه ما
خود فعاليتهاي انداز چشم در را سلام روزنامه سرنوشت
ميكنيم مشاهده
و كاركنان روزنامهنگاران ، از تن 583:اجتماعي گروه
اعلام ديشب ساعت 30/8 تا كشور روزنامههاي دستاندركاران
سهشنبه سلام روزنامه از حمايت و همبستگي نشانه به كردند
.ميكشند كار از دست
:است آمده شده صادر مناسبت همين به كه بيانيهاي در
را ناباوري و بهت از موجي سلام روزنامه غيرقانوني توقيف
آفريده آگاه شهروندان و قلم اهل مطبوعات ، اهالي ميان در
.است
شرايط اين در مطبوعات ، كاركنان و روزنامهنگاران ما
و ديده مخاطره در را خود شغلي امنيت و حرفهاي استقلال
خود فعاليتهاي چشمانداز در را سلام روزنامه سرنوشت
.ميكنيم مشاهده
در مطبوعات قانون اصلاح طرح كليات تصويب از پس اكنون
مطبوعات كار فضاي در اضطرابآلودي جو اسلامي شوراي مجلس
كه روزنامهاي توقيف يعني آن اثر اولين و است شده ايجاد
سابقهدار ، چهرههاي از آن مسئول مدير و امتياز صاحب
قلم به را ما دست است ، اسلامي انقلاب درخشان و خدوم
فني كاركنان از اعم مطبوعات اهالي ما رو اين از.نميبرد
همبستگي نشانه به توقيف ، تداوم صورت در تحريريه هيئت و
روز در را خود قلمهاي خويش ، همكاران و سلام روزنامه با
را همكارانمان كليه و گذاشته زمين بر تيرماه سهشنبه 22
.ميخوانيم فرا دعوت اين اجابت به كشور سراسر در
روزنامهاي روز ، اين در ما مخاطبين اينكه از پيشاپيش
.ميطلبيم پوزش داشت ، نخواهند خواندن براي
لحظه هر روزنامهنگاران اسامي تعداد بر ميشود يادآور
مطبوعات و روزنامهنگاران از بسياري و ميشود افزوده
حمايت فراخوان اين با همبستگي اعلام ضمن نيز شهرستاني
در آنها اسامي كه كردهاند اعلام سلام روزنامه از را خود
.شد خواهد درج آينده روزهاي
محكوميت راي تجديدنظر دادگاه
شكست را "ايرانفردا "
بدوي دادگاه از صادره حكم تجديدنظر دادگاه:اجتماعي گروه
مدير از را سحابي عزتالله مهندس محروميت سال يك شامل
تفسير به بنا مجله ، تعطيلي سال يك)فردا ايران مسئولي
جريمه ريال ميليون شش مبلغ و (صادره حكم از بدوي دادگاه
هزار پانصد و ميليون سه به قطعي ، حكم در و شكست را نقدي
.است شده محكوم نقدي جريمه ريال
مجله وكيل رياحي غلامعلي تجديدنظرخواهي دنبال به
دوم شعبه مطبوعات ، دادگاه شعبه 1410 حكم از ايرانفردا
آن از صادره قطعي دادنامه موجب به تهران تجديدنظر دادگاه
موجب به كه اكاذيب نشر بر مبني را بدوي دادگاه حكم شعبه
نقدي جزاي ريال ميليون سه پرداخت به مجله مسئول مدير آن
و اعتراض ولي داد قرار تاييد مورد را بود شده محكوم
(افتراء بر مبني) ديگر قسمت در ايرانفردا تجديدنظرخواهي
ريال ميليون سه پرداخت به مجله مسئول مدير محكوميت به كه
عدم و) مسئولي مدير از يكساله ممنوعيت و نقدي جزاي
ايرانفردا اعتراض قبول با و پذيرفت را (ساله يك انتشار
بر مبني منصفه هيات راي با تتميمي حكم مغايرت بر مبني
همچنين و حذف بدوي دادنامه از را مقرره ممنوعيت ;تخفيف
پانصد به را ريال ميليون سه مبلغ به مقرره نقدي جزاي
.داد كاهش ريال هزار
|