ستايندگان ستايش از برتر
يزدي حائري مهدي استاد علمي اثر آخرين
ستايندگان ستايش از برتر
"(ع)صادق امام زندگاني" به نگاهي
و الاشرافارض انما عناء والمدح فوقالمدح ياجعفر انت"
"سماء انت لهم
تويي ، چون ستودن و ستايندت كه آني از برتر تو !جعفر اي
.است افكندن رنج به
"آسماني را آنان تو و زميناند همچون بزرگان همانا
در هجري دوم سده مشهور عارف مبارك ، عبداللهبن چكامه از)
(سال 181 به گذشته
***
چهرهاي عنوان به ادبي مباحث در "عمدتا شهيدي ، دكتر
ديوان" و "نادره دره" تصحيح با اواست مطرح شده شناخته
سپس و مولوي مثنوي بر فروزانفر استاد شرح ادامه ،"انوري
جمله از "دهخدا لغتنامه" سنگين بار داشتن دوش بر
اما.است زمين ايران ادب و فرهنگ شده شناخته چهرههاي
نهجالبلاغه از اديبانهاي و مسجع ترجمه با اين بر علاوه
برجسته جايگاهي نيز ايران ديني فرهنگ در (ع)مولاعلي
را وي فعاليت عرصه سومين فعاليتها ، اين از پس.است يافته
تاريخ" كتاب كه زماني ازدانست اسلام تاريخ ميتوان
در پژوهشي -سال پنجاه از پس" آن پي در و "اسلام تحليلي
بالاخره و "(ع)سجاد امام زندگي" و "(ع)حسين امام قيام
از يكي عنوان به وي يافت ، انتشار "(س)فاطمه حضرت زندگي"
.شد شناخته معاصر دوره در اسلام تاريخنگاران برترين
زندگاني اسلام ، تاريخ زمينه در شهيدي دكتر اثر آخرين
فرهنگ نشر دفتر همت به كه است (ص)محمد جعفربن صادق امام
موءسسه اين مديرعامل مجدانه پيگيري و اهتمام و اسلامي
فهرست مرور.است يافته انتشار امكان اسلامي كتب ديرپاي
و پنجاه.است آن منابع اعتبار و ارج نشانگر اثر اين ماخذ
و تاريخ مراجع و منابع گزيدهترين و بهترين از منبع نه
موءلف ويژه دقت و اعتبار اسلامي ، نشاندهنده ادب و فرهنگ
علاوه و ميشود محسوب اثر اين ويژگيهاي جمله از اين.است
نابجاي تفصيل از موءلف پرهيز و كتاب اين اختصار آن بر
.است خوانندگان به نويسنده احترام نشاندهنده مطالب ،
.است گرفته صورت سنجيده و دقيق بسيار نيز كتاب تدوين شيوه
-ايشان لقبهاي امام ، تولد به كتاب فصل نخستين در
گرفته قرار بررسي مورد -صادق به امام اشتهار علل بهويژه
اظهارنظر و ايشان فرزندان امام ، عصر حاكمان بلافاصله و
فصل در.است آمده نگاشته امام درباره غيرشيعه دانشوران
و آشفتگيها امام ، زمان سياسي وضع بازشناسي دوم
سختگيريهاي شرح و آن علت و اسلام حوزه در ناخرسنديها
و شده مطرح -ايرانيان بهويژه-غيرعرب مسلمانان بر امويان
و اعراب ميان در دودستگي و ضددولتي قيامهاي دليل همين به
بهترين از يكي.است گرفته قرار تحليل مورد آن تبعات
آن عنوان كه است مذكور دوم فصل پايان در كتاب ، بخشهاي
."سياست صحنه در مهدويت":ميباشد بدينقرار
را مختار قيام و بازميگردد پيشتر سالهاي به موءلف سپس
زيرا ميخواند ، وسيع اعتقادي و اجتماعي دگرگونيهاي مبدا
او شناساندن مهدي و حنفيه محمد به وي سوي از مردم دعوت
بزرگوارش پدر و (ع)صادق امام عصر جامعه در مهم نقشي
ضد بر موالي گردآمدن از دقيقي توضيح نويسنده.است داشته
زمينه اين در فرهنگي حركتهاي جمله از و كرده ارائه مختار
از ابياتي كه است حنفيه محمد درباره سيدحميري معروف شعر
ترجمههاي اين و است شده ترجمه و اعرابگذاري و ذكر آن
مقدمات و عباسيان عصر روزن ، اين از.زيباست بسيار كوتاه
بررسي مورد شده ايشان گرفتن قدرت و پيدايش موجب كه نهضتي
و (ع)عليبنالحسين زيدبن قيام.است شده داده قرار بحث و
موءلف كه مهمي سئوال و است چهارم فصل موضوع زيد ، بن يحيي
چنين مجاورت در (ع)صادق امام چرا كه است اين كرده مطرح
تنها بودند ، آن پرچمدار نامدار علويان كه بزرگي قيامهاي
پرداختند؟ شيعه معارف گسترش و علم نشر به
با شهيدي دكتر و است نبوده دوران اين قيام تنها زيد قيام
دعوي و زكيه نفس محمد قيام از تاريخچهاي ارائه و تحليل
تاريخي جريان اين به دقيق نگاهي او ، سوي از مهديگري
و بنيهاشم بزرگان آمدن گرد به آنكه خاصه.است داشته
حركت و كرده اشارت زكيه نفس محمد با آنان بيعت كيفيت
زمان در را وي بيعت به دخول عدم در (ع)صادق امام ظريف
.است نموده بررسي دقت به عباسي منصور
مجادلات و آثار و آراء انديشهها ، ;بعد به ششم فصل از
رونق.است گرفته قرار موءلف توجه مورد (ع)صادق امام علمي
درگيريهاي آن ، علل و اسلامي شرق منطقه در كلامي بحثهاي
با همراه آن پيامدهاي و قدر و قضا بحث و جدل به مربوط
بحثهاي درخشانترين از زمينه اين در امام صائب راي و نظر
معارضه به مربوط نيز ديگر دلكش بحث.ماست بحث مورد كتاب
با ايشان فكري مجادلات و (ع)صادق امام با زنديقان
از پرسشگران ساير و العوجاء ابي ابن ديصاني ، ابوشاكر
.است حضرت آن محضر
فقه مدونكننده و بنيانگذار معنا يك به ،(ع)صادق امام
قرن نيم موضوع اين به پرداختن براي شهيدي دكتر.است شيعه
در فقه تكوين ماهيت و ميگردد باز گذشته تاريخبه در
مطرح را ايشان توسط فقهي مشكلات حل و (ص) رسولالله عصر
در نيز و خلفا عصر در را مسئله تاريخي سير سپس.ميسازد
شيعيان و فرزندان بر اموي حاكمان سختگيريهاي با تقابل
عصري.است پرداخته حساس دوره اين در فقه وضع به (ع)علي
تنها و بود يافته بسيار رواج حاكمان سود به روايت جعل كه
اش گرامي فرزند و (ع)باقر امام فكري اقتدار و اهتمام با
دست به آن انتشار و (ص)آلمحمد فقهگرديد امكانپذير
.است اسلامي علوم تاريخ در دلكشي بسيار داستان (ع)صادقين
ديدگاههاي "خصوصا و روزگار آن دانشمندان نظر نويسنده
به و كرده ذكر ششم امام فقاهت درباره سنترا اهل علماي
.است نموده اشاره حجاز و عراق در امام با ابوحنيفه ديدار
امام كه دانشگاهي كه مييابيم در اشارات اين خلال در
و ممتاز شاگردان از سرشار بودند ، ديده تدارك (ع)صادق
در.است بوده روزگار آن علمي دبستانهاي ساير از متمايز
و امام با جدل به بسيار نماياني زاهد عظيم ، دانشگاه اين
و ثوري سفيان مباحثه داستان.ميپرداختند ايشان شاگردان
.است موارد همين از يكي (ع)صادق امام
آراء از وجلوههايي ،"(ع)صادق امام زندگي" فصول آخرين در
دفتري همچون (ع)صادق امام ديني و فكري و علمي سنت و
آن از پيش اما.ميشود گشوده خوانندگان روياروي نوراني
و دوانيقي منصور ويژه به و عباسيان ستمگري ژرفاي
عباسي خلافت جور دستگاه مقابل در امام معارضه و انتقادات
انديشه و فكر با افتادن در از كه منصور.ميشود هويدا
وحشتش به الهي انسان آن آموزههاي رشد و بود عاجز امام
فريفتن سپس و علويان ترساندن در سعي نخست بود ، افكنده
اين از طرفي وقتي سرانجام.نمود ثروت و مال به آنان
و سياهترين به اقدام نبست ، دولتي بزهكاريهاي
شرح كتاب ، بخش دهمين در.كرد خود عمل اندوهبارترين
ايشان عميق وصيت و است مذكور امام شهادت ماجراي اندوهبار
.(ع)كاظم موسيبن امام به
در كه (ع) امام تقريرات و رفتار و گفتار از نمونههايي
براي عالي سيرهاي شده ، ذكر كتاب دوازدهم و يازدهم فصول
حتي هيچكس ، بيترديد.است مسلمانان عمل و انديشه
اين خواندن با نميتوانند غيرمسلمانان حتي و غيرشيعيان
شگفتانگيز پرهيزگاري زيبايي و فكري عظمت ذكر از مطالب
.نمايد خودداري شيعه فقه و نظريه بنيانگذار
فصل در امام به منسوب شعرهاي كتاب ، مطالب جالبترين از
و ذوق بيانگر كتاب ، آخر بخش سه "اصلا.است كتاب سيزدهم
شيعيان از كسي كمتر شايد.است ادبي لطايف به موءلف گرايش
متون در شيعه جهان متفكر مغز به منسوب شعرهايي كه بدانند
نهايت در چكامههايي.دارد وجود اسلامي فرهنگ منابع و
:مصرع اين يادآور كه بيت اين جمله از ;لطف و زيبايي
:است فردوسي از "..آهستگي بزرگيست ستون"
فكان ايهاالانسانا لنفسك اختر و ميت فانك مهل علي اعمل"
"قدكانا كائن ماهو كان و اذمضي يك لم ماقدكان
خواهي همانا كه (مكن شتاب) كن آهستگي به كار آدمي ، اي
.بگزين خود براي ميآيد ، كارت به آنچه و مرد
.است نبوده گذشت ، بود ، چون آنچه گويا كه
آشوب ، شهر ابن مناقب).است (گذشته) است آمدني آنچه گويا و
.(ص 27 ج 4 ،
مسعودي رضا :نوشته
يزدي حائري مهدي استاد علمي اثر آخرين
مهدي دكتر آيتالله برجسته فقيه و معاصر فيلسوف درگذشت
ضايعات از يكي گذشته ، هفته پنجشنبه روز در يزدي حائري
و تاليف تحقيق ، سالها از پس استاد.بود تفكر جهان بزرگ
ميان در را خود فقدان اندوه و پيوست حق به سرانجام تدريس
.نهاد باز خويش شاگردان
و فلسفه در متعددي آثار پژوهش ، طولاني سالهاي طول در
علم در وي فكري اقتدار.ماند باقي حائري دكتر از اصول
پديد موجبات تدريج به تحليلي فلسفه به ويژه گرايش و اصول
پديد را فقه اصول و فلسفه در منطقي و دقيق مكتبي آمدن
منتشر و نگاشته سياق همين بر استاد آثار و بود آورده
.گرديد
كاوشهاي" ،"هستي هرم" معروف آثاركتابهاي اين جمله از
،"گواهي و آگاهي" ،"عملي عقل كاوشهاي" ،"نظري عقل
انگليسي زبان به مهم اثر چند و "كلي علم" ،"متافيزيك"
مهم آثار جمله از اما.است معرفت اهل معروف و مشهور
درس تقريرات فقيد استاد.است ايشان اصولي آثار استاد
اصول درس تقريرات نيز و خوانساري آيتالله فقه اصول
نگاشته سالگي هجده سن در را بروجردي العظمي آيتالله
چهار در است قرار بسيار ويرايش و پيرايش از پس كه بودند
چاپ به مهم اثر اين اول جلد تاكنونبرسد چاپ به مجلد
.است رسيده
عنوان ذيل در كه است اثر اين اصلي عنوان الفقه ، في الحجه
لاعظم العاليه الدراسات من تحصيلات و تقريرات:شده ذكر
الطباطبايي حسين السيد العظمي آيتالله عصره فقهاء
الحائري مهدي العلم خدمه لاقل مضجعه ، ..نورا البروجردي
.اليزدي
چاپ به الرساله موءسسه سوي از كه گرانسنگ اثر اين اول جلد
اين.است گرديده منتشر صفحه و 280 وزيري قطع در رسيده ،
في" زيرا باشد مذكور چهارگانه از مجلد مهمترين شايد مجلد
مبحث اين اولا كه واقفند همگان و است "الالفاظ مباحث
در علم اين امكان دقيقترين و اصول علم مبداء و مبنا
و علاقه يزدي حائري استاد "ثانيا و است فقه و بعدي مباحث
اثر تا است شده سبب كه داشت مبحث اين در ويژهاي تبحر
بحث.گيرد شيعهقرار اصولي آثار زبده زمره در حاضر
به العلم ، موضوع بحث از پس وضع ، درباره استاد مستوفاي
آثار ساير به نسبت كتاب اين جامعيت دهنده نشان تنهايي
مهدي دكتر استاد جامعالحكمتين متاسفانه.است اصولي
و مجلدات ساير انتشار تا نيست ما ميان در يزدي حائري
با پاكش روان.باشند شاهد را ارجمند تقريرات اين رواج
....باد محشور خداوند اولياء
|