پذيري جامعه در داخلي زاي آسيب عوامل
جوانان
(دوم بخش) ايران در جوانان پذيري جامعه روند
شكلي به ايران در پذيركننده جامعه نهادهاي "ثانيا
به.نميكنند عمل شده برنامهريزي و علمي انديشيده ،
جامعهپذيري روند در نظام تربيتي اولياي نمونه ، عنوان
را باورها و انديشهها درونسازي كه آن جاي به جوانان
تغيير به باشند ، هدف اين پيگير و داده قرار خويش مدنظر
حال ميكنند ، دلخوش بدان و داده رضايت جوانها ظواهر در
دستخوش جوانها در سادگي به است ممكن مزبور ظواهر كه آن
از برخي كه آن دليل به ديگر سوي ازشوند تحول و تغيير
سوي از چارهانديشي بدون جامعه ، فرهنگي خاص مشكلات
پذيري جامعه روند در مشكلات اين شدهاند ، رها مسئولان
در نظام اهداف هماهنگي مانع و آمده واقع موءثر جوانان
.ميگردند جوانان جامعهپذيري روند
و همكاري جمعي ، رفتار كه آن وجود با مثال ، عنوان به
دشواريهاي علت به اما ميشوند ، تشويق جامعه در معاضدت
وجود با آنان ميآورد ، پديد افرادش فراروي جامعه كه خاصي
و فردي بر جمعي مصالح ترجيح بر مبني جامعه تبليغات
مجبور را خود واقعيات با برخورد در جمعي ، رفتارهاي
و يافته سوق خود فردي مصالح حفظ دنبال به كه ميبينند
.سازند خود پيشه شخصيشان مسائل حل جهت را فردي رفتارهاي
موجود آوري فن پيشرفتهاي اينكه به توجه با ديگر سوي از
ضرورت است ، كرده تبديل جهاني دهكده يك به را ما جهان
اين در.نگريست جهان فرهنگ به جديدي ديد با كه دارد
پديد جنوب و شمال قطب دو با دهكدهاي رفته رفته فرهنگ
صاحبانفنآوريهاي (بالادهيها يا) شمال قطب كه ميآيد
و فرودست طبقه (پاييندهيها يا) جنوب قطب و پيشرفته
علوم ، عرصه در كه كشورهايي هستند ، سوم جهان كشورهاي
برخوردار ممكن پيشرفتهاي كمترين از... و ارتباطات
در ارتباطات توجه قابل تاثير سبب به بنابراين.بودهاند
با همزمان بايد جوان پذيري جامعه بررسي در معاصر ، جهان
مرزهاي داخل در جوان پذيري جامعه در موءثر عوامل به توجه
از خارج در رابطه همين در كه موءثري عوامل به خودمان ،
در رو ، اين ازباشيم داشته توجه دارند ، قرار ما مرزهاي
داشت ، خواهيم جوانان پذيري جامعه مساله روي كه تاملي
در كه زايي آسيب عوامل مجموعه از عامل دو بررسي به نخست
ميشوند ، ملاحظه اسلامي انقلاب جوان پذيري جامعه روند
با آنها از كه دوعوامل اين بررسي باپرداخت خواهيم
خواهد ياد "ريا و فرهنگي مشخصه" و "بيروني كنترل" عناوين
جامعهپذيري روند در عوامل اين زايي آسيب چگونگي ;شد
در ادامه در.شد خواهد مطرح اسلامي انقلاب جوان بهينه
جوان بهينه روندجامعهپذيري در كه برونمرزي عوامل بررسي
جوان "ارزشي مرجع تغيير" مساله ميكنند ، ايجاد اختلال
به وي خوردن پيوند و داخل ارزشي مراجع از اسلامي انقلاب
قرار مداقه مورد را كشور مرزهاي از خارج ارزشي مراجع
،"ضدفرهنگ گروههاي" مصداق سه آن بررسي براي داده ،
را "كامپيوتري -بازيهايويديويي" و "غرب اسطورهسازيهاي"
بررسي با نهايت در تا داد خواهيم قرار بحث مورد اجمال به
تنها كه ) مزبور مصاديق روند در مخل عوامل از برخي
جوان جامعهپذيري روند در مخل عوامل از نمونههايي
توفيق عدم نسبي تبيين به (ميروند شمار به اسلامي انقلاب
.برسيم جمعگرا روحيهاي با جوان تربيت در نظام
جامعه روند در داخلي زاي آسيب عوامل از برخي به نگاهي -1
جوان پذيري
جامعه روند در كه مرزي درون عوامل از برخي بررسي در
ايجاد اختلال و وقفه اسلامي انقلاب جوان بهينه پذيري
"بيروني كنترل" مقوله دو بررسي به قسمت اين در ميكنند ،
.پرداخت خواهيم "ريا فرهنگي مشخصه" و
بيروني كنترل -11
در" را جامعهپذيري اصطلاح روانشناسان و شناسان جامعه
گرفتن خو آن طريق از مردم كه ميبرند كار به فراگردي وصف
انتقال و جامعه دوام آموخته ، را اجتماعي هنجارهاي با
"ميسازد پذير امكان ديگر نسل به نسلي از را آن فرهنگ
.(ماسن ، 1368 ;وترنر ، 1367 هيل آبركرامبي ، )
از متفاوت سطح دو درباره جامعهشناسي زمينه كتاب
همنوايي يا عميق همنوايي يا شدن مجاب" كه جامعهپذيري
ارونسون.ميگويد سخن (كوف ، 1353 نيم برن ، آگ) "است سطحي
انواع":ميگردد متذكر بيشتري تدقيق با رابطه همين در
سازي همانند متابعت ، :از عبارتند اجتماعي نفوذ به پاسخها
".كردن دروني و
به كه ميپردازد فردي رفتار توصيف به متابعت اصطلاح
شده برانگيخته تنبيه از اجتناب يا و پاداش كسب منظور
وعده كه دارد دوام هنگامي تا رفتار اين "معمولاباشد
به سازي همانندباشد موجود تنبيه و تهديد يا پاداش
اشاره است ، كرده اختيار كه ارزشهايي به فرد يافتن اعتقاد
يعني.نيست پابرجا و استوار خيلي اعتقاد اين اما دارد ،
ارزشها ;بيابد جالب و پسنديده را گروهي يا شخص فرد ، اگر
گروه يا شخص آن ونگرشهاي ارزشها با را خويش نگرشهاي و
ارزش يك ساختن دروني به ناظر كردن درونيميسازد هماهنگ
نفوذ به پاسخ پايدارترين و عميقترين كه است اعتقاد يا
.است اجتماعي
بررسي را اجتماعي نفوذ به پاسخها از يك هر مهم جزء اگر
قدرت.است قدرت مهم جزء متابعت در كه درمييابيم كنيم ،
تنبيه را سرپيچي داده ، پاداش را متابعت ميتواند كه كسي
و است اجتماعي نفود سطح ناپايدارترين متابعت اما.كند
كسب سبب به "صرفا مردم چه دارد ، فرد بر را تاثير كمترين
.ميكنند تبعيت تنبيه از پرهيز يا پاداش
يا شخص جاذبهاست كشش و جاذبه مهم جزء همانندسازي در
كه آنجا از.ميكند همانند آن با را خود فرد كه گروهي
كه است مايل ميكند ، همانند نمونهاي با را خود فرد
.باشد داشته او به شبيه عقايدي
قبول قابليت.است قبول قابليت مهم جزء كردن دروني در
انديشهها درونسازي به ميكند ، ارائه را اطلاعات كه شخصي
(ارونسون ، 1370).ميانجامد شده مطرح باورهاي و
"متابعت" يا "سطحي همنوايي" شد ، گفته آنچه به توجه با
و همرنگ را فرد كه دارد احتياج خارجي عاملي به همواره
اين از بنابراين.ميدارد نگاه اجتماعي ارزشهاي با همنوا
تداوم خارجي عامل به اتكا با كه اجتماعي نفوذ از شكل
يا زور بر مبتني بيروني كنترل عنوان با ميتوان مييابد ،
.كرد ياد سياسي
امري كه شدن دروني بر مبتني اجتماعي نفوذ از مقابل در
عامل هيچ به آن يافتن تداوم بوده ، دروني و شده پذيرفته
.شد خواهد ياد دروني كنترل عنوان با نيست ، وابسته خارجي
بيروني كنترل
موظف را خود جامعه تربيتي اولياي بيروني كنترل در
جداسازي ، تطميع ، مانند روشهايي از سودجويي با ميدانند
و هنجارها القاي به دست تنبيه ، و تهديد يا و تحقير
اقشار ديگر و جوانان اذهان به نظام نظر مورد ارزشهاي
آنكه حال آيند ، نايل آنها ساختن دروني به زده ، جامعه
نهايت در خارجي عامل بر مبتني شيوههاي به تمسك و توسل
شدن دروني به نداشته ، سطحي و صوري متابعت يك جز ارمغاني
در نظام هنجارهاي حافظان نظر مورد ارزشهاي و هنجارها
.نميانجامد جوانان اذهان
ميكوشند جامعه تربيتي اولياي تطميع ، بر مبتني كنترل در
مورد ارزشهاي و هنجارها القاي به قادر افراد تطميع با تا
جوانان تشويق براي مثال ، عنوان به.شوند آنها در نظرشان
در احكام و حديث قرآن ، فراگيري به جامعه اقشار ديگر و
و پيدرپي مسابقات ;ادارات و دانشگاهها مدارس ، سطح
حجم كه شكلي به ميشود ، برگزار زمينهها اين در متعددي
و ارزشمند زمينههاي از برخي با قياس در مسابقات اين
برابر صدها...و نوآوري خلاقيت ، مانند جامعه ، نياز مورد
.است بيشتر
اولياي فيزيكي ، كنترل يا جداسازي بر مبتني كنترل در
انحراف وقوع احتمالي زمينههاي برميآيند درصدد تربيتي
حداقل به تفكيك و جداسازي در خويش افراطي حركتهاي با را
.دهند كاهش
در اخير سالهاي طي فرهنگي انقلاب شوراي نمونه ، عنوان به
كلاسهاي تفكيك جهت در تلاش خواستار خويش مصوبات از يكي
اسلامي ارشاد وزارت يا و شد پسر و دختر دانشجويان درسي
كه كرد مي عمل اي گونه به ميرسليم ، آقاي تصدي دوران در
...و فرهنگنامهها علمي ، كتابهاي رمانها ، برخيكلمات حتي
در دانشآموزان كيف گشتن اينكه يا و شدند مي سانسور نيز
.درآمد معمول امري صورت به مدارس
تربيتي ، مسئولان از برخي تحقير ، بر مبتني كنترل در
و هنجارها حفظ براي كه تصور اين با سياسي و فرهنگي
با هستند ، وسيلهاي هر از سودجويي به مجاز نظام ، ارزشهاي
هدايت و خوديها كنترل در سعي مخالفان ، تحقير به تمسك
برخورد.برميآيند نظام بر حاكم ارزشهاي با معارض افراد
مشابه گروههاي و متال هوي رپ ، هواداران با تحقيرآميز
سگ صورت به را آنها گاه كه) جامعه نشريات در آنها
يا (ميكنند ترسيم -شماره 67 صبح ، -امريكاييها دستآموز
.و شهر ديوارهاي روي مدارس ، سطح در آنان به توهين و تحقير
.ميآيند شمار به برخورد روش اين از مصاديقي..
جامعه اولياي از برخي تنبيه ، و تهديد بر مبتني كنترل در
تربيت در را نهايي حرف تنبيه و تهديد اينكه به اعتقاد با
و جوان اقشار با برخورد در نخست گام از ميزنند ، افراد
افراط حد در شده ، متوسل عامل اين به اجتماعي اقشار ديگر
به نظام ، نظر مورد آرمانهاي طبق تا ميجويند سود آن از
هستند.آيند نايل افراد كردن جامعهپذير و كنترل
در حضور از زدن باز سر سبب به "مثلا كه دانشآموزاني
شده كم شان انضباط نمره از شده ، تنبيه مدرسه جماعت نماز
سبب همين به يا و است شده ناشايستي برخورد آنها با يا
دوستانشان ، جمع برابر در مدرسه اولياي سوي از آنها هويت
.است رفته سوءال زير
طبق بپردازيم ، بيروني كنترل تبعات تجربي بررسي به اگر
ناكاميهاي داشت انتظار ميتوان پرخاشگري -ناكامي نظريه
عارض تنبيه و تهديد تحقير ، جداسازي ، روشهاي با كه بسياري
يا و دروني پرخاشگري صورت به را خود است ، شده ما جوانهاي
انجام تجربي بررسيهاي كه سازند نمايان بيروني پرخاشگري
ملاحظه ما جوانان در موارد اين دوي هر كه برآنند دال شده
.ميشوند
يكطرفه برخوردهاي در كه جواناني از گذشته كه معنا اين به
نسبت كاملي پذيرش نظام ، سياسي و فرهنگي تربيتي ، اولياي
كاذب رشد به مساله اين و) ميدهند نشان آنان القائات به
در بيروني و دروني پرخاشگري حالت دو هر (ميانجامد آنها
در جوانان از برخي كه معنا اين به.ميشود ملاحظه جوانان
به كرده ، خود متوجه را خويش پرخاشگري ناكامي ، با برخورد
هم جواناني ديگر سوي از.ميرسند خودشان با دروني درگيري
بيروني پرخاشگري با را خويش ناكامي احساس كه دارند وجود
خويش پيشه را ورزيدن لجاجت يا يعني.ميكنند جبران
ضديت به دست مساله ، اين از فراتر آنكه يا و ميكنند
چرا ميزنند ، نظام بر حاكم سياستهاي يا مذهب با ورزيدن
.دارد اخير موارد در ريشه ناكاميشان آنها زعم به كه
به است ممكن افراد ناكامي انعكاس موارد از برخي در البته
مساله اين "ظاهرا كه شود ملاحظه رياكارانه رفتارهاي صورت
.ميشود ملاحظه بيشتر ايران فرهنگ در بوده ، فرهنگي بيشتر
شاخص تبعات از يكي كه "كاذب رشد" بررسي از پس ادامه ، در
كه "فرد دروني درگيريهاي ايجاد" از است ، بيروني كنترل
طرف به يافتن سوق" و ميرود شمار به پنهان پرخاشگري همان
و "افراد شدن واداشته مقاومت به" مقوله دو و "نفاق و ريا
شمار به بيروني پرخاشگري همان كه "مذهب با ورزيدن ضديت"
كنترل فراروي كه شكستي از نهايت در و شده ياد ميروند ،
.شد خواهد ياد است ، گرفته قرار بيروني
افراد "كاذب رشد" بيروني كنترل پيامدهاي مهمترين از يكي
القائات پذيراي يكطرفه شكل به افراد حالت اين در.است
با كه هستند اجتماعي و فرهنگي سياسي ، تربيتي ، اولياي
فرصت افراد وضعيتي چنين در بالطبع.روبهرويند آنها
امكان داده ، دست از را خويش شخصي انتخاب و دروني شكوفايي
.يافت رانخواهند خويش مستقل شخصيت به دادن شكل
به خود آنكه از بيشتر افراد اخير ، شرايط در بنابراين
قرار ديگران دسترس در را خويش خويشتن دهند ، شكل هويتشان
.ميزنند رقم برايشان آنان را شدنشان و بودن چگونه داده ،
است ، شده بنا ديگران توسط كه افرادي هويت اخير وضعيت در
شكل خودشان توسط تدريج به زمان طول در كه افرادي هويت با
اخير افراد.دارد معناداري تفاوت است ، شده ساخته و گرفته
مانند است ، شده تحميل آنها به آنها خويشتن نهايت در كه
در آنها و نيست دادهاند ، شكل خويش هويت به خود كه كساني
.پرداخت نخواهند خويش خويشتن از دفاع به سختيها و شدايد
حوش و حول در كه را تغييراتي سادگي به آنها حالت اين در
روز رنگ به پذيرفته آمد ، خواهد پديد بيگانهشان خويشتن
ديگر مرحله در افراد اين" ديگر تعبير به.آمد درخواهند
پيروي خود دوره به و ماند خواهند باقي اخلاقي پيروي
نايل است ، اخلاقي تحول متعاليتر مرحله كه اخلاقي
دادستان ، منصور ، ;دادستان ، 1373 منصور ، ) "شد نخواهند
.(1374
اجتماعي و شخصيتي رشد در فرد ، اخلاقي تحول توقف دنبال به
زندگي در پيرو ديگر افراد.شد خواهد ايجاد وقفه نيز وي
و ميل طبق بوده ، ديگران نظر تابع موارد غالب در خويش
فرد مواجهه كمترين البته و ميكنند رفتار آنها خواسته
است ، شده القا وي به آنچه با معارض افكاري با پيرو ديگر
.گردد وي در ممكن تحولات بيشترين موجد ميتواند
مساله دارد ، ضرورت آن تذكر رابطه همين در كه مهمي نكته
كه معنا اين به.است فرد دروني انگيزههاي شدن بيروني
دايم...و احكام حديث ، قرآن ، فراگيري براي جواني وقتي
خويش از بسياري تلاش مدت كوتاه در است ممكن بگيرد ، جايزه
.گردند شادمان وي سريع پيشرفت از امر مسئولان داده ، نشان
كه جواني زيرا ميآيد ، حاصل عكس نتيجهاي بلندمدت در اما
است ، شده دعوت دين فراگيري به گرفتن جايزه با دايم طور به
جمعبندي اين به خويش ذهن در شده ، شرطي عامل اين با
توام وي براي جايزهاي با همواره قرآن فراگيري كه ميرسد
برابر در ديگر وقتي مدرسه ، دوران گذشت از پس ولي است ،
ندارد ، وجود جايزهاي جوان گرفتن ياد حديث يا خواندن قرآن
قرآن ، فراگيري و حفظ به كه بود خواهد حاضر سختي به وي
در اگرچه ديگر تعبير به.بپردازد مذهبي احكام و حديث
و حفظ در جوان مشوق رنگارنگ و مختلف جوايز مدت كوتاه
عامل همين بلندمدت در اما شد ، خواهد مزبور مواد فراگيري
سبب است ، انجاميده فرد دروني انگيزه شدن بيروني به كه
سر وي از نظر مورد رفتار بيروني انگيزه نبود با ميشود
شرطي و تشويق در افراد اگر آنكه حال نشود ، محقق نزده ،
از پيش دوران مانند حديث و قرآن فراگيري و حفظ كردن
در آنها محرك افراد دروني انگيزه ;نداشت وجود انقلاب ،
تدريجي فراگيري دليل به آنها اگرچه و بود ديني مباحث فهم
نبودند ، برخوردار سريع و يكباره رشدي از مذهبي ، مفاهيم
فهم به نسبت همواره را آنان آنها دروني انگيزه اما
.ميكرد ترغيب و تشويق ديني مفاهيم
كنترل تبعات از ديگر يكي فرد ، در دروني درگيري ايجاد
اولياي گاه كه معنا اين به.ميرود شمار به بيروني
جامعه اجتماعي -اقتصادي زيرساختهاي به توجه بدون تربيتي
ميكند ، محدود را بودن اخلاقي و اخلاقي رفتار امكان كه
اذهان به ممكن آرمانگرايي اوج در ارزشهايي القاي با
كنند ، رفتار مبنا همين بر تا ميخواهند آنها از جوانان ،
رفتارهاي تحقق براي مناسب بستر نبود دليل به آنكه حال
از آرمانگرايانه رفتارهاي زدن سر انتظار آرمانگرا ،
در كردن موعظه مثال ، عنوان بهاست دشواري امر جوانان
شايد ميداند كه جواني براي گناهها ، كوچكترين از پرهيز
به بود ، نخواهد ازدواج به قادر بلوغش از پس سال بيست تا
.باشد راهگشا چندان كه نميرسد نظر
كنترل تبعات ديگر از يكي نفاق ، و ريا سمت به يافتن سوق
شرايط در كه افرادي يعني.ميرود شمار به زور بر مبتني
شده ، عقايد و آرا از برخي پذيرش به مجبور تهديد ، و ارعاب
عدم دليل به گاه ميشوند ، منوال همان بر رفتار به ملزم
سعي گفته ، پيش عقايد به قلبي اعتقاد نداشتن يا اقناع
منافقانه ، يا و رياكارانه رفتار كردن پيشه با ميكنند
عنوان به.آورند فراهم خويش افكار بروز براي عرصهاي
به زور به را دانشآموزانشان مدارس اولياي وقتي نمونه ،
شاگردان ، همين از كثيري جمع ميدارند ، وا خواندن نماز
نماز ناظم ، ترس از خواندن نماز نيت با يا وضو بدون
.ميگزارند
صورت به را خود بيروني كنترل تبعات اوقات از گاهي
رفتارهاي صورت به يعني آشكارا و بيروني پرخاشگري
حاكم سياستهاي و مذهب با ورزيدن تضاد حتي و لجاجتآميز
گاه جوان عصيانگر و سركش روحيهميدهند نشان نظام بر
سوي از كه تحميلهايي برابر در جوانها از برخي ميشود سبب
انجام نظام اجتماعي و سياسي فرهنگي ، تربيتي ، اولياي
به تن خارجي زور برابر در كه اقشاري برخلاف ميگيرد ،
درگيري بهاي به يا ميدهند رياكارانه پذيرش يا پذيرش
دست تحميل برابر در ميشوند ، آن پذيراي خويش ، با دروني
.بزنند مقاومت به
ممكن كه است ورزيدن لجاجت به توسل مقاومت ، نوع سادهترين
پيشه را آن زور بر مبتني روابط با برخورد در جوانان است
به آمرين توسط پسري نمونه ، اگر عنوان بهسازند خويش
كار به با است ممكن بخورد كتك دخترش دوست برابر در معروف
ظواهر كنار در..و بسيجي كولهپشتي تسبيح ، چفيه ، بردن
را نظام احترام مورد نمادهاي به توهين خويش ، نامناسب
.سازد خويش پيشه
مسئولان عقايد و افكار تحميل برابر در جوانها از برخي
پرخاشگري صورت به را ناكاميشان كرده ، ناكامي احساس نظام
ناكامي مسئول جواني اگر كه معنا اين به.ميدهند بروز
پنداشت ، نظام سياسي يا مذهبي نارواي تحميلهاي را خويش
.سازد موارد همين متوجه را خويش پرخاش است ممكن آنگاه
به امر اسم به خيابانها از برخي در وقتي مثال ، عنوان به
برخي با تندي و خشن برخوردهاي منكر ، از نهي و معروف
اين سادگي به آنها كه كرد تصور نبايد شود مي ازجوانها
از برخي.بسپارند فراموشي به را ناگوار صحنههاي
و افراد همين سوي از حكومت و دين به پرخاشگريها شديدترين
.ميپذيرد انجام كارها همان تلافي در
دارد ادامه
|