اسلامي تمدن احياء و جهانگردي
جابر وجود حقيقت
مولانا درباره تازه كتابهاي
اسلامي تمدن احياء و جهانگردي
اسلامي ملل ميان در اروپايي زبانهاي روزافزون گسترش *
داشت آنان براي گذشته استعمار از تلختر بس رهاوردي
مسلمانان گردهمايي مركز و مامن عنوان به مساجد درهاي *
با راهماندگان در و بود گشوده مسافران روي به جا همه
احساس هيچگاه "تقريبا "ابنسبيل" عنوان از برخورداري
نميكردند سفر در درماندگي
را واقعهاي آنكه از بيش اسلامي امت مفهوم:گشايي جستار
رويكردي دهد ، قرار اشاره مورد خاص جغرافيايي و زمان در
كه است بنياد همين بر.دارد مسلمان مردم به اخلاقي
(ص)اكرم پيامبر بعثت و اسلام تولد از پس ابتدايي قرنهاي
تعاليم متن در كه بود اخلاقي گوهر اصلي ، معيار و ملاك
امت در جاري و ساري روح و اساسي قانون عنوان به قرآني
.است مستتر مسلمان
برداشته ميان از جغرافيايي مرزهاي پيشزمينهاي چنين با
فلسفه رد در كتابي بغداد در غزالي مانند به دانشمندي و
از و ميداد پاسخ آن به اندلس در ابنرشد و مينگاشت
تمدن مايه و پايه انديشهها ، بين گفتوگوي و تعاطي همين
نقاط اقصي تا آن استوانههاي و قويتر روزبهروز اسلامي
زاويهاي از را اسلامي تمدن زير نوشته.باليد و سربركشيد
توسعه و بسط را آن بنياد همين بر و نگريسته فراجغرافيايي
را نوشته اين گرامي خوانندگان شما همراه به.است داده
.ميخوانيم
معارف گروه
جهان از بزرگي بخش بر اسلامي تمدن حاكميت و گسترش عصر
را بشر زندگي دورههاي درخشانترين از يكي خود ، روزگار
تمدنهاي طولانيترين از يكي كه اسلامي تمدنميدهد شكل
تمدن و خود از پيش تمدنهاي برخلاف است ، شده شناخته بشري
نه بود اي معجزه يافت ، رواج آن از پس كه غربي معاصر
منحصر شكلي به كه نژاد ، يك به محدود و منطقه يك در محصور
مركز.دين و اعتقاد انديشه ، برپايه بود تمدني فرد ، به
روح و بود قرآن آن مركز.شام نه و بود عراق نه تمدن اين
اين دل در.داشت جريان و جوشش آن سراسر در كه اسلامي
بروز فرصت زيادي حد تا "اسلامي امت" نام به مفهومي تمدن ،
همه كه بود معني اين به مفهوم اين بود ، يافته ظهور و
دين اين پرچم زير و جغرافيايي گستره اين در كه مسلماناني
زبان ، و رنگ و قبيله و نژاد از فارغ ميگرفتند ، قرار مبين
از جايي هر در و ميرفتند شمار به خانواده يك عضو همه
ديار و خويش وطن در را خود مينهادند قدم سرزمين اين
.مييافتند خويش
تسهيلات اسلام درخشان تعاليم و نهادها راه ، اين در
درهاي.ميآورد وجود به مهم اين تحقق براي بيشماري
به جا همه مسلمانان گردهمايي مركز و مامن عنوان به مساجد
از برخورداري با راهماندگان در و بود گشوده مسافران روي
سفر در درماندگي احساس هيچگاه "تقريبا "ابنسبيل" عنوان
از يكي به آن شدن تبديل و منطق اين توسعه.نميكردند
دوستي علم به قرآن تشويق دنبال به حاكم ، فرهنگي ارزشهاي
بر مبني كتاب اين در آياتي وجود همچنين و علمطلبي و
دل در مسلمانان شگرف تحرك سبب زمين ، در سير به تشويق
در تمدن اين پرتو در كه آنجا تا شد اسلامي سرزمينهاي
در غزالي.ترك يك هند در و ميكرد حكومت خراساني يك مصر
به اندلس در ابنرشد و مينوشت فلسفه رد در كتابي بغداد
دمشق و قونيه در بلخي يا ترمذي شيخ يك.ميداد پاسخ آن
در اندلسي سياح يك و ميشد عامه احترام و تكريم مورد
مدرسه ، مسجد ، در جا ، همه.مييافت قاضي عنوان هند ديار
و بود نشاني مسلمان قوم هر از بيمارستان در خانقاه ،
نه بود مطرح جنسيت اختلاف نه مسلمانان بين اما يادگاري ،
فرهنگ:فرهنگ يك و بود دين يك جا همه.تابعيت اختلاف
خيالش ايراني ، فكرش بود ، عربي زبانش فيالمثل كه اسلامي
و بود اسلامي جانش و دل اما.تركي بازويش و بود هندي
(1).انساني
بيشك داشت ، نقش همه از بيش حماسه اين آفرينش در آنچه
روح و تمدن اين اساسي قانون عنوان به بود قرآن محوريت
زبان سايهافكني البته آن دنبال به و آن در جاري و ساري
ارتباطات و مراودات بيشتر بر عربي يعني آسماني كتاب اين
انديشه و بود دين از سخن كه آنجا ويژه به مسلمانان ، ميان
بدانيم اقوامي از يكي را ايرانيان اگر.دانش و فرهنگ و
سادگي به داشتهاند ، را سهم بيشترين معجزه اين خلق در كه
به تمدن ، اين ادبيات بر را عربي زبان حاكميت ميتوان
و واحد كتاب همين بيشك.دريافت روز دانش زبان عنوان
به مسلمانان همه براي را واحد هويتي كه بود واحد زبان
گشته موجب را بينظير تحرك و نشاط اين و آورده ارمغان
.است
بسنده نيز حد اين به زمين در سير براي مسلمانان البته
خود تجاري و نظامي سياسي ، نيازهاي برآوردن براي و نكردند
يكايك برعهده كه دين تبليغ همه از مهمتر و جهان سطح در
نيز اسلامي سرزمينهاي از را پا بود ، شده گذاشته آنان
و روزافزون گسترش سبب امر همين و گذاشتند فراتر
كه بود ، شده ژاپن حتي و جهان سراسر در اسلام معجزهآساي
معرفت چين و مركزي آسياي و تبت تا هم خشكي و زمين راه از
ماركوپولو ، از قبل قرن پنج واقع در.بودند داده بسط خودرا
وصف و كرد ديدن چين از -تاجر سليمان -مسلمان سياح يك
...است باقي سيرافي ابوزيد روايت در او مشهودات
گزارش روسيه باب در جغرافيايي اطلاعات قديميترين
دربار به عباسي خليفه المقتدر جانب از كه است ابنفضلان
ياقوت معجمالبلدان در او گزارش و است رفته بلغار شاه
براي كه كتابي در هجري سال 370 در المهلبي.است شده نقل
بلاد از دقيقي توصيف نگاشت ، فاطمي بالله العزيز خليفه
سنه 400 حدود در.بود بيسابقه وقت آن تا كه نوشت سودان
سواحل حتي هندي سفينهاي با مسلمان دريانورد يك هجري
درياي مسلمان دريانوردان طريق از.ديد را جنوبي آفريقاي
و گرفت قرار سياحت مورد كره تا چين سواحل از قسمتي سند
بعضي...شناختند را ژاپن مسلمين اروپاييها ، از قبل قرنها
اطلاعات يا فرضيات روي از "ظاهرا اسلام ، جغرافيدانان از
اينكه به برخوردند امريكا قاره كشف از پيش قرنها هندوان ،
فرضيه همين و باشد خشكي بايد هم مسكون نيمكره سوي آن در
جديد قاره كشف به را وي رسيد كلمب كريستف به وقتي كه بود
(2).شد رهنمون
طريق از آمدگاه كه همانگونه مبين دين اين حال هر به
گاه دين ، رسمي مبلغان و دانشمندان وسيله به گاه سياحان ،
گاه و جهان مردم ديگر ميان در مسلمان نظاميان حضور با
سوغات به جهانيان براي مهاجران و بازرگانان راه از حتي
پهنه در اسلامي امت مفهوم كه بود گونه اين و شد برده
.نشست بار به گيتي از گستردهاي
سرانجام و بزرگ تمدن اين پيكره در سستي بروز با متاسفانه
به نيز مسلمان ملل ميان رابطه آن ، گذاشتن نابودي روبه
و استعمار گسترش با.گذاشت سردي و كاهش روبه آن دنبال
حكومت پيشين قلمرو سراسر در قراردادي مرزبندي اعمال
واحد هويت آن از و آمدند بوجود "ملتها -كشور" اسلامي
باقي نامي جز بود ، گرفته شكل قرآن پرتو در كه اسلامي
جهان ، جديد اربابان زبان نو ، استعمار دوره شروع با.نماند
عربي كشورهاي خود در حتي فرانسه و انگليسي زبانهاي يعني
جمعيت %تنها 21 امروزه كه آنجا تا شد ، عربي زبان جايگزين
كشور ساكنان 18 كه ميكنند گفتگو عربي زبان به مسلمانان
مسلمان ملل %كه 1/15 است حالي در اين.ميدهند تشكيل را
به نيز %و 5/1 انگليسي يا و فرانسه زبان دو از يكي به
هم %ميكنند20/14 تكلم اروپايي زبانهاي از ديگر از يكي
اروپايي زبانهاي از يكي به خود ، خاص زبان بر علاوه
(3).نيزصحبتميكنند
اسلامي ملل ميان در اروپايي زبانهاي روزافزون گسترش
.داشت آنان براي گذشته استعمار از تلختر بس رهاوردي
خارقالعاده توسعه كنار در اروپايي زبانهاي با آشنايي
را مسلمانان جهان ، سراسر در جمعي گوناگون رسانههاي
تمدن از رسانهها اين وسيله به شده ايجاد تصوير شيفته
از حقارت احساس و وازدگي نااميدي ، از روحي و ساخت غربي
اين حاصل.دميد آنان جان نيمه كالبد در خويش گذشته
حكومت دوران در بيگانه فرهنگ برابر در شيفتگي
ارتباط پيش از بيش كاهش جز نبود چيزي نوين ، فنآوريهاي
كه شوكت و عزت همه آن رفتن بين از و اسلامي كشورهاي ميان
اسلامي امت مفهوم قالب در و اسلامي واحد هويت پناه در
ويژه به نوين فنآوريهاي گسترش متاسفانه.بود گرفته شكل
كه آن با نيز ارتباطي وسايل و جمعي رسانههاي زمينه در
دست در جديد و نيرومند ابزاري عنوان به ميتوانست
موءثر آنان ميان پيشين همبستگي احياء جهت در مسلمانان ،
شايد و امر ، اين در اسلامي دولتهاي كوتاهي سبب به افتد ،
كه غربي فرآوردههاي اين در ويژگيها برخي غلبه هم
مقيد و محدود آن امكانات تمامي از را مسلمانان استفاده
در اسلامي امت مفهوم احياء به كمكي هيچ تنها نه ميكند ،
و بيحد استفاده دليل به كه نكرد ، مسلمان كشورهاي ميان
ياد رابطه غربي ، توليدات و محصولات از كشورها اين حصر
با وضعيتي چنين در.گراييد ضعف و سستي به روز به روز شده
به مسلمانان ميان ارتباط در شفاهي فرهنگ سابقه به توجه
ارتباط ، ايجاد در آنان قوت نقطه به بازگشت ميرسد نظر
تمدن دوران در رايج و سنتي رسانههاي از استفاده يعني
از يكي آن ، نمودن روز به و پخش تكامل براي تلاش و اسلامي
پود و تار از مسلمانان نجات براي پيشنهادي راههاي
معاصر جهان در جمعي رسانههاي حكومت دوران فنآورانه
آنگونه ويژه به ارتباط انساني جنبههاي بر تاكيد.باشد
به رودررو و مستقيم ارتباط يا فردي ميان ارتباط در كه
امر اين براي مناسبي آغازين نقطه ميتواند ميخورد ، چشم
.باشد
مسلمانان ميان موجود فرهنگي اختلافات به توجه با سويي از
اقتصادي ، اقليمي ، شرايط به كه اسلامي مختلف كشورهاي در
باز ملت هر تاريخي سابقه و مذهبي خاص اعتقادات سياسي ،
تعريف در اسلام وحدتبخش عنصر وجود عليرغم ميگردد ،
فرهنگي ميان ارتباط فراگرد بر تاكيد آنان از هريك هويت
اهميت.ميرسد نظر به ضروري فردي ميان ارتباط اين در نيز
به چهره به توجه با كه ميشود ناشي آنجا از نكته اين
در اختلال هرگونه بروز ارتباط ، از نوع اين بودن چهره
بيانجامد ارتباطي فراگرد كلي قطع به ميتواند آن جريان
همراه به را زيانبارتري پيامدهاي موارد برخي در حتي يا
بودن رودررو به توجه با باز مقابل ، درباشد داشته
و معاني گرفتن نظر در بازخور ، از استفاده امكان و ارتباط
جريان در ميتواند ارتباط ، مقابل طرف فرهنگي ويژگيهاي
به را فراگرد اين و آورد وجود به توجهي قابل تسهيل آن
.گردد رهنمون بيشتر همدلي ايجاد
كشيده مختلفي زمينههاي و افراد به ارتباط نوع اين گستره
پژوهشگران ، :از عبارتند افراد اين از برخي.است شده
مادري ، سرزمين از غير سرزميني در تحصيل حال در دانشجويان
كشورها ، ديگر در مختلف كشورهاي نمايندگان و ديپلماتها
كارگران ، بينالمللي ، شركتهاي و سازمانها كارمندان
نظامي ، مستشاران سياسي ، پناهندگان و مهاجران هنرمندان ،
قومي اقليتهاي بينالمللي ، مسابقههاي در شركتكنندگان
.جهانگردان سرانجام و كشور يك درون
حفظ ايجاد ، در جهانگردي و وسياحت سير نقش از آنچه به نظر
از طولاني برهههاي در گيتي پهنه بر اسلامي تمدن گسترش و
و بررسي با ميرسد نظر به گذشت ، انساني تمدنهاي عمر
رسيدن جهت در آن از بتوان پديده اين از دقيقتر تحليلي
تمدن مجدد احياء و شد ذكر اين از پيش كه اهدافي به
شوكت و عظمت بازگرداندن و اسلامي امت مفهوم و اسلامي
اين جست بهره آنان ساختن متحد راه از مسلمانان به پيشين
.دارد نياز كوتاهي توضيح به البته معني
درآمد از حيرتزده واكنش در و امروز اقتصادزده جهان در
و جهانگردي راه از اخير دردهههاي كه سرشاري
به و است گرديده جهان صنعتي كشورهاي نصيب جهانگردپذيري
توسعه معادل را اقتصادي رشد كه تاريخي اشتباهي از پيروي
فرهنگي جنبههاي زماني تنها سياستگذاريها ، در و دانست
از پيش تا آيد ، بدست آن از اقتصادي سود كه كرد لحاظ را
جهانگرد به كه است بوده اين بر اجرايي و علمي سنت اين
از پس دوران به مربوط اقتصادي پديده يك عنوان به "اصالتا
البته و شود نگريسته اقتصاد شدن جهاني و دوم جنگ پايان
دانشهاي ميان از مديريت و اقتصاد شاخه دو نزديكي سبب به
دانش عهده به آن جزئيات در ورود معاصر ، جهان در مطرح
بسيار ميدانيم گذشت ، كه همانگونهشود گذاشته مديريت
تفريحي ، جهانگردي مانند جهانگردي جديد انواع ظهور از پيش
جهانگردي از ويژهاي شكل كه دليل اين به خود جاي در كه
اين.ميباشد نيز ويژه توجهي شايسته است ، كلي طور به
بشريت جهان در فرهنگي بين ارتباط يك عنوان به فعاليت
تمدنها گسترش و تولد در بسياري آثار منشا و داشته وجود
آشنايي ايجاد جهت در فرهنگي بين ارتباط اين.است بوده
اقتصادي ، جنبههاي كه مثبت ويژگيهاي با جهان ملتهاي ميان
.ميشود لحاظ آن در نيز امنيتي و سياسي مديريتي ،
بر آن برتري و معاصر جهان در جهانگردي ارتباطي نقش
ويژه به ارتباطي ارزش و توان لحاظ از جديد رسانههاي
بويي و رنگ ارتباط ، بر حاكم گفتمان و بستر كه آنجا
.است مشخص "كاملا دارد ، ديني و فرهنگي
انسان با بيجان ، رسانههاي جاي به ارتباط از نوع اين در
تمام با همراه كارآمد و پيچيده بسيار رسانهاي عنوان به
برخلاف جهانگردي در.مواجهيم آن ويژه ارتباطي امكانات
ارتباطي نظام تمام كه پيام تنها نه ارتباطات انواع ديگر
در.ميشود جابهجا آن فرهنگي و انساني ويژگيهاي همه با
در.است انسان دو هر كانال هم و پيام هم ارتباط اين
وقوع به جهانگردي مجراي از كه فرهنگي بين ارتباط
ميتواند حال همين در و ارتباطات مركز انسان ميپيوندد ،
همراه خود با كتاب ، قبيل از نيز را ارتباطي نظامهاي بقيه
.بخشد بيشتري تكامل را ارتباط آن مجموعه و كند
چهره به چهره ارتباط يك ارتباط ، از نوع اين ديگر ، سوي از
خور باز ارتباط ، نوع اين در.است آن خاص مزاياي تمامي با
بسيار سرعتي با حال عين در و كاملتر بسيار شكلي به
ارتباط جهت اين از و ميرسد برقراركننده ارتباط به بيشتر
كه چرا نيست ، مقايسه قابل ارتباطات ديگر با رودررو
ميشود تبديل سويه يك ارتباط يك به بازخور بدون ارتباط
ارتباط درنهاد ارتباط نام آن به ميتوان سختي به كه
ميان ميتوان جهانگردي مثل فردي بين و فرهنگي بين
ارتباط مثبت جنبههاي و فردي ميان ارتباط مثبت جنبههاي
.جست بهره ارتباط نوع دو هر مزاياي از و نمود جمع جمعي
بدون و رودررو ارتباط بينالمللي ، جهانگردي جريان در
.ميپذيرد صورت انساني حواس تمامي از استفاده با واسطه
امكان آن در كه است سويه دو ارتباط يك همچنين ارتباط اين
و دارد وجود زياد بسيار سرعتي با بازخور دريافت و ارسال
نهادهاي و سازمانها افراد ، به نيازي آن تحقق براي
از.نميباشد است ، متصور رسانهها در كه شكلي به اجتماعي
سطح در جريان اين گسترده حجم به توجه با ديگر سويي
قرار جهان نخست صنعت سه رديف در را آن كه بينالمللي
دادن قرار پوشش تحت در كه نمود ادعا نميتوان است ، داده
از پس رتبهاي در زمان يك در بسيار و مختلف افراد
.باشد داشته قرار جديد جمعي رسانههاي
تاكنون متاسفانه اينكه به توجه با و شد گفته آنچه از
باز صنعت اين در مناسبي پاي جاي است نتوانسته اسلام جهان
در جهانگردي صنعت متوليان كه ميطلبد چندان دو كوششي كند
بين جهانگردي مبادلات معطوف را خويش توجه اسلامي كشورهاي
حركت عظيم حجم از بتوانند و نموده اسلام جهان كشورهاي
احياء و اسلامي عالم همگرايي نفع به مسلمان جهانگردان
عايدات راه اين از و نمايند استفاده اسلامي تمدن مجدد
با.درآورند چرخش به اسلامي دول بين را كلاني اقتصادي
درمييابيم بينالمللي جهانگردي ارقام و آمار به نگاهي
از امكانات و مواهب همه آن با اسلام جهان سهم كه
%حدود 7 و ناچيز بسيار جهانگردي صنعت از حاصل درآمدهاي
كشورهاي است لازم ميگويم باز كه اينجاستميباشد
.بيانديشند بايسته چارهاي همديگر مشاركت با اسلامي
:منابع
تهران ، اسلام ، كارنامه ،(1362) عبدالحسين زرينكوب ، -1
.اميركبير انتشارات موسسه
كشورهاي در جمعي ارتباط ،(1376) رادمهدي محسنيان -2
كشورهاي در جمعي ارتباط درس براي تحقيق گزارش) اسلامي
امام دانشگاه ارتباطات و فرهنگ دوره نخستين ،(اسلامي
.(ع)صادق
تهران ، جمعي ، ارتباط وسايل ،(1371) كاظم معتمدنژاد ، -3
.طباطبايي علامه دانشگاه
عبدالرحيمي محمدرضا
جابر وجود حقيقت
(بخش واپسين) شيمي دانش بنيانگذار حيان ، جابربن
كيميا ، (شدن علمي و) بالندگي در حيان جابربن اهميت و نقش
در (ع)صادق جعفر امام حضرت بزرگوارش استاد جايگاه با
نام...است قياس قابل شيعه ، مذهب مباني ارتقاء و اعتلا
است شده عجين و آميخته هم در كيميا دانش با چنان آن جابر
آنكه مگر نيامده ، گفته كيميا درباره سخن هيچ ،"تحقيقا كه
داشته خود با را جابر انديشههاي و آثار ، نام ، نوعي ، به
.است
نيزبه (Hgs جيوه سولفور) شنگرف كاشف همچنين حيان جابربن
شنگرف آوردن دست به روش الخواص كتاب در وي.ميآيد حساب
بسيار اكتشافات "مضافا.است نموده باز را (الزنجفر)
كربنات هيدروكسيد:جمله از.دادهاند نسبت جابر به ديگري
رنگ عنوان به كوزهگري لعابهاي در كه ،(سرب سفيدآب)سديم
CoN3a سديم2 كربنات P2bco3 3Pb(OH.ميشود استفاده
...و
تحول و تبديل و انقلاب امكان و طبيعي عناصر وحدت به جابر
كيمياي الهه.داشت اعتقاد (استحاله) يكديگر به آنها
ساخته جيوه از "ذاتا فلزات همه:كه بود آن بر اسلامي
با كه اختلافي تنها.باشد شده منعقد گوگرد با كه شدهاند
اين و.آنهاست عرضي كيفيات و صفات لحاظ از دارند يكديگر
و بوده گوناگون آنها گوگردهاي كه است آن نتيجه اختلاف
خاكها كه شده پيدا آن از خود نوبه به گوناگوني اين
معرض در آنها گرفتن قرار اينكه از نيز و است بوده متفاوت
.است نبوده يكسان آن دوراني حركت در خورشيد حرارت
تفكرات متعارف چارچوب از جابر انديشههاي كه نيست شكي
شده باعث امر همين و بوده ، فراتر بسيار خود زمانه علمي
در جابر ، اكتشافات و رسالات همه عليرغم بعضي كه است
.بنگرند انكار حتي و ترديد ديده به او وجود حقيقت
و تنوع و كثرت شده ، انكار اين سبب كه دلايلي از يكي
تاريخي منابع استاگرچه جابري مجموعه رسائل گستردگي
در ولي گفتهاند ، سخن جزميت به جابر وجود درباره شيعه
ملحقات از جابري مجموعه آثار از بسياري كه نيست شكي اين
.است اسمعيليان
خراسان نژاد از و حقيقي شخصيتي جابر":گويد نديم ابن
ابن "..است داشته بستگي برمكي يحيي جعفربن با و بوده
از تن چند و برشمرده جابر از بسياري تاليفات نديم ،
است معتقد همچنين نديم ابناست برده نام را وي شاگردان
حيان جابربن بهخود جابري مجموعه تاليفات و رسائل همه كه
با جابر وجود درباره الفهرست صاحب عقيده.دارد تعلق
:كه است آن بر وي.است توام استدلال و منطق و اطمينان
او تصانيف و است آشكار و مشهود بسيار -جابر -او وجود"
و زحمت همه آن است حاضر كسي چه...است بيشتر و عظيمتر
رشته به علمي دشوار هم آن و متعدد رسالات و بكشد مشقت
كسي حتيدهد انتشار ديگري نام با آنگاهدربياورد تحرير
كاري چنين به باشد آراسته دانش زيور به ساعت يك فقط كه
.نميدهد تن
مصري "نباته ابن" همچون كساني ترديد سبب كه آنچه "ظاهرا
در همواره را جابر شخصيت و شده (زيدون ابن رساله شارح)
آثار ، كثرت جز به "نموده پنهان رمز و راز از پردهاي
كه است ، جابري مجموعه تاليفات پيشرفته انديشه و مضمون
.دارد اوايل علوم از درونمايهاي
علوم از حجيمي فوقالعاده و گسترده طيف جابري مجموعه
سوي از.است دربرگرفته را يوناني تمدن (اوايل) مختلف
مختلف منابع در كه -برامكه با جابر علاقه و ارتباط ديگر
مجموعه آثار كه است زده دامن را گمان اين -شده ياد آن از
رشته به اسماعيلي متفكران توسط و سوم قرن از پس جابري
نوشتن "اولا:كه دلايل اين به هم آن.است درآمده تحرير
:"ثانيا.است خارج فرد يك توان و قدرت از رساله حدود 3000
اسلامي علوم قلمرو به ترجمه ، نهضت از پس اوايل ، علوم
اين به زماني ، لحاظ به ،"منطقا جابر و است شده وارد
.است نداشته دسترسي منابع
هولميارد ، چون جابرشناسي دانشمندان مستند و عميق تحقيقات
.است نموده باز را ابهامات و تصورات اين كراوس ، و روسكا
مطالعه و جمعآوري از پس كراوس ، پاول آلماني ، دانشمند
در را خود بررسيهاي نتايج جابري ، رسائل و آثار
لاتيني موجود رسالههاي جابر ، مطالعاتي منابع ;زمينههاي
امام حضرت با جابر ارتباط و علاقه آنها ، عربي اصل و
جابربن رسائل مختار" كتاب در جابر ، وجود حقيقت و (ع)صادق
تحقيقات و مطالعات ،(قاهره ، 1935) نمود منتشر "حيان
دو همان حاشيه در "مشخصا جابر وجود حقيقت پيرامون كراوس
رسائل كثرت:ميكند سير آمده مطرح جستار اين در كه محوري
.جابري مجموعه پيشرو انديشههاي و
كراوس ، نتيجهگيريهاي و استدلالات فرضيهها ، چه اگر
مگر و اگر با آنها ، از بخشي و است دقيق نقد خودمحتاج
"مجموعا اما نيستند ، قبول قابل هم تعديل و جرح و فراوان
رقم باره اين در كه است تفسيري منطقيترين و معتدلترين
.خورده
و بيشتر كه است معتقد خلاصه طور به كراوس نخست ، زمينه در
با كراوس.است اسماعيلي ملحقات از آثار اين از بعضي يا
چنانچه اگر:كه ميكند مطرح را فرضيه اين تمام احتياط
حيان جابربن نام به شخصي از رسائل اين تمام كه بپذيريم
ما نظريه آنگاه ميزيسته ، دوم قرن در كه است طوسي ازدي
از يكي عنوان به شيمي علم تاريخ در توسي حيان جابربن"
اروپاي در وي نام و شده شناخته علم اين اصلي استوانههاي
".است رفته كار به حجت يك عنوان به ميانه سده اواخر
-صنعت اين در كه دانشمندي اما":گويد مجريطي مسيلمه
مقدم همه بر و داشت برجستگي و برتري كامل طور به -كيميا
".بود صوفي حيان جابربن ابوموسي اجل شيخ بود ،
جابربن كيميا ، كنندگان تدوين پيشواي":گويد خلدون ابن
آن و ميدهند اختصاص او به را دانش اين حتي و است ، حيان
يك معرف تنها نه جابر اسم ".مينامند جابري دانش را
طرز يك به اشاره براي است رمزي بلكه است ، تاريخي شخصيت
است خاص اسم هم جابر نام اعتبار اين به خاص ، بينش و تعقل
.مسلمان كيمياگر "ربالنوع" اسم هم و
ارسطو مقام با را شيمي در جابر مقام برتللو ، سرانجام و
.است كرده مقايسه فلسفه در
قراگوزلو محمد دكتر:نوشته
:منابع
خلاصه) ص 2625 اسلام ، در تمدن و علم ;سيدحسن.نصر -1
.(شده
.الظنون كشف ;خليفه حاجي -2
.العربي الفكر تاريخ ;اسمعيل مظهر ، -3
.الشيعه تصانيف الي الذريعه ;تهراني آقابزرگ -4
العلما فيالحوال ص 218 ، ج 2 الجنات ، روضات ;خونساري -5
.خونساري موسوسي العابدين زين محمدباقربن ;السادات و
.الاعيان وفيات ;خلكان ابن -6
.ص 30101 الصادق ، الامام -7
.الامم طبقات ;اندلسي صاعد -8
.الحكما تاريخ ;قفطي ابن -9
طرطوس ، ;ارواد جزيره مقابل سوريه در شهرستاني ;طرسوس *
ص 1087 ، ;معين فرهنگ ;دريا بر مشرف شام به است شهري
.اعلام
.حيان جابربن رسائل مختار ;پاول.كراوس -10
الاعيان وفيات ;خلكان ابن -11
.المكتسب شرح في الطلب نهايت ;جلدكي -12
.الكيميا ملهم الصادق الامام هاشمي ، يحيي محمد دكتر -13
.ص 2625 اسلام ، در تمدن و علم سيدحسن ، نصر ، -14
.اسلامي نامي شيميدانان چاووشي ، آقاياني -15
مولانا درباره تازه كتابهاي
بلخي جلالالدين مولانا ديدگاه و راز عارفان
انتشارات:ناشر /بختياري محمودي عليقلي دكتر:نويسنده
صفحه تومان ، 455 قيمت2400 /اول 1377 چاپ رهياب ،
زايش" كتاب درباره مبسوط مقدمهاي با "راز عارفان" كتاب
مي آغاز بود ، شده منتشر قبل سال چهار قريب كه "دوباره
.شود
بنام روانشناس "فروم اريك" اثر پيشين كتاب پيشگفتار
:مينويسد مولانا از تمجيد ضمن آن در كه است آلماني
آيين بنيادگذار يك و عارف يك شاعر ، يك تنها نه مولانا ، "
و طبيعت در ژرف بينش با مردي بلكه بود ، مذهبي نحله و
"...است انساني سرشت
و عرفان و صوفيه و صوفي بين درستي به مقدمه اين در فروم
نگاه با رويكرد اين.است شده قايل تفكيك و تميز عرفا
و مدعي و زاهد كنار در را صوفي كه ايراني راستين عارفان
و همخواني گرفتهاند كناره آنان از و داده جاي..واعظ
.دارد همراهي
عرفايي به كرامات بخش در عرفان از تعريفي ضمن راز عارفان
بلخي ، رابعه عجمي ، حبيب بصري ، حسن قرني ، اويس چون ،
عبدالله بسطامي ، بايزيد مصري ، ذوالنون ادهم ، ابراهيم
...ابوالخيرو ابوسعيد ستتري ، عبدالله ثوري ، سفيان مبارك ،
.ميپردازد او سخن فرود و فراز و سعدي به سپس و ميپردازد
در پيل" داستانهاي بسط و شرح و مولانا نمايشنامههاي
"سبا شهر مردم" داستان و "روباه و گاو و شير" و "تاريكي
را كتاب ديگر بخش "شهرزوري ابنصلاح و غزالي" همراه به
.ميدهد تشكيل
سپس ، و مولانا از اخلاقي پندآموز داستان چند ارائه
و خرد و عقل به گرايش نهايت در و راز عارفان به بازگشت
شكل را كتاب نهايي مطالب ديگر داستان چند با مدعي شناختن
صفحهآرايي نحوه نخست اثر براين انتقادآميز نكتهميدهد
يك معيارهاي در كه است كتاب داخلي عناوين بندي فصل و
حرفهاي خواننده امر همين و نميگنجد نيز ابتدايي ناشر
مينمايد ، فكري اغتشاش و سردرگمي دچار فصول پيگيري در را
كه مقدمهاي به اشاره با نويسنده مقدمه ، در آنكه ضمن
و است زده آراسته ياد زنده ارزشمند براثر "فروم" مرحوم
بسط و شرحي با خود كتاب در را آن "راز عارفان" نويسنده
مقالهاي آن تفصيل كه ميشود ديده فراواني ابهامات آورده
.ميطلبد را ديگر
(تازه چاپ) معنوي مثنوي
رينولد:كوشش و تصحيح به /چاپ1378 سال /ثالث نشر:ناشر
/فروزانفر بديعالزمان استاد شادروان:مقدمه و نيكلسون
تومان بها3200
بزرگ بلخي محمد جلالالدين سروده "معنوي مثنوي" بيگمان
بزرگترين شمار در ميتوان را ايراني -اسلامي عرفان رهپوي
همانندي شاهكارهاي كنار در و جهان عرفاني حماسههاي
دائودجينگ ، رامايانا ، اوپانيشاد ، گيتا ، بهگود چونان
سرچشمههاي مولانا شورآفرين روان.گذارد..مهاباراتاو
عرفان و ايراني جهانبيني نيز و اسلامي ومعارف قرآن پاك
خويش شمس و مراد و پير با رازآميز پيوندي در را گنوسيستي
انسان ، زيبايي ، عشق ، حقيقت ، تشنگان به و درآميخته هم به
بهگونهاي مثنويميدارد دوستيعرضه و محبت معرفت ،
از تمثيلي ني.است نامه ني;آن پرده نخستين گسترش و شرح
از كه است انساني جان عام گونهاي به و بويژه مولوي جان
تاريكناي و بيكسان ديار به جانان ديدار سراپرده روشناي
در كه پارتي شاهزاده چونان.است شده فروفرستاده ماده
و داد تن دهشتناك گذاري و گشت به جان مرواريد جستجوي
سختيها به تن زندگي جاودان اكسير بهدنبال گيلگمش چونان
افتاده دور انسان سرگذشت مثنوي در مولانا داد ، خطرات و
اينكه و كشيده بهتصوير را خويش حقيقي و راستين بنيان از
دشواريها ، رنجها ، چه نخستينش پناهگاه به رسيدن براي
.گذارد آزمون بوته در بايد را آلايشهايي و پالايشها
و است انساني بيپايان گشت و سير اين داستان مثنوي
ايرانيان قومي و ملي حماسه فردوسي شاهنامه اگر بهراستي
رقم را ديار اين مردمان معنوي و روحي حماسه مثنوي است ،
ثالث انتشارات همت به معنوي مثنوي جديد چاپ.ميزند
دردآشنايان و مثنويپژوهان.است شده كتاب بازار روانه
مثنويشناس و ايرانشناس نيكلسون ، رينولد مولانا ، تصحيح
اعتباري و گذارده ارج مولانا ، مثنوي باب در را انگليسي
به مراجعه با نيكلسون استاد.هستند قايل آن براي شايان
انديشههاي و بياني سبك با آشنايي و معتبر نسخههاي
تصحيح به اقدام وي زمانه ادبي آثار سبكشناسي و مولانا
دربردارنده نيز حاضر ، چاپ.است نموده سترگ اثر اين
كه است فروزانفر بديعالزمان استاد شادروان از ديباچهاي
حماسه سراسر زندگي درباره را توجهي شايان نكات آن در
و پيشگامان از استادفروزانفر.است شده يادآور مولانا
.است ايران در مولويشناسي و مثنويپژوهي برجستگان
از بخشي تفسير نوشتن از دهه چند گذشت از پس هنوز چنانكه
تمثيلات و داستانها ماخذ و مولوي زندگينامه كتاب و مثنوي
.ميزند مولويشناسي در را اول حرف مثنوي ،
معارف كتابخانه
|
بشارت 11
ويژه قرآني نشريه نخستين) بشارت نشريه شماره يازدهمين
.شد منتشر خواندني مطالبي با و زيبا هيئتي در (جوانان
سازنده و تربيتي مقالات" چون ، مطالبي شماره اين در
و داستانها" ،"كريم قرآن اعتقادي و ارزشي موضوعات درباره
نقد و معرفي" ،"آيات شگفتيهاي و لطايف" ،"قرآني خاطرات
،"قرآني كتابهاي و ترجمهها فيلمنامهها ، تفاسير ،
قرآن با گفتوگو "جوانان قرآني سوءالات به پاسخ و مسابقه"
.است آمده قاريان و حافظان و شناسان
مصطفي آملي ، جوادي آيتالله از مطالبي شماره اين در
باقرنورالهيان ، محمد دكتر عبدالهيان ، محمد ميراحمديزاده ،
محمدعلي ايرواني ، محمدرضا نفيسي ، (شادي)زهرا اصغري ، حسن
به آملي حسنزاده آيتالله راستگو ، محمد سيد رضايي ،
در قرآن" مقاله نقد وزيري ، خانواده با گفتوگو همراه
.است آمده نيز...و "سپهري سهراب انديشه و كلام
|
|