را جوان نويسندگان كتاب ناشران ،
!نميكنند چاپ
نشر صنعت وضع به نگاهي
به آگاهيهاي لحاظ به مطالعه رونق با ما كشور در امروزه
از استفاده اخير ، سال دو در "خصوصا مردم در آمده وجود
براي امن و آزاد فضايي ايجاد با بتواند كه تدابيري
عرصه اين در را آنها حضور بيشتر زمينههاي نويسندگان
و تفكر اهل كه چرا است اهميت حائز بسيار آورد فراهم
كه است كامل امنيت و آزادي در فقط انديشه و قلم صاحبان
سطح در و پرداخته خود انديشههاي ارائه به ميتوانند
.باشند سهيم جامعه آگاهيهاي
مسئولان آمدن كار روي و خرداد 76 دوم از پس خوشبختانه
رونق با ما اسلامي ، ارشاد و فرهنگ وزارت بخش در جديد
مسائلي چه اگر و بودهايم مواجه فوق امور در چشمگيري
روي حدي نويسندگانتا از تعدادي قتل همچون دلخراش
حضور و است تاثيرگذارده قلم اصحاب از بسياري فعاليت
اين با است كرده كمرنگ امنيت عدم لحاظ به را آنها آشكار
از شده منتشر مطالب ارقام و اعداد به نگاهي با حال
بيش آينده ، به ميتوان رسيده چاپ به كتابهاي و مطبوعات
مسائل از بعضيها دغدغه حال اين با بود خوشبين پيش از
تعلق آثارشان انتشار و چاپ مراحل به بيشتر كه ديگريست
ارائه با داريم سعي كه شده اشاره موارد به تا دارد
بين از جهت را زمينهاي بتوانيم زمينه اين در گزارشي
.بگذاريم ذيربط مسئولين اختيار در موجود مشكلات بردن
!ناشر دنبال به
كتاب دو كه بهداشت رشته ارشد كارشناس دبيرزاده عليرضا
لحاظ به و است نگاشته (M.S) "اس.ام" بيماري زمينه در
داده ، دست از نيز را خود حركتي قواي بيماري همين داشتن
يك حدود در كه كتاب ترجمه مراحل اتمام از پس:ميگويد
كه كردم مراجعه ناشر چندين به انجاميد طول به اندي و سال
من از استقبالي هم پزشكي كتابهاي ناشران حتي متاسفانه
آن موضوع به علاقهمند اينكه بدون حتي خيليها و نكردند
تمايلي هيچكدام و دادند رد جواب استثناء بدون باشند هم
.نداشتند سرمايهگذاري به
بيش خستگي و جسمي توانايي عدم خاطر به عاقبت:افزود وي
اينكه تا شدم منصرف آن چاپ از آمدها و رفت از ناشي حد از
ياري و كمك و خيريه بنياد يك با آشنايي با مدتها از پس
پرداخت تقبل با نهايت در كه شدم معرفي ناشري به آنها
.كردم سرمايهگذاري آن چاپ روي "شخصا اقساط بهطور هزينه
ناشر بيتعهدي و نويسنده بيتجربگي
سالها كه نوشتم كتابي كودكان زمينه در:ميگويد حيدرزاده
با ميخورد خاك و بود گوشهاي در بودجه نداشتن خاطر به
وقت سر گرفتم تصميم دوستان از يكي پيشنهاد به حال اين
هر متاسفانه كه بخواهم كمك آنها از و بروم انتشاراتي چند
سرمايه ما گفتند و دادند من به رد جواب نحوي به كدام
چه كه ماندم.كنيم بندي قسط حاضريم ميخواهي اگر.نداريم
اينكار خودم شخصي لوازم از مقداري فروش با آخر در كه كنم
چون متاسفانه ولي شد چاپ كتاب و رساندم اتمام به را
و قول برخلاف ناشر نداشتم آشنايي من و بود بار اولين
پايين بسيار كيفيت با را كتاب بوديم گذاشته كه قراري
هم الاننرسيد جايي به هم من اعتراض كه داد من تحويل
مختلف كتابفروشيهاي در كتاب اين كه است ماه حدود 76
غير ديگري كار صرف را پولم اگر ميكنم فكر خوابيده ،
.بود شده برابر دو الان شايد مينمودم اينكار
!تومان با 10 كتاب چاپ
خودم كتاب اولين كه زماني:ميگويد نيز "باقري معصومه"
سواي بود پهلوي ضدرژيم اشعار از كردممجموعهاي چاپ را
كنند صادر كتابي چنين براي نداشت امكان كه غيره و مجوز
مطالبي يواشكي كه بودند كنترل تحت هم چاپخانهها "غالبا
كمك با آنجا در و رفتم ديگري شهر به من.نكنند چاپ را
داشت چاپخانهدار يك با نزديكي ارتباط كه دوستان از يكي
.گرفتم عهده به خودم را آن توزيع و كردم چاپ را كتابم
ميگذرد قضيه اين از سال بيست حدود كه حال:ميگويد وي
سرمايه ديگر ما حالا ولي ندارد وجود غيره و مجوز مشكل
با كردم چاپ كتاب جلد تومان 3000 با 15000 آنزمان نداريم
باور ميگويم كه بچهها به كه تومان جلد 10 روي قيمت
را كتاب اين هم تومان هزار با 500 حاضر حال درنميكنند
كه است محالات جزو شرايط اين در و كنم چاپ نميتوانم
و بزنيم خوراك و خورد از هستيم هم متوسط طبقه از كه ماها
آنهم كه برسد بادآوردهاي پول آنكه مگر كنيم كتاب صرف
ديگر چيزها اين به كه داريم زندگي در چوله چاله آنقدر
ما و شدند ميليونر بچهها روزي خواست خدا شايدنميرسد
كردند ، چاپ را ما كتابهاي آمدند و نكردند فراموش هم را
.نميبينيم بخودمان ديگر كه ما
تاليف حق دنبال به
من با كه ناشري:ميگويد زمينه اين در جوان موءلف يك
نميدانم ولي ميكند چاپ دفعه چند مرا كتاب بسته قرارداد
سر مرا آنقدر بپردازد مرا تاليف حق ميخواهد وقت هر چرا
براي تصميم زمان در كه شده توافق كه صورتي در ميدواند ،
طبق من جانب از مكتوب اجازه گرفتن از پس و مجدد چاپ
خب نميكند ، عمل خود تعهد به متاسفانه كند ، عمل قرارداد
داريكه فروش "حتما ميكني چاپ تجديد وقتي حسابي مرد
نميدهي؟ را ما حق چرا پس.ميكني را اينكار
فرهنگي كار يك با نبايد كه است درست:ميافزايد او
شما كه مادي مسائل سواي ولي.داشت مادي برخورد اينطور
است ، مشكل زدن قلم راه از آن تامين چقدر ميدانيد خودتان
قضيه ديگر طرف يك هم قرارها و قول و تعهدات به پايبندي
نكرده خداي كه باشند وفادار آن به بايد ناشرين كه است
.نشود حقوقي مسائل آمدن بوجود باعث
فرهنگي كار كه افرادي شان در اين:افزود پايان در وي
و بيسواد آدم تا چهار با آنها فرق پس نيست ، ميكنند
!چيست؟ در كاسبپيشه
ورشكسته صنعت يك نشر ، صنعت
روي:ميگويد نشر و چاپ در سابقه سال با 40 موءسسهاي مدير
كه كتابي حتي ميبينيم بعد ميكنيم سرمايهگذاري كتاب
انبار در سال سه دو كردهايم باز حساب فروشش روي
كتاب وقت نه مردم نه ، فروش ولي شده تهيه كتاب ميخوابد ،
حاضر حال در آنرا ، قيمت پرداخت قدرت نه دارند خواندن
اجتماعي شرايط چون ندارد جدي حضور مردم زندگي كتابدر
بهتر خود كه هم را شرايط اين.است موضوع اين تعيينكننده
نداريم سرمايهگذاري قدرت ما حال هر در.ميدانيد من از
داده نشان ما به ساله چند اين تجربه كه است ريسك يك اين
آرد باز كه كاري كند عاقل چرا پس ميدهد منفي جواب
!پشيماني؟
كتاب خريدار بيبضاعتي
يك را كتاب چاپ دارد سابقه سال حدود 50 كه ديگري ناشر
وقتي:ميگويد و ميكند ذكر سود ، بدون سرمايهگذاري
بالا آن قيمت بالطبع است زياد كتاب يك شده تمام هزينه
قشر از "اكثرا كتابخوان افراد اينكه به توجه با و ميرود
كنند خريداري آنرا نميتوانند هستند جامعه متوسط
سرمايه خواب از غير و ميماند ما دست روي كتاب بنابراين
در كه ميشود گريبانگيرمان هم غيره و انبار هزينههاي
در همكاران كه است همين بخاطر و ميدهيم هم ضرر نتيجه
به جديد كه كارهايي از استقبال و سرمايهگذاري زمينه
دست دست و ميكنند تمايل ابراز كمتر ميرسد دستشان
و نويسندگان به بياحترامي معناي به اين كه ميكنند
كه است دلائلي همان بخاطر فقط بلكه نيست ما جوان موءلفين
.كردم عرض
ارشاد حمايتي سياستهاي شايد:ميافزايد پايان در وي
ناشرين مالياتي معافيت لايحه ناشرين ، از كتاب خريد مانند
ناشر شود باعث و باشد مشكلگشا حدي تا بتواند آينده در
توليداتش نيز و باشد نداشته را سرمايه بازگشت دغدغه ديگر
.كند عرضه مناسب قيمتي با را
ناشر تمايل و اثر صاحب شهرت
جوانها طرف از كه كتابهايي انبوه به اشاره با ديگر ناشر
در كتابها اينگونه:ميگويد ميشود آورده شعر زمينه در
شاعران آثار از بيشتر مردم و است فروش كم فعلي شرايط
از بيشتر هم ما نتيجه در.ميكنند استقبال معروف
ميكنيم كار آنها با سالهاست كه خودمان نويسندگان
وجود با حتي كتابهايشان كه نويسندگاني ميكنيم ، استفاده
و مشكل ما و نميماند فروشگاه در چاپ تجديد و بالا تيراژ
.نداريم را سرمايهمان بازگشت دغدغه
اين جوان موءلفان و نويسندگان به من پيشنهاد:افزود وي
مردم به را خود ديگري روشهاي از بايد اول كه است
از پس و...و مطبوعات در خود آثار ارائه مثل بشناسانند
وقت آن شايد كردند ايجاد ناشرين و مردم در ذهنيتي آنكه
.آيد بعمل چاپ براي آنها آثار از بيشتري استقبال
تهران در آن انحصار و نشر
ايران در كتاب نشر ضعف:ميگويد زمينه اين در كارشناس يك
زمينه در بازرگاني مالي رابطه و نشر اقتصاد ناحيه از
مسائل بلكه نميبرد رنج فرهنگي كالاي بعنوان كتاب
كه است ايران در كتاب توزيع غلط شيوههاي اساسيتر
ميشود كشور سطح در موجود تيراژ جذب مانع آن سنتي ساختار
در كتاب توزيع سيستم اصلاح صورت در داشت باور ميتوان و
-فصلي 5000 رقم از بالاتر مراتب به تيراژ سقف كشور سطح
نشر صنعت گفت ميتوان واقع در.يابد افزايش نسخه 2500
تهران در فرهنگي فعاليتهاي چهارچوب در ايران در كتاب
سطح در كافي عرضه فرصت هيچگاه كتاب.است محصور و محبوس
.است نداشته آنرا نقاط اقصا در و كشور
تامين و توزيع سيستم اصلاح و بازبيني با:ميافزايد وي
از توقع و انتظار شايدديگر ناشران براي چاپ ملزومات
و باشد نداشته موردي چندان صنعت اين براي دولتي كمك
فعلي شرايط در مترجم و موءلف و نويسنده كه است طبيعي
مالي حمايت بدون كتاب شده تمام قيمت به توجه با اقتصادي
به بايد ناگزير و نيست "راسا و "شخصا كتاب چاپ به قادر
درصد تا 12 از 10 شرايط بهترين در كه جلد پشت از درصدي
اوضاع همين در طرفي از كند ، بسنده نميكند تجاوز
در و مغازهدار يك موضع از ناشران از بسياري نابسامان
و كالا يك "صرفا را كتاب بانكي و پولي مناسبات و چهارچوب
بخشهاي ساير با قياس در و ميدانند فرهنگي كالاي يك نه
.دارند انتظار بخش اين از را دلخواهشان سود اقتصادي
اعمال و فشار آنكه از پيش نمييابد تحقق هدفي چنين وقتي
توليدكنندگان جمله از بخشها ساير متوجه را محدوديتهايش
و موءلف نويسنده ، متوجه كند چاپخانه و زينك و فيلم كاغذ ،
توليدكنندگان از قشر اين دليل بههمين و ميشود مترجم
توليد خط آخر در را سهمشان همواره كشور در فرهنگي كالاي
دريافت قرارداد در منعكس و متعدد شرطهايي و قيد با هم آن
خود ناشران موارد از بسياري در كه قراردادهاييميكنند
.نميكنند آن مفاد رعايت به موظف و ملزم را
مقدم آزاد شهرام :گزارش
|