آلمان كشور در روزنامهها وضعيت به نگاهي
آينده راه نگهبانان ;روزنامهها
:اشاره
برخي اينترنت "خصوصا تكنولوژيك پيشرفته ابزارهاي ظهور با
اين.است رسيده پايان به مطبوعات عصر كه باورند اين بر
باعث اينترنت به افراد دسترسي سادگي كه معتقدند عده
راحتي به را خود نياز مورد اطلاعات و اخبار افراد ميشود
هزينه و روزنامه به نيازي دليل همين به و آورند دست به
به نگاهي با ميخوانيد كه مقالهاي.ندارند آن براي كردن
واقعي ديدگاه اين كه ميدهد نشان آلماني نشريات وضعيت
.است ديگري گونه به موجود هاي واقعيت جاري روند و نبوده
مقالات گروه
سخن اينترنت آينده پيرامون وقتي آلمان مهم رسانههاي
مهم مسائل ميگويند
بوسيله شده انجام تحقيقات براساس.ميكنند مطرح را
آغاز با كه ميكند پيشبيني تلكام دويچه آماري ، موءسسات
مربوط خدمات ارائه براي را جديد خط ميليون جديد ، 5 هزاره
به را مشتركين تعداد سال ظرف 5 و راهاندازي اينترنت به
در اينكه بر مبني دارد وجود عبارتي.دهد افزايش برابر دو
هر آن در كه است شده آغاز اطلاعاتي جامعه عصر حقيقت
نياز كه را اطلاعاتي هر مستقيم بهطور ميتواند شهروندي
آماده همواره خدماترساني خط چندين.كند دريافت دارد
به ويژهاي سرويسهاي و خدمات خود مشتريان به تا هستند
واژه دو تايپ با مشتركين:كنند عرضه را اينترنت سايت
آن كامپيوتر ، صفحه روي بر خود نظر مورد موضوع به مربوط
شكار براي را واژهها اين جستجو ماشين ;ميكنند جستجو را
قطعه هزار صد چند با و برميدارد (اينترنت صفحه) وب
"تقاضا مورد اخبار".بازميگردد نظر مورد سيال اطلاعات
پيشبيني صاحبنظران و است خدمت نوعي نام (New sondemand)
فاقد و غيرضروري روزنامهها آن ، وجود با كه كردهاند
پايان نظارهگر حاضر حال در ما بنابراين.ميشوند ارزش
با آلمان در پيش قرن سه از كه هستيم قديمي مطبوعات عصر
;شد آغاز "Relation" و "Aviso" هفتهنامههاي انتشار
مطبوعاتي ;كردند رشد نوزدهم قرن دوم نيمه در كه مطبوعاتي
جنگ از پس را خود تلويزيون ، و راديو حضور عليرغم كه
به كردند؟ بازسازي مهمي بسيار واسطه عنوان به دوم جهاني
وجود روش چندين بحث اين به كردن كمك براي كه ميرسد نظر
.دارد
ثابت 1 بهطور مطبوعات كلي تيراژ گذشته سالهاي به نسبت
صرف را كمتري وقت روز در مردماست داشته كاهش درصد تا 2
وقت رسانهها ديگر براي گرچه.ميكنند مطبوعات مطالعه
براي بسياري دلايل.باشد چنين اگر.ميگذارند بيشتري
براي تنها چاپي رسانههاي كه دارد وجود مسئله اين قبول
.داشت خواهند حضور و وجود آينده دهه پنج يا چهار از كمتر
كشور "تقريبا سوئيس ، كشور جز به كه دليل اين به چرا؟
بالايي اهميت مطبوعات ، آنجا در كه ندارد وجود ديگري
بسياري امتيازات از آن روزنامهنگاران و باشند داشته
.باشند برخوردار هستند ، آلمان در كه آنهايي همانند
اجازه تنها نه فدرال آلمان ايالتهاي مطبوعاتي قوانين
همچنين بلكه دادهاند روزنامهنگاران به را اطلاعات تهيه
يك مانند به كردن عمل و آنها انتقادي ماموريت انجام براي
باز صورت به دولتي ، نهادهاي برابر در بازدارنده مخالف
كسب با ارتباط در اين ، بر علاوه.كردهاند برخورد
حقوق از مطبوعات ايالتها ، دولتي ارگانهاي از اطلاعات
وظيفه انجام تكافوگر ميتواند كه هستند برخوردار ويژهاي
.باشد آنها
از امتناع حق نظير ديگري اضافي امتيازات خواستار مطبوعات
مهمتر ;هستند تحريريه در اطمينان حس و خبر منبع معرفي
و خطاها براي جريمه ميزان كاهش زمان ، مرور قانون اينكه
.دهد قرار توجه مورد را اشتباهات
سامانيافته ويژهاي حقوق چنين با مطبوعات وجود ، اين با
طور به روزنامهنگاران مردم ، نظر در كه زيرا نبودند
آنها ;بودهاند زياد اجتماعي اهميت داراي جماعتي ويژهاي
در جايگاهشان و نيستند اعتبار داراي خود خاص شكل در
حقوق دادن علت.است داشته نزولي سير سالها براي جامعه
نقش به معتقد قانونگذاران كه بود اين آنها به ويژه
.بودند جامعه دمكراتيك زندگي در رسانهها تاثيرگذار
اطلاعرساني به ملزم فقط رسانهها كه شد اشاره "قبلا
افكار شكلگيري به كردن كمك در را مهمي نقش بلكه نبودند
قدرت يك عنوان به آن كاربرد و انتقاد همچنين ،(سياسي)
از مجموعهاي -ميكنند ايفاء بازدارنده مخالف
جمع "عمومي منافع" محور حول كه هم با مرتبط مسئوليتهاي
.ميشوند
تاكيد "مكررا فدرال اساسي قانون دادگاه چشمانداز اين در
ايفاء براي روزنامهنگاران امتيازات چارچوب" كه است كرده
وقتي ترتيب اين به.است قانوني و معتبر "خود وظيفه
را مسئلهاي يا ميكنند انتقاد و سرزنش روزنامهنگاران
انجام حق آنها نميدهند پوشش مطبوعاتي كامل شفافيت در
"عمومي منافع حوزه" در كه زيرا دارند را كارها اين
.ميكنند فعاليت
رايش دوران آلمان تجربه از مطبوعاتي ، حمايتهاي چارچوب
آن بر مكرر طور به نيز بعدها كه است گرفته نشات سوم
.است شده تاكيد
مطبوعات آزادي كه بود اين شد گرفته دوران اين از كه درسي
بعلاوه.باشد همراه دولت از آن استقلال تضمين با بايد
بلكه سياسي ، احزاب به وابسته نه و باشند دولتي نه اينكه
كشف وظيفه جامعه نماينده عنوان به كه مستقل رسانهاي
انجام را آنها موشكافي و سياسي وقايع اطراف در حقيقت
و) روزنامهنگاران توسط ويژه كار اين انجام براي.ميدهد
اطلاعرساني به مربوط حقوق (تلويزيون گزارشگران "اخيرا
.است شده تاكيد آن بر "معمولا كه شد واگذار
توسط شده كسب "بنيادين اعتبار" از حتي مردم دهه 1960 در
رسانهها اينكه از تعبير حسن يك -ميگفتند سخن مطبوعات
به اما -بدهند حيات ادامه نميتوانند آن بدون
وظيفه باز ، جامعه يك حامي عنوان به روزنامهنگاران ،
جامعه آن اعضاي براي است ممكن كه عمومي مسئله هر انجام
و روزنامهنگاران.است شده واگذار باشد مهم
پايهاي حقوق اين حقيقي شكل دهه 1950 بزرگ انتشاراتيهاي
ظرفيتهاي بكارگيري براي وظيفهاي پذيرفتن عنوان به را
براي قولي به و مخالف يك عنوان به عمل و آن انتقادي
.ميديدند خود محكوميت
زويچه" از فريدمان ورنر نظير افرادي آنها ميان در
"شاو روند فرانكفورتر" از گرود كارل مونيخ ، چاپ "زايتونگ
از ولتر واريش سته پل دورتر ، مايل چند همچنين و
آنها ، از بالاتر.بودند "زايتونگ آلگمانيه فرانكفورتر"
گردبوچريوس ، نظير حقوقداناني روزنامهنگار هامبورگ در
رودلف ،"زيت داي" بنيانگذار و "اشترن" تصويري مجله مالك
لرد اسپرينگر ، سزار آكسل و "اشپيگل" مجلهاش و آگوستين
.بودند مطرح "بيلد" بنيانگذار و هامبورگ روزنامههاي
ناشران ديگر سوي از داخلي حمايت يك همراه به اينها
اتحاديههاي كه آوردند بوجود را اطمينان اين برجسته ،
آن ديگر نمونههاي با آلمان در جنگ از پس روزنامهنگاران
.دارند قرار برابري سطح در جهان در
بويژه -آن اعتبار پايه مطبوعات استقلال به آنان اعتقاد
در دمكراسي "چهارم ركن" عنوان به -بود شاخص "اشپيگل" در
مشتاق سنتي طور به آلمانها كه واقعيت اين.شد كشور
در.كرد كمك مطبوعات اعتبار به نيز بودهاند مطالعه
جمعيت از درصد دهه 1960 ، 85 پايان
;ميكردند مطالعه روزنامه يك مرتب بهطور آلمان بزرگسال
رسيده بزرگسال جمعيت پنجم چهار به حتي رقم اين امروزه
نماينده بهعنوان مشترك ، داراي روزنامههاي.است
امروزه 9/18 رساني ، اطلاع زمينه در متنوع روزنامهنگاري
عامهپسند مطبوعات كه حالي در دارند ، تيراژ نسخه ميليون
.هستند برخوردار ميليوني تيراژ 1/6 از
بزرگ سنت آلمان روزنامهنگاري در برجسته نكته يك
شكل به كه روزنامهنگاري نوعي است ، هفتهنامهاي مطبوعات
از جدا بعدها اما شد مطبوعات تاريخ آغازگر فعالي
دنياي براي بيسابقه حالت يك درشد عرضه روزنامهها
و طولاني سابقه بهواسطه هفتهنامهها زبان ، آلماني
واسطه يك بهعنوان را خود موقعيت تاثيرگذار گزارشهاي
هفتهنامه مديون مهم اين از بزرگي بخش.تثبيتكردند مهم
بر علاوه.كرد كسب بينالمللي شهرتي كه است "دايزيت"
اقرار هفتهنامههاي كه دارند وجود هفتهنامههايي اين
كه "چرمركور ريني" نظير شدهاند ، ناميده گناهان به
(Die woche) "وش داي" مجله و ميكند اداره را مجموعهاي
را نسخه هزار متوسط 140 تيراژ كه سال 1993 ، در شده تاسيس
دو تيراژي با آلماني هفتهنامه دارد250 اختيار در نيز
قرار پوشش تحت را بزرگسال شهروندان دهم يك ميليوني
با روزنامهها برخي با مقايسه در باشيد مطمئن.ميدهند
.مينمايد ناچيز بسيار تيراژ اين ميليوني تيراژ 25
.است تاثيرگذار همچنين آگهي مطبوعات سنتي درآمد در
آگهيها درصد حدود 28 تلويزيون ، و راديو وجود عليرغم
بخش بزرگترين سال 1997 در ;ميشود چاپ مطبوعات در هنوز
از بايد.درآمدداشت مارك ميليون آگهيها 6/38 مجموعه از
آگهي ، از ناشي درآمد كه چرا بود سپاسگزار وضعيت اين
و نرخ نسبي بهطور تا است ساخته قادر را روزنامهها
درآمد سوم يك فقط.نگهدارند پايين را اشتراك هزينه
تامين (سال 1997 در درصد 37) فروش محل از روزنامهها
بدست آگهي از ناشي عايدي طريق از ديگر دوسوم ميشود ،
صورت به يا و صفحه تمام يا تكي صورت به چه) ميآيد
.(ضميمه
خوب درآمد اين كه ميكند اين از حكايت پيشبينيها همه
كاغذ روي آزاد آگهيهاي اخير سالهاي در.يافت خواهد كاهش
در آگهي از ناشي درآمد بر كه داشتهاند قرار درصدر
صاحبنظران گفته به.است گذاشته تاثير روزنامهها
مستقيم خدمات صورت به آگهيها آينده در رسانهها ،
شكسته هم در محلي آگهي سنتي بازار در كه آمد درخواهند
محل از روزنامهها درآمد ميزان گذشته سال ده در.ميشود
آينده مساله اين ;است داشته كاهش ثابت طور به آگهي
يكي رشد كه ميآورد دنبال به روزنامهها براي را دردناكي
ركود به و متوقف را -آگهي محل از - آنها كلي درآمدهاي از
.ميكشاند
براي همواره انتشاراتيها بر وارده اقتصادي فشار وسعت
جاي بر مطبوعات ساختار روي بر را خود عميق تاثيرات مدتي
سقوط روزنامهها از تعدادي دهه 1960 از.ميگذارد
فشار بهواسطه كه دارد وجود واقعي بيم اين و كردهاند
تداوم مطبوعات بودن انحصار در كردن ، عمل عقلاني براي
.شود ايجاد ترديد افكار و آراء تنوع مساله در و يابد
مطبوعات فقط نه نيازمند "بنيادين اعتبار" عالي مفهوم
از مجموعهاي كه است تكثري نيازمند بلكه است مستقل
در كثرتگرايي اين خود نوبه به.كند مجاب را نظريات
.ميشود جستجو رسانهاي مالكيت
متنفذ رسانه يك وجود ;دارد اهميت نكتهاي ذكر اينجا در
يك به هرگز نبايد ايتاليا ، در برلوسكني به متعلق قدرت با
،"عمومي ماموريت" مفهوم.شود تبديل آلمان در واقعيت
متمركز مالكيت از جلوگيري لزوم سمت به را مطبوعات
.ميكند هدايت معدود عدهاي دستان در روزنامهها
به آلماني فعلي نشريه كشورها ، 1578 ديگر با مقايسه در
.است متنوع مطبوعات از عجيب ساختار يك بيانگر واقعي شكلي
كه ناشراني.باشد فريبنده است ممكن ظاهر اين اما
مدت براي گذشته در دارند دست در را خود توزيع حوزههاي
دليلي خود اين.بودند كوچك رقابتهاي نگران طولاني بسيار
فقط اغلب مختلف نشريات از 1578 بسياري چرا كه است اين بر
صفحات مثال ، عنوان بههستند متفاوت خود محلي بخشهاي در
.شدهاند جدا محلي بخشهاي از تجاري و سياسي ثابت
نشان (BOZV) آلمان در روزنامه ناشران انجمن آمارهاي
هيات با مستقل روزنامه سال 1954 ، 225 در كه ميدهد
حال در.داشتند وجود آلمان فدرال جمهوري در كامل تحريريه
دمكراتيك جمهوري روزنامههاي شدن اضافه عليرغم حاضر ،
وجود دست اين از روزنامه اداره تنها 135 ،(سابق) آلمان
.دارند دست در را خود توزيع حوزههاي آنها اغلب كه دارند
نيز نشر حوزههاي كردن انحصاري سوي به حركت اين بر علاوه
زمان تا.است فدرال جديد دولتهاي حوزه در گسترش حال در
آلمان دمكراتيك جمهوري در روزنامه آلمان ، 38 مجدد اتحاد
The sed) كمونيست حزب توسط آن روزنامه كه 17 داشتند وجود
منطقهاي روزنامه آنها 14 ميان در ;ميشد منتشر (party
.داشتند كشور بخش هر 128 براي محلي بخشهاي كه بودند نيز
در (Sed) منطقهاي روزنامههاي اين همه حاضر حال در
.دارند قرار آلمان غرب ناشران اختيار
تنها نه كوچك نشريات تحريريه يا توزيع حوزههاي مالكيت
جديدترين بلكه كردند پيدا تغيير ملاحظهاي قابل طور به
و شد ، گرفته كار به روزنامهها دفاتر در نيز تكنولوژيها
تغيير مردم از كمي بسيار تعداد كه است افتاده اتفاق گاهي
حاضر (Sed) منطقهاي نشريات كه حالي در كردهاند قبول را
خود ساختار در كوچك خيلي چيزهاي دادن دست از با نشدند
هداياي دادن با تاسيس تازه انتشارات بپذيرند را تغيير
رشد سال دو فقط از پس ظاهر ، در شده آشكار هدف و زياد
كه است آلمان اتحاد رهبران شكستهاي از اينكردند
آلمان دمكراتيك جمهوري مطبوعات انحصاري ساختار نهتنها
نيز آزاد بازار شرايط تحت را آن بلكه نكردند متنوع را
همه "تقريبا امروزه كه معنا اين به كردند ، تقويت
فدرال ، جديد دولتهاي در ،(پيشين) منطقهاي روزنامههاي
.شدهاند انحصاري
بخش در هم انتشاراتي مراكز از بسياري در حاضر حال در
كه است روشن وضوح به مساله اين غربي بخش در هم و شرقي
جذابيت طولاني ، مدت براي توزيع ، حوزههاي در انحصارات
تقاضا اغلب شهروندان.است داده كاهش را انتشاراتي كار
.باشند نيزداشته ميخوانند كه را آنچه انتخاب قدرت دارند
يك خلاقانه نقش درخصوص سردبيران بالاتر ، مرحلهاي در
كه ميشوند مرتكب را اشتباه اين اغلب "عاميانه روزنامه"
در ;كنند ايفاء فرد براي را دلال يك نقش ميخواهند آنها
است شده پذيرفته انتقادي روزنامهنگاري امروزه ملي ، سطح
حال در نيز رساني خدمات و تفنني ژورناليسم آن كنار در و
.است شدن حاكم
دارد ادامه
جيراني هوشنگ :ترجمه
مه 1999 /آوريل "آلمان" مجله :منبع
|