ميكند مهار را سيل طبيعت بدهيم فرصت اگر
(پاياني بخش) طبيعت خشم فوران سيل ،
:اشاره
ما هموطنان كه بود تاسفباري واقعه "نكا" ويرانگر سيل
حيرت و بهت ميان در "نكارود" طغيان.ساخت اندوهگين را
مردم و كارشناسان مسئولان ، .كوبيد هم در را شهر مردم ،
در آسيبديده هموطنان به ممكن ، طرق به ميكوشند همچنان
.كنند كمك نكا
نيز مهيب سيل اين شدن جاري علل بررسي و جستوجو اما
پوشش شدن ضعيف خشكسالي ، .دارد قرار توجه مركز در همچنان
كمسابقه و سيلآسا باران بارش و خاك شدن روان و گياهي
علتها اين جمله از كارشناسان و مسئول دستگاههاي برخي را
ريشه از را علتها اين كه برآنيم اگر اما.كردهاند ذكر
توجه زيست محيط كارشناسان هشدارهاي به بايد كنيم ، بررسي
بهرهبرداري كه بپذيريم را واقعيت اين و باشيم داشته
ميان از كشور ، شمال در جنگلي محدود منابع از بيرويه
به دستاندازي همچنين و خاك فرسايش گياهي ، پوشش رفتن
ديگري ويرانگر سيلهاي وقوع خطر همواره رودخانهها حريم
.ميكند گوشزد ما به كشور نقاط ديگر و منطقه دراين را
شدني مهار نيز مهيب سيلهاي دهيم ، فرصت طبيعت به اگر
.بود خواهد
سيلآسا و شديد باران تاثير طبيعي پيامد نكارود ، طغيان
در خشكسالي ، اثر بر كه بود كمگياه و فرسوده خاك بر
بديهي.است داده دست از را خود مقاومت آب جريان برابر
پوشش كه گذشته سال تابستان در شديد ، باران اين اگر است
منطقه همين در داشتيم ، كشور مختلف مناطق در مطلوبي گياهي
اندازه اين تا وارده خسارات دامنه ميگرفت ، باريدن نكا
اين نخست بخش در كه همانطور اما نبود ، فاجعهبار و سنگين
در كشور مختلف مناطق آسيبپذيري شديم ، يادآور گزارش
گياهي ، پوشش اقليمي ، وضعيت به توجه با بايد را سيل برابر
مورد شهركها و شهرها ساز و ساخت و رودخانهها وضعيت
علتها جستوجوي در ژرفنگري ، با و بدهيم قرار بررسي
ميزان از مرور به و آينده سالهاي در حداقل تا باشيم ،
.بكاهيم آسيبپذيري اين
تعادل خوردن برهم كه باورند اين بر زيست محيط كارشناسان
حوادث وقوع به منجر جهان از منطقهاي هر در زيستي
تعادل يا اكوسيستم چون.ميشود زيانبار و غيرمترقبه
و گرفته شكل سال ميليونها طي منطقه هر در زيستي
بيرويه بهرهبرداري قبيل از اقداماتياست شده قانونمند
.ميشود زيستي تعادل خوردن برهم به منجر طبيعي ، منابع از
سينه به سينه آمازون دره سرخپوستان ميان در معروف مثل يك
يك در رودخانه پيچ يك اگر ميگويند ، آنها.است شده نقل
دريا به ورود آستانه تا مار همچون رود شود ، دستكاري نقطه
طي دگرگونيها اين و ميدهد جهت تغيير و ميپيچد خود به
كشاورزي ، زمينهاي به سنگيني بسيار خسارات دراز ، ساليان
و طبيعت قانونمندي وقتي.ميكند وارد زيست محيط و مزارع
قبال در نميتوان است ، حساس اندازه اين تا الهي مواهب
.ماند مصون آن عواقب از منابع اين به بيحساب دستاندازي
و مهم هشدار "نكا" در مهيب و سابقه كم سيل شدن جاري
جنگلهاي و گياهي پوشش از مراقبت زمينه در تكاندهندهاي
.ميباشد ما كشور
زيستي تنوع و طبيعي امور معاون نجفي انوشيروان مهندس
توجه با كه است داده هشدار نيز زيست ، محيط حفاظت سازمان
زيست محيط به كه فشارهايي و زيستي تعادل خوردن بهم به
انتظار در بايد نيز پس اين از است آمده وارد ايران شمال
.باشيم نكا فاجعهآميز سيل نظير مخربي سيلهاي شدن جاري
طبيعت حريم به تجاوز مستقيم نتيجه ، سيل اين وي ، گفته به
وارده فشارهاي به نسبت زيست محيط واكنش صورت به كه است
.است كرده بروز
و ميداند سكه روي دو را خشكسالي و سيل نجفي دكتر
و ميشود ضعيف گياهي پوشش ميشود ، خشكسالي وقتي:ميگويد
در.ميدهد دست از آب شديد جريان برابر در را خود مقاومت
به دست پايين در و شده شسته خاك آب شديد جريان با نتيجه ،
.درميآيد مخرب و شديد سيل صورت
عرصه در وقتي:ميگويد زيست محيط حفاظت سازمان معاون
و دام افزايش و توليد به منطقه توان از بيش دامپروري
جنگلزدايي به چوب بيرويه برداشت با و ميزنيم دست طيور
توسعه عنوان به غيرعلمي روشهاي براساس يا و ميپردازيم
خواهينخواهي ميزنيم ، شخم را شيبدار زمينهاي زراعت
صورت به آن نتايج و ميزنيم هم بر را زيست محيط تعادل
و بهرهبرداري روش بايد وي گفته به.درميآيد مخرب سيل
و مناسب كاربري انتخاب با و كنيم رها را كنوني مخرب
ساز و ساخت و زراعت توسعه هرگونه زيست ، محيط با سازگار
تاكيد نكته اين بر وي.برسانيم انجام به را مسكوني مناطق
منابع احياي به نسبت بهرهبرداري معادل بايد ما كه دارد
هر و ايران شمال طبيعت و دريا جنگلها ، .كنيم اقدام نيز
نسلها همه به و ماست ملي ميراث كشورمان ، از نقطهاي
.دارد تعلق
خاطر نيز طبيعي ، منابع اقتصاد كارشناس سعيد ارسطو دكتر
بهرهبرداري درباره كه مقالاتي و هشدارها:است كرده نشان
اين است ممكن ميكند پيدا انتشار جنگلها از بيرويه
از بخش اين از است بهتر كه سازد متبادر ذهن به را تصوير
كه حالي در نيايد عمل به بهرهبرداري ملي ثروتهاي
منابع از بهرهبرداري نسبت به بايد بلكه نيست اينطور
به بخشي ميشود ، عايد طريق اين از كه سودي محل از جنگلي
بين از شاهد مرور به تا كند پيدا اختصاص منابع اين احياء
.نباشيم ارزشمندي منابع چنين رفتن
به ميتوان را آنچه يا ايران شمال جنگلهاي وي گفته به
در سطحي سالهاي 1320 در داشت محسوب جنگلي اراضي عنوان
را شمال اراضي هكتار هزار چهارصد و ميليون حدود 3
.ميپوشاند
مانده باقي منابع اين از بخشي چه كه نيست مشخص امروزه
ميان از جنگلها اين نصف حداقل كه گفت ميتوان ولي است
.رفتهاند
جمعيت افزايش اين بر علاوه:ميگويد كارشناس اين
كارگيري به عدم و دام تعداد افزايش و جنگلنشين
منطقه اين در توليد شيوه تغيير و مناسب توسعه برنامههاي
خاك فرسايش و جنگلها نابودي عوامل از ما ، ميهن خاك از
دامداري سطح افزايش بر مبتني و كهن شيوه به كشاورزي.است
كه سيلهايي و ميكاهد شمال جنگلهاي سطح از روز هر سنتي
نخستين ميشود ، جاري منطقه اين جاي جاي در سال هر
انقلاب از بعد وي گفته به.است اسفناك وضع اين نشانههاي
سرعتي جنگلها در بيرويه و غيرمجاز قطع و بهرهبرداري
چارچوب در جنگلها واگذاري روند و گرفت خود به بيشتر
از افزونتر دولتي بخش در خصوصي سرمايههاي از استفاده
پرداخت با خصوصي بخش.شد آغاز سال 1370 از بخشها ساير
در بود ناچيز بسيار اوقات بيشتر در كه مالكانهاي بهره
و كرد شركت مراتع و جنگلها سازمان مزايدههاي
گذشته نسلهاي ذخيرههاي كه را درختاني از بهرهبرداري
تنومند درختان رفتن ميان از باعث كه شيوهاي به بودند ،
.نمود آغاز است ، شده جنگلي
و اروپايي كشورهاي از بسياري در:ميافزايد سعيد دكتر
نقش جنگلها از بهرهبرداري در خصوصي بخش شمالي امريكاي
صورتي در سرسبزند ، همواره جنگلها اين اما دارد ، را اصلي
ما جنگلهاي از بيشتر آنها جنگلهاي رويش ميزان كه
واحدهاي درآمد از قسمتي كشورها آن در اما ، نميباشد
منابع توسعه و احياء صرف دقيق نظارت تحت بهرهبرداري
بگيريم ، نظر در را كشور نئوپان كارخانههاي.ميشود جنگلي
سهم ولي ميدهد تشكيل چوب را نئوپان حجم درصد بالاي 85
كاهش ساله هر كالا اين فروش قيمت از درصدي عنوان به چوب
كارخانهها قبيل اين سود از بخشي نبايد چرا.مييابد
ميباشد واحدها اين وجودي منشا كه جنگلهايي احياي براي
جنگل از آنچه از بيش بايد دولت سال هر چرا يابد؟ اختصاص
منتقل خصوصي بخش به آن درآمد و كند هزينه دارد ، درآمد
قطور درختان كه زماني كردهايم ، را روز آن فكر آياشود
اين براي چوبي ديگر و شدند تراشي پاك جنگل از صنعتي و
مخالف هيچكس البته كرد؟ بايد چه نماند باقي كارخانهها
فعاليتهاي عرصه در (دولتي چه و خصوصي چه) سرمايه ورود
و كند ضرر جنگل كه است درست آيا ولي نيست ، اقتصادي
!ببرد؟ سود كارخانه
و رئيسجمهوري معاون ابتكار معصومه دكتر ديگر سوي از
منابع از بيرويه استفاده مورد در زيست محيط سازمان رئيس
اداري شوراي در كه وي.داد هشدار جنگلها تخريب و طبيعي
محيطي زيست مسايل به اگر:افزود ميگفت سخن اردبيل استان
با نشود ، توجه طبيعي منابع از بهينه بهرهبرداري و
.شد خواهيم روبهرو جبرانناپذيري خسارات
رودخانهها حريم
سالهايي ما كشور متناوب ، هوايي و آب دورههاي براساس
روبهرو خشكسالي و كمآبي با نيز سالهايي و پرآبي با را
وضعيت آمدن پديد زيست ، محيط آلودگي هرچند.است بوده
مناطق يخهاي از بخشي شدن ذوب و زمين جو در گلخانهاي
قرار تحتالشعاع را جهان در هوا و آب طبيعي نظام قطبي
هنوز ، اما است ، كرده تحميل آن بر را بينظميهايي و داده
براين.ميباشد حاكم جهان هواي و آب بر طبيعي قانونمندي
رودخانهها پرآبي ، و باران و برف وفور سالهاي در اساس
سالهاي در ميپوشانند ، را وسيعتري سطح و ميكنند طغيان
آزاد آنها مصب از بخشي رودخانهها آبي كم دليل به خشك
مسيل به موسوم زمينهاي يا باير اراضي صورت به و شده
.درميآيند
حريم از مراقبت براي دقيقي نظارت چنانچه دوره اين در
كه ميافتند فكر اين به عدهاي نگردد ، اعمال رودخانهها
خانه دو يا يك است كافي و كنند خانهسازي مسيل اراضي در
حريم در ساختوساز توسعه شاهد آن پي در و شود ساخته
بعدي دوره تا تاسيسات و خانهها قبيل اين.باشيم رودخانه
مصون خطر از ظاهر به پرآب سالهاي يعني هوايي ، و آب
يابد فزوني باران و برف بارش آنكه محض به اما ميمانند ،
كند ، آب از پر را رود بستر سيلآسا ، و شديد بارانهاي يا
سيل طعمه نخواهي خواهي غيرمجاز سازهاي و ساخت قبيل اين
:ما بزرگ شاعر فردوسي ابوالقاسم حكيم قول به.ميشوند
آب بگذشت بار يك كه جايي به
خواب جاي آن در خردمند نسازد
"گزارش گروه"
|