خواست ;پرورش و آموزش در "نيازسنجي"
فردا چالش امروز ،
آينده راه نگهبانان ;روزنامهها
خواست ;پرورش و آموزش در "نيازسنجي"
فردا چالش امروز ،
خاستگاه عنوان به نياز پرورش ، و آموزش برنامهريزي در *
"جامعه" ،"فرد" مقوله سه محتواي بررسي با "عمدتا هدفها ،
ميشود داده تشخيص "دانش" و
اساسيترين جزو هدفگذاري آموزشي ، و درسي برنامهريزي در
و نظريهها هدفگذاري ، درباره.است برنامه تهيه مراحل
،(...كرو تابا ، تايلور ، مدل) است شده ارائه مختلفي مدلهاي
آموزشي ، نظريهپردازان و برنامهريزان اتفاقنظر اما
اهميت نشاندهنده نيازها ، پايه بر هدف بناگذاري روي
تدوين در "نياز" كارگيري به و اولويتبندي شناسايي ،
"مكررا كه تعريفي دو از ميتوان اينجا در.است برنامه
جنبه بيشتر كه يكي.كرد استفاده ميشود ، مطرح نياز براي
در كاستي يا كمبود هرگونه" را آن دارد روانشناختي -زيست
،"ميزند برهم را او رواني -زيستي تعادل كه ارگانيسمي
موجود وضع بين فاصله از عبارت را نياز" ديگري و ميداند
در تعريف ، اين ".ميگيرد نظر در مطلوب وضع و
.ميشود استفاده بيشتر آموزشي برنامهريزيهاي
و آموزش برنامهريزيهاي براي هدف ، تدوين در نياز جايگاه
امكان موجود ، كمبودهاي از اطلاع بدون كه آنجاست پرورش
زيرا.است بيهوده اقدام براي نقشهاي يا طرح هر تنظيم
موقعيت بهبود يا مسئله حل را تصميمگيري منطقي زيربناي
(1) كه ، باشد شده مشخص بايد اينجا تا پس.ميدهد تشكيل
هدفگذاري به بايد (2) شد ، گرفته اقدامي به تصميم هرگاه
Need) "نياز سنجش" گام اولين كار اين براي (3) و پرداخت
فرد يك تصميم از ميتواند اقدام اين.است (Assessing
يك اراده تا رواني ، رشد يا زيستي احتياجات رفع براي
مسلم.باشد داشته نوسان اجتماعي ، -فردي توسعه براي جامعه
اقدام دامنه كليتر ، هدف باشد ، اساسيتر نياز هرچه است
نتيجه ، به دستيابي حساسيت و گستردهتر عمليات حجم وسيعتر ،
.بود خواهد افزونتر
***
رسالتهاي روزافزوني امروز ، پرورش و آموزش مشخصههاي از
جامعه كه است نيازهايي با كاركردهايش تطابق براي آن ،
"رشيد شهروند" شدن ساخته انطباق ، اين نتيجه.ميكند احساس
زندگي شايستگي كه كسي يعني -است آن افلاطوني تعبير به
نيز آن توسعه به و باشد داشته را (Utopia) "شهر نيك" در
پرورش و آموزش مهم ويژگيهاي از بنابراين ، .رساند ياري
به پاسخگويي بلكه نيست ، آن عمليات حجم شدن گسترده نوين ،
اين ، .است شهروندان نيازهاي تغييرپذيري "ضمنا و گونهگوني
با نظامهايي كوتاه تجربه كه چند هر است ، دشوار امري
منعطف و پويا پرورش و آموزش
براي كه ميدارد عرضه را روشهايي ،(Organic and Dynamic)
ميشود تلقي (Universal) كلي احكامي "بعضا نظامها ، ساير
.نيازها مداوم اولويتبندي و سنجش ضرورت آنهاست جمله از و
خاستگاه عنوان به نياز پرورش ، و آموزش برنامهريزي در
"جامعه" ،"فرد" مقوله سه محتواي بررسي با "عمدتا هدفها ،
خود ، مقولهها اين از يك هر.ميشود داده تشخيص "دانش" و
نيازهاي نمونه ، براي.ميگردد شامل را بزرگي مجموعه زير
مادي ، نيازهاي به ميتوان طبقهبندي كليترين در را خود
جامعه ، براي يا كرد ، تقسيم رواني جسماني ، يا غيرمادي
نظر در را سياسي و اقتصادي فرهنگي ، اجتماعي ، نيازهاي
نه و توانسته نه آموزشي نظام هيچ ترديد بدون.گرفت
زير با را دانش و جامعه فرد ، نيازهاي همه ميتواند
و اولين اينجاسازد مرتفع آن ، گسترده بسيار مجموعه
كه معني اين بهمييابد ضرورت اولويتبندي نوع مهمترين
سه اين نيازهاي شناسايي و كشف از پس بايد پرورش ، و آموزش
ناكارآمدي كه همچنانكند مشخص را كدام هر ترجيحات مرجع ،
سكون و ارتجاع دچار را آن نيازها ، تشخيص در آموزشي نظام
از نيازها ، اولويتبندي در "خطا" يا "غفلت" ميسازد ،
بسيار منابع و.كاست خواهد شدت به آن بهرهوري ميزان
خواهد تباه را مادي و انساني برگشتناپذير و گرانبها
.ساخت
يكي زيرمجموعههاي بعدي ، مرحله در نيازها ، اولويت تشخيص
پيشتر چنانكه.دربرميگيرد نيز را سهگانه مقولههاي از
بر نياز يك مطلق ترجيح معني به اولويتبندي شد ، گفته
تعيين (2) نيازها ، مهمترين تشخيص (1) بلكه ، .نيست ديگري
نياز هر به توجه نسبت سنجش (3) و نيازها ، همپوشي نقاط
.ميشود شامل را هدفگذاري در
با ارتباط در بويژه برنامه ، هدفگذاري مراحل دقيق پيمودن
كمياب منابع در صرفهجويي منبع مهمترين ميتواند نيازها ،
وسواسي تفحصي خرج با حتي راه ، اين در هميشه.آيد حساب به
اينكه ضمن است ، ظاهرفريب و بيبنياد نتيجه عمليات ، در
نميسازد ، خشنود رسيدگي برآيند از نيز را جستجوگراني
.رفتهاند زمين در و شدهاند آب پولها گويي زيرا
هدفهاي و هدفها با بيارتباط عمليات اثر در كه منابعي
موءسسهاي هيچ در.ميشود صرف نيازها ، به نامربوط
پرورش و آموزش زيرا.نيست پرورش و آموزش از سنگينتر
خود ، نظر مورد عمليات بردن پيش براي كه است نهادي تنها
كردي هزينه به بلكه نميكند ، هزينه طلا سكههاي از تنها
فرصت يا زمان يعني طلا ، از گرانبهاتر و اساسي اما ضمني ،
آن اگرميپردازد نيز (Opporunity cost) رفته دست از
مانند كند ، درجهبندي و مشخص خوبي به را نيازها نتواند
در را كامي تشنه مجروح بياباني ، در كه است مخلصي انسان
براي مقدس هدفي پي در برود ، آب دنبال به اگردارد مقابل
خود با او كه آبي گواراترين اما است ، رفته نيازي رفع
ادامه اثر بر كه را مجروحي نميتواند هم ، آورد خواهد
به بيتوجهي ناگوار آثار.كند زنده است ، مرده خونريزي
نظام همهجانبه شكست آن ، اولويتبندي "مخصوصا و نيازها
جبرانناپذير گناهي اينجا ، اما.زد خواهد رقم را آموزشي
صرف از گستردهتر بسيار كه ابعادي با زد ، خواهد سر
و شدن" كردن كند جرم.است غيرمستقيم و مستقيم هزينههاي
آنها سهمگين عام قتل از كمتر نبايد ملتها ، "انساني توسعه
.آيد حساب به
آهنچيان محمدرضا
معلم تربيت دانشگاه علمي هيات عضو
آينده راه نگهبانان ;روزنامهها
(پاياني بخش)
آن ، انحصارگرايانه ساختار و تلويزيون رقابت عليرغم
مهمترين رادر خود خوانندگان كموبيش تاكنون روزنامهها
بررسي با آلنباخ موءسسه.كردهاند حفظ محلي بخش يعني بخش
درصد كه 85 است كرده روشن مطبوعات موضوعات منظم
در.هستند محلي بخش به علاقهمند روزنامه خوانندگان
داخلي سياست مسائل به خوانندگان از درصد دوم ، 57 مرتبه
اقدام روزنامهها پيآمدها ، اين به توجه با.دارند علاقه
و محلي بخش مقابل در و كرده خود سياسي گزارشهاي كاهش به
.بخشيدهاند توسعه را روزنامه منطقهاي
توزيع ملي سطح در مستقل روزنامه از 135 روزنامه فقط 6
آلگمانيه فرانكفورتر" روزنامههاي از جدا:ميشوند
تيراژهاي با دو هر) "زايتونگ زويچه" و (Z.A.F) "زايتونگ
هزار تيراژ 218 با) "ولت دي" ،(نسخه هزار از 400 بيش
"زايتونگ تاگه" و اسپيرينگر انتشاراتي امپراتوري از (نسخه
روزنامه.دارند وجود نيز (نسخه هزار تيراژ 58 با)
(نسخه هزار تيراژ 189 با) "روندشاو فرانكفورتر" ليبرال
و ميشود مطالعه و توزيع فرانكفورت شهر اطراف در بيشتر
يك كه كساني.دارد ضعيفي توزيع ملي سطح در حاضر حال در
خواننده يك بهعنوان "معمولا ميخوانند را ملي روزنامه
روزنامه.هستند مطرح نيز خود منطقه روزنامه براي بالقوه
با حتي (دمكرات سوسيال حزب) PDS ارگان "دويچهلند نويس"
جديد دولتهاي به محدود "عمدتا آن ، توزيع كه فرض اين
.باشد نيز روزنامهملي يك ميتواند ولي است فدرال
ملي ، روزنامههاي ديگر "دويچهلند نويس" بهاستثناي
يعني خود سنتي والاي وظيفه كه هستند كيفيت با نشرياتي
از جدا.ميدهند انجام بهخوبي را "عمومي ماموريت"
بهخاطر روزنامهها اين ،op-ed صفحات و خوب گزارشهاي
اين.رسيدهاند شهرت به شده پرداخت خوب و عميق مقالات
صدق نيز "زايتونگ تاگه" كوچك روزنامه مورد در مسئله
فقدان و متزلزل خيلي مالي موقعيت داراي كه درحالي ميكند
.است انساني نيروي
به ورود درصدد رقابت ، براي بالا آمادگي با روزنامه اين
"فوكوس" و "اشپيگل" صفحات اغلب.است هفتگي مطبوعات عرصه
و "زايتونگ زويچه" در موجود عميق گزارشهاي از
اين در.هستند دور به "زايتونگ آلگمانيه فرانكفورتر"
"اشپيگل" تاسيس ، اوليه سالهاي در كه كرد شك نميتوان
نمونه بود ، آلمان در انتقادي روزنامهنگاري معيار
اين.داشت ريشه دمكراسي براي زياد احترام در كه بينظيري
اصطلاح كه كسي بود ، رودلفآگوستين به متعلق مطلب
اصطلاح يك ;كرد ابداع را "دمكراسي مقدم خط نيروهاي"
"عمومي ماموريت" مفهوم پايه روي بر كه تحريكآميز "عمدا
در "فوكوس" مونيخي مجله وقتي.است گرفته قرار مطبوعات
قرار فوريه 1993 در عامه استقبال مورد "اشپيگل" با چالش
آن از نسخه ميليون فقط 2/1 هفته يك طول در بعدها گرفت ،
صنعت اين در آگهي جذب منبع بهترين بهصورت و رفت فروش به
.درآمد
و بنيانگذار ماركوث ، هلموت درخشان ، و كوتاه دوره يك در
بازار در جايگاهي به را نشريهاش موقعيت "فوكوس" سردبير
تقليد "اشپيگل" از نميكرد سعي نهتنها كه داد ارتقاء
اين.كرد خلق نيز را جديدي "كاملا استراتژي يك بلكه كند
و دست خاص شكلي به صنعتي و تجاري نظريه يك شامل استراتژي
از استفاده آن ويژگي كه است طراحي با همراه دلبازانه
كوتاه متنهاي و اطلاعاتي بار داراي گرافيك سير ، رنگهاي
عرض در را خود دلخواه ميليوني نيم تيراژ "فوكوس".است
آن 800 هفتگي فروش حاضر حال در و سرگذاشت پشت سال دو فقط
موفقيت اين كه است اين شگفتآور نكته.است نسخه هزار
وارد زيان "اشترن" تصويري مجله به همه از بيشتر سريع
زمينهها همه در نيز "اشپيگل" برروي شدت به اما است كرده
يك از بيش تيراژي هنوز "اشپيگل":است گذاشته تاثير
"فوكوس" انتشار زمان از "اشترن" كه درحالي دارد ميليون
.است داده دست از تجاري بخش در را خود خواننده هزار 200
فلسفه يك "اشپيگل" خوانندگان آشكار ، بهطور
"سريع غذاي" ژورناليسم كه آنچه بر را محافظهكارانه
از دور اين.ميدهند ترجيح بيشتر ميشود ناميده فوكوس
بهعنوان را مونيخي مجله چون آگهي صنعت كه است واقعيت
شده موجب پس ميكند انتخاب آگهي چاپ براي مجلات برگزيده
را تجارياش آگهيهاي از درصد حدود 18 "اشپيگل" كه است
.بدهد ازدست بابت اين از
آگهي مختلف ، موضوعات با نشريه عنوان هزار وجود 9 با
است واقعيتي اين ;ميدهد تشكيل را مطبوعات بخش اصليترين
خوانندگان سطح به نتوانسته هنوز آلمان غرب مجلات كه
در برلين ، ديوار سقوط از پس.برسند آلمان شرق مجلات
گردو روي بر آلمان دمكراتيك جمهوري مجلات اغلب كه هنگامي
آلمان غرب نشريات بودند ، نشسته آن از ناشي خاكهاي
گسيل اشتراك و مشتري جذب براي را خود شكاري لژيونرهاي
تيراژ ناگهان گرفت صورت كار اين كه زماني در.ميكردند
اما كرد پيدا جهش فراغت اوقات و زنان به مربوط مجلات
.كردند خود اشتراك لغو به اقدام فرصت اولين در مشتركين
اينطور.است مانده باقي صورت همان به امروزه وضعيت
تامل براي چنداني وقت شرق آلمانيهاي كه ميرسد بهنظر
زندگيشان سبك و خود پيرامون غرب آلمانيهاي قضاوت در
.ندارند
در سخني ، به ميشوند؟ نزديك خود بهپايان مطبوعات آيا
و دارند متعددي ساختاري مشكلات مطبوعات كه نيست شكي اين
قرار شديدي تحتفشار الكترونيكي رسانههاي سوي از
چاپ براي شده تمام قيمتهاي اين ، بر علاوه.گرفتهاند
.است گرانتر بسيار مستقيم خدمات با مقايسه در روزنامه
اينترنت از دريافتي اطلاعات جريان در ما كه حالي در اما
مسائل روي بر كه خوب ژورناليسم براي تقاضا شدهايم ، غرق
ساختن به كمك براي انتقادي پرسشهايي و كرده تمركز مهم
لازم ابزارهاي.است رشد درحال نمايد مطرح آگاه جامعه يك
و.اعتبار:دارد نام يك اطلاعات اشباع يا مواجهه براي
در.ميگيرد شدت مطبوعاتي دروغهاي كه است درجايي اين
بود ، دولت انحصاري مالكيت در تلويزيون كه روزهايي
.داشتند بيشتري اعتبار مياني حلقه بهعنوان مطبوعات
بهويژه هستند ، اعتبار داراي روزنامهها امروزه
كيفيت داراي مطبوعات همه ، از بالاتر و ملي روزنامههاي
هستند روزنامهها اين بلكه نيست ، اينگونه اينترنت.عالي
از كه نيست اتفاقي اين.هستند آينده راه نگاهبانان كه
نظير روزنامههايي سال 1993 در اينترنت شدن تجاري زمان
از 200 بيش "زويچه" و "زايتونگ آلگمانيه فرانكفورتر"
كه است مسيري اين و كردهاند جذب جديد خواننده هزار
.دارد ادامه
|