بود انقلاب يك معناي كه اي واژه
(دوم بخش)ايران و ني عثما كشور دو در مشروطه معني
"قاجار دوره سياستگران" اول جلد در ساساني ، ملك خان
:مينگارد چنين خان حسين ميرزا درباره
عثمانيها از تقليد را او كارهاي كليه ديگر جمعي
به كتابخانه تاسيس و مدرسه و مسجد ساختن..ميدانستند
مسجد گنبد حتي.است عثمانيها از تقليد آن ، ضميمه
ايران گنبدهاي چون.اسلامبول مساجد گنبد تقليد سپهسالار
آتش شبيه عثماني گنبدهاي و است شعلهور آتش خرمن شبيه
(ص 95).است بيشعله
از گنبد ساختمان در تنها نه سپهسالار ، مدرسه و مسجد
مدرسهها ، تعداد در بلكه پذيرفته ، تقليد عثمانيها معماري
مدرسين تعيين حجرهها ، طبقات دارالشفا ، و كتابخانهها
و امكانات از استفاده و طلبهها اسكان شرايط تاليان ، و
بالا ، درجات به ارتقاء و هرساله دروس امتحان مزايا ،
فارغالتحصيلان اشتغال رفاهي ، و جنبي ساختمانهاي ملحقات
و همسان عثماني مشروطه مدرسههاي با ديگر ، موارد و
.داشتند معنوي و صوري عمل اشتراك و بوده همآهنگ
صحن) هشتگانه مدارس براي فاتح محمد سلطان وقفنامه
به آنرا انور سهيل آقاي و شده تنظيم عربي به (ثمان
و شرايط و مواد ترجمه ، آن مطالعه.كردهاند ترجمه تركي
.مينشاند خاطر به را سپهسالار وقفنامه در مندرجه تكاليف
و الاوقاف تبين" سپهسالار مدرسه وقفنامه اول فصل
:ميدارد تصريح "توابعها
و زوايا و تحتانيه و فوقانيه حجرات از تمامها به مدرسه
بر تا فنون ، محصلين و علوم طلبه بر است وقف مايلحقها
است مرقوم سيم فصل در كه ايشان حق در مقرره تكاليف طبق
هشت.جويند اشتغال تكميل و تحصيل به گرفته سكني آنها در
ايشان تاليان و مدرسين تدريس براي است وقف معين مدرس
دارالشفا ، حكيمباشي و ادبيات و مقدمات و رياضي معلمين و
...متعلمين و طلاب مذاكره و مباحثه
اخراج مدرسه ، در معلمين و مدرسين مخصوص منازل درباره
در متوالي دوبار قبولي عدم واسطه به حجرهها از طلاب
دهات و املاك درآمد از طلاب و مدرسين سهم امتحانات ،
وقفنامه ، كامل متن به تكاليف ، و مزايا ساير و موقوفه ،
نوشته "سپهسالار عالي مدرسه تاريخ" كتاب در منتشره
.نمايند مراجعه سحاب ابوالقاسم
مدارس از تقليدي ديني ، و علمي موقوفه و بنياد اين
آن سرشناس سران و سلاطين كه است بوده عثماني مشروطه
.بودند گذاشته يادگار به وقف ، طريق از كشور
آزاديخواهان نهضت و ايران مشروطه تاريخ منابع كه آنگاه
مبتني را تفسيرها و تعبير همه مينمائيم مطالعه را
ذيحجه) مشروطيت فرمان صدور تا:كه ميبينيم نظريه براين
و بنام آزاديخواهان بلكه عامي ، و عادي مردم نه (1324
مفهوم و معني هم صحنه داخل سياستمداران و انديشمندان
.نميدانستند را مشروطه
-انقلاب تاريخ از شمهاي) خطابه دو تقيزاده ، سيدحسن
اين مشروطيت فرمان صدور زمان در...:است گفته (ض 1338
در مشروطيت كلمه تهران در حتي و نبود ، ميان در اصطلاح
از سخن مجلس در خودم نطق اولين در من...نبود ميان
"گفتم مشروطيت
وكلاي ورود از "خطرات و خاطرات" در مخبرالسلطنه ،
و كرده تهيه خاطرهها تهران ، به شوال 1324 در آذربايجان
دارند را مشروطه دنبال آذربايجان وكلاي...":است نوشته
آمدند ، من نزديك احسنالدوله و شرفالدوله...(145)
و خانه بكن ، كاري ميتواني اگر كه گرفتند مرا دامن
اشكال...(ص 147).است مشروطه گرو تبريز در ما عيالات
نود صد را مشروطه معني بود ، وكلا شناختن بزرگ
( ص 148) ".نميدانستند
را مشروطه معني خود نوشتههاي در نيز مخبرالسلطنه
احمد سيد نوشتههاي اينها ، از جالبتراست نداده توضيح
:شرح بدين.است كسروي
شانزده هنگام آن در من.رانم سخن خود ديدار از اندكي
از نيمروز از پيش پنجشنبه..ميخواندم درس و بودم ساله
.ديدم تندي تكان در را مردم ويجويه در.ميآمدم خانه
گفتگو تن دو ديدم يكجا.ميرفتند مردم دسته دسته
:ميكنند
را چراغها و فرستادند بودند گردانيده ارزان را نان -
.گردانيدند خاموش
ميخواهند؟ چه پس نميخواهند را نان ارزاني -
.ميخواهند مشروطه -
چيست؟ مشروطه ،!مشروطه؟ -
.چيست بداني تا برو هم تو -
را مشروطه نام بار نخستين كه نيز من.گرديد روان مرد آن
بودم آن معني دانستن آرزومند مرد آن همچون و ميشنيدم
كه ديدم انبوه خانه آن در را مردم...گرفتم را او پس
سفيد دستار با زردمويي جوان آخوند.ايستادهاند سرپا
سخن ميخواهد داده تكيه پلهها نردههاي به دست كوچكي
.بشنوند را او گفتههاي ميخواهند و خاموشند همهبگويد
و چهرهگيرا با آخوند.بدانند را مشروطه معني ميخواهند
:گشود سخن به لب شيوا زبان
شوق از بنالند كه آمد گل وقت بلبلان
هشيار اي بنال تو هستي ، بلبل از كم نه
را مشروطه معني تركي زبان به سپس و خواند را شعرها اين
ستمگري از و توده گرفتاريهاي از ميان اين در و.گفت
.راند سخن اينها مانند و كشور خواري از و درباريان
شيخ ايشان از ديگري.بود حسين ميرزا سخنگويان از ديگري
نان باشد مشروطه چون كه دادي نويد مرد اين...بود سليم
و بود خواهد همگي دسترس در گوشت و فراوان و ارزان
منبر بالاي و گرديد خواهند سير كباب و نان از بينوايان
همان با و داد نشان را خود وجب كرده پهن را انگشتان
"كاسب بواينده كباب" گفتي ، چنين روستايي تركي زبان
دستار با زردموي جوان) نخست سخنران تفسير و تعبير "حتما
از ميگفته ، را مشروطه معني تركي زبان به كه هم (سفيد
آنها آوردن از كسروي كه.بود سليم شيخ سخنان نظير و نوع
مشروطه مفهوم و معني از هم كسروي خود.است كرده پرهيز
.است ننگاشته چيزي
.دارد سخنها باره اين در نيز دولتآبادي يحيي
.-ه جماديالثاني 1324 ملي ، 27 شوراي مجلس تاسيس مقدمات
و رجال و علما از نفر هزار "تقريبا مجلس اين در...ق
حاضر هم نايبالسلطنه و صدراعظم حاضرند ، تهران اعيان
اسم به كار اين دارند اصرار علما كه آنجا ازميگردند
و دولت مشروطيت به كه خطابهاي لذا شود تمام آنها
آقاي و نوشتهاند و دارد تصريح ملت وكلاي انتخاب
.بخواند را خطابه آقايان طرف از است مصمم سيدعبدالله
تجار و كسبه از.ميخواند را خود خطابه صدراعظم ولي
باور هيچكس يا و ميشود ديده مجلس در تماشايي مردم
به امانمود را اقدامات گونه اين بشود مملكت در نكرده
چيست مقصود و ميكنند چه ميدانند كه معدودي از غير
حرف ميشنوند مجلس اسم.است خبر چه نميدانند ديگران
قانون اما ميخورد ، گوششان به اساسي قانون و مشروطه
...نميدانند" چيست؟ مشروطه است ، كدام مجلس چه ، يعني
ميشناسند قرآن از آيه چند روي از را مشروطه روحانيون
كه هم عوام..است شده امور مشورت به امر آنها در كه
".است روحاني روءساي به نظرشان
مشروطيت ، فرمان صدور از بعد كه ، است اين توجه شايان نكته
صدد در همواره و رسيده حكومت و سلطنت به شاه محمدعلي
حكومت دوران چنانكه است بوده مشروطه و مجلس برانداختن
و عارف اگر.دادهاند شهرت "صغير استبداد" به را او
عصر:اصلاحات از پس بودهاند ناآگاه مشروطه لفظ از عامي
قيام مشروطه ، عهد مشروطه ، جنبش مشروطه ، نهضت مشروطه ،
چه به زماني ، چه به طلب مشروطه و مشروطهخواه مشروطه ،
ميشد؟ اطلاق كساني
عوامل و علل تحليل و تجزيه با را تاريخ سرگذشتهاي هرگاه
نهضت كه ، ميرسيم نتيجه بدين نمائيم ، بررسي
در تحول سوادآموزي ، ساختار تجديد يعني مشروطهخواهي
نيازهاي به آگاهي مدرسه ، و مكتب در تربيت و تعليم اركان
و گرفته پا ما كشور در پيش سالها از زمان ، فرهنگي
.بود برداشته استوار گامهاي
و مسجد وقفنامه با كه فرهنگي نهضت و فكري جريان اين
با ق ، -ه سال 1314 از و گرفته بنيان سپهسالار مدرسه
بيشتر پيشرفت.مييافت قوام جديد مدارس افتتاح و ايجاد
درخواست آنها از يكي كه ميطلبيد را بهتري نتايج و
اوان همين در و بود ملت وكلاي انتخاب و دولت مشروطيت
يك ايجاد كشور ، در سياسي حوادث بروز واسطه به كه بود
فرهنگ با مقابله و مبارزه نهاد و بيگانهزدايي بنياد
اين تبيين در زير گزارش.كرد پيدا ضرورت نيز فرنگي
:ميگردد عرضه موضوع
و محمود اراضي از عبور" كتاب در لندور ، .ساويج.هنري
:مينويسد "مامول
شاهنشاهي ، بانك سابق كارمند انگلستان تبعه مكلين ، مستر
ايران دولت استخدام به سال سه مدت به قرارداد براساس
را ضرابخانه امور تا درآمد
و نموده مخالفت وي استخدام با روسها.دهد وصورت سر
بلند مقامات از يكي در ايشان تصدي:كه داشتند اعتراض
روسها به نسبت بياعتنايي و بوده ناموزون ايران ، پايه
در روسي اتباع از هم نفر دو يكي است لازم.ميشود تلقي
ايران دولت را پيشنهاد اين.شود گمارده گمرك جديد ادارات
ايران دولت كه شد باعث روسها فشار ولي نپذيرفت ،
ساله سه حقوق نمايد ، فسخ را قرارداد و عزل را مسترمكلين
بود ، نكرده خدمت ماه چند از بيش كه صورتي در را او
اتباع حقوق از انگلستان سفير ماجرا اين در.بپردازد
ايران دولت نتيجه در.برخاست جنجال و كرد دفاع بريتانيا
از بعد كه كرد مقرر و تصويب (ق.-ه 1319) سال 1901 در
نبايد عثماني -انگليس -روس اتباع از يك هيچ تاريخ ، اين
استخدام شامل دستور اين.شوند استخدام ايران در
.نميشد قزاقخانه
براي روسها بيگانگان ، استخدام بودن ممنوع اين از بعد
بلژيكيها و اتريشيها تزار ، دولت تسلط بسط و نفوذ ادامه
پستخانه ، گمرك ، :ادارات در درآورده خود استخدام در را
اخراج با و گماردند غيره و قزاقخانه ماليه ، خزانهداري ،
مذهب مسيحي كارآموزان ادارات ، اين از ايراني كارمندان
را امريكائي ميسيونر آموزشگاههاي از فارغالتحصيل
.كردند اخراجي مسلمانان جانشين
كاريابي آژانس) كميسيونر توسط كه امريكائي ميسيونرهاي
و بازل ميسيون پيشگامي با امريكا ، در (بينالمللي
تزار دولت استخدام به پطرزبورگ در رسمي قرارداد انعقاد
به "مسيحيت تبليغ" عنوان به و تاتلبيس و درآمده
و اوامر انواع انجام ضمن بودند آمده آذربايجان
پسرانه اسلامي مدرسه در روسيه ، دولت برنامههاي
آموزش كارمند روسها اختيار تحت ادارات براي ميسيونرها ،
اجتماعي خدمتگزاران" را نامش و ميساختند آماده و داده
.بودند گذارده "بومي
"ايران در سال بيست" كتاب در ريشارد ، و.جان دكتر
:مينويسد
تبريز ، (بازرگانان) سرشناس كسبه و معتبر اشخاص از بعضي
شنيده هم ندرت به بازار در ارمني زبان ولي.هستند ارمني
اين به ارومي و سلماس نشين نستوري شهري چون.نميشود
در نستوريان از ملاحظهاي قابل تعداد است ، نزديك شهر
...ميكنند تكلم سرياني زبان به و شدهاند استخدام تبريز
.دارند زمينهاي نيز فرانسه و روسي خارجي ، زبانهاي از
انگليسي از تلگراف اداره و تجارت مراكز و بانكها در اما
پسرانه مدارس در بومي كارمندان.ميشود استقبال
.ديدهاند آموزش امريكائي
مار امريكائي ، ميسيونرهاي تمهيدات با سال 1897 ، بهار در
يوسفخان ميرزا اتفاق به اروميه نستوريان كشيش يونان
دو و شدند پطرزبورگ راهي طويل و عريض طومار با آرسانوس ،
پيشاپيش در يونان ، مار.آوردند اروميه به را روسي راهب
از مسيحيان ناجي":عنوان با و رفتند دهات به روسي هيات
اروميه نستوريان امضاي به را عظيمي طومار "مسلمانان ستم
پيروي و روسيه دولت از حمايت درخواست بر مبني رسانيدند
آوريل 1898 در 6 طومار اين.روسي ارتدكس كليساي آئين از
يونان مار و رسيد پطرزبورگ كليساي عالي شوراي تصويب به
اتفاق به و گرويد ارتدكس آئين به باشكوه و خاص مراسم با
به اروميه ، مقيم ارتدوكس كليساي شوراي رسمي نماينده
تابع پروتستان نستوريان تاريخ آن از و آمدند آذربايجان
.شدند روسيه دولت تحتالحمايه و ارتدكس كليساي
شد ويليام دكتر كه بودند ارتدوكس نستوريان همين از
از و داد تشكيل "مسلحه قواي" امريكائي معروف ميسيونر
در شده استخدام امريكائي مدارس كارآموزان نفر هشتاد جشن
كرده تهيه گزارشها پستخانه و خزانهداري و گمرك ادارات
.است
:است آورده خود خاطرات در مافي ، نظامالسلطنه
پريم مسيو...شد تبعيد تبريز از آقا حسن ميرزا حاجي...
.شد تبريز وارد ق ، .-ه ربيعالاخر 1321 دهم روز هم
وليعهد...است اين ايران اهل وضع.رفت سرگمرك "مجددا
و غيره و ارامنه و پريم نفي از را مردم مطالب تمام اول
را مجتهد جناب اول شدند ، متفرق كه وقتيكرد قبول غيره
اردبيل به گرفت را بلوا روءساي تمام بعد كرد بيرون
(ص 623 ج 3).فرستاد
بودند نستوري مسيحيان آنان نبودند ، ارمني پريم همكاران
حساسيت و دولتي ادارات در آنان استخدام درباره كه
مورخ نامه از قسمتي ملي ، مسئله بدين نسبت مشروطهخواهان
.ميباشد توجه خور در مافي ، نظامالسلطنه شوال 1323 ، 8
ترگور و مرگور) آنجاها البته هم اولين دولت كار..
از كه داريد خبر باليوز و قونسولخانهها توسط به (ارومي
خاك در روس ، مستقله سلطنت فقط شده ، خارج اصلاح خير
شده ضعيف هم دارالمرز و خراسان در حتي است ، آذربايجان
روزه پانزده ده سفر يك شد مساعد هوا اگر هم من...است
شد حكم "رسماشهر از طفره براي ميروم جلفا تا مرند به
نباشد مستخدم پست صندوق و گمرك ادارات در مسيحي نفر يك
قربان بودند ، نوشته سخت خيلي كنند ، ايراني به تبديل
-ج 3).بدهد نصرتش خداوند سيدعبدالله ، آقا غيرت و حميت
(ص 706
|