كودكان در چگونه عاطفي وابستگي
ميكند؟ رشد
پيشرفت و حمايت بقاء ، راه بهترين
است بشر حقوق پيمان كودكان ،
كودكان در چگونه عاطفي وابستگي
ميكند؟ رشد
از بعد ماه دو.است مادر "معمولا كودك تكيهگاه اولين
به كودكان اكثر شد ، ظاهر دلبستگي اوليه علايم اينكه
پدربزرگ خواهر ، برادر ، پدر ، جمله از متعددي تكيهگاههاي
ميدهند نشان دلبستگي مادربزرگ يا
كودكان در دلبستگي رشد
.دارند متفاوتي توجيهات دلبستگي مورد در مختلف نظريههاي
شير نظير والدين مراقبتي فعاليت ميگويد روانكاوي نظريه
كه فطري نياز.دارد اساسي نقش دلبستگي شكلدهي در دادن ،
و مادر پستان به كودك كه ميشود باعث دارد مكيدن به كودك
.كند پيدا دلبستگي مادر خود به سرانجام
به چون مادر كه ميگويند اجتماعي يادگيري نظريهپردازان
پس ميدهد ، كاهش را گرسنگي سائق شير و ميدهد شير كودك
تقويتكننده عنوان به و ميشود تداعي سائق كاهش با مادر
داد نشان اسكاتلند در تحقيقات ولي ;درميآيد ثانويه مثبت
كودك تغذيه در كمي نقش كه برادراني و پدر به كودكان كه
از فراتر دلبستگي.ميكنند پيدا دلبستگي دارند ، عهده به
كودك براي مختلفي تحريكات بزرگسالان زيرا است ، تغذيه
.است دوطرفه دلبستگي است مشخص آنچه ولي ميكنند ، فراهم
والدين هم و ميكند پيدا دلبستگي والدين به كودك هم يعني
كه هنگامي نمونه براي.ميكنند پيدا دلبستگي كودك به
طور به مادر برميآورد دهان از صداهايي يا ميخندد كودك
در بودن از مادر و كودك و ميدهد پاسخ كودك به متقابل
.ميبرند لذت يكديگر كنار
در كه كودكاني دريافت كه است كساني از بالبي
برخي دچار ميكنند زندگي پرورشگاهها و شيرخوارگاهها
برقرار در ناتواني به ميتوان كه ميشوند عاطفي مشكلات
دليل.كرد اشاره ديگران با ديرپا و صميمانه روابط كردن
رابطه زندگي ابتداي در كودكان اين كه است اين هم آن
اين بر علاوه.ندارند او جانشين يا مادر با پيوستهاي
به ولي شدهاند ، بزرگ نيز مادر و پدر با كه كودكاني
يا مادر بيماري فوت ، ) طولاني جدائيهاي دچار دلايلي
دچار شدهاند ، (كودك نبردن همراه و مادر قهر و او جانشين
غيردلبسته جدايي اثر بر كه افرادي.ميشوند عاطفي مشكلات
استفاده مورد خود مقاصد براي "صرفا را مردم ميشوند ،
صميمانه ارتباط برقراري از ميرسد نظر به و ميدهند قرار
.هستند ناتوان ديگران با ديرپا و
نتيجه دلبستگي كه ميگويند كردارشناسان و بالبي
نژاد بقاي و حفظ براي كه است غريزي پاسخهاي از مجموعهاي
لبخند ، گريه ، از عبارتند غريزي پاسخهاي اين.دارد اهميت
از والدين ميشود باعث كه دنبالهروي و مكيدن چسبيدن ،
.ميشود دوجانبه تعاملي باعث اين و كنند مراقبت آنها
دلبستگي رشد دوره
همه سمت به نوزاد (ماهگي تا 3 تولد) اول مرحله در -1
اشياي به را انسانها و ميشود كشيده اجتماعي موضوعات
.ميدهد ترجيح بيجان
ياد تدريج به نوزاد (ماهگي تا 6 3) دوم مرحله در -2
.دهد تميز يكديگر از را ناآشنا و آشنا افراد كه ميگيرد
خاصي رابطه كودك (سالگي تا 3 ماهگي 6) سوم مرحله در -3
.است آن جستجوي در فعالانه و ميكند برقرار معيني فرد با
صداي از را مادر صداي ميتواند اول روز چند در نوزاد
گذشت از پس دوروزه نوزادان حتي و دهد تشخيص غريبه زنان
غريبه زنان چهره از را مادر چهره ميتوانند ساعت چهار
اين قبيل از كودكان نيازهاي با نيز والدين.دهند تشخيص
تسكين باعث چيزي چه و ميخندند چيزي چه به كودكان كه
.ميشوند آشنا ميشود آنها
از نشانههايي كم كم كودكان در زندگي ، دوم ماه شش در
كودك كه شخصي.ميشود مشاهده بر و دور افراد به دلبستگي
ناميده "دلبستگي تكيهگاه" ميشود دلبسته او به "معمولا
ماه دو.است مادر "معمولا كودك تكيهگاه اولين.ميشود
كودكان اكثر شد ، ظاهر دلبستگي اوليه علايم اينكه از بعد
خواهر ، برادر ، پدر ، جمله از متعددي تكيهگاههاي به
فرد وقتي.ميدهند نشان دلبستگي مادربزرگ يا پدربزرگ
گريه منفعلانه كودك كند ترك را كودك دلبستگي مورد
تعقيب را دلبستگي مورد فرد فعال طور به بلكه نميكند ،
گريه به شروع جديدي روش به كودكان اين ، بر علاوه.ميكند
خود تخمين مطابق كودكان كه معني اين به.ميكنند كردن
تغيير را خود فريادهاي (والد نزديكي و دوري يعني)
اگر و مييابد كاهش گريستن شود نزديك والد اگر.ميدهند
.مييابد شدت گريستن شود دور
به تا ميشوند دور خود والدين از دلخواه به كودكان گاهي
كودك براي والدين حالت اين در.بپردازند محيط در كنجكاوي
به پايگاه آن از كودك كه ميكنند ايفا را پايگاه نقش
به نگاهي هم چندگاهي از هر ولي ميپردازد ، محيط اكتشاف
اگر ببيند ، را والدين واكنشهاي تا مياندازد سر پشت
ميدهند ، ادامه خود كنجكاوي به كودكان بزنند لبخند والدين
تاكتيكهاي به كودكان كنند ، ترك به تهديد والدين اگر ولي
ميشوند متوسل (مادر) والد به چسبيدن يا و مصرانهتر
.(فدايي ، 1370 ترجمه كرين ، )
دلبستگي با آن رابطه و والدين رفتار
"سريعا كه ميكنند پيدا دلبستگي بزرگسالاني به كودكان
متقابل كنش آغازگر خود به خود كه كساني يا هستند ، پاسخده
ولي باشد داشته كودك با عادي تحريك فقط مادر اگر.هستند
.ميدهد نشان بيشتري والديني دلبستگي كودك باشد ، فعال پدر
1973 ، 1976) همكارانش و اينزوورث وسيله به كه پژوهشي در
مادران متقابل كنش ماه مدت 15 به شد انجام (و 1982
و دادند قرار مشاهده مورد را فرزندانشان با سفيدپوست
اين.داشتند امن دلبستگي كودكان درصد حدود 65 شدند متوجه
به كه ميكردند ايمني احساس آنقدر مادر حضور در كودكان
مادرانشان به اينها.ميپرداختند اطراف محيط در كاوش
متقابل غريبكنش اسباببازيهاي و محيط با و نميچسبيدند
آشفتگي ميكرد ، ترك را موقعيت مادر وقتي.داشتند بيشتري
از علاقه با برميگشت وقتي و ميدادند بروز خود از كمتري
.ميكردند استقبال او
داشتند اجتنابي دلبسته كودكان مادران ، از ديگر گروه
ميكرد ترك را موقعيت مادر وقتي يعني (درصد حدود 20)
متقابل كنش از برميگشت مادر وقتي و داشتند كمتري آشفتگي
علامتهاي به كودكان اين مادرانميكردند اجتناب او با
بدني نزديك تماس ندرت به نميدادند ، نشان حساسيتي كودكان
گونهاي به بودن عاطفي جاي به و ميكردند برقرار آنها با
.ميكردند عمل آزاردهنده و خشمآلود
اين (درصد تا 15 10) داشتند دوسويه دلبستگي ديگر كودكان
نشان خود از شديد آشفتگي مادر غياب يا حضور در كودكان
مادران.بودند بيعلاقه مادر با تماس به نسبت و ميدادند
كم و ناشي غيرحساس ، آنها با متقابل كنش در كودكان اين
طردكننده اجتنابي مادران اندازه به ولي بودند عاطفه
.نبودند
.دارد بستگي نيز كودك رفتار به اجتنابي و ناامن دلبستگي
با متقابل كنش در مضطرب كودكان با مقايسه در امن كودكان
مادران لذاداشتند مادرانشان به بيشتري پاسخدهي والدين
رفتارهاي به و ميشدند تشويق متقابل كنش به امن كودكان
مضطرب كودكان و نوزادان ولي.ميشدند حساستر نوزادانشان
نيز مادرانشان و داشتند كمتري پاسخدهي و بودند منفيتر
كودكاني والدين عوض دربودند شديداللحنتر و انفعاليتر
لحن با كودك راهنمايي هنگام به هستند دلبسته شدت به كه
كودك رفتار مناسب موقع در و ميزنند حرف آنان با آرامي
.(پاستور ، 1981) ميكنند تحسين مطلوب حرفهاي با را
آسيب دچار ميشوند نگهداري گروهي طور به كه كودكاني آيا
ميشوند؟ رواني
براي كه برميگردد فرض اين به نگراني اين دلايل از يكي
يك "صرفا بايد شود ايجاد كودك در دلبستگي احساس اينكه
كودك از نفر چند كه صورتي در و كند مراقبت او از نفر
كودك و ميشود ايجاد خلل دلبستگي فرايند در كنند ، مراقبت
به گروه در كه است اين ديگر دليل.ميشود اضطراب دچار
توجه و علاقه شدن كم باعث اين و ميشود توجه كمتر كودكان
دليل همين به.نيست اينطور خانه در ولي ميشود كودكان
.ميشود كند كودكان شناختي و اجتماعي رشد
گروهي محيطهاي كه شرطي به البته) داده نشان اخير تحقيقات
كودكان رواني سلامت كه گروهياي مراقبت كه (باشند مناسب
محيطهاي از برخي همانند درست دهد ، قرار توجه مورد را
.كند فراهم را كودك سالم رشد شرايط ميتواند خانوادگي
متقابل كنش مرتب ، تغذيه كودك كه است اين دارد اهميت آنچه
شدن برانگيخته و كاوش براي امكاناتي و فراوان اجتماعي
و كودكان تعداد بين مناسبي نسبت نيز و باشد داشته
هر 3 برابر در "تقريبا.باشد داشته وجود مراقبتكنندگان
بزرگسالان با بتواند كودك تا باشد بزرگسال يك بايد كودك
.شود توجه او به كافي اندازه به و باشد داشته متقابل كنش
و تقويت باعث (فاران ، 1983 و اوكنول) مهدكودك هم گاهي
صحت موقعي خصوص به موضوع اين.ميشود كودك رشد تسريع
محدودي تنوعات و امكانات كودك خانوادگي محيط كه دارد
به متعلق كه كودكاني آزمايش ، يك در.باشد داشته
دچار كه داشتند زيادي آمادگي و بودند فقير خانوادههاي
سن از كه روزانه مراقبت برنامه در شوند ، يادگيري مشكلات
كودكان اينشدند داده شركت ميشد ، آغاز هفتگي تا 12 6
با مشابهي زمينه كه شدند مقايسه كودكان از گواهي گروه با
ماهگي ، در 20 بودند ، شده بزرگ خانه در و داشتند اول گروه
برقراري و كلامي مهارتهاي لحاظ از اول گروه كودكان
نقل به) بودند اول گروه از پيشرفتهتر ديگران با ارتباط
.(ياسايي ، 1368 ترجمه همكاران ، و ماسن از
گانه چند دلبستگي
در زيرا دارد ، دلبستگي مادر اندازه به نيز پدر به كودك
مادر يك مانند ميكند برخورد نوزاد با پدر كه فرصتي
باعث متقابل كنش اين.ميكند لمس و ميبوسد را نوزاد
پدر به كودك اول سال پايان در و ميشود دوسويه دلبستگي
نقش وجود ، اين با.ميدهد نشان دلبستگي مادر اندازه به
بيشتر پدر است ، متفاوت كودك با رابطه در مادر و پدر
به كه آن از بيشتر بار يا 5 زيرا 4 است كودك همبازي
حتي و ميكنند بازي آنان با بپردازند كودكان از مراقبت
به بيشتر پدرانميكند فرق نيز مادر و پدر بازي كيفيت
بازيهاي به بيشتر مادران ولي ميپردازند بدني بازيهاي
و پدران بازي كودك ، زندگي چهارم و سوم سال در.كلامي
را خود پسران پدران هم باز ولي ميشود مشابه مادران
پدر بيشتر بازي براي كودك.ميغلطانند دختران از بيشتر
به بيشتر بحران و فشار موقع در ولي ميكند انتخاب را
گذشته در كه است اين هم دليلش.ميكند پيدا گرايش مادر
آن مادر گرفته ، قرار فشار و اضطراب موقعيت در كودك وقتي
با متقابل كنش كيفيت كه شده مشخص الان.است داده كاهش را
كودك با والدين كه زماني مقدار نه است مهم كودك
همكاران ، و طهوريان ترجمه پارك ، و هترينگتون) ميگذرانند
.(1373
دلبستگي بر والدين از جدايي تاثير
نظر در مرحله سه جدايي براي (1969) رابرتسون و بالبي
خود اعتراض و ميكند اعتراض كودك اول مرحله در.ميگيرند
دوم مرحله در.ميدهد نشان زدن جيغ و كردن گريه با را
كودك مرحله اين درميشود نااميدي دوره يك وارد كودك
كه ميرسد نظر به و ميشود نافعال و گوشهگير و ساكت
.است سوگوار "عميقا
قبل دورههاي به نسبت كودك كه است كندن دل سوم مرحله
رفتار اين و ميپذيرد را پرستاران مراقبت و است شادابتر
.است يافته بهبود كودك كه شود اشتباه اين باعث است ممكن
مادر وقتي اينكه آن و گرفتهاند ناديده را چيز يك منتهي
خود علاقه گويا و ميگرداند روي او از كودك ميگردد ، باز
نباشد طولاني جدايي اگر منتهياست داده دست از او به را
از مادر با را خود پيوند كودكان (ماه سه از كمتر)
كشيده طول ماه از 6 بيشتر جدايي اگر ولي سرميگيرند ،
به و بكشند دست مردم از است ممكن كلي طور به آنگاه باشد ،
سنين بين جدايي اثرات.شوند تبديل بيعاطفهاي شخصيتهاي
يا 4 بين 3 سنين در و است مخربتر سالگي يك و ماهگي 6
كودك سن اين در زيرا دارد ، دنبال به كمتري ضايعه سالگي
ميتوان بالبي كار از.ميكند درك را مادر غيبت دلايل
.كرد استفاده يتيمان پرورش محل تعيين و فرزندخواندگي براي
منتقل ديگر خانه به خانهاي از كودك يك است قرار اگر
صورت در.گرفت نظر در را او دلبستگي مرحله بايد شود
ماه در 6 را كودك يا كه است اين كار عاقلانهترين امكان
پيدا دلبستگي خاص فرد يك به كه زماني يعني) زندگي اول
بين 6 سنين در جدائي.دهيم جاي دائمي خانه يك در (نكرده
استقلال فاقد كودك زيرا است ، دردناكتر سالگي و 3 ماهگي
نيز شناختي لحاظ به و ميباشد جدائيها با سازگاري جهت
.بداند را جدايي اين دليل كه نكرده رشد آنقدر
خلاصه بطور
سنين 6 بين حساس دوره اين و دارد حساسي دوره دلبستگي -1
.دارد قرار سالگي يا 4 و 3 ماهگي
باشد كودك كنار در هميشه دوره اين در كند سعي مادر -2
.(مادر فوت از غير به)
سر را تلافي والدين كه نشود باعث خانوادگي اختلافات -3
هر و شود داشته نگه دور مادر از كودك و دربياورند كودك
عهده به را كودك سرپرستي آشنايان يا اقوام از يكي هفته
.بگيرد
سالگي از 4 بعد يا و ماهگي از 6 قبل بيسرپرست كودكان -4
.شوند سپرده شرايط واجد افراد به
برآورده ممكن زمان سريعترين در را كودكان نيازهاي -5
.كنند رفتار عطوفت و مهرباني با كودكان با و سازند
نبايد باشد كه دليلي هر به مادر ، از كودك شدن جدا -6
.بكشد طول ماه سه از بيشتر
و باشند داشته مجربي مربيان كه شرطي به مهدكودكها -7
دارند مثبت اثر باشد ، زياد كودك به مربي تعداد نسبت
.(كودك يا 4 براي 3 مربي يك يعني)
مصطفايي علي
تربيتي روانشناسي ارشد كارشناس
:منابع
ترجمه) رشد روانشناسي پيشگامان.(1370).سي.وي كرين ،
.اطلاعات موءسسه:تهران.(فدايي فربد
كودك روانشناسي.(1373).دي.پارك ، آر و ،.ام.اي هترينگتون ،
:مشهد.(همكاران و طهوريان جواد ترجمه) معاصر ديدگاه از
اصلي ، زبان به انتشار تاريخ) رضوي قدس آستان انتشارات
.(1992
كودك شخصيت و رشد.(1368) همكاران و ،.اچ.پي ماسن ،
تاريخ) مركز نشر شركت:تهران.(ياسايي مهشيد ترجمه)
.(اصلي ، 1990 زبان به انتشار
پيشرفت و حمايت بقاء ، راه بهترين
است
بشر حقوق پيمان كودكان ،
كرد كار به شروع يونيسف كه زماني سال 1946 ، از
مراكز آموزش ، مراكز خانهها ، به شده طرح برنامههاي
زندگي و اجتماع قلب با و شده وارد دولتي ادارات بهداشتي ،
زيرنظر سازمان تنها عنوان به.است گرديده آشنا كودكان
نموده ، جهان كودكان صرف را خود كوشش تمام متحد ملل سازمان
جوامع ملل ، سازمان نمايندگان ساير دولت ، با يونيسف
و خانوادهها (NGO) غيردولتي سازمانهاي ،(اجتماعات)
سازمان ، اين ماموريت.ميكند كار مختلف طرق به كودكان
نوجوانان زندگي شرايط بهبود و اوليه حقوق از حمايت و كمك
با گرفته صورت زمينه اين در كه پيشرفتهايي و است دنيا
پيشرفتهاي و يافته بهبود زندگيشان كه افرادي تعداد
.ميشود اندازهگيري آن از ناشي جامعه
كودك ، حقوق پيماننامه زمينه در كه كوششهايي با يونيسف
اولين و گرديد ، اتخاذ سال 1989 جهاني كنفرانس در كه
شد پذيرفته و شناخته دنيا در داد ، انجام بشر ، حقوق پيمان
رسميت به را سازمان اين موجوديت جهان كشور تاكنون 191 و
بايد كشوري هر پيماننامه ، رساندن تصويب به با.شناختند
بهداشتي ، شرايط آوردن فراهم نظر از چه را پيماننامه اين
سوء برابر در حمايت نظر از چه و اجباري و رايگان آموزشي
و نام داشتن پيمان اين.كنند تقويت مسامحه ، و استفاده
كودكان كه ميسازد فراهم تسهيلاتي و نموده ضمانت را مليت
زندگي در كه مسائلي مورد در و شوند سرپرستي خانواده توسط
.كنند همكاري است ، موثر آنها
بشر ، حقوق پيمان نقطهنظرهاي طريق از منتشره مسائل
بين مثال طور به كه تبعيضي و كلي تفاوتهاي ميتواند
بين "كلا يا و بهداشت و آموزش به دسترسي در پسر و دختر
به تحليلي چنين.كند آشكار است ، اقليت و اكثريت گروههاي
تا كه را خود مشكلات كه ميكند كمك انجمنها و حكومتها
قرار بررسي مورد صحيح ديد با انگاشتهاند ناديده كنون
حق برقراري و بهتر خدمات ادامه براي را راههايي و داده
.كنند پيدا همه براي برابري
وجود كودكان پيشرفت و حمايت بقا ، براي كه راهي بهترين
را دنيا توجه تمام ميتواند كه است بشر حقوق پيمان دارد ،
.كند جلب دارند ، را نياز بيشترين كه كشورهايي يا نقاط به
ميكند پشتيباني و حمايت آن از يونيسف كه ديگر پيمان يك
زنان كه جايي در.است (CEDAW) زنان عليه تبعيض حذف پيمان
محروماند ، خود اوليه حقوق از و ميبرند بسر فقر در
بيش تصويب با.ميافتد مخاطره به كودكان پيشرفت و زندگي
كه خواست كشورها از( CEDAW) جولاي 1998 در كشور از 161
زندگي ، جهات كليه در زنان عليه تبعيض رفع جهت در
.دهند انجام اقداماتي
سرعت و شده يكديگر تحكيم و تقويت باعث پيمان اين دو هر
براي درخشانتر آينده مفهوم به فرايند اين به بخشيدن
ذكر كه ارقامي و واقعيتها نقطهنظر از.است كودكان تمام
به رسيدن براي و جهات از بسياري در كشورها شد ، خواهد
سال 1990 ، كودك جهاني كنفرانس در شده تعيين اهداف
اين به دستاوردها اين.نمودهاند آغاز را تلاشهايي
كليه راهنماي كه بشر حقوق كه ميشود تلقي مفهوم
كودكان نفع به عملي برنامهاي به است ، يونيسف فعاليتهاي
.است شده تبديل جهان
يونيسف :منبع
پيروزبخت معصومه :مترجم
|