بشر حقوق شده فراموش بخش ;فرهنگي حقوق
سيمونيه يانوچ :نويسنده
مصطفيزادگان رضا :ترجمه
معاون بينالملل ، روابط و حقوق استاد سيمونيه ، يانوچ
Nicolaus Copernicus كوپرنيكوس نيكلوس دانشگاه رئيس اسبق
مدير و 1969-سالهاي 1974 در [لهستان Torun تورن شهر در]
-سالهاي 1987 در لهستان بينالملل روابط موءسسه پيشين
بشر ، حقوق بخش مدير سال 1989 از وي.ميباشد 1980
در بسياري كتب و مقالات و بوده يونسكو صلح و دموكراسي
.است نموده منتشر بشر حقوق به مربوط مسائل زمينه
:مقدمه
حقوق "نيافته توسعه" بخش بعنوان "فرهنگي حقوق" از اغلب
دانشگاه در سال 1991 در كه سميناري در.ميشود ياد بشر
برگزار فرهنگي حقوق زمينه در (Fribourg) فرايبورگ شهر
محور و محتوا با [شركتكننده] كشورهاي اغلببود شده
بخشهاي ساير با مقايسه در كه چرا.كردند موافقت آن اصلي
اجتماعي ، و اقتصادي سياسي ، مدني ، حقوق قبيل از بشر حقوق
و حقوقي ارزش و مفهوم و محتوي نقطهنظر از فرهنگي حقوق
.نيست پيشرفته چندان بودن لازمالاجرا ويژگي همچنين
كرده مشخص ["دقيقا] را فرهنگي حقوق كه است لازم بنابراين
با.كنيم تحكيم را آنها حقوقي مباني و نموده طبقهبندي
جديد حقوق آمدن بوجود مستلزم توسعه مفهوم وجود اين
.ميباشد
(1)ميباشند كامل "نسبتا فرهنگي حقوق انواع كه شرايطي در
.نيست قبول مورد فرهنگي حقوق در توسعه مفاهيم بكارگيري
بدست فرهنگي حقوق كه است اين است مطرح كه مسئلهاي
ارزش از كمتر آنها اهميت يا شدهاند سپرده فراموشي
اينكه ديگر و است گرفته قرار ارزيابي مورد واقعيشان
مقايسه در بشر ، حقوق به فرهنگي حقوق بودن منتصب عليرغم
.نميباشد غني آن با
حقوق به مربوط بينالمللي ميثاق در فرهنگي حقوق واقع ، در
و اقتصادي حقوق ساير همراه به فرهنگي و اجتماعي اقتصادي ،
علاقه مورد فرهنگي حقوق موضوع ليكن.است شده ذكر اجتماعي
بدست اوقات اغلب همه اين با ولي است محققين از بسياري
نشان (.AEide) ايد -اي بررسي.شدهاند سپرده فراموشي
"فرهنگي و اجتماعي" ،"اقتصادي" واژگان كاربرد كه ميدهد
و اقتصادي حقوق تنها موارد اغلب در ولي است متداول خيلي
محتوي از ناشي امري چنين ميگيرد قرار توجه مورد اجتماعي
.دولتها عمل شيوه نه است [فرهنگي] حقوق
صورت به فرهنگي حقوق موضوع كشوري ، هيچ اساسي قانون در
.است نشده مطرح اجتماعي و اقتصادي حقوق از مجزا و جداگانه
آموزش حق به فرهنگي حقوق موضوع حقوقي ، متون اكثر در
.ميشود محدود
اقتصادي حقوق اجراي مسئله بشر حقوق كميسيون ساله همه
قرار بررسي مورد كشورها تمام در را فرهنگي و اجتماعي
بينالمللي ميثاق و بشر حقوق جهاني اعلاميه در كه ميدهد
.شدهاند ذكر فرهنگي و اجتماعي اقتصادي حقوق
نشستها اين از يك هر پايان در كه اعلاميههائي مطالعه
كميسيونهاي اينكه عليرغم كه است آن نشانگر ميشود منتشر
همزمان را اجتماعي و اقتصادي فرهنگي ، حقوق مربوطه ،
و اقتصادي حقوق موضوع تنها واضح به ليكن ميكند يادآوري
مطرح چندان برايآنها فرهنگي حقوق و بوده نظر مد اجتماعي
.نميباشد
به مربوط بينالمللي ميثاق عضو دولتهاي كه گزارشهايي در
زمينه در خود عملكرد از اقتصادي و اجتماعي فرهنگي ، حقوق
كرد مشاهده ميتوان ميدهند ، ارائه آن آوردن در اجرا به
ماده 15 در كه اهميتي و شدهاند فراموش فرهنگي حقوق كه
رضايتبخش چندان شدهاند قائل فرهنگي حقوق براي ميثاق
.نيست
كار چاره بعنوان شخصي و كلي رهنمودهاي حالتي ، چنين در
فرهنگي حقوق اجراي مختلف جنبههاي كه شدهاند پذيرفته
فرهنگي ، زندگي در مشاركت حق.دربرميگيرند را ذيل
قبال در افراد شدن حمايت و علمي پيشرفتهاي از بهرهمندي
هنري ، و ادبي علمي ، آثار خلق از حاصل معنوي و مادي منافع
فرهنگي زندگي در افراد مشاركت حق اينكه به توجه با
كشورهاي از گيرد ، قرار احترام مورد ميبايستي [جامعه]
تامين و مالي صندوق ايجاد با -شد 1 درخواست ميثاق طرف
تمام مشاركت و فرهنگي توسعه مناسب بستر كافي ، اعتبار
-آوردند20 فراهم را [جامعه] فرهنگي زندگي در افراد
بكارگيري براي مناسبي شده نهادينه [اجتماعي] زيرساختهاي
هويت سطح ارتقاء در همگاني مشاركت ضامن كه تدابيري
گروهها ، افراد متقابل ارزيابي جهت عاملي بعنوان فرهنگي
تدابيري -كنند30 ايجاد هستند ، مختلف مناطق در ملتها
هر بومي ساكنان و اقليتها نژادي ، گروههاي تا كنند اتخاذ
از و باشند داشته خود فرهنگي ميراث از كافي آگاهي منطقه ،
و اطلاعاتي ابزار كه مهمي نقش -شوند40 بهرهمند آن
زندگي در مشاركت جهت افراد تشويق عامل بعنوان ارتباطي
ميراث از -گيرد50 قرار توجه مورد ميكنند ايفا فرهنگي
قوانين -بنهند60 ارج آن به و شود حفاظت بشريت فرهنگي
هنري آثار خلق در افراد ذوق آزادي از حمايت براي محكمي
و فرهنگي زمينههاي در حرفهاي آموزشهاي -كنند70 وضع
حفظ تضمين براي ديگري مناسب تدابير -كنند80 ارائه هنري
.كنند اتخاذ فرهنگ نشر و توسعه
كميته نظر نقطه از كه است آن موءيد رهنمودهايي چنين وجود
مسئوليت كه ملل سازمان فرهنگي و اجتماعي اقتصادي ، حقوق
دارد برعهده را كشورها ساير در فرهنگي حقوق اجراي پيگيري
براساس كه ميباشد عيني حقوقي محتواي داراي فرهنگي حقوق
.پرداخت كشورها عملكرد ارزيابي به ميتوان آن
نيز كميته سوي از حتي كه ميكنيم مشاهده همه اين با
مثال ، بهعنوان ميگيرد صورت زمينه اين در كوتاهيهايي
داده ترتيب كميته نشست هيجدهمين براي كه برنامهاي در
[مفاهيم] شدن جهاني پديده مورد در مفصلي كلي ، بحث بود شده
پيشبيني اجتماعي و اقتصادي حقوق اجراي بر آن اثرات و
.بود شده
قابل تاثير [مفاهيم] شدن جهاني پديده كه ندارد وجود شكي
اين ليكن (2)داشت خواهد فرهنگي حقوق اجراي بر ملاحظهاي
ارائه دلايل.بود نشده واقع توجه مورد چندان مسئله بعد
در فرهنگي حقوق قبال در كشورها مداخلهكاري براي شده
در فرهنگي حقوق.است متنوع آن قانوني و عملي زمينههاي
پراكنده صورت به منطقهاي يا جهاني حقوقي اسناد [متن]
ساير يا متحد ملل سازمان توسط جملگي كه شدهاند ذكر
قوانين مجموعه وجود عدم.شدهاند پذيرفته تخصصي نهادهاي
اعلاميهها ، برخي يا كنوانسيون قالب در زمينه اين در مدرن
ساخته فراهم آنها از گوناگون برداشتهاي براي را زمينه
حق" واحد و كلي مفهوم قالب در اغلب فرهنگي حقوق است
مردم به "فرهنگي زندگي در مشاركت و فرهنگ به دسترسي
جامع فهرستي در را آنها ميتوان حاليكه ميشوند ، در معرفي
.داد ارائه مشخص و
كه دارد بستگي معنايي به فرهنگي حقوق اهميت ديگر سوي از
به فرهنگ واژه حاليكه در ميشود استنباط "فرهنگ" واژه از
آنرا معناي بخواهيم چنانچه است ، نشده تعريف اصولي صورت
صورتهاي به ميتواند بگيريم نظر در كوچكي محدوده در
شود ، برده بكار علمي و هنري آفرينش فعاليتهاي براي مختلف ،
مجموعه وسيع معنائي محدوده گرفتن نظر در با ولي
مذهبي قومي ، خاص مناسك و علوم ارزشها ، بشري ، فعاليتهاي
.برميگيرد در را
به [آسان] دسترسي حق خود ، كلي مفهوم در نيز فرهنگي حقوق
در دربرميگيرد را [فرهنگي هنري ، علمي ، ] اطلاعات و آموزش
هويت داشتن حق پذيرفتن اينكه از كنيم اضافه بايد آخر
و اقليتها بويژه آسيبپذير گروههاي براي مجزا فرهنگي
را جدائيطلبانه گرايشهاي است ممكن منطقه بومي ساكنين
جريان در اندازد ، خطر به را ملي وحدت و كند تقويت
منشور در فرهنگي حقوق گنجاندن سانفرانسيسكو ، كنفرانس
روبرو مخالفتهايي با كشورها اغلب سوي از متحد ملل سازمان
.شد
سكوت فرهنگي حقوق خصوص در نيز بشر حقوق جهاني اعلاميه
مربوط بينالمللي ميثاق ماده 27 در تنها و كرده اختيار
(3).است شده اشاره آن به سياسي 1996 و مدني حقوق به
فرهنگي مشيهاي خط زمينه در كه جهاني كنفرانس جريان در
نمايندگان بود شده برپا مكزيكو در سال 1982 در كشورها
افراد كليه كه داشتند تاكيد نكته اين بر كشورها منتخب
تكثر و باشند داشته آگاهي خود فرهنگي هويت از ميبايستي
جمله از فرهنگها بين متقابل احترام و فرهنگي تنوع و
مشاهده.گيرد قرار رعايت مورد ميبايستي اقليتها فرهنگ
فرهنگي هويت داشتن براي افراد بودن محق تاثير كه ميشود
مختلف مليتهاي و گروهها كه است شده بدل امري به مجزا
در مكزيكو كنفرانس نهائي اعلاميه.باشند آن مدعي "دائما
امري چنين تائيد ميكند تصريح فرهنگي مشيهاي خط زمينه
تمام آن ، برخلافميباشد سهيم مردم آزادي گسترش در
را [فرهنگي] هويت هرگونه وجود سلطهگرايانه انديشههاي
.ميسازد بدنام آنرا يا و نفي
موجب و بوده تحرك عامل كه است گنجينهاي فرهنگي هويت
هويت.ميگردد انسانها [فرهنگي] شكوفائي امكان شدن فراهم
با [نژادي] گروهها و اقوام كه ميشود باعث فرهنگي
.بيانديشند خود فرهنگ ساختن غني به گذشته از بهرهمندي
را خود فرهنگي ويژگيهايي با همخوان بروني رهآوردهاي
.دهند ادامه خود آفرينش فرايند به ترتيب بدين و بپذيرند
اصول پذيرش كه ميدهد نشان خوبي به دهه 90 سالهاي تجربه
بحران عامل يا خطر تنها نه اقليتها ، خصوص در بشر حقوق
ثبات و صلح برقراري جهت در مهمي عامل بلكه نميشود محسوب
.است كشورها در
كشورهاي داخل در فرهنگي روياروئيهاي از بسياري اصلي علل
هويتهاي آمدن بوجود همچنين و هويت بحران اروپائي
حق هرگونه پذيرش نفي از ناشي كه ميباشد جديد [فرهنگي]
فرهنگي حقوق از حمايت رد و متفاوت فرهنگي هويتهاي براي
.است اقليتها
در مندرج فرهنگي حقوق مبحث حاضر قرن پاياني سالهاي در
ميثاقهاي برخي موضوع كه بشر حقوق جهاني اعلاميه
كه است بشر حقوق به مربوط حقوقي اسناد ساير و بينالمللي
مسئوليتهاي ايجاد منشا و ميكند پيدا دوبارهاي اهميت
.ميباشند دولتها براي جديد
را آن اصول همگان و نشود پذيرفته فرهنگي حقوق چنانچه
متفاوت فرهنگي هويت از برخورداري حق چنانچه نكنند ، رعايت
هيچ نگردد ، اجرا فرهنگي آموزشهاي و اطلاعات به دسترسي و
داشت نخواهد وجود انساني اعتبار و ارزش حفظ براي تضميني
هر مثبت كاركرد.يابند تحقق نميتوانند بشر حقوق ساير و
فرهنگي ، حقوق شناسايي و پذيرش مستلزم سالار مردم جامعه
.ميباشد آن در فرهنگي تنوع و تكثر
فرهنگي حقوق فهرست
بشر حقوق به مربوط جهاني حقوقي اسناد
آن در و كرده تهيه متحد ملل سازمان كه حقوقي سند اولين
جهاني اعلاميه است شده ذكر فرهنگي حقوق از مختصري فهرست
عمومي مجمع تصويب به دسامبر 1948 در 10 كه است بشر حقوق
:ميكند تصريح اعلاميه ماده 27 رسيد ، [متحد ملل سازمان]
.كند شركت جامعه فرهنگي زندگي در آزادانه دارد حق هركس -1
و علمي پيشرفتهاي ودر گردد ممتع و بهرهمند هنرها از
.باشد سهيم آن مزاياي
خلق از حاصل معنوي و مادي منافع قبال در دارد حق هركس -2
. گردد حمايت خود هنري ادبي ، علمي ، آثار
:است آمده چنين مذكور اعلاميه ماده 22 در بعلاوه
بينالمللي ، همكاري و ملي مساعي بوسيله است مجاز هركس
و مقام لازمه كه را خود فرهنگي و اجتماعي اقتصادي ، حقوق
هر منابع و تشكيلات رعايت با اوست شخصيت آزادانه نمو
.آورد بدست كشور
ميثاق در فرهنگي ، حقوق مفهوم تدوين و تهيه هنگام به
باب فرهنگي اجتماعي ، اقتصادي ، حقوق به مربوط بينالمللي
:است چنين آن ماده 15 مفاد.شد گشوده زمينه اين در ديگري
به ذيل امور در را هركس حق ميثاق اين طرف كشورهاي -1
:ميشناسند رسميت
فرهنگي زندگي در شركت:الف
موارد) آن مجاري و علمي پيشرفتهاي از شدن بهرهمند:ب
(استفاده
معنوي ، منافع كليه مقابل در حمايت از افراد بهرهمندي:ج
يا مصنف كه هنري يا ادبي علمي ، اثر هرگونه از ناشي مادي
است آن مخترع
توسط حق اين كامل اعمال تامين براي كه تدابيري -2
شامل بايد شد خواهد اتخاذ ميثاق اين طرف كشورهاي
فرهنگ و علم ترويج و توسعه حفظ ، تامين ، براي تدابيرلازم
باشد
را لازم آزادي كه ميشوند متحد ميثاق اين طرف كشورهاي -3
بشمارند محترم خلاق فعاليتهاي علمي ، تحقيقات براي
و تشويق از حاصل فوايد به ميثاق اين طرف كشورهاي -4
فرهنگ و علم زمينه در بينالمللي تماسهاي و همكاري توسعه
مينمايند اعتراف
حقوق بينالمللي منشور در كه بشر حقوق فهرست تكميل براي
ماده 27 در مندرج [فرهنگي] حقوق شدهاند ، اعلام بشر
در كه را سياسي و مدني حقوق به مربوط بينالمللي ميثاق
از برخورداري زباني و مذهبي قومي ، اقليتهاي براي آن
و مذهبي مراسم اجراي و آموزش خود ، خاص فرهنگي زندگي
پذيرفته فرهنگي حقوق عنوان به خود خاص زبان از استفاده
.نمائيم اضافه شدهاند ،
دسامبر 1998 شماره 158 -اس. اس. اي.ار:منبع
دارد ادامه
:پانوشتها
فرهنگي حقوق فهرست:حاضر مقاله دوم بخش به كنيد نگاه -1
در حاضر مقاله در شده ارائه نظرات اظهار به كنيد نگاه -2
مفاهيم شده جهاني و جديد شرايط به مربوط بخش
افراد فرهنگي حقوق به مربوط كنوانسيون اولين درحقيقت -3
نژادي تبعيض منع كنوانسيون از عبارتست اقليتها به متعلق
مهم":ميكند تصريح چنين يك بند ماده 5:آموزش امر در
اجراي حق اقليتها ، به متعلق افراد براي كه است
."شود شناخته رسميت به خودشان به مخصوص آموزشي فعاليتهاي
با كه ميكند بيان صراحت به زمينه اين در مذكور ماده
فهم از اقليتها به متعلق افراد نبايد حق اين اجراي
به را ملي حاكميت يا بمانند عاجز جامعه كل زبان فرهنگ ،
.بياندازند خطر
|