بزرگ ملت يك مقاومت نماد آزادگان ،
امواج در غوطهور :خاطرات توي هزار از
مردم شوق
بزرگ ملت يك مقاومت نماد آزادگان ،
ميهن به آزادگان بازگشت سالروز گراميداشت هفته مناسبت به
و بيان اهل و جامعه افراد آزادگي و آزادي اصل:كشور وزير
بماند گرامي و محترم بايد قلم
برگزاري با ما كشور مردم گذشت ، كه هفتهاي در:اشاره
اسلامي ميهن به آزادگان بازگشت سالروز گوناگون آيينهاي
در ما بزرگ ملت مقاومت نماد آزادگان داشتند گرامي را
در ما مردم وعزم اراده نشاندهنده و بيگانه تجاوز برابر
خارجي تهاجم گونه هر برابر در كشور ارضي تماميت از دفاع
جنگ يك تدارك با كه آن خارجي حاميان و عراق رژيم.هستند
اين و كنند مهار را بزرگ ملت يك انقلاب كوشيدند ويرانگر ،
استعماري مطامع و سلطه تحت را استراتژيك و حساس منطقه
عبرتآموز و شگفتانگيز مقاومتي با عمل در دهند ، قرار
دفاع و خودجوش حركت عظمت شناخت براي.شدند روبهرو
نخستين در بيگانه تجاوز برابر در ايران مردم سراسري
تاريخ به بايد عراق مسلح دندان بن تا ارتش هجوم روزهاي
ايثارگران و شهدا رزمندگان ، خاطرات لابلاي از و كرد رجوع
.برد پي ما ملت مقدس سرافرازانه و وسيع دفاع عظمت به
هموطنان از تن هزاران ميدانستند كه ايران مردم
را روزي دارند قرار دشمن اسارتگاههاي در فداكارشان
خاك به قدم ديگر بار عزيزان اين كه ميكشيدند انتظار
سال 1369 تابستان در و رسيد فرا روز آن.بگذارند ميهن
ميهن به مردم شوق و شور از دريايي ميان در آزادگان
ثبت تاريخ در را ملت يك جاودانگي راز روز اين بازگشتند
بزرگ ملت كمنظير فداكاري بر صادقي گواه و است كرده
جمهوري و انقلاب ارزشهاي و ميهن از دفاع جهت در ايران
.است اسلامي
شد ، جبهه راهي محل اهل بدرقه ميان در كه روزي ميگفت ،
سال سه از پس كه روزي و بودم سپرده خاطر به را چهرهاش
.كردم تماشايش بازميگشت ، آزادگي با دشمن بند در اسارت
در اما رفتهمينمود ، فرو گونههايش و بود شده لاغر
شده مردي حالا اوميزد برق ناشناخته نيروي يك چشمانش ،
آزمايش بوته از و جانكاه و سخت تجربههاي از سرشار بود ،
لحظههاي از آكنده آزگار سال سه.بود آمده بيرون سرفراز
پاي بعدها وقتي.بود داده بزرگ درسي او به دشوار و سخت
ارزش چقدر آزادي ميدانم:ميگفت افتخار با نشستم صحبتش
.كرد مبارزه و جنگيد آزادي حفظ براي بايد چگونه و دارد
و شكند درهم را ما اراده ميكوشيد دشمن اسارت ، روزهاي در
را شيريني و شلاق آنها.داشت وجود عيد و وعده جور همه
تن اماميكردي انتخاب بايد تو و بودند كرده عرضه يكجا
:گوناگون شلاقهاي.بود دشمن شلاقهاي آماج روز و شب ما
از كه جسمي و روحي فشارهاي انواع و تحقير توهين ، تحميل ،
و اسلامي جمهوري نظام خود ، ميهن به و بگذريم خواستهمان
تحملناپذير و دشوار روزهاي ميدانستم.كنيم خيانت مردم
مهم ميماند باقي آنچه اما.ميگذرد دشمن شكنجه و فشار
روزهاي آن به ميكشم نفس وطن پاك هواي در كه امروز و است
.ميانديشم آزمايش دشوار
آن از سال از 9 پس اكنون و ماست ميهن آزادگان از يكي او
مردم دوش بر كه حالي در را فريادهايش طنين هنوز زمان
هيچكس:ميگفت سربلندي با او.ميشنوم داشت قرار ما محله
.كند بند در را ما و بگيرد ما ملت از را آزادي نميتواند
در اسارت دشوار روزهاي از كه است ديگري آزاده "صادقيان"
.بودند گرفته هدف را ما اعتقادات آنها:ميگويد دشمن خاك
خواندن نماز به.ميهني و ملي غرور چه و ديني اعتقادات چه
را آنان اسارتگاه در ديني شعائر حفظ و بودند حساس بچهها
بودند كساني هم همانها ميان در اماواميداشت خشم به
بروز فرصت اگرچه ميبردند لذت ايرانيان مقاومت از كه
خبر ميگذشت درونشان در آنچه از چشمهايشان اما نداشتند ،
حفظ براي وقتي كه ميرسيديم اصل اين به و ميداد
.بود خواهي سربلند جا همه در كني ، مقاومت انساني ارزشهاي
گوناگوني آيينهاي برپايي شاهد ما كشور گذشته هفته در
همين به كه ويژهاي جشن در.بود آزادگان گراميداشت براي
و آنان خانوادههاي و آزادگان از جمعي حضور با و مناسبت
امور در رهبري معظم مقام نماينده ابوترابي حجتالاسلام
تهران در آزادگان امور به رسيدگي ستاد مسئولان و آزادگان
ضمن سخناني طي كشور وزير لاري موسوي آقاي بود ، شده برپا
اسلامي انقلاب پيروزي:گفت آزادگان والاي مقام از تجليل
مرهون و انقلاب از قبل مرارتهاي و سختيها تحمل نتيجه
به اشاره با وي.است جانبازان و آزادگان ايثار و مجاهدت
تحميلي جنگ دوران و انقلاب از قبل مبارزان مشترك اهداف
از آرمانها و خواستها سلسله يك از پاسداري و تحقق:گفت
استقلال ، پي در صدا يك كه است آزادگاني و مبارزان اهداف
.بودند اسلامي جمهوري و آزادي
به آزادي و استقلال اگر:كرد خاطرنشان لاري موسوي آقاي
پس نگيرد قرار توجه مورد نظام اين اساسي ركن دو عنوان
ماند؟ خواهد باقي چيزي چه ما سرافراز ملت براي
براي مشروع آزاديهاي بودن خطرساز نظريه رد با وي
در جز استقلال و شرف و عزت از دفاع:گفت كشور استقلال
اشتباه و نمييابد تحقق جامعه آزادگي و فرد آزادي پناه
به آزادي اصل سازي نهادينه كه ميكنند تصور برخي اگر است
محتمل قضيه اين عكس ميسازد وارد خدشه جامعه استقلال
باشد داشته آزادگي و آزادي كه ملتي يعني ميباشد
همچنين كشور وزير.كند حفظ را خود استقلال ميتواند
اهل افراد و جامعه افراد آزادگي و آزادي اصل:كرد تصريح
باقي گرامي و محترم جامعه در بايد قلم و بيان اهل و فكر
و جهالتها آوار زير در نبايد آزادي ناب گوهر و بماند
.برود بين از خودخواهيها
با نيز كشور آزادگان امور به رسيدگي ستاد عمومي روابط
كه كرد خاطرنشان ميهن ، به آزادگان بازگشت روز به اشاره
بلكه نيست ، كشور به آزادگان بازگشت يادآور فقط مرداد 26
.است ايران مسلمان ملت افراد يكايك همدلي و وحدت تجلي
اقداماتي به اشاره با آزادگان ، ستاد رئيس وكيلي عباسعلي
.است شده انجام آزادگان حال رفاه براي ستاد اين سوي از كه
از اولويت ترتيب به شد سعي آزادگان ورود لحظه از:گفت
وي.شود اقدام آزادگان مسكن و اشتغال آموزش ، درمان ، قبيل
در آزادگان از نفر هزار هفت هماكنون كه ميگويد
و 251 دانشگاهها در نفر هزار هشت ايثارگري ، مجتمعهاي
نفر همچنين 121هستند تحصيل به مشغول دكترا مقطع در نفر
نفر و 130 بوده تحصيل به مشغول ارشد كارشناسي مقطع در
.شدهاند فارغالتحصيل مقطع اين در نيز
بخشهاي در آزادگان از تن و 323 هزار وي 38 گفته به
دولتي ، بخش در درصد كه 64 ميباشند كار به مشغول مختلف
با نيز نفر هزار يازده و متفرقه و خصوصي بخش در درصد 20
كار به مشغول نقليه وسايل دريافت با دستگاهها هماهنگي
.شدهاند
اسلامي ، جمهوري خبرگزاري با گفتوگو در آزاده طلبه يك
آزاده ايناست بوده عراق اسارت در سال مدت 10 به كه گفت
روبهرو زيادي مشكلات با آزادگان حاضر حال در:ميگويد
حل براي مختلف نهادهاي و سازمانها است شايسته و هستند
.كنند اقدام آنان مشكلات
و دولت مساعدت با:است گفته نيز آزادگان ستاد رئيس وكيلي
است ، شده انجام آزادگان براي خوبي اقدامات تاكنون مجلس
همكاري ستاد اين با مطلوب نحو به دستگاهها از تعدادي اما
به را آنها روند اين ادامه صورت در و ندارند هماهنگي و
.ميكنيم معرفي مردم و دولت
جهاني -عباس
امواج در غوطهور :خاطرات توي هزار از
مردم شوق
دقايق باشكوهترين گذاشتم ، ميهن خاك به قدم كه لحظهاي
سرزمين اين داغ خاك بر و گفتم سپاس را خدابود زندگيام
نسيم شديم ، اتوبوس سوار وقتي.زدم بوسه كهنسال
.ميرساند ما مشام به را گلها بخش جان شميم و مهربانيها
چيز همه ميرفتيم ، پيش مردم محبت از اقيانوسي سوي به
سالهاي در كه معدهام آزاردهنده دردداشت مهرباني رنگ
شور.بود گرفته آرام حال ميداد عذابم پيوسته اسارت
پنجره از لحظه هر گريه و شادماني اوج در داشتم عجيبي
كوهها ، چشماندازها ، به ميكردم نگاه بيرون به اتوبوس
دارم ، دوستت سرزمين اي:ميگفتم بارها...درهها و دشتها
است؟ دشوار تو مردمان و تو از دوري چقدر
گم مردم محبت اقيانوس در رسيديم ، استقبال محوطه به وقتي
جا همه.بود گرفته باريدن رويمان سرو بر بوسه بارانشدم
جانمان در اسپند ، و گلاب عطر داشتند ، دست در قرآن
مثل.بوديم غوطهور مردم شوق امواج در ديگر.مينشست
زماني.ميكردم راحتي و سبكي احساس پرواز ، شوق در پروانه
فراهم جانمايهشان با مردم كه هدايايي بوديم ، جبهه در كه
اكنون ، و ميگرفت باريدن ما بر باران همچون بودند ، كرده
روز آن از سالها اكنون.بوديم شناور مردم سخاوت درياي در
شوق ، و شور لحظههاي آن داشتم ، آرزو بسيار.ميگذرد
مردم ، محبت و شوق امواج در خوردن غوطه احساس رهايي ، احساس
چگونه نميدانستم ، .نبازد رنگ هرگز كه شود ثبت طوري
در ما مردم رسيد ، فرا روز آن اما ، .كرد ثبت را آن بايد
بزرگ انتخابات يك در پرشور حضور با ماه 1376 خرداد دوم
"آزادي".داشتند پاس را اسلامي جمهوري استقلال ، آزادي ،
از رهايي از پس كه ما و ماست انقلاب تفكيكناپذير اصل
جان اعماق تا را آزادي لحظههاي شيرينترين دشمن ، اسارت
و هرگز آب زلال اين كه ميدانيم خوب كردهايم احساس خود
كه خوشحالم بسيار.شود كدر نبايد عاملي هيچ تاثير تحت
اقشار و كشورمان عزيز جمهوري رئيس رهبري ، معظم مقام
آزادي اصل و اسلامي جمهوري اساسي قانون بر مردم ، گوناگون
اين.ميورزند تكريم و تاكيد شريف منشور اين در شده لحاظ
آزادي.است عزيز روز آن نشدني فراموش لحظههاي ثبت همان
احزاب اجتماعات ، و نشر بيان ، قلم ، آزادي.بداريم پاس را
اصول اين بر همواره و اساسي قانون چارچوب در جمعيتها و
.باشيم پايبند
تهران از آزاده -ب -ف
|