و ارضي تماميت مظهر بسيج :جمهوري رئيس
است كشور استقلال
كند نمي توليد غيرمتعارف سلاح ايران
اصلاحات كليدي نصب و عزل چند با
شد آغاز قضائيه قوه
كساني :تهران جمعه نماز در جنتي آيتالله
ميريزند ، دوستي طرح بيگانگان با كه
غيرخودياند
در نيتي هر با خشونت :اصفهان جمعه امام
است محكوم اسلام
اردوي به جمهوري رئيس پيام
دانشجويان فرهنگي - آموزشي
ديدگاه
و ارضي تماميت مظهر بسيج :جمهوري رئيس
است كشور استقلال
هستند كه كجا هر در جامعه كل نمايندگان عنوان به بسيجيان
به همواره و باشند خود فراجناحي و ملي منافع حافظ بايد
باقي اسلامي انقلاب اقتدار انسانيتو و عظمت مظهر عنوان
بمانند
رئيس خاتمي سيدمحمد:اسلامي جمهوري خبرگزاري -تهران
جوانگرايي و جوان مردمي ، انقلاب حاصل بسيج:گفت جمهوري
.است اسلامي
دومين" در پنجشنبه روز كه جمهوري رئيس ايرنا گزارش به
سراسر اصناف و كارگري اداري ، بسيج فرماندهان بزرگ مجمع
و فداكار روح نشانه بسيج:افزود ميگفت ، سخن "كشور
براي و دارد سرفرازي و سربلندي عزم كه است ملتي ايثارگر
آمادگي و كرده زيادي هزينههاي سرفرازي و سربلندي اين
.دارد را هزينهكردن
ايران ملت شاداب و جوان نسل مظهر بسيج:كرد خاطرنشان وي
استقلال و ارضي تماميت انقلاب ، اسلام ، از دفاع عرصه در
.است كشور
اوايل مشكلات و موقعيت ترسيم و بيان با خاتمي آقاي
در:داشت اظهار عراق جانب از تحميلي جنگ آغاز و انقلاب
كه طور همان يعني روييد بسيج نام به ماگلي انقلاب بوستان
بسيج خاستگاه همان از بود روييده مردم دل از انقلاب
.درآمد
دانشگاه ، دبيرستان ، از اعم بخشها همه در:كرد اظهار وي
به شگفتانگيز نيرويي "دفعتا مزارع و كارگاه علميه ، حوزه
ما اجتماع و مقدس دفاع عرصه ناگهان و جوشيد بسيج نام
.شد دگرگون
هوشيار تهديدها برابر در بايد همواره كه اين بيان با وي
و است كشور امنيت تضمينكننده بسيج:داشت اظهار باشيم ،
.باشند داشته حضور عرصه اين در بايد ما ملت كل
مردم از نمايندگي به بسيج اينكه به اشاره با خاتمي آقاي
اخير قائله در:كرد تصريح است ، بوده دفاع آماده همواره
و اقتدار انتظامي نيروي كنار در صلابت با بسيج تهران
.داد نشان را نظام خويشتنداري
مقابل در كه بالاتر اين از افتخار كدام:شد يادآور وي
اقتدار با و نكردند شليك گلوله يك حتي غائلهآفرينان
به را امنيت و آرامش توانستند گرم سلاح به توسل بدون
.برگردانند كشور
در جامعه كل نمايندگان عنوان به بسيجيان:كرد تاكيد وي
خود فراجناحي و ملي منافع حافظ بايد هستند كه كجا هر
اقتدار و انسانيت و عظمت مظهر عنوان به همواره و باشند
.بمانند باقي اسلامي انقلاب
مهم بسيار بسيج و دولت همكاري:داشت اظهار جمهوري رئيس
.باشد جامعه و دولت نفع به ميتواند همكاري بيشترين و است
و بسط جهت همكاري آماده دولت:كرد اضافه خاتمي آقاي
ما و است اسلامي انقلاب مبارك و ميمون جريان اين تعميق
نگراني باشيم داشته نشاط با و سرافراز بسيج كه روزي تا
.داشت نخواهيم انقلاب سرنوشت براي جدي
مقاومت نيروي فرمانده حجازي سردار مراسم اين ابتداي در
.گفت تبريك را مجمع اين در جمهوري رئيس حضور بسيج
كند نمي توليد غيرمتعارف سلاح ايران
دفاعي تبليغات كل اداره:اسلامي جمهوري خبرگزاري -تهران
انتشار ديروزبا مسلح نيروهاي پشتيباني و دفاع وزارت
درباره آمريكايي رسانههاي برخي ادعاهاي اطلاعيهاي
و كذب و مستند غير را ايران در غيرمتعارف توليدتسليحات
صحيح اطلاعرساني جريان در ايجادانحراف جهت در اقدامي
.كرد توصيف
سياسي گرايشات:است آمده بيانيه اين در ايرنا گزارش به
جمعي ازرسانههاي گروهي حرفهاي مسئوليت و رسالت افراطي ،
در.است داده قرار خود الشعاع تحت را آمريكا متحده ايالت
عنوان به ايران اسلامي جمهوري:است آمده اطلاعيه اين
عصرحاضر در وبيولوژيكي شيميايي سلاحهاي قرباني بزرگترين
محو مورد در بينالمللي حركتهاي پشتيبان و منادي همواره
.است بوده متعارف غير سلاحهاي و تجهيزات
اصلاحات كليدي نصب و عزل چند با
شد آغاز قضائيه قوه
ديوان معاونت به تهران دادگستري رياست از رازيني علي *
ثبت سازمان رياست از زوارهاي سيدرضا شد منتقل عالي
رئيس مشاورت از بادامچيان اسدالله و كشور املاك و اسناد
رفتند كنار قضائيه قوه
عاليو ديوان رئيس گيلاني محمدي محمد آيتالله *
خود سمتهاي كشوردر كل دادستان مقتدايي مرتضي آيتالله
شدند ابقا
قضائيه قوه اصلاحات شاهرودي ، هاشمي آيتالله:سياسي گروه
.كرد آغاز كليدي نصب و عزل چند با را
قضائيه قوه عمومي روابط مديركل از نقل به ايرنا گزارش به
قضائيه ، قوه رئيس سوي از جداگانهاي احكام براساس
قوه رئيس اول معاون عنوان به مروي هادي حجتالاسلام
و اسناد ثبت رئيس عنوان به عليزاده محمدرضا و قضائيه
.شدند منصوب كشور املاك
آيتالله سوي از ديگري احكام براساس:داشت اظهار وي
آقايان والمسلمين اسلام حجج همچنين شاهرودي هاشمي
كشور ، عالي ديوان داديار سمت به فردوسيپور اسماعيل
قوه رئيس اجتماعي امور مشاور عنوان به ايزدپناه عبدالرضا
عالي ديوان مستشار عنوان به عباسيفرد محمدرضا قضائيه ،
عالي ديوان رئيس اجرايي معاون سمت به رازيني علي كشور ،
عباسعلي و روحانيت ويژه دادگاه در خدمت مامور و كشور
.شدند منصوب تهران استان دادگستري كل رئيس سمت به عليزاده
بررسي دست در نيز قضائيه قوه رئيس سوي از ديگري انتصابات
.شد خواهد اعلام متعاقبا حكم صدور از پس كه است مطالعه و
رئيس گيلاني محمدي محمد آيتالله ابقاي از همچنين ايرنا ،
كل دادستان مقتدايي مرتضي آيتالله و كشور عالي ديوان
.داد خبر قبلي سمتهاي در كشور
تهران ، دادگستري رياست از رازيني علي عزل سياسي ، آگاهان
سيدرضا و قضائيه قوه رئيس مشاورت از بادامچيان اسدالله
ثبت سازمان رياست و قضائيه قوه رئيس معاونت از زوارهاي
هاشمي آيتالله تصميمهاي مهمترين را كشور املاك و اسناد
را قضائيه قوه خروج تغييرات اين زيرا.ميدانند شاهرودي
و زوارهاي براي هنوز.ميكند تسهيل سياسي بازيهاي از
قوه در موءتلفهاند جمعيت فعال اعضاء از كه بادامچيان
.است نشده پيشنهاد منصبي قضائيه
كساني :تهران جمعه نماز در جنتي آيتالله
ميريزند ، دوستي طرح بابيگانگان كه
غيرخودياند
روز نگهبان شوراي دبير جنتي احمد آيتالله:سياسي گروه
آيات در ريشه غيرخودي و خودي مسئله:داشت اظهار جمعه
به استناد با قشر دو اين ميان مرز بايد و دارد قرآني
.شود گرفته نظر در قرآن آيات
به اشاره با تهران جمعه نماز مراسم در وي ايرنا گزارش به
و كفار از غير قرآن ، در:گفت مجيد كلامالله از آياتي
آمده ميان به افرادي موءمنان ، نام و مسلمانان و اجنبيها
تهران موقت جمعه امام.هستند "مذبذب" و "منافق" كه است
از و ميبندند بيگانه به دل منافق ، و مذبذب افراد:افزود
اين از و دارند هراس كنند اعلام علني را خود مواضع اينكه
بيگانگان با پنهاني صورت به را دوستيهايي و روروابط
اين:داشت اظهار تهران جمعه نماز خطيب.ميكنند برقرار
طرح بيگانگان با و قبولندارند را موءمنين ولايت كه افراد
.كرد طرد را آنان بايد و هستند "غيرخودي" ميريزند دوستي
در اخير آشوبهاي عواقب و آثار به همچنين جنتي آيتالله
صدد در همواره اسلامي نظام دشمنان:گفت كردو اشاره كشور
و كنند توصيف مردم درمقابل را دولت و نظام تا بودهاند
.دانشگاهبود كوي درحوادث اخير آشوبهاي آن بارز نمونه
شورايعالي تحقيق كميته سوي از شده اعلام نتايج درباره وي
:داشت اظهار دانشگاه كوي حادثه زمينه مليدر امنيت
دقيق هم خيلي كه نشانداد كرد كميته اين كه قضاوتهايي
ميگويندبدون كميته اين اعضاي از برخي حتي و است نبوده
شوراي فقهاي عضو.است شده صادر اطلاعيهها آنان اطلاع
ثبات حفظ و ايجاد بر تهران جمعه نماز دوم خطبه در نگهبان
در آرامش اگر:داشت اظهار و كرد تاكيد كشور در آرامش و
نميچرخد فرهنگ و سياست اقتصاد ، چرخ نداشتهباشيم جامعه
شكل آرام فضاي در توسعهسياسي جمله از توسعهاي هر و
.گرفت خواهد
آيتالله رياست سال ده از تجليل و تقدير با همچنين وي
آيتالله كه كرد اميدواري ابراز قوهقضائيه بر يزدي
صرف كه وقتي با قضائيه قوه جديد رئيس شاهرودي هاشمي
سامان را قوه اين در موجود مشكلات برخي كرد خواهد مشورت
.بخشد
در نيتي هر با خشونت :اصفهان جمعه امام
است محكوم اسلام
اصفهان در خارجي جهانگردان به حمله از طاهري آيتالله
كرد انتقاد
عبادي ، آيين در اصفهان جمعه وامام فقيه ولي نماينده
با خشونت:گفت امام مسجد در جمعهامروزاصفهان نماز سياسي
در را خشونت نيز خداوند و محكوماست دراسلام نيتي هر
.است كرده محكوم قرآن
طاهري سيدجلالالدين آيتالله اصفهان از ايرنا بهگزارش
بر (ع) معصومين ائمه روش و (ص)پيامبر سيره:افزود
نبوده ازمنكر نهي و معروف به امر در خشونت بهكارگيري
همواره بزرگان آن:كرد خاطرنشان اصفهان جمعه امام.است
ديگران ارشاد و هدايت در سعي منشمعتدل و نرم بازبان
به تعرض آنگاه اصفهان ، در فقيه ولي نمايندهداشتند
گردشگران و اصفهان موقت جمعه امام عسكر قاضي حجتالاسلام
ضارب اگر:داد هشدار طاهري الله آيت.كرد محكوم را خارجي
ميخواست ، كسي چه كرد استفادهمي چاقو از موقت جمعه امام
را معظمانقلاب رهبر جواب ميخواست كسي چه و باشد جوابگو
بدهد؟
دختر و مادر يك گرفتگي خورشيد جريان در:گفت آنگاه وي
آنها موي تار دو پيدابودن خاطر به ميدانامام در فرانسوي
.شدند واقع تعرض مورد
ما:شد يادآور اصفهان جمعه امام و فقيه ولي نماينده
عدم آنان ، حقوق حفظ ضمن عطوفت ، و بامهرباني ميتوانستيم
.دهيم آنهاتذكر به را اسلامي حجاب رعايت
اردوي به جمهوري رئيس پيام
دانشجويان فرهنگي - آموزشي
اردوي به پيامي در جمهوري رئيس خاتمي آقاي:سياسي گروه
پزشكي علوم و تهران دانشگاههاي دانشجويان فرهنگي -آموزشي
مشهد در رضوي اسلامي علوم دانشگاه در ديروز صبح كه تهران
و آگاهي و انديشمندي اساسي كانون را دانشگاه يافت گشايش
.دانست حقيقتجوئي و پرسشگري آن تبع به
مشاور خانيكي هادي كه پيام اين خبر مركزي واحد گزارش به
:است شرح اين به كرد قرائت را آن جمهور رئيس
دانشگاههاي دانشجويان فرهنگي -آموزشي اردوي برگزاري
براي موثري زمينه عنوان به را تهران پزشكي علوم و تهران
ديني معنويت و علمي معرفت سطح ارتقاي و وفاق و همدلي رشد
شركت و دستاندركاران و مسئولان تلاش و ميگويم تبريك
ارج صميمانه را ارزنده نشست اين گرانقدر كنندگان
به و آگاهي و انديشمندي اساسي كانون دانشگاه.ميگذارم
و منطق و گفتگو است حقيقتجويي و پرسشگري آن تبع
براي انديشيدن به متعادل ذهني و روحي سامان از بهرهمندي
منتهي گشودن راز آدم و عالم از و دانستن بيشتر و بهتر
رو اين از ;است كمال جستجوي در راستين موءمن.ميشود
دانستههاي بر افزودن و خرد تكميل و اصلاح پي در همواره
اين بستر عنوان به دانشگاهي و علمي محيطهاي و است خويش
جان كردن بار پر در را نقش مهمترين ميتواند سيروسلوك
و اردوها دارم اميد.باشد داشته آدمي جوي حقيقت
دانشجويان در را روحيهاي چنين دست اين از اجتماعهايي
حضرت نام به كه سالي در دارم اميد.كند تقويت عزيز
و انديشه شناخت پيشتاز ما دانشگاههاي است مزين (ره)امام
بينش با او كه باشند راهي پوينده و بزرگوار رهبر آن سيرت
مسلمانان و ايران شريف ملت روي پيش خود استوار اراده و
و شناخت و همفكري و همدلي تقويت با تا بكوشيم.نهاد جهان
ملي منافع به اهتمام و ارزشها و اصول به پايبندي
عاملي به را سليقه و نظر اختلاف دردمندانه و خردورزانه
غنا و والا اهداف سوي به مشترك مسير و اصول تقويت جهت
است بديهي و دهيم قرار خود سياسي و علمي شخصيت به بخشيدن
پيشتاز راه اين در بايد متعهد و مسلمان دانشجويان كه
.باشند
ديدگاه
حاكميت با مردم پيوند و قانونگرايي قانون ،
شريف صنعتي دانشگاه استاد -مشايخي علينقي دكتر
جديتري توجه مورد قانونگرايي و قانون اخير ، سال دو در
ضرورت سياسي گروههاي اكثر بحث محور.است گرفته قرار
از يكي حتي.است شده قانون از تبعيت و قانونگرايي
رقيب گروههاي به سياسي گروههاي حمله و نقد زمينههاي
با ضديت و بيتوجهي به رقيب گروههاي كردن متهم خود ،
كه دارند آن بر سعي نيز شكنان قانون حتياست شده قانون
از برخي به.بپوشانند قانوني لباس را خود قانونشكني
قانون مثل ميشود تصويب و بررسي مجلس در كه مهمي قوانين
نشان بيشتري حساسيت و توجه انتخابات قانون و مطبوعات
شدن قانونمدار و قانون بر تاكيد و توجهميشود داده
اساسي نكته چند رابطه اين در ولي است مباركي امر جامعه
.گيرد قرار غفلت مورد نبايد
و پايدار احترام از قانوني كه است آن مهم نكته اولين
جامعه اكثريت نظر و خواست اساس بر كه است برخوردار عميق
نماينده قانونگزار نهادهاي وقتي لذاشود تصويب و تدوين
قانون از عمومي پشتيباني و احترام باشند ، مردم واقعي
تبديل اجتماعي ارزش به و مييابد ، استمرار ميآيد ، بوجود
بر مبتني كشورهاي در كه است دليل همين به.ميشود
در عميق طور به قوانين از پشتيباني و پايبندي دموكراسي
.درميآيد اجتماعي ارزش صورت به و ميدواند ريشه جامعه
از قانگذار نهادهاي مختلفي ترفندهاي و روشها با اگر ولي
صورت آن در شوند ، دور و بريده آنها واقعي خواست و مردم
مصداق.بود نخواهد ارزش ميكنند وضع كه قوانيني رعايت
قابل خودكامه و استبدادي حكومتهاي در وضعيتي چنين روشن
نيز امروز جهان استبدادي حكومتهاي بيشتر در.است مشاهده
حكومت قوانين و ميشود تشكيل قانونگزار نهادهاي و مجالس
در كه قوانين آن اساس بر نيز حكومتها آن.ميكند وضع را
قانوني حكومت ميشود تصويب و تدوين حكام خواست جهت
پشتيباني و احترام مورد آنها قوانين اكثر ولي.ميكنند
.دارد كوتاه عمري و ناپايدار حكومتشان و نيست مردمشان
قرار توجه مورد قانونگرايي و قانون جامعه در كه اكنون
نشوند تعبيه كارهايي و ساز كه بود مواظب بايد است گرفته
آنها واقعي خواستههاي و مردم از را قانونگزاري نهاد كه
اعتبار و حيثيت از را قانونگرايي و قانون و سازد دور
هستند ، كه مسلمانند ، ايران مردم اكثريت اگر.كند ساقط
خودشان كه نمايندگاني تا شود فراهم شرايطي بايد
نهاد تا كنند انتخاب قانونگزاري نهاد براي ميپسندند
احترام را آن مصوب قوانين و بدانند خود از را قانونگزاري
و ساز از بهرهبرداري و استقرار.كنند پشتيباني و
يك نظريات اساس بر را مجلس نمايندگي داوطلبان كه كارهايي
رد يا و قبول انتخابات به ورود براي خاص سليقه يا گرايش
نفع به را انتخابات سلامت كه روشهايي از استفاده كند ،
كه ترفندهايي كارگيري به يا و كند خدشهدار خاصي جريان
شود ، مجلس نمايندگان مستقل و آزادانه تصميمگيري از مانع
.شد خواهد آن مصوبات و قانونگزاري نهاد بياعتباري موجب
نهاد مدت كوتاه در است ممكن شيوههايي چنين از استفاده
از گروهي يا و حاكميت ميل مطابق را قوانين و قانونگزاري
و قانون احترام و اعتبار سقوط با ولي دهد ، شكل حاكميت
و ناپايدار آمده بوجود شرايط مردم ، بين در قانونگزاري
اضمحلال و ناپايداري.بود خواهد استمرار غيرقابل
از ناشي مختلف ، جوامع در مردم بر تحميلي حكومتهاي
با مردم مقابله و مردم نزد آنها قوانين بياعتباري
تصويب مردم اراده و خواست از دور به كه است مصوبي قوانين
.ميشود اجرا و
است ، بيشتر نيز اول نكته از آن اهميت كه مهم نكته دومين
قوانين مجراي از حاكميت با مردم پيوند پويايي يا ديناميك
رعايت خاطر به حتي وقتياست قانونگزاري نهادهاي و
فعال ، سازوكارهايي خاص سليقهاي و گروه ديدگاه از مصالحي
به مردم اكثريت نظر مورد نمايندگان راهيابي مانع شودكه
و اعتبار از شد بيان بالا در كه طوري همان شود ، مجلس
مردم.شد خواهد كاسته آن مصوب قوانين و مجلس احترام
قوانين رعايت عدم يا و قانونگزار نهاد تغيير به بيشتري
نهاد در تغيير به مردم بيشتر تمايل.ميشوند متمايل آن
موجب ميتواند آن مصوب قوانين به بيتوجهي و قانونگزاري
جهت در شديدتري و قويتر سازوكارهاي و قوانين كه شود آن
.شود تصويب و تدوين مجلس بر حاكم گرايش و ماهيت حفظ
اراده تجلي مانع كه روشهايي و قوانين تصويب و تدوين
با را مردم فاصله شود ، قانونگزاري نهاد در جامعه اكثريت
حكومت آن مصوب قوانين اساس بر كه حاكميتي و مزبور نهاد
ضعيفتر حاكميت با را مردم پيوند و ميكند بيشتر ميكند
فاصله افزون روز افزايش موجب مزبور تعامل ادامه.ميكند
تعاملي اگرميشود آن قانونگزار نهاد و حاكميت از مردم
فاصله افزايش شود آغاز حكومت و مردم بين مذكور شكل به
آمد خواهد بوجود روزافزون سرعتي با ولي تدريجي آنها بين
و اغتشاش با را جامعه و بنبست با را حاكميت نهايت در و
است آن در مزبور تعامل خطر.ساخت خواهد مواجه نابساماني
قرار غفلت مورد است ممكن عواقبش بودن تدريجي علت به كه
احساس حاكميت در نفوذ و قدرت صاحب گروههاي وقتي.گيرد
در آنان تسلط و نفوذ استمرار با عمومي اراده كه كنند
كه انديشيهايي مصلحت يا توجيهات با ندارد ، توافق حاكميت
و قانوني از اعم موانعي است موجه خودشان ديد از
نفوذ تا تراشيد خواهند عمومي اراده تجلي براي غيرقانوني
در است ممكن موانع اين اگرچه.كنند حفظ را خود تسلط و
تسلط و نفوذ كوتاه مدتي براي و شود واقع موءثر مدت كوتاه
و ساز موانع ، اين ولي بخشد ، استمرار حاكميت در را آنان
حاكميت و مردم بين فاصله ايجاد جهت در را بالا مخرب كار
خوشي عاقبت به منجر نتيجه در و انداخت خواهد كار به
و افتد كار به تعاملي و كار و ساز چنان اگر.شد نخواهد
و مردم بين فاصله كه رسيد خواهد فرا زماني يابد ، ادامه
كسي دست از كاري ديگر كه است شده زياد قدري به حاكميت
به توجه از مانع پديده اين در نهفته تدريج.آمد برنخواهد
تدريجي تحولات اين از ناشي خطرات.است آن خطرات به موقع
.است جامعه يك ملي امنيت تهديدات مهمترين از
از ميكنند ايجاد تخريب تدريج به كه پديدههايي واقع در
سياسي و اجتماعي -اقتصادي نظامهاي در رايج بسيار آفتهاي
و تدريجي تخريبميشود آنان نابودي به منجر كه ميباشند
و توجه مورد كه ميشود آن از مانع پديدهها اين آرام
بزرگترين پديدهها اين در موجود تدريجگيرند قرار علاج
در حتي آنها براي كامل استتاري كه است آنان دفاعي لايه
پديدههاي اين.ميسازد فراهم تيزبين چشمهاي مقابل
از.دارند اجتماعي نظامهاي در متفاوتي نمودهاي تدريجي
يا و گروهها حكومتها ، مردمي پايگاههاي تدريجي رفتن بين
تورم توسط بگيران حقوق خريد قدرت تضعيف سياسي ، شخصيتهاي
و دولت تخليه دولت ، سالانه استقراضهاي از ناشي
رفتن بين از زبده ، كارشناسي نيروهاي از دولتي دستگاههاي
در توليد عوامل و سرمايهها زيربنايي ، امكانات استهلاك و
آن فارغالتحصيلان ضعف و آموزشي نظام فقر افزايش صنعت ،
آثار با تدريجي تخريبي تحولات از نمونههايي ميتوانند
.باشند آينده در گسترده منفي
-اقتصادي نظامهاي در تدريجي مخرب تحولات گستردگي
عملكرد از جلوگيري و هوشيارانه شناخت ضرورت و اجتماعي
يافته نظام يا سيستميك تفكر در كه است زياد قدري به آنها
قورباغه اگرميآورند آن براي را پخته قورباغه مثال
قرار اطراف محيط حرارت درجه با آب ظرف يك در را سالمي
حرارت درجه تا دهيد حرارت را آب ظرف تدريج به سپس و دهيد
حرارت درجه تدريجي افزايش مقابل در قورباغه رود بالا آن
به آب حرارت درجه افزايش.نميدهد نشان عكسالعملي آب
به و ندارد عكسالعمل توان ديگر قورباغه كه ميرسد جايي
صورتي در.ميرود بين از و ميشود تبديل پخته قورباغه يك
بالا حرارت درجه با آبي ظرف در را سالم قورباغه اگر كه
ميكند سعي و ميدهد نشان عكسالعملي بلافاصله بياندازيد
تدريجي افزايش.دهد نجات را خود و بجهد بيرون به آب از
عاقبت دچار و كرده غافل را قورباغه كه است آب حرارت درجه
.ميسازد ناخوشايندي
را مخرب تدريجي فرايندهاي بايد جامعه بهروزي و رشد براي
با تا شد آن از مانع و نخورد را آن تدريج فريب و شناخت
سرنوشت دچار نظام و جامعه حاكميت ، و مردم پيوند تضعيف
به كه كارهايي و ساز شناخت با بايدشود پخته قورباغه
تخريب و ميدهند افزايش را حكومت و مردم فاصله تدريج
عكس جهت در را آنها ميآورند ، بوجود گسترده و تدريجي
كار به حكومت و مردم پيوند تحكيم و سازندگي براي و تخريب
بوجود گسترده و تدريجي تخريب كه كارهايي و ساز.انداخت
جامعه پيشرفت دشمنان مهلكترين و بزرگترين ميآورند
دشمن هر از مهلكتر و بزرگتر مراتب به دشمناني.هستند
راه خود كاركرد با كه دشمناني.كرد تصور بتوان كه خارجي
.ميكنند هموار جامعه به تسلط براي را خارجي دشمنان
عملياتي را تدريجي تخريبي آثار با كارهاي سازو كه كساني
دشمن بزرگترين لشكريان از ندانسته يا دانسته ميكنند ،
در را خود معرفت بايد.هستند آن فعلي نظام و ايران جامعه
و برد بالا تدريجي تخريبي آثار با كارهايي و ساز شناخت
ايجاد جهت در را آنها عملكرد كارها و ساز آن شناخت با
و بهروزي براي كار اين.داد تغيير سازندگي و استحكام
ضرر به اگر حتي است ضروري نظام پايداري و جامعه سعادت
.شود تمام خاصي سلائق و گروهها مدت كوتاه منافع
|