فرهنگ تطور
(دوم بخش)سياسي فرهنگ
شده ايجاد مصنوعي شكل به بيشتر ، كه غربي آلمان دولت *
استفاده با ملي غرور و وحدت گونهاي برانگيختن از است ،
.است بوده ناتوان ملي ، سرود و پرچم نمادهاي از
بسياري تاكيد نمادها ، از استفاده بر سياسي نظامهاي همه
برخي و ميبخشند واقعيت انتزاعيات ، به آنها.ميگذارند
چكش همانند ميكنند ، مجسم را غالب سياسي ارزشهاي جوانب
.ميكند تاكيد دهقانان و كارگران وحدت بر كه وداس
نازي ، تودهاي تظاهرات پرچمهاي و متحدالشكل لباسهاي
ياد و خاطره.اقتدار و اتحاد قدرت ، از بود تصويري نمودار
رهبري ايدئولوژيك خلوص و تداوم از نمادي عنوان به لنين
.ميگيرد قرار استفاده مورد شوروي ، فعلي
برخي در را دنيوي نمادهاي جاي است ممكن مذهبي ، نمادهاي
ملي ، كليساي در تاجگذاري مراسم.بگيرند سياسي فرهنگهاي
تقويم از ملي تعطيلات ;است همراه برجستهاي اهميت با
نمادينه براي مشخص ، قديسان از و ;ميشوند برگزيده كليسا
.ميشود استفاده ملي ، اتحاد كردن
آنها.ميكنند ايفا سياسي ، فرهنگ در مهم نقشي اسطورهها ،
اهميت داراي ملي ، هويت براي بنياني عنوان به است ممكن
معين تاريخي ادوار به مربوط اسطورههاي از.باشند بسياري
عصر.ميشود استفاده ملي ، عظمت حالت يك برانگيختن براي
كشتيهاي تصوراست اهميت با بريتانيايي حوزه در اليزابت
با اسپانيا ، پيروز قدرت برابر در دفاع حال در كوچك
.برتر دريانوردي و شجاعت بر پيروزيهايشان كردن استوار
روحيه" اغلب -پيشين نخستوزيران از يكي -هارلودويلسون
.ميكرد زنده سياسياش سخنرانيهاي در را "دونكركي
بنابراين ، و دارند تاكيد واقعي نيمه امور بر اسطورهها
لحاظ به چند هر ميروند ، شمار به واقعيت از انحرافهايي
در بويژه آنها.هستند اهميت داراي انحرافها ، اين سياسي ،
رو ، اين از ;برخوردارند اهميت از اقتدارگر ، نظامهاي
انقلاب در مهمي نقش كه ميشوند تصوير اينگونه بلشويكها
به گستردهاي حد در گروهها ديگر نقش و ميكنند بازي 1917
پشت ، از كه ميكرد تاكيد هيتلر.ميشود سپرده فراموشي
از جنگ 19181914 در آلماني نيروهاي.است خورده خنجر
تسليم به را آنها خائنان ، بلكه نخوردند شكست غربي متحدان
.كشاندند
شكل به بيشتر ، كه غربي آلمان دولت كه است توجه خور در
غرور و وحدت گونهاي برانگيختن از است ، شده ايجاد مصنوعي
بوده ناتوان ملي ، سرود و پرچم نمادهاي از استفاده با ملي
داراي كمتر سو ، اين به از 1945 غربي آلمان مردم.است
پرچم رسمي ، تلاشهاي عليرغم و بودهاند پرستي ميهن احساس
.نيست سابق ، ملي نمادهاي به احترام ، الهامبخش جديد ،
موجود ، سياسي نظام به مستقيم طور به نمادها كه نيست نيازي
حيرت با بيگانگان كه است ممكن و باشند مربوط
قرار ، اين از.كنند نگاه آنها به ديرباورانهاي
وفاداري در را خود مذهبي وحدت شمالي ، ايرلند پروتستانهاي
ويليام پيروزيهاي سالانه جشنهاي با بريتانيا ، پادشاهي به
و ;ميآورند در نمادين شكل به هفدهم ، سده اواخر در سوم
محلي تعطيلي بوين نبرد در كاتوليكها بر پيروزي سالگرد
.ميشود تلقي
است ابزاري ميگيرد ، فرا را نمادها اين كه عاطفياي شدت
;سياسي نظام در سياسي ارزشهاي و نگرشها هويت تعيين براي
تعيين براي حكومتها سوي از همچنين نمادها اين اما
قرار استفاده مورد ملي ، وحدت ترويج و خود مشروعيت
كه دولتهايي يا جديد ملتهاي در بويژه امر اين.ميگيرند
.است اهميت داراي كردهاند ، تجربه را عميق سياسي خيزش يك
به گذشته رژيمهاي خاطره حذف براي ميگيرد صورت تلاشهايي
برخي در تاريخ ، بازنويسي پرچمها ، جديد ، سرودهاي وسيله
كردن زنده يا جديد ملي قهرمانان ايجاد آن ، جعل موارد
شهرها ، حتي و خيابانها نام تغيير رفته ، ياد از قهرمانان
وحدت ابراز براي تشريفات و مذهبي شعائر جمعيتبا بمباران
بوسيله ميتواند اغلب وحدت ، از حالتي چنينملي
همچون خارجي نمادهاي عليه احساسات برانگيختن
.شود تقويت خارجي سفارتخانههاي
سياسي فرهنگ يك تطور
در كه جديد عقايد به بلكه نيست ايستا سياسي ، فرهنگ يك
يا صادر خارج از يا ميشوند توليد سياسي نظام محدوده
از است جالبي مثال ژاپن ، .ميگويد پاسخ ميشوند ، تحميل
سوي به خارجي ، و داخلي فشارهاي اين تبع به كه دولتي
سوق گذشته ، ساله صد در كنندهاي گيج و سريع دگرگونيهاي
دورهاي به ميجي اصلاحات سال 1868 ، در.است كرده پيدا
[دوره اين] همچنين ;داد پايان مركزي فئوداليزم از طولاني ،
از پس شدن صنعتي حال در غربي جوامع تجاوز با است مصادف
تند دوره يك به سپس ژاپن ، .طولاني بينالمللي انزواي
لحاظ به را كشور بود قرار كه) كرد مبادرت شدن صنعتي
و (سازد برابر غربي ، ملتهاي با نظامي توان و اقتصادي
از شكلهايي بويژه اروپايي مطلقه حكومت اشكال برخي همچنين
در نظامي عيار تمام شكست.برگرفت در را آلمان امپراتوري
دمكراتيك اساسي قانون تحميل و تا 1952 اشغال سال 1945 ،
دگرگونيهاي هم برسر همه در 1946 آمريكا سوي از ليبرال
حال در قبل از كه آورد وجود به جامعهاي در بزرگي
ويژگيهاي و سنتي هنجارهاي همزيستي نتيجه ، .بود دگرگوني
ايجاد كاملي سياسي ثبات كه حالي در كه بود ، نوسازي غربي
پديد را ماندگار سياسي نظام يك اين ، وجود با بود ، نكرده
ژاپن":است كرده خاطرنشان ناظري همچنانكه.بود آورده
كه است برده ارث به را همبسته..توجهي قابل طور به نوين
ثبات ، براي سرچشمهاي هميشه سريع ، دگرگونيهاي عليرغم
".است كرده فراهم
.نگرشهاست و ارزشها دگرگوني در مهم عاملي شدن ، صنعتي
و عمده ، جنگ يك در شكست بويژه و جنگ ، مهاجران ، سريع هجوم
ارزشهاي و باورها در دگرگونيهايي است ممكن همگي انقلاب ،
.آورد پديد سياسي ، نظام بر بعدي فشارهاي با همراه سياسي ،
خارجي سياست سير خط را تداوم و دگرگوني ميان ارتباط
يا انزواگرايي پايانميكند ترسيم بيستم ، قرن در آمريكا
وسيله به كه) جهاني 1900 امور در فزاينده مداخله "ترجيحا
طريق از (شد امكانپذير آمريكا صنعتي و اقتصادي توسعه
عموم براي جهاني عرصه يك سوي به آمريكايي ارزشهاي ترسيم
سياست قرار ، اين از.كرد پيدا بيشتري پذيرش آمريكاييان ،
تعيين حق و ليبرال دمكراسيهاي ترويج براي آمريكا خارجي
سياسي توسعه در عواملي اينها.شد طراحي ملي ، سرنوشت
قدرت به كه بود براين باور آنها ، درباره كه بودند آمريكا
گسترش براي رسالت ، حالت اينميانجامند آمريكا سعادت و
تابع سادگي به خوشبخت ، كمتر ملتهاي به آمريكايي ارزشهاي
از 1945 پس بويژه ;بود ضدكمونيستي [گونه] صليبي جنگ يك
از بيشتر اشتياقي با آمريكايي ليبرالهاي كه صليبي جنگ يك
.پذيرفتند را آن كار ، محافظه انزواگرايان
در نسبي شكست يا موفقيت طريق از سياسي نظام يك ثبات
تشريح موجود ارزشي ساختار در نوين نگرشهاي سازي همانند
از سياسي فرهنگ موءثر گذار ابزار اكنون بايست ولي ميشود ،
.كنيم وارسي را ديگر نسل به نسلي
سياسي جامعهپذيري
و نگرشها بسط و ايجاد از عبارتست سياسي ، جامعهپذيري
وفاداري است ممكن روند اين.سياسي نظام به مربوط باورهاي
است ممكن و كند ترويج را معين ارزشهاي رشد و ملت به
امر ، اين.دهد گسترش را نظام از شدن بيگانه يا پشتيباني
انتظار مورد سياسي زندگي در مشاركت ميزان نظر از بويژه
سياسي ، جامعهپذيري.است اهميت داراي گروهها ، و افراد از
خلال در بلكه نيست ، كودكي حساس سالهاي مختص فرايندي
بررسي از پيش.مييابد ادامه نيز بزرگسالي زندگي
نياز توضيح كلمه چند به جامعهپذيري ، فرايند كارگزاران
و است نو "نسبتا حوزه اين در كار كه ، اين نخست.است
سنجيده تلاشهاي بررسي.است اختلاف مورد گوناگون ، نتايج
به پرداختن از جامعهپذيري فرايند بر نفوذ براي حكومتها
است آسانتر تلاشها ، آن اثرات پيرامون قطعي ديدگاه چند
در عمومي نظرسنجي يك هدايت مثال ، براي كه بويژه
اينكه دوماست شوروي اتحاد از آسانتر كبير بريتانياي
جامعهپذيري كارگزاران وسيله به كه نگرشهايي و ارزشها
و انتخاباتي مقاصد با اشتباه به اغلب ميگيرند شكل سياسي
دچار اندازهاي تا هركسي و ميشود خلط حزبي هواداريهاي
.است آسانتر دومي ، سنجش كه چرا ميشود ، ترديد
و دادن راي ميان چشمگيري همپوشي است ممكن كه حالي در
وجود گستردهتر سياسي ارزشهاي و نگرشها و حزبي هواداري
كه است نيازمند آدمي سوم ، .نيستند يكي آنها ;باشد داشته
ارزشهاي برايجاد نفوذ براي عمومي تلاشهاي ميان آشكارا
نفوذي برآنها حكومت كه جامعهپذيري فرايندهاي و سياسي
-آشكار تلاشهاي -گذشته مورد همراهشود قايل تمايز ندارد ،
به "معمولا ما -سياسي جامعهپذيري -دومي مورد برخلاف
همچون غيرسياسي ، تجربههايميكنيم اشاره سياسي تلقين
ممكن ورزشي ، باشگاههاي و دبستاني مجتمعهاي در مشاركت
با برابر اهميتي از بعد ، بزرگسالي سياسي زندگي در است
كشوري ، سياسي نهادهاي ساختار پيرامون هفتگي مدني دوره
وارسي هنگام ميبايست انسان سرانجام.باشد برخوردار
ميان تعاملات به نسبت سياسي ، جامعهپذيري فرايند عوامل
نتايجي به ميتواند خود نوبه به اين و باشد آگاه آنها
باشند يكديگر مكمل ميتوانند آنها آيا كه بيانجامد كلي
سياسي نظامهاي در.دارد وجود تعارضي آنها ميان آنكه يا
نهادهاي چنين ميان راسختري خصومتهاي ثبات ، با
گروههاي و مدرسه خانواده ، عنوان به) جامعهپذيري
.دارد وجود (جامعه در گوناگون داوطلبانه
جامعهپذيري كارگزاران
ارزشهاي و نگرشها ايجاد و بسط اصلي كنندگان تعيين
:برشمرد گونه اين ميتوان را سياسي نظام به مربوط گوناگون
خانواده -1
آموزشي نهادهاي ديگر و مدارس -2
غيررسمي ارتباطات و كاري داوطلبانه گروههاي -3
گروهي رسانههاي -4
حكومتي و حزبي كارگزاران -5
يادآور را آنها ميان همپوشي داشتن خاطر به ضرورت ما
.كرد بررسي كامل انزواي در نميتوان را آنها ;شدهايم
تاثير تحت گوناگون ، درجات به آنها همه برآن ، افزون
از.دارند قرار جغرافيايي و اجتماعي تحرك همچون عواملي
طبقات نردبان به صعود حال در كه مردمي نمونه ، باب
گرايش نوين نگرشهاي و ارزشها جستجوي به هستند اجتماعي
پائينتري اجتماعي طبقه در كه كساني كه حالي در ;دارند
نگرشهاي حفظ به بيشتري تمايل دارند قرار والدينشان از
چندي پيامدهاي داراي جغرافيايي ، تحرك.دارند پيشين سياسي
يا سياسي مسائل سر بر مباحثه به بيرغبتي مانند است ،
.جديد ناحيهاي به حركت از پس سياسي فعاليتهاي در مشاركت
جامعهپذيري فرايند بر خانواده نفوذ كه ميرسد نظر به
جهان به است كودك دريچه نخستين خانواده.است روشن سياسي ،
كه اينجاست ;اقتدار با است كودك تماس نخستين ;خارج
جنبش ، دو ميان نقش به مربوط توقعات در تفاوتها نخستين
ميان را نيرومندي همبستگي بررسيها ، و ;ميشود ايجاد
.ميدهد نشان فرزندانشان و والدين انتخاباتي رفتار
پايين ، سنين از كودك بر كه هستند ديگري كارگزاران البته
نگرشهاي به خانواده كه است ممكن.ميكنند نفوذ اعمال
است ممكن كودك سياسي ارزشهاي و شود ، تقسيم گوناگون سياسي
همچنين ، .بگيرد شكل والدين سياسي ارزشهاي با تضاد در
بالاتر فرزند هوش و طولانيتر رسمي ، آموزش دوره هرچه
اين ، وجود با.بود خواهد كمتر والدين ، نفوذ دامنه باشد
جامعهپذيري نمادهاي ديگر با ارتباط به عمدهاي ، بخش
خانواده متحده ، ايالات و بريتانيا در.داشت خواهد بستگي
بعدي دوره در كه دارد تمايل ارزشهايي از بسياري ترويج به
اتحاد در كه ميشود ادعا كه حالي در شد ، خواهد تقويت
بر تاكيد و حكومت دائمي تبليغاتي تلاشهاي شوروي جماهير
نسبي شكست بر مبني هستند شواهدي مدارس ، در سياسي آموزش
.خانواده انحرافي نفوذهاي ريشه بردن بين از جهت در رژيم
در عميق سياسي دگرگونيهاي دليل به غربي آلمان در
توجيه جهت در والدين كه دشواريهايي و ;اخير زمانهاي
حكومت تلاشهاي از پشتيباني عين در هيتلري رژيم از حمايت
كه نسلهايي به نوين ارزشهاي تلقين براي) ليبرال دمكراتيك
;هستند روبرو آن با (نكردهاند تجربه را نازي حكومت
هر همچون غربي آلمان در شواهدي البته.است پيچيده وضعيت
كاسته خانواده ، نقش اهميت از كه دارد وجود ديگري جاي
شكل والدين با مخالفت حسب بر بسياري نگرشهاي.ميشود
نگرشهاي با [فرزندان نگرشهاي] است ممكن هرچند نميگيرند ،
از يكي تنها والدين اما باشند ، متفاوت بسيار والدين ،
نفوذي آنچنان از و هستند [سياسي جامعهپذيري] كارگزاران
ارزشهاي بر دستكم ميرود ، گمان اغلب كه نيست برخوردار
.ندارند چنداني تاثير حزبي ، وفاداري نسبت به سياسي
هرچند ;دارد آموزشي فرايند بر مهمي تاثيرات آموزشي ، نظام
ميرسد ، دانشگاهي آموزش به و ميرود بالاتر آموزش سطح كه
و مدارس سهم از كه ارزشهايي.ميشود مهمتر آن تاثير
مستقيم سياسي تلقين نتيجه ميشوند ، ناشي دانشگاهها
.نيستند برخوردار كمتري اهميت از كه هرچند نيستند
مستقيم مداخله از كه است ممكن غيرمتمركز آموزشي نظام يك
و حمايت را فرهنگها خرده دارد امكان و كند جلوگيري حكومت
اما.دارد وجود تمركز زيادي حد تا فرانسه در.كند ترويج
بر را راه متحده ، ايالات در مدارس بر دولتها كنترل
تمايز به نسبت عيني رويكردهاي [و] محلي ، وفاداريهاي
در كه رويكردهايي ;ميگذارد باز چندي ، دولتهاي در نژادي
.ميشود تقويت خانوادگي نگرشهاي مدارس ، طريق از آنها
در مسلم اساسي ارزشهاي از حمايت به آمريكايي آموزش البته
و آزاد مشاركت مفهوم دارد تاكيد و تمايل سياسي نظام
والديني با نيرومند ارتباطي و ميكند ترويج را برابر
مدارس جانب از را اقتدارگرايانه گرايشهاي كه دارد وجود
بيشتري احتمال بريتانيا آموزشي ساختار.ميكنند اعمال
وجود با بويژه كند ، ترويج را نابرابري و تفاوت كه دارد
همراه متوسط طبقه فرزندان براي قوي خصوصي آموزشي بخش يك
.اجتماعي و فردي خصايل ديگر و شخصيت ساختن بر تاكيد با
آموزشي دولتي بخش در فراگير مدارس سر بر مجادلات
به دانشگاهي و اداري مباحثات از بيش بريتانيا ،
آموزشي ، نظام هر در.ميشود مربوط اجتماعي نابرابريهاي
پسران گوناگون توقعات و ميكند بازي آموزشي نظام كه نقشي
.باشد سياسي نگرشهاي آشكار تلقين متضمن ميتواند دختران و
حميدي حسن محمد :ترجمه
دارد ادامه
|