هزارهها اعماق در زندگي يادمان
در فرهنگي ميراث يافتههاي ارزش و تنوع به نگاهي
طالش "آقاولر" باستاني گورستان
چندنفره گورهاي از آمده بهدست اشياء روي بر مطالعه *
آنهاست تدفين همزماني از حاكي
شيء قلم بههمراه 188 گوناگون تدفينهاي با گور كشف 30 *
است "آقاولر" در كاوش دستاوردهاي جمله از
اجتماعي طبقات ميلاد ، از قبل اول هزاره دوم نيمه در *
ميزيستهاند "آقاولر" در مختلف
زغال لايهاي با را تدفينها روي "آقاولر" ساكنان *
نرسد استخوانها به رطوبت تا ميپوشاندند
ناگفتههايي ايران ، تاريخ از پيش گورستان بزرگترين *
جاي خود در را ميلاد از قبل اول هزاره دوم نيمه به متعلق
است داده
:اشاره
اشغال را گيلان استان شمال از وسيعي بخش كه تالش سرزمين
و جنگلي جلگهاي ، منطقه سه به اقليمي شرايط نظر از كرده
.ميشود تقسيم كوهستاني
تالش مركزي بخش در و كوهستاني منطقه در كه "اولر آق"
و آب و توريستي جاذبههاي از برخورداري بهدليل شده واقع
زندگي محل و ميشود محسوب ييلاقي منطقه يك مناسب ، هواي
.است تابستان فصل در اطراف ، مناطق كشاورزان و دامپروران
بهترين در است "نواده" قديمش نام كه ييلاقي منطقه اين
سكنه به 50 نزديك زمستانها در و سكنه اقليمي 500 شرايط
.پذيراست را
دوران در منطقه اين ميدهد نشان شده انجام بررسيهاي
اينكه از پس و بوده امجد سردار خانواده شكارگاه قاجار ،
پوشش بهدليل ميشود ساخته منطقه اين در كاخ دو
-سفيد خانههاي يعني -"آقاولر" به "نواده" سفيدكاخها ،
.ميدهد نام تغيير
عليه مردم ، شورش با و مشروطه دوران در تاسيسات اين
.ميرود بين از و ميشود كشيده آتش به منطقه خانهاي
چند سكوت "آقاولر" منطقه باستاني خاكهاي كه پيش چندي
اين دل در نداشت يقين هيچكس شكستند را خود هزارساله
ايران تاريخ از پيش گورستان بزرگترين كوهستاني ، منطقه
.باشد كرده جاخوش
فاش را فرهنگي تاريخ از بخشي بود شده مصمم خاك انگار
جا مردم چشم از منطقه بودن صعبالعبور دليل به كه كند
.ميرفت نام آن از كوچك ييلاقي بهعنوان تنها و بود مانده
ميرود احتمال آن گوشه هر در كه هكتاري عرصه 400 اين
انسانشناساني و باستانشناسان راه آغاز باشد نهفته گوري
زندگي به كاوش عمليات لايههاي لايه در ميبايست كه است
.برند پي منطقه مردم قبل سدههاي فرهنگ و
سال هزار چند تاريخي نظر از كه "آقاولر" جديد ساكنان
بر را خود زندگي امروز دارند ، فاصله خود پيشينيان با
گورستانهاي بزرگترين از يكي كه داشتهاند برپا زمينهايي
.است رفته خواب به آن زير در ايران تاريخ از پيش
در يعني پيش قرن يك از كمتر ميدهد نشان مدارك برخي
منطقه اين از بخشهايي ميلادي تا 1901 سالهاي 1899 فاصله
قرار كاوش مورد فرانسوي باستانشناس "دمرگان" توسط
.ميگيرد
لايهنگاري و آمده بهدست اشياء به توجه با زمان آن در
قبل اول هزاره آغازين سدههاي به منطقه قدمت شده ، انجام
.ميشود داده نسبت ميلاد از
سال 1340 در نگهبان عزتالله دكتر وجوديكه با همچنين
تپه اين از آمده بهدست اشياء مارليك تپه حفاري ضمن شمسي
هيچ ميكند ذكر "آقاولر" با مقايسه قابل را
.نميگذارد قدم تاريخي يادمان اين به باستانشناسي
منطقه در مطالعاتي انجام آغاز وجود با نيز سال 1350 در
بهدنبال اينكه تا نميرسد سرانجامي به كارها گيلان ،
بررسي ، فصل اولين اخير ، سالهاي در منطقه كامل شناسايي
چند در "آقاولر" منطقه نجاتبخشي و حريم تعيين كاوش ،
.ميشود آغاز گذشته ماه
"آقاولر" گورستان كشفيات
معماري بافت و مكشوفه آثار برروي شده انجام بررسيهاي
هكتاري باستاني 400 محوطه اين هكتار يك از كه گورهايي
دوم نيمه به را "آقاولر" گورستان قدمت آمدهاند ، بهدست
نسبت هخامنشي دوره بهويژه ميلاد از قبل اول هزاره
پارتي دوره تا آن تداوم باستانشناسان نظر از كه ميدهد
.ميباشد محرز "اشكاني"
و سهنفره و دونفره ، يكنفره ، تدفينهاي با گور كشف 30
.است گورستان اين در كاوش فصل اولين ماحصل جمعي
مانده برجاي اعتقادات و باورها رد ميتوان گورها اين در
امروزه ، كه آنچه برخلاف.كرد دنبال را روزگار آن مردم از
به مادي دنياي اين لوازم و ابزار از بينياز متوفي فرد
همراه را فرد يك لوازم تمام پيشينيان ميشود ، سپرده خاك
.ميگذاشتند گور در او
بودند معتقد و نميدانستند حيات پايان نقطه را مرگ آنان
لوازم ابزار ، به زيستن براي و ميشوند زنده روزي مردگان
.دارند نياز آذوقه و
نظير مفرغي ادوات و ابزار سفالين ، ظروف شامل شيء قلم 188
اشياء نيز و گوشواره پياله ، اسب ، دهنه سرنيزه ، خنجر ،
سنگهاي همچون آلاتي تزئين شكار ، و رزم ابزار نقره ،
اين...و مرجان عقيقه ، مفرغ ، شيشه ، خمير شيشه ، تزئيني ،
.ميدهند تشكيل را مكشوفه آثار
يا و ظروف داخل در مانده برجاي پروتئيني مواد همچنين
هنگام در ظروف اين ميدهد نشان پرنده استخوان قطعهاي
رستاخيز روز براي موردنياز آذوقه از انباشته تدفين ،
.بودهاست
اشيايي روي بر مطالعه باستانشناسي ، گروه سرپرست گفته به
از حاكي است آمده بهدست سهنفره و دو گورهاي از كه
.است تدفينها همزماني
حادثه يك وقوع بيانگر امر اين ميرود احتمال كه هرچند
آسيبشناسي اما باشد دوره آن در بيماري يك شيوع يا
آنها ، پوكشدن و رفتن ازبين بهدليل جمجمهها و اسكلتها
.نشد ميسر كار از دوره اين در
بالاي اسيديته ميزان باستانشناسي ، هيات پزشك گفته به
سبب گورها داخل به آب نفوذ موارد بعضي در و خاك جنس
به دستيابي دليل همين به و شده استخوانها پوسيدگي تشديد
.است نشده ميسر استخواني عوارض شناسايي نيز و سالم اسكلت
عارضهاي آسيبشناسي ، ظاهري مطالعات مورد يك در تنها
.ميدهند نشان را آرتروز مانند استخواني
"آقاولر" در اجتماعي طبقات
از حاكي "آقاولر" باستاني منطقه گورهاي روي بر بررسي
از قبل اول هزاره دوم نيمه در اجتماعي مختلف طبقات وجود
.است ميلاد
است آن از حاكي باستانشناسي هيات كار نتايج
كه است ميانسالي فرد به متعلق منطقه اين گور ثروتمندترين
.است شده سپرده خاك به فرزندش و همسر همراه به
و تزئينات شكار ، و رزم لوازم مقداري سفالي ، ظرف 40
تشكيل را خانوادگي گور اين مكشوفه اشياء آهني كلاهخودهاي
.ميدهند
بهخاك رزم ابزار همراه كه زن اين تدفين كشف همچنين
از دوره آن در جنگجو زنان وجود از نشان بود شده سپرده
.دارد تاريخ
هنگام در انسانشناسي كارشناسان تخمين براساس كه زن اين
سرنيزه شمشير ، جنگي ، ابزار با همراه بوده ساله مرگ 30
نيز و شيشه خمير جنس از تزئيني مهرههاي كوزه ، بلند ،
كاربرد سربند عنوان به "احتمالا كه مفرغ جنس از نوارهايي
.است شده سپرده خاك به داشته
رزم اين براينكه تاكيد با باستانشناس خلعتبري ، محمدرضا
تاريخ طول در:ميگويد نيست بيسابقه تاريخ در آوري
از و گرفته بدست را منطقه حكومت كه بودند زناني گيلان
.بودهاند برخوردار ديگران به نسبت والايي اجتماعي جايگاه
.است شده مشاهده نيز صفويه زمان از بعد در حتي روند اين
كاوش از دوره اين در اسب تدفين مورد يك كشف است گفتني
.است روزگار آن مردم اعتقادات از ديگر گوشهاي بيانگر
و اسب جسد كنار در سفالين ظروف وجود كارشناسان گفته به
در خاص آداب آوردن جاي به نشانه آن سپاري خاك به نحوه
.ميباشد حيوان اين تدفين
با ارتباط در اسب كه جايگاهي و اهميت:ميگويد بري خلعت
يك عنوان به تا شده سبب داشته مختلف تمدنهاي شكلگيري
در ميلاد از قبل دوم هزاره دوم نيمه از پرتحرك نيروي
همراه "عموما جايگاهش اهميت سبب به و درآيد بشر اختيار
.ميشده سپرده خاك به صاحبش با
گرفته صورت گيلان منطقه در كه مطالعاتي:ميافزايد وي
با "عموما جامعه شاخص افراد و سرداران قبور ميدهد نشان
.است بوده همراه اسب تدفين
ويژگيهاي از يكي را ها يافته اين اينكه به اشاره با وي
به آنان تمدن نفوذ يا و حضور احتمال ميداند ، سكايي تمدن
.نميكند رد را منطقه اين
كنار در كه است آن از حاكي باستانشناسي گروه گزارشهاي
بيانگر كه شده مشاهده نيز مواردي شاخص ، تدفينهاي اين
كما ميباشد ، دوره آن در فرد پايين زندگي سطح و فقر
فقط 2 گور داخل از آمده بدست اسكلت يك كنار در اينكه
.بود گرفته قرار سفالي كوزه
معماري بافت نوع است معتقد باستانشناسي هيات سرپرست
.دارد مستقيم نسبت جامعه در فرد جايگاه با گورها
ساده حفرهاي شكل به قبور برخي كه حالي در:ميگويد وي
چينه چهار و سنگي كلان قبور شاهد ما شده ايجاد زمين در
.بوديم نيز مختلف ابعاد و مشترك ديوار با
ورودي در داراي سنگي كلان قبور از برخي اينكه به توجه با
.است نشده ساخته جامعه عادي اشخاص براي "مسلما است
گمانهزنيها برخي در كه آنجا از:ميافزايد خلعتبري
تاريخي دوره گورهاي روي بر اسلامي دوره گورستان شكلگيري
تداوم و شكلگيري بيانگر ميتواند گورستان اين شده مشخص
تداوم اسلامي دوره تا كه باشد منطقه در عظيم تمدن يك
.است داشته
اسكلتها روي بر زغال لايه مشاهده مواردي در است گفتني
و آب شرايط از آگاهي با روزگار آن مردم ميدهد نشان
سريع پوسيدگي از جلوگيري براي منطقه رطوبت و هوايي
تا ميپوشاندند زغال لايهاي با را آن روي استخوانها ،
.نرسد استخوانها به رطوبت
"اولر آق" انسانشناسي ديدگاه
داخل از مكشوفه اشياء براساس باستانشناسان كه همانطور
با نيز انسانشناسان ميبرند پي گذشتگان فرهنگ به گورها
را فرهنگ تغييرات و تحولات انساني ، بقاياي روي بر مطالعه
.ميدهند تطبيق امروز با و ميكاوند
گورهاي تدفين نحوه روي بر مطالعه با انسانشناسي متخصص
در تدفين آداب به نگاهي:ميگويد "اولر آق" باستاني
تابش جهت در زمان آن مردم ميدهد نشان تاريخي دورههاي
.ميشدند سپرده خاك به خورشيد نور
كتف روي افراد بيشتر "آقاولر" گورستان در وي گفته به
چپ كتف روي بقيه و شده جمع پاهاي و دستها با و راست
.شدهاند تدفين
و طاقباز مانند تدفين استثنايي موارد به دستيابي همچنين
شب و نيمروز در تدفين مراسم انجام از حاكي ميتواند دمرو
.باشد
خانوادگي انفرادي ، گور كشف 30:ميافزايد فروزانفر فرزاد
ميان آن از كه شد اسكلت مورد شناسايي 36 به منجر جمعي و
و 4 گرديد مشخص سال زير 12 كودك زن ، 7 مرد ، 16 اسكلت 9
ساليان طي در انساني بقاياي شدن متلاشي دليل به مورد
.ماند باقي مجهول
:ميگويد "آقاولر" باستانشناسي گروه انسانشناسي متخصص
از كوهستاني منطقه افراد ميرفت انتظار اينكه عليرغم
نشان اسكلتها بررسي باشند برخوردار قوي و عظيم جثهاي
اسكلت داراي بندي استخوان نظر از منطقه اين افراد داد
.بودهاند متوسط يا و نقش ريز
رفتن بين از سرعت به اشاره با انسانشناسي گزارشهاي
مانده برجاي بقاياي سني ميانگين پير ، افراد استخوانهاي
تا بين 2 را كودكان و سال تا 35 بين 30 را گورها داخل در
.ميزند تخمين سال 3
60"حدودا كهنسال زناني اسكلت مورد دو تنها بين اين در
.است شده شناسايي ساله تا 65
به مردان و زنان قد ميانگين گزارش اين برپايه همچنين
.است گرديده تعيين و 164 ترتيب 158
بودند؟ كه ساكنان اين
حضور به يوناني مورخين از برخي نوشتار در كه هرچند
منطقه اين در درخشان بسيار تمدني با و انبوه اقوامي
علمي ، و اساسي مطالعات انجام عدم دليل به اما شده اشاره
اين در هنر و تمدن استقرار سابقه از چنداني دانش و آگاهي
.نيست دست در منطقه
منابع از يكي در:ميگويد باستانشناس خلعتبري ، محمدرضا
شده نوشته "كادوسيان" نام به اقوامي وجود به اشاره با
راههاي داراي كه كوهستاني است كشوري كادوسيان"
جنگلي سيب مردمشاست ميوه و غلات فاقد و صعبالعبور
."هستند جنگجو افرادي و ميخورند
دنبال به:ميافزايد باستانشناسي گروه سرپرست
مراكز شد انجام منطقه در گذشته سال كه بررسيهايي
يافته اينگرديد شناسايي كوهستان نقطه چند در ديدهباني
جامعه مصونيت خاطر به گذشته دورههاي در ميدهد نشان ها
زيرنظر را منطقه تمام نگاهباناني ديگر ، اقوام حمله از
.داشتهاند
به متعلق گورستان اين اگر نشانهها اين به توجه با
ميلاد ، از قبل اول هزاره دوم نيمه در كه باشد مردماني
گاههايشان سكونت پس زيستهاند ، منطقه اين در سال صدها
به اشاره با باستانشناسي گروه سرپرست شده؟ واقع كجا در
پيشين سدههاي مردم استقرار از اندك نشانههايي كشف
قرار كاوش مورد كه گوري آخرين متري فاصله 20 در:ميگويد
اجاقهايي هكتاري ، يك محدوده شرقي جنوب قسمت در و گرفت
و خاكستر از پوشيده و كوتاه سنگي ديوارهاي با
دادن قرار براي فضاهايي آنها كنار در كه شد زغالشناسايي
.بود شده تعبيه نيز ظروف
ساخت براي زمان آن در كه آنجا از خلعتبري ، اعتقاد به
رويش و فروكرده زمين در را "پوري" درخت شاخههاي منازل ،
و رفته بين از چوبها زمان گذشت اثر بر ميكشيدند ، چادر
.ندارد وجود منازل معماري ساختار شناسايي امكان
دارد ادامه
|