مطبوعات بر نظارت هيات تصويب با
شد همشهري
مسئول مدير الويري
كارشناسان نظريات به توجه بدون
دوم شور براي مطبوعات قانون اصلاح طرح
ميرود مجلس به
زيست؟ شاد نميتوان چرا
كنيد مراقبت خود از
مسئول مدير به جلائيپور و الواعظين شمس پاسخ
اسلامي جمهوري روزنامه
است؟ كساني چه صفتشايسته" محفلي تحريريه"
صادره راي مطبوعات آزادي از دفاع انجمن
دانست غيرقانوني را نشاط روزنامه براي

مطبوعات بر نظارت هيات تصويب با
شد مسئولهمشهري مدير الويري
كه برمطبوعات نظارت هيات جلسه آخرين در:اجتماعي گروه
روزنامه مسئول مديريت الويري مرتضي شد تشكيل ديروز
. گرفت عهده بر را همشهري
يك روزنامه ، شامل 2 نشريه جلسهمجوز19 اين در
و 3 ماهنامه دو يك ماهنامه هفتهنامه ، 8 دو هفتهنامه ، 4
امتيازي صاحب يا و مسئولي مدير تغيير با و صادر فصلنامه
.شد موافقت نشريه 14
امتيازي صاحب به "بيان" روزنامه مجوز نظارت هيات جلسه در
صاحب به ملت روزنامه و محتشمي اكبر سيدعلي مديرمسئولي و
فاضل) مثبت آقاعلي مسئولي مدير و حقي سعيد امتيازي
.شد موافقت (همداني
آفتاب مسئوليروزنامه مدير تغيير با همچنين جلسه اين در
.شد موافقت فردنيا فرهت به امروز
نظارت هيات از مجوز دريافت به موفق كه نشرياتي ديگر
دو كوير ، افق هفتهنامه:از عبارتند شدهاند
كوريو ، و سرو آذر ، ايران ، دامداران هفتهنامههاي
و پزشكي مهندسي سروه ، نهاوند ، فرداي ترابري ، ماهنامههاي
رسانه چشمخانه ، روان ، علم ، كاروان آزمايشگاهي ، تجهيزات
و فيض اسلام ، نداي فصلنامههاي و پاياب ماهنامه دو جنوب ،
.اجتماعي تامين
كارشناسان نظريات به توجه بدون
دوم شور براي
مطبوعات قانون اصلاح طرح
ميرود مجلس به
نقد لحاظ بدون مطبوعات قانون تغيير طرح:اجتماعي گروه
و حقوق دامنه كردن تنگتر با و استادان و كارشناسان
و ارشاد مشترك كميسيون سوي از مطبوعات سياسي آزاديهاي
.ميرود مجلس صحن به دوم شور براي آينده هفته قضايي
مخالفت عليرغم طرح اين كليات ما خبرنگار گزارش به
بود شده تصويب مجلس در "قبلا روزنامهنگاران و كارشناسان
و نظرات از جزئيات بررسي در داد قول مجلس رئيس اما
آن تصحيح و تعديل جهت كميسيون در كارشناسان پيشنهادات
از دعوت وجود با مشترك كميسيون اما.شد خواهد استفاده
شفاهي و كتبي نظرات اخذ و روزنامهنگاران و كارشناسان
بلكه نكرد لحاظ طرح در را كارشناسي اصلاحات تنها نه آنان
نظرات بطوريكه داد افزايش را آزاديها و حقوق تحديد دامنه
طرح اين در كوچك اصلاح يك نتوانست حتي كارشناسان قاطبه
.آورد بوجود
براي قضايي و ارشاد مشترك كميسيون كار حاصل عنوان آنچه
اصل 24 از متعدد موارد در است شده آماده مجلس در دوم شور
و استثناء - حدود و اصل را مطبوعات آزادي كه اساسي قانون
است كرده عدول كرده ، منع "صريحا را انتشار از قبل كنترل
اصول با مغاير قانوني نميتواند مجلس كه است حالي در اين
و خبرنگاران به مسئوليت دامنه تسري.كند وضع اساسي قانون
نظر رعايت به دادگاه التزام عدم مطبوعات ، تحريريه اعضاي
انتقاد ممنوعيت آن ، شدن تشريفاتي و اثر بلا و منصفه هيات
براينشريات اعدام مجازات پيشبيني نيز و نظر و نقد و
تاكنون كه است طرح اين از مواردي جمله از متعدد موارد در
و مراجع تمامي طرح اين از ديگري بخش در.است شده اعلام
شناخته صالح مطبوعات تخلفات به رسيدگي براي قضايي محاكم
محاكم شدن تخصصي و مسئوليت تفكيك با مغاير كه شدهاند
.است
زيست؟ شاد نميتوان چرا
...و شجاعت و ترس شكست ، و پيروزي شادي ، و غم با ما همه
و كنيم نشاط احساس بيدليل يكروز شايد.هستيم آشنا
.ببينيم همراه خود با را افسردگي ديگر يكروز
بيشتر رواني فشارهاي امروز آيا كه نميداند "واقعا هيچكس
آن دامنه امروزه است مسلم آنچه اما نه؟ يا شده گذشته از
ديدن.است گشته آشكارتر آن مخرب اثرات و وسيعتر
كاربراي و زندگي محيط در عبوس و خسته گرفته ، قيافههاي
با را فردي اگر كه حد آن تا گشته عادي امري ما از يك هر
.ميپنداريم بيغم و بيخيال را او ببينيم خندان و نشاط
شما.نميشوند سرحال و شاد ميزان يك و يكنوع به همه
شدن برنده در را خود خوشحالي آيا ميشويد؟ خوشحال چگونه
خريد و مسافرت يا و ميبينيد؟ بانكي جوايز دريافت و
آنچه !ميشود؟ خاطرتان انبساط موجب گرانبها و لوكس اجناس
هدف برميگزينيم كه متعددي راههاي از يك هر در است مسلم
دقايقي براي حتي راحتي ، و شادي به رسيدن آن و است يكي
.است كوتاه
نباشد شاديآور ما براي راهها اين از بعضي است ممكن گاه
در.دارد نگاه خود قوت به همچنان را ما روحي مشكلات و
كه پرداخت عواملي يا و عامل جستجوي به بايد حالت اين
.ميشوند شادابي و نشاط مانع
تنهايي به گاه بيروني و داخلي عوامل روانشناسان ، نظر به
نقش افراد روحيه و شخصيت شكلگيري در هم كنار در يا و
.ميكنند ايفا را مهمي
دهها و حسد كينه ، بايد نشاط با و سالم روحيه داشتن براي
عوامل جزء و ميگيرند قرار اول دسته در ديگركه منفي صفات
اين زيرا.نمود دور خود وجود از را ميشوند محسوب دروني
وي زندگي و ميدهند آزار را نظر مورد فرد روز و شب عوامل
.مينمايند بيهوده و تلخ را
زماني نميبرند لذت خود زندگي از هرگز كه ناراضي افراد
به زدن صدمه از نيز زماني و ميشوند شاد ديگران شكست از
رسيدن براي آنان.ميرسند خشنودي به خود دوروبر چيزهاي
بسر ديگران با رقابت و تقلا در مرتب نشاط و شادي به
تعادل تا ميدهند ادامه خود كار اين به آنقدر ميبرند ،
.مييابد مهآلود منظرهاي زندگي و خورده هم به روحيشان
خطرناكي و عجيب كارهاي به دست نيز عدهاي ميان اين در
مخدر مواد پرخوري ، قمار ، .برسند خوشي به تا ميزنند
افراد كوتاه زماني براي تنها كه ميباشند مخربي راههاي
آن از بعد و ميبرند سراب و رويا به واقعي عالم از را
.ميشود گروه اين نابودي موجب فرساينده افسردگيهاي
خندهدار ، فيلمهاي تماشاي روانشناسان ، و متخصصان نظر به
براي مفيدي راههاي ورزش و مطالعه شاد ، موسيقيهاي شنيدن
.ميباشند نشاط كسب
دروني عوامل با مواجهه در كه است فرد خود اين حال هر در
براي را لازم شرايط و نمايد كمك خود به بايد منفي و
.سازد فراهم خود آرامش
براي:است معتقد مدارس ، در تربيتي مشاور زماني اميد
.نمود خارج مكان و زمان محدوده از را فكر بايد شادزيستن
قدر اين روزها چرا نظير سئوالاتي مرتب آنكه جاي به
اينگونه هوا آلودگي و ترافيك وضع چرا يا است؟ طولاني
فكر به ميشوند ، افسردگي باعث كه ديگر چراي صدها و است
و امكانات با مطابق جديد كار و فعاليت يك شروع
بهره درون در انرژي ذخيره از تا بود خود استعدادهاي
.برد بيشتري
.داشت توجه نيز بيروني عوامل به بايد دروني عوامل كنار در
و محيط تاثير تحت بازهم باشد ساخته خود فرد چه هر زيرا
كه آنجاست تا مسئله اين اهميت.ميگيرد قرار خارجي اوضاع
او اختيار در محيط آنچه و دارد انتظار فرد آنچه ميان اگر
و تنشها وقوع شاهد باشد ، داشته وجود تفاوت ميدهد قرار
.بود خواهيم جامعه در بسياري تعارفهاي
جوان نسل امروز:ميافزايد مورد اين در حقوق دانشجوي يك
محيطي و سرگرميها نيازمند ارزشها سريع تغيير به توجه با
آرايش ، و پوشش نوع.دارد نگاه شاداب را وي روحيه كه است
كه است اين گواه...و ديگران با ارتباط برقراري نحوه
كه ميباشند رشد حال در زمان از برهه اين در افرادي ،
اغلب بنابراين.ميباشند ديروز جوانان با متفاوت بسيار
اختلاف آنها زندگي محيط و نسل اين ميان شاهديم نيز اوقات
ناراحتيهاي انواع رواج كشمكشها اين نتيجه و دارد وجود
.است جامعه افراد از وسيعي قشر ميان رواني و روحي
بيروني عوامل جزو كننده ناراحت و دلهرهآور فضاي ايجاد -
بارها.ميبرد ازبين را افراد دلخوشي كه ميشود محسوب
اسامي به گروههايي و ناشناس مهاجمان كه بودهايم شاهد
يورش جوان پسران و دختران به شهر ، مختلف نقاط در مختلف
"قطعا.دادهاند قرار تحقير و تهديد مورد را آنها و برده
با جوانان كه داشت انتظار نبايد خشونتآميز رفتار اين با
علائم و باشند آمد و رفت حال در سرحال و شاد روحيه
.ندهند بروز خود رفتار و چهره در را ترس و اضطراب
مردم با ارتباط در كه جمعي ارتباط وسايل و رسانهها -
افسردگي در كه ميشوند محسوب عواملي جزء روزها اين هستند
ازمردم كثيري عده بهنظر.دارند نقش خود مخاطبان
دارد كننده شاد برنامه كمتر تلويزيون و راديو برنامههاي
خود يكطرفه ارتباط با وسايل اين كه است حالي در اين و
.ميدارند نگاه مشغول را افراد مرتب
يك از منظور:ميگويد سينما منتقد نعمتالله معصومه
كه باشد صحنههايي "حتما آن در كه نيست اين شاد برنامه
وقتي بايد.دارد اهميت برنامه جذابيت بلكه شود خنده موجب
.برسد رضايت احساس به ميكند استفاده برنامه از مخاطب كه
به مربوط اخبار پخش و يكسو از شاد برنامههاي فقدان
از قربانيان و اجساد تصاوير نمايش جنگ ، شورش ، بمبگذاري ،
آزار وسيله يك به تبديل را تلويزيون و راديو ديگر ، سوي
.مينمايد بيشتر را مخاطبان اندوه و غم كه كند دهندهمي
آسيب دچار كمتر ميخواهد كسي اگر روانشناس يك نظر به
رويدادهاي و اخبار تماشاي در است بهتر شود جسمي و روحي
در كمتر را خود و نمايد تجديدنظر ناراحتكننده و منفي
.دهد قرار برنامهها اين معرض
ديگري مهم عامل ما ، جامعه در شادي و غم ميان تعادل نبودن
كه گفت بتوان جرات به شايد.ميباشد افسردگي رواج در
به نسبت بيشتري اهميت داراي سوگواري و عزا مراسم برگزاري
.ميباشد كشورمان در شادي و جشن ايام بزرگداشت
را غم به اندازه از بيش اهميت حقوق دانشجوي اصغري زهرا
.ميداند افراد روحيه خستگي و پژمردگي موجب
روزهاي شمردن كوچك يا و بيتوجهي منظور:ميگويد او
رعايت به توجه بلكه نيست معصومين و دين بزرگان شهادت
.است جامعه در شادي و غم ميان تعادل
مردم بر نوعي به هريك سياسي اجتماعي ، اقتصادي ، مشكلات
كه هست آنقدر زندگي فشار روزها اين.ميگذارند تاثير
اين در اگر حال.بكشاند ناكامي و نااميدي به را افراد
باشد نداشته وجود اندوه و غم از رهايي براي راهي ميان
روحي استرسهاي خاطر به هم فراوان ، آن مرگوميرهاي شاهد
.بود خواهيم
ميسر ثروت و پول توسط را شادي كسب مردم از بسياري
خلاصه پول در تنها را شادي به رسيدن آنان.ميدانند
پول اگر ميخواهند كه هرچيز براي معتقدند زيرا ميكنند ،
پشت را مشكلات و ميرسند آن به راحتتر كنند خرج
معيار كه حالا:ميگويد كامپيوتر مهندس يك.سرميگذارند
داشتن در را شادي بايد اهميتيافته جامعه در ثروت و پول
تحصيل ، كار ، در موفقيت البته.جست اقتصادي خوب اوضاع
افراد دلخوشي و رضايت موجب نيز ديگر موارد و ازدواج
.ميدارد نگه سرحال و شاد را فرد اينها مجموعه و ميشود
كار و زندگي محيط در تيره پوششهاي و رنگها از استفاده
و دارد بسزايي اهميت پژمرده و خسته روحيه ايجاد در نيز
تحت را افراد كه شود محسوب خارجي عوامل جزء ميتواند
.ميگذارد تاثير
روشن و شاد رنگهاي به اشاره خانهدار ، بلورچي هنگامه
مرتبط زنده رنگهاي كاربرد با را خشنودي و سلامت و ميكند
ميان در آنقدر تيره رنگهاي كه درحاليست اين و ميداند
توجهي آنها از استفاده مضرات به كسي كه شده رايج مردم
.نميكند
سالم سرگرمي و دلخوشي نداشتن گفت ميتوان مجموع در
و روحي بيماريهاي به شدن مبتلا براي را زمينه ميتواند
صعودي سير به همچنان زندگي فشار اگر.سازد فراهم جسمي
كه شد خواهيم روبهرو افرادي با تدريج به دهد ادامه خود
به مرتب و ميورزند دريغ نيز يكديگر به زدن لبخند از
منتقل ديگران به را خود ناراحتيهاي گوناگون بهانههاي
.مينمايند
تغيير هزاران با كه جامعهاي در اگر جامعهشناسان نظر به
جامعه آن در نشود ، تامين افراد نيازهاي روبهروست زودگذر
خستگي و دلزدگي احساس كه ميشويم روبهرو افرادي با
هر تصويب و طرح در است بهتر مسئولين بنابراينمينمايند
و كنند فكر جامعه در و خود تصميمات اثرات به قانوني
زيستن شاد شرايط رفتن بين از موجب كه را محدوديتهايي
.نمايند برطرف ممكن حد تا را ميشود جامعه افراد
حسينزاده پروانه
كنيد مراقبت خود از
سازيم توانا را خود
را خواستههايمان باشيم داشته انتظار ديگران از اگر
خود سرنوشت اختيار كنند ، اتخاذ را تصميمهايمان و انتخاب
اين در.ميسپاريم آنها دست به كه خود ، دست به نه را
در ما و ميشود گرفته ناديده ما حقيقي ذاتي ارزش ميانه
بر ديگران قدرت اعمال قرباني كه ميگيريم قرار وضعيتي
.ميگرديم خود
درياها مد و جزر و هوا و آب روي و ديگران اعمال روي ما
خود كه برخورداريم ذاتي قدرت اين از اما نداريم ، قدرتي
و احساس تفكر ، نحوه و بگيريم تصميم خود امور درباره
اراده كه معناست بدين معنوي بهبود.برگزينيم را رفتارمان
كنترل تحت را خود و واگذاريم فائقهاي قدرت به را خود
.ندهيم قرار ديگري انسان هيچ
تسليم بيآنكه خود مبارزهجويانه نگرشهاي از ترتيب بدين
اين.ميكنيم صرفنظر شويم ، ديگران بدرفتاري يا سلطه
موضعي از ديگران با ارتباط برقراري كردن ، صرفنظر
.ميباشد پايينتر
كه ميشود سبب مبارزهجويانه نگرشهاي از كردن صرفنظر
تسليم ، آنكه حال باشيم ، داشته دست در را خود زندگي كنترل
در ميتوانيم.ميدهد قرار ديگري شخص كنترل تحت را ما
در ميايستيم ، سخت ديگري انسان سلطه برابر در كه حال عين
.باشيم محض تسليم فائقهاي قدرت اراده برابر
اما...دهيم تغيير را خود مافوق تفكر شيوه نميتوانيم ما
گذشته.سازيم دگرگون آن به نسبت را خود واكنش ميتوانيم
كه را كاري ميتوانيم اما دهيم ، تغيير نميتوانيم را خود
.دهيم تغيير ميكنيم ، خود زندگي باقيمانده با
آنچه ميتوانيم اما دهيم ، تغيير نميتوانيم را خود گذشته
اگر.دهيم تغيير ميكنيم ، خود زندگي باقيمانده با را
خود توان بر زندگي لحظه هر در ميتوانيم بخواهيم
.بيفزاييم
ببينيم را خود تواناييهاي
زندگي يك موفق ، زندگي يك داشتن جاي به اگر ما از بسياري
.ميكنيم بيشتري ايمني و راحتي احساس باشيم ، داشته مفلوك
شخصيت كاستيهاي تمامي از فهرستي بخواهد ما از كسي اگر
خواهيم ترتيب بالايي بلند فهرست واقع به كنيم ، تهيه خود
و تواناييها ديدن و آسان نقصهايمان ديدن ما براي.داد
آن دراز دوراني طي.است دشوار و سخت وجوديمان سرمايههاي
تذكر و كشيدهاند رخمان به را ناتوانيهايمان قدر
.هستند برجسته نظرمان در نقصهايمان تنها كه دادهاند
توري با ميخواهد كه كسي مانند زندگيمان روزهاي طول در
بر دال شواهد و بينات گردآوري به كند ، شكار را پروانهها
از مجموعهاي روز پايان در و ميپردازيم خود ارزش
اگر.ميكنيم دستهبندي را ناكاميها و خطاها تحقيرها ،
به درميآورديم ، حركت به ديگري جهت در را خود تور
دست شاديها و توفيقها تحسينآميز ، تعارفات از مجموعهاي
.مييافتيم
ياري را ما برميداريم ، خود بهبود راه در كه گامهايي
مثبت جنبههاي هم...ببينيم را سكه روي دو هر كه ميدهد
شده ياد فهرست به كه هنگامي.منفي جنبههاي هم و
توازن منفي و مثبت جنبههاي ميان ميتوانيم ميانديشيم ،
نقاط بر توجه تمركز با ميتوان را كار اين.كنيم برقرار
و آنيم شايسته كه مواردي در خود به دادن امتياز با و قوت
.دهيم انجام خود ، به تاييدآميز مثبت پيامهاي ارسال با نيز
ياري را ما برميداريم ، خود بهبود راه در كه گامهايي
مثبت جنبههاي هم...ببينيم را سكه روي دو هر كه ميدهد
.منفي جنبههاي هم و
رابينسن ب دكتر نوشته
غيبي منوچهر دكتر ترجمه
مسئول مدير به جلائيپور و الواعظين شمس پاسخ
اسلامي جمهوري
روزنامه
است؟ كساني چه صفتشايسته" محفلي تحريريه"
جمهوري روزنامه سرمقاله به پاسخ در نشاط روزنامه مسئولان
خطاب سرگشاده اي نامه " محفلي تحريريه " عنوان با اسلامي
به آن كامل متن كه اند نوشته روزنامه اين مسئول مدير به
:آيد مي دنبال
سرمقالهاي مورخ 26/6/78 اسلامي جمهوري محترم روزنامه در
گردانندگان آن در كه شده چاپ "محفلي تحريريه" عنوان به
و پنهانكاري به را نشاط و توس جامعه ، روزنامههاي
منابع و "محفلي تحريريه" به را روزنامهها اين تحريريه
كه آنجا از.است كرده متهم "غيبيه منابع" به را آن مالي
گردانندگان است ، شناسنامه فاقد "محفلي تحريريه" مقاله
نوشته اين اصلي مسئول را جنابعالي مزبور روزنامههاي
قرار خطاب مورد را شما زير ، توضيحات در و ميدانند
نشاط و توس جامعه ، روزنامههاي گردانندگان.ميدهند10
صريح بسيار بلكه نيستند ، متمكن شخصيت آن فرزند مصداق
بضاعت و توان حد در ميكوشيم كه هستيم كساني ما ميگوييم
تاريخي شكاف تبليغ علمي روشهاي به اتكا با خود ناچيز
. (تكفيهالاشاره العاقل) برسانيم حداقل به را دولت ملت ،
در اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت نظرسنجيهاي به توجه
مخاطبان سني گروههاي مورد در مطبوعات جشنواره ششمين
توزيع گستره و نفوذ ميزان تحصيلات ، ميزان مطبوعات ،
جمهوري نظام عمر به مطبوعهاي كه جنابعالي براي مطبوعات
.است آموزنده ميكنيد اداره اسلامي
جمله از و آگاهان بر چنانكه نشاط روزنامه توقيف.2
خشونت آيا" مقاله چاپ خاطر به نيست ، پوشيده حضرتعالي
مورخ 2/6/78 شماره در باقرزاده حسين نوشته "است مجاز دولتي
در مدعيالعموم شكايت متن در چنانكه بلكه است ، نبوده
شده قيد (شب ساعت 30/20 مورخ 13/6/78 شنبه روز) توقيف شب
صفري لطيف آقايان به مرتضوي سعيد قاضي وسيله به و بود
نامه شد ، ابلاغ شمسالواعظين ماشاءالله و مسئول مدير
بوده اصلي عامل رهبري مقام به سحابي يدالله دكتر آقاي
تاريخ در "است مجاز دولتي خشونت آيا" مقاله زيرا است ،
نامه چاپ از پس نشاط روزنامه كه حالي در شد درج 2/6/78
توقيف شهريور مورخ 13 شنبه روز تاريخ در و سحابي يدالله
.شد
كشور اين فرهيخته شخصيتهاي از بسياري ميدانيد چنانكه
ارشاد و فرهنگ محترم وزير مهاجراني آقاي جناب جمله از
شخصيت دو حضور با) مطبوعات بر نظارت هيات و اسلامي
و جهرمي افتخار دكتر مهرپور ، دكتر برجسته حقوقدان
شخصيتهاي از برخي و (مجلس و قضائيه قوه نمايندگان
مصاديق از را "است مجاز دولتي خشونت آيا" مقاله روحاني
نويسنده خودندانستند قصاص و شريعت به متعرض نوشتههاي
من مقاله":كرد تصريح (ضميمه به) نامهاي ارسال با نيز
هيچ و بود كرده برخورد بشري حقوق ديد از اعدام مسئله به
ما آيا كه است اين پرسش "نداشت دين احكام به اشارهاي
را مقاله اين كه بدانيم كساني جمله از را خود نميتوانيم
نميدانند؟ شريعت به تعريض مصاديق از
سه اين گردانندگان اظهارات براساس":نوشتهايد.3
ترتيب 300 به روزنامهها اين از يك هر تعطيل با روزنامه
ضرر تومان ميليون و 300 تومان ميليون تومان ، 200 ميليون
نوشته از بخش اين ".است شده وارد گردانندگان به زيان و
به اميدواريم كه است اكاذيب نشر بارز مصاديق از جنابعالي
در گردانندگان بفرماييد "لطفا.نباشد غير به اضرار قصد
مجموع در روزنامه سه اين تعطيل با كه كردهاند اظهار كجا
.كردهاند زيان و ضرر تومان ميليون 800
جمهوري روزنامه محترم خوانندگان و جنابعالي اطلاع جهت
غيرقانوني توقيف از پس بلافاصله كه ميگوييم اسلامي
از تن چند شدن زنداني و تاريخ 24/6/77 به توس روزنامه
روز جامعه شركت كه كرديم اعلام "رسما آن ، گردانندگان
تومان ميليون معرض 328 در توس و جامعه روزنامههاي ناشر
به كه شركت رسمي تراز در بدهي اين.گرفتند قرار بدهي
اين مالي عمليات و است ثبت شده ، منعكس نيز دارايي وزارت
انقلاب دادستاني سوي از آن "غيبيه منابع" و روزنامه دو
رسيدگي مورد (آن مركزي دفتر پلمب و توقيف هنگام) تهران
باشيد مطمئن بود كار در پنهاني ماجراي اگر و گرفت قرار
اين در سلامت و سربلندي با نميتوانستيم ما امروزه كه
اسلامي جمهوري محترم روزنامه خبرنگار.كنيم فعاليت جامعه
در انقلاب دادگاه رئيس رهبرپور آقاي جناب با ميتواند كه
انجام را اختصاصي مصاحبه آن دانشگاهها بازگشايي آستانه
روزنامههاي مالي وضعيت از گزارشي ميتواند "قطعا دهد ،
.كند اخذ دادگاه اين از را توس و جامعه
كه ميگوييم محترمتان خوانندگان و جنابعالي اطلاع مزيد
شركت بدهيهاي مجموع كه آنجا از و زندان از آزادي از پس
شركت به توماني ميليون سنگين 168 بدهي شامل) روز جامعه
سيجزء ، چاپخانه به سنگين بدهي مازندران ، كاغذ و چوب
روزنامههاي مشتركان به بدهي افست ، چاپ شركت به بدهي
به محدود بدهي و روزنامه كاركنان به بدهي توس ، و جامعه
تومان ميليون يعني 328 شده اعلام مبلغ به (افراد برخي
ورشكسته شركت يك مالي لحاظ به روز جامعه شركت ميرسيد ،
از آن بدهيهاي كليه پرداخت تعهد اما ميرفت ، شمار به
حميدرضا) توس و جامعه گردانندگان از تن چند سوي
.شد تضمين (شمسالواعظين ماشاءالله و جلاييپور
روزنامه انتشار از پيش شده ياد روزنامههاي گردانندگان
و شركتها مالياتي بار جمله از متعدد دلايل به و نشاط
غيرفعال را روز جامعه شركت مطبوعاتي ، مالياتي معافيت
.كردند منتشر "مشاغل" قلمرو در را نشاط روزنامه و كرده
مشاركت) جديد مالي تمهيدات با نشاط روزنامه گردانندگان
شدند موفق انقباضي شديد سياستهاي اعمال با و (شريك چند
از پارهاي پرداخت و بندي قسط كه كنند ايجاد مناسب وضعيت
براي نشاط اشتراك جايگزيني بدهيهايگذشته ، اقساط
ديگر برنامه چند و توزيع نرخ كاهش توس ، و جامعه مشتركين
خدمات و ليتوگرافي حوزه در فني فعاليت جمله از) اقتصادي
مرز به و دهند كاهش را توس و جامعه بدهيهاي (فرهنگي
روزنامه توقيف هنگام و برسانند تومان ميليون حدود 220
ميليون زيان 200 با كه كرديم اعلام مصاحبه در "رسما نشاط
بدهيهاي به است مربوط مبلغ اين و شدهايم مواجه توماني
انبساطي سياستهاي سنگين بدهي اين اصلي علت.گذشته
نه و- توس و جامعه روزنامههاي در روز جامعه شركت مديريت
سوخت و جامعه روزنامه رنگ چهار و صفحه چاپ 16 - نشاط
.شد شناخته...و توقيف هر از پس آگهيهاي به مربوط مالي
نظر از نشاط روزنامه گردانندگان فعاليت رو اين از
و روزنامه اين توقيف اما ميشود ، ارزيابي مثبت اقتصادي
مالي بار منظر از ويژه به آن كاركنان اعظم بخش بلاتكليفي
ما روي پيش در را گذشته سنگين بدهي...و دستمزدها سنگين
و همكاري طريق از نگراني اين است اميد كه است نهاده
كاهش اسلامي جمهوري روزنامه جمله از مطبوعات ديگر دلجويي
.يابد
تحريريه شگفتانگيز عبارت از مقالهتان سراسر در.4
تحريريه از منظورتان نميدانيمكردهايد ياد محفلي
ناشناخته ، گروهي محفل ميدانيم ما كه آنجا تا.چيست محفلي
وجدان در شما حال.است نامعلومالحال و غيرشناسنامهدار
ميتواند "محفلي تحريريه" صفت آيا كه كنيد قضاوت خود
نام و نام حاوي روزنامهشان كه باشد كساني برازنده
و مسئول مدير تا خدمات بخش از زحمتكش افراد خانوادگي
و خبرنگار و نويسنده و سياستگذاري شوراي رئيس و سردبير
شما حداقل آيا و باشد..و تصحيح و صفحهآرا و حروفچين
روزنامهاي اخير سال حتي 50 و اخير سال در 20 ميتوانيد
و مندرجات همه كه ببريد نام نشاط و توس جامعه ، از غير
با همراه موءسسه يك عنوان به روزنامه و آن نوشتاري آثار
باشد؟ روزنامه كاركنان كليه نام و اثر صاحب شناسنامه
جمله از و خاص مطبوعات در كه را اتهامي تنها ما "اتفاقا
آن و ميشود مطرح ما عليه اسلامي جمهوري محترم روزنامه
با دهيد اجازه.است "معلولالحال" اتهام داريم قبول را
روزنامه كه بگوييم طعن و لعن سر از نه البته و صراحت
مورد صفت به ديگر روزنامههاي از تعدادي و اسلامي جمهوري
كه چرا نزديكترند ، "محفلي تحريريه" يعني جنابعالي اشاره
گردانندگان عليه شما نوشته همين فرمائيد ملاحظه شما
از ناگزير ما و است شناسنامه فاقد نشاط و توس جامعه ،
از ميدهيد اجازههستيم نوشته اين در شما قراردادن خطاب
محترم روزنامه سردبير و امتياز صاحب كنيم سوءال شما
چند و كيستند آن مختلف سرويسهاي دبيران و اسلامي جمهوري
آيا ميكنند؟ كار روزنامهتان در كادر چند و نفرند
به جنابعالي "وجدانا كه كنيم مطرح را پرسش اين ميتوانيم
شفاف طور به را خود تحريريه اعضاي نام دلايلي يا دليل چه
نميكنيد؟ اعلام
درست نشاط و توس جامعه ، روزنامههاي خوانندگان اعظم بخش
اعتماد علاقهشان مورد روزنامه گردانندگان به نادرست يا
مالي دقيق گزارش هميشه آنها به ما رو اين از دارند ،
روزنامههاي در خوانندگان به گزارش ستون به) ميداديم
روزنامه خوانندگان آيا اما ،(فرماييد مراجعه توس و جامعه
چرا كنيم سئوال جنابعالي از نداريم حق ما جمله از و شما
در انتشار بدو از را اسلامي جمهوري روزنامه مالي كارنامه
شما از داريم حق ما آيا نميكنيد؟ اعلام تاكنون سال 1358
جمهوري روزنامه "غيبيه" و "جليه" منابع كه كنيم سئوال
دولتي يا خصوصي بخش به آن تعلق و آن زيان و سود و اسلامي
چرا كه كنيم سئوال نداريم حق ما آيا و چيست؟ تعاوني يا
يعني آن ارگان جمهوري ، حزب فعاليت توقف هنگام
به كه جنابعالي داد؟ ادامه خود فعاليت به روزنامهتان
متهم مالي زيان رقم چند اعلام به را ما نادرست صورت
"رسما جنابعالي از اگر كه پرسيدهايد خود از آيا ميكنيد
در 20 را اسلامي جمهوري روزنامه زيان صورت كنند سئوال
در وقفه ساله چند زيان و ضرر محاسبه بدون) گذشته سال
و گفت خواهيد چه فرماييد ، اعلام (چاپخانهتان راهاندازي
اصل سايه زير در موضوع اين بگذاريد گفت؟ خواهيد چگونه
هم بدانيد است خوب اما بماند ، پنهان "بالامانات المجالس"
باشد قرار اگر شماليتان محترم همسايه هم و حضرتعالي
"تبليالسرائر يوم" حكم به آيد عمل به دقيقي حسابرسي روزي
ميدانيد.شد خواهد دشوار شدت به برايتان اوضاع
و حساب و اعداد و ارقام به را كارنامهتان چرا جنابعالي
دغدغه گاه هيچ كه است اين براي نميكنيد؟ اعلام كتابتان
ذرهبين زير يا نگرفتيد قرار پرسش مورد يا نداشتيد را آن
.نشديد واقع حاسدان يا رقبا
ميكنيم توصيه مطبوعاتي همكار حكم به جنابعالي به ما.5
مطبوعاتيتان رقيب يا همكار متهمكردن جاي به بياييد
شديد افت كيفيت ، شديد افت) كشور مطبوعات برخي بحران چاره
برگشت و رفت بسته مجاري و فرهنگي يكسويهنگاري تيراژ ،
كنيد وتلاش كنيد جستجو ديگري جاي در (دادهها و اطلاعات
كه است اين شما و ما ميان تفاوت كه بياموزيد را نكته اين
.فرزندانتان با ما و ميگوييد سخن ما پدران با جنابعالي
عظيمي بخش ميان طنزآلودي كار تقسيم كه بگوييم دهيد اجازه
:است گرفته صورت كشور اين در محافظهكاران و مردم از
ميكنند تعطيل را محافظهكاران روزنامههاي مردم
مورد روزنامه محافظهكاران و (ميكنند بايكوت بخوانيد)
شايد آن شنيدن كه هست نيز هم ديگري قرائت !را مردم علاقه
براي را قرائت اين ما اگر اما باشد ، دشوار جنابعالي براي
.كرد خواهد تحميل شما به را آن آينده نكنيم ، بازگو شما
اول دسته.ميشوند تقسيم دسته دو بر روزنامهها واقع در
فرمان "بعضا و طرفه يك جادهها در كه هستند روزنامههايي
و است ، پايين به بالا از نگاهشان و ميكنند حركت بريده
طرفه دو جادههاي در كه هستند روزنامههايي دوم دسته
در و راستي به.بالاست به پايين نگاهشان و ميكنند حركت
جنابعالي ميپذيريد را تقسيمبندي اين كه صورتي
شده ياد دستههاي از كداميك در روزنامهتان علاقهمنديد
گيرد؟ قرار
اگر كه است مطبوعاتي -سياسي ظرافت اين يادآوري آخر نكته
آقاي مصاحبه نشاط روزنامه اسلامي ، جمهوري روزنامه جاي به
منتشر حرفهاياش ارزنده ويژگيهاي همه با را رهبرپور
اين ديگري نحله از و ديگري شخص رهبرپور جاي به و ميكرد
دانشگاهها بازگشايي از قبل هفته يك هم آن را مصاحبه
شخص هم و ميديد آسيب نشاط روزنامه هم ميداد ، انجام
نشاط نه كه باشيد خرسند بايد البته شما.شونده مصاحبه
جناب از غير كسي مصاحبهشوندهتان شخص نه و هستيد
ما اين باشيد آسوده البته صد و البته شما.است رهبرپور
كنيم اثبات را خود بودن مسلمان حتي امروزه بايد كه هستيم
اين از بالاتر تهمتي هيچ كه ميدانيد صورت اين در آيا و
شكل بدين را فرزندانش كه داشت روا نظام يك به نميتوان
.العالمين رب انالحمدلله دعوانا آخر و است؟ كرده تربيت
لذاتالحق يخدمالحق من علي والسلام
ارسال اسلامي جمهوري eروزنامه به در 3/7/78 نامه اين *
صفحه جاي به مطبوعات قانون برخلاف متاسفانه كه بود شده
تعدادي و آن eمقدمه حذف با و پانزدهم صفحه در اول
در "مثلا.است رسيده چاپ به روزنامه آن در فاحش اشتباه
از "نه" eكلمه سوم خط در نوشته بند 4 دوم پاراگراف
كلي به و است شده تبديل "طعن و سرلعن از" به طعن و سرلعن
.است كرده عوض را متن معناي
صادره راي مطبوعات آزادي از دفاع انجمن
دانست غيرقانوني را نشاط
روزنامه براي
صدور با مطبوعات آزادي از دفاع انجمن:اجتماعي گروه
مدير عليه شديد حكم صدور و نشاط روزنامه توقيف بيانيهاي
كه دانست اقداماتي از نمونه آخرين را نشاط روزنامه مسئول
مطبوعات آزادي عليه محدودكننده تحركات موج يك از حكايت
.دارد
از تعدادي غيرقانوني مداخله:است آمده بيانيه اين در
سلب دادگاه ، اداره يا متهم مدافعات در منصفه هيات اعضاي
مسئول مدير از دفاع آخرين اخذ عدم متهم ، از كامل دفاع حق
اتهامات به رسيدگي در قانون خلاف اقدامات از شماري نشاط ،
.است آن مديرمسئول و روزنامه اين
و نشاط مسئول مدير حبس ماه سي امتياز ، لغو به حكم همچنين
مجازاتي عنوان به مطبوعاتي فعاليت از وي محروميت سال پنج
مجازات قانون ، و شهروندان اساسي حقوق خلاف و سنگين بسيار
روزنامهنگاري و مطبوعات تاريخ در كه است بيسابقهاي
.نميشود يافت آن براي مشابهي ايران
از شديد نگراني اعلام ضمن مطبوعات آزادي از دفاع انجمن
اعلام مطبوعاتي قانوني آزاديهاي به حمله گسترش روبه روند
اسلامي جمهوري اساسي قانون با را اخير صادره احكام:كرد
جمله از جرائم ، به رسيدگي نحوه به راجع قوانين ايران ،
ناسازگار شهروندان اساسي حقوق و كيفري دادرسي آئين
.ميداند
آزادي از دفاع انجمن:است آمده بيانيه اين پايان در
درخواست كشور قضايي مقامات از مشخص طور به مطبوعات
:ميكند
صدور تا مطبوعاتي ، جرائم به رسيدگي معمول رويه مطابق -1
توقيف حكم تجديدنظر ، صالحه دادگاه توسط نهايي حكم
زمان آن تا بتواند روزنامه اين تا شود لغو نشاط روزنامه
.دهد ادامه خود انتشار به
و حكم صدور و دادرسي نحوه مورد در شده مطرح تخلفات -2
مورد نشاط روزنامه مطروحه جرائم با مجازات تناسب عدم
عمومي افكار اطلاع به بررسي اين نتايج و گيرد قرار بررسي
.شود رسانده
|