نكنيد ويران را بنا اين
آنها نماينده تشكلهاي و احزاب و اجتماعي گروههاي منازعه
و تباين تفاوت ، .است امروزي انسان جمعي زندگي بديهيات از
ياد عناصر برنامههاي و هدفها خواستهها ، بين تضاد حتي
موضوعي سر بر نزاع وقتي اما.است طبيعي نيز بالا شده
دارند ، اتفاقنظر آن فرع و اصل درباره همگان كه باشد
.ميشود پرسشساز و مبهم نزاعي ، چنين
كه است زده دست مجرمانه عملي به (موج) دانشجويي نشريهاي
بزرگ خطاي دو سر بر همگان آن ، عاملان محاكمه از پيش حتي
نظر از نشريه اين:دارند نظر اشتراك آن دستاندركاران
.است شده جرم مرتكب قانوني نظر از و گناه مرتكب ديني شئون
كه است آشكار و روشن چنان حادثه اين سر بر عمومي وفاق
از نظرسنجي و نظرخواهي براي تلاش و آن بر تاكيد و تكرار
.ميرسد بهنظر ملالآور و عبث عملي احزاب ، و افراد
آن عرفي و قانوني شرعي ، قبح درباره كه رخداد همين اما
به ميكند ، تن به سياسي قباي وقتي دارد وجود اتفاقنظر
است؟ چنين چرا.ميشود تبديل منازعه براي محلي
حزبي و سياسي مناصب پارهاي پيش سالها از:آسان حكومت -1
سطوح به آنها ارتقاء كه ميشود اداره كساني دست به كشور
.است بوده لياقتها و قابليتها پايه بر كمتر مديريتي
به ديگر امتيازهاي يا خويشاوندي روابط اثر بر اينان
متولي مقام در اكنون و رفتهاند بالا قدرت هرم از ناروا
روبروست ، گوناگوني چالشهاي با كه سياسي نظام مدافع و
.هستند بحران مديريت و تدبير حسن خلاقيت ، فاقدتوانايي ،
نخستين پيشميآيد ، جامعه در مشكلي كه وقتي جماعت اين
و شداد احكام صدور ميكند ، خطور ذهنشان به كه راهحلي
.بينديشند خود احكام نتيجه به بيآنكه است ، غلاظ
ياد گروه با كه نيز ديگر جماعتي:ملي وفاق از هراس -2
ايرانيان ملي يكپارچگي از دارند ، ذاتي سنخيت بالا شده
مشترك عناصر خود همبستگي براي ايران مردم.دارند هراس
استوارترين تشيع ، مذهب و اسلام دين كه دارند فراواني
از يكي ساحت به گستاخانه خدشهاي كه اكنون.آنهاست
قلوبشان هم شايد كه گروهي است ، شده وارد ايرانيان مقدسات
با ميكوشند است ، نشده جريحهدار مينمايانند ، كه آنگونه
عظيم اجتماعي جنبش سوي به نفر سه يا دو خبط دادن سوق
فرهنگي و سياسي اصلاحات حساب به را خبط اين ايران ، مردم
ذهنيت ويرانگر بلاي اين متاسفانه.بگذارند رئيسجمهوري
خود دام در نيز را سياسي نظام موجه جريانهاي پارهاي
دو مبارز روحانيت جامعه كه بيانيهاي.است كرده گرفتار
دو از مشحون متاسفانه كرد صادر اينباره در پيش روز
مبارز روحانيت جامعه اينكه يعني.بالاست شده ياد ايراد
لازم حتي غيرپاسخگو ، و آسان حكومت عصر مزمزه با "اولا
تهيهكننده و نويسنده سه يا دو اتهام بين كه است نديده
همه عليه جرم اعلام با (عج)عصر امام عليه موهن مطلب
لحاظ به قضا بر دست و ميورزند عشق آزادي به كه كساني
شود ، قائل تمايزي و تفكيك اكثريتند ، در كيفي و كمي
عاملان گناه و بيادبي كجسليقگي ، دادن نسبت با "ثانيا
هوادار آزاديخواهان قاطبه به موهن مطلب چاپ و نگارش
مخالفان و اقليت جايگاه در را اسلامي نظام رئيسجمهوري ،
سيدمحمد نداند كه كيست زيرا.است نشانده اكثريت در را آن
جامعه بيانيه در كه برنامههايي همان اعلام با خاتمي
اعتماد راي بزرگترين گرفت ، قرار تهاجم مورد روحانيت
كه بزرگواراني آيا.داد اختصاص خود به را ايرانيان تاريخ
آن نگارنده به را مبارز روحانيت جامعه بيانيه طرح
به تهاجم كه انديشيدهاند ساده موضوع اين به دادهاند
اسلامي انقلاب بزرگ قافله به سنگاندازي خاتمي ، مشروعيت
فروبريزد ، سنگها اين زير اگر كه است اسلامي جمهوري و
.مينمايد محال "تقريبا آن داشتن برپا
سوابق آنها همه "تقريبا كه مبارز روحانيت مشايخ آيا
نسبت ايران مردم نگاه از و دارند كشوري امور در طولاني
اين به نميخواهند آگاهند ، سياسيشان كارنامه و خود به
الحاقياش بااجزاي خاتمي امروز كه كنند توجه ساده نكته
نظام با مردم وصل نقطه(رئيسجمهوري حامي احزاب و دولت)
شده پا به فراوان دشواري با كه را بنايي چرا.است اسلامي
.ميريزيد فرو ساده چنين است ،
|