اين از بيش نميتوان :بكهام ديويد
!بود خوشبخت
انگليس فوتبال بزرگ بازيكن با گفتگو
شقي كله باهمان شناسند مي دوره اين " بست جرج " را او
اولد محبوب "بكهام ديويد".زيبا فوتبال و يكدندگي و
تبديل جهان و انگليس فوتبال بزرگان از يكي به ترافورد
فرگوسن اما شناسند ، مي زيبا پاسهاي استاد را او.است شده
. است داده لقب بزرگ بازيسازي را او
كشورهاي فوتباليستهاي جمع جاريدر فصل در بيترديد
بازيكن بهترين عنوان دريافت براي شانس بيشترين اروپايي
منچستر مليپوش و جوان مهاجم "بكهام ديويد" را اروپا
در تيمش با را موفق فصلي كه "بكهام".دارد يونايتد
از يكي هم فصل اين در است ، كرده سپري مختلف مسابقات
شمار به انگليس ملي تيم و منچستر بازيكنان موءثرترين
:ميخوانيد بكهام با را "ساكر ورلد" گفتگويميرود
اروپاست ، قهرمان كه تيمي در بازي از احساسي چه ديويد ،
داري؟
پسرم تولد.داشتهام تاكنون كه است احساساتي بهترين از
جام در پيروزي و بود زندگيم رويداد عاليترين سال اين در
باورنكردني "واقعا.آن[ استثنايي] رويداد ديگر اروپا
بايرنمونيخيها نصيب تا ميرفت جام بارسلونا ، در است ،
بهگونهاي منچستريونايتد براي فصل اين سناريوي اما شود ،
.انگاشت شده تمام را ما كار نميتوان هرگز.خورد رقم ديگر
نبود؟ برتر جام در پيروزي مقدمه بازيها اين در برد آيا
هميشه.بود استثنايي پيروزي يك براستي گذشته فصل قهرماني
خانگي بردهاي اين همواره و است عالي خودي زمين در برد
.است داشته ويژه ارزشي تيم يك بازيكنان و هواداران نزد
خاطر به كه بود فضايي بهترين اولدترافورد ، بر حاكم فضاي
نتيجه 01 كردن عوض در را خود سهم تيم هواداران و دارم ،
داشت اهميت جهت اين از پيروزي اين كسبكردند ايفا بخوبي
جام تصاحب براي را لازم بهنفس اعتماد كه
باشگاههاي قهرماني جام و [انگليس باشگاههاي]اتحاديه
.داد ما به اروپا ،
كردهاي؟ فكر يونايتد منچستر از شدن جدا به هيچوقت آيا
در ميكنم گمان اما نكردهام ، هم فكر آن به حتي ;هرگز
در من ماندن با بدانند ميخواستند همه گذشته ، فصل ابتداي
يا درهمشكستن منتظر آنها.داد خواهد رخ چه كشور اين
من كه كاري تنها اما بودند كشور از خارج به من رفتن
بازگشت.بود بازي دوباره شروع و بازگشت بكنم ميخواستم
و داشت فوقالعادهاي اهميت برايم يونايتد منچستر به
.نزد سرم به منچستر كردن ترك فكر هيچگاه
است؟ چگونه يونايتد منچستر رختكن هواي و حال
و برخوردارند بالايي روحيه از و هستند عالي همه بچهها
تيم روحيه فعلي ، بهموقعيت دستيابي علت تنها من نظر به
گاهي پيش ، فصلهستند بزرگي بازيكنان "واقعا آنها.است
لطف من به بچهها همه اما ميكردم ، ناراحتي احساس وقتها
از چون كنم تشكر آنها همه از ميخواهم و داشتند بسيار
برخوردار جهاني جام از بازگشتن از پس بيدريغشان حمايت
بيش كه است ويژگي اين و هستيم خانواده يك مانند ما.بودم
.است كرده منحصربفرد را يونايتد منچستر در بازي هرچيز ، از
بازيكن آينده در تا كرده كمك پيش فصل تجربههاي آيا
شوي؟ بهتري
بازيها جريان در انسان.باشد همينطور ميكنم گمان
در آنچه.زندگي مانند درست ميگيرد ، ياد زيادي چيزهاي
و ساخت قويتر انساني من از داد ، رخ برايم پيش فصل
همه كنم ، نرم پنجه و دست مسائل آن با بتوانم اگر دريافتم
پا پيش از دهد رخ برايم است ممكن كه را زندگي مشكلات
يكي كه- پيش فصل از و كردم تغيير نتيجه در.داشت برخواهم
و بردم بسيار لذت بود ، عمرم دوران مسرتبخشترين از
ادامه شكل همين به آينده ماه نه در وضعيت اين اميدوارم
.باشد داشته
دوره از بيش را بازيت ديگر ، تيمهاي هواداران هوكردن آيا
كرد؟ خراب پيش
خانه از دور بزرگ ميدانهاي در وقتي انسان ميدانيد ،
تيم سر پشت مقابل تيم هواداران كه ميداند ميكند بازي
بايد حال اين با.ميكنند هو را آدم و ايستادهاند خود
به كرده ، عادت آن ، مانند ديگري مسائل و جوسازيها چنين به
بر و كنيد خارج جوي چنين از را خود حرفهاي يك عنوان
من و است فوتبال از جزئي مسائل اين.شويد متمركز كارتان
به و بيايم كنار فوتبال از بخش اين با چگونه يادگرفتهام
.بپردازم خودم بازي
ميدهي؟ تغيير فصل اين در را خود آتشين سبك آيا
در.ميكنم بازي هم همينطور و هستم اينطور من چون نه ،
نشان واكنش انسان و ميافتد اتفاق چيزهايي بزرگ ، بازي يك
باشم ، آنگاه متمركز كارم بر ميدان در وقتيميدهد
كه نخواسته من از كسي هيچگاه.است روبهراه همهچيز
به اگركنم چنين بتوانم نميكنم گمان هم من و كنم تغيير
آن براي شوم ، جريمه بازيكن يك زدن يا داور به پرخاش خاطر
كرد ، نخواهم تغيير هرگز من.است اينگونه طبيعتم كه است
هميشه كردهام ، شروع را فوتبال كه زماني از كه همانطور
با اما بودهام ذرهبين هميشهزير من.بودهام اينگونه
.زندگيكنم احساس اين با چگونه گرفتهام ياد زمان گذشت
كه ديگري بازيكنان همه از تو سانترهاي كه است درست آيا
است؟ بهتر ميكنند بازي اروپا در
اما ميگيرد شكل چپ جناح از ما حملات بيشترين واقع ، در
ميشود چنين كه موقعي و ميشوم حملات اين درگير هم من
و ميرسانم دروازه عرضي خط به را خود هروقت.ميبرم لذت
در سهمي "واقعا ميكنم حس ميدهم ، انجام خوب سانتر يك
و يورك دوايت مانند بازيكناني جلو آن وقتي.دارم تيم
شود انجام بايد كه كاري تنها باشند ، داشته قرار انديكول
نيست نكته اين گفتن به نيازي.آنهاست سر روي توپ انداختن
درست است ، كردن سانتر من كار هافبك يك بهعنوان كه
تور به توپ چسباندن نوكحمله بازيكن يك وظيفه كه همانطور
.است حريف دروازه
خاطر به سوئد و بلغارستان برابر در انگلستان بد بازي آيا
آنها كه نبود كلاني پولهاي كسب بازيكنانبراي ساقهاي حفظ
ميكنند؟ دريافت باشگاهي بازيهاي براي
و ميكنند صحبت ميگيرند بازيكنان كه پولهايي از مردم
ملي تيم در بازي از فوتباليستها هم هنوز آيا ميپرسند
ميبرند؟ لذت مبالغنيست ، اين از خبري آن در كه كشورشان
انسان وقتي حتي.ميبرند لذت كه البته بگويم بايد
و ويمبلي در بازي كشورش ، براي بازي است جوان بازيكني
عاشقش هميشه آنچه.آرزوست يك انگلستان پيراهن پوشيدن
و منچستريونايتد در بازي ;دهم انجامش ميخواستم و بودم
را كارها اين دوي هر حالا.است بوده ملي تيم براي بازي
.باشم خوشبخت نميتوانم اين از بيش و دادهام انجام
دارد؟ نفوذ تو بر چقدر فرگوسن آلكس
آمدهام باشگاه به كه زماني از و كرده بزرگ مرا فرگوسن
بازي از پس روز يك او.است تعيينكرده را زندگيام مسير
از گونه اين مدير يك وقتي ;كرد تلفن من به آرژانتين با
او براي ميخواهد دلش براستي آدم ميكند ، پشتيباني انسان
"حقيقتا من گرفت نجيبزادگي لقب او وقتيكند بازي
دريافت استحقاق براستي فرگوسن من عقيده به ;شدم خوشحال
پشتيبان وهمواره ثابتقدم مردي او.دارد را لقب اين
.است منچستريونايتد بچههاي
جم فرهاد :ترجمه
ساكر ورلد :منبع
|