است فرهنگي سينماي نوبت
جوان سينماي
است فرهنگي سينماي نوبت
(پاياني بخش) ميروند سينما به دوباره مردم
بار به گسترده عرصه اولين بايد را سال 78 نخست ماهه شش *
دانست سينمايي جديد معاون سياستهاي نشستن
سال در ملاقليپور رسول مانده محاق در فيلم نفس آخرين تا
سربازان آخريننفس ، تا.گرفت نمايش اجازه بالاخره 78
انساني وجه بر تا ميدهد قرار هم كنار را عراقي و ايراني
يكي كه هستيم سفري شاهد فيلم اين در.كند تاكيد داستانش
افسر يك ديگري ، و ايراني امدادگر زن يك مسافرانش از
دو اين مشترك حس و همدلي كه سفر اين بستر و ;است عراقي
از پر است مسيري دارد ، دنبال به جنگ پديده به نسبت را
.نبرد از ناشي ويراني و رنج و مصيبت
مسائل همه كنارزدن و اصلي آدم چند انتخاب با ملاقليپور
چند همين به را تماشاگر توجه تمام حاشيهاي ، نكات و
اين.ميدارد معطوف جنگ به نسبت آنها واكنش و شخصيت
را نخاعي قطع جواني و ميكنند فرار جنگ ويراني از آدمها
سوءال نكته اما.دارند همراه به است جنگ يادگار كه
اين.است عمومي نمايش براي فيلم عنوان تغيير برانگيز
تا حالا و داشت نام نجاتيافتهگان اين ، از پيش فيلم
حال دهنده نشان قبلي ، عنوان كه است اين مساله. نفس آخرين
مايه درون با تضاد در حتي جديد ، عنوان و بود فيلم هواي و
.است اثر
ندارد گفتن براي حرفي آهنگراني ، جمشيد فيلم دومين شبيخون
او ، فيلم اولين با مقايسه در هم ساختار نظر از حتي و
پيش ، سالهاميگيرد قرار پايينتري مرتبه در جوانمرد ،
ماجراي فيلم آن.تاراج نام به ساخت فيلمي قادري ايرج
را پسرش كه كساني از گرفتن انتقام خاطر به كه بود آدمي
و ميايستاد شاهنشاهي دستگاه مقابل در بودند ، كرده معتاد
ماجرا همان "دقيقا هم شبيخون فيلم حالا.ميكرد مبارزه
همان هم آن نخست نقش بازيگر حتي و داده قرار دستمايه را
اين كردن كپي اين در تفاوت تنها.است تاراج فيلم بازيگر
.ندارد تاراج فيلم ساختي خوش از بهرهاي شبيخون كه است
به كه فيلمساز ، يك كار اولين عنوان به تنها نه 2+ عشق
قابل اثري هم ايران سينماي سال محصولات از يكي عنوان
بازيگر سه از استفاده با ساخت خوش فيلم اين.است تامل
داستان.شد تبديل سال پرفروش آثار از يكي به حرفهاي ،
در نمونه اولين و داشت را خود خاص جذابيت هم فيلم
اخير ، سال دو در.ميرود شمار به انقلاب از پس سالهاي
و گرفته قرار فيلمسازان دستمايه چندبار دوزنه مرد مساله
مساله اما ;شده روبهرو بينندگان استقبال با هم هربار
در.دارد تفاوت آثار اين بقيه با 2 عشق كه اينجاست
داستان مرد با شرعي رابطهاي ماجرا ، زنهاي:آثار باقي
زنها از يكي جا ، اين در اما ;هستند يكديگر هووي و دارند
فيلم عشق2.او مجردي دوران دوست ديگري و است مرد همسر
باعث دارد وجود آن در كه اشكالهايي اما است ، ساختي خوش
.نشود تبديل ماندگاري اثر به ميشود
خوب استقبال با هم قاريزاده مجيد ساخته آخرين جواني ،
پيشپا اثر يك جواني نخست وهله در.شد روبهرو مردم
داستاني از استفاده رغم به اما.ميرسد نظر به افتاده
دختر يك و فقير پسر يك ميان عشق به پرداختن و تكراري
تجاري فيلم يك جواني كليشهاي ، پرداختن حتي و پولدار ،
براي دوبارهاي شروع ميتواند كه است رفته شسته
كه بدي بسيار فيلم چند از پس بهويژه باشد ، قاريزاده
.است ساخته
به قبل سال دو فجر جشنواره در كه هم تختي پهلوان جهان
.شد گذاشته عمومي اكران به سال 78 در بود ، درآمده نمايش
نظر در با و حاتمي علي مرحوم هنري سابقه به توجه با
ميتوان سينمايياش روايتهاي در او سياق و سبك داشتن
ساخته تختي اسطورهاي وجه بر تكيه با او فيلم كه زد حدس
غلامرضا و است اسطورهزدايي نوعي افخمي ، فيلم اماميشد
همه مثل كه ميكند بررسي انسان يك عنوان به را تختي
روايت ، شيوه از گذشتهبوده انساني وجوه داراي انسانها ،
ميخواست حاتمي علي مرحوم كه است اين در اصلي تفاوت
اثر يك افخمي فيلم اما بسازد ، فيلم تختي زندگي درباره
يك تنها تختي و ندارد تختي به ربطي هيچ كه است پليسي
.است تحقيق براي سوژه
به خودش تا ميگذارد آزاد را تماشاگرش افخمي ظاهر ، در
اما.كرده خودكشي يا شده كشته تختي كه برسد نتيجه اين
ميكشاند جايي همان به را تماشاگر خاصي ، زيركي با افخمي
همان به بيننده تا كند زمينهسازي طوري او ميخواهد كه
.ميخواسته او و بوده افخمي نظر مورد كه برسد نتيجهاي
راخودكشي تختي مرگ كه افرادي تختي ، پهلوان جهان فيلم در
سرمايهدار ، يا تودهاي يا هستند سلطنتطلب يا ميدانند
.ما كنوني جامعه در منفي آدمهاي اقسام و انواع خلاصه و
ساواك توسط تختي دارند اعتقاد كه كساني تمام مقابل ، در
در.هستند مردمي و سنتي مذهبي ، آدمهاي رسيده ، قتل به
را تختي كه ميگويد او ;دارد صريحي موضع افخمي واقع ،
.كشتهاند
سينمايي فيلم نخستين داودنژاد عليرضا ساخته شيرين مصايب
آن مورد در سني درجهبندي سيستم كه است انقلاب از پس
ميان ارتباط چگونگي درباره كه فيلم اينشده اعمال
قالب از استفاده وجود با است نوجوان پسران و دختران
به علاقهمند تماشاگران عامه براي كه -كلاسيك غير روايي
نامانوس راست ، سر و ساده داستانهاي با قصهگو سينماي
گرفتن كار به.كند جذب را زيادي مخاطبان توانست -است
داودنژاد كه بوده كاري هوشمندانهترين فيلم در فيلم قالب
و نداشته وجود آمادهاي فيلمنامه كه چرا.است داده انجام
قالب اين و بودهاند ، او خانواده اعضاي هم بازيگران
پيوند هم به خوبي به را فيلم مختلف بخشهاي ميتوانسته
.دهد
با مقايسه قابل "اصلا جيراني فريدون فيلم دومين قرمز ،
سينماي دوباره احياي كه فيلم ، اين.نيست او اول فيلم
و خوب بسيار بازي از استفاده با است ، ايران در وحشت
دادن قرار دستمايه و تهراني هديه و فروتن محمدرضا ديدني
شد باعث و شكست را سينماها در فروش ركورد واقعي ، ماجراي
.شود ايجاد طولاني صفهاي سينماها در پشت
واقعيت به خود ، جنايي و عامهپسند داستان لفافه در قرمز
مانند هم فيلم اين در اما.ميكند اشاره زن بيپناهي تلخ
پيش با فيلمساز و نيستيم بهرو رو ضدمرد نگاهي با زن دو
نامناسب تربيت به اشاره و داستان مرد شخصيت گذشته كشيدن
.علت نه ميداند معلول يك هم را او كودكي ، دوران در او
در نهفته نگاه و فيلم داستان ميان هماهنگي عدم كه چند هر
پيدا لحن تغيير بعد ، به نيمه از فيلم شده باعث آن ، پس
.برسد اجتماعي اثر يك مرز به و كند
درجه فيلمهاي كه بود شده اعلام سينمايي معاونت سوي از
بدلكاران اماشود داده نمايش نبايد تابستان فصل در "ج"
دو هر كه درآمدند نمايش به فصل اين در "ج"درجه با زخمي و
هر هستند ، انقلاب از پيش سينماي مشهور فيلم دو كپي هم
خارجي فيلم يك روي از بدلكاران شود ادعا است ممكن كه چند
يك بدلكاران.تهران گدايان فيلم روي از نه شده ساخته
و پرزد و حادثهاي فيلم يك زخمي و است خانوادگي فيلم
مورد كدام هيچ نازل ، محتواي و ضعيف ساختار دليل به.خورد
بايد هم را فروش مقدار همين حتي و نگرفت ، قرار استقبال
.فيلمها خود تا دانست سينمايي خوب فصل دليل به
سينما پرده روي به شدن ، ساخته از ماه چند فاصله به شوخي
پروانه صدور براي فجر جشنواره در حضور شرط حذف.آمد
براي تهيهكنندگان تمايل و رغبت تا شده موجب نمايش
كه ميدانند چون شود ، بيشتر فيلمها روي سرمايهگذاري
نخستين عوضي مرد.ميشود بازگردانده زودتر سرمايهشان
راه در فرياد و سياوش هم حال و بود سياست اين نمونه
مرد و برفي آدم فيلمهاي موفقيت به نگاه با شوخي.هستند
پس از خوب ، بازيگران از بهرهگيري با و شده ساخته عوضي
يك نام به عنوانبندي در.برميآيد تماشاگر كردن راضي
.ميشود اشاره شده ساخته آن روي از شوخي كه آمريكايي فيلم
-پسند تماشاگر فيلم يك در بويژه -كسي كمتر كه شرايطي در
نظر به هم عجيب كمي شايد صداقت اين ميكند ، كاري چنين
.برسد
بار به گسترده عرصه اولين بايد را سال 78 نخست ماهه شش
در كه چيزي.دانست سينمايي جديد معاون سياستهاي نشستن
وجه به كه بود آثاري "عموما درآمد ، نمايش به ماه شش اين
اين ديدن با.بود داده نشان خاص توجه سينما صنعتي
كيفي متوسط سطح كه رسيد نتيجه اين به ميتوان فيلمها
استقبال فيلمها اين از هم مردم و رفته بالاتر فيلمها
سينما به دوباره مردم جديد ، سياستهاي لطف به ميكنند ،
.است شده باز سينما به پايشان و ميروند
و والا سينماي به دادن اهميت نوبت ميرسد نظر به حالا
باشند ، فيلم فروش فكر به همه باشد بنا اگر.باشد هنري
وجه بر متكي اقتصادي شرايط در -نوآوريها و جسارتها
هم سينماها و شد خواهد كمتر روزبهروز -سينما اقتصادي
.ميدهند نشان آثار گونه اين به خوش روي كمتر
تحسين شاهكار نمايش براي كه است كيارستمي عباس نمونهاش
.ميگشت سينما سالن دنبال به مدتها گيلاس طعم شدهاش
براي هم را جايي بايد ميروند سينما به مردم كه حالا
عمده بخش حال ، هر به.بازگذاشت او فرهنگي سينماي
.است آثاري چنين گرو در سينما ماندگاري
صفاريان ناصر
جوان سينماي
"برف روي پابرهنه"
.كرد نمايش آماده را "برف روي پابرهنه" فريد عليرضا
ساخت زمينههاي در را مختلفي تجربههاي تاكنون ، كه وي
مجموعههاي كارگرداني كليپ ، ويدئو كارگرداني كوتاه ، فيلم
اين دارد خود فيلمسازي كارنامه در..و تلويزيوني نمايشي
به دقيقه براي 15 و متري قطع 16ميلي در را كوتاه فيلم
.است ساخته ايران جوانان سينماي انجمن تهيهكنندگي
دستيار) مليحي حميد ،(فيلمبردار)طاهري مهين ناصر
مدير) نجفي رضا ،(صداگذار) گريگوريان گرگين ،(فيلمبردار
سيفان سعيده و خسروي صالح محمد نجفي ، محمدرضا ،(توليد
.كردهاند ياري كار اين در را او (بازيگران)
از عكاسي جهت توريستي نگاهي با است عكاس يك به راجع فيلم
عازم برف از پوشيده كوهستاني روستاي يك زيباي مناظر
كرده گم را دمپايياش روستايي بچهاي پسر.ميشود روستا
عكاس به سگي سرمانخورد ، پاهايش تا نشسته نفت پيت روي و
ميدود برف روي پابرهنه روستايي بچه پسر ولي ميكند حمله
.دهد نجات را عكاس تا
رسيد پايان به "فرصت"
كوتاه فيلم فيلمبرداري
تازگي به مقدم فرحآور مژگان كار "فرصت"متري ميلي 35
ميكشد تصوير به را زني درون دنياي فيلم اين.يافت پايان
در سر اطرافيان تمامي كه ازآنجايي و است بيمار سخت كه
به تنهايي با و تنهايي در ميكوشد دارند خويش گريبان
.برسد آرامش
"سليم وهمي روزهاي" فيلمهاي تاكنون ، مقدم فرحآور خانم
كارنامه در را...(دقيقه 30-بتاكم) "قلمكار" ،"ارتباط"
.است رسانده ثبت به خود فيلمسازي
"خاتون"
را تازهاش كوتاه فيلم فيلمبرداري ابراهيمي برادران آرزو
.رساند اتمام به غزالي سينمايي شهرك در "خاتون" عنوان با
اسكوپ قطع در و ميليمتري طريقه 35 به فيلم اين
.است كوتاه سينماي در اسكوپ تجربه اولين و شده فيلمبرداري
|