گناه قدرت برابر در مقاومت
(پاياني بخش) تكنولوژي گناه
تكنولوژيكي و مديريتي انكشاف از نحوه اين ميگويد هايدگر
خود قدرت پيش قرنها از و است غربي فرهنگ مقدمات از يكي
كه است آن صدد در اكنون و است افزوده برهم و كرده جمع را
و انسان انسانيت انحاء جميع و انكشافات ديگر انواع همه
.است اين مسئله اكنون.كند نابود و محو را زمين وجود
و گذشته به انديشيدن و عظما خطر اين بحبوحه در كردن تفكر
بايد انسان و است فوقالعاده و عظيم تلاشي محتاج آينده
دهد اجازه وانفسا اين در كه باشد داشته فراواني شجاعت
.شود مطرح رازآميز تفكر يا رازانديش تفكر
اضطرارآميز ، تفكر قبيل از ديگري اسامي با را تفكري چنين
وقوع و حدوث تفكر غفلتزداي ، تفكر حضوري ، قلبي تفكر
نيز باشند ، آدمي كنترل و نظارت تحت آنكه بدون موجودات
به دعوت حتي كه پيداست ناگفته البته و.ناميد ميتوان
جرات بايد كه است پارادوكسال امر يك خود تفكري چنين
ما با دهيم اجازه و باشيم داشته را آن با شدن روبهرو
.دهد سوق ديگري راههاي به را ما "احتمالا و بگويد سخن
و نديدهايم هم روءيا و خواب عالم در حتي هنوز كه راههايي
.نبينيم هم هرگز كه است ممكن
و است خودآگاهي دارد اساسي اهميت تفكر اين مسير در آنچه
از و خويش خويشتن از ميتوانيم كه است خودآگاهي با
انسان مفهوم كه تفكري هر.كنيم پرسش مدرنيته و تكنولوژي
كرده ، تعريف و وضع را آن مدرنيته كه آنچنان "مثلا را
خودبنيادي سر از كه انساني يا و راي خود خردورز فرد يعني
با دهد ، قرار تهديد مورد است ، تكليف و حق ملاكهاي مدعي
مقابله كرده تهديد را ما هستي اساس كه تفكري بهعنوان آن
.شد خواهد
صف آن برابر در رايج فكري نظامهاي كه است جهت همين به
گوناگوني اشكال آنها مقاومت.ميكنند مقاومت و ميكشند
كه است آن مقاومت اين اشكال مهمترين از يكي اما دارد
به هايدگر دعوت برابر در جديد جمعي خودبنيادانه تفكر
.ميكند جرم و گناه احساس زمين ، باب در پارادوكسال تفكر
خوب را خدعه اين هستيم سفيدپوست كه ما از عده آن
رفع براي نژادپرست سفيدپوستان ما زيرا.ميشناسيم
بين از است نژادپرستي مستلزم كه را ساختاري نژادپرستي ،
آن روي بر حجابي گناه احساس ابراز با "صرفا بلكه.نبرديم
ما نيروي تمام بعد به آن از.كرديم مخفي را آن و كشيديم
زيرا.شد خودمان از عذرخواهي و خود از انتقاد صرف
بود دردناك قدر آن بود شده داده نسبت ما به كه اتهاماتي
خودمان گرفتن فاصله ماهيت و علل به نميداد اجازه حتي كه
فقط بلكه.كنيم فكر شايد و بايد كه چنان ديگر نژادهاي از
شرمنده وجدانمان بوديمپيش شده مرتكب كه اعمالي خاطر به
اين با واقع در.كرديم عذرخواهي خودمان از خودمان و شديم
ميشود بنابراين.كرديم فلج را خودمان ما گناه ، احساس
كارآمدي و موءثر بسيار استراتژي گناه احساس ابراز گفت
.بوده ما نژادپرستي روحيه ابقاي براي
چگونه كه ديدهاند بانوان و زنان مثال عنوان به باز
را استراتژي اين ما جامعه در دلسوز و منش ليبرال مردان
جنسي برتري مردان وقتي.شدند هم موفق و گرفتند كار به
مطبوعات در را خود دعاوي و انتقادات و كردند مطرح را خود
و شريف مرد البته كه مردي آن ديديم رساندند ، چاپ به
كنار را نخوت و غرور دارد هم شنوايي گوش و است محترمي
بانوان از خويش جرايم و گناهان از عذرخواهي با و گذاشت
كه ديديم بهندرت بسيار اما كنند ، عفو را او تا خواست
تلاش مردسالارانه بنيادهاي تغيير براي صادقانه مردي چنين
و عفو طلب براي شد بهانهاي گناه احساس بنابراين.كند
و ندامت اظهار وقتي اما.موجود وضع از تاسف ابراز و بخشش
مبدل عصبانيت و خشم به گناه احساس نبرد پيش از تاسفكاري
مجبور را ما شما چرا" گفتند مردان از بعضي و گرديد
براي نياز نوعي به شد تبديل مسئله اصل لذا."ميكنيد
نه گرفتهاند قرار انتقاد مورد كه كساني با همدردي ابراز
.آنها تجاوزكارانه نهادهاي و رفتار كردن ريشهكن
گناهكار يا مجرم شخص حامي واقع در گناه احساس بنابراين
تنظيم نه ميشود ، محسوب قدرت بيروني و ظاهري وجه و است
لذا.كينتوزي پايان براي علامتي يا قدرت ساختار مجدد
مانورهاي از يكي واقع در گناه احساس بنگريم نيك چون
تلقي گونه اين جرم يا گناه البته.است جديد مديريت دفاعي
ميشود تلقي غيراختياري يا انتخابي امري بلكه نميشود ،
گناه ما ديگر عبارت به.آمدهايم گرفتار آن دام به ما كه
از دفاع نه ميكنيم تلقي خودمان از سوءاستفاده نوعي را
همان واسطه به ما دانشهاي و اطلاعات اعمال ، كليه.خود
تفكر و تكنولوژي كه شدهاند ايجاد تاريخي نيروهاي
امر با هرجا ناگزيرآوردهاند وجود به را اعدادانديش
منافات ما زندگي اصول با كه شويم مواجه قبولي غيرقابل
قدرت اعمال به شروع خود از صيانت براي اصول آن دارد ،
اتفاق رنج و درد بحبوحه در كه قدرتي اعمال.ميكنند
آن نبودن آگاهانه اما نيست آگاهانه انتخاب يك ميافتد ،
نميكاهد دفاعي استراتژي يك عنوان به آن قدرت از چيزي
ميتوان جهت اين از.ميشود نيز آن تقويت سبب بيشتر بلكه
ما طريق از و ما با اعدادانديش و تكنولوژيكي تفكر گفت
.ميكند مبازره خود صيانت براي
زنان بر جنسي برتري احساس خاطر به مردان از بعضي
از بسياري كه چنان ميكنند گناه احساس و شرمندهاند
گناه احساس خود نژادي برتري خاطر به نيز سفيدپوستان
عادات اقسام و انواع خاطر به نيز ما از بسياري و ميكنند
كنند ، تغيير بايد "جدا معتقديم خود پيش كه سليقههايي و
عامل يك گناه احساس ما اغلب برايميكنيم گناه احساس
احساس بنابراين.ميشود محسوب زندگي در هميشگي بازدارنده
ما ناراحتي باعث گاهي چه اگر و آشناست احساس يك گناه
"اصلا لذاكنيم امنيت احساس كه ميشود سبب اما ميشود
با و زمين در كردن زندگي ميبينيم كه وقتي ندارد تعجبي
سخت ملاحظهكار و دلسوز افراد براي زمين روي بر و زمين
با رفتارمان و سلوك نحوه از و شويم نگران نيز ما شده ،
و ملاك يك گناه احساس "اصولا.كنيم گناه احساس طبيعت
اندكاندك كه تغييري به دعوت برابر در است دفاعي ضابطه
.است دوانده ريشه ما وجود در
دعوت به و كنيم فكر هايدگر با همراه كه است قرار اگر اما
سبك به كه نيست اين شرطش كنيم ، توجه حضوري تفكر براي او
در و كنيم نفرين و لعن جديد دوره در خودمان منحط زندگي
دعوت "اساسا كه چرا ;شويم غرق پشيماني و ندامت از دريايي
يا اخلاقي تخطئه و رد براي زمين باب در تفكر به هايدگر
اخلاقي خاص موضعگيري حتي يا و مناسب سياسي وضع اتخاذ
يك گويي كه كنيم تلقي چنان را هايدگر دعوت اگرنيست
را ديگري چيز صورت آن در است اخلاقي تخطئه و تقبيح
و برنامهها و محرك عنصر كه كردهايم آن جايگزين
همزيستي و معيت از ديگري شيوه نوع هر بر آن مسئوليتهاي
ماندن براي ندانسته ، ديگر ، عبارت به.دارد تقدم زمين با
تغيير و جديد مديريت به مربوط مباحث در زدن جا در و
كه است مفهومي گناه.ورزيدهايم اصرار آن قدرت اشكال
قابل غرب دنياي اخلاقي سنن چهارچوب در آن معناي و سابقه
يك از كه) غرب در اخلاقي تئوريهاي تاريخ اما.است دريافت
وجود به غرب در فقط اخلاقي تئوريهاي گفت ميتوان لحاظ
از دو هر و است يكي تكنولوژيكي تفكر تاريخ با (آمدهاند
.گرفتهاند نشات جا يك
كرد اداره را آنها بايد كه موجوداتي عنوان به اشياء تلقي
اخلاق تاريخ در قدر همان داد ، قرار كنترل و نظارت تحت و
.طبيعي و انساني علوم تاريخ در كه بوده موءثر
فرهنگها زمانها ، تمام در كه است درستي سخن اين "احتمالا
ميتوانم چگونه من:پرسيدهاند خود از آدميان مكانها و
دوران در "تقريبا و غرب در اما كنم؟ زندگي نحو بهترين به
بدين.پرسيدهايم ديگري طرز به را سئوال اين ما جديد
يا) تدبير و اداره را خويشتن بايد چگونه من:كه معني
چگونه من كنم؟ رفتار بايد چگونه من كنم؟ (رهبري و هدايت
و تدبير را خود خواستههاي و روابط و رفتار و اعمال بايد
نيز همسايهام كه شوم مطمئن ميتوانم چگونه و كنم؟ تنظيم
زمين تكنولوژيهاي با همراه هميشه ميكند؟ را كارها همين
و رشد نيز رفتار كنترل تئوريهاي و جان و روح تكنولوژيهاي
همان غرب جديد دنياي در اخلاق علم.كردهاند پيدا تكامل
.دارند مهندسي و فني علوم كه دارد را غاياتي و اهداف
بحرانهاي نظير مشكلاتي ، مقابل در ما وقتي اين بنابر
نشان واكنش غربي ، سبك به گناه احساس ابراز با اكولوژيكي
نتايج و تكنولوژيكي تفكر با توانست نخواهيم هرگز ميدهيم
بلكه برخيزيم مخالفت و مبارزه به آن نكبتبار و زشت
همه و كامل مديريتي كنترل تكنولوژي روءياي "صرفا برعكس ،
چنين چگونه ميپرسيد.ميكنيم تقويت و تاييد را جانبه
گناه احساس ابراز با كه است آن من پاسخ است؟ ممكن چيزي
ايمان "قويا كامل ، مديريت روءياي به كه كردهايم اعتراف
درياها ، نفتي آلودگي قبيل از مصائبي پيدايش و داريم
نهنگها ، انهدام زيرزميني ، آبهاي آلودگي اسيدي ، بارانهاي
و آب فرسايش و باراني جنگلهاي نابودي اوزون ، لايه تخريب
نظارت و كنترل در ناكامي يا سوءمديريت از ناشي همگي خاك ،
مديريت قدرت اگر كه ميكنيم گمان چنين و بوده خودمان بر
اين از ميتوانستيم داشتيم را خود رفتار بر كنترل و
فكر وقتي ديگر عبارت به.كنيم پرهيز كثافتكاريها
طرز از شرمندگي و گناه احساس در شدن غرق با ميكنيم
را هايدگر دعوت ميتوانيم زمينيان ، و زمين با رفتارمان
قبول ندانسته و دانسته كه است وقت آن كنيم ، اجابت
توانايي كارگزاران و ماست دست در حقيقي قدرت كه كردهايم
"حقيقتا ما ميگوييم خودمان به ديگر عبارت به.هستيم
وقت حالا و نكرديم و كنيم عمل ديگري طرز به ميتوانستيم
آنكه شرط به كنيم راه روبه و درست را چيز همه كه است آن
اين با و كنيم جور و جفت لازم منابع با را صحيح مديريت
هايدگر تفكر حقيقي پيام شنيدن از سطحي و خام تصورات قبيل
و نبوده كامل كنترل به قادر هرگز آدميان ما ميگويد كه
كه ميكنيم فراموش و ميرويم طفره بود ، نخواهيم و نيستيم
خطرات آن از يكي خود همهجانبه و كامل مديريت روءياي
.است داده هشدار آن به نسبت هايدگر كه است سهمگيني
در انسان فائقه قدرت كردن تاييد معني به گناه اين بنابر
"راز" روي بر كه است ديگري حجاب خود منفعل ، ماده برابر
و محدوديت قبول از آنكه يعني گناه واقع در.ميكشيم
زندگي زمين "با" آنكه عوض در و زنيم سرباز خود ناتواني
بر را خود جانبه همه و كامل كنترل تا ميكنيم كوشش كنيم
و جزئي گناه گفت ميتوان كه اينجاست از.نماييم اعمال آن
.است عالم به نسبت مديريتي نگرش از قسمتي
معناي به گرفته پيش در هايدگر كه شيوهاي و سبك به تفكر
كه ميآموزد ما به او.است گناه قدرت برابر در مقاومت
پيش و غايات از پرسش شجاعت و بپذيريم را خود محدوديت
برابر در را خود روح و قلب و باشيم داشته را خود فرضهاي
شدن زبر و زير قيمت به آنكه ولو تفكر بنيانبرانداز سيل
.داريم بازنگه شود ، تمام ما هستي بنيان
انديشه تازههاي
|
شريعتي دكتر زندگي از حكايتهايي
15000:قيمت رامند ، انتشارات لامعي ، شعبانعلي :نوشته
ريال
شايد شريعتي :ميگويد قاهره دانشگاه استاد -دسوقيشتا
كه است كسي اواست معاصر اسلامي متفكرين مهمترين از يكي
درست ميكنيد احساس كه بهطوري ميزند ، حرف شما زبان از
.ميخواهيد شما كه ميگويد را همان
خود جامعيت در را اسلامي جنبش كه است بزرگ متفكري او
و عظمت طرح و اسلام از او برداشت طرز.است كرده احساس
تمامي ميتواند مبين دين اين كه اين و اسلام توانايي
طي و اجتماعي و شخصي زمينههاي در را آدمي احتياجات
سبك و اسلوب همچنين و كند برآورده زندگي مختلف ادوار
شخصيت و آثار كه است عواملي ازجمله او ، نگارش شيرين
محسنات ، اين به توجه با است ، كرده جذاب را شريعتي
و حكايات" از بسياري حاضر كتاب در كرده سعي نويسنده
چند تني خاطرات و شريعتي دكتر آثار در "خاطرات و امثال
فصل چهار در را بزرگ آن زندگي درباره بزرگان از
.كند تدوين خاطرات آيينه و كويريات اسلاميات ، اجتماعيات ،
فلسفه بنيادين پرسشهاي
انتشارات ثاني ، يوسف محمود سيد دكتر :ترجمه يوينگ ، .سي.ا
ريال قيمت 16800 حكمت ،
.است فلسفه اساسي مسايل دربرگيرنده مقدماتي درسي كتاب اين
دارد؟ ارزش چرا و چيست فلسفه -
ارتباط نفس ، ماده ، حقيقت ، تجربي ، امر و تقدم ما امر -
و وحدتگرايي اختيار ، عليت ، زمان ، و مكان بدن ، و نفس بين
.خدا
فلسفه اصلي مسايل از روشني و خواندني گزارش يوينگ دكتر
جوي استدلالهاي از ذرهاي بيآنكه است ، كرده فراهم
همين به هميشه ميدهد ، او كه فلسفهاي.شود دور فلسفي
حاشيهاي بهصورت فلسفي مباحث به هيچگاه و است نحو
دانشجويان كه است نحوي به او بحث شيوه اما نميپردازد ،
.نمايند جذب را آن راحتي به ميتوانند فلسفه جدي
با متناسب خوانندگان ، كه ميدهد هشدار بهصراحت يوينگ
فكري تلاش به نياز كتاب اين درك براي خويش ، اشتياق و ميل
باشند داشته فلسفي ذوق ذرهاي كه خوانندگاني ليكن دارند ،
خويش خاص اندوختههاي و منابع نگارنده كه برد خواهند پي
.است داده قرار آنان دراختيار كامل بهصورت را
غربي اروپاي در اسلام نوين حضور
خراساني ، قاليباف محمد :مترجم ليتمن ، جرج و گرهلم توماس
الهدي ، بينالمللي انتشارات
گوناگوني تاثيرات و اسلام مساله امروزه كه نيست ترديدي
از ميگذارد ، باقي اروپايي كشورهاي در مسلمانان حضور كه
از است اروپايي محققان نزد مسايل مطرحترين و عمدهترين
حضور نحوه درباره را ذيقيمتي اطلاعات حاضر كتاب رو اين
را خواننده است قادر و ميكند ارائه اروپا در مسلمانان
.سازد آشنا زمينه اين در موجود آكادميك ديدگاههاي با
بگويد پاسخ اساسي سوءال اين به ميخواهد كتاب اين مقالات
درجوامع تحول ايجاد موجب مسلمانان مجدد حضور حد چه تا كه
در گرفتن قرار اثر در حاضر مسلمانان آيا و است شده اروپا
همچنان يا و شدهاند فرهنگي استحاله دچار اروپايي ، مخير
كردهاند؟ حفظ را خود هويت
|
|