مجلس رئيس به نامهاي ارسال با
براي مجلس طرح روزنامهنگاران صنفي انجمن
برآزادي تحديدي را مطبوعات
قانون اصلاح
دانست مطبوعات
اقتصادي مشكلات درچنبره فرشته يك روياي
گذشته از تصويري
كارآيي و توانايي افزايش هفتگانه اصول
كودكان
مجلس رئيس به نامهاي ارسال با
براي مجلس طرح روزنامهنگاران صنفي انجمن
برآزادي تحديدي را قانونمطبوعات اصلاح
دانست مطبوعات
ارسال با روزنامهنگاران صنفي انجمن:اجتماعي گروه
آزاديهاي تحديد مورد در مجلس رئيس به سرگشاده نامهاي
اصلاح طرح در روزنامهنگاران شغلي امنيت نبود و قانوني
آمده نامه اين از دربخشيكرد نگراني ابراز مطبوعات قانون
امور و اسلامي ارشاد و فرهنگ مشترك كميسيون در آنچه:است
در اوليه طرح از بيش شده آماده مجلس در طرح جهت قضايي
"مطبوعاتي انسداد" و قانوني آزاديهاي "محدودسازي" جهت
اين پيشنهادات از بخشي تصويب با حتي كه گونهاي به است
فضاي و ساقط انتفاع حيز از فعلي مطبوعات قانون طرح ،
حاكم روزنامهنگاران مطبوعاتي فعاليتهاي بر ناامني
ذيل نكات مشفقانه ميدانيم لازم خصوص اين در.شد خواهد
.برسانيم محترم نمايندگان ديگر و جنابعالي اطلاع به را
و است اسلامي انقلاب محوري شعارهاي از يكي آزادي -1
تامين بر متعدد اصول در ايران اسلامي جمهوري اساسي قانون
جهت در اقدامي گونه هر بنابرايناست كرده تاكيد آن
انقلاب ريشههاي از يكي به تيشهزدن "آزادي تحديد"
.است اساسي قانون مرصوص بنيان بر واردآوردن خدشه و اسلامي
انسداد" و اجتماعي و سياسي آزاديهاي "محدودسازي" -2
كشور در سياسي جناح و گروه فرد ، هيچ نفع به "مطبوعاتي
اگر حتي.كرد بازنخواهد كشور كار از گرهاي هيچ و نيست
منتفع طريق اين از مدت كوتاه در كه ميكنند فكر افرادي
خسران نهايت در كه باشند داشته شكي نبايد اما شد ، خواهند
.داشت خواهد دربر ملت آحاد و نظام براي هنگفتي ضررهاي و
نمايندگان و است عهد به وفاي اخلاقي ، خصايل از يكي -3
مصرح آزاديهاي و اساسي قانون پاسدار كه خوردهاند سوگند
در مطبوعات قانون اصلاح پيشنهادي ، طرح.باشند آن در
و دارد ، قرار نمايندگان سوگند اين با كامل تضاد و تعارض
كليات تصويب هنگام جنابعالي قولهاي كه ندارد استبعادي
.شود گرفته ناديده جملگي آن دستاندركاران ديگر و طرح اين
جنابعالي از "مجددا ايران روزنامهنگاران صنفي انجمن -4
مسكوت با كه دارد درخواست شما راي هم نمايندگان ديگر و
از بدور و مناسب موقع در تا دهيد فرصت طرح اين گذاشتن
.شود رسيدگي مطبوعات قانون به جناحي و مقطعي مناقشات
اقتصادي مشكلات درچنبره فرشته يك روياي
(پاياني بخش ) دوزن فيلم شناختي جامعه نقد و بررسي
از ناشي محدوديتهاي قفس در ازدواج ، از پس فرشته باري ،
ابله ، مهر) احمد حماقت به آلوده خوشنيتي شايد و بدگماني
لحاظ از احمدميآيد گرفتار(مولوي:...يقين آمد خرس مهر
كه است قائل خودش براي حقي آنچنان فرشته ، امور در دخالت
خواندن كتاب پدرش ، خانه به او شد و آمد كنترل از گذشته
خريدن جهت مغازهاي به رفتن روءيا ، با تلفنياش تماس او ،
هم او كردن ورزش و نرمش در حتي بچهها ، براي اسباببازي
مستبد يك قيافه اينجا ، در احمدميدهد دخالت حق خود به
زيردستانش براي حقي هيچ كه ميگيرد خودش به را تمامعيار
"كاملا را ديگران و دانسته مطلق محق را خود و نيست قائل
وظيفهاي اگر خودشان مستبدان ، بهپندار.ميپندارد موظف
دارند ، حقي !اگر ديگران ، و است كردن امر همان دارند ،
وجهي بهترين به فيلم ، تربيتي نتيجه.است كردن اطاعت همان
و تجربيات به عنايت بامينماياند را خودش اينجا در
اين پيام به توجه با و تربيت علم انديشمندان ملاحظات
يكي (ميگويد فرشته چنانكه) شدن بيهويت از گذشته فيلم ،
(...اجتماعيو سياسي ، ) تربيت در استبداد نتايج از ديگر
و دروغ ظاهرآرائي ، همزاد و عامل استبداد است ، دوروئي
تحت فرد يك بهعنوان فيلم اين در فرشته است ، دورنگي
احمد همسرش كه بدانگونه) دروني ناظر فاقد چون استبداد ،
در و است احمد رفتن بيرون منتظر لحظه هر است ، (ميخواهد
با گرفتن تماس خواندن ، كتاب همچون) كارهايي او ، غياب
شوهرش خوشايند كه ميكند (..خانهو از رفتن بيرون روءيا ،
(representative) معرف و نمونه ميتوان را ، اين و نيست
.دانست استبدادند نوع اين تحت كه افرادي همه رفتار
تربيتشان تحت فرد بر را ناظري اينكه بهجاي ;مربيان
ناظر يك ايجاد مصروف را تلاششان تمام است بهتر بگمارند ،
كمآفتترين و مفيدترين اين كه بكنند فرد آن در دروني
عدم دلايل ديگر ازاست آن ابعاد همه در تربيت شيوه
محروميت احمد ، مقابل در فرشته آمدن كوتاه و عقبنشيني
درصورتي نسبي محروميت.اوست (relative deprivation) نسبي
ديگري ، شخص كه كند مشاهده شخص يك -كه 1 ميآيد بهوجود
كند درك آنرا او -و 2 دارد ، (ماشين يك "مثلا) چيزي
كمبود نوعي آنرا نداشتن -و 3 (برد پي سودمنديش به "مثلا)
نتواند اما باشد ، داشته آنرا باشد مايل -و 4 كند ، تلقي
به ص 45 رفيعپور ، 1376 ، به)(نتواند سادگي به ياحداقل)
دوره در فرشته ، زن ، دو فيلم در(شود مراجعه بعد
كه ايندو است ، چشيده را آزادي و آگاهي طعم دانشجويياش ،
self خودشكوفايي نياز جزء مازلو ، نيازهاي تئوري براساس
به كسي اگر كه هستند گوهري دو اند ، actualization
با را مدتي فرشته ، همچون عليالخصوص و برد پي ماهيتشان
حاضر آنها افتادن بهخطر درصورت باشد ، مانوس و بزيد آن
را خطري هر و بسپارد خطرخيزي طوفان و موج هر به تن است
نيازهاي مينويسد مازلو كه همانطور حتي و بخرد جان به
فداي را ديگر نيازهاي از برخي و امنيت به نياز جسماني ،
مورد در امر اين البته).نمايد آنها مجدد آوردن بهدست
ديگر (ازدواج از پس) اكنون فرشته (.نيست صادق كسي هر
تضييقات و بماند محبوس خانه حصار در نخواند ، نميتواند
بس او بر خانه چارچوب در ماندن و كتاب نخواندن براي احمد
(يافته شايد و) بافته آن ياد به اينجا ، در.ميآيد گران
"مسلمين پيكر بر ضربهاي جمعيت ، كنترل" محترم نويسنده
راستاي در كسانيكه" اينكه اعلام و كشف ضمن كه ميافتم
و استكبار عامل ميپردازند ، برنامهريزي به جمعيت كنترل
تا زن براي را وظيفه دو ،"مسلمين عزت دشمن و استثمارند
چنان با آنهم بچه تربيت و زاييدن:برميشمرد عمر آخر
كرده ابراز را عالمانه تاملات از حاصل عقيده اين تاكيدي ،
فكر لحظه يك و ميشود تاكيدش مسحور و مرعوب انسان كه
خسران دچار نكند ، عمل بدان و كند بيتوجهي اگر كه ميكند
.ميشود آخرت و دنيا
او شاگردي زماني كه روءيا با را خودش فرشته ، همچنين
دوران شيرين خاطرات احضار ميكند ، مقايسه ميكرد
در كه ايدهآلي وضع مقايسه و است جگرسوز برايش دانشجويي
شده تحميل او بر ازدواج از پس كه وضعي با داشت دوره آن
گرفتاري مشاهده مينمايد ، گران و ميآورد فشار او بر
خواندن از نيز آنجا در حتي كه منزل ، تنگ حصار در خويش
نهي كردن ورزش و نرمش و دوستش با گرفتن تماس و كتاب
با روءيا شوهر رفتار مقايسه و مشاهده همچنين و ميشود
او شاگردي متملقانه دانشجويي دوران در كه دختري.روءيا
تيزهوش دختر براي (فرشته) خودش با احمد رفتار با ميكرد
براي فراواني روءياهاي و سوداها روزگاري ، كه استعدادي با
و ميخواست آنچه همه از اكنون و ميپخت خود فرداي
شده ، كوتاه دستش باشد ، داشته و بشود ميتوانست
را آن مزه و دريافته را آزادي معناي او.است تحملناپذير
آن شايسته را خودش روءيا ، دوستش از بيش نيز و چشيده
دريغ او از اكنون اما ،(هست نيز چنين البته و) مييابد
:سعدي قول به چه است ، ناگوار سخت برايش اين و ميشود
مردم جور ناز به كرده خو /بردن تحكم جاه از پس سختست
.بردن
مثل دانشجويياش ، دوره در اگر فرشته كه كرد نبايد ترديد
احمد مقابل در ازدواج از پس بود ، او از كمتر يا و فرشته
آخر دليل و نميكرد سماجت و مقاومت چنين پدرش ، نيز و
(The culture of Peverty) فقر فرهنگ گرفتار فرشته اينكه ،
آينده به نسبت دارد ، بالايي نفس به اعتماد او ;نيست
و حقارت احساس نميكند ، ياس احساس و است اميدوار
نميكند زندگي حال در "صرفا او نميكند ، بودن حاشيهاي
در زنان برخلاف دارد ، آن به اميد و آينده به رو بلكه
قوي را خودمان) نيست (Fatalist) تقديرگرا سنتي جامعه
ذاتي برتري به برميآيد رفتارش از چنانكه (فرشته:كنيم
.(شود رجوع لويس 1354 به) ندارد اعتقادي براناث ذكور
***
او ، خوب بازي الحق كه است حسن فرشته ، راه سر بر ديگر مانع
فيلم ، اين در حسن.است تقدير خور در و برانگيز تحسين
اولين بودن مبهم البته كه است فرشته دلباخته و خاطرخواه
و است برانگيز سئوال ;فرشته با او آشنايي و برخورد
بست نقش من ذهن در صحنه به حسن ورود محض به كه سئوالي
او شيفته چنان فرشته ، ديدن با "صرفا حسن آيا كه بود اين
چونان را روءيا حتي فرشته ، عموي پسر از گذشته كه ميگردد
بههرحال ، باشد ، فرشته با ندارد دوست و كرده رقيبتلقي
سهمي خود ، نوبه به كه است شهري تمدن (فضله) تفاله حسن ،
در البته) عشق.ميكند ايفا فرشته پيشرفت از جلوگيري در
تب و سوز تاب چنان فرشته ، به او ( است درستتر هوس اينجا
واميدارد ، فرشته تعقيب به را او هرازگاهي كه است بخش
فرشتهاش ديار روانه كه ميآورد فشار او بر چنان عشق اين
فرشته سركوي و بيتابي و كشاكش اين نتيجه البته و ميكند
و رفتن او دنبال به و كشيدن را او انتظار و ايستادن
شدن لكهدار و حسن شدن زنداني فرشته ، گريز و او تعقيب
كه است فرشته شدن مديون و خانواده آبروي و فرشته شخصيت
نيز و فرشته اجباري ازدواج در مهمي سهم اخير ، مورد
شعر بر احمد كه آنجا) دارد فرشته و احمد خانواده مشكلات
،...همان:كنه صدا ترا كي:كه ميگيرد ايراد فرشته خواندن
دست از حيثيت كردم بد:ميگويد احمد كه آنجا يا
ميلاني خانم كه ميرسد نظر به.(... را رفتهتان
مردان ، هوسبازي:مانع سه مقابل در را ايراني زن ميخواهد
اين و داده قرار شوهران استبداد و خانوادهها پرستي سنت
اين كند ، معرفي جامعهزنان پيشرفت عدم عوامل را عامل سه
در احمد آن از پس كه فرشته و حسن آخرين سخنان در عقيده
است ، نمايان خوبي به ميشود ، كشته حسن با درگيرياش جريان
:ميگويد حسن به فرشته كه آنجا
و برادر سرنوشت ميخواستم نذاشتي ، بخوانم درس ميخواستم"
شوهرم نذاشت ، پدرم نذاشتي ، (حسن)تو نذاشتي ، ..را خواهرم
".نذاشت (احمد)
***
:نتيجهگيري
چه ، دارد ، برانگيز سئوال و شگفتانگيز پاياني ;دوزن فيلم
احمد مرگ خبر كه آنگاه فرشته.است آغاز يك خود پايانش ،
مرد ، ":ميگويد خونسردانه و عادي حالتي با ميشنود ، را
:ميكند آزادي احساس ابراز و "..داشتم دوستش ميكنم فكر
كه ميانديشد چنان و "ندارم بال اما آزادم پرنده يك مثل"
كه بدانجا رسيدن براي او دوباره فعاليت دوره گويي
رانندگي ، ميرم":رسيده فرا اوست شايسته و ميتواند
منو دانشكده ميكني فكر (روءيا) تو كامپيوتر ، كلاس ميرم
جريان براين (عشق) هوس تيغ اينكه ، شگفت ;اما "...بپذيره؟
و نيست بيش لمپني كه كسي توسط آنهم مينهد ، پايان مهر
خانم هدف "اولا:كه كرد آجين سئوال مرا ذهن "واقعا اين
القاي درصدد ايشان و چيست؟ خاتمهاي اينگونه از ميلاني
توسط آنهم) احمد نابودي با آيا "ثانيا هستند؟ پيامي چه
اين در آنان نماينده فرشته ، كه) زنان به ظلم ماجراي (حسن
ساختار به كه نبود بهتر آيا ميپذيرد؟ پايان (است فيلم
شود؟ بيشتري توجه آمده ، در نمايش به فيلم در كه جامعهاي
آنجا كرده تغيير اندكي فرشته ، پدر كه ميشود احساس "مثلا
ندادم ، برده تو به من:ميگويد احمد به بيمارستان در كه
...من
(احمد) فرد يك مرگ با "صرفا و "واقعا فرشته ، آيا "ثالثا
به برنميتابد ، را فرشته شخصيت ;ساختارش كه جامعه يك از
نظر به ميشود؟ چه حسن قضيه "رابعا ميرسد؟ مطلوبش وضعيت
"خامسا.ميشود رها ناتمام فرشته و حسن جريان كه ميرسد
آخر و نهاد؟ ميتوان نامي چه براحمد حسن غلبه جريان بر
است همين (فرشته و احمد اختلاف) مساله راهحل آيا اينكه
آن پايان و راهحل احمد ، مرگ "صرفا و شده انتخاب درست و
است؟ تعميم قابل راهحل اين آيا نيز و است؟
نوشته آرايه را ايران ادب آسمان پروين سخن پايان ، در
:مينمايم
كس چه خسارت برند گر و /مرهم؟ نهد كس چه فقيران ، زخم به
تاوان؟ دهد
.است موجود اجتماعي سرويس در منابع
غنا و فقر
براي بده من به شاهي ده يك گرسنهام ، خيلي من آقا اي -
.بخرم نان عيالم و اهل
فرستادهام تومان سيصد فقط من كارت ، دنبال برو عزيزم -
بگذرانم ، نميتوانم را امرم باز آوردهام خربزه اصفهان از
آذربايجان روزنامه -نيستم؟ آدم من پس
شرح بدون
آذربايجان روزنامه
كارآيي و توانايي افزايش هفتگانه اصول
كودكان
آزاد يحيوي پرويز :تنظيم و ترجمه
لوين پت :نويسنده
از يكي و دبيرستان انگليسي زبان معلم دريپر ، شارون
دانشآموزان از يكي اينكه از سال 1997 ، نمونه معلمان
انجام از "مرتبا سيسل ريچارد نام به او هشتم پايه
بود ، شده پريشان و درمانده "كاملا ميزد باز سر تكاليفش
سر سربه و نيشدار سخنان به متوسل دريپر خانم سرانجام
تو اگر":گفت چنين ريچارد به او.ريچاردميشد گذاشتن
شام براي شبي مجبورم نگيري ، تكاليفت دادن انجام به تصميم
".بيايم منزلتان به
بود ريچارد بزرگتر برادر و خواهر ديگر معلم "قبلا شارون
باعث امر همين و داشت نزديكي ارتباط روت آنها مادر با و
خانم.نمايد تكاليفش انجام به شروع "فورا ريچارد تا شد
ريچارد":ميگويد پسرش كار دليل مورد در سيسل روت
را موضوع اين من ندهد انجام را تكاليفش اگر كه ميدانست
".شنيد خواهم معلمش زبان از
تشويق را خود دانشآموزان مادران و پدر كليه دريپر خانم
فرزندانشان معلمان با دفعات به سال طول در كه ميكند
خود فرزندان فعاليتهاي روند جريان در تا بگيرند تماس
دانشآموزان والدين اگر":ميدهد توضيح چنين ويباشند
محيط با نيز معلم و بدانند را فرزندانشان معلم انتظارات
باشد ، داشته آشنايي دانشآموزان خانوادگي زندگي شرايط و
خويش روي پيش در را هماهنگي مجموعه كودك صورت آن در
و مطالعات ".ميشود تكاليفش انجام به مجبور و ميبيند
كودك علمي موفقيتهاي بين زيادي همبستگي بيشمار تحقيقات
ميزان از نظر صرف والدين ، پيوسته تماس و ارتباط و
.ميكند تاييد را آموزگاران با ايشان ، تحصيلات
ميكنيد؟ تلاشي چه مدرسه در فرزندتان موفقيت براي شما
رهنمودهاي از بهرهگيري با تا دارد تلاش مقاله اين
به را راهكارهايي و شيوهها موفق ، و برجسته معلمين
.نمايد ارائه والدين
كنيد تقويت خود كودك در را فراگيري علاقه و انگيزه -1
طرف از مدرسه ضرورت و اهميت بيان به كردن اكتفا تنها
به بايستي آنها.نيست كافي خود كودكان براي والدين
يا و تحصيلي سال يك كردن سپري كه بياموزند خويش فرزندان
يادگيري فرايند براي پاياني نقطه دبيرستان ديپلم گرفتن
.است زندگي آموزش منزله به يادگيري بلكه نميباشد
و دهم پايههاي انگليسي زبان معلم فولر ماريون خانم
از درصد حدود 93 در سال 1997 در كه است دبيرستاني يازدهم
فولر خانم.يافتند راه دانشگاه به آن فارغالتحصيلان
تايجانا نام به خود دانشآموزان از يكي به نمونه براي
والدين بودن سرمشق و الگو چگونه كه ميكند اشاره ميشل
مادر پيش سال هفت.باشد الهامبخش او براي توانست
به تدريس مجوز اخذ و عالي تحصيلات ادامه جهت تايجانا
انجام را خود عادي كارهاي روز طول در اورفت دانشگاه
به فولر خانم.ميجست شركت شبانه كلاسهاي در و ميداد
نوشت مادرش مقام از ستايش مورد در تايجانا كه مقالهاي
.نمود اشاره
كردند ، رها را تحصيل تايجانا دوستان از برخي كه وجودي با
از ژوئن ماه در اينكه تا داد ادامه خود تحصيلات به او
دانشكده به بلافاصله و شد فارغالتحصيل دبيرستان
به هميشه من":ميگويد تايجانا مادر.يافت راه مانهاتان
و است يادگيري فصل اول گام مدرسه كه ميكردم گوشزد او
من رفتار و اعمال در كند درك ميبايست او كه را آنچه
خود اين و شدهام او نماي تمام آينه من واقع در و ميديد
.است خوبي الگوي تايجانا براي
كودك در يادگيري عشق و علاقه پرورش":ميگويد فولر خانم
نيست ، مادي هزينه و پول مستلزم او در انگيزه ايجاد و
مطالعه حال در را شما عمل در بچهها كه بدهيد اجازه بلكه
به را آموزنده چيزهاي و ببريد موزه به را آنها و ببينند
شاهد شما نهايت در كه باشيد مطمئن و دهيد نشان آنها
".فشرد خواهيد آغوش در را موفقيت و پيروزي
بپوشانيد عمل جامه ميگوييد آنچه به -2
مدرسه و اولياء انجمن عضو برالي ادموند كه هنگامي
جهت را او فرزندش علوم معلم روزي شد ، فرزندش دبيرستان
درس كلاس به دانشآموزان سوءالات پارهاي به پاسخگويي
مورد اين در علوم ، دبير مابري ، بتسي خانم.نمود دعوت
درباره كه كردم درخواست برالي آقاي از من":ميگويد
دانشآموزان به آنها تكثير چگونگي و باكتريها و ويروس
اشتياق ".بود جراح پزشك يك او كه چرا بدهد كاملي توضيحات
ارايه به برالي آقاي كه شد باعث مابري خانم ابتكار و
را هفتم پايه بچههاي او.نكند اكتفا شفاهي توضيحات
ماشين و انگشتان ناخن مسواك ، مانند نمونههايي كه واداشت
ظروف داخل در و نمايند جمعآوري را قبيل اين از و اصلاح
قرار تاريكي جاي در را ظروف اودهند قرار سنگي و سفالي
باكتريها تكثير نحوه تا آورد كلاس به را آنها بعد و داد
.دهد نشان بچهها به را
فراواني و تكثير "صرفا برالي دكتر كار اين نتيجه
نزديكتر برت پسرش به را او عمل اين بلكه نبود ، باكتريها
تازهاي علاقه و عشق با را علوم تا نمود كمك او به و كرد
پدر يك":ميكند اظهار تبسمي با برالي دكتربياموزد
فرزندش به بزرگ محبتي ميتواند خونسردي و سادگي درنهايت
".بكند
است پرورش و آموزش وزارت علمي هيات عضو كه مابري خانم
محسوب مدرسه از جزيي والدين":ميكند اظهارنظر چنين
ميكند ثابت فرزندان به مدرسه با آنها همكاري و ميشوند
آموزشي محيط در و درس كلاس در آنها كه آنچه "واقعا كه
برخوردار خاصي اهميت از والدينشان براي ميدهند انجام
است سكه روي يك ايشان نصيحت و خود فرزندان با صحبت.است
شما اينكه محض به اما نيست برخوردار زيادي كارايي از و
تازهاي بوي و رنگ داستان ميكنيد ، كاري انجام به اقدام
حرف فقط شما كه درمييابند كودكان و ميگيرد خود به
".هستيد عمل مرد بلكه نميزنيد ،
كه نداريد احتياج شما كار اين براي":ميگويد مابري خانم
را زيادي وقت اينكه يا باشيد داشته مهارت خاصي زمينه در
استقبال شما عملكرد از معلمان همه.كنيد موضوع اين صرف
به او كه بپرسيد فرزندتان معلم از آنكه شرط به ميكنند
".دارد نياز چهچيزي
داريد نگه باز را ارتباطي راههاي -3
بگيريد درنظر معلمين با تماس جهت را خاصي وقت شما اينكه
كنيد ارزيابي "دقيقا را فرزندتان يادگيري فرايند يا و
ايالت در ابتدايي مدرسه يكطاقتفرساست و مشكل بس كاري
.است زده خاصي ابتكار به دست مشكل اين حل جهت كانكتيكات
پيامي به مدرسه با تلفني تماس طريق از ميتوانند والدين
بهطور و داده گوش كرده ضبط نوار روي مربوطه معلم كه
شده تعيين تكليف و درس كلاس روز آن كار جريان در كامل
.بگيرند قرار بچهها
نمايند عمل برنامه براساس تا كنيد كمك فرزندانتان به -4
و كنيد تهيه را برنامهاي خود فرزند همكاري و مشاركت با
و تنظيم تقويم براساس را وظايف و تكاليف تمامي
و كامل آگاهي با شما فرزند كه طوري به كنيد برنامهريزي
و كند آرامش احساس شده تعيين پيش از برنامه با هماهنگي
چگونه كه دهيد نشان خود فرزند به.باشد آن اجراي به قادر
و وقت حداقل با منطقي برنامهريزي با را تكاليف ميتوان
است ممكن":ميگويد فولر ماريون خانم.داد انجام انرژي
كه چرا ندارد تكليفي "اصلا كه كند تصور شما فرزند كه
او كه حالي در است ، نشده گفته خاصي تكليف بعد روز براي
كه است لازم و است روبهرو هفته طول در زيادي تكاليف با
".نمايد آنها انجام به شروع هماكنون از
آقاي.ميباشند خود خاص نيازهاي داراي بزرگتر فرزندان
و دوم پايه دانشآموزان از بسياري":ميگويد درپير شارون
مسايل و رواني فيزيكي ، شرايط خاطر به دبيرستان سوم
."ندارند برنامهريزي و برنامه به علاقهاي هيچ فرهنگي
مشكلات ويرجينيا ايالت اهالي از ساله استالكوپ 14 آماندا
ميبايستي كه زمان هر و داشت خود تكاليف با فراواني
و نمييافت را آن ميداد ارائه معلمش به را خود تكليف
كمك كتابها و دفترچهها كردن پيدا در او به كه بود لازم
كه زماني و بودند اوضاع جريان در "كاملا او والدين شود ،
به را كارها آماندا كه كرد يادآوري آنها به دخترشان معلم
و دارد ذهني آشفتگي هميشه او ولي ميدهد انجام احسن نحو
.نكردند تعجبي كند پيدا چگونه را تكليفش نميتواند
رسيدند نتيجه اين به آنها چارهجويي ، و تفكر مدتها از پس
را درسي موضوع هر تكليف اينكه جاي به آماندا است بهتر كه
يك در را خود تكاليف همه دهد ، انجام خاصي دفترچه در
آنها دنبال كه نشود مجبور دخترشان تا دهد انجام دفترچه
را خود تكاليف كه خواستند آماندا از حتي آنها.بگردد
چاپ نسخه او چنانچه و كند ثبت كامپيوتر در حتيالامكان
.بماند باقي ديسكت برروي نظر مورد مطالب كرد گم را شده
بسيار راهكارها اين":ميگويد مورد اين در مادرآماندا
و تغيير تا شد باعث آنها از بهرهگيري وليكن هستند آسان
".آيد وجود به ما زندگي برنامه در خاصي تحول
كنيد ميل غذا خود خانواده با هميشه -5
شهر ابتدايي مدرسه ساله هشت و شش بچههاي معلم رائو جينا
والدين سوي از كه چيزي مهمترين معتقدم من":ميگويد آيووا
با وقت گذراندن براي خاصي زمان شود گرفته درنظر بايستي
با خوردن غذا كه است داده نشان تحقيقات ".ميباشد بچهها
بيلز دايان سال 1978 در.است اهميت حائز بسيار خانواده
برروي تحقيقاتي تربيتي علوم در واشنگتن دانشگاه استاديار
اين براساس.نمود درآمد كم قشر از ساله سه كودك 83
با آنها خانواده اعضاي "معمولا كه كودكاني تحقيقات
.برخوردارند بهتري واژگان دانش از ميخورند غذا يكديگر
در غذا صرف موقع در بيشتر بچهها":است معتقد بيلز آقاي
و بهبود موجب امر همين و ميباشند روزمره صحبتهاي جريان
".ميشود آنها خواندن توانايي و واژگان دايره تقويت
بر قبولي ، و تحصيلي نهايي نتيجه برروي اصرار از گذشته -6
كنيد پافشاري نيز يادگيري فرايند
.ميكنند تصور معيار و ملاك را نمره والدين اوقات بيشتر
شهر و 1997 سالهاي 1996 نمونه معلم فريز خانم اعتقاد به
كسب عالي نمرههاي يكباره شما فرزند اگر" ميسيسيپي
كرده كسب را آنها چطور كه بگويد شما به نتواند ولي كند
".ندهيد قرار ملاك را نمرات آن است ،
به نياز شما فرزندان كه زماني":ميگويد مابري بستي خانم
عنوان به شما ميكنند ، كمك درخواست شما از و دارند كمك
قرار آنها اختيار در را لازم ابزار و فرصت بايد والدين
اينكه جاي به "مثلا.بيابند را جواب خودشان آنها تا دهيد
او به كجاست روماني پايتخت كه بگوييد خويش فرزند به
".بيابد را پاسخ ميتواند منبعي چه از كه بگوييد
پايين نمره كسب":ميكند توصيه مورد اين در مولر خانم
كه دارد وا را شما تا باشد ملاكي بايد فرزندتان توسط
آيا و است او درسي ضعف و ركود باعث عاملي چه بيانديشيد
به "صرفا ضعيف نمره كسب يا و دارد نياز درسي كمك به او
".اوست سهلانگاري و كاري كم دليل
ببريد بالا فرزندانتان به نسبت را خود انتظارات سطح -7
خانم دانشگاهي پيش دوره مشاور و معروف مربي كه هنگامي
شد متوجه نمود ، تدريس به شروع سال 1959 در كالينز ماروا
است ، پايين چقدر دانشپژوهان از همگان انتظارات سطح كه
درپي و نمود خود ويژه مدارس تاسيس به اقدام او نااميدانه
را وي انتظارات تا نهاد بنيان آنها براي را اصولي آن
تربيت و تعليم از حاصل نتايج با را همه او كنند ، مرتفع
سال از كالينز خانم مدارس سيستم در.نمود مبهوت خود
را انگلستان و يونان ادبيات كه ميرود انتظار دوميها
زبان كه ميشود خواسته سوميها سال از.كنند مطالعه
تمام.كنند مطالعه را شكسپير و روس ادبيات و لاتين
كالينز خانم خواستههاي و معيارها براساس كه مدارسي
خود.برخوردارند بالايي اعتبار از هستند كار به مشغول
با بايد و بود بلوغ و رشد حال در كه زماني ايشان
روز هر مادرش ميكرد ، نرم پنجه و دست خود دوره ناملايمات
كه هستي خانوادهاي از تو نكن فراموش":ميگفت او به
به هميشه و داده قرار خويش سرلوحه را سخت كار و تلاش
".رسيدهاند خود اهداف
حتي":ميگويد كالينز خانم گذشته ، خاطرات يادآوري با
برايم هميشه مادرم شدم ، دانشكده وارد كه زماني
.ميكرد تكرار را خواستههايش و ميفرستاد كارتپستال
در نيز امروز تا حتي و بسته نقش ذهنم در ابد تا او پيام
انتظارات و خواستهها كه است معتقد او ".است باقي ذهنم
او كردن كار سخت دلايل و عوامل از يكي والدينش بالاي سطح
شما كه همانطور":ميگويد او مورد اين در.ميباشد
بود نخواهيد قادر ميسيسيپي نقشه از استفاده با هيچگاه
نهايي مقصد كه بدانند بايد هم كودكان برسيد ، نيويورك به
آنها واقع در.هستند چه خواستهها و اهداف و كجاست
".هستند والدين توسط ذهني و فكري برنامهريزي يك نيازمند
من اصلي وظيفه":است معتقد مربي يك عنوان به كالينز خانم
كنم سعي بلكه نگيرم ، نديده را دانشآموزي هيچ كه است اين
خوب دانشآموز يك به تا كنم كمك را ضعيف دانشآموز يك تا
عالي حد به را خوب دانشآموز يك و شود تبديل ايدهآل و
".برسانم
دايجست ريدرز :منبع
ميلادي سپتامبر 1998
|