حاشيهنشيني و شهر
جديد عصر پديدههاي از يكي كه شهري مناطق اهميت : اشاره
شتابان شهرنشيني پديده وقتي.است فزوني به رو همواره است
مشكلات و مسائل ظهور ميگيرد صورت برنامهريزي بدون و
صورت به را گونههايش كه است ، حتمي نيز آن از ناشي نوين
نشان غيره و حاشيهنشيني مسكن ، كمبود كاذب ، مشاغل پيدايش
.ميدهد
و حاشيهاي مناطق رشد چگونگي حوش و حول مقاله اين محور
در ريشه زيادي حدود تا ، كه است حاشيهنشيني فرهنگ پيدايش
از نشانهاي است ممكن شهرها به مهاجرت.دارد مهاجرت
آنان صنعتي توليدات كه باشد كشورهايي در اقتصادي تحولات
شهرها به مهاجرت ديگر طرف از.است افزايش روبه سرعت به
اي نشانه است ممكن توسعهيافته كمتر كشورهاي در "خصوصا
حاشيه اصلي ريشه چه اگر.باشد اقتصادي اوضاع وخامت از
روستا از افراد مهاجرت در موجود عوامل در بايد را نشيني
مهاجر "لزوما حاشيهنشينان تمام ولي كرد جستجو شهر به
:است شده طبقهبندي قسم سه به مقاله اين.نيستند
و عوامل از برخي -حاشيهنشيني باب در كلي مفاهيم -1
پيامدها
حاشيهنشيني و شهرنشيني مهاجرت ، بين روابط -2
ايران در حاشيهنشيني تاريخچه به نگاهي -3
انديشه و فرهنگ گروه
محسني علي رضا
حاشيهنشيني تعريف
حاشيهنشيني تعريف خصوص در نظري اتفاق هيچگونه چند هر
در مشترك نقاط بخاطر ولي ندارد وجود صاحبنظران بين
.رسيد جمعبندي يك به ميتوان تعاريف
شهرها در كه ميدانند كساني را حاشيهنشينان "معمولا
نتوانستهاند عواملي مجموعه دليل به ولي ميكنند زندگي
يك عنوان به و شوند شهر اجتماعي اقتصادي ، نظام جذب
وجوديكه با ببرند بهره شهري خدمات و امكانات از شهروند
را روستايي فرهنگ دارند جاي شهرها حاشيه يا و دل در
در.ميدانند شهري را خود ولي نمودهاند حفظ همچنان
گروهي يا فرد به حاشيهنشين (Anthropology) انسانشناسي
فرهنگ اينكه بدون را خود اوليه فرهنگ كه ميشود گفته
عالم در يا و دستدادهاند از نمايند جايگزين را ثانويه
.ميگيرند قرار برزخ
حاشيهنشين انسان":مينويسد خصوص اين در پارك رابرت
متفاوت فرهنگي نظام دو پيوند يا برخورد از كه است شخصيتي
واحد آن در دورگهاي موجود چنين.ميآيد بوجود متخاصم يا
ديگر طرف از ولي دارد بستگي احساس فرهنگ دو هر به نسبت
(1)".نميداند متعلق هيچكدام به "كاملا را خود
و طلبي انزوا علت به حاشيهنشين انسان پارك نظر به
به قوي عزمي و استوار اراده با نميتواند گوشهگيري
ارزشها ، قبال در ناباوري بخاطر و دهد ادامه خود فعاليت
كنارهگيري جامعه از جديد موقعيت با بيگانگي و هنجارها
.ميگيرد جاي اجتماع حاشيه در معلق حالتي در و ميكند
":است معتقد حاشيهنشيني خصوصيات در آبرامز چارلز
عرضه نارسايي ويراني ، آن در كه شهر از بخشي يا و ساختمان
مسكوني ، واحدهاي در جمعيت زياد تراكم درماني ، خدمات
سيل نظير طبيعي عوامل از ناشي خطرات و لازم آسايش فقدان
(2)".ميشود ديده
زيادي حدود تا نشيني حاشيه شهرنشيني و شهر فرهنگ در
كار به آلونكنشيني زاغهنشيني ، چون مفاهيمي با مترادف
علائم و شاخصها كلي ، معناي در.است شده برده
:از عبارتست حاشيهنشيني
تجهيزات با و ويران روبه مسكوني صورت به منطقهاي -1
شهرها حاشيه در ناقص
منطقه در فقر فرهنگ تسلط -2
شهري جامعه از روستايي مردم گزينيتودهاي جدايي -3
كمدوام مصالح و مواد با شهرها به چسبيده شهركهاي -4
ساختماني
شهري زندگي از منطقه مردم گوشهگيري -5
شهرها حواشي در روستا مردم از بخشي سكونت و مهاجرت -6
بيگانگي ، و بودن غريبه احساس انزواطلبي ، فرهنگي ، لحاظ از
اقتصادي ، لحاظ از تقديرگرائي پريشاني رواني ، لحاظ از
لحاظ از شغلي ، بيثباتي غيررسمي ، بخش در اشتغال فقر ،
درماني ، -بهداشتي سيستمخدمات نارسائي يا فقدان بهداشتي
سنتها به پايبندي قومي ، هويت اجتماعي ، لحاظ از و شرب آب
حاشيهنشيني ويژگيهاي بهعنوان گسترده خانواده ارزشها ، و
بيسوادي تخصص ، فقدان.است شده ديده جهان مختلف مناطق در
حاشيه مستقل فرهنگ بخصوص و پائين درآمد كمسوادي ، و
.حاشيهنشيناند اجتماعات ويژگيهاي از نشيني
دسترسي عدم چون متغيرهايي تاثير تحت حاشيهنشينان اكثر
، تخصص عدم و اقتصادي فقر با همراه شهر اقتصادي مشاغل به
هر فاقد اغلب كه زاغههايي و آلونكها در ميشوند مجبور
است بهداشتي خدمات و برق آب ، قبيل از شهري تسهيلات گونه
به كه ميشود باعث تنها نه اقتصادي فقركنند زندگي
دهند در تن شويي ماشين دستفروشي ، قبيل از كاذب مشاغل
مسائل از برخي ظهور زمينه كه ميگردد فراهم محيطي بلكه
.ميسازد فراهم را شهري -اجتماعي حاد
شهري كثيف محلات و زاغهها در شده انجام بررسيهاي
انواع آنها در كه است تلخ واقعيت اين نشاندهنده
بيكاري ، اخلاقي ، انحرافات رواني ، و جسمي بيماريهاي
ساير از شديدتر بسيار نسبتي با..و بيسوادي جنايت ،
زاغهنشين ناحيه يك در "مثلا.ميشود ديده شهري نقاط
آن در شهري جمعيت درصد فقط 10 كه (پليس اينديانا)امريكا
رواني امراض درصد ، 19 مقاربتي امراض درصد دارند 24 وجود
ديده شهري حبسهاي بازداشتي افراد درصد و 25 عضو نقص و
(3).است شده
سوم جهان بزرگ شهرهاي با بيشتر حاشيهنشيني كه وجودي با
نيست جوامع اين خاص تنها مشكل اين ولي است خورده پيوند
پشت را شدن صنعتي مراحل كه زماني نيز صنعتي جوامع بلكه
بالايي سطح در شهر به روستا مهاجرت نرخ و ميگذارند سر
بودهاند ، مواجه نيز حاشيهنشيني مشكل با ميگيرد قرار
مهاجران كه بود بهگونهاي كشورها اين بافت ولي
اقتصادي فعاليتهاي جذب زمان مرور به را خود توانستهاند
جوامع اين در را حاشيهنشيني مشكل و كنند شهر اجتماعي و
.برسانند حداقل به
دارد مهاجرت در ريشه زيادي حدود تا خود كه حاشيهنشيني"
نوع تخصص ، عدم اقتصادي ، فقر چون پارامترهايي تاثير تحت
عدم فرهنگي ، و قومي هويت بيسوادي ، فرهنگي ، تعارض شغل ،
حاد پيامدهاي از برخي قالب در عوارضاش كه است كنترل
(4)".مييابد تجلي شهري مسائل
urbanization شهرنشنيي مفهوم -
به چه شهري مناطق در انسانها اسكان معناي به شهرنشيني
شهر يا شهرنشيني ديگر عبارت به.است موقت يا دائم صورت
به مردم مكاني تحرك و پويش فرآيند ، همان (urbanism)گرائي
افزوده شهر جمعيت تعداد به كه طوري به است شهري مناطق
".ميشود
Migration مهاجرت -
منظور به ديگر نقطه به نقطهاي از انسان مكاني تحرك
وجود متعددي بصور كه گويند مهاجرت را موقت يا دائم سكونت
كه است شهر به روستائيان مهاجرت مهماش شكل و دارد
.دارد عامل اين در ريشه زيادي حدود تا حاشيهنشيني
حاشيهنشيني و شهرنشيني مهاجرت ،
شهرنشيني از بيسابقهاي رشد نرخ سوم جهان شهرهاي امروزه
بوجود مهاجرت تحتتاثير "عمدتا كه مينمايند تجربه را
كنگو پايتخت كينشازا بعد به دهه 1960 از "مثلا" آمدهاند
مستقيم ارتباط در كه است داشته رشد سال در درصد 12
".ميگيرد قرار مهاجرت
نيستند ، مخربي و منفي پديده فينفسه شهرنشيني و مهاجرت
عوارض قالب در ميتواند آن نامعقول و حد از بيش رشد ولي
موجود پژوهشهاي و مطالعاتشود داده نشان پيامدها و
افزايش روند با فقيرنشين محلات توسعه كه است اين بيانگر
.دارد بيشتري رشد مهاجرت
در زيادي تغييرات تا گرديد باعث كشورها شدن صنعتي فرآيند
و جديد تكنولوژي ورود.آيد پديد روستايي شهري جامعه
سوم جهان كشورهاي روستاهاي در كشاورزي پيشرفته ماشينهاي
شوند بيكار كار از انساني نيروهاي از تعدادي ميشود موجب
ديگر سوي از.شوند شهر راهي كار و زمين نداشتن علت به و
فاقد روستايي افراد شهرها در كار تقسيم و شدن تخصصي با
و ساختمان كارگري مثل سادهاي كارهاي جذب مهارت و سواد
مسكن با حاشيهاي شغل كه ميشوند حاشيهاي مشاغل
.دارد ملازمه حاشيهاي
پيدا معنا شتابان شهرنشيني درون در حاشيهنشيني مفهوم
نشات و ميگيرد عليقرار روابط از نظامي در ميكند ،
.است گسترده شهرنشيني از گرفته
-اقتصادي تعادل عدم عليفوق ، روابط طرح در هرچند
جامعه ديگر متغيرهاي و عوامل تحتتاثير مناطق اجتماعي
فرهنگ رشد و حاشيهنشيني مقوله با ارتباطش ولي ميباشد
ارقام و آمار ارائه با.است باقي خود قوت به حاشيهاي
شهرنشيني مهاجرت ، بين روابط از واضحتري تصوير ميتوان
.داد نشان حاشيهنشيني و شتابان
جهان جمعيت %تنها 3 قرن 19 ، در ملل سازمان آمار طبق
در درصد ، حدود 10 قرن 20 ابتداي در بودهاند ، شهرنشين
و %سال 1980 ، 42 در %حدود 40 سال 1975 در ،%سال 1950 ، 25
پيشبيني يك در و است شده اعلام %بالاي 50 سال 2000 در
%از 65 بيش به متوسط بطور سال 2025 تا رقم اين مقدماتي
به 20 نزديك تا 2000 سال 1920 از شهري جمعيت.ميرسد
.ميگردد برابر
جمعيت داراي كه داشت وجود شهر جهان 20 در سال 1800 در
به حاضر حال در رقم اين و بودهاند نفر از 100000 بيش
.رسيد شهر از 900 بيش
نفري ميليون از 12 بيش سالهاي 20001980 بين ملل سازمان
شهر به ميليون مكزيكو ، 9 ميليوني جمعيت 15 به كه
و 7 بمبئي ميليوني بزرگ 8 شهر به ميليون سائوپائولو ، 8
خواهند اضافه جاكارتا ميليوني شهر 7 به بيشتر يا ميليون
پايتختهاي اندازه همچنين.ميكند پيشبيني را شد
و لاگوس جمعيت و گردد برابر است 3 ممكن زامبيا و بنگلادش
(5).شوند برابر است 4 ممكن نايروبي
مركزي و لاتين امريكاي شهرهاي يونيسف برآورد طبق همچنين
ميشود پيشبيني كه شتابانياند رشد نرخ داراي چنان
ميليون به 428 سال 1975 در نفر ميليون از 198 شهري جمعيت
.برسند سال 2000 در نفر
سوم جهان كشورهاي اكثر اجتماعي -اقتصادي ساختار
متعددي صور به همچنان مهاجرت فرآيند كه است بهگونهاي
.است شهري -روستا مهاجرت آن بارز شكل كه مييابد جريان
شهرهاي ديگر و روستايي مناطق از مهاجرت كه است طبيعي
شهرهاي به (زندگي خدمات و امكانات نظر از) نيافته توسعه
علت به و ميشود شهري خدمات و منابع اضمحلال باعث بزرگ
عوارض از برخي موجود ، امكانات و شهري خدمات ظرفيت عدم
.و مسكن كمبود حاشيهنشيني ، بيكاري ، عنوان تحت آن از ناشي
.مييابد رشد.
و حصيرآباد متحد ، ملل سازمان دبيرخانه برآورد طبق
.مييابند توسعه سال در درصد متوسط 15 بهطور حلبيآبادها
شهرهاست رشد ضريب برابر چهار "تقريبا ضربب اين كه
درصد ضريب 3/5 با از 1960 بعد دهه در آنكارا كه بهطوري
فقيرنشين 6/12 محلات رشد ضريب كه حالي در.است كرده رشد
(6).است بوده درصد
ساختار دليل به سوم جهان كشورهاي بزرگ شهرهاي حاشيه
و برخوردارند ناموزون رشد از دارند كه وابستهاي
تاسيس به نسبت فقير شهرنشينان و مهاجر روستائيان
يك "تدريجا و ميگمارند همت آلونكي مناطق و حلبيآبادها
.ميآيد پديد همسايگي زندگي لواي تحت حاشيهاي فرهنگ نوع
سيستم ضعف يا فقدان اقتصادي ، درآمد ضعف حيث اين از
آشنايي عدم پائين ، شغلي پايگاه برقرساني ، و بهداشتي
حاشيهنشين منطقه نشانههاي از شهرنشيني فرهنگ با افراد
.ميآيد بهشمار
ايران در حاشيهنشيني تاريخچه به نگاهي *
توسعه حال در كشورهاي از بسياري با مقايسه در چند هر
ازنظر سابقه اين دارد كمتري سابقه ايران در حاشيهنشيني
دهههاي در آن شدت ولي برميگردد سالهاي 1330 به زماني
.است بوده و 50 40
شهرها حاشيه در حاشيهنشيني شده انجام مطالعات اساس
پيدايش ميرسد بهنظر.است شده شروع تهران از ابتدا
سال 1311 به تهران در آلونكنشين اجتماعات اولين
بعد به آلونكنشين اجتماعات گسترش و رشد ولي برميگردد
.برميگردد سال 1335 از بخصوص مرداد كودتاي 28 از
تمركز تهران شهر جنوب در حاشيهنشين ، اجتماعات اولين
خانوار به 10450 نزديك سال 1359 شهريور تا تهران يافتند ،
(7).است داده جاي خود در را آلونك و 4500
مهمترين (ارضي اصلاحات وقوع از بعد) دهههاي 551345
پديده.ميباشد حاشيهنشيني اجتماعات گسترش و رشد دوران
حال در كشورهاي اكثر همانند نيز ايران در حاشيهنشيني
و دافعه عوامل و مهاجرت در ريشه زيادي حدود تا توسعه
.دارد شهري -روستايي جاذبه
زمينهاي كمبود يا فقدان روستايي ، مناطق در جمعيت اكثر
اوليه خدمات و امكانات وجود عدم سرمايه ، نبود كشاورزي ،
در زندگي نازل سطح بيكاري ، توليد ، انگيزه فقدان زندگي ،
و تسهيلات وجود اشتغال ، بالا ، دستمزد روستايي ، مناطق
فرآيند... و شهري مناطق در آموزشي و بهداشتي خدمات
سنتز بهعنوان حاشيهنشيني و نمود تشديد را مهاجرت
نمودهاي بارزترين از يكي ترتيب اين به.گشت پديدار
توسعه حال در كشورهاي از بسياري مانند ايران در مهاجرت
.گرفت شكل
دارد ادامه
|