ايرانشناسي زوال
و "ايرانشناسي اروپايي مطالعات" سمينارهاي از گزارشي
سپتامبر فرانسه ، در "شاعر و فيلسوف رياضيدان ، خيام"
(دوم بخش)1999
توصيف ضمن نويسنده نوشتار ، اين نخست بخش در :گشايي جستار
ايران كنفرانس آن در كه شهري - پاريس شهر كنوني موقعيت
فرانسه در ايرانشناسي پيشينه به -است شده برگزار شناسي
حساب به شرقشناسي از زيرمجموعهاي را آن و پرداخته
را مستشرقان از بسياري توجه اخير قرن چند طي در كه آورده
از اجمالي پيشينهاي ارائه ضمن وي.است نموده جلب خود به
به ايرانزمين فرهنگ با غرب فرهنگ بين رابطه چگونگي
ادامه در و كرد اشاره اروپا در ايرانشناسي مطالعات
اروپا ايرانشناسان مطالعات مجمع كنفرانس به خود نوشتار
برگزار اروپا شهرهاي از يكي در بار يك سال چهار هر كه
.ميگيريم پي را نوشتار اين ادامه.كرد اشاره ميشود
معارف گروه
رضوي مسعود سيد :از گزارش
يونيور درسيته كه كنفرانسها اين پرتعداد جلسات كنار در
مختصري نمايشگاه ميشد ، برگزار پاريس دانشگاه ياكوي سيته
برخلاف و داشت اجتماعي خصلت "عمدتا كه ايران عكسهاي از
و باستاني ابنيه تصاوير و خطاطيها مينياتورها ، كه گذشته
مينهاد ، نمايش به را ايراني معماري يازيباييهاي تاريخي
زندگي وضع و ايران در اجتماعي مختلف طبقات به كلي نگاهي
.بود گرفته قرار توجه مورد بانوان ، بهويژه ايشان ، پوشش و
از تعدادي نيز اروپايي مختلف مركز سه دو آن بر علاوه
از و بودند نهاده نمايش به را ايرانشناسي حوزه كتابهاي
رئيس سرپرستي به مكتوب ميراث نشر دفتر غرفه نيز ايران
و همرسانده به حضور ايراني اكبر آقاي دفتر
.مينمودند جلب خود به را بازديدكنندگان
به 280 نزديك و آن فضاي و سمينار از كلي شمايي اين
استماع و كردن جور جمع كه بود آن در شده انجام سخنراني
آنكه بويژه مينمود ، ناممكن "تقريبا و دشوار بسيار آنها
و ميگرديد ايراد متنوع و مختلف زبانهاي به خطابههاي
ديگر عبارت به.بود نشده تمهيد نيز آنها مختصر و خلاصه
حضور سخنراني ايراد براي مدعوين همه سطور ، اين راقم بجز
خطابهها ايراد از عظيمي حجم چنين اين "طبعا و يافته
ابتدا در گسترده كميت اين.برميانگيخت را بسيار توقعاتي
را توقع سطح و ميساخت متبادر ذهن به را غريب عظمتي
در نه كنفرانسي كمتر آنكه بويژه ميبرد ، بالا بسيار
خود در را سخنراني سيصد به قريب حال ، در نه و گذشته
خطابهها ، يكايك به پرداختن امكان حال هر به.است گنجانده
منتفي مختصر مقاله اين در سخنرانيها موضوعات و خطيبان
قرار استماع مورد كه برتري گزينههاي براساس فقط و است
تلخ ، واقعيتي ذكر از پس و ميپردازيم كلي قضاوتي به گرفت
بخش ، اميد حال عين در و گسترده و چشمگير تلاشي عليرغم
قرار توجه مورد امكان حد تا را تلخ واقعيت اين دلايل
!ميدهيم
ايرانشناسي زوال -4
آينده:كرديم مطرح "قبلا كه بازميگرديم پرسشهايي به
چه ايرانشناسي داشت؟ خواهد سرنوشتي چه ايرانشناسي
موضوعاتي چگونه دارد؟ جهان سطح در حاضر حال در جايگاهي
اين به استعدادهايي چه با كساني چه است؟ توجه مورد بيشتر
برانگيزنده انگيزههاي بالاخره و هستند؟ علاقهمند رشته
چيست؟ ايرانشناسي گسترش و تداوم براي
مجموعه و گسترده مجمع اين به توجه پرتو در پرسشها اين
از پيش.است درك و پاسخ قابل آن در مطروحه سخنرانيهاي
درباره را كلي قضاوتي پرسشها اين تكتك به پاسخ
و شيفتگان در تاملي تا باشد.ميكنيم مطرح سخنرانيها
و شود برانگيخته جهان سراسر در ايراني فرهنگ علاقهمندان
به عروج امكان ما خود بيهمت كه را رشته اين وضع وخامت
.دريابند ندارد ، را شايسته جايگاهي
تازهاي نكته ايرانشناسي سمينار مجموعه در كلي ، نگاهي در
مباحثي از بسياري حتي و باشند نگفته قدما كه نگرديد مطرح
و علمي خصلت ميشد مطرح ايران معاصر جامعه درباره كه
پژوهشگر شخصي برداشتهاي به بيشتر و بود فاقد را روشمند
به 300 نزديك و كميت سيطره خودبخود البته ميمانست ،
كردن ، برنامهريزي را آنها محتواي از اطلاع بدون سخنراني
نكته اين فقط اما داشت ، دربرخواهد هم را نتيجهاي چنين
اين محتواي و كيفيت كه داشت وجود عميقتر دلايلي نبود ،
حد تا را آن مباحث از بسياري و داده كاهش را سمينار
فردي پژوهشهاي و داخلي جدي مباحث مادون و ساده گفتگوهايي
نه آنكه بويژه بود ، آورده پايين ما جامعه درون گروهي و
و عظيم موضوعات در نويني كشف و فهم نه تازهاي ، موضوع
در تازهاي برجسته و شاخص چهره نه و ايران به مربوط كثير
.نميشود ديده برهه اين در ايرانشناسي زمينه
در -رمانتيسيسم -استعمار ماقبل و استعماري انگيزههاي
نيز حكمي مباحث به خاطر تعلق و رفته ميان از شرق مورد
جاذبه هنوز آنچه اما.آيد پديد است ممكن اتفاق برسبيل
مورد اين در.است نهانگرايانه دبستانهاي و عرفان دارد
برخي نيستيم ، داشتههايمان عرضه پيشتاز ما نيز
مولانا مورد در فيالمثل شيمل ، آنماري نظير شرقشناسان
انگليسي ترجمه گذشته سال يا و برداشته بلند گامهاي
اين در است ، بوده موفق كتابهاي از امريكا در شمس غزلهاي
كشورهاي برخي و تركيه سپس و است مرجع نخستين هند زمينه
نظرياش عرفان و ابنعربي با لبنان و سوريه نظير عربي
زبان محدوديتهاي دليل به مساله اين.توجهند مورد بيشتر
در فلذا.است عربي با قياس در آن آموختن دشواري و فارسي
.باشيم پيشگام خود آنكه جز نيست چارهاي نيز راه اين
را سابق اهميت و گستره آن ديگر امروز جهان در ايرانشناسي
افزونتر كاهيدگي اين شود افزوده برزمان هرچه و ندارد
و شود انديشيده داخل در تمهيداتي آنكه مگر.شد خواهد
.آورد فراهم را مجددش شكوفايي و رونق موجبات بتدريج
ايران از فراتر و گستردهتر سطحي در باستاني ، موضوعات
بريان پيير پروفسور آثار حتي و ميباشند توجه مورد هنوز
بسيار باستان ايران كه ميدهد نشان هخامنشيان درباره
غياب در "كلا تلاشها اين اما باشد ، علاقه مورد ميتواند
.نيست تداومش براي تضميني و گرفته صورت ما
و "سياسي -اجتماعي" خصلت دو ايران به علاقه اندك امروز
سياست خبرگان و جامعهشناسان يعني.دارد را "معاصر"
اجتماعي نظر از چه را ايران ژئوپوليتيكي آينده ميخواهند
آثار عمده حال هر به.كنند تبيين سياسي لحاظ از چه و
الاصلهاي ايراني توسط آن از بخشي كه -ايران درباره
از معاصر تاريخ درباب -ميشود نگاشته آمريكايي و اروپايي
به نيز كتابي چند "اخيرا و است اسلامي انقلاب تا قاجاريه
شده تحرير ايران انقلاب بعد ما وقايع درباره جدي صورت
ميان در انقلاب سالهاي و شاه زمان همچنان اما -است
اثر چند و چندين كه نيست سالي و داراست ركورد موضوعات
.نشود منتشر انگلستان و آمريكا در خاصه زمينه ، اين در مهم
بدون ايرانشناسي كه دريافت ميتوان نكات اين به توجه با
مراكز و نهادها سوي از جدي برنامهريزيهاي و توجه
لازم لذا.داشت خواهد آيندهاي چه ايران سياسي و فرهنگي
تصحيح سوي به تدريج به و پايهريزي گذشته در را آنچه است
از اعم -ايراني عظيم ميراثهاي به و بازيابيم است رفته
تا داريم مبذول جانبه همه توجهي -اسلامي و باستاني دوره
صورت دربارهشان تازه كارهاي و تجديد آنها اعتبار هم
نامدار چهرههاي حتي و ارزشها و ميراث غارت از هم و گيرد
فهمها سوء از نمونهايشود پيشگيري ايران درخشش پر و
خيام جهاني سمينار در.ميكنم نقل مثال عنوان به من را
راشد ، رشدي پروفسور پرداخت ، خواهم ادامه در بدان كه
خيام كتابهايرياضي مشهور ، و برجسته رياضيدان و دانشور
با آن فرانسوي و انگليسي ترجمه و است گردآورده را
عنوان در وي.است شده چاپ داد خواهم شرح كه تمهيداتي
آن ، استعراب عليرغم كه آورده "الخيام" را خيام نام كتاب ،
جمله از خود سخنراني حين در اما است ، چشمپوشي قابل
شعر عرب ، برجسته دانشمند يك چگونه كه كرد شگفتي اظهار
حسننيت در ؟!!است ميسروده روان و عالي چنين را فارسي
چه و كجاست؟ او سوءتفاهم منشاء اما نيست ، شكي راشد رشدي
و ضعف بيشك است؟ برده بيراهه به چنين اين را او عواملي
بينالمللي سطح در ما دانشوران حضور عدم و ما جدي فتور
دكتر نصر ، دكتر زماني.است كرده ايجاد را بزرگي خلا چنين
و كوربن امثال تا كردند كوششها ديگران و محقق مهدي
و تمايزات با را ايراني حكمت و فرهنگ ميراث ايزوتسو
جهان در را ازآن بخشهايي حتي و دريابند ويژهاش ظرائف
را روند اين كه ندارد وجود دليلي ساختند ، نامآور
انتساب عدم و فهمها سوء اينگونه.كنيم تجديد نتوانيم
داشته وجود همواره ايراني نام به ايران بزرگان و فلاسفه
خاطر تعلق و عربي زبان ديني و علمي فراگيري دليل به و
اهلبيت و پيامبر احكام و حكمتها و قرآن فهم به ايرانيان
انگيزههاي بتدريج اخير قرن سه دو در كه بوده طبيعي امري
مستشرقين ، اسلاف جمله از.است نموده تشديد را آن ناهمواري
مسائلي طرح به خاص اغراضي پي در يا وافي اطلاع بدون يا
ميراثهاي تا ميزدند وارونه نعل يا و ميپرداختند موهن
و عظيم تمدن جمله از.دهند جلوه مخدوش را "اسلامي بويژه"
ياد مغولي غاصبان عنوان به را هند در گوركاني ماناي
و بود قاره شبه مادي و معنوي عظمت و مجد دوره كه كردند
و طلايي عصري شرقي ، هند كمپاني سياه سلطه با قياس در
همدلي چنين نيز متقدم ادوار در كه ميشود محسوب بيمانند
شده ، ديده سرزمين اين در كمتر اقتداري و شكوه و رفاه و
يا ناسيوناليستها آنها تبع به و بريتانيايي مورخان معهذا
رهزن و زدند ديگر راهي قاره شبه در هندو مذاهب متعصبين
سيد استاد اشارات ديگر نمونه.شدند حقيقي تواريخ و افكار
اللمعه" كتاب مقدمه در يكجا است ، آشتياني جلالالدين
نراقي مهدي محمد ملا اثر "الوجيزه الكلمات و الالهيه
و فهمها سوء به كه (سال 1357 انجمنفلسفه ، انتشارات)
شيكاگو دانشگاه عرب استاد الرحمان ، فضل دكتر غرضورزيهاي
رسائل" مقدمه در نيز و دارد اشارهها ملاصدرا درباره
(بيتا -خراسان اوقاف كل اداره انتشارات) "سبزواري حكيم
مقدمهاي در مصري دانشور مدكور ، ابراهيم دكتر ادعاي به
.ميشود متعرض نگاشته الرئيس شيخ ي"شفا" بر كه
;بوعلي كتاب بر مقدمه اين عنوان كه بدانيم كافيست
آشتياني علامه استاد و است "العربي فيالعالم الالهيات"
كه عجمي و عرب تعصبهاي از برخي":مينويسد دلتنگي با
مانع خود دارد ، محكمي اساس و ريشه عربي ممالك در هم هنوز
در ايراني عرفاي و فلاسفه افكار نفوذ براي از است اساسي
عايد دوزيان رهگذر اين از و (ص 7 همان ، ) "ممالك اين
قرون علمي عظمت و مجد در ما تاريخي حق.ميشود مسلمانان
فلسفي و حكمي عظيم ميراثهاي و شده انگاشته ناديده ماضي
حكمت و اشراق فلسفه بعدي شروح در ويژه به -رشد بعدابن ما
نظر به باليده ايران در يكسره كه -اصفهان مكتب و متعاليه
.است رسيده كمتر لااقل و نميرسد مسلمين از ايرانيان غير
كربن ، امثال مساعي از پس كه است اخير دهه سه دو در تنها
كاسته اهمال اين از اندكي..و آشتياني نصر ، ايزوتسو ،
همين و نيست جايز سخن اين از بيش موضوع اين در و شده
!كافيست اشارت
استعدادهايي چه با كساني چه" كه پرسشها اين به پاسخ اما
انگيزههاي" و "هستند؟ علاقهمند ايرانشناسي به
"باشد؟ ميتواند چه و چيست ايرانشناسان براي برانگيزنده
استعدادها و علقهها زيرا است ، پيوسته هم به "كاملا
و شغلي انگيزههاي جمله از بسيار ، انگيزههاي با ناگزير
امروز جهان.دارند ثانوي ارج حتي و يافته پيوند مادي
شان يافتن براي ناگزير انسانها كه است اكونوميك دنيايي
به.بيابند و بينديشند را لازم مادي تمهيدات بايد علمي
بدون مردماني يا فقير كشوري است ممكن چگونه راستي
بايستهاي معنوي اعتبار و شايسته علمي جايگاه امكانات
حصول براي لازم مقدمات بايد ، فلذا نيست ممكن اين بيابند؟
نميتواند ايرانشناسي امروزهشود تمهيد نتايج به
فاقد زيرا نمايد جلب خود به را برجسته استعدادهاي
دو زمينه اين در.است بعدي تضمينهاي و بدوي امكانات
و تاريخ مسائل -و 2 فارسي زبان -دارد1 وجود مسئله
اقدام درون از زمينه دو هر در ناچاريم ما.ايران فرهنگ
"كاملا مناسب سرمايهگذاري و آكادميك برنامهريزي.كنيم
قوي بورسهاي و كرسيها بدون ميتوان چگونه.است ضروري
فرهنگ و ادب و زبان در پژوهش و گسترش به اميدي دانشگاهي
راهبردهاي به است لازم داشت؟ زمين ايران معنوي ميراث و
لازم سرمايههاي و شود داده اولويت مورد اين در كلان
ايرانيان كثرت به توجه با "مسلما حركت اين.گردد فراهم
خواهد را لازم پاسخ سرعت به زمين مغرب در مهاجر و برجسته
صاحب و ثروتمند مهاجران معنوي و ميهني انگيزههاي.يافت
كه كجا هر در و است جدي بسيار جهان سراسر در ايراني فضل
- فارسي زبان- ايران معنوي ميراث از حمايت در نيازي دست
جمله از.است شده گرفته مناسب پاسخي شد دراز آنها سوي به
هزينههاي و مادي كمكهاي محصول يكسره كه خيام سمينار در
نيز نتيجه و نمودند تقبل مهاجر ايرانيان كه بود ديگري
.بود آبرومند و عالي بسيار
و مادي حمايت با جهان معتبر دانشگاههاي در است لازم
ايرانشناسي و فارسي زبان از ممتازي كرسيهاي ايران معنوي
مديريت و وسواس با بايد باره اين در.گردد تدارك
بورسهاي بايد "اولا.زد عمل به دقيقدست برنامهريزي
داده كافي تضمينهاي و گرفته نظر در امر اين براي مناسب
ممتاز استعدادهاي جذب و گزينش به دست بايد "ثانيا و شود
استعدادهايي بلكه معمولي ، دانشجوياني حتي نه يعني.زد
تداوم و خواند فرا رشته اين به سرمايهگذاري با را ويژه
اين نتايج.كرد واگذار ايشان به ضمانت با نيز را راه اين
خواهد عالي بسيار آن هزينههاي مقابل در سرمايهگذاري
و درك و فهم به تمايل تصاعدي صورت به ميتواند و بود
را ايراني و فارسي فرهنگ عرصه در باروري و بهرهوري
و برنامهريزي با همراه زمان و صبر البته.دهد افزايش
.شود گرفته نظر در بايد جملگي سرمايهگذاري
جذب در ميبايد نيز داخل دانشگاههاي اين بر علاوه
در كه كشورهايي از نيز و پيشرفته كشورهاي از دانشجوياني
فرهنگ و فارسي زبان با پيوندهايي گذشته يا حاضر حال
اعتلاي با بايد.بردارند بلندي گامهاي داشتهاند ايران
غني مايههاي درسي ، مواد تعميق و مادي امكانات
سمينارهاي برپايي با و كرد احيا دوباره را ايرانشناسي
در "دقيقا را آن وضعيت عميق ، مقارنات و مطالعات و جدي
امكان "مسلما ترتيب اين به.ساخت مشخص حوزهها همه
مطلوبتر وضعيتي به كنوني وضع از ايرانشناسي فرارفتن
اذعان نيز نكته اين به بايد آنكه ضمن.آمد خواهد فراهم
اين همه نداند كه نيست لوح ساده آنقدر هيچكس كه داشت
كه زماني تا و بازميگردد ميهني و ملي خواست يك به مسائل
براي ملي خواستي و نشود آغاز ايران نام به تمدني درخششي
و نظم و شوكت صاحب و ثروتمند قدرتمند ، كشوري برپايي
و فردي حركتي صورت به كوششي هر باشد ، نداشته وجود معنويت
.داشت برخواهد در مدت كوتاه نتايجي تنها محدود ،
دارد ادامه
|