بيماري دوره يك پي در
درگذشت ارامنه اعظم اسقف
فاكر محمدرضا به مهاجراني دكتر پاسخ
مجلس در مشهد نماينده
قانوني و فقهي قرآني ، ادله كدام اساس بر
نوشت؟ نامه تقليد مراجع به نميتوان
شمسالواعظين ماشاءالله وكيل احمدي نعمت
:نشاط شده توقيف روزنامه سردبير
شمسالواعظين بازداشت دستور مرتضوي
كرد صادر را
بيماري دوره يك پي در
درگذشت ارامنه اعظم اسقف
يك درپي تهران ارامنه خليفه "مانوكيان آرداك" اعظم اسقف
.شتافت حق ديدار روزجمعهبه بيماري دوره
تهران ارامنه گري خليفه عمومي روابط ايرنا ، گزارش به
درسال "مانوكيان آرداك" اسقفاعظم:كرد اعلام ديروز
حوزه مذهبي رهبر "اول زاره" اعظم جاثليق 1959ازجانب
تهران ارامنه گري خليفه نمايندگان مجمع تاييد با و سيليس
.شد انتخاب تهران ارامنه عنوانخليفه به
جزو تهران ارامنه اعظم اسقف عمومي روابط اين گزارش به
ودرپي اسلامي انقلاب ازپيروزي پس كه كسانيبود اولين
شتافت ايشان بهديدار ايران به (ره)خميني امام ورود
.اعلامكرد ايران ملت عظيم راازحركت ارامنه جامعه وحمايت
شوراي تهران ، ارامنه خليفه اعظم اسقف درگذشت بهمناسبت
براي روز سه مدت به شنبه روز از تهران ارامنه گري خليفه
.كرد اعلام عزا ارامنه جامعه
فاكر محمدرضا به مهاجراني دكتر پاسخ
مجلس
در مشهد نماينده
قانوني و فقهي قرآني ، ادله كدام اساس بر
نوشت؟ نامه تقليد مراجع به نميتوان
به نامهاي در اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير:اجتماعي گروه
اتهام اسلامي ، شوراي مجلس در مشهد نماينده فاكر محمدرضا
رد را معظمتقليد مراجع به حمله راه بازكردن بر مبني وي
.كرد
مجلس گذشته سهشنبه علني نشست دستور از پيش نطق در فاكر
مهاجراني عطاءالله دكتر سرگشاده بهنامه اشاره با
مقدسات اهانتبه درباره شيرازي مكارم بهآيتالله
معظم مراجع به حمله راه وزيرارشاد ، :بود گفته درنشريات
كه است بابي فتح باب ، فتح ايناست بازكرده را تقليد
در را معظم مراجع باشد اگرقرار.دارد خطرناك آيندهاي
.نميكنند تحمل مردم دهند قرار خطاب مورد روزنامهها
به خطاب نامهاي اظهارات ، اين به پاسخ در مهاجراني
خبرگزاري اختيار در شنبه روز آن رونوشت مشهدكه نماينده
اتفاقي چه "واقعا:نوشتهاست گرفت ، قرار اسلامي جمهوري
اين شفقت و ادب از سرشار محترمانه نامه يك كه است افتاده
تحمل مردم شما ، قول به و !است برآشفته را جنابعالي گونه
شده مضطرب علميه حوزه و دادهاند دست از را تابخود و
كدام.ميدهيد انجام را آتشنشاني كار جنابعالي و است
است؟ شده روشن آتش
سلوك و سيره به نامه اين در اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير
مردم حلقه گرم و مردم با چنان آن گاه اسلامكه پيامبر
و نميدادند تميز ديگران از را پيامبر برخي ، كه بود
است آنان از كداميك ،(ص)محمد كه ميپرسيدند
(ع)علي اميرموءمنان برادرانه و متواضعانه ورفتارصميمانه ،
عدالت داشتن عرضه يا و حق سخن شنيدن كسيكه:ميفرمود كه
از.است مشكلتر برايش بهآن عمل باشد ، مشكل برايش او ، به
كه نكنيدزيرا خودداري عدالتآميز مشورت يا حق سخن گفتن
كرده اشاره نميدانم كنم ، اشتباه آنكه از برتر را خود من
گونه همين نيز ما ، بزرگ علماي سلوك و سخن:ميافزايد و
كه نبودهاند قائل ويژهاي شوكت و خودشان براي.است بوده
است آنان سلوك و حقيقتسخن ملاك و ميزان تنها كنند گمان
كسيحق و نباشد آنان آستانه به راهي را معمولي مردم و
سخن حتي يا بنويسد نامهاي آنان براي باشد ، نداشته
.كند مطرح انتقاديرا و ناموافق
سخن:است كرده سئوال فاكر از نامه اين در مهاجراني
نوشت ، نامه يا داد پاسخ تقليد مرجع نبايدبه كه جنابعالي
اصولي ، فقهي ، روايي ، قرآني ، مباني و ادله كدام بر متكي
نامه !است عرفي حتي و قانوني يا و منطقي فلسفي ، كلامي ،
نسبت خود ، خارج درس در تقليدي محترم مرجع اگر:ميافزايد
هنرمندي كاسبي ، دانشجويي ، نويسندهاي ، معلمي ، وزيري ، به
تيتر شود ، منتشر روزنامهها در آنمطلب و بگويد را مطلبي
به نميتوان پخششود ، سيما و صدا از شود ، نشريات درشت
احيانا و داد توضيح گفت ، پاسخ محترم مرجع
نمود؟ برطرف را آن بر متكي سوءتفاهم و نارسا اطلاعرساني
شهيد مرحوم:است شده يادآور اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير
و اسلام در روحانيت مقاله در پيش سال چهل به نزديك بهشتي
نيز آن گوناگون شئون و روحانيت:نوشتهاند مسلمين ميان در
هيچ روحاني وبراي نيست معين خانواده با معين طبقه مخصوص
:فرمودهايد (شما ولي) است نشده مقرر طبقاتي امتياز گونه
سي كه مرجعي هم آن.است داده تقليد معظم مرجع يك به جواب
فتح.است نيفتاده اسلام از دفاع در دستش قلماز است سال
:ميكند تصريح خود نامه در مهاجراني..ما وزير كرد باب
كه است سال سي نيز اينجانب اتفاق حسن از فاكر ، آقاي جناب
.هستم شيرازي مكارم آيتالله آثار خواننده
مقاله و كتاب از اعم را ايشان آثار اتفاق به قريب
و نقد هم ايشان نظريات برخي استدرباره ممكن.خواندهام
نميتوان ، شما ، نظر به آياباشم داشته نظر
آيا كرد؟ نقد را تقليد محترم مرجع سخن يا مقاله يا كتاب
و مرجعيت نهاد تقويت موجب جنابعالي ، موضع و سخن اين
ميشود؟ روحانيت
درباره شيرازي مكارم آيتالله به نامه ارسال ارشاد ، وزير
در ايشان سخنان منطقي و طبيعي پيامد را بهمقدسات اهانت ،
و انگيزه بر متعال خداوند:مينويسد و دانسته خارج درس
پاسخگوي بازپسينهمگي روز در و است آگاه ما همه رفتار
ازنماينده نامه اين در همچنين وي.بود خواهيم خود اعمال
تنها نه را مسلمين ائمه به نصيحت كه است خواسته مشهد
.شود قائل نيز ديگران براي خودبلكه براي
باب از خود نطق آغاز در جنابعالي ، :مينويسد مهاجراني
.فرمودهايد مطرح را خود تذكرات ائمهمسلمين به نصيحت
هم آنها كه قائلشويد ديگران براي نيز را حق اين
.كنند استفاده حقي چنين از ميتوانند
مشهد نماينده از نامه اين در اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير
مراجع براي نامه نوشتن كه صورتي در كردهاست درخواست
جامه امتناع اين شايستهاست ميكند ، منع را تقليد محترم
كه پيشنهاديشويد چنين باني حضرتعالي و كند تن به قانون
تقليد محترم مراجع به خطاب نامهاي نبايد مطبوعات ، در
.شود درج
داوري ما عزيز ملت و ملت نمايندگان البته ، :افزود وي
و معقول و مقبول حد ، چه تا چنينانتظاري كه كرد خواهند
.است مصلحت به
كه آييني در:است كرده خاطرنشان خود نامه در مهاجراني
و معصوم امام ميكند ، زندگي مردم مثل و بامردم پيامبرش
مثل دينياش عالم و دارد ازمردم انتظاراتي چه پيشوايش
مراقب پاسخميگويد ، هتكآميزي نامه به چگونه نصير خواجه
عنوان به و نشود گذاشته دين حساب به سليقهها باشيم
با چنانچه هم نامه هزاران والا نگردد تلقي ديني يكامر
نوشته تقليد محترم مراجع براي لازم حرمت و آداب مراعات
.ديد نخواهد آسيبي شريعت و آيين و دين شود ،
شمسالواعظين ماشاءالله وكيل احمدي نعمت
:نشاط شده توقيف روزنامه
سردبير
بازداشتشمسالواعظين دستور مرتضوي
كرد صادر را
شمسالواعظين ماشاءالله بازداشت دستور:اجتماعي گروه
از آزادگان عصر روزنامه و نشاط شده توقيف روزنامه سردبير
.است شده صادر مرتضوي قاضي سوي
كه جلسهاي در شمسالواعظين ، وكيل احمدي نعمت گفته به
صورت ذيل در مرتضوي قاضي شد برگزار شعبه 1410 در ديروز
.كرد صادر را شمس بازداشت دستور دادگاه جلسه
توهين جرم ، در شركت را شمسالواعظين اتهام قاضي:گفت وي
قانون ماده 26 وفق قرآني مسلمات و اسلام مقدسات به
.ميداند مطبوعات
براي شمسالواعظين براي احضاريهاي برگ:گفت احمدي نعمت
ماده 108 برخلاف اين و است نشده صادر امروز جلسه در شركت
اعتقاد مرتضوي آقاي حال اين با است ، كيفري دادرسي آئين
.ميشد حاضر دادگاه در (ديروز) امروز بايد ايشان كه دارد
كيفري دادرسي آئين ماده 144 طبق كه آنجا از:گفت وي
براساس (ديروز) امروز جلسه و است محرمانه مقدماتي تحقيق
ميتوان پس است بوده علني دادگستري عمومي روابط اطلاعيه
وجاهت منصفه هيات حضور بدون كه دانست محاكمه جلسه آنرا
.است نداشته را لازم قانوني
دادگاه در منصفه هيات تا شمسالواعظين آقاي:گفت احمدي
هيات حضور بدون وثيقهاي اگر و ندارد صحبتي نباشد حاضر
ايشان (تومان هزار حتي) شود صادر شمس براي منصفه
.نميپردازد
شمسالواعظين آيا كه سئوال اين به پاسخ در احمدي نعمت
را بازداشت دستور قاضي:گفت خير يا است شده بازداشت
اجرائيات به بازداشت حكم بايد روال طبق اما دادهاند
شود ، جلب ايشان تا شود ارسال انتظامي نيروي يا و دادگستري
انتظامي نيروي به جلب حكم آيا اينكه از اطلاعي هنوز
نشده جلب هنوز شمس آقاي اما.ندارم خبري نه يا شده ارسال
.است
|