دارد؟ شوهر از توقعاتي چه زن
شاغل زنان براي نكاتي
دارد؟ شوهر از توقعاتي چه زن
زنش مي‌كند مشاهده وقتي تگزاس ايالت ساكن "ديوزديك" *
و گيج "كاملا است دوستانش با كردن صحبت مشغول "ميچلي"
بسيار سرش و است فرزند مادر 5 كه ميچلي.مي‌شود مبهوت
يك من از زنها ديگر با من ارتباط":مي‌گويد مي‌باشد شلوغ
".مي‌سازد خوب همسر ويك مادر
شيكاگو ، دانشگاه استاد "پيركوسكي جرالدين" گفته‌هاي بنابه
تجربه‌هاي تا مي‌كنند برقرار تماس يكديگر با زنان
به خانمها.ببرند به‌كار را آنها و آموخته را يكديگر
.مي‌نگرند طبيعي و نرمال مدل يك به‌عنوان يكديگر
پرفسور.مي‌كنند تاييد را يكديگر "معمولا زنان
صحبت يكديگر با كه را زن دو":مي‌گويد "كاتلن‌گري"
كلمات از اغلب آنها چطور كه ببينيد و بنگريد مي‌كنند
استفاده...و (است همين‌طور) ("دقيقا) (است درست)
تكان يكديگر گفته‌هاي تاييد علامت به را سرشان و مي‌كنند
.است نكرده درك را مطلب اين هنوز "ديوزديك" اما "مي‌دهند
دادن انجام براي كافي وقت مي‌گويد مدام همسرش او گفته به
نكند صحبت تلفن با اين‌قدر اگر اما.ندارد امور همه
!خواهدداشت زيادي وقت "مطمئنا
.دارند تفاوت يكديگر با زنان و مردان كنيم ، صحبت واضحتر
و دارد بستگي آنها طبيعت به و است زيستي آنها از بعضي
.برمي‌گردد شدن اجتماعي چگونگي به ديگر بعضي
اما.نمي‌كنيم درك را يكديگر اغلب ما:مي‌گويد "زديك"
ما آزرده احساسات و پريشانيها مي‌تواند تفاوتها اين درك
از را جنس دو كه را تفاوتها اين از بعضي.بخشد آرام را
.مي‌خوانيم است كرده متمايز هم
باشند شوهرانشان زندگي اول نفر مي‌خواهند خانمها *
لحظاتي به نسبت "معمولا زن يك است معتقد "چارلز" پروفسور
حسادت احساس مي‌كند سپري ديگران با و او از دور شوهرش كه
حال در يا باشد صميمي‌اش دوستان با او خواه.مي‌كند
زندگي در دارد دوست زن يك هرحال به.باشد كردن گلف‌بازي
كه كنند فكر مردان است ممكن البته.باشد اول نفر شوهرش
.هستند زندگي اول نفر آنها مي‌دانند زنانشان
اظهار مي‌كند خانه‌داري است سال مدت 33 كه خانمي
ساعت 8 از قبل شوهرش اينكه براي است مجبور مدام:مي‌دارد
خانم اين گفته به.بزند نق او سر برگردد منزل به شب يا 9
اهميتي بچه‌هايش و او كند فكر تا مي‌شود باعث مطلب اين
مي‌كند حس او دارد حضور خانه در شوهرش وقتي حتي.ندارند
درحالي تعطيل روز يك در.است فيزيكي "صرفا او حضور
به بچه‌ها و او مي‌كرد نگاه تلويزيون خانه داخل كه‌شوهرش
:مي‌گفت زن اين.مي‌كردند بازي خانه از بيرون سگ يك همراه
.شده‌ام طرد شوهرم طرف از مي‌كنم احساس
روزمره كارهاي كه باشند داشته شوهري دارند دوست زنان *
دهند انجام شود خواسته آنها از مرتب اينكه بدون را
چرا؟ است شده واقع دوستانش حسادت مورد "مرديس" خانم
است؟ موفق كارش در يا است خوش‌تيپ شوهرش اينكه به‌خاطر
به‌طور را خانه كارهاي او كه است اين علت بلكههيچكدام
.است كرده تقسيم شوهرش با مساوي "كاملا
غذا او اگر كه مي‌كرد مباهات امر اين به "مرديس" خانم
درون را لباسها او اگر.مي‌شويد را ظرفها شوهرش بپزد
به و كرد خواهد پهن را آنها شوهرش بريزد ماشين‌لباسشويي
!هستند تيم يك آنها او گفته
احساس اينكه به دارد احتياج زن يك":مي‌گويد "پيروكوسكي"
ادامه در او ".است مشاركتي ازدواج يك او ازدواج كند
مي‌شوند كاري به مشغول خانه در وقتي مردان":مي‌افزايد
آنها به "اصلا كار آن گويا كه مي‌گيرند خود به حالتي
خانمش براي فقط "ظاهرا كه كثيف لباسهاي مثل.نيست مربوط
را خانه كسي چه اينكه !ندارد كثيفي لباس او و است
است ممكن ببرد حمام را بچه‌ها كسي چه يا كند گردگيري
روي 950 كه تحقيقاتي اما بيايند ، حساب به كوچكي مسائل
جمله از خانگي روزمره كارهاي مي‌دهد نشان شد انجام زوج
.مي‌كنند مشاجره آن برسر اغلب زوجها كه است مهمي موضوع سه
يكي (است پول مشاجره مورد موضوع اولين بدانيد است جالب)
است گفته مردان انگيزه افزايش جهت روان‌شناس اساتيد از
همسرشان با فرزندان تربيت و روزمره كارهاي در كه شوهراني
.مي‌كنند رضايت احساس روحي نظر از مي‌كنند مشاركت
شوهر طرف از هديه عنوان به را آشپزخانه اسباب خانمها *
.نمي‌پسندند
نظر به هم جزئي و ناچيز "ظاهرا كه هديه‌ها بعضي چرا
.مي‌شود زوجها براي بزرگي مشكلات بروز باعث مي‌آيند
:مي‌گويد جالب نظر اظهار يك در "واستون آلبرت" پرفسور
مي‌كنند دريافت كه هديه‌اي مفهوم و معنا مورد در زنان
!مي‌كنند فكر
محبوب نويسنده يك از را قديمي خوب كتاب يك مردي وقتي
صحبت تو وقتي كه است اين معنايش مي‌دهد هديه او به همسرش
!ببري لذت تو مايلم منميدهم گوش من مي‌كني
اگر كه دارند شكايت مطلب اين از مردان:مي‌گويد "گري"
مي‌خواسته تولد روز هديه عنوان به را خاصي چيز زنانشان
اگر":مي‌گويند زنان كه حالي در است؟ نگفته او به چرا پس
يك عنوان به را خود ارزش مي‌خواهم چه كه بگويم تو به من
فكر به "اصلا تو كه معناست بدين اين چون كرده‌ام كم زن
".نبودي من
اشيايي "ديويد" شوهرش اينكه از مدتها "كريستين" خانم
اما.مي‌برد رنج مي‌داده هديه او به را "!كباب سيخ" مثل
همسرش علاقه مورد هديه‌اي چه فهميد "ديويد" سرانجام
از من كه ببيند او اگر اكنون:مي‌گويد "كريستين" مي‌باشد
ذهن در را آن "فورا مي‌كنم تحسين را آن و آمده خوشم چيزي
مرا هديه‌اش با او وقتي بعد مدتي مي‌كند ثبت خود
دوست مرا "واقعا او مي‌كردم حس كرد خوشحال فوق‌العاده
!دارد
چه جواب در مي‌دهد؟ نشان چاق مرا لباس اين آيا *
مي‌گوييد؟
از را سئوال اين بار لااقل 3 هفته در:مي‌گويد "پاول"
مي‌دهد ، آزار مرا ذهن و روح مطلب اين و مي‌شنوم همسرم
"خير" بگويم اگر.هستم بي‌روح مرد يك "بله" بگويم اگر
براي صميمي جواب كه است بديهي.هستي دروغگو تو گفت خواهد
جوابي چه "جنيفر" همسرش "واقعا اما ندارد وجود پرسش اين
بگويد او مي‌خواهم":مي‌گويد "جنيفر"؟ مي‌كند طلب او از
را سئوال اين كه دفعاتي نصف اما نمي‌رسم نظر به چاق من
!مي‌دهد جواب كند نگاه من به اينكه بدون مي‌پرسم او از
در هنوز كه باشم مطمئن مي‌خواهم فقط من مي‌زنم حدس خودم
".مي‌آيم نظر به جذاب شوهرم نظر
داري دوست آيا" "ديدي؟ اول روز كه هستم همانطور من آيا"
"بودم؟ جذابتر من
سئوالها اين براي درستي جوابهاي معتقدند نيز زنان حتي
"مكررا زنان وقت هر است معتقد "ساموئل" دكتر.ندارد وجود
احساس من:مي‌گويند حقيقت در پرسيدند ظاهرشان مورد در
علاقه‌مند او چقدر هر بايد شما.هستم آسيبپذير مي‌كنم
احساس او به و داشته تماس او با است ارتباط برقراري به
نيست "خير" يا "بله" صحيح پاسخ.بدهيد اطمينان و آرامش
.است ارتباط برقراري بلكه
شوخيهاي صورت به را سئوالها نوع اين همسرش و "پاول" آقاي
از "جنيفر" زنم وقتي":مي‌گويد او مي‌كنند مطرح خودماني
مي‌گويم جواب در مي‌آيم نظر به چاق من آيا مي‌پرسد من
و مي‌خندد هم او مي‌آيم؟ نظر به كچل چطور؟ من خير ،
حال در من.مي‌دانيم را حقيقت ما دوي هر"نه" "مي‌گويد
به امانيست لاغر اول روزهاي مثل هم او و هستم شدن كچل
را يكديگر ما چون.نيستند مهمي مسائل اينها ما عقيده
اظهار "واتسون" پايان در ".داريم دوست وار ديوانه
او از شوهرش كه كرد احساس زني هرگاه كه مي‌كند اميدواري
خاطر به "لزوما است قائل ارزش او براي و مي‌كند قدرداني
او بلكه است ، شده تيپ‌تر خوش يا لاغرتر او كه نيست اين
.مي‌باشد شوهرش علاقه مورد هست كه طور هر بداند بايد
محمدي ملك -محمدرضا :مترجم
ريدرزدايجست :منبع
شاغل زنان براي نكاتي
بپذيريد را سرزنش‌ها هم و تشويق‌ها هم
مرتكب اشتباهي اگر و بپذيريد كردند تشويق را شما هرگاه
.نكنيد فرار سرزنش‌ها از شديد
سخن ژرفناي
مي‌رسانند به‌انجام صحيح را كاري وقتي زنان از برخي
و مي‌شود داده آنها به كه را اعتباري مي‌توانند به‌سختي
ديگر برخي.بپذيرند مي‌آيد عمل به آنان از كه ستايشي يا
.كنند قبول را خود اشتباه مي‌توانند سختي به زنان از
خود در اعتبار ايجاد موجب فوق مورد دو هر پذيرش توانايي
شما به بدانند روراست را شما ديگران اگر.مي‌گردد شخص
.خواهندكرد اعتماد
عمل در ايده اين
از يكي در وكلاء برجسته‌ترين از يكي جديد منشي اميلي
اين از منشي‌ها همه.بود كشور مذهبي سازمان‌هاي بزرگترين
هر كه زيرا مي‌ترسيدند داشت سرشاري هوش كه بدچهره مرد
انجام بود كرده مقرر او كه را آنچه كارمندانش از يكي گاه
.مي‌كشيد نعره سرش بر نمي‌داد
به كرد شروع مرد اين با را كارش او آنكه از پس روز چند
قرار معوقه پرونده‌هاي پوشه در را مهم پرونده يك اشتباه
آن دنبال به كارش دفتر در داشت او رئيس كه وقتي.داد
صداي مي‌توانستند طبقه آن كارمندان همه مي‌گشت ، پرونده
او كار دفتر به اميلي كه وقتي.بشنوند را او بيداد و داد
مخفي خود كامپيوترهاي پشت را خود منشي‌ها ساير گذاشت قدم
.كردند
:گفت بود شده سرخ صورتش خشم از كه رئيسش به آرامي به او
ولي داده‌ام قرار اشتباهي جاي در را پرونده منمتاسفم)
پرونده‌ها قفسه از آن كردن پيدا صرف را خود ناهار وقت
(.مي‌كنم
بود شده شگفت‌زده اميلي آرام حركت اين از آشكارا كه مرد
گفت ، و نشست لبانش بر خفيفي لبخند حتي و بست را خود دهان
(.داريم نياز وقت اسرع در پرونده اين به ما.باشد)
به آمده پيش برايش مشكلي كه وقتي او كه بود روشن "كاملا
فقط و ندارد علاقه مي‌آورد شخص كه دلايلي و بهانه‌ها
ارائه و اشتباه به اعتراف.شود حل مشكلش كه مي‌خواهد
افزوده اميلي اعتبار به آمده به‌وجود مشكل حل براي طريق
رخ آن از پس كمي كه دفتر مدير عنوان به وي ارتقاء در و
.بود موءثر داد
سنجش براي
شديد؟ اشتباه مرتكب بار چند خود كار در گذشته ماه در -
پذيرفتيد؟ را خود اشتباهات بار چند -
است؟ آسان سرزنش و تشويق پذيرفتن شما براي آيا -
نفروشيد ارزان را خود كار هرگز
.نكنيد بسنده آن از كمتر به هرگز و بدانيد را خود ارزش
يا و بيشتر سود بالاتر ، حقوق مورد در كه نيست بد
.كنيد گفتگو و مذاكره بيشتر امتيازات
سخن ژرفناي
و كنند رها بيايند ، كنار كه كرده‌اند عادت زنها كودكي از
خود به نكنيم ، بحث كه آموخته‌اند ما به.(باشند خوب)
اين‌گونه.نكنيم هم التماس يا و پرخاش نكنيم ، مباهات
يا و شود بازي زمين در دوست يافتن موجب است ممكن رفتارها
واقعي زندگي در اما كند ، تقدير شما از معلمتان شود موجب
.نمي‌رساند جايي به را شما رفتار اين‌گونه كاري
بدانيد كه است لازم مي‌رويد مصاحبه به كاري براي وقتي
ارائه شما به مي‌تواند چيزي چه شركت و چيست شما ارزش
شما كه بود چيزي آن از پايين‌تر شركت پيشنهاد اگر.نمايد
موءدب و محكم لحني با كه است شما وظيفه اين داريد انتظار
اين شما اگر كه چرا بكنيد بالاتر مزايايي و حقوق تقاضاي
انجام شما جاي به را كار اين ديگري هيچ‌كس نكنيد را كار
.نخواهدداد
به بايد شما كه نيست مفهوم اين به كردن (تقاضا) البته
ميسر "كاملا امكان اين.شويد مواجه مسئله اين با بدي شكل
ارزش كه بگوييد قوي و محكم حال درعين و موءدبانه كه است
از كمتر پني يك حتي نيستيد حاضر چرا و است چقدر شما كار
.كنيد قبول را مبلغ اين
عمل در ايده اين
در حرفه‌اي شركتي كه بود بازاريابي مشاور ساله كيت 28
تجربه و سال و سن با را ديگر نفر سه و دي‌سي‌او واشنگتن
حقوقي.كرد استخدام عمومي روابط واحد كار شروع براي او
كه بود حقوقي از بيشتر بسيار بود شده پيشنهاد او به كه
دو و او جهت اين از و مي‌كرد دريافت خود قبلي كار در او
كيت.پذيرفتند را حقوق اين مشتاقانه همكارش ديگر زن
تجربه بقيه اندازه به كه مردش همكار كه دريافت "بعدا
و دررفت كوره از كيت.مي‌كند دريافت بيشتري حقوق داشت
گفت او به و كرد مطرح مردش همكار با را اختلاف اين
كيت مرد همكارميكنند دريافت حقوق چقدر سايرين
.شد شگفت‌زده
شما به مبلغ‌كه همين من به آنها):گفت كيت به او
حقوق درخواست من اما كردند پيشنهاد را است شده پيشنهاد
نيست وارد شركت به ايرادي كه شد متوجه كيت (.كردم بيشتر
مشكل ولي است كرده پيشنهاد همه به مساوي حقوق زيرا
شركت با خود جانب از نتوانسته كه است او خود ناتواني
خود زن همكار دو با را موضوع كيت وقتي.كند مذاكره
تاكنون يك هيچ كه رسيدند نتيجه اين به همگي گذاشت درميان
حقوق مي‌پنداشتند آنها.نكرده‌اند حقوق افزايش درخواست
را اين هراس همگي و نيست مذاكره قابل شركت پيشنهادي
يا گستاخ نظر به بالاتر حقوق تقاضاي با كه داشتند
.كنند جلوه تحميل‌گر
سنجش براي
كه را حقوقي بدانيد كه پذيرفته‌ايد را شغلي تاكنون آيا -
شما كار ارزش از كمتر است شده پيشنهاد شما به آن بابت
است؟
احساسي چه بكنيد حقوق افزايش درخواست كه بعد دفعه -
داشت؟ خواهيد
كه چيزي بدترين مي‌كنيد حقوق افزايش تقاضاي كه هنگامي -
چيست؟ بيافتد اتفاق است ممكن
كارزنان بازتاب :منبع
گرگاني سيد نازلي :ترجمه
گرگاني سيد نازلي :ترجمه
|
