اديان بين همزيستي
ملكيان مصطفي دكتر شبستري ، مجتهد محمد دكتر استاد ميزگرد
در موسيصدر امام علمي همايش در بهشتي محمدرضا دكتر و
قم مفيد دانشگاه
كه است آن سر بر اديان پيروان بين اصلي بحث اكنون هم *
پيدا يكديگر دين از را صحيح اطلاعات ميتوانند چگونه
و نبود مطرح مسئلهاي چنين گذشته در كه حالي در.كنند
نبود خبري آگاهيها از و بود رفتارها سر بر بحث بيشتر
مفاهيم ورود با يكديگر با اديان رابطه نوع :گشايي جستار
در بود ، آنها جمله از نيز دين به عقلاني نگاه كه مدرن
رابطه و همزيستي سر بحثبر كه است گرفته قرار شرايطي
انديشانه ومصلحت منطقي رويكردي با را اديان بين حسنه
از سخن همچنان نيز مدرن دنياي در چه اگر.شدهاست ممكن
يكي براساس آنها از كدام هر كه ميشود تمدنهايي برخورد
.است شده نهاده بنا توحيدي بزرگ اديان از
قابل هنگامي دين چند يا دو بين همزيستي بحث ديگر سوي از
كهحقفقط بپذيرند اديان آن پيروان "اولا كه است طرح
و افتراق نقاط بر تاكيد جاي به "ثانيا و نيست آنها پيش
درخت تا بپاشند همزيستي آب اشتراك ، نقطههاي بر تنازع
دهه چند طي دردهد صفا و صلح نيكوي ميوههاي آن از حاصل
و انديشمندان بعد به دهههاي 1950 از بهخصوص و گذشته
به تازه رويكرد با واتيكان بهخصوص و مسيحي كلام اهل
به اديان رسمي صاحبان از خود كردن جدا با و ديگر اديان
توانستند و پرداختند اديان ديگر جوهر در مطالعه و مداقه
با مشترك زباني كردن پيدا نيز و اشتراك وجوه بر تكيه با
و بحث تفاهمآميز ، فضايي در اديان ديگر انديشمندان
صبغهاي و صورت را دينها بين همزيستي درباره گفتوگو
با چند انديشمنداني نيز اسلام دنياي در.بخشند تازهتر
ديگر با مخالفت و منازعت طبل بر كوبيدن كه ضرورت اين درك
اين در پاي ندارد ، عقبماندگي و جنگ جز ثمرهاي اديان
.نهادند وادي
همزيستي كه بود انديشمندان اين جمله از صدر موسي امام
ميبرد ، پيش به ملموس و عيني فضايي در را اديان بين
كشور اين در دين چند پيروان حضور و لبنان كشور ويژگي
در اديان بين همزيستي از تازه دركي تا شد موجب حاصلخيز
و سماجت و بزند جوانه صدر موسي امام چون انديشمندي ذهن
در داشت كار در كه دانشي و صداقت همراه به وي پيگيري
همزيستي در پيشرو كه بلامنازع رهبري به را وي كوتاه مدتي
كه دريغا.نمود معرفي جهانيان به است اديان بين
عالم اين منويات تا نداد اجازه خشونتخواهان كوتهنظري
طرح وي ربودن با و بگيرد درخور بهرهاي و ثمر فرزانه ،
به لبنان آن از پس و سربريدند ناتمام نيز را انسانياش
.ميماند را خاكستر زير آتش هنوز كه درافتاد فرسايشي جنگي
بزرگداشت كنگره نخستين در كه است نشستي حاصل زير متن
آقاي ارجمند محقق دبيري به و صدر موسي امام علمي مقام
قم مفيد دانشگاه در جاري خردادماه در "ميبدي فاضل"
يا "تعايش" عنوان با كه نشست اين در.گرديد برگزار
موسي امام طاقتسوز زحمات پاس به و اديان بين همزيستي
مجتهد محمد دكتر چون اساتيدي شد ، برگزار راه اين در صدر
حضور بهشتي محمدرضا دكتر و ملكيان مصطفي دكتر شبستري ،
.شد انجام ايرواني يوسف دكتر توسط جلسه اداره كه داشتند
جلب ميزگرد اين نخست بخش به را گرامي خوانندگان شما توجه
.مينماييم
معارف گروه
مختاباد سيدابوالحسن :تنظيم و تهيه
اديان بين همزيستي
مستهظر همچنانكه:الرحيم الرحمن بسماالله :ايرواني *
.است اديان بين "تعايش" يا همزيستي بحث موضوع هستيد ،
از تعايش بحث تحديد با محدود فرصت اين در كه اميدواريم
اين از مناسبي نتيجه به و برده خوبي استفاده اساتيد محضر
.برسيم بحث
مسئله به عملي صورت به كه بودند كساني از صدر موسي امام
ديگر با مسالمتآميز همزيستي و پرداختند تعايش و همزيستي
را -لبنان -خود منطقه در موجود اديان و طوايف و فرق
فرضهاي پيش بر رفتار و عمل نوع اين "قطعا.كردند تجربه
به بحث خلال در البته است بوده مبتني تئوريك و نظري
از بحث شروع براي اما پرداخت خواهيم ايشان نظرات و جملات
دهند پاسخ سوءال اين به كه ميكنيم درخواست آقايان محضر
به جهانيان شدن نزديك و تكنولوژي رشد به توجه با كه
بين همزيستي مسئله جهان ، كل به دهكده اطلاق و يكديگر
به حصول براي است طبيعيميشود احساس پيش از بيش اديان
بنابر باشيم ، داشته نياز گفتوگو نوعي به نتيجهاي ، چنين
امروزه دهند پاسخ كه ميخواهم آقايان از ابتدا در اين
اديان ديگر با مسالمتآميز همزيستي وارد ميتوانيم چگونه
تفاهم براي و مسلمان فرد يك عنوان به روند اين در و شده
قرار ديگران اختيار در را آموزههايي و مطالب چه تقارب و
دهيم؟
آنچه:الرحيم الرحمن بسمالله:شبستري مجتهد محمد دكتر *
اين درباره محدود وقت در و اجمال صورت به ميتوانم بنده
.ميشود نكته چند شامل كنم عنوان مهم سوءال
جهاني صحنه در چه مختلف ، اديان پيروان قرن 20 ، اوايل تا
حضور كشورها آن در مختلف اديان كه كشورهايي داخل در چه و
ميتوانند چگونه كه بودند روبهرو مسئله اين با داشتند
داشته مسالمتآميز همزيستي يكديگر با مختلف اديان پيروان
و قوالب كه بود اين به موقوف بيشتر مسئله اين باشند ،
موضعي چه مذهبي اقليتهاي به نسبت دين هر ديني مقررات
اقليتها حقوق بحث ، مورد دين مثال براي.است كرده اتخاذ
كه بود اين ديگر نكته...و نه يا ميگيرد نظر در را
و معامله با ارتباط در خود پيروان به دين يك ديني علماي
چه مذهبي اقليتهاي با برخورد نيز و اجتماعي معاشرت
ميدهند؟ تعليمي
.بود ارتباط در مسائلي چنين با مسالمتآميز همزيستي مسئله
مقررات يا و كشور يك مقررات و قوانين اگر بنياد همين بر
اشخاص نيز علما و ميكرد مراعات را ديگران حقوق ديني ، يك
غير عامل و ميكردند دعوت مسالمت و صلح به را پيروان و
مسالمتآميز همزيستي هدف نميشد ، صحنه وارد مترقبهاي
.ميشد برآورده "تقريبا
اوضاع به بيشتر "اولا مسالمتآميز همزيستي مسئله گرچه
كه چراميكرد تغذيه آبشخور آن از و بود مرتبط سياسي
خود قوانين در كه ميگرفت تصميم كشور هر سياسي نظام
مشي به "دوما و نه يا كند لحاظ را اقليتها حقوق رعايت
اقليتها عليه آيا كه داشت ارتباط دين عالمان سياسي
سعي نيز جهاني بعد در..و نه يا ميدهند صورت تحريكي
و نشود ايجاد...و صليبي جنگهاي همانند عواملي ميشد
.نيفتند هم جان به....و مسيحي و مسلمان
آگاهيهاي و اطلاعات سطح كه بيستم قرن اوايل از اما
تا كودكان از همه و شده شايع و رفته بالا همگاني
در تقليد مسئله و شدند ، دانش و مطالعه اهل بزرگسالان
-آنان و گذاشته ، سستي و ضعف به رو اديان پيروان ميان
خواندههاي و تلاشها و اطلاعات بر تكيه با -اديان پيروان
نقش همچنين و باشند داشته دين از دركي ميخواستند خودشان
به پيروان ارشاد مرحله به سنتياش جايگاه از دين عالمان
آنها گذشته در كه حالي در -داد نقش تغيير تحقيق و مطالعه
تحولات اين تمامي..و -بودند سوءالات به پاسخگوي تنها
اديان بين مسالمتآميز همزيستي مسئله تا است شده موجب
يكديگر از پيروان اين درست و واقعي آگاهيهاي بدون مختلف
براي پيروان اين از عظيمي بخش چون.نباشد امكانپذير
و مطالعات بر اديان ، ديگر افراد با كردن برقرار ارتباط
ساير در همچنانكه.ميكنند تكيه خودشان آگاهيهاي
كه كنيد توجه شما.است شده حاكم وضعيتي چنين نيز رشتهها
در ;است آمده وجود به نگرشي تغيير چنين نيز سياست در
مردم پاي پيش در را راهي سياسي نخبههاي گذشته
جمعي عقل حاضر حال در اما ميشد ، تمام قضيه و ميگذاشتند
به ميخواهند مردم و تودهها و كرده پيدا معني سياست در
.كنند عمل اساس همان بر و برسند سياسي آراي
است شده ايجاد تحولاتي چنين دنيا در كه زماني آن از
و آمده بالاتر تعايش مرحله از اديان پيروان بين ارتباط
بحث اكنون هم.است شده مطرح اديان بين تفاهم و گفتوگو
ميتوانند چگونه كه است آن سر بر اديان پيروان بين اصلي
در كه حالي در.كنند پيدا يكديگر دين از را صحيح اطلاعات
سر بر بحث بيشتر و نبود مطرح مسئلهاي چنين گذشته
درستي به مسلمان ;نبود خبري آگاهيها از و بود رفتارها
يهودي و مسيحي يا و ميگويد چه مسيحي نميدانست
همچنانكه ميگويند چه اسلام دين پيروان نميدانستند
آنكه نهايت در و ميگويند چه اينها نميدانست بوديسم
چه وحدانيها غير نميدانستند ، وحياني اديان پيروان عموم
اعم دنيا عمومي فرهنگ در كه تحولات اين.والخ ميگويند
كه است شده موجب داد ، رخ غيرمسلمان و مسلمان كشورهاي از
اديان بين گفتوگوي مسئله سو اين به قبل سال حدود 50 از
.گردد طرح يكديگر از صحيح فهم و تفاهم رويكرد ، با
عنوان تحت مختلف شكلهاي به و امروز دنياي در كه آنچه
مبتني اصلي نكته چند بر ميگيرد ، انجام اديان گفتوگوي
پيروي هدف يك از گفتوگوها اين كه معتقدم من و است
اهداف اين ميكنم سعي كه دارند متعددي هدفهاي و نميكنند
.كنم معرفي مختصر شكلي به را
مسيحيت گفتوگوهايي ، چنين راهاندازي موتور آنكه نخست -
پس و كرده علم واتيكان را گفتوگوها اين و است ، كاتوليكي
آن با يا استقبال مسئله اين از مختلف نقاط در آن از
گروههاي و افراد اگرچهانگيزههاي.است شده مخالفت
.است متفاوت گفتوگوكننده
وروحانيان طلبه برادران و است حوزه علماي محفل اينجا چون
در هنوز كه شود داده توضيح است بهتر دارند ، حضور عزيز
برپايي براي انگيزهها مهمترين از يكي مسيحيت ، محافل
جزئي تبشير.است تبشيري انگيزههاي گفتوگوهايي ، چنين
الهيات از نميتوان را آن و است مسيحيت از ناپذير انفكاف
انجام ديگري شكل به تبشير گذشته در.نمود جدا مسيحي
در كه كساني ديدم متعددي موارد در بنده اما.است ميشده
دارند تبشيري موضع همچنان ميكنند ، شركت گفتوگوها جلسات
و حقيقت گفتوگوها روند در كه است اين انتظارشان و
تبشير اما شود ، آشكار بيشتر ديگران براي مسيحيت معنويت
قواعد و فعلي دنياي احوال و اوضاع با متناسب و مدرن آنها
.است گفتوگو و مفاهيم اصول و عرف و بينالمللي
در كنندگان شركت از توجهي قابل عده كه است آن ديگر نكته
ديگر گونهاي به دنيا سطح در اديان بين گفتوگوهاي اين
اساس اين بر را دينيشان معرفتشناسي آنها.ميكنند فكر
ديني معنويت و خداوندي تجليات ديني ، حقيقت كه دادند قرار
اديان پيروان با كه هنگامي و است پراكنده مختلف اديان در
آن گمشده پارههاي ميخواهند ، مينشينند گفتوگو به ديگر
و است ، پراكنده صورت به و آنجا و اينجا كه را حقيقتهايي
آورند گرد آنجا و اينجا از نيست ، متمركز جايي در همهاش
اديان در هندويسم ، در بوديسم ، در اسلام ، در ببينند و
در را حقيقت پارههاي اين نهايت در و است خبر چه ديگر
و ژرف كه حقيقت از بنايي و مدل و گذاشته هم كنار
را است بوده اختيارشان در تاكنون كه آنچه از گستردهتر
.نهند بنا
در كه است استفادههايي ميشود ، ديده كه ديگري انگيزه
چون كه معتقدند مسيحيان از پارهاي.ميگيرد انجام جلسات
ارتباط و است متون همه از معتبرتر اسلام دين تاريخي متون
ارتباط از محكمتر مراتب به مجيد قرآن با ما تاريخي
چون و است -چندگانه اناجيل -انجيلها با مسيحيان تاريخي
(ع)عسيي حضرت مسئله مجيد ، قرآن همانند تاريخي ، متون در
اين از كه ميكنند فكر جهت همين به است ، شده شناخته مسلم
.برسانند مدد اديان بين نزديكي به ميتوانند بهتر طريق
براي دراديان موجود معنويت عنصر از استفاده بعدي نكته
دنياي در صلح كه ميدانيم ما همه است صلحآميز امور
آتش است ممكن مختلف بهانههاي با و لرزان بسيار امروز
چنين در.شود برافروخته بينالمللي و منطقهاي جنگهاي
جنگها ، اين گرچه.است مشكل بسيار جنگها كنترل وضعيتي
بلايايي نيز و قوي دولتهاي مقاصد و دارد بازنده و برنده
است جنگها اين از وجهي نيز ميآيد ضعيف دولتهاي سر بر كه
آنها باره در ميتوان عدالت مقتضاي به و اساس برهمين و
دنياي در چه بشريت خيرخواهان "عمدتا اما كرد ، داوري
ميدهند قرار برآن را تلاششان تمام غيرمسلمان يا مسلمان
در و گرفته را خونريزيها و جنگها بروز جلوي بتوانند كه
اين به امروزي متفكران.كنند حاكم برجهان را صلح نهايت
كه كردند پيدا وقوف درستي به -اديان معنويت -مسئله
ميكنند ، تزريق انسانيت فرهنگ در اديان كه معنويتي
است صلح به بخشيدن عمق و اعطاء براي خوبي بسيار سرمايه
دنبال گفتوگوها اين در كه مهمي انگيزههاي از يكي پس
مقام بزرگداشت مجلس چون و است جهاني صلح به كمك ميشود ،
ايشان كوششهاي به كه است شايسته است صدر آقاي جناب علمي
اشارهاي بود صلحآميز دنياي برپاكردن معطوف بيشتر كه
آلمان از كه سالهايي از يكي از دارم خاطرهاي من.بشود
من به ايشان روزي ;بودم ايشان مهمان و كرده سفر بيروت به
من از و "بكنم سخنراني مجلسي يك در ميخواهم":كه گفتند
ديري به ايشان خدمت در.باشم همراهشان كه كردند دعوت
نوع البته.بكنند سخنراني آنجا در بود قرار كه رفتم
سخنراني كه بود گونهاي به لبنان در ايشان سلوك و رفتار
.نداشت برايشان تفاوتي چندان ، مسجد در سخنراني با دير در
دير در اما ميآمدند ، كنار خود همكيشان با مسجد در گرچه
به ما.هرحال به.برسانند را پيام همان ميخواستند نيز
ايشان سخنراني.كردند سخنراني به شروع ايشان و رفتيم دير
آن از اصلي هدف كه بود سخنرانيهايي نوع از مسيحيان ، براي
و تعايش برقراري قصد و بود مسالمتآميز همزيستي ايجاد
از بعد كه بود اين توجه جالب نكته اما بود صفا و صلح
تحت مسيحيان اندازهاي به رسيد ، پايان به سخنراني آنكه
حاضران ، از يكي كه بودند گرفته قرار ايشان سخنراني تاثير
.كرد روحانيت پراز را جلسه ايشان كه گفت جلسه از بعد
بشنوند را مسلمان يك سخن مسيحي مستمعان كه است عجيب خيلي
و منطقي ايشان سخن اگرچه -زد حرف مستدل و منطقي نگويند و
پراز را جلسه ايشان كه بود اين تعبيرشان بلكه -بود مستدل
.كرد روحانيت
دارد ادامه
|