!باشي موفق :موم به جسم از
اينسرت جلد روي طرح بهترين مسابقه شرايط
شد اعلام صوتي آثار
ياسوج در "ايل عروس"
محيط جشنواره فيلم بهترين "خدا رنگ"
پاريس زيست
ايران موسيقي هنرمندان صنفي انجمن پاسخ
خبر يك چاپ به
!باشي موفق :موم به جسم از
ميرود پيش تاريخ با "توسو مادام" موزه
"توسو مادام" موزه در كريستي آگاتا مجسمه
از مجسمهها كردن خارج در كه همانقدر توسو ، مادام موزه*
در هم نسبت همان به ميدهد ، بهخرج سرعت نمايشگاه ،
هنر ، زمينههاي در نوعي به كه افرادي مجسمه ساختن
.است سريع شدهاند مشهور سياست يا و ادبيات
عالمگير شهرتي هجدهم ، قرن پايان در ،"مومي مجسمههاي"
تاكنون ، زمان آن از مومي ، مجسمههاي نمايشگاههاي.يافتند
موزه" ;گفت ميتوان اما.هستند نمايشگاهها محبوبترين
.موزههاست اين مشهورترين ،"توسو مادام
كه است مجسم و زنده مرموز ، موزه يك "توسو مادام" موزه
.ميشود تبديل دهشتزايي نمايشگاه به گاهي
;بازميگردد قبل سال دويست به آن ، قدمت كه موزه اين
مشهورترين و افراد مشهورترين مكانها ، مشهورترين شامل
.است تاريخ دورههاي
در در 1761 ،(توسو مادام به معروف) "گروشولتز ماري"
آلماني سرباز يك پدرش ، .آمد بهدنيا فرانسه استراسبورگ
به ماري مادر آن از پسدرگذشت وي تولد از پيش كه بود
فيليپ" دكتر خانه در داخلي مدير بهعنوان و رفت سوئيس
.شد كار به مشغول "كريتس
مومي مجسمههاي كه بود استعدادي با طراح كريتس ، دكتر
و مشهور هنرمند دكتر شد ، ساله شش ماري وقتي.ميساخت
شروع دكتر كنار در زمان همان از ماري ، .بود شده موفقي
از را مومي مجسمههاي ساخت منحصربهفرد علم و كرد بهكار
درست) طبيعي اندازههايي در مجسمهها ، اين.آموخت وي
ظاهرشان و بود پارچه از لباسهايشان ، .بودند (انسان همقد
.ميداد فريب را بيننده كه داشت شباهت بهاصل بهقدري
مجسمهاي كه يافت را اين شايستگي بالاخره در 1778 ، ماري ،
دوست و راديكال نويسنده يك اولتاير ، بسازد "اولتاير" از
ديده موزه مجلل تالار در مجسمه ، اين).بود كريتس دكتر
(.ميشود
"شانزدهم لويي" قصر در كارآموز بهعنوان ماري بعد ، سال دو
زندگي "ورساي" در تمام سال نه او ، .شد گماشته بهكار
.دهد آموزش شانزدهم ، لويي خواهر به را هنرش تا كرد
دكتر نزد فرانسه ، انقلاب ظهور هنگام در 1789 ، ماري
انقلابي فعاليتهاي درگير زمان آن در دكتر ، .بازگشت كريتس
و ميكرد دعوت بهخانهاش را سياسي رهبران اوبود شده
.ميساخت را آنها تنديس
ميآمدند گردهم دكتر ، نمايشگاه در زيادي مردم روزه ، همه
داشتند قصد كه كنند تماشا را بيباكي رهبران تنديس تا
.دهند تغيير را آنها زندگي
.شد مواجه وحشتناكي تصميم با ماري ، كه بود زمان همان در
قربانيان از ماسكي او تا دادند دستور او به حاكم قواي
درحال سرهاي و بريده سرهاي تنديس و كند تهيه گيوتين
موزه وحشت دهليز در مجسمهها ، اين).بسازد را جداشدن
(ميشود ديده
دكتر.يافت پايان در 1794 بالاخره پرماجرا ، روزهاي اين
يگانه بهعنوان ماري و درگذشت سال همان در نيز ، كريتس
.ماند باقي نمايشگاه وارث
عمران مهندس يك كه "توسو فرانسوا" با ماري بعد ، سال يك
آن از پس و درگذشت كه شد دختري صاحب اوكرد ازدواج بود
.آورد بهدنيا پسر دو
بهسر سياسي ناپايداري در همچنان فرانسه ، بعد ، سال چند
شده كم نمايشگاه بازديدكنندگان دليل ، بههمينميبرد
.بودند
موضوع دو اين.بود ناموفق ازدواجش در ماري ديگر ، طرف از
ترك انگلستان مقصد به را فرانسه در 1802 ، او كه شد باعث
فرانسه به هرگز و نكرد ملاقات را همسرش ديگر ماري ، .كند
.شد هميشگي برايش "توسو مادام" نام اما.بازنگشت
و بزرگ شهرهاي بههمه سيوسهسال ، طول در توسو ، مادام
شهر ، شوراي ساختمانهاي در را نمايشگاهش و رفت كوچك
خود او مدت ، اين دركرد برپا تئاترها و مجلس اتاقهاي
نورپردازي نحوه حتي و مجسمهها نمايش نحوه بر "شخصا
.ميكرد نظارت
ساله كه 74 وقتي داشت ، هنر و تجارت در خاصي هوش كه او
;گرفت تصميم اينرو از ندارد ، را اوليه توان كرد احساس شد
.كند داير لندن در دائمي نمايشگاه يك
از قبل سال هشت كه بود خودش از پرتره يك او ، اثر آخرين
كه سرسختي و ريزنقش زن از مومي مجسمهاي.شد تهيه مرگش
اداره "شخصا سن ، كهولت وجود با را بزرگ نمايشگاه يك
.ميكرد
تا كرد سرپرستي را موزهاش سالگي ، تا 89 توسو مادام
.درگذشت آوريل 1850 در 15 اينكه
مجموعه اين بود ، موزهاش از مشهورتر نامش كه توسو مادام
.گذاشت باقي پسرش دو براي را نفيس
بااستعدادي هنرمندان او خود همچون توسو ، مادام وارثان
بهارث فرزند به پدر از سالها تا موزه ، اين.بودند
.ميشد قبل روز از كاملتر هرروز ، و ميرسيد
به موزه وي ، مرگ بعداز.بود "توسو برنارد" وارث ، آخرين
.شد واگذار توسو خانواده غيراز اشخاصي
و شده روز به نمايشگاه برنامههاي تاكنون ، زمان آن از
حركت تاريخي و سياسي تغييرات با همراه نمايشگاه ، اين
.ميكند
از بسياري همچون نيز ، توسو مادام موزه سالها ، اين طي در
و نمانده امان در زمانه آسيب از تاريخي مكانهاي
نظير غيرمنتظرهاي حوادث و جنگ همچون اتفاقهايي
.است كرده مختل را آن فعاليت آتشسوزي ،
تاريخي عظيم يادگار يك هماكنون موزه ، اين همه ، اين با
افراد مجسمه كه است واقعي موزه يك توسو ، مادام موزه.است
.دارد قرار آن در زيادي
بخش در تاريخي جنايت يادگار شخصيتها از بيشماري تعداد
اين مجسمههاي از بسياري.دارد قرار موزه "وحشت دهليز"
"فرانكلين بنجامين" و "اسكات والتر سر" مجسمه نظير موزه ،
.شدهاند ساخته توسو مادام خود توسط
،"جديد ستارههاي" ،"زيبا هنرهاي" ،"تاريخي تصويرهاي"
و "وحشت دهليز" ،"مجلل تالار"
.است موزه متنوع قسمتهاي از "لندن نماي افلاك"
كه رمانتيكي سايباناست ديدني بسيار موزه ، چشماندازهاي
مادام" و ميكشد نفس بهآرامي آن زير در "خفته زيباي"
ميكند تنفس لباسش ، زير در خودكار دستگاهي با كه "بواري
مينگرد اطراف به افسونگرانه و است زنده هنوز كه گويي
.است موزه جالب قسمتهاي از بخشي تنها
پوشانده فراوان نخلهاي و گياهان با ،"زيبا هنرهاي" غرفه
.است شده
چهرههاي و مشهور نويسندگان سينما ، ستارگان بخش ، اين در
.دارند حضور تلويزيوني
ديده مجسمهها بين فرقي و امتياز هيچ زيبا ، هنرهاي در
لباسهاي حاضران ، ديگر مثل ،"كريستي آگاتا".نميشود
،"هيچكاك آلفرد" پيكره.دارد تن به را خودش به متعلق
:موم به جسم از":دارد خود با را هيچكاك خود از تلگرامي
نوستالژي در "ريك" لباس با "بوگارت همفري" و "!باشي موفق
.ميخورد بهچشم "كازابلانكا"
مجسمه.ميرود پيش تاريخ با همزمان ،"توسو مادام" موزه
باقي موزه در سال سيزده ،"چرچيل" نظير افراد ، برخي
قرار عمومي نمايش درمعرض كمتري مدت ديگر ، برخي و ماندند
.داشتند
هرفرد ، محبوبيت و شهرت دوره يافتن پايان با بههرحال ،
.ميشود منتقل موزه انبار به شخص آن مجسمه
آنكه از بعد سالها "ويندسور دوك" يكبار ، كه است معروف
سرنوشت جوياي كنجكاوي با بود ، ديده موزه در را مجسمهاش
:پرسيد "ماونتبتن لرد" از و شد خودش مجسمه
"گذاشتهاند؟ كجا را من مجسمه"
نباشيد نگران":گفت كنايهآميز او پاسخ در لرد ،
"!گذاشتهاند پدرتان و برادر بين را شما آنها !عاليجناب
از مجسمهها كردن خارج در كه همانقدر توسو ، مادام موزه
ساختن در هم نسبت همان به ميدهد ، بهخرج سرعت نمايشگاه ،
يا و ادبيات هنر ، زمينههاي در نوعي به كه افرادي مجسمه
.است سريع شدهاند مشهور سياست
تا هستند مشتاق نمايشگاه اين بازديدكنندگان هرساله ،
توسو ، مادام موزه در تا ميشوند موفق افراد كدام ببينند
.شوند جاودانه
لبافي ميترا :ترجمه
اينسرت جلد روي طرح بهترين مسابقه شرايط
شد اعلام صوتي آثار
نوار) صوتي آثار جلد روي طرح كارشناسي جلسه نخستين
.شد برگزار (CD - كاست
مشاركت چگونگي نحوه و اجرايي آئيننامه جلسه اين در
مسابقهاي و نمايشگاهي بخش دو در صوتي آثار توليدكنندگان
.شد تعيين
اعلام زير شرايط طبق مسابقه اين در متقاضيان آثار پذيرش
:است شده
اسلامي انقلاب پيروزي از پس بايد آثار جلد روي طرح -
شده منتشر و نموده اخذ تكثير مجوز موسيقي مركز از تاكنون
.باشد
و بوده صوتي CD يا كاست به مربوط بايد جلد روي طرح -
.باشد داشته نشر مجوز
خارجي آثار از كپي يا و تكراري نبايد آثار جلد روي طرح -
.باشد
اختيار در امكان كه ميشود پذيرفته آثاري جلد روي طرح -
.باشد داشته وجود آن اصلي طرح دادن قرار
نيز اصلي طرح و شد نخواهد مسترد شده ارائه آثار چاپي طرح
اختتام از پس و نگهداري موسيقي جشنواره امور دفتر در
داوطلبان.ميشود داده عودت فجر موسيقي جشنواره
يا مجزا صورت به مسابقه و نمايشگاه بخش دو در ميتوانند
به مسابقه اين در شركت فرم تكميل براي و كرده شركت مشترك
نشاني به فجر موسيقي جشنواره امور دفتر عمومي روابط
پلاك 60 مرجان ، كوچه شهريار ، استاد خيابان حافظ خيابان
.كنند مراجعه
ياسوج در "ايل عروس"
با اجتماعي درونمايه با داستاني مستند تجربه نخستين
ياسوج در "حسنزاده كاظم" كارگرداني به "ايل عروس" عنوان
.رسيد پايان به
استان عشاير و ايلات رسوم و آداب و آئينها فيلم اين در
از ايل:است شده تصوير گونه اين بويراحمد و كهگيلويه
توسط كوچ مراسم است ، حركت در ديگر "يورد" به "يوردي"
مسيرهاي از ايلياتي خانوادههاي ميشود ، شروع بزرگترها
ميشوند ، ساكن سرسبز "يوردي" در و ميگذرند مختلف
عشايري ، معلم ميگيرد ، شكل آبادي و ميشود برپا سياچادرها
معلم آقا پسر اردوان و ميكند داير را عشايري مدرسه
ميان در "مادربزرگ" با را عمويش دختر "شيرين" موضوع
صنوبر نامزد ميروند ، خواستگاري به بزرگترها ميگذارد ،
صنوبر ولي شده مفقود درجنگ (آبادي "بزرگ" دختر)
پسر و شيرين عروسي ميباشد ، نامزدش منتظر اميدوارانه
حافظ كه را گليمي مادربزرگ.ميشود برگزار عشايري معلم
عروس به دارد اختيار در يادگار به و است ايلي ارزشهاي
.ميبرد سر به انتظار در همچنان صنوبر..ميكند تقديم
و عباسيان ليلا زاده ، حسن جهرم "ايل عروس" بازيگران
.ميباشند زاده حسن اردوان
و عزيزي گودرز "ايل عروس" كارگردان دستيار و تصويربردار
.ميباشند صادقي مجيد
با:ميگويد باره اين در (حسنزاده كاظم) فيلم كارگردان
و كاكان منطقه بودن صعبالعبور و سردسيري به توجه
براي هوايي و آب و اقليمي شرايط بودن تحمل غيرقابل
بازيگراني از استفاده ضرورت همچنين و حرفهاي بازيگران
تا باشند ، آشنا عشايري ايلياتي خوي و فرهنگ با كه
دليل همين به كند جلوه طبيعيتر چه هر فيلم صحنههاي
وادار آفريني نقش به فيلم اين در را آماتوري بازيگران
.كردهايم
محيط جشنواره فيلم بهترين "خدا رنگ"
پاريس زيست
ساخته آخرين "خدا رنگ" سينمايي فيلم :هنر و ادب گروه
جشنواره داستاني فيلم بهترين جايزه مجيدي ، مجيد
جشنواره اينآورد دست به را پاريس زيست محيط بينالمللي
.شد برگزار فرانسه دركشور ماه مهر تا 27 از 21
ايران موسيقي هنرمندان صنفي انجمن پاسخ
خبر يك چاپ به
آورده خبري مهرماه ، در يازدهم تاريخ در همشهري روزنامه
ايران در موسيقي صنفي نهاد نخستين "موسيقي خانه" كه بود
امور و كار وزارت سوي از صنوف تشكل مجوز كه حالي در.است
وزارت سوي از هنري موءسسات مجوز و ميشود ارائه اجتماعي
اعضاي از يكي خبر ، اين چاپ پي در اسلامي ، ارشاد و فرهنگ
به را جوابيهاي موسيقي هنرمندان صنفي انجمن مديره هيات
نظر از زير در آن كامل صورت كه است كرده ارسال روزنامه
:ميگذرد شما
ايران اسلامي جمهوري اساسي قانون بيستوششم اصل اجراي در
محترم رياست تاكيد و رهبري معظم مقام بيكران رهنمودهاي و
بموجب قانونگرايي و قانونمندي بر مبني فرهيخته جمهور
و وزيران محترم هيات ديماه 1371 مصوب كار قانون ماده 131
صنفي انجمن نظام مصلحت تشخيص مورخ9/8/1369 مصوب
اين مشروع حقوق و حق از حمايت در ايران موسيقي هنرمندان
محترم وزارت در شماره 2 با مورخ21/9/1377 هنرمندان
حوزه كه است رسيده قانوني ثبت به اجتماعي امور و كار
تشكيل ابتداي از كه چرا ميباشد كشور سراسر در آن فعاليت
و هنرمندان مابين بيشتر هماهنگي ايجاد جز نيتي انجمن اين
همين پي در نيز موسيقي خانه "يقينا كه است نبوده اساتيد
.ميباشد اهداف
|