شهري ترافيك در بازدارنده عوامل و موانع
...!نشد آبنما هرگز كه آبنمايي
كنيم تحمل ميتوانيم را بودن انتظار در

شهري ترافيك در بازدارنده عوامل و موانع
نقليه وسيله از استفاده بدون انسان امروزه ، دنياي در
نخواهد خود عادي و روزمره امورات از خيلي انجام به قادر
نقليه وسايل تردد و نقل و حمل و حركت ديگر قولي به.بود
پيكر در خون گردش و حركت مثابه به جادهها و خيابانها در
و نقل و حمل جريان روزي يك اگر.ميباشد انسان رگهاي و
جامعه پيكره به عظيمي خسارات شود ، متوقف خودروها جابجايي
و اقتصادي آموزشي ، رفاهي ، خدماتي ، امورات و شده وارد
.ميگردد عميق نابساماني دچار و مختل بشر بناء ا اجتماعي
جهت ارگانهايي و سازمانها كه است انگيزه همين به شايد
كه شده ، تشكيل مردم به خدمات ارايه و آمد و رفت در تسهيل
.برميدارند گام مهم اين انجام جهت در بهنحوي كدام هر
رانندگي ، و راهنمايي از ميتوان سازمانها اين جمله از
راه ، وزارت شهرداري ، ترافيك و نقل و حمل سازمان
و مسكن وزارت زيست ، محيط حفاظت سازمان پايانه ، سازمانهاي
.برد نام غيره و اتوبوسراني سازمان
شهري برون و شهري ترافيك و آمد و رفت كه است پرواضح
پياده از اعم انساني عامل يعني عامل ، سه از متاثر هميشه
جمله از معابر عامل و نقليه وسيله عامل سواره ، و
از ميتوان انساني بعد در.ميباشد جادهها و خيابانها
.نمود اشاره جامعه بر ترافيكي صحيح فرهنگ حاكميت و آموزش
و خودروها فني بازديد به ميتوان نقليه وسيله بعد در
مرحله در و كرد اشاره نقليه وسائط فني سلامتي از حصول
نصب و علامتگذاري و معابر مهندسي اصلاح از ميتوان سوم
مانند افقي علايم و راهنمايي چراغهاي و عمودي تابلوهاي
ساير و چشمگربهاي رفلكتورهاي نصب و كشيها خط انواع
بطور رانندگي در سهولت براي ترافيكي امكانات و تجهيزات
.كرد اشاره خلاصه
نظم آن ، تنيده درهم ترافيك در تهران مانند شهري ابر
وجود با ترافيكي ، امنيت برقراري و مرور و عبور به بخشيدن
و اجتنابناپذير امري شهري داخل و شهري بين سفر ميليونها
سازمانهاي و وارگانها ادارات تمامي و است انكار قابل غير
گام مهم اين به راهيابي جهت منسجم بطور بايد ذيربط
چنين ابلاغيهها و قوانين و مصوبات در گرچهبردارند
بهطور مجموعهاي هر اختيارات و وظايف شرح و مقرراتي
حاضر حال در ليكن.است شده پيشبيني و روشن واضح و صريح
و ميباشد محسوس كمتر ذيربط ادارات بين هماهنگي اين
موارد براي گيرنده تصميم "ظاهرا كه ترافيك عالي شوراي
مشكلات رفع براي جديدي تصميمات و فعاليت ميباشد مذكور
.است ننموده اتخاذ فعلي
تهران شهر سطح در حاضر حال در نگارنده نظر به كه مشكلاتي
مورد چند در را آن از پارهاي بتوان شايد است ، مشهود
:نمود خلاصه زير بهشرح
در رانندگي و راهنمايي و شهرداري بين هماهنگي عدم -1
كنترل و اتوبوسراني ويژه خطوط و ترافيك طرح محدوده كنترل
توقفگاهها از بهينه استفاده و پاركومتر به نياز كه معابر
.دارند
"خصوصا عمومي نقليه وسايل كنترل و نظارت عدم -2
نامتعارف رشد و مسافربري آژانسهاي و شهري تاكسيهاي
و گلوگاهها و نقاط تمام در "تقريبا كه شخصي مسافربرهاي
قانوني غير و قانوني صورت به تردد پر تقاطعهاي و ميادين
نرخهاي با مسافر برداشت در سعي فشردهاي رقابت با و
و نفري چند و نفري تك فريادهاي با و داشته ابتكاري
يادآوري و هدايت سفرشان مقاصد به را آنها عابرين رهگيري
و مرور و عبور در اخلال بر علاوه پديده اين.مينمايند
فوق محلهاي در حركت كندي اصلي عامل راهبندان ، ايجاد
.ميباشد الاشاره
طرف از رانندگي راهنمايي مقررات و قوانين رعايت عدم -3
از خيابانها ، و بزرگراهها در حركت براي رانندگان از بعضي
غير سبقتهاي و سرعت و خطوط بين حركت گردش ، قواعد جمله
.مجاز
چراغهاي و تابلوها مانند عمودي علائم بعضي نقص -4
وجود عدم و معابر در كشي خط نقائص و راهنمايي
و مسكوني و تجاري اماكن احداث محل با متناسب پاركينگهاي
.اداري و دولتي و عمومي
رانندگان كه واحد خط راننده براي كمكي عامل وجود عدم -5
درب چند از مسافرين بليت كنترل جهت ميسازد مجبور را
و نموده رها "تناوبا را رانندگي برادران و خواهران ورودي
.بپردازد مسافرين بليت كنترل به
توزيع گلفروشان ، روزنامهفروشها ، متكديان ، وجود -6
و آدامس پاككنها ، شيشه تبليغاتي ، بروشورهاي كنندگان
در اتومبيلها يدكي لوازم فروشندگان حتي و فروشها شكلات
و مشهود تردد پر ميادين و تقاطع اكثر در رو سواره سطح
هم روز روزبه و شده آنها وسرنشينان رانندگان مزاحمت موجب
وسايل حركت كندي به كمك و است افزايش حال در و متنوعتر
.مينمايند نقليه
انسداد و معابر سطح در ساختماني عمليات انجام و حفاري -7
لازم عدمپيشبيني و شهروندان به قبلي اطلاع بدون آنها
محلهاي از عبور براي عمراني و خدماتي عمليات حين در
دهنده هشدار و كننده هدايت موقت تابلوهاي نصب يا مجاور
.رانندگان براي
مختصر نوشته اين در ترافيكي مشكلات تمام ذكر البته
توفيقي اگر كه دارد وجود ذكر قابل مسئله دهها و نميگنجد
خواهم آن ذكر به آتي روزهاي در خود بضاعت حد در بود
.پرداخت خواهيم مشكلات با متناسب راهكارهاي به و پرداخت
والسلام
عليزاده
...!نشد آبنما هرگز كه آبنمايي
و اصول رعايت بدون"اخيرا كه ناموفقي طرحهاي جمله از
در كه بود آبنمايي شد ، اجرا تفرش در لازم دورانديشيهاي
كلان بودجه صرف با كه شد ساخته طبرسي ميدان مجاور تپهاي
بهرهبرداري مرحله به بودن غيرفني دليل به متاسفانه
كليه و شد ساخته آن قوري تنها آبنما يك از و نرسيد نهايي
لولههاي پمپها ، برق ، تابلوهاي قبيل از ديگر تجهيزات
آن تهيه براي كه غيره و تزئيني چراغهاي آبنما ، مسير
محبوس آبنما اين موتورخانه در اينك بود شده هنگفتي هزينه
صورت به طرح اين كه هنگام همان كه اين جالب و !است
ما شهر ميشد ، اجرا غيرمتعهد پيمانكار توسط و سليقهاي
آيا پرسيد بايد !هست هم هنوز كه بود سينما يك فاقد
اعتبارات وقت آن باشد سينما فاقد شهر يك است شايسته
كاردان فردي گويا كه اينك برود؟ هدر بيهوده چنين عمراني
شوراي از است ، شده عهدهدار را تفرش شهردار سمت شايسته و
مسائل گونه اين به حركت اولين در ميكنيم درخواست شهر
اولويتها به توجه با را عمراني فعاليتهاي و كند رسيدگي
.بگذارند اجرا مرحله به
شاهعلي اميرعباس
كنيم تحمل ميتوانيم را بودن انتظار در
يا بارها كرمانشاه مدرس خيابان نامناسب وضعيت از
و غريب مسافري ديدگاه از چه شنيدهايم يا و نوشتهاند
از شهروندان مكرر اعتراضات از چه و شهر به وارد تازه
به كه فرسوده و تنگ گذرگاه اين و خيابان اين نارساييهاي
پيدا زشتتري چهره روز هر آن فوقاني طبقات علتويراني
در چيزي.است كرمانشاه استان مركز اصلي خيابان ميكند ،
آنطور و ميگذرد قديمي تنگناي اين احداث از قرن يك حدود
سال 1285 در است آمده زمان آن كرمانشاه قديم تاريخ در كه
عرض كم كاروانرو راه يك احداث به مبادرت وقت دولت شمسي
عبور در تسهيلات منظور به "صرفا كه (فعلي مدرس خيابان)
كه مينمايد است بوده عراق كشور به زيارتي كاروانهاي
آن ابعاد در تغييري بيآنكه و زمان مرور به و "تدريجا
مدرس و سابق سپه خيابان به كاروانرو راه باشد آمده بعمل
اين عمراني محترم مسئولين اينكه با و ميشود تبديل امروز
جهت در را زيادي كوششهاي حال در چه و گذشته در چه شهر
چهره نتوانستند متاسفانه آوردند ، بعمل خيابان اين تعريض
هنوز كرمانشاه اهالي ولي كنند عوض را خيابان اين
شوراي اساسي تصميمات انتظار در بيصبرانه و اميدوارند
حقيقت در و هستند محترم شهردار اقدامات و كرمانشاه شهر
و نيست تحمل قابل ديگر كرمانشاه مدرس خيابان مشكلات
واقعيت يك خيابان اين ناچيز ظرفيت و گنجايش ديگر امروز
و باشد شهر اين ميليوني جمعيت 2 پاسخگوي نميتواند و است
نه ميكند ، امنيت و رضايت احساس عابر نه علت همين به
درست.دارد را خيابان اين از عبور قصد كه خودرويي راننده
كه است سال از 50 بيش شهر اين ومحترم صبور اهالي كه است
كشيدهاند ، بدوش و تحمل را خيابان اين مشكلات روز و شب
و اعصاب ناراحتي جز خيابان اين در رانندگي كه است درست
است قرن نيم كه است درست و ندارد عايد چيزي رواني فشار
ولي كنند پياده را شهر جامع نقشه دارند قصد مسئولين كه
و است نكرده توقف زمان خوشبختانه اكنون است نشده عملي
ما.كرد پايي و دست شهر اين عمران براي ميتوان هنوز
بودن انتظار در و كردهايم عادت صبوري به خسرو خاك مردم
.كنيم تحمل ميتوانيم را
توتيايي سيروس - كرمانشاه
|