سالمندان روانشناسي
رعايت بيشتر را كار محيط در نزاكت زنان
ميكنند
بيفزاييم؟ خود نفس عزت بر چگونه
سالمندان روانشناسي
اما شده ، شناخته جوان جامعه يك عنوان به ما جامعه چند هر
به توجه ضرورت سالمند ، افراد توجه قابل تعداد به نظر
حس پيش از بيش قشر اين با مرتبط گوناگون جنبههاي
به سالمند كه ميشود تصور چنين اين اوقات گاهي.ميگردد
امور انجام از عاجز و ناتوان دردمند ، فرد يك معناي
اين اما بود ، مراقبش سايهاي چون پيوسته بايد و ميباشد
خود سالمندي "اولا.نيست افراد اين از صحيحي برداشت
يكباره صورت به روحي و جسمي مشخص افتهاي شامل مرحلهاي
جواني توان و نيرو دادن دست از كه چرانيست آني و
.ميپذيرد صورت دروني و محيطي مختلف شرايط تحت و بتدريج
آن اگر دوران اين مختلف سنين در سالمندان وضعيت "ثانيا
هم.دارد تفاوت بگيريم نظر در بعد به سالگي از 6065 را
پستهاي در سن 6065 با سالمنداني ما جامعه در اكنون
خود از را قابليتها بهترين پزشكي جراحيهاي مثل حساسي
فرد يك در است ممكن توانايي اين حاليكه در.ميدهند نشان
ميكوشيم بنابراين.شود ديده ضعف اندكي با متخصص ميانسال
اين.باشيم داشته سالمندي به اميدوار و روشن نگاهي تا
بعضي دچار سالخوردگي سنين در افراد از بسياري كه مسئله
كثيري تعداد ولي است انكار غيرقابل ميگردند بيماريها از
مبتلا را شخص هم جواني سنين در ميتواند بيماريها اين از
و بوده بيشتر جوانان بدني مقاومت كه تفاوت اين با سازد ،
است اهميت حائز آنچه.كنند غلبه برآن بهتر ميتوانند
و نامانوس محيطي شرايط با سازگاري و مشكلات پذيرش
عكسالعملهاي دادن نشان.است سالمند جانب از نامطلوب
زندگي در حادث گوناگون مسائل با مقابله در صحيح و معتدل
بدن ، نقاط از بعضي ضعف و درد بيماري ، نشانههاي سالمندان ،
...و مرگ به نزديكي بودن ، سربار احساس فراموشي ، احساس
و فرد ذهني باورهاي با تنگاتنگ ارتباط همه و همه
به خود اين كه دارد وي مذهبي و فرهنگي شخصي ، اعتقادات
جواني دوران در كه فردي.است خورده گره شخص گذشته
كسب در نتوانسته و گشته ناكاميها دچار و شده سرخورده
آزاردهندهاي سالمند ميتواند باشد موفق خود منطقي علائق
كه است صحيح البته.باشد ديگران بالطبع و خود براي
گذشتن با جواني دوران خواستههاي و تعلقات از بسياري
شدت از و گذارده افول به رو دوران اين (ساختن سپري)
به دستيابي عدم راحتتر شخص و ميشود كاسته آنها اهميت
رفتار تاثيرپذيري وجود اين با ميپذيرد را آرمانهايش
امر پيشين دورانهاي زندگي وضعيت از سالمندي دوران
سالهاي در كه سالمندي بين نتيجه در.است اجتنابي غيرقابل
كسب قانوني ، و شرعي وظايف انجام علم ، كسب بدنبال پيشين
...و ديگران مشكلات حل و اطرافيان به محبت حلال ، درآمد
از بسياري مرتكب خويش جواني دوران در كه سالمندي و بوده
ميتواند بسياري تفاوت است شده نامعقول و نسنجيده اعمال
خود اطراف سالمندان در دقت كمي باباشد داشته وجود
رضايت به همواره و سختكوش انسانهايي كه آنهايي ميبينيم
به خود علائق راستاي در و انديشيده خويش پروردگار
و آرامش احساس از دوران اين در رسيدهاند موفقيتهايي
در زيرا.برخوردارند ديگر گروه به نسبت بيشتري امنيت
از به اينكه جاي به و نبوده هراسناك خود گذشته يادآوري
و عشق سالها خاطرات بينديشند فرصتها و جواني رفتن دست
برايشان را باطني رضايت و شوق احساس سازنده ، و مفيد تلاش
دست از را چيزي كه ميانديشند اينها.ميآورد فراهم
را وزينتري ارزشهاي آن ، ازاي در اينكه مگر ندادهاند
و سالم روحيهاي با سالمنداني چنين.نمودهاند كسب
صحيح زندگي يك نمونه و الگو اينكه ضمن ميتوانند سازنده
از انبوه شرياني چون باشند جوانترها براي خداپسندانه و
علمي ، حيات گوناگون مقاطع در مفيد تجارب و آموختهها
اساسي تاثيرات جامعه اخلاقي و مذهبي فرهنگي ، اقتصادي ،
و متعادل شخصيت مسئله مقدمه ، اين به توجه با.بگذارند
مطرح پرسش اين و ميدهد نشان را خود اهميت سالمندان سالم
منطقي و متناسب رفتارهاي كه سالخوردگاني براي كه ميگردد
از را گروه اين ميتوان چگونه و كرد؟ بايد چه ندارند
ذهن در كه ديگري منفي باورهاي و نارضايتي و خمودگي
نقش اينجا در داد؟ رهايي ميپرورانند و پرورانده
اغلب درمينمايد تجلي سالمندي سنين در رواندرماني
فشارهاي از ناشي رواني ناراحتيهاي كه ميشود ديده موارد
كه است طبيعي.ميشود محسوب جواني و كودكي دوران روحي
سالمندان به نسبت بيشتري روحي و فكري درگيريهاي جوان
هدف انتخاب مثل گوناگون افكار هجوم از ناشي اين و دارد
قبول مناسب ، همسر انتخاب دلخواه ، تحصيل زندگي ، در
اجتماعي و شغلي موفقيتهاي كسب بزرگ ، و كوچك مسئوليتهاي
.ميباشد...و
مشكلات و جوانان پاسخگوي بيشتر نيز مشاوره مختلف مراكز
رفع جهت در گامي خود مشكلات اين رفع البته كه هستند آنان
افراد بيشتر وجود اين بااست جوانان اين سالمندي مشكلات
موقع به درمان لزوم و خود روحي مشكلات پذيرش از جامعه
مورد در پذيرش عدم اينميزنند سرباز متخصص پزشك نزد
ميكند احساس سالمندمييابد بيشتري شدت سالمندان
شان در بسيار تجارب كسب و زندگي طولاني سالهاي به باتوجه
باور اين وقتي.دارد رواني مشكلات كند باور كه نيست او
كه اينجاست.كرد نخواهد نيزاقدامي درمان براي ندارد را
و روانشناختي به نسبت آگاهي و دانش از برخورداري ضرورت
سالمندان با مرتبط درماني روان شيوههاي از بهرهمندي
دردمنديهاي رفع جهت اقدام اگر نيكوست چه.ميگردد مشخص
و عمر مختلف مراحل رخدادهاي از ناشي ميتواند كه روحي
"كاملا امر يك باشد ديگر علل يا آمده پيش ناكاميهاي
كه همانطور بپذيرد سالمند يك و شود تلقي ضروري و طبيعي
منظم و دورهاي بطور سنين اين در وي جسماني سلامتي بررسي
مفيد و حياتي امري نيز وي روحي وضعيت بررسي است ، لازم
نهادهاي فرهنگ اين ترويج و فوق هدف تحقق در.ميباشد
از.باشند داشته بسزايي تاثير ميتوانند جامعه مختلف
:جمله
برنامههاي در سيما صداو عليالخصوص گروهي رسانههاي -1
گفتارهاي در كه سالمندان خاص برنامههاي در بهويژه خود
قشر اين براي را رواني و روحي مشاوره اهميت شده ، ذكر پيش
آلام و دردها درمان كه شود تفهيم آنها به و نموده روشن
به را ايشان انساني حرمت و شان نزول وجه هيچ به روحي
و جسماني سلامتي در آلام اين درمان بلكه.ندارد همراه
است پرواضح.دارد بسزا نقشي ايشان پرثمرتر و طولاني عمر
منطقي شكل به سالمندان رفتاري ناهنجاريهاي بعضي اگر
با زندگي در بيشتري شادي و لذت بالطبع گردد درمان
.ميآورد ارمغان به را نوهها و فرزندان
شيوههاي...و پرستاري پزشكي ، مثل تحصيلي رشتههاي در -2
امر اين البته شود ، داده آموزش سالمندان با برخورد خاص
احساس آن بيشتر گسترش لزوم ولي بوده توجه مورد حدي تا
در درماني و بهداشتي امور شاغلين ترتيب اين به.ميشود
انتظارات و رفتارها حالات ، با خود ، آموزشهاي كنار
عاطفي مسائل آنها به خدمات ارائه در و شده آشنا سالمندان
سالمند بدينترتيب.ميگيرند نظر در را آنان روحي و
روحيه و پذيرفته راحتتر را درماني پزشكي توصيههاي
.مييابد افزايش توصيهها اين كافي و موقع به انجام
و روانشناختي جنبههاي به مثبت نگرش ايجاد ضمن در -3
ديگر صحيح برخورد ، شيوههاي سالمندان در رواندرماني
كه چرا شود ، داده آموزش ارتباط اين در خانواده افراد
رواني و روحي نظر از كه سالمندي به نسبت نامناسب برخورد
مانع ميتواند تنها نه دارد ، مداوا به نياز و است دردمند
تشديد موجب است ممكن بلكه شود درمان در مطلوب نتيجه كسب
.گردد سالمند رفتاري مشكلات
دردمنديهاي به نمودن توجه با كه ميشويم متذكر پايان در
يا و تنهايي احساس بودن ، سربار احساس مانند سالمندان
اين تغييرات جهت مناسب برخورد در سعي و شدن گذاشته كنار
نباشد آزاردهنده هرگز سالمند كه كرد كاري ميتوان باورها
موجبات برده ، لذت او با همدلي و ازهمراهي وي اطرافيان و
بشري بزرگ خانواده به وابسته عنصر دو هر باطني رضايت
را خود سالمندان بياييد.گردد فراهم سالمند و جوان يعني
چند هر نيازاريم ، را آنان خود گفتار با و بداريم گرامي
بسيار سختي تحمل و خود حق از گذشتن به ملزم امر اين در
.شويم
رعايت بيشتر را كار محيط در نزاكت زنان
ميكنند
در زنان كه شد گفته دانشگاهي تحقيق يك در -اجتماعي گروه
از بيشتر مرئوس بهعنوان چه و رييس عنوان به چه كار محيط
.ميكنند رارعايت نزاكت مردان
تحقيق اين استناد به اسلامي ، جمهوري خبرگزاري گزارش به
كاروليناي دانشگاه بازرگاني دانشكده سوي از كه جديد
در نزاكت امريكا در كه شده گفته است ، آمده بعمل شمالي
جاده سراشيبي در طرف ، اين به پيش سال ده از كاري محيط
.هستند ملامت موجب آقايان اكثر و داشته قرار
خانمها چند هر كه شده تاكيد نكته اين بر تحقيق ، اين در
بياحترامي و بينزاكتي معرض در بالسويه بطور آقايان و
آغازگر 70 مردها ميگويند پژوهشگران اما دارند ، قرار
استاد پيرسون ، كريستينهستند بينزاكتيها اين درصد
اين تقريرگر و فوق دانشگاه در بازرگاني مديريت رشته
اين به نسبت سازمانها كه است اين هدف":ميگويد تحقيق
.شوند آگاه امر
به مثال بعنوان نزاكت از دور رفتارهاي از گزارش اين در
را تلفن گوشي كوفتن ، بهم را در.است شده ياد زير شرح
متعددي انگيزههاي به پيرسون.قبيل اين از و كوبيدن محكم
از و كرده اشاره برخوردهايي چنين احتمالي دلايل بعنوان
مقابل در فزاينده فشار كارمندان ، تعداد كاهش آن ، جمله
كارمندان به كه تكنولوژي و "كمتر درآمد با بيشتر ، كار"
بياحترامي مورد ناشناس طور به را مردم ميدهد اجازه
.ميكند ذكر را دهند قرار
بيفزاييم؟ خود نفس عزت بر چگونه
شويم چيره شكست از ترس بر
ترس زندگي ، هدفهاي به رسيدن در ما ناكامي علتهاي از يكي
پيشگويي نوعي به ميتواند شكست از ترس.است شكست از ما
بدين و كرده فراهم را آن تحقق موجبات خود ما كه شود بدل
خدشهدار ديگران با را خود روابط و نفس عزت ترتيب
در بزرگي و عالي استانداردهاي چنان خود برايميسازيم
جايي ما كمالجويي.است حتمي ما شكست كه ميگيريم نظر
وقتي.نميگذارد باقي است ، بشر ذاتي كه كردن اشتباه براي
اشتباه خود ما كه ميگوييم خود به ميكنيم ، اشتباهي
.هستيم
ترس شويم ، مرتكب ميتوانيم كه اشتباهي بزرگترين اما
حدود از خود كردن رها راه از.است كردن اشتباه از دائمي
از ترس ميتوانيم اشتباه دانستن روا با و غيربشري كمال
اعم شرطي ، و قيد بيهيچ ميتوانيم.كنيم فراموش را شكست
.بداريم دوست را خود بخوريم ، شكست يا شويم پيروز اينكه از
پس از كه ميسازد قادر را ما چرا و بيچون خوددوستي اين
در كه ميدهد ياري را ما و برآييم ، دشواري وضعيت هر
درباره خوبي احساس همچنان و باشيم مقاوم سختيها برابر
.باشيم داشته خود
كنيم باز را چشمبندها
به كه گربهاي نوزادان كه شد ثابت معروف بررسي يك در
بلوغ از پس بودند ، محروم عمودي خطهاي ديدن از تولد هنگام
آنها.ببينند را افقي خطوط ميتوانستند فقط نيز
برخورد ميز پايههاي با اما بپرند ، ميز روي ميتوانستند
.ميكردند
رشد گربه نوزادان آن همانند كودكي در ما از بسياري
بد ، كودك چه كه بوده اين ما مشاهدات همه اگر.ميكنيم
چنين را خود فقط نيز بزرگي در بودهايم ، زشتي يا احمق
ميشويم غافل خود وجود مثبت جنبههاي از ما مييابيم ،
همان خود به ماببينيم را آن چگونه نميدانيم زيرا
و ميزنيم ميشنيديم ، كودكي هنگام كه ، را زشتي حرفهاي
ما براي ما ، در وجودشان رغم به مثبت مشخصات ديدن بدينسان
.ميشود دشوار
هر عمودي و افقي خطوط ديدن جز نيست چيزي نفس عزت افزايش
همه.تواناييها تشخيص حال عين در و محدوديتها تصديقدو
اين كه ماست برعهده و داريم خود در يگانه و ويژه چيزي ما
.دهيم تشخيص را يگانه و ويژه مشخصات
ببينيم ، را خود حقيقي وجود چگونه ميآموزيم كه هنگامي
افزوده نفسمان عزت بر و داده تشخيص را خود مثبت جنبه
.ميشود
تفريق و جمع
قرار آن در كه وضعيتي ميافتد ، ما براي اتفاقي وقتي
ماست محاسبه روش بلكه نميكند ، ناراحت را ما ميگيريم ،
كم دست را خود كه ما از دسته آناست كننده ناراحت كه
.كنند تفريق كردن ، جمع جاي به كه ميدهند ترجيح ميگيرند ،
ميكنيم گردآوري روزمره زندگي در را مداركي و شواهد ما
.باشند سازگار داريم ، خود از كه حقارتآميزي تصوير با كه
ارزش از كه ميكنيم توجه وضعيتهايي و اشخاص به "غالبا
.نشود افزوده ما عزت بر تا ميكاهند ما
بر ميتوانيم خود محاسباتي و رياضي توانايي بر افزودن با
منفي ، احساسهاي ميتوانيم ما.بيفزاييم خود نفس عزت
از كردهاند تحقير را ما كه را بدي مردم و پليد افكار
اظهار پذيرش با ميتوانيم ما.كنيم تفريق خود زندگي
مثبت پيامهاي ارسال ميشود ، ما از كه تحسينآميزي نظرهاي
ما كه سالمي مردم ميان در گرفتن قرار و خود به محبتآميز
به كه هنگاميبيفزاييم خود برارزش ميكنند ، تاييد را
بازده ما ذهني نگرش ميكنيم ، توجه ديگران و خود خوبيهاي
حقارتآميزي تصوير بدينسان ، .ميآورد دست به مثبتي هاي
چند ما نفس عزت و ميشود تقسيم دو به داريم خود از كه
.ميگردد برابر
و كرده تفريق را منفي موقعيتهاي و اشخاص ميتوانيم
نصف را ما حقارت احساس كه را مثبت موقعيتهاي و اشخاص
.كنيم جمع برابر ، چند را ما نفس عزت و ميكنند
رابينسن.ب دكتر :نوشته
غيبي منوچهر دكتر :ترجمه
|