پاكستان در دمكراسي آشيل پاشنه ارتش ،
پيشنهادها
پاكستان در دمكراسي آشيل پاشنه ارتش ،
و مستقيم دخالت و سياسي صحنه در نظاميان حضور :اشاره
به توسعه حال در كشورهاي حكومتي امور در آنها غيرمستقيم
تفكيكناپذير جزيي گويي كه است شده تبديل عادي امر چنان
.ميدهد تشكيل را كشورها اين اجتماعي و سياسي زندگي از
ميشود؟ سياست در نظاميان دخالت موجب "واقعا عواملي چه
برابر در غيرنظامي سازمانهاي و نهادها و مردم چرا
هستند؟ بيتفاوت سياست در نفوذ براي آنها تلاش و نظاميان
روابط همسايه و دوست مسلمان ، كشور يك عنوان به پاكستان
لذا.دارد كشورمان با ويژهاي...فرهنگي اقتصادي ، -سياسي
قابل اثرات كه كشور اين اخير تحولات در ارتش نقش بررسي
نيز و كشور اين خارجي و داخلي سياستهاي بر ملاحظهاي
باشد ، داشته ميتواند آسيا غربي جنوب در منطقهاي معادلات
.است اهميت حائز
در قدرت مثلث ضلع سه از يكي نظاميان اينكه به توجه با
جمهور رئيس و احزاب ديگر ضلع دو) ميشوند محسوب پاكستان
طول در ديگر ضلع دو از مهمتر نقشي عبارتي به و (ميباشند
نگاهي ابتدا نويسنده لذا نمودهاند ايفاء پاكستان تاريخ
توسعه حال در كشورهاي و سوم جهان در نظاميان نقش به گذرا
و اختلافات و پاكستان كشور در عملكردآنها به سپس داشته ،
در غيرنظامي مخالف جناح با قشر اين كه ديدگاهي تضاد
كه عواملي به نهايت در و داشتهاند ابتدا از قدرت تقسيم
دخالت نتيجه در و نيرو اين تحريك و حساسيت باعث هميشه
.ميپردازد است ، گرديده آنها غيرمستقيم و مستقيم
انديشه و فرهنگ گروه
عليزاده علي
توسعه حال در كشورهاي در نظاميان
امور در آنها مستقيم دخالت و سياسي صحنه در نظاميان حضور
متبادر ذهن به را پرسشهايي توسعه حال در كشورهاي حكومتي
نيروها اين فيزيكي حضور باعث عواملي و علل چه كه ميسازد
ميشود؟ قدرت كسب جهت
از بعد و قبل دوران به بايد پرسشها اين دلايل يافتن براي
استعماري قدرتهاي.شود بيشتري توجه كشورها اين استقلال
خود سيطره تحت مديدي مدتهاي براي را مستعمره كشورهاي كه
بودند سياسي سازماندهي هرگونه ايجاد با مخالف داشتهاند ،
موجب مستعمرات ، به ملي استقلال اعطاي از آنان نفرت و
سياسي ، سازمان يك ساختن فراهم بدون بومي نخبگان كه ميشد
چشمگيري بخش كه آنجا در حتي يابند ، دست ملي استقلال به
اين به استعمار با مبارزه سالهاي در مستعمره ازمردم
در سياست ، در تودهها مشاركت بودند ، پيوسته حركت و جريان
لذا.مينمود رخ اجتماعي تحرك از پاييني بسيار سطوح
را بومي و سياسي نهادهاي حضور ، زمان در استعماري قدرتهاي
در نظاميان (1).ساختهاند نابود يكسره "غالبا يا و ضعيف
يك داراي جامعه طبقات بقيه به نسبت سوم جهان كشورهاي
ارتش يك عنوان به نه آنهم بودهاند ، بهتري نظم و انسجام
جهت به بلكه باشد مردم داخلي امنيت و منافع حافظ كه ملي
قدرتهاي توسط كشورها اين مردم سركوب و آرامش ايجاد
.استعماري
و نهاد وجود عدم علت به كشورها اين استقلال از پس
و ناامني ايجاد باعث سياسي ، كارآمد و متعدد سازمانهاي
به منجر سرانجام كه گرديد كشورهايشان در ناآراميهايي
بودند نتوانسته غيرنظامي رهبران زيرا.شد نظاميان دخالت
فرمانروايان از بازمانده مشروعيت و اقتدار خلاء
سياسي سازماندهي و پشتيباني با را پيشين استعمارگر
.كنند پر يافته تحرك تازه و نوين اجتماعي گروههاي
جوامعي چنين در اجتماعي آرامش و امنيت نبود لحاظ بدين
نيازهاي و خواستهها نشدن برآورده و استقلال از بعد
.آوردند رو بودند نظاميان كه ديگري قدرت بسوي مردم جامعه ،
باعث كه را عواملي سياسي علوم انديشمندان و جامعهشناسان
چنين ميشود ، سوم جهان در سياست صحنه در نظاميان حضور
:ميكنند بيان
حاكم حزب يا حكومت حيثيت و اعتبار سريع آمدن پايين -1
فرماندهان ترديد سياسي ، رهبران ميان دستگي چند و شكاف -2
امور اداره در غيرنظاميان لياقت و توانايي به نسبت نظامي
دولتهاي يا بزرگ جهاني قدرت يك مداخله اندك احتمال -3
كودتا يك وقوع صورت در همسايه
همسايه كشورهاي در نظامي كودتاهاي از تاثيرپذيري -4
داخلي اجتماعي نابسامانيهاي -5
كشانه رياضت سياستهاي اتخاذ به كه اقتصادي بحرانهاي -6
ميشود منجر
حزبي و حكومتي مقامات بيكفايتي و فساد -7
خارجي نفوذ -8
اجتماعي طبقه تنها اينكه به نظاميان فزاينده اعتقاد -9
زندگي شيوههاي و نهادها شر از كشور نجات براي كه هستند
دارند نوسازي به كافي تعهد و لازم نظم سنتي ،
كه هنگامي بويژه ديگر ، كشور با جنگ در نظاميان شكست -10
حكومت غيرنظامي سران كه ميشوند معتقد نظامي رهبران
ندادهاند انجام را كافي پشتيباني و لازم حمايتهاي
و مشاغل كه انعطافناپذير و سخت بسيار طبقاتي ساختار -11
صعود براي ممكن طريق تنها را نظامي فعاليتهاي
(2).ميدانند
را سوم جهان كشورهاي در نظاميان گسترده زمامداري امروزه ،
غيرنظامي رژيمهاي بودن ناكارآمد و بيثباتي نشانگر
قدرت از را نظاميان بخواهند سياسي رهبران اگر.ميدانند
و سازمانها كه نمايند سعي "اولا:بايد دارند نگه دور
را نظام ظرفيت و نموده كارآمد را خود موجود نهادهاي
و باشد جامعه متعدد نيازهاي پاسخگوي تا دهند ، افزايش
قول به نظاميان نمودن حرفهاي و تخصصگرايي "ثانيا
نگهداشتن دور اساسي عامل گرايي حرفه هانتينگتون ساموئل
شود ، حرفهايتر ارتش هرچه زيرا.است سياست از نظاميان
و مانده دورتر سياسي امور از زياد مشغله دليل به نظاميان
خواهند واگذار سياستمداران به را سياسي امور "نهايتا
(3).نمود
پاكستان در نظاميان
هند از را ناقصي ارتش استقلال ، از پس يكسو ، از پاكستان
سوي از و بود كامل بازسازي نيازمند كه بود برده ارث به
كه شد مواجه هند با نظامي درگيري با ابتدا همان از ديگر
هند نظامي نيروهاي با مقابله براي ميبايست ارتش
كه بود شده باعث هند از هميشگي ترسميشد سازماندهي
، حكومت شوند برخوردار پاكستان در زيادي قدرت از نظاميان
اين دهنده نشان استقلال از پس سالهاي غالب در نظاميان
منسجمترين و متشكلترين از عبارتي به و است بوده اهميت
.ميشوند محسوب نيز پاكستان در نيرو
اقتصادي ، مهم مشكلات با تاسيس ابتداي همان از پاكستان
تحولات به منجر كه است بوده مواجه مذهبي -قومي و سياسي
خود گذشته اجتماعي -سياسي بيثباتي و شده متعاقب سياسي
استعمار ميراث از ناشي آن از برخي آورد ، پديد را
و مخاصمات از ناشي ديگر برخي و كشور اين در انگلستان
معرض در را كشور اين موجوديت ، آغاز همان از كه تضادهايي
و اختلافات ميتوان جمله از.ميداد قرار تهديد
كشور امور اداره چگونگي و مذهبي -فرقهاي عميق درگيريهاي
نظاميان دخالت با پاكستان در تنشها اينگونهنمود عنوان
.مينمود فروكش مدتي نظامي حكومت ايجاد و
فرد وجود با كشور اين استقلال سالهاي اوايل در نظاميان
از كه (پاكستان اعظم قائد) جناح محمدعلي بهنام نيرومندي
مسئولان و مردم بين در ويژهاي محبوبيت و مشروعيت
و ميگرديد جامعه بين در اختلاف ايجاد مانع بود برخوردار
از بعد منسجمي و منظم ساختار نظاميان چون ديگر طرف از
و نوسازي -جمعآوري متوجه بيشتر نداشتهاند استقلال
سياسي امور به توجهي چندان و بوده خود نيروهاي انسجام
.نداشتند كشور
دارد ادامه
:منابع *
دستخوش درجوامع سياسي سامان ;ساموئل هانتينگتون ، -1
.ص 294 علم ، 1370 ، نشر:تهران ثلاثي ، محسن ترجمه دگرگوني ،
سياسي -اقتصادي مسائل شناخت بر درآمدي ;احمد ساعي ، -2
.و 241 صص 242 قومس ، 1374 نشر :تهران سوم ، جهان
قومس ، نشر :تهران سياست ، و ارتش ;عليرضا ازغندي ، -3
.ص 70 1374 ،
پيشنهادها
(آخر بخش) آموزشي مديريت در بنيادين تغييرات
ميربهاء امير دكتر
ميشوند ، تعيين رشته هر در كه آموزشي دورههاي :پنج شكاف
دانش با است ممكن كه دارد خود در دانش از محتوياتي
فنآوريهاي رشد با.نشود هماهنگ شاگردان متعارف
انفجار مسئله اطلاعات ، انتقال و نقل سرعت و رايانهاي
دانش به ساده دسترسي آن نتيجه كه است آمده پديد اطلاعات
مكان و مربي در دانش مركز امروزه سبب ، همين به.است
پيدا دسترسي دانش به ميتوان جا همه در و نيست آموزشي
متعارف دانش سطح رفتن بالا پديده اين نتايج از يكي.كرد
هم بر را آموزشي دورههاي با هماهنگي كه است شاگردان
.ميزند
متعارف دانش از آموزشي دورههاي دانش محتويات اگر
براي كه ميآيد پديد اطلاعاتي شكاف باشد ، عقبتر شاگردان
به را آموزشي انفورماتيكي فنآوريهاي ميتوان آن حل
برنامه پيشآمده تازه وضعيت در تا آورد ، آموزشي محيطهاي
و كنند پيدا شاگردان متعارف دانش از درستي برآورد ريزان
متعارف دانش با شده طراحي آموزشي دورههاي صورت اين در
.شد خواهد هماهنگ شاگردان
يادگيري شيوههاي با "لزوما آموزشي بستههاي:شش شكاف
هماهنگ داراست ، را خود به مخصوص آهنگ هريك كه شاگردان
امكانات ايجاد شكاف اين راهحلهاي از يكي.شد نخواهد
است نوين شيوههاي در تحقيق و گسترش و دور راه از تدريس
بهتر آموزشي روشهاي از وسيعي طيف داشتن با شاگردان تا
.سازند هماهنگ آموزشي بستههاي با را خود بتوانند
تحولات سرعت دليل به شغلي مهارتهاي سريع شدن كهنه -1
صلاحيتهاي انواع با كاركناني تربيت و فنآوري و علمي
اين.شرايط اين با هماهنگي منظور به فردي (مهارتهاي)
ميتوانند ديدهاند كه خاصي آموزشهاي دليل به افراد
استفاده با و كرده هماهنگ متغير شرايط با را خود بسرعت
مشاغل نزديكترين به را خود آورده ، دست به ويژگيهاي از
.سازند رهنمون نوپديد و تازه
آينده ، در فنآوري بيشتر هرچه پيچيدگيهاي دليل به -2
و كرده پيدا كاهش خود حداقل به بدني مهارتهاي به نياز
.بود خواهد نياز مورد شدت به افراد ذهني مهارتهاي عكس به
نظارت ، نگهداري ، كنترل ، نوع از بيشتر آينده ، كارهاي
فرآيندهاي زيرا.بود خواهد چنين اين مواردي و طراحي
پيچيده ذهني مهارتهاي به و بوده هوشمند خود تصميمگيري
در بايد اكنون هم از آموزش اين ، بنابر.داشت خواهند نياز
.شود رهنمون جهت اين
و گروهي كارهاي سوي به رفته رفته فردي كارهاي -3
جانبهاي همه و سازنده همكاريهاي و شده تبديل پروژهاي
اجتماعي ، مهارتهاي رو ، اين از.ميخواهد افراد از را
آمادگي و ابتكار داشتن گروهي ، كارهاي به مثبت نگرش ايجاد
نكتههايي جمله از كارآفريني توانايي و كردن ريسك براي
در.گيرد قرار توجه مورد مديران آموزش در بايد كه است
فردي آموزيهاي مهارت بر تاكيد تنها صورت اين غير
.باشد نميتواند آينده جامعه راهگشاي
مانند يادگيري مختلف جنبههاي به بايد نيز مديران آموزش
توانايي و آنها با كاركردن ديگران ، با ارتباط برقراري
بخردانه حل و سازماني و فرهنگي -اجتماعي تفكر اداره
.شود پرداخته مشكلات و تضادها
خدمات بخش و است تغيير حال در جامعه اقتصادي ساختار -4
.ميكند پيدا بيشتري اهميت روز به روز (آن نوين معني به)
قرار متخصصان و مهندسان از گستردهاي گروه بخش ، اين در
از پيوسته آموزش با بايد افراد آن تربيت و گرفت خواهند
لحظه از مختلف استعدادهاي شناسايي با و استخدام آغاز
اين انجام بيگمان ، .يابد ادامه آن پايان تا كار به شروع
در تا است پژوهشي و علمي مراكزي ايجاد مستلزم شناسايي ،
براي معتبر و روا ابزارهاي از استفاده و تهيه به آنها
.شود اقدام كار اين
به عملي و نظري ابعاد به توجه با بايد مديران آموزش -5
ملاحظات و نكتهها همه آن در و گيرد صورت همزمان طور
تعليم مختلف نظريههاي.شود گرفته نظر در تربيتي و علمي
يا "حركتي -روان" حيطه به مربوط بحثهاي و تربيت و
مربيان و برنامهريزان نظر در پيوسته بايد مهارتها
از منظور اين به دورههايي برگزاري و باشد آموزشي مراكز
.است كار اين ضرورتهاي
هدف و شود آميخته درهم "فرهنگ" و "كار" آموزش بايد -6
.شود برداشته دو اين ميان موجود مرز كه باشد آن نهايي
كاركنان ، به فنآوري به مربوط دانش انتقال بيگمان ،
مثبت نگرش ايجاد وظيفه حال اين با ولي.است آموزش وظيفه
و جامعه ارزشهاي ميان تعادل برقراري و فنآوري به نسبت
آموزش.ميكند سنگيني مديران آموزش دوش بر نيز فنآوري
روحيه افراد ، در و باشد آگاهي توسعه وسيله بايد مديران
را مديريت آينده محيطهاي در كردن كار براي لازم انتقاد
.كند ايجاد
به بايد و است مهم آموزش خود اندازه به نيز آموزش روش -7
نگرشهايي افراد در تا شود داده تقدم اكتشافي روشهاي
در مسئوليتپذيري و خلاقيت كنجكاوي ، به كه كند ايجاد
.شود منجر فني و علمي پيشرفتهاي كاربرد نتايج با رويارويي
كرد استفاده روشهايي از بايد مديران آموزش در همچنين
اين و شود هدايت علمي تحقيق استعداد رشد و ايجاد به كه
حقايق ، مشاهده كار ، دنياي واقعي مسائل با برخورد بدون كار
واقعي موقعيتهاي تحليل و كارگاهي و آزمايشگاهي كار
.نيست امكانپذير
و كند حركت نوآوري و خلاقيت سوي به بايد مديران آموزش -8
با و مستقل طور به يادگيري توانايي افراد ، به بايد
مناسب شرايط تا شود آموخته كاركنان آزاد وقت از استفاده
كشور مديريتي نظام در موجود استعدادهاي همه پرورش براي
.شود فراهم
|