نان سياسي بلواي
و شورشها از انباشته سرتاسر وسطي قرون *
براي شهري گرسنگان و دهقانان كه قيامهاييست
لايموت قوت و نان آوردن بدست سر بر و خود حقوق احقاق
.انداختهاند راه به
پرتوي مسعود
از هميشه تغذيه اهميت لحاظ به نان تاريخ ، طول در
و موضعگيريها كه است بوده برخوردار جايگاهي چنان
و زندگي روند در موءثر "غالبا اما بزرگ و كوچك حوادث
گونهاي به زير در.است ميساخته فرا را تاريخ
:ميشود اشاره آنها از برخي به گذرا و اجمالي
"خرد جاويدان" پندنامه در ايران پيشداد حكمران هوشنگ
:ميگويد خويش
زير سرزمين كشته از آنكه مگر ;نباشد حكمران حكمران ، "
".بخورد خويش فرمان
:ميگويد سقراط
كردن حكومت لايق نداند چيزي گندم مسايل از آنكه"
".نيست
اقتصاد:گفت بايد باستان ايران مورد در
سنت طبقبود دامپروري و كشاورزي برپايه هخامنشيان
را باير زمينهاي كه فرمانداراني به هخامنشي شاهان
قلمروشان وسعت بر داده ، پاداش ميكردند آباد
و نيكمردان از قدرشناسي هنگام به.ميافزودند
ايران نامي نگهبانان و دلاوران به نخست نيكوكاران
آباد را زمينها كه كساني به سپس و ميدادند پاداش
تشويق براي همچنينكشيدهاند قنات ساخته ، سد كرده ،
آباد آبياري با را بايري زمين كه هركسي كشاورزي ،
و او آن از پشت پنج تا زمين آن عايدات ميكرد ،
.بپردازد مالياتي بيآنكه ميشد ، فرزندانش
ناحيه در چنانكه بود ، كشاورزي بزرگ مشوق داريوش
به امر بود ، كمياب آنجا در آب كه شرق ، ايران و خوارزم
فرماندار "گئوداته" به نامهاي در و ميكند سدسازي
در درختان و گياهان كاهش به دستور بينالنهرين
:ميگويد داده ، روسيه و صغير آسياي
فرات رود سوي آن نواحي در را ميوه درختان اينكه از"
در آن ، پاداش به و ميگوييم آفرين را كارت كاشتهاي
تو به كه گذاردهايم نيكو خلعتهاي برايت سلطنتي ، خزانه
".رسد
به بردگان عظيم سيل شدن سرازير باستان ، روم در اما
را بردهداران روم ، حكام توسط ايالات غارت ايتاليا ،
آوردن عملنمود ورشكست را دهقانان ولي ثروتمندتر ،
بر علاوه.ميشد تمام ارزانتر بردگان ، نيروي با اراضي
وارد ايالات از نيز را قيمتي ارزان غلات اين ،
.بود آمده پايين غله قيمت جهت بدين.ميكردند ايتاليا
ابتدا داشتند اشتغال غله كشت كار به كه دهقاناني
اراضي ثروتمند ، بردهداران.ميشدند ورشكست سپس و فقير
دهقانان ، افلاس.ميخريدند نازلي قيمتهاي با را آنها
از كار يافتن براي كه ميساخت مجبور را آنها
.كنند مهاجرت شهرها ساير و روم به خود بوم زاد روستاي
"گراسوس تيبريوس".نداشتند كاري هم روم در آنها ولي
مجلس به بود ، كارتاژ به حمله قهرمانان از كه
به بزرگ مالكان اضافي اراضي كه داد پيشنهاد
سالهاي 130 در كه معني اين به.گردد مسترد دهقانان
عمومي مزرعه در نميتوانستند روم اتباع ميلاد از پيش
بردهدار اشراف ولي.باشند داشته هكتار از 125 بيش
.ميدادند انجام قانون به بيتوجه را كار اين
فروش حق بدون مازاد زمينهاي اين داد پيشنهاد تيبريوس
پيشنهاد اين روم سناي اماشود واگذار دهقانان به
امر براين او حامي عامه و تيبريوس اماكرد رد را
موقعيت يك در سناتورها همين براي.ورزيدند اصرار
و برده يورش هوادارانش ، از تعدادي و براو مناسب
.رساندند قتل به را هوادارانش از تن و 300 تيبريوس
را برادر راه تا كوشيد "گراسوس گايوس" تيبريوس ، برادر
داد دستور انتظامي قواي به روم سناي اما دهد ادامه
به گايوس سرخود براي و برده ميان از را هوادارانش
عاقبت.شد تعيين جايزه عنوان به طلا سكه وزنش اندازه
كشته ديگر نفر هزار با 3 عمومي عام قتل يك در گايوس
.شد
در باستان روم نويس تذكره و تاريخنگار "سووتونيوس"
در پيروزياش از بعد روم قيصر "اگوست" كه هدايايي مورد
:مينويسد داد ، روم سكنه به قدرت داخلي نبردهاي
كيلوگرم و 5/4 گندم مودي ده شهر ، اهالي از هريك به"
".كرد هديه...بود داده قول كه سترس سيصد و روغن
ارزان قيمت به را گندم اگوست قحطي سالهاي در همچنين
در اما.ميداد قرار شهر سكنه تمام اختيار در
تغذيه نابرابري و تغذيه مشكل گفت بايد بعد سدههاي
از بسياري ايجاد در عاملي خود و كرد رشد همچنان
سرتاسر وسطي قرون چنانكه.شد اجتماعي چالشهاي
و دهقانان كه است قيامهايي و شورشها از انباشته
آوردن بدست برسر خود حقوق احقاق براي شهري گرسنگان
ژاكيها چون جنبشهايي.انداختهاند راه به لايموت قوت
چين ، در چائو هوآن انگلستان ، در تايلر وات فرانسه ، در
،(1524) آلمان دهقان بزرگ جنگ آلمان ، در گوسيستها
بدرالدينيها روسيه ، قزاقهاي انگلستان ، در كت روبرت
.ديگر بسياري و روسيه در بالوتنيكف تركيه ، در
سلطنتش آغاز در شانزدهم لوئي زمان فرانسه در
پس و يافت ادامه سالها و شد شروع گرسنگان شورشهاي
در.گرديد آغاز دهقاني قيامهاي كوتاه فاصله يك از
"ديژون" شهر در گرسنگان اعتراضات از يكي جريان
:گفت گرسنه مردم به شهر حاكم
آن در و برويد صحرا به است ، شده سبز و روييده علفها"
".بچريد
"پاريس كمون" روزه حكومت 72 بدانيد است جالب همچنين
جهت در.شد تشكيل پاريس در (1870) اسفند 1249 در كه
الغاي را خود مصوبات از يكي زحمتكش مردم حقوق احقاق
.داد قرار آوريل 1870 در 20 نانواها شاگرد شبانه كار
شاه ناصرالدين ;است نبوده مستثني نيز ايران اما
سال در.ميرود كربلا به سال 1287 اواخر در قاجار
اتفاق عمومي قحطي باران ، بارش بودن اندك علت به 1288
من يك به شاهي من 6 يك از آرد و گندم نرخ و ميافتد
عيسي ميرزا تنبيه براي ناراضي مردمميرسد قران يك
را زير اشعار عمومي ارزاق وزير موسي ميرزا پسر
:ميشود او بركناري و استعفا باعث كه ميسازند
بيبلا گشته * كربلا رفته * كلا كج شاه"
قران يك من يك * قران يك من يك * گران شده نان
"وزير دست از *وزير دست از * اسير شديم ما
صوراسرافيل روزنامه اول دوره شماره 1 در دهخدا يا
:مينويسد "پرند و چرند" زيرستون
كرد عادت بكاري كسي كه همين ثانويست ، طبيعت عادت ، "
منحصر علاج.كند ترك نميتواند آسانيها اين به ديگر
تا كند كم زمان مرور به مخصوصي ترتيب به كه است اين به
كه صورتي در عادت ترك..بيفتد سرش از كلي به كه وقتي
"واقعا ببينيد "مثلا..نيست مرض موجب بشود قسم اين به
"مثلا.يكديگرست قرين دولت و عقل كه است گفته خوب شاعر
استطاعت و فقيرند مردم كه ميكنند فكر بزرگان كه وقتي
به بايد را عمرش همه رعيت و ندارند خوردن گندم نان
ببينيد.باشد گرسنه هميشه خودش و كند صرف گندم زراعت
خالص گندم با را نان سال اول روز.ميكنند چه
جو ، تلخه ، من يك خروار هر در دوم روز.ميپزند
روز....ميزنند...شني يونجه ، اره ، خاك سياهدانه ،
كه روز صد از بعد و من سه چهارم روز.ميزنند من دو سوم
جو ، تلخه ، من صد گندم ، من صد بشود روز ده و ماه سه
در است شده شني يونجه ، كاه ، اره ، خاك سياهدانه ،
از خوردن گندم نان عادت و نشده ملتفت هيچكس كه صورتي
"...است افتاده مردم سر
چنانكه.بود نان و آرد مساله مردم مشكلات از يكي
عرضه بازار به و كرده احتكار را آرد بنكداران
نفع به اين و باشد گران و كمياب نان تا نميكردند
.وقت وليعهد ميرزا محمدعلي جمله از.بود زمينداران
سو يك از مشروطه از پيش و قاجار دوران در نانوايان
تنور از ناپخته ديگر سوي از و ميفروختند گران را نان
هم ديگر چيزهاي گندم آرد به همچنين و آورده بيرون
و ميدادند كمتر بلكه چارك سه من يك جاي به و ميزدند
:ميگفتند آشكارا
".بدانيد مردم.است چارك سه ما من يك"
:مينويسد "ايران مشروطه تاريخ" در كسروي احمد
براي و رود كربلا به ميخواست نانوايي ميدارم بياد"
(ص 143)".ميگفت مردم به را همين باشد حلال پولش اينكه
مردم چنانكه.بود غلغله و صف نانواييها جلوي هميشه
ديگر دلايل به و حيا و شرم دليل به الحال متوسط
بارها نان مشكل.داشتند تنور خانه در اجتماعي ،
كه شمسي در 1277 چنانكه ;بود شده آشوب و شورش باعث
تبريز به تازه كه يزدي سيدمحمد بود كميابتر نان
غله و آرد انبارداران مذمت به منابر در بود آمده
در بسته را بازارها رسيده لب به جان مردم ميپرداخت ،
اين در.پرداختند ناله و فرياد به و گردآمدند سيدحمزه
عامل كه افتاد زبانها بر ناظمالعلما نام ميان
روز.ميكند خودداري آرد و گندم فروش از كه اوست كمبود
محافظ تفنگچيهاي.شدند جمع خانهاش گرد مردم دوم
چند تني مردم ميان از.ميكنند شليك مردم طرف به خانه
.گرفت بالا كار.ميكنند شليك آنها به هم
مردم و كرده فرار شبانه خانوادهاش و نظامالعلما
.ميكنند تاراج را خانهاش بعد روز
تفاوت چندان هم مشروطه زمان در وضع اين البته
تحكيم براي مجلس وكلاي يا و دولتها كه چرانميكند
حربه از كافي آراي آوردن دست به يا و خود موقعيت
و غله نابسامان وضعيت.ميبردند سود غله جابجايي
دوران اين طنز ادبيات كه است چنان دوران اين در نان
براي.است موضوع اين به مربوط اشعار و قطعات از آكنده
:ميگويد شعري در شمال نسيم حسيني اشرفالدين نمونه
آقا شاطر اي خزان فصل اين در"
"آقا شاطر اي امان
آقا شاطر اي گران شد نان چرا"
"آقا شاطر اي امان
دكانيم اين در ميشود ساعت سه"
"نانيم بهر معطل
....
...
است تلخ زقوم چون تو نان چرا"
"است بلخ ديوان مگر
شاطرآقا اي حكمران از بترس"
"شاطرآقا اي امان
واژگونه سياه نان آن از"
"نمونه بهر خودت
شاطرآقا اي امتحان بفرما"
"شاطرآقا اي امان
....
...
شاطرآقا اي دكان مملو شده"
"شاطرآقا اي امان
من خورم شب هر تا پول ندارم"
"فسنجان و مسما
شاطرآقا نان هست خوراكم"
"شاطرآقا اي امان
.دوران آن در اروپا به بپردازيم هم كمي اما
:شوروي و روسيه نمونه براي
و تبليغات حجم در بايد را نان بالاي اهميت
دوران در بلشويكها سوي از آن به مربوط شعارهاي
به كه ميشود روشن زماني موضوع اهميت.يافت تزاريسم ،
كمونيستي فعاليتهاي در تبليغ فوقالعاده اهميت
بايد مبلغ يك آنچه" جزوه در شاريكوف پاول.پيببريم
:ميگويد "بداند
بر گذاردن سياسي تاثير براي است وسيلهاي تبليغ"
".برميانگيزد حركت به را تودهها كه..تودهها
و مادي زمينه تا تبليغ كه ميدانستند خود ايشان اما
بيمورد پس نميبرد جايي به راه باشد نداشته واقعي
و در 1905 چه بلشويكها اصلي شعارهاي از يكي كه نيست
.بود "نان" شعار همچنين 1917 و يا 1914
هم را آنها خود گريبان بعدها مساله اين اهميت البته
پول گندم ، ":ميگويد لنين كه نيست بيمورد و گرفت ،
".پولهاست
كمونيسم" دوران شده تعديل ادامه كه استالين دوران در
با ;است "نپ" سياستهاي از درجهاي چرخشي 180 و "جنگي
به نان و غله مساله كنترل و تمركزگرايي سيستم به اتكا
پايينترين به غله واردات و شده حل توجهي قابل صورت
.(دوم بينالملل جنگ زمان در جز).ميرسد خود حد
سياستهاي در تغييراتي پي در استالين مرگ از پس اما
با شوروي كشاورزي ، محصولات مالياتهاي و كشاورزي
سال در غله توليد.ميشود روبهرو غله توليد افزايش
در بود ، تن ميليون حدود 80 (استالين مرگ سال) 1953
حذف با از 1959 اما.رسيد تن ميليون به 136 سال 1958
تراكتورها و كشاورزي ماشينآلات نگهداري ايستگاههاي
به كشاورزي ماشينهاي و وسايل خريد توانايي عدم و
دهه در (كشاورزان داوطلبي تعاونيهاي) كلخوزها وسيله
روبهرو عظيمي افت با شوروي كشاورزي باز ميلادي 1960
شركت پنج از يكي) "كنتينانتال" شركت در 1964.ميشود
در و فروخت شوروي به برنج تن هزار 50(غله فرامليتي
.است اضافه آن به شوروي به سويا تن هزار فروش 90 1965
علائم كه داشتند بيم شورويها بدانيد است جالب
بگذارد ، مردم روي بدي اثر برنج كيسههاي روي امريكايي
همان به را كيسهها داشتند ، احتياج برنج به چون ولي
.كردند قبول صورت
دارد ادامه
|