اسلامي احياگرانه جنبشهاي
دكتر با وگو گفت در اسلامي وفرهنگ تجدد معضلات
(بخش واپسين) نصر سيدحسين
سليماني مرضيه :از وگو گفت
"اساسا كه هستند نيز اسلامي كشورهاي متفكران برخي *
فرهنگ و ايدئولوژيها يكسره و نهاده كنار را اسلامي فرهنگ
.شدهاند متكي بدان يا پذيرفته را غربي انساني علوم و
جهان در نمونههايي چنين هم گذشته در.است درست بله *
از شماري هم هنوز گذشته ، نظير و است داشته وجود اسلام
نيروهاي سخنگوي و شدهاند غيرديني كه هستند مسلمانان
دقيق ، تعبير به لذا ، و اسلاماند جهان در غيرديني
زمره از يا اسلامي متكفران جزو را آنها نميتوان
با.دارند تجددطلبانه تمايلات كه آورد شمار به مسلماناني
نبايد اسلام ، جهان كنوني اوضاع به توجه با حال ، اين
.گرفت ناديده را گروه اين اهميت
و فلسفي و فرهنگي جريانهاي و نحلهها از يك كدام *
بيشتر اسلام جهان در غربي ، معاصر مكاتب يا و ايدئولوژيك ،
است؟ گرفته قرار توجه مورد
مهمي فلسفههاي و ايدئولوژيك ديدگاههاي همه "تقريبا *
اصالت به قول از است ، بوده باب غرب در گذشته قرن در كه
ماركسيسم ، تساويطلبي ، تا گرفته ترقيخواهي و تطور
مكاتب همه و پوزيتيويسم اگزيستانسياليسم ، سوسياليسم ،
پيروان دارد ، تجددطلبانه فحواي نحوي به كه ديگري فكري
در هواداراني لااقل يا.داشتهاند پروپاقرصي و علاقهمند
و هواداران از برخي.ميشود ديده آنها براي اسلام جهان
كوشش اخير دهههاي در مدرن ، مكاتب و جريانها اين پيروان
و آراء برخي با دين يك عنوان به را اسلام تا كردهاند
و تلفيق دارد چپگرايانه بويي و رنگ كه غربي هاي انديشه
برگرفته عناصر از بسياري دوره ، اين خلال دركنند تركيب
شده برگرفته تعابير سلك در چپگرا ايدئولوژيهاي از شده
قبول مورد و كلاسيك تعاليم نيز و حديث و قرآن زبان از
دادند نشان را خود چهره اسلام جهان در تدريج به اسلامي ،
تا كوشيدند برخي فيالمثل كه بود رخنهها همين پي در و
چپگرايانه و راديكال ايدئولوژي يك چهره اسلام ، دين از
.كنند ارايه را
و موضوعات در خاصي مصطلحات فرهنگ ايران ، در امروزه *
شده باب اسلامي تفكر و ايدئولوژي فرهنگ ، به مربوط مسائل
اصطلاحات هم غرب در مسائل ، همين به توجه با و است
قرار استفاده مورد منفي يا مثبت بارهاي با ويژهاي
كه است ديني احياگري اصطلاحات اين از يكي.ميگيرد
را آن ايران خصوص به و اسلام جهان در مذهبي روشنفكران
تجديد نوعي بر دلالت كه دادهاند قرار جدي توجه مورد
و اصولگرايي.دارد معاصر مقتضيات پرتو در ديني حيات
اصطلاحاتي چنين با نيز ايران اسلامي انقلاب و سلفيه جنبش
ديگر سوي از.پرداختهاند خود توجه مورد مقولات تبيين به
غربي متفكران سوي از منفي معنايي بار با پديدهها همين
خيزشهاي كه اصطلاح شايعترين شايد كه ميشود استعمال
يا بنيادگرايي ميدهند توضيح آن با را اسلامي معاصر
چيست؟ شما نظر زمينه اين در.باشد Fundamentalism
آن به اسلام جهان در "نوعا كه عكسالعملها نوع اين *
اصولگرايي را آن غرب در يا ميشود گفته اسلامي احياگري
حوزه در صحيحي تعبير واقع در ناميدهاند ، بنيادگرايي يا
براساس اخير دهه چند در.است نبوده اسلامي معاصر مطالعات
اخوان همچون گروههايي توسط كه اوليهاي مباني همان
كه پاكستان اسلامي جماعت يا شده تثبيت المسلمين
كه سلفيه جنبش يا و بوده مودودي ابوالاعلي آن بنيانگذار
مصر در و بود همراه رضا رشيد مانند كساني نام با همواره
همواره داشته ، بسيار پيروان هم عربستان حتي و سوريه و
را خود تداوم و ميكرده جلب خود به را زيادي هواداران
و بيشتر حتي گذشته قرن نيم طي تداوم ، اين.است كرده حفظ
شيعيان حركت ايران ، انقلاب تجربههاي و شده نيز فعالتر
"كاملا نيز الجزاير و مصر در اسلامي جنبشهاي و لبنان
سابقه و دامنه چنين وجود با امااست دريافت و درك قابل
يا احياگري پديده كل كه داشت توجه بايد گستردهاي
را طيفي و است پيچيده بسيار اسلامي ، اصولگرايي "اصطلاحا
حركتهاي با مرتبط معتدل اشكال و صور از كه برميگيرد در
چهاردهم و سيزدهم قرون مصلحان احياگرانه و پيرايشگرانه
تلاش عين در كه نهضتهايي و حركتها انواع تا قمري ، هجري
وتفكر آرا و زبان از دين ، و شريعت اولويت اثبات براي
استفاده نيز اروپا در قرن 19 انقلابي و ايدئولوژيكي
نميتوان كه ميكنيد ملاحظه پس.است شده گسترده ميكنند ،
همه كه كرد عرضه را آن از كلي شرحي اختصار ، و سادگي به
قرار عنوان اين تحت كه را پديدههايي انواع جوانب و جهات
كه گفت ميتوان حال ، اين با.داد شرح كلي صورت به دارند ،
احياي و حفظ به دلمشغولي در سو يك از پديدهها اين همه
با مخالفت و مسلمين اجتماعي و سياسي استقلال شريعت ،
يك در ديگر سوي از و غرب ، اجتماعي ارزشهاي و هنجارها
و تكنولوژي و علم نفوذ به نسبت انفعالي تلقي و بيعلاقگي
يكديگر با آن ، با مرتبط انديشههاي و غربي جديد نهادهاي
.هستند مشترك
تلقي" شما تعبير به يا جريانات اين منفي جنبههاي *
"صرفا آيا چيست؟ مدرن پديدههاي و نهادها از "انفعالي
نيز اسلامي فرهنگ و حيات حوزه در يا دارد خارجي نمود
است؟ داشته منفي وجوه
اما است بسياري مسائل طرح مستلزم نيز پرسش اين به پاسخ *
غفلت در حركتها اين همه "تقريبا كه گفت ميتوان مجموع در
به بياعتنايي و اسلامي شهرسازي و معماري و هنر اهميت از
آن محافظت و اسلام شناختي زيبايي و هنري فضاي حفظ ضرورت
و غفلت اين.شريكند نيز غربي معيارهاي رخنه از
كه مواردي در جز اسلامي ، فكري سنت مورد در بياعتنايي
يا و فقهي موضوعات ايماني ، مباحث به "مستقيما سنت اين
واقعيت.است صادق نيز باشد ، مربوط ديني شعاير و مناسك
يا انديشه شكوفايي به حركتها اين از هيچكدام كه است اين
لااقل يا و نينجاميده اسلامي ادبيات يا و فلسفه يا هنر
.است نشده آن به منجر تاكنون
بحث اسلامي ، انقلابي و احياگرانه جريانهاي امروزه *
نقد با نيز برخي.كردهاند مطرح را دين شدن ايدئولوژيك
ايدئولوژي.گرفتهاند موضع آن مقابل در پديدهاي چنين
در ايدئولوژي به كلي سنت و فرهنگ يك تبديل و اسلام شدن
براي نتيجهاي چه مسلمانان معاصر جغرافياي و تفكر حوزه
دربردارد؟ مسلمانان
حركتهاي از بسياري در.است واقعيت يك اين بله ، *
تجددطلبانه حركتهاي از بعضي در نيز و موجود احياگرانه
شيوه و دين يك از اسلام كه ديد ميتوان وضوح به معين ،
اين دو هر.است شده بدل ايدئولوژي يك به زندگي عيار كامل
يك ايدئولوژي ، اين واژه كه غافلند حركتها يا گروهها
دقيقي مترادف و معادل هيچگونه كه است غربي "كاملا اصطلاح
را آن راحتي به نميشود حتي و ندارد اسلامي كهن تفكر در
.كرد ترجمه اسلامي زبانهاي ساير يا فارسي و عربي زبان به
با مخالفند ، غرب با سرسختانه كه احياگراني حتي بنابراين ،
فكرياي روندهاي "غالبا ايدئولوژي ، به اسلام كردن تبديل
دارد تعلق غرب جهان تاريخ به "اساسا كه ميكنند دنبال را
سرانجام ، و ايدئولوژي به نواحي بسياري در دين آن در كه
ايدئولوژي به ديد ، ماركسيسم مورد در ميتوان همچنانكه
.است شده تحويل و تبديل غيرديني
اصول يا دين شدن ايدئولوژيك نظير مباحثي بر علاوه *
متفكران موضع هنوز ميرسد ، نظر به..و اسلامي گرايي
مناقشات از خالي نيز مدرن تكنولوژي و علم درباب مسلمان
...نيست دامنهدار
و علم اتخاذ نحوه و غايت و قصد مسئله.است همينطور *
علاوه آن ، در مندرج مسائل و مشكلات نيز و غربي تكنولوژي
بخصوص ديگر ، گروههاي دلمشغولي مايه سنتي ، متفكران بر
از بسياري مديد ، مدتهاي تااست بوده نيز تجددطلبان
سيد نظريات پيرو زمينه اين در اسلام ، جهان در متفكران
چيزي جديد علم بود معتقد كه بودند اسدآبادي جمالالدين
غرب اما.نيست است شده منتقل غرب به كه اسلامي علوم جز
اين كردن هماهنگ در مشكلي هيچ كه مسلمانان برخلاف مسيحي
بايد كه آنچنان است نتوانسته نداشتند ، دينشان با علوم
در.بيايد كنار آن با و بپردازد علوم اين به بهدرستي
اعتناي مسلمين از بسياري اواخر همين تا باور ، اين نتيجه
غربي تكنولوژي و علم اتخاذ از ناشي مسائل به چنداني
و اصولگرايان يا احياگران هم هنوز واقع در.بودند نكرده
درباره را سادهانگارانه و غلط داوري اين تجددطلبان ، هم
چشم نميتوان كه حالي در.ميدانند مقبول جديد علم ماهيت
بدون گفت سخن غربي تكنولوژي و علم اقتباس و قبول از بسته
اسلامي تفكر و زندگي براي آن تبعات و نتايج درباره آنكه
.انديشيد جد به
.نيستند گروهها اين جمله از مسلمان متفكران همه اما *
و علم با مرتبط فرهنگ و تبعات درباره بحث امروزه
-مسلمان متفكران برخي ميان در مهمي بحث به غربي تكنولوژي
در ويژه به مختلف ، سطوح در و شده بدل -شما خود ازجمله
نقطه و تاملات آن درباره فلسفي ، جديد مباحث از بخشي
.ميشود مطرح جدي نظرهاي
اين در انتقاديتري تلقي تدريج به اخير ، دهه چند در *
"كاملا كرديد اشاره كه نكتهاي و است گرفته شكل زمينه
علم معناي درباره مفصلي و جدي بحثهاي امروزه زيرا بجاست ،
آن نسبت و رابطه اسلامي ، وحي با آن نسبت و رابطه اسلامي ،
يك در را غربي علم ميتوان چگونه كه اين و غربي ، علم با
عين در ولي.است گرفته در كرد ، ادغام اسلامي نگري جهان
و قطعي پاسخهاي آنچنان هنوز كه كرد فراموش نبايد حال
جهان كل براي كه است نشده داده پرسشها اين به نهايي
نيز تكنولوژي مورد در قضيه اين.باشد قبول قابل اسلام
كه ميكوشند و كوشيده سخت مسلمان ، كشورهاي همه.است صادق
و نتايج امروزه اما.شوند صنعتي ممكن سرعت حداكثر با
حتي و جامعه ، بافت و ديني زندگي بر شدن صنعتي منفي آثار
نيز و رواني و فرهنگي نابسامانيهاي موجد زيست ، محيط
.است يافته بروز "كاملا آن مشكلات و شده انسانها بيقراري
را مشكلات و نابسامانيها اين از شمهاي كلي ، نگاه يك با
شدن صنعتي زمينه در كه بزرگي اسلامي شهرهاي در ميتوان
از بسياري نتيجه ، در.ديد بودهاند ، موفقتر بالنسبه
از اسلامي تلقي كه شدهاند آن بر تدريج به مسلمين ،
برخي در امروزه.كنند دوبارهصورتبندي را غربي تكنولوژي
جهت در فراواني فكري تلاش و توجه اسلام ، جهان نواحي
زمينه در ديگري طرق به دستيابي و بديل تكنولوژي يك يافتن
بدهد امكان مسلمين به تا ميشود مبذول انرژي از استفاده
غربي تكنولوژي كه اشتباهاتي و خطاها همه مقلد "صرفا
.نباشند است شده مرتكب تاكنون
ميخواستم گفتگو ، از بخش اين در سئوال آخرين عنوان به *
عنوان به ما نسبت و معرفت. بازگردم بحث ابتداي مسئله به
چه كلي ، بطور جديد ، جهان با مواجهه در معاصر ، مسلمانان
است؟ داده قرار ما دربرابر را افقهايي
درك و فهم اسلام جهان در هنوز كه گفت بايد تاسف با *
گذشته به نسبت امروزه البته.ندارد وجود غرب از عميقي
جهان سراسر در امروزه مثال عنوان به.داريم بهتري وضع
لاتيني و يوناني زبان كه داريد سراغ را محقق چند اسلام
و بدانند است غرب تاريخي و فرهنگي اصلي زبانهاي كه را
فارسي و عربي غرب در كه كساني با را عده اين ميشود آيا
از را اسلامي تفكر و تمدن ريشههاي ميتوانند و ميدانند
ساير در كرد؟ مقايسه كنند مطالعه خودشان خاص نظر نقطه
نابرابري نسبت چنين نيز فرهنگي و علمي تمدني ، زمينههاي
هنوز اسلام جهان اعظم بخش كه است اين واقعيت.است صادق
از "عميقا كه حالي دراست غرب از عميق درك و دانش فاقد
جهان اقدامات و مظاهر و محصولات و انديشهها و آرا انواع
تا گرفته سينما از و كامپيوتر تا گرفته اتومبيل از غرب ،
.است تاثيرپذيرفته اقتصاد ، تا فلسفي آرا از يا ادبيات
طريق از بيوقفه همچنان غربي ارزشهاي و آرا امواج
جهان طرف به اطلاعات انتقال طرق ساير و جمعي رسانههاي
اطلاع نيست ، موجود و است لازم آنچه.است سرازير اسلام
بلكه تماسند ، در غرب با كه نيست مسلماناني يا غرب درباره
جهان انديشههاي و آرا و فرهنگ ريشههاي از دانشي و درك
دانشي و درك چنين تنها و است ، اسلامي نظر نقطه يك از غرب
معارضههاي با مقابله و مواجهه ضروري ابزارهاي ميتواند
اختيار در را آن به اسلامي پاسخي تدارك و جديد غرب
.بگذارد مسلمين
داديد ، قرار ما اختيار در را خود وقت اينكه از *
سپاسگزارم
|